اورلینگز _ بونتکویی[۱۷۳] (۲۰۱۰)، رابطه بین سازمان شخصیت و مدل شناختی یانگ از اختلال شخصیت را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۱۱۷ نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد کاهش تعداد طرحواره های ناسازگار اولیه از دیدگاه یانگ با کاهش اختلال شخصیت به لحاظ نظری معنادار بود. نتایج پژوهش از این فرضیه حمایت می‌کنند که طرحواره های ناسازگار اولیه ی متفاوت با سطحی از سازمان شخصیت در پیش‌بینی این تئوری ارتباط دارد.

تیم (۲۰۱۰)، شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه، چشم انداز مدل پنج عاملی را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۱۴۷ بیمار سرپایی بزرگسال در این پژوهش شرکت کردند. تجزیه و تحلیل همبستگی نشان داد که همپوشی قابل توجهی بین طرحواره های ناسازگاز اولیه و صفات شخصیت (مدل پنج عاملی) به خصوص، روان رنجورخویی وجود دارد. طرحواره های ناسازگار اولیه، نشانگان افسردگی را فراتر از مدل پنج عاملی پیش‌بینی می‌کنند.

هالورسن و همکاران (۲۰۰۹)، طرحواره های ناسازگار اولیه، خلق و خو و صفات شخصیت را در افراد افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی دارند مورد مطالعه قرار دادند. ۱۴۰ بیمار افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی داشتند در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که طرحواره ها، خلق و خو و شخصیت افراد افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی داشتند به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از افرادی است که هیچگاه افسردگی را تجربه نکرده اند. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد دامنه های بریدگی، عملکرد مختل، خود ابراز محدود شده و محدودیت های مختل به عنوان پیش‌بینی قابل ملاحظه ای از شدت افسردگی به دست آمده است.

ساوا (۲۰۰۹)، طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای غیرمنطقی و رابطه آن ها با مدل پنج عاملی شخصیت مورد مطالعه قرار دادند. تعداد۱۵۴ دانشجوی مقطع کارشناسی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج حاکی از آن بود که ثبات عاطفی و سازگاری رابطه منفی با طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی دارند. در حالی که ثبات عاطفی رابطه منفی با اغلب طرحواره ها و باورهای غیرمنطقی دارند، سازگاری رابطه معکوسی با طرحواره های درگیر در برون آسیب شناسی روانی مانند بی اعتمادی، رهاشدگی، استحقاق و تسلط دارد.

صفاری و همکاران (۱۳۹۳)، شادکامی، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان را مورد بررسی قرار داند. تعداد ۱۸۰ نفر از دانشجویان گروه علوم پزشکی تهران در این پژوهش شرکت نمودند. نتایج نشان داد عواملی همچون تأهل، سن، مقطع، رشته تحصیلی و همچنین شاخص پیشرفت تحصیلی دارای ارتباط معنادار با شادکامی دارند. عواملی همچون سن، مقطع و معدل تحصیلی با خودکارآمدی در ارتباط بودند. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین سه متغیر اصلی مطالعه یعنی شادکامی، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی یافت شد.

بهادری خسروشاهی، هاشمی نصرت آباد و ماشینچی عباسی (۱۳۹۱)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی و هوش هیجانی با شادکامی در دانشجویان را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۲۰۰ نفر (۱۰۰دختر و ۱۰۰پسر) انتخاب شدند. نتایج نشان داد شادکامی با ویژگی‌های شخصیتی برونگرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و وظیفه شناسی رابطه مثبت و معنادار و با ویژگی شخصیتی روان رنجور رابطه منفی معنادار دارد. همچنین، بین شادکامی با هوش هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی قادرند تغییرات متغیر ملاک (شادکامی) را به طور معناداری در دانشجویان پیش‌بینی کنند.

منتظری، یداللهی باستانی و حسینی (۱۳۹۱)، رابطه پنج عامل شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه را بررسی کردند. تعداد ۱۰۰ نفر دانشجوی دانشگاه اصفهان در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که بین صفت روان رنجورخویی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه مثبت و بین صفات برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی وجود دارد. در مجموع یافته ها نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت به خصوص روان رنجورخویی همپوشی وجود دارد.

تقربی، شریفی و سوکی (۱۳۹۱)، بهزیستی ذهنی در دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی کاشان را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه ۱۶۱ نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شرکت کردند. نتایج نشان داد بین میزان علاقه به رشته تحصیلی و بهزیستی ذهنی رابطه وجود دارد. رگرسیون گام به گام نشان داد ۱/۴۴% از واریانس مشاهده شده در بهزیستی ذهنی توسط سه متغیر بیماری، میزان علاقه به رشته تحصیلی و شماره ترم تبیین می شود.

تقی لو، صالحی و شکری (۱۳۹۰)، مدل یابی معادلات ساختاری در تبیین رابطه بین صفات شخصیت، حل مسئله اجتماعی و بهزیستی ذهنی را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۵۲۸ نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد استان تهران در این پژوهش شرکت کردند. تحلیل داده ها با بهره گرفتن از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون گرایی، روان رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیرانطباقی در کل ۴۷ درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می‌کند. از سویی دیگر، نتایج نشان داد برونگرایی به صورت مثبت و روان رنجورخویی و حل مسئله غیرانطباقی به صورت منفی ، بهزیستی ذهنی را پیش‌بینی می‌کند. بر اساس نتایج پژوهش، متغیرهای برون گرایی، روان رنجورخویی و حل مسئله غیرانطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.

سروقد، رضایی و فدایی دولت (۱۳۹۰)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی با راهبردهای مقابله ای و بهزیستی ذهنی معلمان را مورد مطالعه قرار دادند. تعداد ۲۲۰ نفر(۱۱۵ مرد، ۱۰۵ زن) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگی‌های شخصیتی با راهبرد مقابله مسئله مدار و هیجان مدار رابطه معنادار وجود دارد. بین ویژگی‌های شخصیتی با بهزیستی ذهنی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی روان رنجورخویی پیش‌بینی کننده قوی برای بهزیستی ذهنی می‌باشد. ویژگی برون گرایی پیش‌بینی کننده راهبرد مقابله ای مسئله مدار و ویژگی روان رنجورخویی پیش‌بینی کننده قوی برای رهبرد راهبرد مقابله ای هیجان مدار می‌باشد.

دستجردی، فرزاد و کدیور (۱۳۹۰)، نقش پنج عامل بزرگ شخصیت را در پیش‌بینی بهزیستی روان شناختی مورد مطالعه قرار دادند. تعداد ۴۳۶ نفر (۲۳۲ دختر و ۲۰۴ پسر) در این مطالعه شرکت کردند نتایج پژوهش نشان داد که صفت سازگاری، مؤلفه روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود را پیش‌بینی نمود. صفت وظیفه شناسی، مؤلفه استقلال را پیش‌بینی می‌کند. صفت پذیرش، مؤلفه های تسلط محیطی، استقلال، روابط مثبت با دیگران، رشد فردی و هدف مندی در زندگی و پذیرش خود را پیش‌بینی نمود. ضرایب بتا نشان دهنده قدرت پیش‌بینی هر شش مؤلفه بهزیستی توسط برونگرایی بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...