کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



وی پس از اینکه شرایط را برای فرار خود، خانواده و نزدیکانش مناسب دید، با پوشیدن لباس بازرگانان از قلعه خارج و راه ارمنستان را در پیش گرفت، اما فرار او بینتیجه ماند؛ چرا که افشین به محض اطلاع از فرار بابک، به فرمانروایان نواحی اطراف دستور داد در صورت رؤیت و یا شنیدن خبری از بابک، وی را در جریان قرار دهند. فرمانروای ارمنستان که از حضور بابک در آنجا آگاه شده بود، پس از برقراری مناسباتی دوستانه با بابک، او را به کاخ خود دعوت و سپس او را به افشین تسلیم نمود. بدینگونه افشین پس از سه سال مبارزه خستگیناپذیر با بابک؛ یعنی از ۲۲۱ تا ۲۲۳ ه.ق. سرانجام موفق شد جنبش او را درهم شکند. افشین بابک و برادرش عبدالله را دستگیر و به دستگاه خلافت تحویل داد. پس از بریدن دستها و پاهای بابک، او را به دار کشیدند.[۵۹۱]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شایان ذکر است هنگامی که بابک تحت محاصره سپاهیان افشین قرار گرفت و امیدی برای رهایی خود نمیدید، تئوفیل،[۵۹۲] پادشاه روم، را تحریک به حمله نمود، تا شاید حمله او راه گریزی برای نجات از بحرانی که به آن دچار شده بود، فراهم سازد، اما حمله تئوفیل به موقع و زمانیکه بابک به آن نیاز داشت، صورت نگرفت. در ۲۲۳ ه.ق. منطقه زِبَطْرَه[۵۹۳] مورد تاخت و تاز سپاهیان روم و اقوام مجاورشان قرار گرفت. به دستور تئوفیل که در رأس این سپاه قرار داشت، لشکریانش- که بخشی از خرمدینان نیز در بین آنان بودند- مردم را قربانی خشم و کینه خود ساختند. به کوچک، بزرگ، مرد و زن رحم نکرده و عده زیادی را از دم تیغ گذراندند و عدهای را نیز به اسارت گرفتند. ابعاد مصیبتبار این حمله تا حدّی بود که وحشت زیادی تمام مردم را دربرگرفت. مردان با آهن داغ کور شدند و گوش و بینی آنان بریده شد. واقعه به قدری وحشتناک بود که عدهای به عراق پناهنده شدند. سپاهیان تئوفیل پس از زِبَطْرَه به سرزمین مَلَطیَه[۵۹۴] هجوم بردند و معتصم به محض اطلاع از وقوع این حادثه، شتابزده با سپاهی بزرگ به سوی روم حرکت نمود.[۵۹۵]
به رغم شکست خرّمدینان و نابودی رهبر آنان بابک، خرّمدینان همچنان باقی ماندند و پس از پشت سر گذاشتن دوران کوتاهی از خاموشی، مجدداً شورش کردند. بر اساس اطلاعاتی که نظامالملک در اختیار ما قرار میدهد، در روزگار خلافت واثق (۲۲۷-۲۳۲) منطقه اصفهان دستخوش آشوب خرّمدینان شد. آنان به ویرانی شهرها و روستاهای اطراف اصفهان و قتلعام مردم آنجا پرداختند و کاروانها را غارت نمودند. خرّمدینان تا ۳۰۰ ه.ق. به فتنه خود ادامه دادند، اما سرانجام سرکوب و عده زیادی از آنان کشته شدند.[۵۹۶]
منابع به حضور خرّمدینان در ۳۲۱، ۳۳۲ و ۳۶۰ه.ق.[۵۹۷] اشاره کردهاند.[۵۹۸] بغدادی (متوفی ۴۲۹) نیز در دوران زندگی خود، به حضور خرّمدینان در روستاهای گرگان اشاره کرده و آورده است که آنان اعتقادی به دین اسلام ندارند.[۵۹۹] منابع آوردهاند که در زمان ملکشاه سلجوقی (۴۶۵-۴۸۵) شخصی به نام «محمود» که ظاهراً علوی بوده، با ترکیب اصول سفیدجامگان و خرّمدینان مردم را به سوی خود فرا میخوانده است.[۶۰۰]
علاوه بر این، بر اساس روایات منابع، خرمدینان تا زمان روی کار آمدن اسماعیلیه نیز در ایران وجود داشتهاند و حسن صباح[۶۰۱] در دوران اقتدار خود (۴۸۳-۵۱۸) برای افزودن به شمار هوادارانش، بازمانده خرّمدینان آذربایجان را به خود جذب نمود.[۶۰۲] همچنین گفته شده خرمدینان در سال ۵۳۷ ه.ق. برای پنهان کردن اعتقادات خود به مذهب اسماعیلیه روی آوردند و خود را پارسیان نامیدند.[۶۰۳] به گفته برخی منابع خرّمدینان در آغاز قرن ۶ و۷ در نواحی کِش، نَخْشَبْ، روستاهای اطراف بخارا و اصفهان[۶۰۴] و رودبار قزوین[۶۰۵] حضور داشتهاند. برخی از منابع متأخر نیز از حضور خرّمدینان، در نواحی جنوبی فارس یاد کردهاند.[۶۰۶]

۱-۴- هدف خرمدینان

منابع جنبش خرمدینان را جنبشی ملی میدانند و آوردهاند که هدف خرمدینان از شورشهای مکرر، مخالفت با اعراب بوده است. آنها اذعان دارند که خرّمدینان فرقهای دینی و سیاسی و نماینده احساسات ملّی ایرانیان بودهاند و در شورش خود قصد ملّی داشتهاند.[۶۰۷] برخی دیگر از مورّخان نیز گفتهاند که بابک درصدد براندازی دستگاه خلافت و بازگرداندن شکوه و عظمت سابق ایران بوده است.[۶۰۸]

۲- بررسی عقیدتی خرمدینان

ما در این قسمت برای شناخت بهتر عقاید خرمدینان ابتدا جایگاه آنان را در بین منابع بررسی کرده و به طور کلی به عقاید ایشان اشاره مینمائیم و سپس به بیان ارتباط یا عدم ارتباط آن با دین اسلام خواهیم پرداخت.
برخی منابع خرمدینان را فرقهای از کیسانیه میدانند.[۶۰۹] شهرستانی در جایی خرّمدینان را همان غلات شیعه میداند که در شهرهای گوناگون القاب متفاوتی به خود گرفتهاند و در جایی دیگر فرقه منصوریّه[۶۱۰] را شاخهای از خرّمیه میداند.[۶۱۱] در سیاستنامه نیز یکجا خرّمدینان و باطنیان یکی شمرده شده و در جایی دیگر فرقهای از اسماعیلیان ذکر شده است.[۶۱۲] منابع دیگری نیز خرمدینان را با باطنیه یکی دانستهاند.[۶۱۳] برخی دیگر از منابع آوردهاند که خرمیه از عقاید عبداللهبنمعاویه نشات گرفته است.[۶۱۴]
از بررسی منابع، روشن میشود که اعتقادات و مراسم زیادی به خرمدینان نسبت داده شده است. اگر عقاید ایشان را مورد کنکاش قرار دهیم، درمییابیم که خرمدینان در عقاید خود از فرق مختلفی تأثیر پذیرفته اند. عقاید منتسب به ایشان در برخی از موارد با عقاید غلات شیعه و اسماعیلیان هماهنگی دارد.[۶۱۵] در کنار سایر اعتقاداتی که در بین خرمدینان وجود دارد،[۶۱۶] اعتقاداتی به چشم میخورد که بیشباهت به اندیشه های ایران پیش از اسلام نیست و ریشه آنها را باید در ایران باستان جست. شایان ذکر است که اگر چه خرمدینان در توجیه برخی عقاید خود، به آیات قرآن استناد کردهاند،[۶۱۷] اما بسیاری از اندیشههایی که ساختار عقیدتی آنان را تشکیل میدهد، در تضاد با اسلام قرار دارند. آنان بسیاری از اعمالی را که در دین اسلام حرام بود، جایز میدانستند و به همینخاطر نمیتوان آنان را مسلمان دانست. به عنوان مثال، آنان ادعای الوهیت بابک را پذیرفتند،[۶۱۸] به شرابخواری، لذّتجویی و شهوترانی روی آوردند،[۶۱۹] اهمیت و ارزشی برای حلال و حرام و امر و نهی قائل نبودند[۶۲۰] و عبادات و واجبات دینیِ اسلام چون نماز، روزه و حج را بیهوده و لغو میدانستند.[۶۲۱] در کنار این موارد، بسیاری از عقاید آنان اقتباسی از عقاید ادیان ایران باستان بوده است و این مسئله اسلامی بودن آن را زیر سؤال میبرد. به نظر میرسد به همین دلایل، برخی منابع خرمدینان را فرقهای خارج از اسلام میدانند که در صورت عدم توبه، قتل آنان و غارت اموالشان جایز است.[۶۲۲]
با وجود اینکه روشن مینماید خرمدینان مخالف با اسلام بودند، برخی منابع، از وجود مساجدی در روستاهای محل زندگی خرمدینان خبر میدهند و میگویند خرمدینان در این مساجد به خواندن نماز و تلاوت قرآن میپرداختند.[۶۲۳] شاید این روایت، به مسلمانانی اشاره دارد که نه از نظر اعتقادی، بلکه صرفاً به دلیل نارضایتی از وضعیت موجود در جامعه، به خرمدینان پیوستهاند و ضمن شرکت در شورشهای شکل گرفته از سوی آنان، مراسم مذهبی خود را نیز به جا میآوردند. البته ممکن است که وجود این مساجد در بین خرمدینان، صرفاً ابزاری برای تظاهر به اسلام بوده باشد.

۳- انعکاس باورهای ایران باستان در عقاید و افکار خرمدینان

در لابهلای عقاید خرمدینان، عقاید مهری، زردشتی، مانوی و مزدکی خودنمایی میکند و عقایدشان شباهت زیادی به عقاید این ادیان دارد. میزان این شباهتها تا حدی است که میتوان عقاید خرمدینان را التقاطی از عقاید کهن ایران پیش از اسلام دانست. برخی از اعمال بابک و مراسم موجود در بین خرمدینان، نشان دهنده تأثیرپذیری آنان از دین مهری است.[۶۲۴] از بین این اعمال بابک، میتوان به ترویج جنگ و خونریزی در بین خرمدینان اشاره کرد و از میان این مراسم، میتوان از رسم کشتن گاو در هنگام انتصاب بابک به رهبری خرمدینان یاد نمود. وجود این مراسم در بین خرمدینان از همانندیهای بین عقاید این جنبش و دین مهری خبر میدهد.
علاوه بر این، اگر چه منابع زردشتی، نظر مثبتی راجع به خرمدینان ندارند،[۶۲۵] اما در بین عقاید خرمدینان عقایدی از دین زردشتی منعکس است. برخی از مورّخان، وجود ارتباط خرّمدینان با دین زردشتی را تأیید کردهاند؛ به عنوان مثال، اسفراینی و مقدسی آنها را از فرق زردشتی میدانند و فرای معتقد است که اعتقادات خرّمدینان نیمی اسلامی و نیمی زردشتی است. ایران شناسانی چون اشپولر[۶۲۶] و دوشن گیمن[۶۲۷] نیز با فرای هم نظرند و برخی از اعتقادات خرمدینان را زردشتی میدانند.[۶۲۸] از جمله این عقاید زردشتی که وارد دین خرمدینان شده است، میتوان به طهارت و پاکی، ازدواج با محارم، اعتقاد به گرزمان، جایز نبودن تعدد زوجات، تحریم طلاق، ظهور منجی و ثنویت اشاره کرد.
در کنار این موارد، منابع آوردهاند رهبر شورش سرخجامگان که در ۱۸۰ ه.ق. در گرگان روی داد، یک مانوی بوده است.[۶۲۹] اشپولر نیز بر این نظر است که شورش بابک از جانب مانویان صورت گرفته است.[۶۳۰] شایان ذکر است که در بین عقاید خرمدینان، عقایدی وجود دارد که میتوان آنها را با عقاید مانویان مقایسه کرد. عقایدی چون آزار نرساندن به حیوانات و گیاهان، تناسخ ارواح و سرنوشت روان پس از مرگ، از شباهت بین عقاید این دو دین خبر میدهند.
اثبات این موضوع که خرمدینان ادامه مزدکیان پیش از اسلام بودهاند، وجود اندیشه های مزدکی در بین ایشان را اثبات میکند. با بررسی دقیق عقاید خرمدینان، میتوان همانندیهایی میان برخی از اندیشه های خرمدینان و اندیشه های موجود در دین مزدکی پیدا نمود. از جمله موارد شباهت بین اندیشه های این دو، میتوان به اشتراک در مال و ناموس؛ آزار نرساندن به مردم؛ محبت و مهماننوازی؛ لذتجویی و اعتقاد به وجود همیشگی پیامبران اشاره کرد. در ادامه به بررسی هر کدام از این اندیشه ها در بین خرمدینان و ادیان مربوطه میپردازیم تا از شباهت موجود بین عقاید ایشان آگاه شویم.

