کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



تخصص بیشتر نگاه کنیم؛ یعنی به همان اندازه که باید دانش با کیفیت بالا را به دست آوریم، باید آن را به روش های مختلفی نیز به کار گیریم. کار هوشمندانه «عبارت از به کارگیری بهترین دانش در دسترس است». چرخه مدیریت دانش ویگ شیوه خلق و به کارگیری دانش توسط افراد یا سازمانها را مشخص می کند و چهار گام اصلی آن، همان طور که در شکل (۲-۲) نشان داده شده است عبارت از: ۱) خلق دانش ۲) حفظ دانش ۳) تسهیم دانش ۴) کاربرد دانش.
این چرخه دامنهای از یادگیری از همه نوع منابع را در بر می گیرد: تجربه شخصی، آموزش شغلی یا آموزش رسمی، هم ردیفان، و آگاهی از همه منابع. بدین ترتیب می توان دانش را یا در درون ذهن خود یا به شکل ملموس از قبیل کتب یا پایگاه های داده حفظ کرد. همچنین، دانش می تواند به روش های مختلفی با توجه به شرایط و هدف مورد نظر تسهیم و به کار برده شود.
الف) خلق دانش: به فعالیت هایی اشاره دارد که دامنه آن از تحقیق بازار تا گروه های نمونه، پیمایشها، هوشمندی رقابتی، و کاربردهای داده کاوی است. خلق دانش پنج فعالیت کسب دانش، تجزیه و تحلیل دانش، ترکیب دانش، مدل سازی دانش و سازماندهی دانش را در بر می گیرد:
کسب دانش: خلق دانش می تواند از طریق پروژه های تحقیق و توسعه، نوآوریهای افراد به منظور بهبود روش های کار، آزمایشها، مباحثه منطقی درباره دانش موجود، و استخدام افراد جدید اتفاق افتد. همچنین دانش ممکن است از طریق واردات دانش (دانش تخصصی حاصل از کارشناسان و دستورالعمل های کاری، درگیری در فعالیت های تجاری مشترک برای کسب فناوری، یا انتقال افراد بین واحدها)، و سرانجام از طریق مشاهده دنیای واقعی (انجام بازدید از محل، مشاهده فرایند پس از شروع تغییر) خلق شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تجزیه و تحلیل دانش متشکل است از:
استخراج دانش حاصل از مطالب کسب شده (مثل تجزیه و تحلیل رونوشتها و تشخیص موضوعات، گوش کردن به یک موضوع، و انتخاب مفاهیم برای بررسی بیشتر).
خلاصه کردن مطالب استخراج شده (مثل مدل سازی یا نظریه پردازی).
تشخیص الگوهای استخراج شده (مثل تحلیل روند).
توضیح روابط بین اجزای دانش (مثل مقایسه و تحلیل روابط).
تایید اینکه مطالب استخراج شده با معانی منابع اصلی تطابق دارد (مثل اطمنیان از اینکه معانی از طریق خلاصه کردن، تنظیم کردن، و غیره مخدوش نشده باشد).
ترکیب یا ساختاردهی مجدد دانش: شامل تعمیم مواد تحلیل شده به منظور دستیابی به اصول وسیعتر، تدوین فرضیات برای توضیح مشاهدات، ایجاد سازگاری بین دانش جدید و موجود، و به روز آوری مخزن دانش با ورود دانش جدید می شود.
کدگذاری و مدل سازی دانش: شامل چگونگی نمایش دادن دانش موجود در ذهن ما (برای مثال، مدلهای ذهنی)، چگونگی تلفیق دانش در درون یک مدل منسجم، چگونگی مستندسازی دانش در کتب و راهنماها، و چگونگی رمزگذاری آن به منظور انتقال آن به مخزن دانش است.
سازمان دهی دانش: سرانجام، دانش برای کاربردهای خاص و طبق یک چارچوب سازمانی معین(از قبیل استاندارها و حوزه ها) سازماندهی می شود. برای مثال، خدمات میز کمک[۵۴] یا فهرست سؤالات متواتر[۵۵] روی اینترانت شرکت. این سازماندهی معمولاً با بهره گرفتن از فنون تشخیص موجودی دانش و طبقه بندی آن انجام می شود. برای مثال، فهرست واژگان کلیدی یا حوزه ها، مشخصات موضوع دانش، و راهنمای ترجمه.
ب) حفظ دانش: شامل به خاطر سپردن، انباشت و گنجاندن دانش در مخازن و آرشیو کردن آن می شود. به خاطر سپردن دانش بدین معنی است که فرد دانش (دانشی که یک فرد خاص درک و فهم نموده) را ذخیره کرده یا به خاطر سپرده است. انباشت دانش[۵۶]در یک مخزن بدین معنی است که یک پایگاه دانش مبتنی بر رایانه ایجاد و همچنین دانش رمز گذاری شده است و امکان ذخیره شدن در حافظه سازمانی را دارد. جای دادن دانش[۵۷]عبارت از تضمین اینکه دانش بخشی از رویه های کسب و کار است (برای مثال، اضافه کردن به راهنمای رویه ها یا دوره های آموزشی). سرانجام، آرشیو کردن دانش عبارت است از خلق یک کتابخانه علمی و منسوخ کردن دانش کهنه شده یا نامرتبط از مخزن فعال دانش به طور نظام مند. نمونه هایی از دانش شرکت ها عبارت اند از: دارایی فکری، حق انحصاری اختراعات، دانش مستند شده به صورت گزارشهای تحقیقی، مقالات فنی، یا دانش پنهان که در اذهان افراد موجود است اما ممکن است استخراج و وارد پایگاه یا مخزن دانش شود (نکات راهنما، ترفندهای تجاری، مطالعات موردی، مطالب نمایشی ارائه شده توسط کارشناسان، نظامهای پشتیبانی کاری). بدین طریق، داراییهای دانشی ارزشمند سازمان در مخازن یا در ذهن افراد مستند و بدن ترتیب برای مراجعه و استفاده در آینده قابل دسترس می شوند.
ج) تسهیم دانش: به اشتراک گذاشتن دانش شامل هماهنگی[۵۸]، تجمیع و دسترسی[۵۹]، و بازیابی دانش[۶۰] می شود. هماهنگی دانش معمولا ً مستلزم تیمهای همکاری برای ایجاد شبکه ارتباطی به منظور دانستن این نکته است که «چه کسی چه می داند». به محض اینکه منابع دانش شناسایی شدند، به صورت سوابق قابل مراجعه برای یک کتابخانه یا مخزن به منظور تسهیل دسترسی و بازیابی بعدی تبدیل می شوند. گره های نمونه اغلب به منظور رسیدن به اجماع در این باره تشکیل می شوند. سپس دسترسی و بازیابی باید قادر به مشاوره به افراد با دانش درباره مسائل دشوار، کسب نظر از کارشناس مربوطه، یا بحث درباره یک مسئله دشوار با یک همکار هم ردیف باشد. به علاوه، دانش می تواند به طور مستقیم از مخزن دانش قابل دسترس و بازیابی باشد (برای مثال، استفاده از سیستم پایگاه دانش به منظور دریافت مشورت درباره چگونگی انجام کار یا خواندن یک دانش مستند شده به منظور اتخاذ یک تصمیم).
سازمانها می توانند دانش را به روش های مختلفی به اشتراک بگذارند. کارکنانی که دانش مورد نیاز درباره حل یک مسئله خاص را ندارند می توانند با افراد دیگر سازمان یا از طریق پیدا کردن کارشناس مرتبط در میان شبکه تخصصی معین شده در سازمان و تماس مستقیم با آن فرد ارتباط برقرار کنند. سپس این کارکنان می تواننند همه این اطلاعات را سازماندهی کرده، از کارکنان دانشی مجرب تر بخواهند که روایی محتوای تهیه شده را تأیید کند.
د) کاربرد دانش: روش های کاربرد دانش به شرح زیر است:
- استفاده از دانش مستند شده برای انجام یک فعالیت جاری. برای مثال، تولید محصولات استاندارد، ارائه خدمات استاندارد، به منظور دانستن اینکه چه کسی در یک حوزه مشخص دارای دانش است.
- انتخاب دانش مربوط به کنترل وضعیت. برای مثال، شناسایی فردی که باید با او مشورت کنید. یا می خواهید مسئله را در میان بگذارید.
- مشاهده و تشریح وضعیت با بهره گرفتن از دانش خاص. برای مثال، مقایسه با الگوهای شناخته شده، تهیه سابقه، و جمع آوری و سازماندهی اطلاعات مورد نیاز به منظور انجام کار.
- تجزیه و تحلیل وضعیت با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، قضاوت درباره اینکه این تجزیه و تحلیل به طور درون سازمانی یا با کمک بیرونی انجام شود.
- ترکیب راهکارهای مختلف با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، شناسایی دیدگاه ها و تعیین رویکردهای ممکن.
- ارزشیابی راهکارهای مختلف با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، تعیین مخاطرات و مزایای هر یک از رویکردهای ممکن.
- استفاده از دانش به منظور تصمیم گیری درباره کارهایی که باید انجام شوند. برای مثال، رتبه بندی راهکارها، انتخاب راهکار مناسب، و انجام یک ارزیابی واقع گرایانه.
- اجرای راهکارهای منتخب. برای مثال، انجام کار و تفویض اختیار به تیم برای پیشبرد امور (ویگ، ۱۹۹۳).
شکل(۲-۲) فعالیت های کلیدی در چرخه مدیریت دانش ویگ را خلاصه می کند.
شکل ۲-۲) خلاصه فعالیتهای کلیدی چرخه مدیریت دانش (ویگ، ۱۹۹۳)
یک مزیت عمده رویکرد ویگ به چرخه مدیریت دانش؛ شرح واضح و کامل در این خصوص است که چگونه حافظه سازمانی به منظور ایجاد ارزش برای افراد، گروه ها و سازمان استفاده شود.
۲-۲-۶-۲)چرخه مدیریت دانش مه یر و زاک
چرخه مدیریت دانش مه یر و زاک (۱۹۹۶) حاصل کار روی طراحی و توسعه محصولات اطلاعاتی[۶۱] است. درسهای آموخته شده از چرخه محصولات فیزیکی سازمان می تواند به منظور مدیریت داراییهای دانشی به کار برده شود. محصولات اطلاعاتی عبارت اند از اطلاعات فروخته شده به مشتریان درونی و بیرونی از قبیل پایگاه های داده، خلاصه اخبار، و مشخصات مشتریان. این دو دانشمند معتقدند که تحقیق و دانش درباره طراحی محصولات فیزیکی می تواند به حوزه محصولات فکری تعمیم داده شود.
از دیدگاه مه یر و زاک مراحل چرخه مدیریت دانش عبارت اند از: کسب، پالایش[۶۲]، ذخیره سازی/ بازیابی[۶۳]، توزیع[۶۴]، نمایش/ به کارگیری دانش. آنها به این چرخه به عنوان «پالایشگاه دانش[۶۵]» نگاه می کنند.
الف) کسب داده ها یا اطلاعات: به موضوعاتی از قبیل قلمرو، وسعت، عمق، اعتبار، دقت، به موقع بودن، ربط داشتن، هزینه، کنترل، و جامعیت منابع مواد خام (داده یا اطلاعات اولیه) اشاره دارد. اصل راهنما، این ضربالمثل معروف است که «هر چه کاشت کنید همان را درو خواهید کرد»؛ بدین معنی که این داده ها با اطلاعات اولیه باید بالاترین کیفیت را داشته باشند؛ در غیر این صورت، محصولات فکری نامرغوب خواهند شد.
ب) پالایش: منبع اولیه ارزش افزایی است که ممکن است به شکل فیزیکی (مثل انتقال از محیطی به محیط دیگر) یا منطقی (ساختاردهی مجدد، عنوان بندی مجدد، شاخص گذاری و یکپارچه سازی) انجام شود. پالایش همچنین به پاک سازی (مثل اصلاح محتوا به خاطر تضمین تطبیق کامل منابع و افراد کلیدی مرتبط) یا استانداردسازی (مثل قواعد یک تجربه موفق یا درسهای آموخته شده در درون سازمان) اشاره دارد. در این مرحله تحلیلهای آماری می تواند روی محتوا به منظور انجام یک فراتحلیل (خلاصه ای از موضوعات و الگوهای کلیدی موجود در مجموعه ای از موضوعات دانشی) انجام شود.
ج) ذخیره سازی/ بازیابی: پلی بین مراحل کسب و پالایش و مراحل توزیع و کاربرد ایجاد می کند. ذخیره سازی ممکن است به طور فیزیکی (پوشه های اطلاعاتی، اطلاعات چاپ شده) یا الکترونیکی (پایگاه داده، نرم افزار مدیریت دانش) انجام شود.
د) کاربرد: مرحله نهایی، نمایش یا کاربرد است. در این مرحله شرایط نقش مهمی ایفا می کند. اثربخشی هر یک از گامهای قبل در این مرحله ارزیابی می شود: آیا کاربر به اندازه کافی شرایط استفاده از این محتوا را دارد؟ در غیر این صورت، چرخه مدیریت دانش برای تحویل ارزش به فرد و در نهایت به سازمان ناتوان است (مه یر و زاک، ۱۹۹۶؛ به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۶-۳)چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز
بیوکویتز و ویلیامز[۶۶] (۲۰۰۰) شرح می دهد که چارچوب فرایند مدیریت دانش به طور کلی «ایجاد، حفظ و به کارگیری دانشی است که برای سازمان ارزش افزوده ایجاد می کند». در این چارچوب، دانش شامل مخازن، روابط، فناوریهای اطلاعات، زیر ساختار ارتباطات، مجموعه های مهارت سازمانی، دانش فنی فرایند، پاسخگویی محیطی، هوشمندی سازمانی، و منابع بیرونی می شود. مراحل «کسب، یادگیری و کمک» به لحاظ ماهیت تاکتیکی اند که بر مبنای فرصتها یا تقاضاهای بازار محور صورت می گیرند و معمولاً به استفاده روزانه دانش برای پاسخ به این تقاضاها منتج می شوند. مراحل «ارزیابی، ایجاد/حفظ، یا عدم سرمایه گذاری» راهبردی ترند و در نتیجه تغییرات در محیط کلان انجام می شوند و بر فرایندهای بلند مدت انطباق سرمایه فکری با نیازمندیهای راهبردی تمرکز دارند.
الف) کسب: مرحله اول، کسب است که شامل جستجوی اطلاعات مورد نیاز به منظور اتخاذ تصمیمات، حل مسائل یا نوآوری می شود. چالش امروز یافتن اطلاعات فراوان نیست، بلکه مدیریت اطلاعات متنوعی است که می توانند کسب شوند. فناوری در زمینه فراهم کردن امکان دسترسی به قلمرو وسیعی از اطلاعات به پیشرفتهای بزرگی نائل آمده است. جایی که مدیریت دانش از مدیریت اطلاعات فاصله می گیرد، کسب کردن محتواست که شامل نه تنها محتوای آشکار سنتی (برای مثال، مستندات فیزیکی یا الکترونیکی) بلکه همچنین شامل دانش پنهان می شود؛ این بدین معنی است که کاربران اطلاعات باید نه تنها از محتوا استفاده کنند بلکه همچنین با کارشناسان محتوا – کارکنان- که بیشترین دانش پنهان ارزشمند در اذهان آنها نهفته است در ارتباط باشند.
فعالیتهای کلیدی در این مرحله عبارت اند از: سازماندهی محتوای دانش، حفظ دقت، به هنگام بودن و کامل بودن، تدوین شرح مشخصات نیازهای کاربران، دسترسی / جهت دهی/ فیلتر کردن محتوای حجیم به منظور پاسخ دادن به نیازهای کاربران، و کمک به آموزش کاربران با فناوریهای مخزن دانش جدید (مواد اطلاعاتی).
ب) کاربرد: مرحله دوم مربوط به کاربرد است، اینکه چگونه اطلاعات را به روش های جدید و جالب به منظور تقویت نوآوری سازمانی ترکیب کنیم. تمرکز ابتدا بر افراد و سپس بر گروههاست. تمرکز بر نوآوری به عنوان دلیل استفاده از سرمایه های فکری تا اندازه ای به این چرخه مدیریت دانش محدود می شود. نویسندگان این چرخه، درباره شماری از فنون افزایش تفکر بدون مرز یا فنون ارتقای خلاقیت بحث می کنند.
ج) یادگیری: مرحله یادگیری به فرایند رسمی یادگیری از تجارب به عنوان وسیله ایجاد مزیت رقابتی اشاره دارد. در این مرحله یک حافظه سازمانی ایجاد می شود تا یادگیری سازمانی از طریق هم موفقیتها (تجارب موفق) و هم ناکامیها (درسهای آموخته شده) ممکن شود. پیوند بین یادگیری و خلق ارزش سخت تر از پیوند بین کسب و کاربرد اطلاعات است. یادگیری در سازمانها به این دلیل که بیانگر مرحله انتقالی بین کاربرد و تولید ایده های جدید است مهم می باشد. همچنین باید بین استراتژی سازمانی و فعالیت های یادگیری سازمانی پیوند قوی ایجاد شود.
د) کمک: مرحله کمک چرخه مدیریت دانش به ترغیب کارکنان در انتقال آموخته هایشان به پایگاه دانش مشترک (برای مثال، یک مخزن دانش) مربوط است. تنها بدین طریق است که دانش فردی می تواند در سرتاسر سازمان، آشکار و قابل دسترس شود. در عمل، ثابت کرده است که تسهیم دانش می تواند بدون هر گونه برنامه سنگین پاداش در ازای مشارکت یا تنبیه امتناع کنندگان اتفاق افتد. برای موفقیت تسهیم دانش این اقدام باید «تفهیم شود». بدین معنی که مزایای حاصل از آن هم برای افراد و هم برای سازمان کاملاً درک شود. عامل حیاتی موفقیت دیگر، به کارگیری موفق کارگزاران مدیریت دانش است – یعنی حرفه ایهایی که مسئولیت جمع آوری، دسته بندی مجدد، و ارتقای حوزه های ارزشمند دانش در سرتاسر سازمان را بر عهده دارند. یک سیستم خوب - سیستم مدیریت خوب حافظه سازمانی - باید به منظور حفظ نتایج یادگیری سازمانی مستقر شود.
و) ارزیابی: مرحله بعد ارزیابی است که بیشتر به سطح گروهی و سازمانی مربوط میشود. ارزیابی به ارزشیابی سرمایه فکری اشاره دارد و مستلزم این است که سازمان دانش راهبردیاش را تعریف و نقشه سرمایه فکری موجود را در برابر نیازهای دانش آینده اش ترسیم کند. همچنین سازمان باید شاخص هایی را ایجاد کند که نشان دهنده پایگاه دانش آن در حال ارتقاست و از سرمایه گذاری اش در سرمایه فکری بازدهی کسب می کند. نظریه سازمان باید در زمینه تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان توسعه داده شود. این بحث شامل شناسایی اشکال جدید سرمایه از قبیل سرمایه انسانی (شایستگی ها)، سرمایه مشتری(رابطه با مشتری)، سرمایه سازمانی (پایگاه های دانش، فرایندهای کسب و کار، زیر ساختار فناوری، ارزشها، هنجار ها و فرهنگ)، و سرمایه فکری (رابطه بین سرمایه های انسانی، مشتری و سازمانی) می شود.
ه) ایجاد و حفظ: این مرحله ایجاد و حفظ در چرخه مدیریت دانش تضمین می کند که سرمایه فکری آینده سازمان موجب ماندگاری و رقابتی شدن آن می شود. منابع باید برای رشد و حفظ دانش تخصیص داده و به طریقی هدایت شوند که موجب خلق دانش جدید و تقویت دانش موجود شوند. در سطح عملیاتی، عدم توانایی برای شناسایی و بکارگیری دانش به منظور تامین نیاز موجود به یک فرصت از دست رفته منتج می شود. در سطح استراتژیک مباحثه کم درباره دانش «مناسب» صدمه بسیار جدی تری - کاهش رقابتی شدن و در نهایت کارآمدی سازمانی- را ایجاد خواهد کرد.
ی) عدم سرمایه گذاری: مرحله نهایی در این چرخه مدیریت دانش، عدم سرمایه گذاری است. سازمان نباید داراییهای - فیزیکی یا فکری - را که دیگر ارزش آفرینی ندارند حفظ کند. در حقیقت برخی از دانشها اگر به بیرون از سازمان منتقل شوند ممکن است ارزشمندتر باشند. در این مرحله سازمانها باید سرمایه فکری شان را بر حسب منابع مورد نیاز به منظور حفظ آن و اینکه آیا بهتر خواهد بود این منابع در جای دیگری صرف شوند بررسی کنند. این اقدام شامل درک دلیل، زمان، مکان و شیوه عدم سرمایه گذاری در بخشهایی از پایگاه دانش می شود. لذا ضروری است که درک کنیم کدام بخشهای پایگاه دانش از لحاظ حفظ مزیت رقابتی و کارآمدی صنعت، غیر ضروری اند. از جمله تصمیمات سنتی درباره عدم سرمایه گذاری در دانش عبارتند از: اخذ حق اختراعات، تعطیلی شرکتها، پیمان سپاری فعالیتها، خاتمه دادن به یک برنامه آموزشی و یا خدمات کارکنان، ارتقای فناوریها، و اعلام پایان شراکتها، اتحادها، یا قراردادها. با وجود این، مدیریت دانش برای عدم سرمایه گذاری در دانش نیازمند یک فعالیت برنامه ریزی شده است، چرا که این تصمیم یک کار عملیاتی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی است.
چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز دو مرحه حیاتی جدید را معرفی می کند: یادگیری از محتوای دانش و تصمیم درباره اینکه آیا این دانش حفظ شود یا اینکه روی آن سرمایه گذاری انجام نشود، رویکرد جامعی را برای مدیریت هم دانش آشکار و هم دانش پنهان معرفی می کند (بیوکویتز و ویلیامز، ۲۰۰۰).
۲-۲-۶-۴)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر
دالکر[۶۷] (۲۰۰۵) بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد می دهد که سه مرحله دارد: ۱) کسب، یا خلق دانش، ۲) تسهیم و توزیع دانش، ۳) درک و کاربرد دانش، در زمان انتقال از مرحله کسب - خلق دانش به تسهیم و توزیع دانش، محتوای دانش ارزیابی و سپس دانش یه منظور درک و کاربرد به متن تبدیل می شود. پس از این مرحله به مرحله اول به منظور به روز آوری محتوای دانش بازخورد می دهد.
کسب دانش به شناسایی و سپس کدگذاری دانش درونی سازمان (معمولا ًٌ قبلا مورد توجه قرار نگرفته است) و یا دانش بیرونی موجود آن اشاره دارد. به عبارتی، توسعه دانش فنی و نوآوریهای جدیدی است که موجودیت قبلی در درون سازمان ندارند. گام بعدی ارزیابی دانش کسب یا خلق شده بر اساس معیارهای مبتنی بر اهداف سازمانی است. آیا محتوای دانش معتبر است؟ آیا جدید یا بهتر است؟ یعنی، آیا محتوا به اندازه کافی برای سازمان ارزشمند است تا به موجودی سرمایه فکری آن اضافه شود؟ به محض اینکه محتوای جدید به قدر کافی شناسایی و ارزشمند تشخیص داده شد، گام بعدی متنی سازی آن است. متنی سازی به شناسایی ویژگیهای کلیدی محتوا به صورت قابل استفاده برای کاربر نهایی یا تهیه یک خلاصه کوتاه مدیریتی برای استفاده یک مدیر ارشد با توجه به محدودیتهای زمانی وی متنی سازی اغلب وقتی که با فرایندهای کسب و کار سازمان یکپارچه شود موفق خواهد شد. این چرخه، همان طور که در شکل(۲-۳) نشان داده شده است، اکثر گامهای مورد بحث در چرخه های قبلی مدیریت دانش را در بر می گیرد. سپس همان طور که کاربران محتوا را درک می کنند و تصمیم می گیرند از آن استفاده می کنند، چرخه مدیریت دانش تکرار می شود. کاربران مفید بودن محتوا را تایید می کنند و وقتی کهنه می شود علامت می دهند که این دانش دیگر قابل کاربرد نیست. همچنین کاربران قلمرو محتوا و اینکه چگونه تجارب موفق و درسهای آموخته شده می توانند عمومی شوند را بررسی و تایید می کنند. آنها همچنین اغلب درباره محتوای جدید پیشنهادهایی ارائه می کنند که می تواند به تکرار چرخه بعدی کمک کند (دالکر، ۲۰۰۵، به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۸).
شکل ۲-۳)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر (دالکر، ۲۰۰۵)
۲-۲-۶-۵)فرایندهای مدیریت دانش بس
بس (۲۰۰۴) نیز فرایندهای مدیریت دانش را شامل ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش می داند و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. مراحل زیر که نشان دهنده ی فرایندهای مدیریت دانش است توسط بس (۲۰۰۴)، به نقل از هویدا و همکاران (۱۳۸۹)، بیان شده است:
ایجاد دانش: دانش از تجربیات و مهارت های کارکنان ناشی می شود. دانش توسط افراد با مشخص کردن شیوه های جدید انجام کارها یا توسعه علم خلق می شود. گاهی اوقات چنانچه دانش در سازمانی وجود نداشته باشد دانش بیرونی وارد سازمان می شود. همه سازمان ها در قالب عملکردها و فعالیت های سازمانی، دانش را خلق و از آن استفاده می کنند. ایجاد دانش به توانایی سازمانها در بسط ایده ها و راه حل های نوین و مفید اشاره دارد. هر سازمانی با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و فعلی از طریق روش های مختلف به خلق واقعیت و معناهای جدید می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:19:00 ب.ظ ]




