قرن جدید به دنبال راهبرد های سازمانی است که به شدت بر نوآوری تمرکز دارد.نوآوری مداوم (براساس محصولات،فرآیندها،ساختارها و امور روزمره اداری )و توانایی رقابت های موثر در بازارهای بین المللی از جمله مهارت هایی هستند که انتظار می رود به طور فزاینده ای بر عملکرد سازمان ها در اقتصاد جهانی قرن بیست و یکم تاثیر بگذارند(۲۰۰۱،Hadytts، Kuratko)
به دلیل کمبود منابع مالی از یک طرف وانتظارات متفاوت اجتماعی ،اقتصادی و رقابت موجود بین بانک هاکه مرتبط با مباحث موانع کارآفرینی سازمانی (داخلی ،محیطی،برآیندی )می باشد،بانک ها از جمله سازمان هایی می باشند که مجبورند در جهت پاسخگویی به این نیازها ، به سمت کارآفرینی حرکت کنند.علیرغم این نیاز،بانک ها از جمله بانک مسکن با موانع متعددی در بروز فعالیتهای کارآفرینانه روبرو می باشد، لذا در این تحقیق به بررسی موانع کارآفرینی سازمانی درمدیریت شعب جنوب غرب شهر تهران پرداخته تا ازاین طریق به این سوال ها پاسخ داده شود .
-موانع کار آفرینی سازمان در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران کدامند؟
-کدامیک از این موانع دارای رتبه بالاتری می باشند؟
۱-۲هدفهای تحقیق
اهداف اصلی :
-تعیین موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران
-رتبه بندی موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران
اهداف فرعی:
-تعیین موانع داخلی کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران.
-تعیین موانع محیطی کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران.
-تعیین موانع برآیندی کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران
-ارائه راهکارهای مناسب در جهت رفع موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران
۱-۳اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
امروزه توسعه فعالیت های اقتصادی و کار آفرینی راهبردی اثربخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود . توسعه فعالیت های اقتصادی به معنی فرایند کشف و بهره برداری از فرصت ها به منظور ارزش آفرینی در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی تلقی شده و لذا نقش شایسته ای برای حضور فعال تر در بازارهای جهـانی ، مقابله با رقبا، اشتغال زایی پایدار ، توسعه عدالت ، کاهش فقر و حل مشکلات بخش های عمومی و خصوصی دارد . بی شک توسعه فعالیت های اقتصادی به عنوان اجرایی ترین و عملی ترین استراتژی برون رفت از بن بست ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیازمند شناسائی و رفع موانع آن است . ظرفیت سازی برای توسعه فعالیت های اقتصادی از یک سو مستلزم ارائه آموزش ها و مهارت های کار آفرینی با رویکرد بازار محور و بر اساس نیازهای جامعه در همه سطوح آموزشی می باشد و از سوی دیگر نیازمند شناخت و رفع موانع در ایجاد زمینه های مناسب در راستای توسعه فعالیت های تولیدی و خدماتی است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در جهان امروز بانکها ازارکان اقتصادی و منشاء تغییر و تحولات مهم به حساب می آید. بنابر این بانک ها بامشکلات روز افزونی برای حفظ و ار تقای وضع وجود خود در بازار دارند و بسیار ی از آنها مجبورند که ماموریت و راهبرد های کلی خود را دوباره ارزیابی کنند.شایان ذکر است که اجزا وعناصر اصلی راهبرد کار آفرینی در سازمان های غیر انتفاعی همان اجزا و عناصر راهبردکار آفرینی در سازمان های انتفاعی یعنی پیگیری فرصت ها،فرهنگ سازمانی ،توانمندی کارکنان،ساختار و ارتباطات ،پاداش و قدر دانی ،کار گروهی ،خلاقیت و کار آفرینی در نظر گرفته می شود. یکی از راه های پاسخگویی سازمان ها به الزامات محیطی و پشتیبانی ا ز ماموریتشان استفاده از کارآفرینی سازمانی است (۲۰۰۰،Dubinsky،Sandra).