در این بیگانگی با خیال معشوق است که عاشق لحظه‌های فراق را سپری می‌کند و منتظر وصال معشوق است، و حاضر نیست لحظه‌ای از وصال یار را با عمر ابدی معاوضه کند.
برای موارد دیگر رجوع کنید به (۵/۵۲، ۵/۶۷، ۳-۲-۱/۷۲، ۱/۱۷۶، ۲/۲۰۴، ۱/۱۳۹، ۳/۳۳۵، ۱/۸۳، ۵-۱/۸۱، ۲/۲۴۷، ۳/۲۲۹، ۴/۲۱۱، ۲/۲۰۴، ۱/۱۳۹، ۳/۱۹۴، ۳/۱۸۰، ۴/۳۴۱، ۱/۳۱۹، ۱/۲۹۴، ۴/۳۸۴، ۲-۱/۲۶۲، ۱/۲۵۴، ۷/۲۵۳، ۳/۳۹۱، ۹/۳۸۳، ۶/۳۷۹، ۴/۳۷۲، ۱/۳۶۴، ۱/۳۵۲، ۵/۵۲، ۵/۶۷، ۳-۲-۱/۷۲، ۱/۱۷۶، ۲/۲۰۴، ۱/۱۳۹، ۳/۳۳۵، ۱/۸۳، ۵-۱/۸۱، ۲/۲۴۷، ۳/۲۲۹، ۴/۲۱۱، ۲/۲۰۴، ۱/۱۳۹، ۳/۱۹۴، ۳/۱۸۰، ۴/۳۴۱، ۱/۳۱۹، ۱/۲۹۴، ۴/۳۸۴، ۲-۱/۲۶۲، ۱/۲۵۴، ۷/۲۵۳، ۳/۳۹۱، ۹/۳۸۳، ۶/۳۷۹، ۴/۳۷۲، ۱/۳۶۴، ۱/۳۵۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۲-۳. عاشق بیاختیار و مطیع است
عاشق همیشه مطیع معشوق بوده است به تعبیر دیگر عاشق همیشه نیازمند به معشوق است و مطیع، معشوق همه ناز است و عاشق همه نیاز. گاهی به زیبایی در اشعار وحشی دیده می‌شود که عاشق از خود هیچ اختیاری ندارد و گوش به فرمان معشوق است و تا جایی مطیع است که اگر معشوق به او فرمان دوری و هجران دهد با زهم در جواب معشوق چون غلامی حلقه به گوش است و فرمان او را اطاعت می‌کندوخود را در برابر معشوق فروتن و مطاع می‌بیندو معشوق را مُختار می‌داند که اگر قصد انتقام دارد از او بگیرد:

توام سررشته داری، گر پرم سوزی تو معذورم

که در دست اختیاری نیست، صبر بند فرسا را
(دیوان : ۱۳)

روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید

تا تو گفتی دور شو زین در کسم ندید
(دیوان : ۶۶)

در بیت بالا به نظر می‌رسد که عاشق روزهای زیادی را در فراق و دوری از معشوق به سر برده است وتنها دلیل این جدایی مطیع بودن اوست که از وقتی معشوق او را به رفتن امر کرده او هم علی‌رغم میل باطنی سر در کوی هجران و جدایی نهاده است.

هر خون که تو دادی چو می‌ناب کشیدیم

زهر تو به سد رغبت جلاب کشیدیم
( دیوان :۸۱)

در ترکیب بند مسدس وحشی دیده می‌شود که گاهی معشوق بی اختیار و مطیع است و حتی در مقابل جور و جفاهای معشوق و در واقع در برابر هر امر و دستوری از معشوق مطیع و گوش به فرمان است.

سبزه‌ی دامن نسرین ترا بنده شوم
چین بر ابرو زدن و کین ترا بنده شوم
حرف نا گفتن و تمکین ترا بنده شوم

ابتدای خط مشکین ترا بنده شوم
گره ابروی پر چین ترا بنده شوم
طرز محبوبی و آیین ترا بنده شوم
( دیوان :۲۱۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...