۳-۱- گاوکشی

در دین مهر آغاز آفرینش و هستی با کشتن گاو شروع شد. بابک هم آغاز رهبری و زندگی زناشویی خود را با کشتن گاو شروع کرد. علاوه بر این، عناصر مشترکی بین جشن «میتراکانا»[۶۳۱] در روم و جشن ازدواج بابک و آغاز رهبری او وجود دارد. از بین این موارد اشتراک میتوان به کشتن گاو و خوردن از گوشت آن، پهن کردن پوست گاو روی زمین- در خرمدینان- و روی میز- در دین مهر- و خوردن نان و شراب[۶۳۲] اشاره نمود.
همانطور که پیش از این ذکر شد، زن جاویدان پس از مرگ شوهرش، نه تنها بابک را به رهبری خرّمدینان منتصب نمود، بلکه در مراسمی با او ازدواج کرد. بر اساس آنچه در منابع آمده است، خرّمدینان در طی این مراسم به دستور بابک، گاوی را کشته، پوستش را روی زمین پهن کرده و بر روی آن پوست شراب گذاشتند. آنان سپس تکه نانهای خود را در شراب خیس کرده و تناول کردند. از دیگر کارهایی که خرمدینان در این مراسم انجام دادند، آن بود که با بابک بیعت نموده، دستان او را بوسیدند و از گوشت حیوان قربانی شده، تناول کردند.[۶۳۳]
شبیه همین موارد در دین مهری نیز وجود داشت. در سراسر آسیای صغیر جشنی موسوم به میتراکانا یا «مهرگان»[۶۳۴] برگزار میشد و در طی آن جشن، قربانیهای مجللی صورت میگرفت.[۶۳۵] مهرپرستان در اثنای این جشنها، که هر ساله در شانزده مهر برگزار میشد، گاوی را ذبح کرده و پس از عزاداری، از گوشت گاو و خون او تناول میکردند. از نظر آنان خوردن گوشت و خون گاو نه تنها به آنان نیروی جسمانی میداد، بلکه روان آنان را نیز تصفیه میکرد.[۶۳۶] آنان همچنین در هنگام قربانی برای خدایان خود، شراب موسوم به هئومه مینوشیدند.[۶۳۷]
علاوه بر این، برخی تصاویر به جا مانده از دین میترائی در روم، میترا و مریدان او را نشان میدهند که روی پوست گاو خوابیدهاند؛ به این معنی که میخواهند نیروی سحرآمیز گاو مقدس را به خود جذب کنند. روی میز کنار آنان نیز تصاویر نان، میوه و ماهی خودنمایی میکند.[۶۳۸] برخی سنگنگارهها نیز میترا را نشان میدهند که همراه با خدای خورشید، با شاخهایی در دست برای غذا خوردن نشستهاند و میز جلو آنها با پوست گاو نر پوشیده شده و روی آن، یک سهپایه با چهار قرص نان وجود دارد.[۶۳۹]
وجود شراب در مجلس خرمدینان و هئومه در مجلس مهریان، تناول گوشت و نان در خرمدینان و تناول گوشت در بین مهریان و وجود چهار قرص نان در تصاویر به جا مانده از آنان، از همانندیهای بین این دو خبر میدهند.

۳-۲- جنگجویی

از زمانی که بابک رهبری خرّمدینان را به دست گرفت، شرایط حاکم بر خرّمدینان به کلی فرق کرد. همانطور که پیش از این بیان شد، بابک خونریزی، جنگجویی و خشونت را در میان خرّمدینان رواج داد. اگر چه پیش از ظهور بابک نیز خرّمدینان چندین بار شورش کرده بودند و به اعمال نظامی دست زده بودند، اما این شورشها و جنگها از زمان بابک گسترش بیشتری یافت. مسعودی (متوفی ۳۴۴ ه.ق.) در تأیید این موضوع خاطرنشان کرده است که خرمدینان پیش از ظهور بابک قدرتی نداشتند و بابک آنان را به شمشیر و خنجر مسلّح کرد.[۶۴۰] ابنندیم (۲۹۸-۳۸۵ ه.ق.) نیز آورده است که از زمان رهبری بابک، جنگ، قتل و غارت در میان خرّمدینان رواج یافت. وی در ادامه آورده است که در حالی که جنگ، قتل، غارت، تصرّف اموال، کشتن و مثله نمودن دیگران در بین خرّمدینان شایع نبود، بابک چنین کارهایی را مجاز دانست.[۶۴۱]
جنگجویی و مبارزه بر ضد شرور از ویژگیهای بارز آیین مهرپرستی است. آیین مهر در حکم یک خدمت نظامی است و از نظر این دین، زندگی در این جهان خاکی، نبردی است که در راه خدای مهر انجام میشود [۶۴۲].این مبارزه با اصل ثنویت که در این آیین وجود دارد، در ارتباط است. بر اساس اصول آیین مهر، بالاتر از همه چیز زروان یا زمان بیکرانه قرار دارد و پس از او به ترتیب آسمان، زمین، اقیانوس و خدایان دیگر قرار دارند. در این آیین، اهورهمزدا عنصر خیر و اهریمن عنصر شر تلقی میشود و اهورهمزدا وظیفه دارد با اهریمن و مخلوقات اهریمنی بجنگد و آنها را با صاعقه خود از میان بردارد. مهر نیز در حمایت از اهورمزدا، همواره با عناصر شر میجنگد و از نیکیهای خلقت و آنچه مربوط به اهورهمزداست، حمایت میکند. بیش از این گفته شد که مهر خدای جنگ است؛ اوست که جنگ را برمیانگیزد و به جنگاوران در صحنه نبرد یاری میرساند. مهر که لقب جنگاور دارد به پیروان خود تلقین میکند که مبارزان سوگندخوردهای در راه خدمت به حقیقت باشند.[۶۴۳]
علاوه بر این، یکی از مراحل تشرف به دین مهری سرباز نام دارد. رهرو در این مقام برای ستیز و مبارزه با بدی آماده میشد و با روحیات جنگی تربیت میشد.[۶۴۴] پس از اینکه رهرو این مرحله را پشت سر گذاشت، بر پیشانیاش مهری زده میشد و وی از آن پس، عضوی از سپاه میترا شناخته میشد که باید پاک، وفادار، شجاع، صادق و پایبند به عهد باشد، با دروغ مبارزه کند و در مقابل حملات شر مانند وسوسهها، ناپاکیها، و بیعدالتیها بایستد. همانطور که میبینیم در دین مهری به رهروان آموزش داده میشد که جنگجو باشند و در راه نیکیها بجنگند. این مسئله که بابک نیز بلافاصله پس از به دست گرفتن رهبری خرمدینان، به جنگ و خونریزی روی آورد، ما را به یاد رهروان دین مهری میاندازد.

۳-۳- طهارت و پاکی

از جملۀ آنچه به خرمدینان نسبت داده شده، اندیشه ایشان در باب پاکی و ناپاکی است.[۶۴۵] از جزئیات این اندیشه در بین خرمدینان چیزی بیان نشده است و ما هیچ نشانهای نداریم که ثابت کند خرّمدینان در این اندیشه متأثر از کدام دین ایرانی بودهاند، اما چون مقید بودن به آداب طهارت، در بین زردشتیان بیش از پیروان سایر ادیان مطرح بوده است، به طوری که قسمت بیشتر وندیداد یا متون دیگر زردشتی به همین موضوع اختصاص یافته است، به نظر میرسد خرّمدینان در این مورد، تحت تأثیر اندیشه های زردشتی قرار داشتهاند. برای درک بیشتر این موضوع، به بررسی عقیده طهارت و پاکی در بین زردشتیان میپردازیم.
از مطالب موجود در اوستا و متون پهلوی چنین برمیآید که نزد زردشتیان قوانین طهارت و پاکی جایگاه بسیار والایی را به خود اختصاص داده است. گستره قوانین مربوط به طهارت و پاکی در این دین، از زمان کودکی تا لحظهای ایست که فرد جان خود را از دست میدهد. در دین زردشتی این قوانین شامل موضوعات گوناگون میشود؛ از پاک بودن لباس گرفته (دینکرد پنجم، ۱۲: ۷) تا شستن کودک هنگامی که به اندامهای بدن خود واقف شد (شایست ناشایست، ۲: ۱۰۵). بر اساس این قوانین، هر زردشتی موظف است، دستان خود را هر روز پس از بیدار شدن از خواب، پیش از غذا خوردن، هنگام نیایش کردن و هنگام به دست گرفتن «برسم»[۶۴۶] بشوید (دینکرد پنجم، ۱۲: ۷).
هیرنسا پلیدیهایی است که از تن آدمی جدا میشود؛ مانند ناخن، مو، چرک، خون و چیزهای دیگر. از آنجا که هیرنسا نیز باعث آلودگی و ناپاکی میشود، زردشتیان موظفند قوانین خاصی را در رابطه با آنها رعایت کنند. از این رو، آنان هنگام شانه زدن به مو، کوتاه کردن مو و گرفتن ناخن، باید مراقب باشند تا چیزهای پاک را با آنها آلوده نکنند (سد در، در ۴۱؛ وندیداد، فرگرد ۱۷: ۴).
اگر بر اثر کشیدن دندان، قدری خون وارد حلق و معده زردشتیان شود، ناپاک میشوند. این موضوع شامل حال موبدان زردشتی نیز میشود. زن دشتان[۶۴۷] نیز در دوران عادت ماهیانه خود[۶۴۸] ناپاک شمرده میشود و به همین دلیل، در برخی از خانواده های زردشتی، بانوان موظفند در طی این دوران، دور از دیگران و در تنهایی به سر برند و با دیگران ارتباطی نداشته باشند.[۶۴۹] در متون زردشتی به دلیل آلوده بودن چنین زنی، آمده است که از زن دشتان باید دوری کرد (صد در نثر، در ۴۱) و به اندازه سه گام از او فاصله گرفت (همان، در ۱۱؛ وندیداد، ۱۶: ۱۷).
زن در این زمان، موظف است از نگاه کردن به آتش، نزدیک شدن به آن و لمس آن خودداری کند؛ همچنین باید از نگاه کردن به آب و خورشید و رفتن به زیر باران خودداری ورزد و با پای برهنه روی زمین راه نرود. وی همچنین نباید با دست برهنه چیزی بخورد (صد در نثر، در ۶۸). لباس چنین زنی نیز به شدت ناپاک است و در صورتی امکان دوباره پوشیدن چنین لباسی وجود دارد که سه بار با «گومیز»[۶۵۰] شسته شود و به مدت سه ماه در مقابل نور خورشید قرار گیرد (شایست ناشایت، ۲: ۹۶-۹۸).
جسد نیز ناپاک به شمار میرود. هر چه انسان در دوران حیات خود، خوبتر باشد، جسدش ناپاکتر است؛ زیرا دیوان بیشتری برای نابودی جسد به آن حمله میکنند. رسم است هنگامی که شخصی میمیرد، چندین بار سگی را بر بالای جسد او میبرند تا به جسد خیره شود؛ اعتقاد بر این است که نگاه سگ به جسد مرده، باعث متوقف شدن و دور شدن دیوان از جسد میشود.[۶۵۱] از آنجا که به دلیل حرمت و تقدیس زمین، زردشتیان مجاز نیستند مردار و ناپاکیها را در زمین دفن کنند (صد در بندهش، در۷۵) بنابراین، باید از دفن جسد در زمین خودداری کنند؛ زیرا با این کار، زمین را ناپاک و آلوده میکنند.[۶۵۲]
در مورد آب نیز قوانینی وجود دارد که زردشتیان موظفند آنها را رعایت کنند. آنان نباید آب را بیهوده دور بریزند و یا اینکه آب را روی دیوار ریزند. بنا بر متون پهلوی، اگر کسی هنگام شب به آب بیحرمتی کرده و آن را روی زمین بریزد، عمل بسیار نکوهیدهای مرتکب شده و با این کار موجب آبستن شدن دیوان میشود. چنین کسی اگر چارهای جز ریختن آب ندارد، میبایست پیش از انجام این کار، دعا بخواند (صد در بندهش، در ۷۸). علاوه بر این، تأکید شده که هیچگاه آب را بر زمینی که مرداری در آن افتاده، نریزند (وندیداد، ۶: ۱-۷). به آنان دستور داده شده که اگر مردار انسان یا حیوانی را در آب دیدند، کفش و لباس خود را درآورند و مردار را از آب خارج کنند (وندیداد، ۶: ۲۶-۳۵).
زردشتیان باید در طول زندگیشان خود را از تمام ناپاکیها و پلیدیها حفظ نمایند. آنان در صورت ناپاک شدن موظفند در طی چندین مراسم، خود را از آلودگیها پاک کنند. در دین زردشتی، بر اساس شدت و ضعف آلودگیِ فرد، مراسمی برای پاک شدن وجود دارد. سادهترین مراسمی که زردشتیان برای طهارت انجام میدهند، این است که شخص پاکی ظرفی از آب بر بدن شخص ناپاک بریزد. موبدان این عمل را با خواندن اوستا، خوراندن «نیرنگ»[۶۵۳] همراه با خاکستر آتش مقدس و گومیز به شخص ناپاک انجام میدهند.
یکی دیگر از مراسمی که زردشتیان برای پاکی و طهارت انجام میدهند، «سیشور»[۶۵۴] نام دارد. این مراسم در سه مرحله و با هدف پاک نمودن شخص از ناپاکیها و آلودگیهای بزرگ صورت میگیرد. «بَرشْنوم»[۶۵۵] نیز از دیگر مراسمی است که برای طهارت انجام میشود. بر زردشتیان است که برای پاک شدن از پلیدیهای بزرگ مراسم برشنوم را انجام دهند (روایت امید اشوهیشتان، ص ۷۵؛ صد در نثر، در ۳۶).
از دیگر مراسمی که برای طهارت افراد به کار میرود، «پادیاب»[۶۵۶] و «ناهم»[۶۵۷] است. در مرحله پادیاب، فرد ناپاک ابتدا اهورهمزدا را میطلبد و اشم وهو میخواند و سپس صورت، دستها و پاهای خود را میشوید و کستی خود را باز و بسته میکند. مرحله ناهم نیز مانند پادیاب آغاز میشود، با این تفاوت که در این مرحله حضور موبد الزامی است. در طی این مراسم، فرد برگ اناری را میجود و سپس گومیز مینوشد و پس از توبه کردن،[۶۵۸] به حمام میرود.[۶۵۹]