اهمیت کار آفرینی به آنجا رسیده است که بعضی از صاحبنظران آن را یکی از عوامل تولید،مانند سرمایه و کار (به غیر از نیروی انسانی )،می شناسند و آن را موتور توسعه اقتصادی می دانند.سالهاست که موضوع کار آفرینی در کشور های توسعه یافته مورد توجه دانشمندان ،مسئو لان و مردم قرار گرفته و به صورت یکی از پر طرفدار ترین رشته های دانشگاهی در آمده است(صمد آقائی ،۱۳۷۷).همچنین با توجه به افزایش سریع رقبای جدید و احساس حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در سازمان ها و نیز از دست دادن بهترین نیروهای کاری ،ضرورت کار آفرینی در سازمان ها جدی است(احمد پورداریانی،۱۳۷۸)
شرکت ها و سازمان های عصر حاضر به سمت رقابت شدید حرکت می کنند و هر روز بر میزان آن افزوده می شود. بانک ها نیز از جمله مشاغل و کسب و کارهایی هستند که رقابت در آنها افزایش یافته و هر روز بر ارائه خدمات، سرعت و تسهیل فرایند خدمات دهی آنها افزوده می شود. بانک های کشور ما نیز متوجه این دیدگاه شده اند و از طرف دیگر دولت محترم نگاهی ویژه در خصوصی نمودن آنها به منظور همراستا نمودن شان با بانک های جهانی دارد. چرا که با ورود بانک های خصوصی مانند اقتصاد نوین، پارسیان، سامان، پاسارگاد و … بر میزان این اهمیت و تأکید افزوده شد. بانک های یاد شده توانستند نگاه بهتری از ارائه خدمات ورضایت مندی مشتریان از عملکرد بانک ها را به مدیران بانک ها و نیز مشتریان نشان دهند و با ارائه خدمات نوین بانکی و بهره گیری از خدمات الکترونیک، کیفیت ارائه خدمات، احترام به مشتری و… رقابت را وارد این عرصه نمایند.لذا بانک ها چاره ای جزء ایجاد ارزش افزوده و بهره گیری از فرصت های موجود ندارند و برای بکارگیری این فرصت ها و ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان می بایست روحیه کارآفرینی را در میان مدیران و پرسنل خود ایجاد نماید.
ضرورت کارافرینی سازمانی عمدتاًناشی از ناسازگاری و واکنش کند سازمان های متوسط و بزرگ نسبت به تغییرات روز افزون ،سریع،پیچیده و نامطمئن محیط است.با توجه به اهمیت بحث کارآفرینی سازمانی در دنیای امروز،در ایران به بحث کارافرینی سازمانی (به ویژه در بانک مسکن)توجه کمتری شده و زمینه های مورد نیاز برای آن فراهم نشده است. باتوجه به اینکه بسیاری از کشور های پیشرفته و توسعه یافته جهانی طی ۲۵سال گذشته،باتحقیقات گسترده و به کارگیری این مقوله توانسته اند به پیشرفت و توسعه اقتصادی و اجتماعی نائل گردند،ضرورت دارد که در ایران نیز تحقیقات هدفمند در این زمینه صورت گیرد تا بتوان مسائل و مشکلات را شناسائی و با ایجاد الگوها و مدلهای علمی برای پیاده سازی این فرایند در سطح بانک مسکن از مزایا ی آن در توسعه همه جانبه کشور استفاده نمود لذا بانک به دلیل اهمیتی که در جامعه و اقتصاد داراست،کارافرینی سازمانی در این سازمان دارای اهمیت ویژه ای می باشد که ضرورت پرداختن به این موضوع در بانک مسکن مهم و با اهمیت می باشد.
۱-۴چارچوب نظری
تمام مطالعات تحقیقی بر یک چارچوب نظری استوار است، چارچوب نظری به مجموعه گزاره هایی اطلاق می شود که به لحاظ نظری قادر به تبیین با طبقه بندی متغیرهای وابسته یا اصلی تحقیق هستند، این چارچوب نظری که با عناوین دیگری همچون چارچوب مفهومی، نقشه ی ذهنی و ابزار تحلیلی شناخته می شود، الگویی است که پژوهشگر بر اساس آن درباره ی روابط بین عوامل که در ایجاد مساله، مهم تشخیص داده شده اند نظریه پردازی می کند این نظریه ها می توانند ضرورتاً سخن پژوهشگر نباشد و به طور منطقی از نتایج تحقیقات قبلی پیرامون مساله نشات گرفته باشد)سرمدی و همکاران،۱۳۸۳).