 

رنگ گوشت

 

۸۱/۲

 

۱۱۱/۰

 

۹۰/۰

 

۹۳۷/۰

 

۰۵/۹۶

 
 

فرم غده

 

۱۰۳/۰

 

۰۳۷/۰

 

۰۲/۰

 

۰۳/۰

 

۰۸/۶۴

 

۴-۶- همبستگی بین صفات
بررسی همبستگی به روش ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که دامنه همبستگی برای صفات مرتبط با کیفیت بین ۹۹۸/۰ و ۳۹۷/۰- بود. بیشترین آن مربوط به وزن مخصوص و درصد نشاسته و کمترین آن متعلق به میزان ماده خشک و میزان نسبی قند احیا بود. بررسی همبستگی به روش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که دامنه همبستگی برای صفات کمی بین ۹۵۸/۰ و ۳۳/۰- بود. بیشترین همبستگی بین عملکرد کل غده و عملکرد قابلفروش و کمترین همبستگی بین عملکرد قابلفروش و تعداد روز تا غدهدهی بود. صفت عملکرد قابلفروش و میزان نشاسته بهترتیب بیشترین (۹۵۸/۰) و کمترین (۱۰۱/۰) همبستگی را با عملکرد کل داشتند. همبستگی صفت تعداد روز تا غدهدهی با عملکرد کل و عملکرد قابلفروش منفی بود (۳۳/۰-) (جدول ۴-۱۰). نتایج همبستگی بین صفات در (جدول ۴-۱۰) نشان داد که تعداد غده با صفات عملکرد غده و عملکرد قابلفروش همبستگی مثبت و معنیداری در سطح ۱ % داشت این نتیجه بدین معنی میباشد که در صورت ثابت بودن سایر عوامل با افزایش متوسط تعداد غده در بوته، عملکرد کل غده و عملکرد قابل فروش غده افزایش مییابد که خود بیانگر تاثیر مستقیم متوسط تعداد غده در بوته بر عملکرد میباشد. در دامنه تعداد غده یادداشتبرداری شده (بین ۱ تا ۶ غده) رابطه آن با وزن غده مثبت بوده درحالیکه بطور معمول و در دامنههای بالاتر، تعداد غده با وزن غده باید رابطه منفی داشته باشد. نتایج حاصله در این تحقیق بجز رابطه متوسط تعداد غده با وزن غده با نتایج حسین و همکاران(۲۰۰۰)، اسلام و همکاران(۲۰۰۲)، ارسلان (۲۰۰۷)، خیاط نژاد و همکاران(۲۰۱۱)، فلنجی و احمدیزاده (۲۰۱۱)، صمدی فروشانی و همکاران(۱۳۸۸)، لایی و لایی (۱۳۸۸)، حسنپناه و همکاران (۲۰۰۹)، امینی (۱۳۸۴)، دهدار (۱۳۸۱)، پرویزی (۱۳۸۵) و موسی پور گرجی و همکاران (۱۳۸۵)، مطابقت داشت. وزن غده علاوه بر اینکه با متوسط تعداد غده در بوته، میزان عملکرد و عملکرد قابلفروش همبستگی معنیدار داشت با ارتفاع بوته نیز همبستگی مثبت و معنیدار در سطح ۱% نشان داد. نتایج مشابه قبلاً توسط حسین و همکاران (۲۰۰۰)، اسلام و همکاران (۲۰۰۲)، ارسلان (۲۰۰۷)، موسی پور گرجی و همکاران (۱۳۸۵)، بهدست آمده که تاییدی بر نتایح حاصله میباشد. درخصوص عملکرد غده یادآور میگردد علاوه بر اینکه همبستگی آن در سطح ۱% با متوسط تعداد غده در بوته و وزن غده مثبت و معنیدار بود با عملکرد قابلفروش و ارتفاع بوته نیز همبستگی مثبت و معنیدار در سطح ۱% داشت. همبستگی عملکرد غده، وزن غده، عملکرد قابل فروش و قطر ساقه با ارتفاع بوته در سطح ۱% مثبت و معنیدار بود که با نتایج حسنپناه و همکاران (۲۰۰۹) و پرویزی (۱۳۸۵) مغایرت داشت (همبستگی بین ارتفاع بوته با عملکرد بهترتیب ns4/0 و ns367/0). این مغایرت میتواند بهدلیل ژنوتیپ کلونها و اثر محیط بر آنها باشد. بین تعداد ساقه با قطر ساقه رابطه منفی و معنیداری در سطح ۱% وجود داشت و این بدان معنی است که در شرایط یکسان ارقامی که دارای تعداد ساقه بیشتری بودند قطر ساقه کمتری داشتند. تعداد روز تا غدهدهی در سطح ۵%، با قطر ساقه رابطه مثبت و معنیدار و با میزان ماده خشک و میزان نشاسته رابطه منفی و معنیدار داشت. این بدان معنی است که هرچه زمان غدهزایی سریعتر باشد انتظار حصول میزان ماده خشک و نشاسته بالاتر نیز بیشتر میگردد. یکی از دلایل میتواند طولانیتر شدن مدت زمان پر شدن غده ها باشد. رابطه بین میزان ماده خشک غده با وزن مخصوص و میزان نشاسته در سطح ۱% مثبت و معنیدار بود درحالیکه همبستگی آن با میزان قندهای احیا در سطح ۵% منفی و معنیدار بود که با نتایج ارسلان (۲۰۰۷)، خیاطنژاد و همکاران(۲۰۱۱)، صمدی فروشانی و همکاران(۱۳۸۸)، لایی و لایی (۱۳۸۸) و موسی پور گرجی و همکاران (۱۳۸۵) مطابقت داشت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۴ – ۱۰ – همبستگی بین صفات مختلف سیبزمینی در کلونهای مورد آزمایش.