۳-۴- ازدواج با محارم

مورّخان زیادی در منابع خود، به وجود رسم ازدواج با محارم در بین خرمدینان اشاره کردهاند.[۶۶۰] علاوه بر این، همانطور که پیش از این ذکر شد، خرمدینان در سال ۵۳۷ ه.ق. به اسماعیلیه پیوستند و خود را پارسیان نامیدند. آنان در این زمان به بیان بخشی از عقاید خود پرداختند و یکی عقایدی که مطرح کردند، رسم ازدواج با محارم بود. آنان بر این باور بودند که دختران بر پدر و برادر خود حلال هستند و ازدواج با بیگانگان موجب دوزخی شدن میشود.[۶۶۱]
منع ازدواج با بیگانگان در دین زردشتی نیز وجود دارد. به زردشتیان توصیه شده که از بین خویشاوندان خود زن بگیرند تا زندگیشان تداوم یابد؛ از نظر آنان، کسانی که دختر خود را به ازدواج پسر بیگانهای درآورند و برای پسر خود زن بیگانهای انتخاب نمایند، زیانکارترین آفریدگان اهورهمزدا هستند؛ چرا که با انجام چنین کاری در واقع نسل خود را تباه کردهاند.[۶۶۲] علاوه بر این، از نگاه زردشتیان، برونهمسری کار درستی نیست؛ چرا که ممکن است به یک سنت تبدیل شود و موجب گرایش یک زردشتی به دین دیگری شود.[۶۶۳] در مورد مزایا و ثواب انجام ازدواج با محارم به طور مفصل در فصل سیاهجامگان سخن گفتهایم.

۳-۵- اعتقاد به گرزْمان[۶۶۴]

منابع آوردهاند که خرمدینان به بهشتی به نام گرزمان اعتقاد داشتند و بر این باور بودند که این بهشت در آسمان وجود دارد.[۶۶۵] اعتقاد آنان به گرزمان، بیانگر تأثیرپذیری آنان از دین زردشتی است؛ چرا که این اعتقاد در دین زردشتی نیز وجود دارد. بنا به متون پهلوی، زردشت به هواداران خود وعده میدهد که به دلیل کردار نیک خود به گرزمان خواهند رفت؛ جایی که از ابتدا جایگاه اهورهمزدا، امشاسپندان و دیگر مینویان بوده است (یسنا ۵۱: ۱۵؛ اردیبهشتیشت)؛ (وندیداد، ۱۹: ۳۲). در توصیف این بهشت آمده است که گرزمان خوشبو، فراخ و پر از آسایش و نیکی است (دینکرد پنجم، ۳:۸) و روان مردگان در آنجا به آرامش دست مییابند (یسنا ۱۶: ۷). در گرزمان از پیری، مرگ، غم و ترس خبری نیست و پرهیزگاران در آنجا همواره شاد و خرم هستند. علاوه بر این، همواره بادهای خوشبو به سمت آنان میوزد و هیچگاه از بودن در آنجا سیر نمیشوند (مینوی خرد، ۶: ۸-۱۷). در ادامه برای درک بهتر گرزمان در دین زردشتی، آن را بر اساس اوستا و متون پهلوی مورد بررسی قرار میدهیم.
بر اساس متون پهلوی، سرنوشت انسان در آخرت، بر حسب اعمالی که در این دنیا انجام داده، مشخص میشود. پس از مرگ یک زردشتی، روانش در روز چهارمِ پس از مرگ، برای داوری به سوی «پل چینود»[۶۶۶] رهسپار میشود و در آنجا سرنوشت نهایی وی رقم میخورد. بر این اساس، اگر روان متوفی، نیکوکار شناخته شود، میتواند در نهایت خوشی و راحتی از پل عبور کند و وارد بهشت شود. در غیر این صورت، از میان پل تیز و باریک به اعماق جهنم فرو میافتد و متناسب با گناهانش در دوزخ میماند (روایت امید اشوهیشتان، ص ۲۲۹). چنین فردی در اولین گام، به جایگاه اندیشه بد، در دومین گام به جایگاه گفتار بد، در سومین گام به جایگاه کردار بد و در چهارمین گام به تیرگی بیپایان یا دوزخ روانه خواهد شد (هادخت نسک، فرگرد ۳). روان در دوزخ خود را در فضایی تاریک، تنگ، بدبو و پر از بدی مییابد. تاریکی مطلق در آنجا حکمفرماست. بخشی از دوزخ به حدی بدبوست که از شدت تعفن آن دوزخیان به خود میلرزند و به زمین میافتند، بخش دیگر آن از شدت سردی به برف و یخبندان شبیه است و بخشی دیگر از شدت داغی به سوزانترین آتش مانند شده است. در بخشهای دیگر دوزخ، حیوانات موذی درست مانند سگان، بدن گناهکاران را پاره پاره میکنند. روان در آنجا مورد تمسخر و استهزاء اهریمن و دیوان قرار میگیرد و به دلیل گناهانی که از وی سر زده است، متحمل عذابهای گوناگون خواهد شد (دینکرد پنجم، ۸: ۱-۷؛ مینوی خرد، ۶ :۲۰-۳۱).
کسی که گناه و ثوابش برابر باشد، به «همستگان»[۶۶۷] یا برزخ که بین زمین و ستارهپایه قرار دارد و در آنجا غیر از سرما و گرما، چیز دیگری وجود ندارد، رانده میشود (مینوی خرد، ۶: ۱۸-۱۹) و کسی که اعمال نیکش بیشتر از اعمال بدش باشد، به بهشت خواهد رفت (همان، ۱: ۱۳-۱۵). بر اساس متون پهلوی، روان پرهیزگاران پس از مرگ، طبقات آسمان را پشت سر میگذارند تا وارد بهشت گرزمان شوند. در دین زردشتی، بهشت چهار طبقه دارد و این طبقات به ترتیب ستارهپایه، ماهپایه، خورشیدپایه و گرزمان نام دارند. اندیشه نیک در ستارهپایه، گفتار نیک در ماهپایه، کردار نیک در خورشیدپایه و روشنی بیپایان در گرزمان قرار دارد (همان، ۶: ۸-۱۷). روان پرهیزگار در اولین گام به اندیشه نیک،[۶۶۸] در دومین گام به گفتار نیک،[۶۶۹] در سومین گام به کردار نیک[۶۷۰] و در چهارمین گام به روشنی بیپایان و پر از خوشی قدم میگذارد (هادخت نسک، ۲: ۳۳-۳۴). در آنجا ایزدان و امشاسپندان به دیدار او خواهند آمد، بهترین غذاها برای او آورده میشود و او تا ابد در خوشی کامل در جوار ایزدان، امشاسپندان و مؤمنان در گرزمان به سر خواهد برد و اوقات خوشی را در آنجا سپری خواهد کرد (مینوی خرد، ۱: ۱۴۵-۱۵۷).

۳-۶- نفی تعدد زوجات

از دیگر اعتقادات خرمدینان جایز نداستن تعدد زوجات بود. آنان بر این باور بودند که داشتن دو زن در آن واحد مجاز نیست و کسانی که چندین زن داشته باشند، راهی دوزخ خواهند شد.[۶۷۱] اندیشه جایز نبودن تعدد زوجات در دین زردشتی نیز وجود دارد. هر چند اغلب متون پهلوی در مورد تکهمسری سکوت کردهاند،[۶۷۲] اما از مضمون اوستا چنین بر میآید که در این دین اصل بر تکهمسری بوده است، به عنوان مثال در اوستا (یسنا ۱۱: ۱؛ هادخت نسک، فرگرد ۲: ۱۸؛ همان، فرگرد ۳) زن به صورت مفرد به کار رفته است و این مسئله به تکهمسری اشاره دارد.[۶۷۳]
در دین زردشتی تعدد زوجات مذموم بوده و زردشتیان نمیتوانستند به راحتی زن دومی برای خود اختیار کنند. یک مرد زردشتی در صورتی مجاز بود زن دوم داشته باشد که زن سابقش درگذشته باشد و یا اینکه بیمار، مجنون و زناکار باشد. ناتوانی زن در فرزندآوری و انجام امور خانه را نیز باید به این موارد افزود.[۶۷۴] مردی که هیچکدام از شرایط مذکور را برای ازدواج مجدد نداشت، حق انجام چنین کاری به وی داده نمیشد.
این مسئله بیانگر این است که در دین زردشتی اصل بر تکهمسری بوده و فقط در شرایط خاصی اجازه داشتن زن دوم به زردشتیان داده میشده است. البته باید اشاره داشت که با روی کار آمدن ساسانیان تغییر عمدهای در رسم و سنت زردشتیان در اینباره به وجود آمد و در این دوره تعدد زوجات در میان زردشتیان رایج شد. به طوریکه هر مردی مجاز بود بسته به میل و بنیه مالی خود، زنان متعددی اختیار کند.[۶۷۵]

۳-۷- تحریم طلاق

منابع آوردهاند که یکی از اندیشههایی که خرمدینان در زمان پیوستن به اسماعیلیان تبلیغ میکردند، اندیشه جایز نبودن طلاق بوده است.[۶۷۶] همانطور که پیش از این ذکر شد، آنان در هنگام تبلیغ اندیشه های خود، خود را پارسیان معرفی کرده و اندیشه های خود را زردشتی میدانستند. این مسئله بیانگر این است که آنان غالب اندیشههایشان را زردشتی میدانستند. برای اینکه از جایز بودن یا نبودن طلاق در دین زردشتی و ارتباط یا عدم ارتباط این اندیشه با این دین، آگاهی یابیم به بررسی بحث طلاق در دین زردشتی میپردازیم.
در دین زردشتی طلاق دادن جایز نیست و زن و مرد نمیتوانند پس از ازدواج، به سادگی از هم جدا شوند. هر چند در دورههایی طلاق در بین زردشتیان در شرایط عادی صورت میگرفت، ولی به تدریج با محدود شدن اختیارات زوج در مورد طلاق، این امر به کلی ممنوع و در شرایط خاصی امکان پذیر شده است.[۶۷۷] بر اساس متون پهلوی، مرد در صورتی میتواند زن خود را طلاق دهد که زنش مرتکب زنای محصنه شود و یا گناهان دیگری چون جادوگری و عدم تمکین، از او سر زند. علاوه بر این، اگر زن دشتان قاعدگی خود را از شوهرش پنهان کند و با این کار باعث شود شوهر ناخواسته به وی نزدیک شود، به طلاق محکوم میشود[۶۷۸] (روایت امید اشوهیشتان، ص ۴۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 09:53:00 ق.ظ ]




