• دریافت گزارشهای عملکردی و انطباق با اهداف آرمانی و استراتژیک و اتخاذ تصمیم برای تنظیم برنامه های بعدی( اردکانی، )

    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۷) اهداف بودجه ریزی عملیاتی:
هدف نهایی بودجه عملیاتی اصلاح مدیریت بخش عمومی از طریق کمک به اتخاذ تصمیمات عقلایی و صحیح درباره تخصیص و تعهد منابع دولت بر اساس پیامدهای قابل سنجش می باشد که عملکرد دستگاه ها را در طول زمان منعکس نماید.
بودجه عملیاتی اهداف زیر را دنبال می کند:

  • ارائه مبنای صحیح برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع
  • تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار که از یک تخصیص بودجه خاص قابل حصول است.
  • تمرکز فرایند تصمیم گیری روی مهمترین مسائل و چالشهایی که دستگاه با آن مواجه است.
  • ارائه بهترین ابزارهای ممکن براساس نتایج (نه بر اساس داده ها و ستانده ها) برای اطمینان دادن به جامعه که منابع کشور در جهت برآوردن احتیاجات ضروری جامعه صرف می شوند.
  • ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد برنامه
  • ارائه مبنایی برای پاسخگویی بیشتر در قبال استفاده از منابع کشور
  • شفاف سازی بودجه
  • ایجاد یک فرایند منطقی برای تصمیم گیری در خصوص بودجه که بطور مستقیم با فرایند برنامه ریزی،اجرا و کنترل ،ارزیابی و گزارش عملکرد در ارتباط می باشد.
  • بهبود چگونگی طرح و تنظیم برنامه
  • ارائه مشوقهایی برای مدیریت عملکرد بر مبنای بهبود مستمر
  • تسهیل و بهبود تجدید نظر بودجه در کلیه مراحل اجرایی و مخصوصاًدر مرحله قانونگذاری(همایش ،۱۳۸۹، ۲۰۰-۱۹۹)

۲-۲-۸) ویژگیهای بودجه ریزی عملیاتی :

  • چارچوب زمانی برای انجام بودجه عملیاتی باید واقع گرایانه باشد .
  • برنامه های راهبردی می بایست با معنی ، با تفکر و براساس نیازها و برمبنای داده ها و اطلاعات به منظور تهیه بودجه عملیاتی باشد
  • شکل بودجه عملیاتی باید ساده و قابل فهم باشد تا اجرای آن بهتر و ساده تر صورت گیرد
  • قوه مجریه و مققنه نیازمند فهم هدف و روابط حاکم بر بودجه عملیاتی هستند ، بطوریکه تعهدات اجرای بودجه عملیاتی نمایان شود .
  • نتایج حاصل از آن اغلب خارج از کنترل است .

(حسن الماسی،۱۳۸۷، ۱۷۰)

  • تحلیل هزینه ها و هزینه یابی محصول در نظام بودجه ریزی عملیاتی :

هزینه یابی محصول فرآیندی است که به وسیله آن هزینه نهادها مانند حقوق و دستمزد و سایر موارد اینگونه به محصولات تعلق می گیرد .در این فرایند هزینه های کل هر دستگاه اجرایی برای تولید محصولات آن به نحوی اختصاص می یابد که پاسخگوی هزینه واقعی تولید هر محصول باشد .

  • هزینه یابی بر مبنای فعالیت :

یک روش پیشرفته برای محاسبه قیمت تمام شده واقعی محصول از طریق تخصیص هزینه های سربار به واحد محصول براساس سهم هر یک از فعالیتها در فرایند تولید آن می باشد .

  • مدیریت بر مبنای فعالیت :