 

صفات

 

۱

 

۲

 

۳

 

۴

 

۵

 

۶

 

۷

 
 

۱ - تعداد غده

 

۱

 
 
 
 
 
 
 
 

۲ - وزن غده

 

۶۸۲/۰**

 

۱

 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ب.ظ ]




امتیاز حوزه (ارزش)=(a*b)

۸

در صد امتیاز به دست آمده= امتیاز حوزه تقسیم بر ۵

۹

۳-۶ روایی۱٫ (اعتبار)پرسشنامه
منظور از روایی این است که مقیاس و محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیّرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد؛ یعنی این که بخشی از داده های مورد نیاز در رابطه با سنجش متغیّرها در محتوای ابزار حذف نشده باشد یا به عبارت دیگر، عین واقعیّت را بخوبی نشان دهد (حافظ نیا، ۱۳۸۰، ص۲۸۳).
ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻨﯿﺎد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﯿﻔﯿّﺖ و ﺑﻌﻨﻮان روﺷﯽ ﺟﻬﺖ ﺧﻮدارزﯾﺎﺑﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻃﺮحﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﻮﺳّﺴﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻬﺮه وری و ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ، در ﺳﺎل ۱۳۸۲ ﺑﻤﻨﻈﻮر ارزﯾﺎﺑﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﺮﮐﺘﻬﺎیﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺳﺎزﻣﺎن ﮔﺴﺘﺮش و ﻧﻮﺳﺎزی ﺻﻨﺎﯾﻊ اﯾﺮان، ﻧﺴﺨﻪ ﻧﺨﺴﺖ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ را ﺗﺪوﯾﻦ ﻧﻤﻮد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﯿّﺎتﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از آن، ﻧﺴﺨﻪ ﺣﺎﺿﺮ را ﭘﺲ از وﯾﺮاﯾﺶ ﻓﻨّﯽ ﺗﻬﯿّﻪ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ بررسی روایی پرسشنامه از روش محتوایی استفاده شده است بدین ترتیب که بعد از تدوین آن از نظرات و راهنمایی های جمعی از متخصّصان امر استفاده شد و در نتیجه مواردی جهت اصلاح پیشنهاد گردید که پس از اعمال اصلاحات مورد نظر پرسشنامه نهایی تدوین شد.
۳-۷ پایایی ۲(قابلیت اطمینان)پرسشنامه
ضریب آلفای کرونباخ یکی از متداولترین روش های اندازه گیری اعتماد پذیری یا پایایی
پرسشنامه هاست. آلفای کرونباخ بطور کلّی با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه می شود:
با بهره گرفتن از تعریف آلفای کرونباخ می توان نتیجه گرفت که:
هرقدر همبستگی مثبت بین سؤالات بیشتر شود، میزان آلفای کرونباخ بیشتر خواهد شدو بالعکس.
هرقدر واریانس میانگین سؤالات بیشتر شودآلفای کرونباخ کاهش پیدا خواهد نمود.
افزایش تعداد سؤالات تأثیر مثبت ویا منفی(بستگی به نوع همبستگی بین سؤالات) بر میزان ضریب کرونباخ خواهد گذاشت.
با افزایش حجم نمونه و تعیین واریانس میانگین سوالات، ضریب آلفای کرونباخ نیز افزایش خواهد یافت.
بدیهی است هر قدر شاخص آلفای کرونباخ به ۱ نزدیکتر باشد، همبستگی درونی بین سوالات بیشتر و در نتیجه پرسش ها همگن تر خواهند بود.
به منظور بررسی پایایی پرسشنامه تحقیق، ابتدا ۳۰ پرسشنامه به صورت تصادفی درجامعه آماری توزیع و گردآوری گردید. سپس برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS محاسبه گردید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه، پایایی کلّی به شرح جدول زیر معادل با ۸۹/۰ محاسبه گردیده است:
جدول۳-۲ پایایی پرسشنامه تحقیق (ضریب آلفای کرانباخ)

تعداد نمونه

آلفای محاسبه شده

نتیجه

۳۰

۸۹/۰

قابل قبول

۳-۸ معرّفی تکنیک های آماری جهت تجزیه و تحلیل داده ها
پس از این کـه پژوهشگـر روش تحقیق خـود را مشخّص کـرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب،
داده های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های خود جمع آوری نمود، اکنون نوبت آن است که با
بهـره گیـری از تکنیک هـای آماری مناسب که با روش تحقیق، نوع متغیّرهاو… سازگاری دارد، داده ها جمع آوری شده را دسته بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده اند، در بوته آزمایش قرار دهد و تکلیف آنها را روشن کند و سرانجام بتوانند پاسخی(راه حلی) برای پرسشی که تحقیق تلاشی سیستماتیک برای بدست آوردن آن بود، بیابد(خاکی، ۱۳۷۹، ص۳۰۳).
۳-۸-۱ آمار توصیفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ب.ظ ]