در حقوق کشور ما تکلیف و مسئولیت مالک و متصرف مال غیر منقول چندان تفاوتی با تکالیف متصرفین در حقوق خارجی ندارد عرف اجتماع که یکی از منابع حقوق است در تحمیل وظیفه مراقبت از مال و واردین قابل پیش‌بینی تردیدی ندارد به همین سبب عدم انجام تکالیف عرفی توسط برخی از نویسندگان[۱۱۱] تقصیر و مبنای مسئولیت شناخته شده است. بنابراین هرگاه متصرف و مالک از این نحوه حضور اطلاع یابند تکلیف عرفی مراقبت برقرار می‌شود که در حدود آگاهی و توانایی شخص خود اقدام مراقبتی در جهت جلوگیری از ورود خسارت به واردین مزبور انجام دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تکلیف متصرفین در مورد واردین مجاز یا غیر مجاز همواره یکسان نیست نوع تکلیف متصرف در برابر واردین در هر مورد خاص بستگی به عوامل و اوضاع و احوال حاکم بر آن دارد بنابراین وضعیت شخص متصرف و وارد و نوع خطر در مال غیر منقول مستلزم تغییراتی در میزان و معیار مراقبت است. مثلاً متصرف اماکنی که محل تردد مردم است باید احتیاط بیشتری کند[۱۱۲].
اعمال معیار فوق نوعی و ارزیابی آن با عرف است چیزی که برابر یک فرد بالغ یا سالم مراقبت محسوب است ممکن است نسبت به یک صغیر یا کودک خطرناک باشد[۱۱۳].
تکلیف به مراقبت در مقابل افراد متخصص کمتر است[۱۱۴] علی‌ایحال اگر برای متصرف ورود قابل پیش‌بینی نباشد هیچ تکلیفی ندارد اما چنانچه ورود قابل پیش‌بینی باشد یاحضور آنها برای وی معلوم گردد تکلیف متصرف مبنی بر مراقبت اهمیت می‌یابد.

مبحث دوم:

مسئولیت مدنی مالک و متصرف حیوان

حیوان یکی از اشیاء جانداری است که می‌تواند موجب خسارت شود خساراتی که از ناحیه حیوان وارد می‌شود معمولاًٌ به نزدیک‌ترین شخصی که با حیوان در ارتباط است که معمولاً مالک آن محسوب می‌شود یا وظیفه مراقبت از آن را دارد بار و تحمیل می‌شود. بدینسان موضوع خسارات وارده از سوی حیوان به اشخاص یا اموال یکی از مباحث مبتلا بهی است که گریبان عده‌ای را گرفته است. متضررین از فعل حیوان ممکن است خود مالک یا نگهدارنده آن حیوان باشد.
خسارات وارده از ناحیه حیوان معمولاً در تمام نظام‌های حقوقی و کشورها مورد توجه مقنین بوده و به آن پرداخته‌اند در حقوق ایران مواد ۳۳۴ق.م. و ۳۵۷ تا ۳۷۶ق.م.ا. به آن پرداخته شده است در حقوق فرانسه ماده ۱۳۸۵ و مواد ۲۰۰ تا ۲۰۱ قانون روستایی مصوب ۱۶ اوریل ۱۸۵۵ به آن پرداخته‌اند در حقوق انگلیس، مسئولیتی که هنگام وقوع ضرر و زیان از سوی حیوان به صاحبان آنان بار می‌شود می‌توان در دو گروه دسته‌بندی کرد. قواعد خاص که در قانون موضوعه وجود دارند و در قانون حیوانات سال ۱۹۷۱ لحاظ شده است[۱۱۵]. همچنین به موجب کامن‌لا فرد ممکن است به دلیل شبه جرم نیز مسئول شناخته شود که در مباحث آینده به ذکر آن هر چند مختصر خواهیم پرداخت.

گفتار نخست: مفهوم حیوان و اشخاص مسئول

برای شناسایی مفهوم حیوان و اشخاصی که مسئول خسارات ناشی از آن هستند در دو بحث به بررسی و شرح آن خواهیم پرداخت.

بحث نخست: مفهوم حیوان

منظور از حیوان چیست؟ در حقوق ایران قانونگذار در ماده ۳۳۴ق.م. و دیگر موادی که به تناسب مطرح شده است به طور کلی از واژه حیوان استفاد ه نموده است بدون آن که تعریفی از آن ارائه دهد یا دسته‌بندی صورت گیرد در حقوق انگلستان مالک به موجب قانون حیوانات ۱۹۷۱ و قواعد کامن‌لا ممکن است مسئول شناخته شود. اما می‌توان گفت هم اکنون به نحوی قانون مذکور جایگزین قواعد کامن‌لا شده است در کامن‌لا حیوانات به دو گروه رام و درنده تقسیم شده بود. قانون حیوانات نیز آنها را به دو گروه خطرناک و بی‌خطر تقسیم می‌کند. برخی رویه‌های قضایی قدیمی هنوز هم ممکن است با تقسیم‌بندی حیوانات مرتبط باشند اما واقعیت این است که حیواناتی که به موجب کامن‌لا به عنوان رام طبقه‌بندی شده‌اند بدین معنی نیست که به موجب قانون حیوانات انواع بی‌خطر از حیوانات شناخته شوند برای مثال به موجب کامن‌لا شتر حیوان رام تلقی می‌شد اما هم اکنون جزء حیوانات خطرناک به شمار می‌رود[۱۱۶]. به موجب تبصره ۱۲ از ماده ۶ قانون حیوانات، ۱۹۷۱ حیوان خطرناک بدین صورت تعریف می‌شود. الف: انواعی از حیوانات که معمولاً در جزایر بریتانیا رام نمی‌شوند. ب: انواعی از حیوانات، هنگامی که کاملاً رشد می‌یابند به طور طبیعی ویژگی خطرناک بودن را دارند مگر اینکه با افسار یا قلاده دچار محدودیت شوند و قادر باشند آسیب شدید وارد کنند یا احتمالاً آسیبی که وارد می‌کنند نوعاً شدید است.
تنها شمار محدودی از حیوانات در بریتانیا در گروه خطرناک جای دارند[۱۱۷] برای مثال گوزن وحشی، روباها و گربه‌های وحشی. در پرونده بهرنس علیه برترام میلز فیل هندی متهم شاکی را دچار آسیب کرد هر چند که فیل مورد نظر خطرناک‌تر از گاو نبود اما خطرناک شناخته شد[۱۱۸].
چنانچه حیوانی را نتوان به طور طبیعی در بریتانیا رام کرد می‌باید به دو دلیل آن را جزء دسته خطرناک به حساب آوریم.اول این که محتمل باشد که آسیبی شدید وارد می‌کند مثل گاوها، ببرها و آهو یا آسیبی که وارد می‌کند حتی اگر ورود آسیب غیر محتمل باشد، در صورت ورود آسیب نوعاً شدید باشد برای مثال فیلها به دلیل جثه تنومندشان[۱۱۹]. مسئولیت در خصوص حیوانات خطرناک به موجب تبصره ۱ از ماده ۲ و راجع به حیوانات بی‌خطر به موجب تبصره ۲ از ماده ۲ قانون ۱۹۷۱ مقرر شده است. ماده ۴ قانون مذکور به خساراتی که از ناحیه احشام وارد می‌شود[۱۲۰] اشاره نموده و مواد ۳ و ۱۹ به مسئولیت خاص در مقابل سگها پرداخته است. طیور که در ماده ۱۱ از آن نام برده شده به معنی گونه‌های خانگی پرندگان ذیل است:
مرغ خانگی، بوقلمون، غاز، اردک، مرغ شاخدار، کبوتر، طاووس، بلدرچین و گونه‌هایی از انواع شامل زیر گونه‌های این گونه باشند[۱۲۱].
قانونگذار ایران برخلاف قانونگذار انگلیس تفاوت و تمایزی بین انواع حیوان اعم از خطرناک یا غیر خطرناک قائل نبوده و منظور و مدنظر وی از حیوان هر جانداری است که بتوان آن را حیوان دانست در تعریف حیوان باید به دو موضوع توجه داشت یکی جاندار بودن و دیگری به طور عرفی حیوان تلقی کردن آن، پس اگر خساراتی بوسیله سگی که قبلاً مرده است به کسی وارد شود این مسئولیت ناشی از حیوان نیست همچنین برخی جانداران وجود دارند که به طور عرفی واژه حیوان به آنها اطلاق ندارد مانند باسیلها، باکتریها، که بیشتر در کارهای تحقیقاتی از آنها استفاده می‌شود. بنابراین در صورتی که خساراتی از ناحیه آن‌ها وارد شود مسئولیت ناشی از حیوان نمی‌باشد.

بحث دوم: اشخاص مسئول

ذکر صریح و تلویحی مالک یا متصرف در مواد ۳۳۴ق.م. و ۳۵۷و ۳۵۹و ۳۶۰ و ۳۶۱ق.م.ا. بدین معنی است که اگر حیوان در اختیار کسی باشد این شرط محقق است بدین ترتیب هرگاه کسی بر حیوانی سیطره و تسلط کامل داشته باشد تا زمانی که این سلطه دوام و بقاء دارد ضررهای ناشی از حیوان تحت شرایطی خاص موجب مسئولیت او خواهد بود ذکر حکم مالک یا متصرف از باب مورد غالب است زیرا سلطه و سیطره فعلی و مادی بر حیوان غالباً در اختیار مالک یا هر متصرف قانونی دیگر است و اینکه هرگاه زیاندیده به لحاظ مجهول بودن حارس به مالک رجوع نماید لازم نیست که اثبات کند مالک یا متصرف قانونی در زمان حدوث ضرر بر حیوان سلطه داشته است بلکه مالک یا متصرف باید فقدان سلطه را حسب مورد در زمان حدوث ضرر اثبات کند . در اکثر نظامهای حقوقی علاوه بر مسئولیت مالک از مسئولیت استفاده‌کننده یا متصرف نام برده شده است. برای شناسایی مالک یا متصرف حیوان مانند دیگر اشیاء عمل می‌شود در صورتی که حیوان دارای شناسنامه‌ای باشد که مشخصات صاحب و مالک در آن درج شده باشد تشخیص مالک آسان است اما عمدتاً و به خصوص در کشور ما چنین امکانی فراهم نیست. بنابراین برای تشخیص مالک حیوان باید به متصرف حیوان و استفاده‌کننده از آن توجه داشت و به واسطه سلطه و ارتباط نزدیکی که با حیوان دارد او را مالک دانست. در حقوق انگلستان ذکر شده است[۱۲۲]: فردی که نگهداری یا مراقبت حیوان را به عهده دارد مسئول خسارت ناشی از آن است مشروط به اینکه:
الف: وی مالک حیوان باشد یا آن را تحت تصرف داشته باشد.
ب: وی سرپرستی خانواده‌ای را داشته باشد که عضوی از آن خانواده که زیر ۱۶ سال است صاحب حیوان باشد یا آن را تحت تصرف خود داشته باشد و چنانچه در هر زمان فردی مالکیت خود را نسبت به حیوانی از دست بدهد یا من بعد بر آن حیوان تصرف نداشته باشد هر فرد که بلافاصله بعد از آن نگهدارنده حیوان یا مراقب تلقی می‌شود مسئول خسارات حیوان است[۱۲۳].
چنانچه حیوانی در تصرف فردی قرار گیرد تا از ایراد خسارت از سوی حیوان ممانعت کند یا به قصد بازگرداندن به صاحبش در اختیار او قرار گیرد فرد مذکور صرفاً به دلیل چنین تصرفی نگهدارنده تلقی نخواهد شد[۱۲۴]. در خصوص گماشته یا مستخدم مالک یا صاحب حیوان و مسئولیت وی، در حقوق انگلستان گفته شده است: هرگاه فردی به عنوان مستخدم، مراقبت از حیوان را عهده‌دار شود خطر احتمالی در خصوص ایراد خسارت از سوی حیوان در نتیجه شغلش را پذیرفته است اما نباید چنین فردی را به عنوان فردی تلقی کنیم که خطر ورود آسیب از سوی حیوان را داوطلبانه پذیرفته است[۱۲۵]. شبا[۱۲۶] نام گربه‌ای است که معمولاً از تزریق واکسن متنفر است مری[۱۲۷] که صاحب آن است از این موضوع مطلع بود او از دوستش خواست که گربه را به دامپزشکی ببرد تا تزریق سالانه‌اش را انجام دهد شبا به دامپزشک حمله کرد و آسیب وارد نمود در این مورد مری به عنوان نگهدارنده مسئول است (با احراز شرایط تبصره ۲ از ماده ۲) دوستش جان، مسئولیتی ندارد زیرا وی برای مدتی کوتاه مسئولیت گربه را به عهده داشت و از ویژگی‌های خاص این حیوان مطلع نبود[۱۲۸] اما مری از این موضوع مطلع بود تنها دفاعی[۱۲۹] که مری می‌تواند ارائه دهد این است که دامپزشک به عنوان متخصص خطر نزدیک شدن به حیوان را پذیرفته است.