پینکات ( ۱۹۸۷ )[۲] ادعا کرد که ناتوانی سازمان های بزرگ در استفاده از ایده های نو از این مساله ناشی می شود که این سازمان ها به طور غیر مستقیم به دنبال رشد سریع فعالیت ها و سرمایه هایشان هستند. البته این مساله با شکست ساختاری در سازمان های صنعتی مرتبط است. سازمان های بزرگ در تلاش مداوم خود برای مدیریت تعادل بین تمرکز و عدم تمرکز، وابستگی و تنوع، یکپارچگی و انعطاف پذیری و کنترل و خلاقیت، گرایش به کارایی و قربانی کردن خلاقیت و نوآوری از خود نشان می دهند. درست است که ساختار طبیعی سازمان های بزرگ گرایش به کارایی دارد ، اما آنها به طور فزاینده ای نیاز به خلاقیت و نوآوری دارند تا بتوانند ادامه حیات دهند.
پینکات در کتاب"کارآفرینی سازمانی” از سازمان های بزرگ می خواهد تا آزادی عمل بیشتری به کارکنان خود بدهند؛چرا که در چنین محیطی، آزادی و همکاری باعث افزایش بهره وری می شود. وی معتقد است که سازمان های بزرگ در خلق ایده های نو موفق هستند، اما در استفاده از آنها به لحاظ تجاری بسیار ضعیف عمل می کنند.پینکات همچنین در مقاله دیگری به نام “سازمان های باهوش” از سازمان های بزرگ می خواهد به منظور ترویج کارآفرینی از سیستم سلسله مراتبی فاصله بگیرند. وی در این مقاله پس از انتقاد از سازمان های بزرگ به معرفی سازمان های باهوش می پردازد که به نظر او می توانند بستر مناسبی برای رشد و پرورش کارآفرینی فراهم کنند. ازنظر پینکات، سازمان های باهوش دارای پنج ویژگی اساسی به شرح ذیل هستند:
۱- تفکر سیستمی؛۲-دسترسی آزاد به اطلاعات؛۳- استقلال؛۴- سیستم های خود سازمان دهنده؛
۵- انتخاب به جای انحصار.
تاکیدات مکرر پینکات نشان می دهد که سازمان ها و شرکت های بزرگ در قرن ۲۱ نیاز به تغییرات گسترده ای دارندتا بتوانند روح نوآوری و کارآفرینی را ایجاد و تقویت کنند(پرداختچی و شفیع آبادی،۱۳۸۵ :۱۱۰)
وجود برخی موانع و بازدارنده ها، کارآفرینی را در سازمانهای دولتی با چالش مواجه میکند و صاحب نظران از آن به عنوان موانع و تسریع کننده های محیطی درکارآفرینی سازمان های دولتی یادمی کنند که عبارتنداز: کنترل سازمان های دولتی از سوی حکومت، محدودیت های بودجه در حوزه منابع انسانی، ساختار سازمانی بوروکراتیک سازمان های دولتی و برخی عوامل دیگر که مانع توسعه کارآفرینی در بخش دولتی می شود.برای توسعه کارآفرینی جو مناسب اجتماعی موردنیاز است؛ اما در بخش سازما نهای دولتی، به ویژه در کشورهای دارای اقتصاد مختلط به ندرت یافت می شود و در کشورهای سوسیالیستی نیز اصلاً وجود ندارد. حکومت ها، به طورسنتی سازمان های دولتی را نه تنها به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف تجاری، بلکه ابزار اهداف اجتماعی تلقی می کنند. در برخی از کشورها و به ویژه در کشورهای سوسیالیستی، کارآفرینی با اهداف اجتماعی ناسازگار و حتی معادل با اهریمن سرمایه داری بوده و نیز با سوسیالیسم و جامعه مداری ناسازگار است (مقیمی،۱۳۸۴: ۲۸۶)همچنین یافته های پژوهشی بیانگر غیرکارآفرینانه بودن محیط سیاسی، قانونی سازمان های فرهنگی اجتماعی دولتی است. سازمان های اجتماعی و فرهنگی دولتی در محیطی فعالیت می کنند که چارچوب های سیاسی و قانونی نقش اساسی در فعالیت های آنها ایفا می کنند و توجه به قوانین و مقررات و همچنین تأثیرپذیری از خط مشی ها وسیاست های دولت، چاره ناپذیر است. در پژوهش مشابهی، یکی از مؤلفه های محیطی مورد بررسی، محیط سیاسی قانونی بوده است که ارتباط آن با کارآفرینی سازمانی در سازمان های اجتماعی و فرهنگی دولتی، از طریق آزمون همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایج حاصله حاکی از همبسته بودن آنها با ضریب همبستگی۲۷/۰است .