یکی از مواردی که فاعل زیان از مسئولیت معاف میباشد، موقعی است که این خسارت به سبب دفاع مشروع ایجاد شده باشد، اما خسارت وارده باید بر حسب متعارف با دفاع تناسب داشته باشد. ماده ۱۵ قانون مسئولیت مدنی مصوب ۷/۲/۱۳۳۹ در این مورد چنین اشاره میکند:
«کسی که در مقام دفاع مشروع موجب خسارت بدنی یا مالی شخص متعدد شود، مسئول خسارت نیست؛ مشروط بر اینکه خسارت وارده بر حسب متعارف متناسب با دفاع باشد». نویسندگان حقوق مدنی امور دیگری را رافع مسئولیت میدانند؛ از جمله غرور و اکراه که در این مورد بین فقها اختلاف وجود دارد[۳۰].
گفتار سوم – مفهوم امین
ضرورت مبادله کالا و خدمات و پیوندهای اقتصادی و اجتماعی مانع از این است که اموال همیشه در تصرف و اختیار مالکان آنها باشد. گاهی مالکی خانه خود را میفروشد، ولی از خریدار مهلتی میگیرد تا آن را تحویل دهد؛ با وقوع بیع خانه به خریدار منتقل میشود، اما در اختیار فروشنده باقی میماند؛ مالک دیگر اتومبیل خود را به اجاره میدهد و در اختیار مستأجر قرار میدهد تا از آن استفاده کند؛ شخصی سرمایه میدهد تا دیگری با آن تجارت کند و سود را با هم تقسیم کنند؛ رهگذری در خیابان کیف پولی پیدا میکند، شخصی به عنوان امین برای نگهداری مال غایب، معین میگردد و… .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در همهی این مثالها، شخصی به اذن مالک یا حکم قانونگذار یا رأی دادگاه، بر مال دیگری سلطه پیدا میکند. این سلطه قراردادی یا قانونی، به متصرف اختیار نگهداری و اداره و گاه انتفاع از مال دیگری را میدهد، اما در همه آنها متصرف، امین و مسئول است و باید آنچه را در اختیار دارد، به مالک برگرداند و در حفظ و اداره آن در حدود متعارف بکوشد و ضمانت اجرای تخلف از این موارد که آن را با عنوان تعدی و تفریط میشناسیم، ضمان امین را در پیخواهدداشت. پس از اسقراء در موارد گوناگونی که شخص بر مال دیگری تسلط مییابد،
میتوان چنین بیان کرد که در هر کجا که شخص به اذن مالک یا در اجرای مفاد قرارداد یا حکم قانون بر مال دیگری سلطه پیدا میکند امین محسوب میشود؛ بنابراین همواره لازم است که یک رابطه امانی قراردادی یا قانونی وجود داشتهباشد.
بند اول – امانت و اقسام آن
مقصود از امین شخصی است که به موجب قانون، قرارداد یا حکم دادگاه بر مال دیگری سلطه پیدا میکند. امانت به اعتبار مبنا و سبب آن به دو گونه است:
۱-امانت مالکانه یا قراردادی، که در آن مالی به اختیار و اذن مالک به دیگری سپرده میشود. رابطه مالک و متصرف تابع تراضی طرفین و مفاد اذن مالک است و قانون و عرف به عنوان عوامل تفسیرکننده یا تکمیلکننده در آن دخالت دارند؛ مانند عقد ودیعه و عاریه و همین قسم امانت مورد بحث ما میباشد.
۲-امانت قانونی یا شرعی که ریشه قراردادی ندارد و مالک به رضایت آن را در اختیار متصرف نگذاردهاست؛ مانند لقطه (ماده ۱۶۳ قانون مدنی) و حیوان ضاله (ماده ۱۷۱ قانون مدنی) و موردی که شخص به اشتباه و به این پندار که تکلیف حقوقی دارد، مال خود را به دیگری
میسپارد.
بند دوم – مبنای امانت در فقه و حقوق
امانت در جایی مصداق پیدا میکند که مال غیر با مجوز قانونی و یا قراردادی در اختیار شخص دیگری قرار گرفتهباشد. شخص باید نسبت به مال غیر امین باشد تا امانت متصور شود، خواه امانت قانونی باشد مانند اداره مال غیر (ماده ۳۰۶ قانون مدنی)، خواه امانت قراردادی باشد مانند عقد ودیعه (ماده ۶۰۷ قانون مدنی)؛ بنابراین لازم است که رابطه قانونی یا قراردادی بین امین و مالک وجود داشته باشد.
مبنای امانت در فقه و حقوق یا قرارداد و اذن مالک است یا قانون و حکم شرع. تفاوتهای مهمی از نظر حکمی بین دو نوع امانت قانونی یا شرعی و قراردادی یا مالکانه وجود دارد. یکی از وجوه تفاوت این است که هرگاه امانت شرعی باشد، امین باید بکوشد تا هرچه سریعتر مال مورد امانت به صاحبش برگردد؛ برای مثال اگر باد لباسی از خانه همسایه به خانه مجاور آورد، صاحبخانه بیدرنگ باید برای تحویل لباس به صاحبش حرکت کند؛ در حالی که اگر امانت مالکانه و قراردادی باشد، متصرف تا مطالبه مالک یا بر اساس مفاد قرارداد، از این نظر وظیفه خاصی ندارد.
تفاوت دیگر این است که در امانت شرعی، اذن تصرف خاصی صادر نشده است؛ بلکه تنها وظیفهای در حد اداره، یافتن صاحب مال و تحویل مورد امانت به عهده امین نهاده شدهاست؛ در حالی که حدود تصرف امین و مسئولیت او در امانت مالکانه متغیر و با اذن مالک و مفاد قرارداد معین میشود.
مبحث دوم – بیان قاعده مسئولیت متصرف مال غیر
تصرف مال غیر موجب ضمان متصرف است؛ به این معنا که اگر شخصی بر مال دیگری استیلا پیدا کند در مقابل مالک آن ضامن است و اثر چنین ضمانی، رد عین است به مالک. در صورت بقا و رد بدل آن (از حیث مثل یا قیمت) در صورت تلف و رد بدل حیلوله است؛ در صورتی که عین مال وجود داشتهباشد، ولی امکان رد آن به مالک فراهم نباشد؛ همچنین ضمان آنچه متعلق به عین است از قبیل منافع خواه استیفا شدهباشد، خواه نشدهباشد و خسارت ناشی از نقص و عیب به عهده متصرف میباشد. فقها این مطلب را به موجب قاعده فقهی «ضمان ید» بیان میکنند. به همین مناسبت احکام و آثار این قاعده به طور اختصار در این مبحث بررسی خواهد شد.
گفتار اول – شمول قاعده مسئولیت متصرف مال غیر
پیرامون شمول این قاعده دو نظر وجود دارد؛ یک نظر این است که قاعده فوق شامل ید مأذون نمیشود؛ زیرا ید او امانی است و امین ضامن مال تحت تصرف خود نمیباشد. نظر دوم این است که ضمان ید قاعدهای کلی است و شامل انواع تصرفات میشود جز آنچه که به موجب دلایل معتبر از شمول این قاعده خارج شدهاست و این دلایل مخصص قاعده موصوف میباشد؛ بنابراین در مواردی که دلایل معتبری بر عدم شمول این قاعده وجود نداشتهباشد، با توجه به عمومیت آن، متصرف مال غیر مسئول است؛ خواه متصرف مأذون (از ناحیه مالک یا شارع) باشد یا نباشد؛ عالم به تصرف غیر مجاز خود باشد یا نباشد؛ مال را شخصاً اخذ کردهباشد یا با عناوینی مثل ارث در تصرف او قرار گرفتهباشد؛ مال را از مالک اخذ کردهباشد یا از غیر مالک، تفاوتی نخواهد داشت و در هر حال متصرف ضامن محسوب میشود.
۱- عدم تسری قاعده به اشخاص مأذون
طبق نظر اول[۳۱] کسانیکه با اذن مالک یا شارع به تصرف مال غیر اقدام مینمایند، از شمول این قاعده خارج میباشند و متصرف در این قاعده به ید غیر مأذون اطلاق میگردد؛ زیرا اشخاص مأذون امین مالک محسوب میشوند و چنانچه در نگهداری مال مرتکب تعدی یا تفریط نشوند، مسئولیتی نخواهندداشت؛ بنابراین اگر شخصی به موجب عقدی و با اذن مالک به تصرف مال او مبادرت نماید؛ چنانچه بعداً بنا به عللی فساد آن عقد آشکار شود، نمیتوان به استناد قاعده ضمان ید، متصرف را مسئول تلف و نقص مال تحت تصرف او دانست و اگر تلف و نقص مستند به تقصیر او نباشد و ناشی از حادثه خارجی باشد، ضامن نیست؛ زیرا ید مأذون امانی است و مقتضای امانت عدم ضمان متصرف است؛ مگر اینکه مرتکب تعدی و تفریط شود.
گفتار دوم – نقش قرارداد در مسئولیت
دو عنصر قرارداد و مسئولیت از آزادی و نظم اشخاص در روابط حقوقی سرچشمه گرفتهاست. اصل آزادی قراردادها ایجاب میکند که طرفین هر قراردادی، پیرامون مسائل حقوقی مورد علاقه خود گفتوگو و توافق نمایند و به آثار ناشی از آن توافق پایبند باشند. از طرفی اصل لزوم جبران ضرر ناروا و غیرعادلانه، اقتضا دارد هیچ ضرر ناروایی جبران نشده باقینماند و اصل آزادی قراردادها دستآویزی برای تضییع حقوق دیگران قرار نگیرد. لازمهی دستیابی به یک نتیجه معقول این است که انسانها در روابط حقوقی خود، تعادلی بین این دو اصل ایجاد نمایند تا اشخاص بتوانند در قالب تنظیم قراردادها، ضمن تعقیب اهداف مشروع خود، از ورود ضرر ناروا نیز احتراز نمایند. یکی از شیوه های ایجاد تعادل، استفاده از شروط ضمن عقد است که با بهره گرفتن از آن میتوان قواعد عمومی مسئولیت را تعدیل نمود. قراردادهایی که قواعد عمومی مسئولیت را تغییر میدهند، هرگاه پس از ورود زیان، بین زیاندیده و مسئول جبران آن منعقد و به موجب آن در خصوص میزان زیان وارده و نحوه جبران آن توافق شود، در حکم صلح پس از ورود خسارت است و در حدود مفاد ماده ۱۰ قانون مدنی چنانچه مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است ولی اگر پیش از ورود خسارت تنظیم شود و به موجب آن طرفین در خصوص زیانهای احتمالی آینده تصمیم بگیرند خود به چند دسته تقسیم میشود:

    1. قراردادهای تغییردهنده مبانی و شرایط ایجاد مسئولیت؛
    1. قراردادهای مربوط به ارزیابی و تعیین میزان خسارت زیاندیده؛
    1. قراردادهای مربوط به اصل مسئولیت و حدود آن[۳۲].