گفتار دوم: شرایط مسئولیت

مالک یا متصرف حیوان در صورتی مسئول خسارت وارده از حیوان است که اولاً، حیوان تحت مالکیت یا تصرف وی باشد. ثانیاً: خسارت ناشی از عمل حیوان باشد در این گفتار به دو شرط مذکور می‌پردازیم و چنانچه هر یک از دو شرط مفقود یا محل تردید باشند نمی‌توان مالک را مسئول دانست.

بحث نخست: حیوان تحت مالکیت یا تصرف باشد

ذکر کلمه مالک یا متصرف در قانون بدین معنی نیست که حتماً باید حیوان در ید مالک یا تصرف وی باشد بلکه همین قدر که زمام حیوان در اختیار کسی باشد کافی و این شرط محقق است پس اگر کسی بر حیوانی اقتدار و سلطه داشته باشد او مسئول خسارت وارده از سوی حیوان است، سلطه فعلی و مادی از هر طریقی حاصل شده باشد موجب مسئولیت است چه این سلطه به حق باشد یا به ناحق به سبب مالکیت یا خیر، شخص منتفع باشد یا خیر. در ماده ۳۳۴ق.م. مقرر شده است «مالک یا متصرف حیوان مسئول خساراتی نیست که از ناحیه آن حیوان وارد شود مگر در حفظ حیوان تقصیر کرده باشد… » در این ماده از مسئولیت مالک و تقصیر وی یاد کرده است. اما ماده ۳۵۷ق.م.ا. می‌گوید: «صاحب هر حیوان که خطر حمله و آسیب رساندن آن را می‌داند باید آن را حفظ نماید و اگر در اثر اهمال و سهل‌انگاری وی موجب تلف یا خسارت گردد صاحب حیوان عهده‌دار خسارت می‌باشد و اگر از حال حیوان که خطر حمله و زیان رساندن به دیگران در آن است آگاه نباشد یا آن که آگاه باشد ولی توان حفظ آن را نداشته باشد و در نگهداری کوتاهی نکند عهده‌دار خسارتش نیست». در انتهای ماده بیان شده اگر مالک از خطر حمله حیوان آگاه باشد ولی توانایی حفظ آن را نداشته باشد و در نگهداری او کوتاهی نکند عهده‌دار خسارتش نیست. حکم ماده بیانگر آن است اگر مالک حیوان در نگهداری حیوان کوتاهی نکرده باشد اما توانایی و سلطه خود را نسبت به حیوان از دست بدهد دیگر مسئولیت ندارد… به همین جهت است که در ماده ۳۶۱ق.م.ا. آمده است « هرگاه کسی که سوار حیوان است حیوان را در همان محل متوقف نماید ضامن تمام خساراتی است که آن حیوان وارد می‌کند». در این ماده به جای مالک از واژه سوار استفاده شده است که غیر از مالک است و مسئولیت را متوجه سوار دانسته است که صحیح می‌باشد چرا که در این مورد مالک سلطه و تصرف خود را نسبت به حیوان از دست داده و متصرف شخصی غیر از مالک است. در حقوق انگلستان نیز در مواد ۲ و ۴ از قانون حیوانات ذکر شده است هر کس که به دلیل قصورش باعث ورود خسارت یا آسیب از سوی احشام شود، صاحب احشام، مسئول تلقی نمی‌شود علت عدم مسئولیت مالک احشام خروج احشام از سلطه و حوزه نظارت وی می‌باشد که این مورد از موارد معافیت مالک از مسئولیت به واسطه فعل ثالث است.
چنانچه فردی مالکیت خود را نسبت به حیوان از دست بدهد یا من بعد به آن حیوان تصرفی نداشته باشد هر فرد که بلافاصله بعد از آن نگهدارنده حیوان می‌شود نگهدارنده و مراقب حیوان تلقی می‌شود[۱۳۰].
سؤالی که مطرح می‌شود این است که هرگاه مالک از حیوان خود اعراض کند یا اینکه حیوان برای مدتی گم شود در صورتی که از ناحیه آن حیوان خسارتی به وقوع بپیوندد آیا مالک مسئول است؟ قسمت اخیر ماده ۳۵۷ق.م.ا. مالک حیوان را در صورتی که در نگهداری آن قصور نداشته باشد اما نظارت خود را از دست بدهد مسئول ندانسته است. در پاسخ سؤالات مطروحه باید گفت چنانچه مالک در شرایطی از حیوان اعراض نماید که خطر ورود خسارت از ناحیه حیوان را بپیش‌بینی می‌نمود یا اینکه حیوان را در مکانی رها کند که احتمال تضییع اموالی به‌وسیله حیوان می‌رود مسئول خسارات ناشی از آن است. مثلاً شخصی قصد دارد از گوسفند یا اسب خود اعراض نماید اما آن را در منطقه‌ای که دارای مزارع یا کشتزار است رها می‌کند و حیوان مزارع دیگری را ضایع می‌کند در این خصوص باید گفت: هر چند که گوسفند یا اسب ذاتاً حیوان خطرناکی نبوده و احتمال ورود هر نوع زیانی از ناحیه آنها نمی‌رفته اما با توجه به این که این نوع خسارات برای مالک قابل پیش‌بینی است زیرا محل رها کردن آن حیوان مناسب نبوده است مسئول خسارات وارده می باشد.
در خصوص اینکه اگر حیوان بدون اراده مالک برای مدتی مفقود شود آیا مالک مسئول است یا خیر؟ در صورتی که مالک در گم شدن حیوان مرتکب تقصیری در رعایت وظیفه حفاظت و نگهداری نشده باشد اما بنا به شرایط پیش‌ آمده حیوان گم شود مالک مسئول نیست.
اما به نظر گم شدن حیوان خود نوعی تقصیر است مگر اینکه مالک خلاف آن را اثبات کند. بنابراین در این خصوص زیاندیده نیازی به اثبات تقصیر مالک ندارد و این مالک است که می‌بایست اثبات کند مرتکب تقصیر نشده است.
در کامن‌لا هنگامی که حیوانی از زمین یا ملک صاحبش فرار می‌کند و یا گم می‌شود و به بزرگ راه وارد می‌شود و در آنجا به استفاده‌ کنندگان از بزرگ راه مثلاً ماشین‌های عابران خسارت وارد می‌سازد. صاحب آن هیچ گونه مسئولیتی نداشت[۱۳۱] اما این مصؤنیت قبل از شرایط ترافیک فعلی بود و ماده ۸ قانون حیوانات آن را منسوخ کرده است[۱۳۲].

بحث دوم: خسارت ناشی از عمل حیوان باشد

هر چند وجود و تحقق فعل زیان‌آور و غیر مشروع بودن ورود زیان برای تحقق مسئولیت مدنی ضروری است اما کافی نمی‌تواند باشد. فعل زیانبار باید به عامل خود استناد داشته باشد، منظور از استناد همان استناد عرفی است. بدین معنی که عرف خسارت وارده را مستند به فعل عامل خارجی معرفی ‌کند.
استناد عرفی داشتن خسارت جزء قواعد عمومی مسئولیت مدنی و در رابطه با دیگر اموال نیز اعمال می‌شود.
در ماده ۳۲۶ق.م.ا. در مورد استناد عرفی فعل به شخص ثالث بیان شده است «هر گاه کسی دیگری را بترساند و موجب فرار او گردد و آن شخص در حال فرار خود را از جای بلندی پرت کند یا درون چاهی بیفتد و بمیرد در صورتی که ترساننده موجب زوال اراده و اختیار و مانع تصمیم او گردد ترساننده ضامن است» در این ماده ترساننده فقط ایجاد رعب و وحشت نموده و عمل سقوط از بلندی یا در چاه افتادن را فرارکننده مرتکب شده است اما سقوط به ترساننده مستند شده است.
بنابراین فعل حیوان باید علت یا سبب خسارت باشد. در بسیاری از آرای صادره از دادگاه‌های آمریکا به این موضوع توجه شده است.
در یکی از این آراء ،دادگاه از مسئول شناختن مالک گاوی که کف چوبی اتاقی را شکسته و عابری در تاریکی به داخل حفره ایجاد شده سقوط کرده بود امتناع کرده است. چرا که خسارت را مستقیماً ناشی از محل حیوان تلقی نکرده بود و وجود واسطه بین حیوان و خسارت را مانع مسئولیت مالک دانست[۱۳۳].
در بعضی از آراء دادگاه‌های فرانسه هنگامی که واسطه از نظر عرف چندان قوی نیست که رابطه سببیت بین عمل حیوان و خسارات را قطع کند مالک حیوان مسئول شناخته شده است. مثلاً به موجب رأی شعبه مدنی دیوان کشور[۱۳۴] در ۳۰ نوامبر ۱۸۷۷ هنگامی که دو سگ دفعتاً در حال پارس کردن در کنار پسربچه‌ای ظاهر شده و پسربچه‌ از ترس گریخته و دچار حادثه می‌شود مالک سگها مسئول جبران خسارت معرفی شده است زیرا حادثه بر اثر ترس از سگ بوده که عرفاً واسطه‌ای قوی محسوب نمی‌شود.
هر چند ممکن است این واسطه مؤثر در مسئولیت شناخته نشود اما با کمی دقت می‌توان همین واسطه را رافع مسئولیت دانست زیرا خسارت مستقیم، ناشی از حیوان و همان ترس و ناراحتی ناشی از آن است که این خسارت را می‌توان خسارت ناشی از حیوان دانست. اما عواقب ناشی از ترس را نمی‌توان خسارت ناشی از حیوان محسوب دانست[۱۳۵]
ماده ۳۳۴ق.م.ا. مقرر داشته است: خسارت باید از ناحیه حیوان باشد. همانطور که قبلاً گفته شد معیار در این خصوص عرف است که تشخیص آن کار ظریف و دقیقی است. ماده ۳۳۵ق.م.ا. که مصداقی از خسارت ناشی از عمل حیوان نسبت به غیر مالک است و با موضوع بحث ارتباط کامل دارد مقرر داشته است «هرگاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا سگی را به سوی او برانگیزاند… و بر اثر این ارعاب بمیرد… دیه به عهده قاتل است».