عبارت است از مدیریت فعالیتها به نحوی که بطور مستمر کارآیی آنها به بهبود بخشد .به عبارت دیگر خروجیهایی با هزینه های پایین تولید کند ، کیفیت فعالیت و اثربخشی فعالیت را افزایش دهد .
۲-۲-۹) اصول و مفاهیم هزینه یابی محصول :
هزینه یابی محصول به شیوه متداول حسابداری قیمت تمام شده که ار حسابداری صنعتی اتخاذ شده است به عصر انقلاب صنعتی باز می گردد ، که اصلی ترین عنصر تولید عبارت از نیروی کار مستقیم بود .
در سیستم های صنعتی هزینه سربار ابتدا از واحدهای خدماتی به واحدهای تولیدی تخصیص می یافت و سپس براساس یک نرخ سربار یکسان به محصولات سرشکن می شد .در قرن ۱۹ نسبت هزینه های سربار (غیر مستقیم ) به هزینه های مستقیم ۲۰ به ۸۰ بود اما در قرن ۲۱ که رقابت در بازار کالا و خدمات شدت گرفت و موضوع کیفیت و رضایت مشتری محوریت یافت (نجار صراف ،حسن آبادی،۱۳۸۴، ۷۲)
واحدهای خدماتی ، پشتیبانی و تحقیقاتی زیادی از قبیل واحدهای کنترل کیفیت ، خدمات پس از فروش تعمیر و نگهداری و غیره حول واحدهای تولیدی شکل گرفتند و بدلیل پیشرفت تکنولوژی سهم نیروی کار مستقیم در تولید نیز کاهش یافت بطوریکه نسبت هزینه های سربار به مستقیم ۸۰ به ۲۰ اعلام شد .(همان)
در چنین شرایطی که هزینه های سربار سهم زیادی را نسبت به هزینه های مستقیم به خود اختصاص می داد سرشکن کردن سربار بر محصولات با نرخ یکسان به ویژه در هنگام تنوع محصولات زیاد ، قیمت تمام شده واقعی را نشان نمی دهد .قیمت تمام شده نادرست نیز موجب اتخاذ تصمیم های نادرست مدیریت می شود این شرایط باعث شد تا میان حسابداران از یک سو و مدیران و مهندسان از سوی دیگر اختلاف نظر حاصل شود .حسابداران عامل افزایش یا کاهش قیمت تمام شده محصولات را مواد هزینه می دانستند اما مدیران و مهندسان ، عامل افزایش یا کاهش قیمت تمام شده محصول را فرایند قلمداد می کردند .
در سال ۱۹۸۸ کاپلان و کوپر که خود از حسابداران خبره و متخصص بوده اند و در حوزه مدیریت نیز فعالیت داشتند کتابی را منتشر کردند با نام « حلقه مفقوده». آنها بیان کردند آنچه که باعث هزینه می شود فعالیت است نه محصول یا خدمت نهایی .یعنی اینکه اگر چینش کارها یا همان فرایند انجام کار تغییر کند هزینه ها نیز تغییر می یابد .لذا برای تعیین قیمت تمام شده خروجی یک فرایند باید مجموع هزینه های فعالیتهای دخیل در فرایند را محاسبه کرد و هزینه های سربار را به تفکیک فعالیتها و با نرخ جذبهای متفاوت به آنها تخصیص داد .بدین صورت رویکرد جدیدی به حوزه حسابداری مدیریت و هزینه اضافه گردید تحت عنوان هزینه یابی بر مبنای فعالیت .
این شیوه هزینه یابی از بخش صنعت و تولید به بخش خدمات و نیز خدمات بخش دولتی نیز کشیده شد و اکنون در اغلب کشورها برای محاسبه قیمت تمام شده خدمات دولتی از این شیوه استفاده می شود .تأکید بر خروجی ها و پیامدها نیاز به شناسایی ورودیها را مرتفع نمی سازد .یک ساختار برنامه ای هنگامی اجرایی خواهد بود که سازوکارهای مناسب برای هزینه یابی کامل برنامه ها وجود داشته باشد .بدین ترتیب می توان خروجی های برنامه ها را به هزینه های بودجه ای آنها و سپس به پیامدهای نهایی آنها مرتبط ساخت تا بتوان عملکرد برنامه ها را مورد ارزیابی قرار داد .
در روش بودجه ریزی عملیاتی باید عملیات داخل برنامه ها و فعالیتها به نوعی مشخص باشد که به آسانی بتوان واحدی برای سنجش عملیات داخل فعالیت بدست آرود و سپس با بهره گرفتن از فنون مذکور هزینه واحد مورد بحث را محاسبه کرده ، میزان واحدها را در سال بودجه پیش بینی و بدین ترتیب بودجه فعالیت خاصی را برآورد نمود. (الماسی،۱۳۸۷، ۱۷۱)
در چارچوب بودجه عملیاتی هر مدیر دولتی در هر سطحی باید اطلاعات دقیق و به هنگام ی در خصوص هزینه و عملکرهای سازمان تحت امر خود داشته باشد تا بتواند منابع تحت کنترل خود را به کار آمدترین شیوه اداره کند. البته بودجه ریزی عملیاتی، نظام پاداش و تنبیه مبتنی بر سطح عملکرد محسوب نمی شود ، بلکه رویکردی به تصمیم گیری مبتنی بر شواهد است. ( پناهی، ،۱۳۸۹، ۶۵)
مزیت اصلی مورد نظر تغییر کانون توجه و بحث از سطح ورودی های برنامه به سمت نتایج است.اگر سطح کنونی نتایح قابل فبول نباشد دلایل ضعف عملکرد باید بررسی شوند و اگر راهبردهای کنونی اثر بخش نباشد ممکن است تغییر برنامه ضروری باشد. در عمل نه بودجه ریزی عملیاتی و نه سایر شیوه های بودجه ریزی را نمی توان بطور کامل جایگزین فرایند بودجه ریزی موجود کرد، ولی این شیوه با تغییر پرسشهایی که در این فرایند مطرح می شود می تواند به تغییر حوزه های مورد تاکید بحثهای بودجه ای و فعالیت های نظارتی کمک کند.بودجه ریزی در اصل تخصیص منابع است و به طور ذاتی مستلزم تعیین اولویت هاست .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...