از طرف دیگر، برای ارزیابی اینکه آیا محیط سیاسی قانونی تأثیر گذار بر عملکرد سازمان های مورد بررسی، تسریع کننده کارآفرینی بوده است یا خیر؛ نتایج بررسی نشان دهنده آن است که محیط سیاسی قانونی نه تنها موجبات کارآفرینی سازمانی را فراهم نمی نماید، بلکه به عنوان مانع تلقی می شود (همان منبع:۲۹۳)
بوید [۳]و گامپرت[۴] چهار منبع برای تنش ها و تضادهای کارآفرینانه مورد شناسایی قرار می دهند که عبارتنداز:(مقیمی، ۱۳۸۳)
۱-دلتنگی و غربت ۲-غوطه ور شدن در کسب و کار ۳-مشکلات با سایر افراد ۴- نیار به موفقیت
دکتر زالی و دکتر رضوی(۱۳۸۷)در تحقیقی در زمینه موانع کارآفرینی سازمانی بیان نموده اند که موانع و مشکلات کارآفرینی در ایران به ویژه در بخش سازمانی آن را می توان از سه جهت بررسی کرد: ۱-عوامل ضد انگیزشی کارآفرینی ۲-موانع قانونی توسعه کارآفرینی ۳-عوامل نارسایی محیطی
مک میلان[۵] وهمکارانش(۱۹۸۶)
موانع زیر را برای کارآفرینی سازمانی معرفی کرده اند:
مشکلات عملیاتی،برنامه ریزی بی دقت و ناکافی، انتظارات سازمانی غیر واقعی، کافی نبودن حمایت
سازمانی از فعالیت های کارآفرینانه، و اشتباه خواندن بازار (MacMillan et al, 1986:177-191)
(به نقل ازآقاجانی،۱۳۹۰)
برطبق دیدگاه “کورنوال"و “پلرمن"(۱۹۹۰)نیز برخی از موانع کارآفرینی سازمانی عبارتند از:
-۱کثرت و ابهام اهداف که باعث فلج شدن سازمان می شود.
-۲اقدامات مدیران دولتی در معرض دید مردم است و حساسیت زیادی نسبت به آنها وجود دارد،در نتیجه آن رفتار مدیران دولتی محافظه کارانه می شود.
-۳سیستم پاداش نامناسب که باعث بی انگیزگی کارکنان می شود.
-۴قیدو بند های مربوط به خط و مشی ها و سیاست های پرسنلی که منجر به کاهش توانایی مدیران برای انگیزش می شود.(محمد کاظمی و همکاران،۱۳۹۰)
موانع کارآفرینی سازمانی استیون سان[۶](۱۹۸۵) ( به نقل از امیر سبهانی،۱۹۹۱)
موانع و محدودیتهای متعددی برای حرکت به سوی کار آفرینی در ساز مانها وجود دارد: هر چند بسیاری از این موانع ناخواسته بوده، پیامد و بازخور به کار گیری فنون مدیریت سنتی در ساز مان است. در برخی موار د، این موانع به قدری مخرب هستند که افراد ترجیح می دهند از رفتار کارآفرینانه اجتناب کنند. از جمله موانعی که پیش روی کار آفرینی سازمانی وجود دارد می توان به عدم حمایت مدیریت از کار آفرینی، عدم داشتن آزادی عمل در کار، سیستم نامناسب تشویق و ارائه پاداشها، ساختار خشک و مکانیکی، فرهنگ ضعیف ناسازگار و محافظه کارانه، اعمال کنترل شدید ، عدم باور به توان خلاقیت افراد، اعمال کنترل شدید، وجود فرهنگ بسته، توجه به سودهای کوتاه مد ت و شیوه های نادرست تشویق و ارائه پاداش از این نوع، اشاره کرد )استیون سان، (۱۹۸۵
۱- کنترل شدید ۲-فرهنگ سازمان ۳- بعد زمان ۴- ویژگیهای مدیران
کراسینکی۲۰۰۳)[۷]): موانع سازمانی کارآفرینی را شامل موارد زیر می د اند: رویه های اجرایی نامناسب سازمان در برخورد با اشتباهات کارکنان، برنامه ریزی بلندمدت، سبک) ساختار( مدیریت وظیفه مدار، سیاست های تشویقی یگانه برای همه و ترفیع افراد سازشکار یا موافق .(Krasniqi, 2006: 71- 94)
(به نقل ازآقاجانی،۱۳۹۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...