گفتار سوم: مبنای مسئولیت مالک یا متصرف حیوان

ماده ۳۳۴ق.م. تصریح دارد : «مالک یا متصرف حیوان مسئول خساراتی نیست که از ناحیه آن حیوان وارد می‌شود مگر این که در حفظ حیوان تقصیر کرده باشد لیکن در هر حال اگر حیوان به واسطه عمل کسی منشأ ضرر گردد فاعل آن عمل مسئول خسارات وارده خواهد بود[۱۳۶]».
ماده ۳۵۷ق.م.ا؛«صاحب هر حیوان که خطر حمله و آسیب رساندن آن را می‌داند باید آن را حفظ نماید و اگر در اثر اهمال و سهل‌انگاری موجب تلف یا خسارت گردد صاحب حیوان عهده‌دار خسارت می‌باشد و اگر از حال حیوان که خطر حمله و زیان رساندن به دیگران در آن هست آگاه نباشد یا آن که آگاه باشد وی توانایی حفظ آن را نداشته باشد و در نگهداری ‌کوتاهی نکند عهده‌‌دار خساراتش نیست[۱۳۷]
ماده ۳۵۹ق.م.ا؛ «هرگاه با سهل‌انگاری و کوتاهی مالک، حیوان به حیوان دیگری حمله کند و آسیب برساند مالک آن عهده‌دار خسارت خواهد بود و هرگاه خسارتی بر حیوان حمله‌کننده و مهاجم وارد شود کسی عهده‌دار آن نمی‌باشد».
ماده ۳۶۰ق.م.ا؛ «هرگاه کسی با اذن وارد خانه کسی بشود و سگ خانه به او آسیب برساند صاحب خانه ضامن می‌باشد خواه آن سگ قبلاً در خانه بوده یا بعداً وارد شده باشد. خواه صاحب خانه بداند که آن حیوان به او را آسیب می‌رساند و خواه نداند.»
پس از ذکر مواد قانونی مربوط به مسئولیت ناشی از حیوان به بررسی مبنای مسئولیت مالک حیوان خواهیم پرداخت ماده ۳۳۴ق.م. مالک را مسئول خسارت ناشی از حیوان معرفی نکرده است مگر اینکه مالک در حفاظت و نگهداری حیوان مرتکب تقصیر شده باشد.
مرحوم سیدحسن امامی مسئولیت ناشی از حیوان را از اقسام ترک فعل دانسته‌اند که این نوع از مسئولیت از نظر تکلیف در حفاظت حیوان بر مالک تحمیل می‌شود نه منحصراً به سبب مالکیت[۱۳۸]. مثلاً کسی که دارای سگ درنده‌ای است باید درب خانه خود را همیشه ببندد تا آن سگ از خانه خارج نشود و یا سگ را با زنجیر ببندد که آزاد نباشد، و در صورتی که رعایت این امر را نکند و سگ لباس دیگری را پاره کند مالک آن مسئول خسارت وارده می‌باشد همچنین است کسی که حیوان را در تصرف دارد اگر چه مالک آن نباشد زیرا کسی که حیوانی را متصرف است ملزم به حفاظت او می‌باشد و هرگاه تقصیری در حفاظت آن بنماید مسئول خسارت وارده خواهد بود. مثلاً سواری با علم به اینکه حیوان از اماکن شلوغ و پر سر و صدا می‌ترسد حیوان را از اماکن مذکور عبور دهد و خسارتی از ناحیه حیوان به کسی وارد شود در این صورت متصرف حیوان دارای مسئولیت است.
برخی حیوانات در ایام خاص، حالت تهاجمی خاص پیدا می‌کند که در آن زمان مراقبت ویژه‌ای را می‌طلبد.[۱۳۹] در صورتی که مالک حیوان آن مراقبتهای خاص را اعمال نکند مسئول شناخته می‌شود. زیرا وی از حالات خاص حیوان در آن از ایام خاص آگاه بوده یا می‌بایست آگاه باشد، اگر از این حالات آگاه باشد و در نگهداری نیز تفریط نکند اما از ناحیه حیوان خسارت وارد شود مالک دیگر مسئول نیست[۱۴۰]. بنابراین هرگاه مالک وظیفه حفاظت از حیوان را ترک کرده به سبب ترک وظیفه مسئول خسارت ناشی از حیوان خواهد بود همچنین هرگاه ثابت شود مالک نگهداری از حیوان را به دیگری واگذار کرده مسئول نخواهد بود. بهترین ملاک و معیار برای تشخیص حفاظت از حیوان عرف است. مثلاً عرفاً در شهرها باید برای سگ قلاده بست هر چند که سگ حالت تهاجمی نداشته باشد اما در روستاها و مناطق عشایر نشین و برای دامدارهای که دائم در کوچ هستند بستن قلاده برای سگ عرفاً مرسوم و لازم نیست.
از ماده ۳۶۰ق.م.ا. استنباط شده است که این ماده متضمن تقصیر مفروض مالک است[۱۴۱] در توجیه حکم نیز چند راه حل ارائه شده است:

    1. چون به طور معمول صاحب سگ می‌تواند آن را مهار کند اگر خسارتی وارد شد او در حفاظت کوتاهی کرده است و قانونگذار بر مبنای غلبه و گسترش آن برای صاحب خانه فرض تقصیر کرده است.
    1. صاحب خانه تکلیف به مراقبت از کسی را دارد که با اذن او وارد منزل وی شده است و این تکلیف ناظر به نتیجه است و مواظبت و کوشش در مراقبت تنها کافی نیست. پس اگر خسارتی به مهمان وارد شد مالک مسئول است.
  1. مالک متعهد به حفاظت از سگی است که در خانه دارد تا به دیگری خسارت وارد نکند. بنابراین اگر سک به دیگری حمله کرد و زیان وارد کرد مالک به تکلیف خود عمل نکرده است مگر اینکه ثابت کند عامل خارجی و پیش‌بینی نشده و احتراز ناپذیر (قوه قاهره) به وجود آمده است و به او نسبت داده نمی‌شود. احتمال نخست را منطقی‌تر دانسته‌اند با این بیان[۱۴۲]که پیش‌بینی امکان حمله سگ به وارد نا آشنا نیز تأیید کند هر چند که صاحب خانه این نکته را نداند به بیان دیگر خطر حمله سگ خانگی به غریبه برای انسان متعارف ، قابل پیش‌بینی است و نادانی صاحب خانه در این امر اثری ندارد. در نتیجه هر جا سگ به تازه واردی حمله کند تقصیر مالک در احتراز از این خطر محتمل فرض می‌شود. در این فرض اماره تقصیر نباید اشتباه کرد و چنین پنداشت که اثبات بی‌تقصیری مالک او را از مسئولیت معاف می‌کند فرض تقصیر پایه حکم موضوعی در ماده ۳۶ق.م.ا. قرار گرفته و راه وصول به واقع نیست تا بتوان خلاف آن را ثابت کرد با وجود این چون هیچ کس را نمی‌توان مسئول قوای قاهر طبیعت دانست اثبات چنین سببی می‌تواند مبنای مسئولیت را از بین ببرد[۱۴۳].
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




۴ ـ قابلیت بیمه های مکمل .
۵ ـ قابلیت بخش خصوصی در ارائه سطوحی از خدمات سازمان .
۶ ـ تکنولوژی های نوین ارتباطی .
۷ ـ زیر ساخت های مناسب بهداشتی و درمانی در سطح کشور
۸ ـ نیرو های دانشی آموزش دیده در سطح کشور .
۲-۴۹ تحلیل عوامل محیطی (درونی )
ضرورت توجه بیشتر به :
۱ ـ رویکرد برنامه ای بودن امور و نظام بودجه ریزی در فرایند های تدوین ، تخصیص و کنترل.
۲ ـ ارتقای اثر بخشی مدیریت منابع انسانی و ایجاد ارتباط سیستمی .
۳ ـ حضور پویا و تأثیر گذارتر سازمان در زمینه ایجاد فرهنگ بیمه های اجتماعی و ارتباط با مخاطبان درونی و بیرونی
۴ ـ اصلاح نظام آمار و اطلاعات در ابعاد ساختاری ، تکنولوژیک و ارتباطی
۵ ـ بازبینی و اصلاح کارکرد نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری
۶ ـ کاهش پیچیدگی ، کارآمدی ،شفافیت و باز نگری در قوانین و مقررات ، بخشنامه ها ،دستورالعملها و آیین نامه ها .
۷ ـ اتخاذ روش هایی جهت ارتقای کارآمدی روش های وصول حق بیمه
۸ ـ ارتقای نظام مدیریتی سرمایه گذاری های سازمان و هدف گذاری متناسب با الزامات سازمانی .
۹ ـ بازبینی و توانمند سازی نظامی کارآمد و پویا در زمینه سطح بندی واحد های ارائه خدمات درمانی و بیمه ای
۱۰ ـ نظام مدیریت و راهبردی منابع بخش درمان و رفع نقصان در نظارت و کنترل برعرضه و تقاضای خدمات درمانی .
امکان و الزام بهره برداری بیشتر از :
۱ ـ ساز و کارها و منطق های مناسب بیمه ای
۲ ـ وجود ظرفیت مناسب جهت اعمال مدیریت بهینه ذخایر
۳ ـ وجود ساز و کارهای مناسب جهت بهره گیری از امکانات شبکه های درمانی و بهداشتی در سطح کشور .
۴ ـ قدرت چانه زنی در بازار سلامت و ظرفیت اجرای نظام ارجاع
۵ ـ سابقه تاریخی و تجربه انباشته جهت ارائه خدمات در حوزه بیمه های اجتماعی
۶ ـ گستردگی شبکه خدمات رسانی در سطح کشور
۷ ـ اختیارات وسیع در عرصه تصمیم گیری و سیاستگذاری
۸ ـ ساز و کارهای مختلف در زمینه های برنامه ریزی ، پژوهش ، توسعه ارتباطات و روابط بین الملل
۹ ـ پایداری منابع
۱۰ ـ وجود زیر ساخت های مناسب برای مکانیزه و پردازش اطلاعات بیمه ای .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۵۰ تعاریف اصطلاحات تامین اجتماعی
۱ ـ بیمه شده ، شخصی است که راساً مشمول مقررات تأمین اجتماعی بوده و با پرداخت مبالغی به عنوان حقوق بیمه حق استفاده از مزایای مقرر در این قانون را دارد .
۲ ـ خانواده بیمه شده شخص یا اشخاصی هستند که به تبع بیمه شده از مزایای این قانون استفاده می کنند .
۳ ـ کارگاه محلی است که بیمه شده به دستور کارفرما ، یا نماینده او در آنجا کار می کند .
۴ ـ کارفرما شخصی حقیقی یا حقوقی است که بیمه شده به دستور یا به حساب او کار می کند . کلیه کسانی که به عنوان مدیر یا مسئول عهده دار اداره کارگاه هستند نماینده کارفرما محسوب می شود و کارفرما مسئول انجام کلیه تعهداتی است که نمایندگان مزبور در قبال بیمه شده به عهده می گیرند .
۵ ـ مزد یا حقوق یا کارمزد در این قانون شامل هر گونه وجوه و مزایای نقدی یا غیر نقدی مستمر است که در مقابل کار به بیمه شده داده می شود .
۶ ـ حق بیمه عبارت از وجوهی است که به حکم این قانون و برای استفاده از مزایای آن به سازمان پرداخت می گردد .
۷ ـ بیماری ، وضع غیر عادی جسمی یا روحی است که انجام خدمات درمانی را ایجاب می کند یا موجب هر دو در آن واحد می گردد .
۸ ـ حادثه از لحاظ این قانون اتفاقی است پیش بینی نشده که تحت تأثیر عامل یا عوامل خارجی در اثر عمل یا اتفاق ناگهانی رخ می دهد و موجب صدماتی بر جسم و یا روان بیمه شده می گردد .
۹ ـ غرامت دستمزد به وجوهی اطلاق می شود که در ایام بارداری ، بیماری و عدم توانایی موقت اشتغال به کار و عدم دریافت مزد یا حقوق به حکم این قانون بجای مزد یا حقوق به بیمه شده پرداخت می شود .
۱۰ ـ وسایل کمک پزشکی ( پروتز و ارتز ) وسایلی هستند که به منظور اعاده سلامت یا برای جبران نقص جسمانی یا تقویت یکی از حواس به کار می رود .
۱۱ ـ کمک ازدواج مبلغی است که طبق شرایط خاصی برای جبران هزینه های ناشی از ازدواج به بیمه شده پرداخت می گردد .
۱۲ ـ از کار افتادگی کلی عبارتست از کاهش قدرت کار بیمه شده ، به نحوی که نتواند با اشتغال به کار سابق یا کار دیگری بیش از یک سوم از درآمد قبلی خود را به دست آورد .
۱۳ ـ از کار افتادگی جزئی عبارتست از کاهش قدرت کار بیمه شده ، به نحوی که با اشتغال به کار سابق یا کار دیگر فقط قسمتی از درآمد خود را بدست آورد .
۱۴ ـ بازنشستگی عبارتست از عدم اشتغال بیمه شده به کار سبب رسیدن به سن باز نشستگی مقرر در این قانون
۱۵ ـ مستمری عبارت از وجهی است که طبق شرایط مقرر در این قانون به منظور جبران قطع تمام یا قسمتی از در آمد به بیمه شده و در صورت فوت او برای تأمین معیشت بازماندگان وی به آنان پرداخت می شود .
۲-۵۱ تعهدات درمانی سازمان تأمین اجتماعی در قبال بیمه شدگان ، شامل موارد زیر است :
-ارائه تمامی خدمات کلینیکی ، پاراکلینیکی و بیمارستانی
-ارائه خدمات توانبخشی برای بیمه شدگان آسیب دیده
-تحویل وسایل کمک پزشکی برای اعاده سلامت ،جبران نقص جسمانی ویا تقویت حواس بیمه شده .
-خدمات درمانی سازمان تأمین اجتماعی از طریق دفتر چه های خدمات درمانی به بیمه شدگان تحت پوشش این سازمان و افراد تحت تکفل آنان ارائه می شود . بیمه شده و افراد خانواده وی ، با این دفتر چـه هامی توانند به مراکز درمانی و بیمارستانی اختصاصی سازمان تأمین اجتماعی و به طور رایگان از خدمات درمانی استفاده کنند .
-همچنین می توانندبه مراکز درمانی و بیمارستانی دولتی و یا به مراکز درمانی و بیمارستانی خصوصی طرف قرار داد و غیر طرف قرار داد این سازمان مراجعه کنند .
۲-۵۲ درمان مستقیم ـ درمان غیر مستقیم
درمان مستقیم و درمان غیر مستقیم دو شیوه ارائه خدمات درمانی به بیمه شدگان تأمین اجتماعی است . درمان مستقیم شیوه ای از درمان بیمه شدگان تأمین اجتماعی است که در آن بیمه شده ای که دارای دفترچه در مانی معتبر است به یکی از بیمارستانها و یا مراکز بهداشتی ـ درمانی متعلق به این سازمان مراجعه و خدمات درمانی و پزشکی مورد نیاز را به صورت رایگان دریافت می کنند .
درمان غیر مستقیم نیز شیوه ای است که در آن بیمه شده تأمین اجتماعی از خدمات در مانی بیمارستان ها و مراکز در مانی طرف قرار داد سازمان تأمین اجتماعی در بخش دولتی و خصوصی استفاده می کند . اگر بیمه شده به مراکز درمانی طرف قرار داد تأمین اجتماعی مراجعه کند ، تنها فرانشیز هزینه های در مانی را می پردازد .
۲-۵۳ مشمولین استفاده از حمایت های درمانی تأمین اجتماعی
-بیمه شدگان اختیارای و حرف و مشاغل آزاد
-بیمه شدگان اصلی شاغل در کارگا ههای مشمول قانون تأمین اجتماعی
-مستمری بگیران و مقرری بگیران بیمه بیکاری تحت پوشش تأمین اجتماعی
-همسر بیمه شده یا مستمری بگیر تأمین اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