۱-قراردادهای تغییردهنده مبانی و شرایط ایجاد مسئولیت
قراردادهایی که به منظور تغییر مبانی و شرایط ایجاد مسئولیت بین طرفین منعقد میشود؛ به موجب آن قراردادها مسئولیت قانونی مشروطله تغییر می یابد؛ برای مثال ضمن عقد بیع خریدار و فروشنده توافق مینمایند که مبیع به فاصله چند ماه پس از تشکیل عقد بیع، تسلیم خریدار گردد. این شرط از نظر تغییر مبنا و شرط ایجاد مسئولیت فروشنده، از بین بردن مسئولیت او در تحویل فوری مبیع به مشتری را موجب میگردد.
۲-قراردادهای مربوط به ارزیابی و تعیین میزان خسارت زیاندیده
قراردادهایی که مربوط به ارزیابی و تعیین میزان خسارت زیاندیده است؛ به موجب این قراردادها میزان مقطوعی از خسارت برای زیاندیده تعیین میشود که مشروطعلیه ملزم به پرداخت آن میباشد؛ نظیر شرطی که برای تخلف از اجرای عقد، وجه التزام معین میکند.
۳-قراردادهای مربوط به اصل مسئولیت و حدود آن
قراردادهایی که مربوط به اصل مسئولیت و حدود آن است؛ به موجب آن مسئولیت فاعل زیان، رفع، تخفیف یا تشدید میشود. این قراردادها معمولاً پیش از ورود خسارت، به صورت شرط ضمن عقد درج میشوند و هدف آنها افزودن، کاستن یا از بینبردن مسئولیتی است که در آینده تحقق پیدا میکند و به دو قسم تقسیم میشوند:
۱- شرط افزایش مسئولیت؛
۲- شرط تخفیف یا معافیت مسئولیت که از آن به «شرط استثناکننده» تعبیر میشود.
۳-۱- شرط افزایش مسئولیت
هدف از برقراری این شرط افزودن بر مسئولیتی است که فاعل زیان طبق قواعد عمومی مسئولیت دارا است؛ بنابراین شخصی که مال خود را در اجرای تعهد ناشی از عقدی به تصرف دیگری میدهد، میتواند مسئولیت مطلق متصرف را شرط نماید؛ برای مثال در عقد عاریه، طبق قاعده کلی، مستعیر ضامن تلف یا نقصان مال عاریه نمیباشد؛ مگر در صورت تفریط یا تعدی؛ ولی عاریهدهنده میتواند ضمن عقد، بر مستعیر شرط ضمان نماید. در این صورت مستعیر دارای مسئولیت محض است و ضامن هر گونه تلف یا نقص میباشد؛ اگرچه ناشی از عمل او نباشد؛ برای مثال متصدی حمل و نقلی ضمن قرارداد حمل و نقل دریایی تضمین میکند که محموله تحویلی را سالم به مقصد برساند این شرط که ناظر به تضمین اجرای قرارداد میباشد، مسئولیت متصدی حمل و نقل را افزایش میدهد؛ زیرا او با علم و اطلاع از احتمال بروز حوادث ناگهانی و عوامل خارجی که خارج از اراده او و غیر قابل کنترل میباشند، اجرای قرارداد را به موجب شرط ضمن عقد، تضمین کردهاست. در صورتی که در شرایط متعارف اگر مال تحت تصرف او (محموله دریایی) به واسطه حوادث خارجی که از اراده او خارج بوده، ناقص یا تلف شود و او بتواند بروز این حادثه را ثابت نماید، از مسئولیت معاف میباشد. اینگونه از قراردادها با توجه به مفاد ماده ۱۰ قانون مدنی در لزوم احترام به توافق خصوصی اشخاص چنانچه مخالف صریح قانون نباشد و ماده ۲۲۳ قانون مدنی مبنی بر اینکه هر معاملهای که واقع شود محمول بر صحت است و میتواند صحیح و نافذ باشد؛ مگر اینکه فساد آن معلوم شود.
۳-۲- شرط استثناکننده مسئولیت
امروزه یک شکل متداولی از قراردادها وجود دارد که به موجب آن شخصی که قرارداد را تنظیم میکند، معمولاً خودش را از تمام یا بخشی از مسئولیت قراردادی یا قهری مربوط به آن قرارداد معاف میکند. این قراردادها کلی است و ناظر به نوع به خصوصی از مسئولیت نمیباشد؛ بنابراین در مواردی که قرارداد مستلزم تصرف مال غیر باشد، متصرف میتواند با بهره گرفتن از این شرط خود را از تمام یا بخشی از مسئولیت ناشی از تصرف مال دیگری معاف سازد؛ برای مثال در قرارداد حمل و نقل کالا از طریق دریا، متصدی حمل و نقل شرط میکند که مسئول تلف یا خسارت مازاد بر مبلغ معینی در هر تن نخواهدبود.
این شرط موجب تخفیف مسئولیتی است که طبق قاعده کلی، متصدی حمل و نقل به عهده دارد. غالباً اینگونه شروط از طرف شخصی پیشنهاد میشود که نسبت به طرف مقابل قرارداد، از موقعیت اقتصادی برتری برخوردار است و خواسته های خود را در قالب شرط ضمن عقد به طرف مقابل تحمیل میکند.
شروط استثناکننده مسئولیت به سه قسم تقسیم میشود؛ نخست شرط معافیت از مسئولیت و تعهدات قراردادی؛ به موجب این شرط خوانده از هر گونه مسئولیت ناشی از نقص قرارداد و یا انجام بعضی از تعهدات قراردادی صریح یا ضمنی معاف میشود؛ برای مثال در عقد اجاره، تعمیرات جزیی به عهده مستأجر است، ولی میتوان ضمن عقد اجاره شرط نمود مستأجر از انجام این تعهد معاف باشد. دوم معافیت از ضمانت اجرا؛ در این حالت شرط استثناکننده، از یک طرف قرارداد حمایت میکند تا ضمانت اجرای ناشی از نقض قرارداد علیه او اعمال نشود و مشروطله از اینگونه ضمانت اجراها نظیر تعقیب کیفری، اقامه دعوی و فسخ قرارداد خودداری نماید؛ برای مثال تعدی و تفریط عین مستأجره فسخ عقد اجاره را موجب میشود، ولی میتوان ضمن عقد اجاره شرط کرد که در صورت تعدی و تفریط، مالک از حق خود صرفنظر کند. سوم، شرط محدودیت مسئولیت؛ به موجب این شرط مسئولیت شخصی که در انجام تعهدات قراردادیاش قصور ورزیده، کاهش پیدا میکند؛ برای مثال از مبلغ خسارت قابل مطالبه چیزی کم میگردد و یا زمانی که خواهان حق اقامه دعوی دارد محدود میشود در خصوص وضع حقوقی این شروط میتوان گفت که در حدود ماده ۱۰ قانون مدنی، چنانچه مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.
فصل دوم
وضعیت فقهی و حقوقی شرط ضمان امین
وضعیت فقهی و حقوقی شرط ضمان امین
شرط ضمان امین یکی از مسایلی است که فقها و حقوقدانان پیرامون صحت و اعتبار آن اختلاف نظر دارند. عدهای شرط ضمان امین را خلاف مقتضای عقد و شرط و عقد هر دو را باطل می‌دانند[۳۳].
گروه دوم، شرط ضمان امین را خلاف مقتضای عقود امانی نمی‌دانند، ولی آن را خلاف شرع و باطل می‌دانند[۳۴].
گروه سوم، شرط ضمان امین را نه خلاف مقتضای عقد می‌دانند و نه خلاف شرع؛ بلکه به استناد عموم المؤمنون عند شروطهم و اصل حاکمیت اراده (ماده ۱۰ ق.م) آن را صحیح می‌دانند[۳۵].
در این فصل وضعیت حقوقی شرط ضمان امین را از دیدگاه کسانی که قائل به عدم صحت شرط هستند و نیز از دیدگاه کسانیکه شرط را صحیح میدانند، بررسی میکنیم. در مبحث اول نظریات گوناگونی که در این زمینه ابراز شده و دلایل هریک مورد بحث قرار می‌گیرد و در مبحث دوم دلایل بطلان شرط ضمان امین مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.
مبحث اول – ارائه نظریات در رابطه با شرط ضمان امین
بررسی نظریات گوناگونی که پیرامون صحت و اعتبار شرط ضمان امین ابراز شده بیانگر این است که به طور کلی، دربارهی شرط ضمان امین دو نظر وجود دارد؛ عده‌ای قائل به بطلان شرط ضمان امین هستند و گروه دیگر آن را صحیح و معتبر می‌دانند. در گفتار نخست این مبحث به تشریح نظریه بطلان شرط خواهیم‌پرداخت و در گفتار دوم به بررسی نظریه اشتراط و دلایلی که پیرامون صحت و اعتبار شرط ضمان امین ارائه شده خواهیم‌پرداخت.
گفتار اول – نظریه بطلان شرط ضمان امین
بند اول – عدم شمول عموم دلیل شرط و دلیل ضمان نسبت به شرط ضمان امین
بعضی از فقها بر این عقیده‌اند که عموم دلیل شرط (المومنون عند شروطهم) شامل شرط ضمان امین نمی‌شود؛ زیرا این عموم ظهور در شروطی دارد که الزام شرعی بر مشروط‌علیه دارد؛ یعنی مشروط‌علیه باید اقداماتی را به موجب شرط انجام دهد. در این صورت شرط موصوف، از نوع شرط فعل خواهد‌بود، نه شرط نتیجه مثل نذر و عهد، چنان‌چه خواسته‌ی نذر‌کننده تأمین شود، الزام شرعی به عهده او می‌آید که اقداماتی را برای وفا به نذر انجام دهد، نه اینکه شرط موجب پیدایش چیز جدیدی باشد نظیر صلح که از نوع شرط نتیجه محسوب می‌شود.
از طرفی دیگر اسباب ضمان در شرع احصاء شده و شرط از جمله اسباب ضمان در شرع محسوب نشده‌است؛ بنابراین اثبات ضمان به‌وسیلهی شرط خالی از اشکال نیست. اینکه شرط ضمان در عقد عاریه صحیح می‌باشد به دلیل خاص می‌باشد که اقتضاء ثبوت ضمان در سایر عقود امانی را ندارد؛ صرف‌نظر از اینکه قیاس در مذهب امامیه پذیرفته نشده‌است و الا اگر قیاس صحیح بود، شرط ضمان مستودع در عقد ودیعه هم جائز بود و حال آن‌که در شرع بطلان آن پذیرفته شده‌است[۳۶].
در واقع این استدلال مشتمل بر دو دلیل است؛ اول اینکه شرط ضمان امین (یعنی تحقق ضمان امین در صورت تلف یا نقص مال امانی به نفس اشتراط در عقد) از مصادیق شرط نتیجه‌ است که پذیرش آن دشوار است؛ زیرا عموم «المومنون عند شروطهم» ظهور دارد در شروطی که الزام شرعی بر مشروط‌علیه دارد؛ یعنی مشروط علیه باید اقداماتی را به موجب شرط انجام دهد؛ نه اینکه شرط موجب پیدایش چیز جدیدی باشد؛ نظیر صلح که از قبیل شرط نتیجه است، بلکه عموم «المومنون عند شروطهم» ناظر به شرط فعل است؛ مثل نذر و عهد، چنان‌چه خواسته‌ی نذر‌کننده تأمین شود، الزام شرعی بر عهده او مستقر می‌شود که اقداماتی را برای وفا به نذر انجام دهد؛ در صورتی که شرط نتیجه از اموری نیست که بتوان مشروط‌علیه را ملزم به انجام آن دانست؛ مگر آنکه مقصود از شرط نتیجه، الزام مشروط‌علیه بر ایجاد اسباب شرعی آن نتیجه باشد که در این صورت از قبیل شرط فعل خواهد‌بود و از محل بحث خارج می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ب.ظ ]




حافظ: چشم معشوق در یک چهارم غزلیات حافظ در دو بیت دارای حجم تصویر شده است: «در چشم پر خمار تو پنهان فسون سحر…»(۳۹۴/۲) و «گوشهی چشم رضایی به منت باز نشد..»(۴۵۰/۲).
۴-۱-۲-۲. چشم عاشق در غزلیات سعدی و حافظ
اگر بگوییم که غزل بر محور چشم میگردد، اغراق نکردهایم. هم زیبایی معشوق در چشمان پرخمار و مست او جلوهگر شده و هم خشونت او در چشم نمود مییابد: «یاد باد آنکه چو چشمت به عتابم میکشت…»(۲۰۴/۲)؛ با این وجود، در غزلیات سعدی و حافظ چشم عاشق بیشتر از چشم معشوق دارای حجم تصویر شده است.
چشم عاشق نیز نقش مهمی در عشق بازی میکند. در اهمیت آن همین بس که اگر این ظرف به همراه مظروف غماز آن یعنی اشک وجود نداشته باشد عاشق بودنِ عاشق مکتوم میماند. علاوهبر پردهدری، جلب توجه و ترحم معشوق نیز وظیفهی چشم به همراه اشک میباشد: «حافظ ز دیده دانهی اشکی همیفشان/ باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما»(۱۱/۹). تداوم عشق نیز مدیون چشم است: «گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق/ ساکن شود، بدیدم و مشتاقتر شدم»(۲۷۱/۳).
۱)ظرف اشک بودن چشم عاشق در سعدی: «دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت/ یا رب کجاست آنکه همه روز با نم است؟»(۵۴۲/۵)؛ «با این همه باران بلا بر سر سعدی/ نشگفت اگر خانهی چشم آب چکیده است»(۸۲/۱۰)؛ «ناودان چشم رنجوران عشـق/ گر فرو ریزند خون آید به جوی»(۷۰/۴).
۲) ظرف اشک بودن چشم عاشق در حافظ: درابیات زیر به چشم میخورد:
حافظ: اشکم احرام طواف حرمـت میبندد گرچه از خون دل ریش دمی طاهر نیست(۷۰/۲).
دارم من از فراقش در دیده صـــد علامت لیست دمــوع عینی هذا لـنا العـلامـه(۴۲۶/۲).
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی(۴۶۶/۳).
کشتی باده بیاور کـــه مرا بی رخ دوست گشت هر گوشهی چشم از غم دل دریایی(۴۹۰/۷).
۳)چشم عاشق به منزلهی ظرف معشوق در شعر سعدی: چشم عاشق در غزلیات سعدی یا حاوی خود معشوق است: «گر خانه محقر است و تاریک/ بر دیدهی روشنت نشانم»(۴۸۶/۶)؛ «ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین…»(۶۶۲/۴)؛ «باز آی و بر چشمم نشین…»(۶۸۶/۹)و… یا حاوی« خیال روی» او(۵۴۲/۵): «باز آی که در دیده بمانده است خیالت»(۲۲۲/۹).
حجم چشم عاشق در غزلیات سعدی عرصهی رقابت معشوق و غیر معشوق است. در این رقابت معشوق برتری مییابد و دیگر مظروفها از حجم چشم کنار گذاشته یا بیرون رانده میشوند: معشوق در چشم عاشق «از گل و ماه و پری»زیباتر است(۵۵۴/۳)؛ با حضور او لعل از چشم میافتد(۴۲۶/۷) و سرو در چشم زیبا نمینماید(۱۱۸/۳) و به همراه بوستان جملگی از نظر میرود(۳۳۸/۹) و نه تنها در طبیعت هیچ منظری زیباتر از معشوق در نظر عاشق نیامده است(۱۴/۳)؛ بلکه دو جهان نیز توان رقابت ندارند و از نظر میافتند(۶۲۰/۷).
ظرف چشم گاه گنجایش معشوق را ندارد: از نظر سعدی دیدهی سر ز برق شعلهی دیدار در نمیگنجد(۳۴/۱۰)، چون معشوق بزرگ است، در آینهی کوچک نمینماید(۱۵۴/۵) و بینش ما طاقت حسن روی او را نمیآورد(۲۳۰/۱).
چشم عاشق مانند خانهای دارای در تصویر میشود. این در همیشه به روی معشوق باز است:
چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز باز بر هم منه ار تیر و سنان میآید(۲۳۰/۵).
چشمی کـه به دوست بر کنـد دوســت بر هـم ننــــهد ز تــیر بـــاران(۲۳۸/۱۰).
۴)چشم عاشق به منزلهی ظرف معشوق در شعر حافظ: چشم عاشق در غزلیات حافظ اغلب به خانه، باغ و آینه همانند شده و معشوق مظروف این مکانها قرار گرفته است: چشم عاشق مانند خانه دارای رواق است و آنجا هم آشیانه و خانهی معشوق است(۳۴/۱) ؛ و پیش از خلقت آسمانها منظر چشم را ابروی جانان طاق بود(۸۲/۳). معشوق «نرگس باغ نظر»(۴۵۰/۷) و «شاخ صنوبر دیده»(۱۴۶/۲) نامیده میشود، گاه از حجم نگاه عاشق غایب است:«ای غایب از نظر که شدی همنشین دل»(۹۰/۶)؛«… که با دو آینه رویش عیان نمیبینم»(۳۵۸/۵) و گاه «به هر نظر جلوه میکند»(۳۳۰/۶).
۴-۱-۲-۴٫ تحلیل شناختی
مطالعات زبانشناسی شناختی نشان دادهاند که چگونه اعضای بدن به عنوان منبع یا قلابی برای مفهومسازیِ تجربه های مختلف عمل میکنند. یکی از اعضای بدن که در فرهنگهای مختلف بهطور گستردهای در مفهومسازی انسانها بهکار میرود، «چشم» است(شریفیان، ۱۳۹۱: ۱۴۳). «استعارههای مفهومی معمولاً از تجربه های بدنمند ریشه گرفتهاند؛ البته این تجربه های بدنمند برای ورود به قلمروهای مقصد باید از صافی مدلهای فرهنگی عبور کنند»(یو،۲۰۰۳: ۲۹ به نقل از شریفیان، ۱۳۹۱: ۶۸). به نظر ما از صافی دیگری نیز عبور میکنند و آن روحیات و شخصیت و جهانبینی گوینده و نویسنده است؛ به ویژه در شعر که «رابطه شاعر با زبان رابطهای پر رمز و راز است. شاعر، هنگامی به کمال شعری خود میرسد که جهان ذهنی او در زبان او متجلی شود؛ یعنی زبان او جهان او را نشان دهد نه اینکه آن را توصیف کند»(موحد، ۱۳۷۳: ۱۹۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آنچه دربارهی چشم در غزلیات سعدی و حافظ در قسمت قبل آورده شد، در نگاه اول، یکسان به نظر میرسند؛ چون از سنت ادبی و فرهنگی فارسی نشأت گرفتهاند؛ اما با دقت در همین مضمونهای مشابه، کلمات بهکار رفته و بار معناییای که بر دوش کلمات نهاده شده است، میتوان به تفاوت در شخصیت و نگرش این دو شاعر پیبرد.
هدف این پژوهش دستیابی به شناخت، از طریق کاربرد طرحوارهها میباشد. هرجا شناخت انسان مطرح باشد، خواه ناخواه پای علم روانشناسی به ویژه در این مورد، روانشناسی شخصیت به میان کشیده میشود. در این قسمت، برای تحلیل شخصیت سعدی و حافظ از سنخنمای شخصیت مایزر و بریگز کمک گرفته شد. این سنخنما، بر اساس دیدگاه یونگ شکل گرفته است و در آن چهار پرسش دربارهی شخصیت مطرح میشود:

    1. افراد توجه خود را به چه چیزی متمرکز میکنند و انرژی خود را از کجا میگیرند؟(درونگرا – برونگرا)
    1. افراد به طور طبیعی به چه نوع اطلاعاتی علاقه نشان میدهند؟(حسی – شهودی)
    1. افراد چگونه تصمیم میگیرند؟(متفکر - احساسی)
    1. افراد دوست دارند دنیای پیرامون خود را چگونه سازماندهی کنند؟(قضاوتگر – دریافتگر)