نمودار ۴-۳: توزیع تأهل ۹۴
نمودار ۴-۴: توزیع تحصیلات ۹۵
نمودار ۴-۵: توزیع نوع استخدام ۹۶
نمودار ۴-۶: توزیع سابقه خدمت ۹۷
نمودار ۴-۷: تأثیر رگرسیونی متغیر اعتماد سازمانی بر انتقال دانش در بیمه آسیا ۹۹
نمودار ۴-۸: تأثیر رگرسیونی متغیر اعتماد سازمانی بر خلق دانش در بیمه آسیا ۱۰۱
نمودار ۴-۹: تأثیر رگرسیونی متغیر اعتماد سازمانی بر نوآوری سازمانی در بیمه آسیا ۱۰۳
نمودار ۴-۱۰: تأثیر رگرسیونی متغیر انتقال دانش بر خلق دانش در بیمه آسیا ۱۰۵
نمودار ۴-۱۱: تأثیر رگرسیونی متغیر انتقال دانش بر نوآوری سازمانی در بیمه آسیا ۱۰۶
نمودار ۴-۱۲: تأثیر رگرسیونی متغیر خلق دانش بر نوآوری سازمانی در بیمه آسیا ۱۰۸
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل ۱-۱: مدل مفهومی تحقیق برگرفته از مدل استاندارد آنا سانکوسکا (۲۰۱۳) ۱۰
شکل ۲-۱: ارزیابی دو طرفه از قابلیت اعتماد ۳۰
شکل ۲-۲: پیوستار اعتماد ۳۰
شکل ۲-۳: مدل راهنمای تعیین سطح اعتماد: ۳۲
شکل ۲-۴: ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر اعتماد ۳۵
شکل ۲-۵: روابط بین دانش شخصی و دانش سازمانی ۴۵
شکل ۲-۶: تبارشناسی نوآوری ۵۶
شکل ۲-۷: فرایند پنج مرحله ای فرایند نوآوری ۵۸
شکل ۲-۸: مدل چهار مرحله ای بیکروسونی ۵۹
شکل ۲-۹: مدل عمومی وارکینگ (۱۹۹۰) ۵۹
شکل ۲-۱۰: طبقه بندی انواع نوآوری در بخش خدمات ۶۶
شکل ۲-۱۱: عوامل انگیزاننده نوآوری ۶۸
فصل اول:
کلیات تحقیق

مقدمه

مفهوم اعتماد و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزاینده‌ای محور مطالعه سازمانها گردیده است. امروزه اهمیت اعتماد در سازمانها به خوبی آشکار گردیده است چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود اعتماد است. در عصری که روابط بین افراد و گروه ها سست‌تر شده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد که عمدتاً مبتنی بر استنتاج‌ها و تفاسیر در مورد انگیزه‌ها، شخصیت و باطن دیگران است، موضوع محوری سازمانها است که رشد وحیات آنها را تضمین می نماید. اهمیت آن به این دلیل است که مدیران به دنبال درک و شناخت چگونگی ایجاد همکاری موثر در سازمانها می‌باشند. اعتماد عامل کلیدی است زیرا همکاری را به وجود می‌آورد. وجود اعتماد منجر به شکل گیری ارتباطات سازنده در میان اعضای سازمان می شود ، باعث خلق دانش شده و انتقال دانش را در سازمان تسهیل می نماید. همچنین وجود اعتماد در بین افراد از یکسو و از سوی دیگر فراهم بودن شرایط و بستر برای انتقال دانش و خلق دانش در سازمان منتج به نوآوری کارکنان خواهد شد. با توجه به موارد مطرح شده می توان ادعا نمود که تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا شهر تهران می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته می شود. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان می گردد، سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه به اهداف اساسی تحقیق، سوالات و فرضیه های تحقیق، مدل تحقیق، جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق پرداخته شده و در انتها نیز ساختار تحقیق ذکر شده است.

بیان مسأله

اعتماد[۱] یکی از موضوعات مهم در روابط انسانی و زندگی سازمانی است (یلماز[۲]،۲۰۰۸) . به طور کلی اگرچه رعایت مقررات اداری و ساختاری سازمان وروابط اداری بسیار مهم است، اعتماد هم میان افراد سازمان امری مهم و قابل توجه است. اعتماداساس موفقیت در زندگی شخصی و روابط کاری می باشد و در واقع تمام روابط سازمانی بر مبنای اعتماد ایجاد می شود و نکته مهم این است که مدیریت و کارکنان باید به اهمیت اعتماد و چگونگی ایجاد ،ترویج و ارتقاء آن در سازمان توجه نمایند (فیتذ روی[۳]،۲۰۰۷).
همچنین دنیای متغیر امروز ایجاب می کند که سازمان ها برای بقاء و رشد به دنبال ابزارهای نوین باشند. یکی از ابزارهایی که می تواند سازمان ها را در تأمین این اهداف یاری دهد، مدیریت دانش است. مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمان ها کمک می کند اطلاعات و دانش مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت هایی مانند حل مشکلات، آموختن پویا و تصمیم گیری ضروری است (تسانگ هو[۴]، ۲۰۱۰). مدیریت دانش می تواند گستره ای از ویژگیهای عملکرد سازمانی را با قادر ساختن سازمان به «عملکرد هوشمندانه تر» بهبود بخشد(ویگ، ۱۹۹۹).
از دیگر سو در عصر حاضر سازمان ها به صورت فزایند های با محیط های پویا و در حال تغییر مواجه اند. بنابراین، به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. به بیان دیگر، با توجه به سرعت شتابنده تغییرات و تحولات علمی، تکنولوژیک، اجتماعی، فرهنگی و … در عصر حاضر، سازمان هایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات ودگرگونی ها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند. با وجود این، مشاهدات و مطالعات نشان می دهد که بسیاری از سازمان ها نه تنها نوآور و خلاق نیستند بلکه حتی در هماهنگی با تحولات و پیشرفت ها و تغییرات عصر حاضر نیز ناتوان مانده و اغلب با شیوه‌های ناکارآمد سنتی اداره می شوند(آقاداود و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۰).
از سویی در متون مدیریت راهبردی، نوآوری را به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می بینند. سازمان ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت های جدیدی که به آن ها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند موفق تر خواهند بود(مانتس و همکاران[۵] ، ۲۰۰۴: ۲۰۹). نوآوری عمری به درازای عمر بشر دارد، زیرا بشر همواره به دنبال یافتن راه‌های جدید برای انجام کارهای خود بوده است. بدون نوآوری ، دنیایی که در آن زندگی می کنیم چهره ای کاملاً متفاوت خواهد داشت. امروزه با توجه به شرایط رقابتی، سازمان ها در معرض تحول و دگرگونی بوده و موفقیت نهایی و حتی گاهی بقای سازمان ها به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و زمینه های اجرای آن و به کارگیری افکار و ایده های نو بستگی دارد. برای سازمانی که در محیط متغیر و بدون قطعیت به رقابت می پردازد، نوآوری (ایجاد، انتقال، واکنش و تغییر ایده ها) برای رشد، موفقیت و بقای سازمان عامل حیاتی به شمار می رود (ملاحسینی و برخوردار، ۱۳۸۶: ۸۰). کنتر در تعریف خود از نوآوری برفرآیند آن تأکید کرده و نوآوری را فرایند گردآوری هر نوع ایده جدید و مفید برای حل مسأله می خواند و معتقد است که نوآوری شامل شکل گرفتن ایده، پذیرش و اجرای ایده های جدید در فرایند، محصولات و خدمات است (کنتر[۶]، ۲۰۰۷: ۲۲).
اساسی ترین مشخصه سازمان های هوشمند قرن بیست و یکم، تاکید بر دانش و اطلاعات است. دانش ابزار قدرتمندی است که می تواند تغییرات را در جهان به وجود آورد و نوآوری را ممکن سازد از طرفی امروزه در جوامع مختلف و به تبع آن در سازمان افراد از عدم اعتماد به همکاران و مسئولان دولتی رنج می برند و همین عدم اعتماد، موجب کاهش تشریک مساعی کارکنان و مسئولان و همچنین انصراف آن ها از مشارکت با زیر دستان و نتیجه آن بی تفاوتی و بی انگیزشی افراد و کارکنان برای انتقال دانش می شود(قهرمانی، ۱۳۹۳). همچنین اعتماد برای تسهیم دانش مهم است. اعتماد می تواند هم به سمت مدیران و هم به سمت همکاران هدایت شود و پیش نیاز تبادل در تسهیم دانش است. دریافت کننده دانش می بایستی بتواند به دقیق بودن اطلاعات اعتماد داشته باشد و فرستنده دانش نیز می بایستی مطمئن باشد که اطلاعات او به طور مناسب مورداستفاده قرار گیرد. هم اعتماد و هم تلافی برای شبکه های اجتماعی مشخص که در تسهیم دانش بسیار مهم هستند، ضروری است. یک محیط با اعتماد می بایستی هدایتگر انتقال دانش باشد، چون بدون آن یک سازمان مجبور است مجموعه قوانینی را برای حکومت بر هر تعامل ایجاد نماید. این بوروکراسی در حال رشد، زمان را کند می سازد و احتمال مشارکت کارکنان در تعاملات را کاهش می دهد. حتی شبکه های تسهیم دانش بین فردی نیز به اقتضای اعتماد فردی متکی هستند(رهنورد و صدر، ۱۳۸۸).
بنابراین با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و نیز اهمیت این عوامل (اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی) در سازمان ها، جهت بهبود وضعیت نوآوری و کشف فرصت ها، بهبود وضعیت مدیریت دانش(انتقال و خلق دانش) و اعتمادسازمانی و در نهایت ارتقاء همه جانبه عملکرد، بهره وری و ارائه خدمات بهتر در بیمه آسیا، به نوعی می توان ادعا نمود که دغدغه محقق در تحقیق حاضر نیز بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا شهر تهران می باشد، بنابراین مساله اصلی تحقیق این است که:
وضعیت بیمه آسیا از نظر اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی چگونه بوده و فواید، مزایا و نتایجی که با تمرکز بر رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی برای بیمه آسیا حاصل می شود چیست؟

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

تأثیر اعتماد سازمانی در بهبود و رشد کارایی و اثربخشی سازمانی، در سازمان های با شبکه های دیوان سالارانه و مبتنی بر دانش، و نیز ایجاد همکاری میان فردی درون سازمانی بسیار اهمیت دارد (تیلر[۷]، ۲۰۰۳: ۵۵۸). اعتماد، اثربخشی ارتباطات سازمانی، همکاری و تعاون سازمانی را افزایش می دهد. علاوه بر این، اعتماد از عوامل مهم و مؤثر بر اثربخشی رهبری، رضایت کارکنان، تعهد و عملکرد سازمانی است. در سازمان ها و شرکت هایی که ممکن است تعارض ها و ناسازگاری های کارگری و کوچک سازی، موجب کاهش اعتماد در بین روابط کارکنان و مدیران گردند، اعتماد درون سازمانی، بسیار اهمیت دارد(دیرکس و فرین[۸]، ۲۰۱۱). پیش بینی می شود که با افزایش اعتماد در سازمان و تأثیر آن بر تولید دانش، بتوان مفاهیم و ملزومات نظری و عملی شکلگیری دانش سازمانی مؤثر را ایجاد کرد. درک جامع و کامل از تأثیر انواع گوناگون اعتماد بر نوآوری، بسیار با ارزش و مفید است و مدیران سازمان ها باید با دقت بیشتری تأثیر انواع مختلف اعتماد سازمانی (لیاقت و شایستگی[۹]، خیر خواهی[۱۰] و اعتماد پذیری[۱۱]) را بر جنبه های مختلف نوآوری سازمانی مورد توجه قرار دهند. برای مثال، اگر شرکتی به توسعه نوآوری های رفتاری تمایل داشته باشد، خیرخواهی و اعتماد عمودی[۱۲] بین اشخاص، مهم است. در ضمن، انواع غیرشخصی اعتماد سازمانی می تواند با توسعه منابع انسانی و ساختارهای سازمانی تقویت گردد. بنابراین، ترکیبی از توسعه منابع انسانی و راهبرد ها، می تواند برای توسعه اعتماد غیرشخصی به منظور رشد نوآوری سازمانی استفاده گردد(الونن و همکاران، ۲۰۰۸: ۱۶۱).
با ورود به هزاره سوم بسیاری از سازمان‏ها و تامین کنندگان آنها با شرایط رقابتی سخت و تنگاتنگ هم در سطح بازارهای جهانی که به سرعت در حال تغییر است و هم در سطح داخل مرزهای سازمان، روبرو هستند. مشتریان امروزی تقاضاهای بیشتر و جزئی تر داشته و به دنبال محصولات و خدمات ارزان تر، با کیفیت بالاتر و زمان تحویل سریع تر می باشند (فریتچ و وولنبرر[۱۳]، ۲۰۰۶). در این شرایط مدیریت دانش به عنوان یک منبع مهم در زمینه ایجاد مزیت رقابتی شمرده می شود. در شرایط رقابتی کنونی، عوامل مؤثر بر موفقیت سازمان‏ها صرفاً مربوط به سرمایه، نیروی کار و مواد خام نمی باشند؛ بلکه وابسته به توانایی سازمان در تولید دانش میان همه اعضای سازمان می باشد (تسانگ هو[۱۴]، ۲۰۱۰). چرا که سازمان‏ها باید محیطی برای تسهیم، انتقال و تبادل دانش در میان اعضاء به وجود آورند و افراد را، در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان، آموزش دهند (نوناکا[۱۵]، ۱۹۹۵). بنابراین سازمان موفق سازمانی است که دائماَ دانش نوینی را خلق کرده ، آن را به طور گسترده در سراسر سازمان منتشر نموده و به سرعت چنین دانشی را در تولید محصولات جدید به کار بندد (شر پیتر و لی ویوید[۱۶]، ۲۰۰۴).
پیشرفت ها و تغییرات سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات، بالا رفتن سطح انتظارات جامعه، تقاضاهای جدید مشتریان، افزایش رقابت بین ارائه دهندگان خدمات و … همه و همه منجر به کاهش تقاضا برای خدمات سنتی وافزایش تقاضا برای خدمات جدید گردیده است؛ بنابراین نوآوری دارای اهمیت بسیاری است، اهمیت آن از جنبه فردی اینگونه است که عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است (جانسن و ون یپرن[۱۷]، ۲۰۰۴)، و از جنبه سازمانی عامل پیدایش سازمان؛ عامل تولیدات و خدمات ؛ عامل افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات؛ عامل افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت؛ عامل کاهش هزینه ها، ضایعات و اتلاف منابع؛ عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان؛ عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان؛ عامل ارتقای بهره وری سازمان؛ عامل موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان؛ عامل رشد و بالندگی سازمان؛ عامل تحریک و تشویق حس رقابت ؛ عامل کاهش بوروکراسی اداری؛کاهش پشت میزنشینی و مشوق عمل گرایی؛ عامل تحریک و مهیا کردن عوامل تولید است (آقاداود و همکاران، ۱۳۸۹).
همچنین در راستای اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر می توان اینگونه بیان نمود که اعتماد به سرپرستان نیز در ایجاد رفتارهای نوآورانه زیردستان بسیار مؤثر است. علاوه بر این، چادهری کشف کرد که احساسات و شناخت مبتنی بر اعتماد، تأثیر مثبتی بر اشتراک دانش دارند. در پژوهشی مشابه، لوین و کراس کشف کردند که خیرخواهی و شایستگی مبتنی بر اعتماد، میان علاقه وافر به دانش، و درک و دریافت آن دانش رابطه ایجاد می کند (لوین و کروس[۱۸]، ۲۰۰۴). همچنین زولانسکی و همکارانش بیان کرده اند که ارزش اعتماد درک شده به منبع، موجب کارایی در انتقال دانش درون سازمان می گردد. در نهایت، موراداین، رنزل و ماتزلر[۱۹] ، کشف کردند که اعتماد با اشتراک دانش درون و بین گروه ها، ارتباط مثبت و معناداری دارد (موراداین و همکاران، ۲۰۰۵).
در جهت اهمیت موضوع حاضر می توان اینگونه بیان نمود که امروزه با بررسی تاریخی روند بوجود آمدن شرکت ها و سازمان ها در دهه‌ های گذشته در می‌یابیم این شرکت ها و سازمان‌ها به علت عدم تطابق خود با روند تحولات اجتماعی و جهانی، همانند دایناسورهایی که تطبیق‌پذیری با محیط را از دست داده و محکوم به فنا شدند، دیگر کارایی لازم را در عرصه رقابت های اقتصادی ندارند. زیرا سازمان ها با ساختارهای سنتی توان و انعطاف لازم برای همسویی با تغییرات پیرامونی ناشی از جهانی شدن اقتصاد و پیچیدگی های ناشی از آن را ندارند و برای بقاء خود ناچارند تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تحولات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها، توجه و تمرکز بر اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی است.
انگیزه انتخاب موضوع حاضر را می توان اینگونه بیان نمود که محقق با جامعه آماری آشنایی داشته و از مسائل و مشکلات آن همچون مدیریت دانش و یادگیری ناکارآمد، عملکرد پایین سازمانی و عدم توجه به اعتماد و نوآوری سازمانی آگاهی دارد. همچنین با توجه به فضای رقابتی موجود حاکم در بین شرکت های بیمه ای محقق بر آن شد تا با انجام تحقیقی با محوریت اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی گامی کوچک در راستای ارتقاء همه جانبه بهره وری برداشته باشد. هر چند اهمیت و ضرورت اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی بر همگان آشکار است، اما در فوق به برخی از آنها اشاره گردید، با توجه به موارد مطرح شده می توان اینگونه بیان نمود که انجام تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا شهر تهران دارای اهمیت بوده و ضرورت دارد.

اهداف تحقیق

اهداف تحقیق به شرح زیر می باشند:
هدف اصلی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در راستای بهبود وضعیت نوآوری و کشف فرصت ها، بهبود وضعیت مدیریت دانش و اعتمادسازمانی و در نهایت ارتقاء همه جانبه بهره وری در بیمه آسیا، می باشد.
اهداف فرعی:
بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و انتقال دانش در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و خلق دانش در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین انتقال دانش و خلق دانش در بیمه آسیا.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




در این قسمت نیز معیارهای اعتبارسنجی مدل ساختاری در جدول ۷-۳ آورده شده است.
جدول ۸-۳: معیارهای اعتبارسنجی مدل ساختاری

نوع اعتبار

شاخص

تفسیر شاخص

منبع

اعتبار مدل

ضریب تعیین[۶۷](R2)

واریانس توضیحی یک متغیر درون‌زا را نسبت به واریانس کل آن توسط متغیرهای برون‌زا اندازه‌گیری می‌کند. برای این شاخص مقادیر بزرگ‌تر از ۶۷۰/. قوی، بزرگ‌تر از ۳۳۳/. متوسط و کمتر از ۱۹۰/. ضعیف تلقی می‌شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

چین(۱۹۸۸) و رینگل[۶۸](۲۰۰۴)

اعتبار مدل

ضرایب مسیر[۶۹]

ضرایب مسیر بین متغیرهای پنهان باید بر اساس علامت جبری، مقدار و معناداری، نوع رابطه بین دو متغیر را نشان می‌دهد. منفی بودن ضریب، رابطه عکس و مثبت بودن ضریب رابطه مستقیم بین دو متغیر را نشان می‌دهد.

چین (۱۹۹۸)

۱۱-۳- جمع بندی
این فصل به بررسی روش شناسی تحقیق پرداخته است و سعی شده که مراحل انجام کار به صورت کامل اما مختصر توضیح داده شود. این تحقیق در شرکت‌های فرش ماشینی با تعداد کارگر بیشتر از ۵۰ نفر انجام می‌شود. روش کلی تحقیق توصیفی همبستگی است. مدل مفهومی تحقیق به‌صورت انعکاسی می‌باشد. همچنین شاخص‌های برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری در این فصل مورد بحث قرار گرفت.
فصل چهارم : تحلیل داده ها و ارزیابی مدل کلی تحقیق
اهداف فصل:
آمار توصیفی تحقیق
شناسایی شاخص های اصلی ابعاد مختلف مدل و بررسی سوالات تحقیق
بررسی مفایت نمونه گیری و روایی سازه برای ابعاد مختلف مدل
ارزیابی کلی مدل تحقیق
تحلیل مسیر در مدل کلی تحقیق و ارزیابی کلی فرضیه های تحقیق
۴-مقدمه:
از آنجائی که بررسی و تجزیه و تحلیل همزمان و چند متغیره بجای بررسی دو متغیر (هر بار یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته) در نظر گرفته می­ شود، روش‌های خاص خود را نیاز دارد. در این پژوهش برای آزمون فرضیه‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری[۷۰] (SEM) استفاده شده است. یکی از مفاهیم جدید در مباحث معادلات ساختاری متغیرهای مکنون(پنهان)[۷۱] و متغیرهای آشکار[۷۲] هستند. منظور از متغیرهای پنهان(LVs)، متغیری است که به طور مستقیم قابل اندازه‌گیری نیست و به نوعی کیفی است. از طرفی با توجه به غیرقابل اندازه‌گیری بودن متغیرهای پنهان، برای رفع این مشکل در معادلات ساختاری متغیری با عنوان متغیر آشکار(MVs) یا شاخص‌هایی[۷۳] تعریف شد که قابل اندازه‌گیری هستند. متغیرهای مکنون به دو نوع برون زا[۷۴] و درون زا[۷۵] نیز تقسیم می‌شوند. مدل‌ها به دو دسته ساختاری (درونی([۷۶] و اندازه‌گیری (بیرونی)[۷۷] تقسیم می‌شوند. مدل‌های ساختاری یا درونی از روابط بین متغیرهای مکنون یا پنهان تشکیل می‌شوند. برای هر یک از متغیرهای پنهان در مدل ساختاری باید یک مدل بیرونی تعریف شود. این مدل‌ها در واقع از روابط بین متغیر مکنون و شاخص‌های اندازه‌گیری آن یعنی متغیرهای آشکار تشکیل می‌شود. در این تحقیق از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
۱-۴- آمار توصیفی
۱-۱-۴- آمار توصیفی خبرگان اول:
این جامعه شامل ۱۰ نفر بود که برای بررسی، جرح و تعدیل و اصلاح مدل پیشنهادی و شاخص‌های مختلف هر بعد در پرسشنامه پرداخته‌اند. این افراد مسئولیت بررسی روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق را بر عهده داشته‌اند. در این مرحله، ۳ بار روش دلفی تکرار شد. مشخصات این افراد به صورت زیر می‌باشد.
جدول ۱-۴: آمار توصیفی خبرگان اول

اساتید دانشگاهی

خبرگان صنعت فرش ماشینی

۴ نفر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]