برونگرایی و درونگرایی: برونگراها دیگری محور هستند؛ یعنی انرژی خود را از افراد و اشیای بیرون از خودشان میگیرند و انرژی خود را نیز به جهت بیرونی هدایت میکنند؛ اما درونگراها از تنهایی، خلوت و توجه به دنیای درونیِ خود، انرژی میگیرند.
حسی و شهودی: برای شخصیتهای حسی، «چه هست» مهم است و برای شخصیتهای شهودی، «چه میتواند باشد». حسیها به حواس پنجگانهی خود توجه دارند و میخواهند اطلاعات خود از جهان را از آن بگیرند. آنان به لحظهی اکنون میاندیشند و شرایط کنونی برایشان از آینده مهمتر است. آنان در دنیایی از واقعیت زندگی میکنند. شهودیها به مفاهیمی که میتوانند باشند یا میتوانستند باشند، علاقهی زیادی دارند. آنها به خوبی از آنچه تصور میکنند آگاه هستند. احتمالات و حدس و گمان برای آنها جذاب است. آنها به این فکر میکنند که «چه میشد اگر…».
متفکر و احساسی: متفکرها تصمیمات خود را بر اساس تفکر عقلانی و منطقی میگیرند و معمولاً تمایل دارند در برابر وقایع، بیغرض و عینی عمل کنند. علاقهی خاصی به ایدهها و دلایل دارند. برای آنان احساسات در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. احساسیها تصمیمات خود را بر اساس احساس خود میگیرند. دیدگاه آنان معمولاً ذهنی و وابسته به خود است برای آنان عواطف مهمتر از استدلال است.
قضاوتگر و دریافتگر: قضاوتگرها دوست دارند به شکل سازمانیافتهتر زندگی کنند. تصمیمگیری و کنترل کارها و دیگران را دوست دارند؛ اما دریافتگرها انعطافپذیرند و نگرش دریافتکننده دارند و دوست دارند به جای کنترل زندگی آن را درک کنند(زارع و دیگران، ۱۳۹۲: ۴۸-۴۵).
به نظر میرسد این ابعاد چهارگانهی شخصیت را میتوان دربارهی نوع نگاه سعدی و حافظ بهکار برد. نگاه انسان به پدیده ها میتواند درونگرا یا برونگرا، حسی یا شهودی، متفکر یا احساسی و قضاوتگر یا دریافتگر باشد.
۴-۱-۲-۴-۱٫ نگاه برونگرای سعدی و نگاه درونگرای حافظ
نگاه برونگرای سعدی، متوجه دنیای برون شخصی(آفاقی) و نگاه درونگرای حافظ، متوجه دنیای درون شخصی(انفسی) است. با وجود آنکه عاشق در غزل اغلب درونگراست؛ اما همیشه اینگونه نیست؛ مثلاً شخصیت خسرو پرویز را میتوان برونگرا دانست(شمیسا، ۱۳۸۳: ۲۲۸). مبحث برونگرایی و درونگرایی در میان مباحث و نظریات متعدد روانشناسی شخصیت، از بیشترین همپوشانی برخوردار است و مهمترین تفاوت نگاه سعدی و حافظ نیز در همین بُعد شخصیت جلوهگر شده است. دلایل زیر تبینکنندهی نگاهِ برونگرای سعدی و نگاهِ درونگرای حافظ است.
۱) درون و بیرون
«برونگراها انرژی خود را از افراد و چیزهای بیرون از خودشان میگیرند و انرژی خود را نیز روی آنها متمرکز میکنند. برونگراها را آدمهایی تصور بکنید که از نوعی رادار برخوردارند و آن را به سمت بیرون میچرخانند تا محیط خود را پیوسته زیر نظر بگیرد. هرچه تعداد نقاط روشن روی صفحهی رادار آنها بیشتر باشد (تعاملات بیشتر)، انرژی بیشتری میگیرند…. درونگراها رادار خود را به سمت یک فرکانس درونی میچرخانند؛ زیرا بیشتر علاقه دارند در هر موقعیت، دریافتها و تجربیات خود را بهکار گیرند تا اینکه برای جواب به بیرون از خودشان چشم بدوزند»(تیگر، ۱۳۹۰: ۱۸).
سعدی بیشتر واژهی «نظر» را به تنهایی یا در کنار واژهی چشم بهکار میبرد که بر جنبه بیرونی عمل دیدن تأکید دارد و حافظ بیشتر چشم را بهکار میگیرد:
الف)سعدی: «زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد»(۶۲۰/۷)؛ «…زیباتر از تو در نظرم هیچ منظری»(۱۴/۳)؛ «به چشم دل نظرت میکنم…»(۳۴/۱۰)؛ «سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی…»(۳۳۸/۹) و …
ب) حافظ: «منظر چشم مرا…»(۳۴/۱)؛ «میرفت خیال تو ز چشم من و…»(۳۸/۳)؛ «…کشم در دیده همچون توتیا…»(۶۲/۶)؛ «کارگاه دیده»(۳۲۲/۱)؛ «جویبار دیده»(۳۵۸/۶)؛ «باغ دیده»(۱۴۶/۲)؛ «درِ چشم»(۳۳۰/۳) و ..
حافظ معشوق را «چشم» (۳۹۸/۱ و ۴۵۰/۷ و ۸۲/۲) و سعدی «منظور» مینامد: «چشم دارد که تو منظور نهانش باشی»(۲۸۲/۱۰)؛ «منظور چشم آرام دل»(۲۸۷/۷)؛ «تا تو منظور پدید آمدی ای فتنهی پارس»(۶۶۶/۸) و «تا نظر میکردمی در منظر زیبای تو»(۶۶۲/۳). علاقهی سعدی به واژهی نظر به حدی است که چشم را نیز به اعتبار آن ناظر(۱۷/۸) مینامد. او واضع ترکیب «نظرباز» و «نظربازی» است. پیش از او هیچ یک از سخنوران پارسیگو این ترکیب را نه در معنای حقیقی و نه در مفهوم مجازی و بار عرفانی آن به کار نبردهاند و این سعدی بود که این واژه را ساخت و به آن بار معنایی داد (نظری، ۱۳۸۶: ۲۴۴). واژهی نظر در در غزلیات حافظ حدود ۱۱۰ بار آمده و در مقایسه با واژههایی چون «عشق»، «چشم»، «می»، «خون»، «کار»، «دست» و … از بسامد بالایی برخوردار نیست؛ هرچند بخشی از جهانبینی شاعرانهی حافظ را در خود منعکس کرده است (محمدی آسیابادی، ۱۳۸۸: ۱۰۹).
معشوق به عنوان مظروف چشم در غزلیات سعدی با ضمیر آشکار یا مستتر «تو» حضوردارد یا مورد خطاب قرار میگیرد: «باز آی و بر چشمم نشین»(۶۸۶/۹)؛ «تو بزرگی و در آینهی کوچک ننمایی»(۱۵۴/۵)؛ اما در غزلیات حافظ ضمیر او و تو با مرجع معشوق، به عنوان مظروف چشم برابر به کار رفته است.
در غزلیات سعدی بیشتر خود معشوق مظروف چشم واقع شده است که بیانگر نگاه معطوف به بیرون سعدی است؛ اما در غزلیات حافظ «خیال» یا صورت ذهنی و «نقش» یا تصویر معشوق که جایگاه درونی دارند، بیشاز خودِ معشوق، درحجم چشم جای دارند: «دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت…»(۵۹/۵)؛ «گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم…»(۲۳۱/۳)؛ «نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم/ بر کارگاه دیدهی بیخواب میزدم»(۳۲۰/۶)؛ «خیال نقش تو درکارگاه دیده کشیدم..»(۳۲۲/۱). در غزلیات سعدی مواردی هم واژهی خیال بهکار رفته است: «باز آی که در دیده بمانده است خیالت»(۲۲۹/۹) و علاوه بر اینکه معشوق را مخاطب قرار میدهد و خطابی بودن، همیشه با فرض حضور دیگری است؛ فعل «باز آی» نشاندهندهی نگاهِ معطوف به بیرونِ سعدی است.
سخن سعدی و حافظ دربارهی چشم معشوق تأییدی بر این نکته است که مظروف چشم معشوق در شعر سعدی پیدا و آشکار است و مظروف چشم معشوق در سخن حافظ پنهان: حافظ میگوید: «در چشم پر خمار تو پنهان فسون سحر»( ۳۹۴/۲) سعدی: «در چشم تو پیداست که باب فتن است آن» (۳۷۴/۶).
۲)خود و دیگری
برونگراها «دیگری محور» هستند؛ اما درونگراها بیشتر «خود محور» هستند. منظور این نیست که آنها آدمهای خودخواهی هستند؛ بلکه بیشتر خودکفا و خوداتکا هستند. در ارتباط با دیگری برای برونگراها دیگری مهمتر است و برای درونگراها من (تیگر، ۱۳۹۰: ۱۸).
در غزلیات سعدی معشوق به عنوان مظروف (=دیگری) در اغلب موارد بر ظرف چشم(=خود) مقدم میشود که بیانگر برجستگی و در کانونِ توجه بودنِ دیگری، در شخصیت برونگرای سعدی است:«… خیال روی تو در چشم من چه گفت…»(۵۴۲/۵)؛ «از گل و ماه و پری در چشم من…»(۵۵۴/۳)؛ «…دو جهان از نظر فتاد..»(۶۲۰/۷)؛ «زیبا ننماید سرو اندر نظر طبعش..»(۱۱۸/۳)؛ «سرو برفت و بوستان از نظرم…»(۳۳۸/۹)؛ «ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین»(۶۶۲/۴) و …
اما در غزلیات حافظ تقدم ظرف کمی بیشتر از مظروف یا تقریباً برابر با آن است:«…کشم در دیده همچون توتیا/ خاک راهی…»؛ «چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است»(۴۴۲/۷)؛ «رواق منظر چشم من آشیانهی توست»(۳۴/۱)؛ «تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین…»(۸۲/۲)؛ «… ز نظر مران گدا را»(۶/۱)و …
این نکته بیانگر شناخت بیشتر سعدی از معشوق نیز است، چون تمایل همگانی در زبانها بر این است که ابتدا اطلاعات شناخته شده و سپس اطلاع نو را در جمله بیاورند(راسخ مهند، ۱۳۹۰: ۶۸۲). علاوهبر این میتواند بیانگر حضور معشوق در زندگی سعدی و عدم حضور معشوق در زندگی حافظ نیز باشد. در پژوهشی که بر روی جملهسازی دانشآموزان ابتدایی در امتحان فارسی انجام شد این نتیجه به دست آمد:« دانشآموزانی که در حال ساختن جمله بودند، چون در خلأ ارتباطی به سر میبردند و هیچ شیء فعال موجودی، غیر از خودشان رانمیتوانستند در صحنه حاضر کنند؛ بنابراین به اصطلاح از خود مایه گذاشته و خود را در ابتدای جمله قرار دادند(زندی و روشن، ۱۳۸۳: ۳۳). عدم حضور معشوق در حجم چشم عاشق در غزلیات حافظ به طور مستقیم هم بیان شده است:«که با دو آینه رویش عیان نمیبینم»(۳۵۸/۵)؛ «رواق منظر چشم من آشیانهی توست/ کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست»(۳۴/۱) دعوت به فرود آمدن، یعنی حضور در آینده؛ یعنی، فقدان حضور در زمان حال.
۳)شادی و غم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:18:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم