چهارم اینکه مذهب و معنویت در دوران جوانی و زندگی دانشجویی لذات پایدار معنوی ایجاد می کند که از مهمترین سرمایه دانشجو[۵۱] در آینده شغلی و زندگی فردی است پنجم اینکه معنویت باعث می شود انسان خودش را به دست آورد . بسیاری از مشکلات انسان امروزی و خسته شدن از برخی کارها به خاطر این است که نمی داند برای چه کسی کار می کند البته می گوید برای خودم ولی این خود را نمی داند کیست. چون گاهی مواقع ناخودآگاه می رسند و می فهمند که این خودی که برایش کار می کند خود نبوده بیگانه بوده
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ششم اینکه مذهب و معنویت جوان ، در زندگی سرانجامش نقش مهمی دارد یعنی اگر کسی در سن جوانی نتواند معنویتی اندوخته کند و خاطره و تجربه ای معنوی در ذهن و وجود خودش بارور سازد این نقص در گذشتن از موانع زندگی جوانی و دانشجویی برایش مشکلات فراوانی ایجاد می کند ( احمدیان،۱۳۸۲ ) .
هویت فرهنگی :
هویت فرهنگی همانند فرهنگ ارجمند و در خود تامل است زیرا پیوند میان نسل جوان زندگی ، آداب و رسوم ، هنر و سایر تعلقات از طریق معرفت و شناخت آنها برقرار می شود در جهان معاصر هویت فرهنگی در مقایسه با ابعاد دیگر فرهنگی اهمیت فزاینده ای یافته است .
نظریه ی هانتینگتون[۵۲] از این جهت قابل تامل است که در عصر حاضر به دلیل تحولات روز افزونی که در شئون و ارکان بنیانهای اجتماعی به وجود آمده است اعتماد اطمینان آحاد مردم به آنها متزلزل شده، ولی فرهنگ به لحاظ عناصر و جنبه های نسبتا پایدار خویش ، به مراتب بیش از سایر عوامل اعتماد مردم را بر می انگیزد تا از طریق ارتباط با فرهنگ و شکل دادن به هویت فرهنگی خویش ، نوعی احساس امنیت و پایداری در زندگی برای خود حاصل کنند .
هویت فرهنگی ، به مفهوم برخورداری از وجوه مشترک فرهنگی ، همکاری و وحدت را تسهیل می کند و تفاوتهای فرهنگی به اختلاف و تفرقه دامن می زند (شرفی ،۱۳۸۰)
فرهنگ و هویت به عنوان دو مقوله مهم از جمله دلمشغولی های ذهنی طیف وسیعی از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی است که در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از ادبیات سیاسی و زیر مجموعه های مرتبط با آن را به خود معطوف داشته است . فرهنگ به مجموعه عناصر معنوی در جهان بینی تا نظام ارزش های اخلاقی ، آداب و رسوم و گرایش های سیاسی و ملی و علایق زیبایی شناسانه است که رفتار فرد، گروه های اجتماعی را نسبت به جامعه ، طبیعت و دیگر پدیده ها تعیین می کند رفتار روایستار انسانها در برابر دولت و در رابطه با دین ، بوم زیستی ، مقررات راهنمایی و رانندگی ، ازدواج ، نظافت و فعالیت اقتصادی تابع فرهنگ آنها نسبت به هر یک از پدیده ها است . ( مقصودی ،۱۳۷۹)مولفه های هویت فرهنگی را می توان ا شامل یک سری عوامل فرهنگی مشترک مثل ادبیات مشترک ، گذشته تاریخی مشترک ، احساس مشترک در شادیها و غم ها ، زبان مشترک و خصایص مشترک می باشد بخشی از این تجلیات فرهنگی و معنوی در مولفه های مادی نظیر سرزمین و دین مشترک نمود پیدا می کند . در مورد اهمیت هر یک از مولفه ها در واقع باید به زمان و مکان مورد بحث رجوع کرد . فرهنگ در واقع ناظر بر خاطرات ، تصورات ، ارزشها ، نشانه ها ، برداشتها ، تعبیرت ، نوآوری و کشفیات است ( میر محمدی ، مقصودی،۱۳۷۹ ) . متاسفانه هویت فرهنگی جوانان ما امروزه با گسست فرهنگی رو به روست و این امر باعث شده نیمرخ فرهنگی برخی جوانان ما چنین شود غالبا انگیزه کافی برای پرداختن به دست مایه های فرهنگی ندارند .
فرصت کافی برای شناخت ، بزرگداشت ، قدرشناسی از فرهنگ خویش ندارند .
حتی با وجود انگیزه و فرصت مطلوب ، فرهنگ ملی خویش را دارای چنین شانسی نمی دانند که ضرورتا بدان اهتمام ورزند .
به علاوه عوامل جذب و پر رونق همچون فرهنگ های بیگانه و رقیب ، مجالی برای عرضه و خود نمایی فرهنگ ملی باقی نگذاشه است . در نتیجه ، رشته ها و پیوندهایی که باید فرهنگ ملی و برخی جوانان برقرار باشد از هم گسیخته است و نوعی گسست میان قشرهایی از نسل معاصر و فرهنگ خودی به وجود آمده است .( شرفی ،۱۳۸۵ ) .
عناصر و عوامل فرهنگی عمدتا از نسل بالغ به نسل جوان منتقل می شود این انتقال نیاز به پل های ارتباطی مناسب دارد که قبلا و طی سال ها شکل گرفته است خاطرات دوران نوجوانی ، فصل مشترک عاطفی والدین و جوانان ،پیوندهای روحی میان آنان راه را برای انتقال ارزش ها و عناصر فرهنگی هموار می سازد اما واقعیت این است که قشرهایی از دو نسل ( والدین ـ فرزند ) به مرور زمان از یکدیگر دورتر و بیگانه تر شده و بعضا در مواردی به نوعی تقابل و تضاد منجر گردیده است اشتغال روز افزون والدین در بیرون از منزل ، خستگی جسمی و روحی ناشی از اشتغال و فشارهای روحی و روانی سبز فایل و عواملی نظیر آنها نسل بالغ را به گونه ای با مسائلی ناخواسته درگیر کرده ؟ میل و رغبتی از سوی نسل بالغ ،که راهی برای نفوذ و تعاملات فرهنگی در نسل جوان با شد یافت نمی شود (شرفی، ۱۳۸۳ ) .
نظریه پردازان معتقدند که تضاد درون خانواده نقش مهمی در شکل دادن به رشد فرزندان دارد و تضاد والدین فرزندان به طور وسیعی به عنوان عاملی در سوء تطبیق نوجوانان و جوانان باز شناخته می شود ( یوسفی،۱۳۸۳ )
از خصوصیات زندگی معاصر دگرگونی های سریعی که در همه شئون اجتماعی رخ می دهد به گونه ای که تافلر[۵۳] (۱۹۹۰ ) آن را عارضه تازه ای با نام بیماری تغییر می داند که امروزه بخش مهمی از جمعیت جهان را فرا گرفته از پیامدهای است که ناتوانی انسان در تحلیل و ارزیابی رخدادها اشاره شده و وقایع پیچیده آن چنان به سرعت از راه می رسند که فرصتی برای تحلیل آنها باقی نمی ماند لذا نه تنها فرهنگ بلکه مقوله های دیگر زندگی نیز از دور خارج می شوند و بیگانگی فرهنگی به جای هویت و یکپارچگی فرهنگی ، در جامعه مستقر می گردد (شرفی،۱۳۸۵ ) .
از ضرورت های هویت فرهنگی تامل و تفکر در راه و رسم زندگی است وی دگرگونی های سریعی که در ابعاد گوناگون حیات واقع می شود مجال اندیشیدن را از آدمی سلب می کند و فرصتی ایجاد نمی شود تا وی بتواند عناصر و اجزای فرهنگ را درک کرده و سپس آنها را جذب و درونسازی کند تا هویت فرهنگی خویش را تعریف نماید. (هانیتینگتون ،۱۹۹۹به نقل ازشرفی،۱۳۸۵)
آموزش و پرورش[۵۴] و یا حتی دانشگاه های کنونی بر حافظه و مباحث فنی تاکید می کنند و هنوز از بالنده ساختن کامل انسان خیلی به دور است بالندگی کامل انسانی به معنای رشد فیزیکی اجتماعی ، عاطفی ، ذهنی و عقلی می باشد چیزهای آموخته باید دگر باره با جامعیت پیوند یابد یا به معنای دیگر تن ، روان ، محیط ، جامعه در هم تنیده شود دانش به خودی خود کافی نیست باید اخلاق با یادگیری در هم آمیزد و دیگر به صورت موضوعات جدا و ناکارآمد تلقی نشود با این رویکرد هر آنچه شخص یاد می گیرد مجددا با جامعیت و خلاقیت پیوند می خورد و فرهنگ و اخلاقیات بخش جدایی ناپذیر یادگیری می شود ( زیبا کلام، ۱۳۷۹ ).
هویت ملی :
هویت ملی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی است لذا یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه نظام های سیاسی را تقویت و باز تولید هویت ملی تشکیل می دهد.(ابولحسنی،۱۳۸۷)
هویت ملی نوعی هویت جمعی[۵۵] در سطح گروهی اجتماعی به نام ملت است ملت مفهومی است که نسبت به وجود عدم وجود تاریخچه پیدایش و نیز ویژگی ها و خصوصیات آن تفاوت نظر وجود دارد برخی از صاحب نظران معتقدند که ملت نوعی اجتماع ذهنی یا تصوری است چرا که اعضای آن نه چندان همدیگر را می شناسند نه چندان هم دیگر را می بینند اما بر این باورند که همگی عضو یک ملت واحد هستند پدیده ملت نه طبیعی است و نه جاودانه و ملیت بیشتر در باورهای ذهنی ریشه دارد تا واقعیتهای عینی ( بروجردی، ۱۳۷۹به نقل از ابولحسنی۱۳۸۶ ) .
هویت ملی[۵۶] یکی از انواع هویت جمعی است که به شیوه های مشترک در نحوه تفکر ارزش ها ، اعتقادات هنجارها ، نمادها ، رویکردها احساسات و تمایلات یک گروه که نوعی احساس تعهد و تکلیف نسبت به آن گروه را بر می انگیزد وجود و نتیجه هویت جمعی احساس پایبندی دلسبتگی و تعهد به اجتماع و گروه است مقصود از پایبندی اعتقاد و دلبستگی به هنجارها و ارزش ها است و مقصود از تعهد نیز مشارکت در جهت توسعه و تثبیت ارزش ها و هنجارها در گروه مربوط است ( رازی فر ، ۱۳۷۹).
هویت ملی را هم می توان از جنبه سیاسی و هم از جنبه فرهنگی ـ تاریخی به آن پرداخت برخی در تعریف هویت ملی کاملا به ملت سیاسی و در نتیجه به تعریف هویت ملی سیاسی توجه دارند چنانکه می گویند هویت ملی مجموعه ای از گرایش ها و نگرش های مثبت نسبت به عوامل و عناصر و الگوهای هویت بخشی و یکپارچه کننده در سطح یک کشور به عنوان یک واحد سیاسی دانست ( نفیسی ،۱۳۷۹ ) چون که معتقدند که هویت ملی یک پدیده سیاسی و اجتماعی جدید و ناشی از شکل گیری پدیده ای به نام ملت است ( خانیکی ،۱۳۸۳ ) .
در تعریف ملت به مفهوم فرهنگی ـ تاریخی مولفه های سرزمین تاریخی ، اساطیر ، نمادها وقایع تاریخی ، میراث فرهنگی دارای اهمیت بیشتر هستند .ولی در ملت سیاسی سرزمین فعل و یکپارچگی سیاسی و اجتماعی کنونی دارای اهمیت می باشد ( ابوالحسنی، ۱۳۸۷ ) .
گفته شد هویت ملی مجموعه ای شناختی ، اعتقادی و روانی است که با تاثیرگذاری بر کنش های اجتماعی موجب همبستگی و انسجام در سطح ملت می گردد این مولفه ها را در سطح می توان جمع بندی کرد .
۱ ـ بعد اجتماعی[۵۷] : بعد اجتماعی هویت ملی در ارتباط با کیفیت روابط اجتماعی فرد با نظام مکان اجتماعی است در صورت تقویت مناسب و روابط فرد با جامعه هویت جمعی فرد در سطح ملی شکل می گیرد و اصطلاحا مای ملی تحقیق می یابد اعتقاد به وجود و ضرورت وجود جامعه ملی ، احساس و اعتقاد و تمایل به عضویت در این جامعه احساس تعلق خاطر مشترک و احساس تعهد افراد به اجتماع ملی پذیرش یکدیگر به عنوان هم وطن ، نگرش مثبت به دیگران متعلق به ملت ، باورهایی در باب ریشه های اجتماع ملی اعتقادات راجع به سرنوشت و آینده جامعه افتخار به عضویت در این جامعه و علاقه و تمایل به پرداختن هزینه های لازم برای عضویت خود و تداوم حیات این اجتماع نگرش نسبت به مبانی همبستگی و همکاری اجتماعی در هویت ملی فرهنگی این اجتماع با شاخصه های فرهنگی تاریخی تعریف می شوند یعنی معطوف به گذشته است .
۲ ـ بعد تاریخی : بعد تاریخی[۵۸] هویت ملی آگاهی مشترک افراد یک جامعه از گذشته تاریخی و احساس دلبستگی به آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخ پنداری پیوند دهنده نسل های مختلف به یکدیگر که مانع جدا شدن یک نسل از تاریخش می شود یادآوری این نکته ضروری است که وجود اشتراک تاریخی مهم نیست .بلکه احساس و تفسیر مشترک تاریخی اثرگذار است اعضای یک ملت نسبت به گذشته خود باید تفسیری همانند و ارزشگذاری مشابه و تعلق مشترک و تعهد مناسب داشته باشند نه اینکه واقعا وقایع مشترک داشته باشند پس هویت تاریخی را می توان آگاهی و دانش نسبت به پیشینه ی تاریخی و اعتقاد و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان دانست.
۳ ـ بعد جغرافیایی[۵۹] : محیط جغرافیایی تبلور فیزیکی ، عینی ، ملموس و مشهود هویت ملی به حساب می آید برای شکل گیری هویت[۶۰] واحد ملی تعیین محدوده قلمرو یک سرزمین مشخص ضرورت تام دارد . دلبستگی و تعلق خاطر به سرزمین مادری که با مرزهای معین مشخص می شود شاخص های متعدد دارد که از آن جمله اند آمادگی برای دفاع از سرزمین در زمان بروز خطر مرجع دانستن زندگی در کشور خود بر سایر نقاط جهان یا عدم تمایل به مهاجرت و پذیرفتن سرزمین مشخص به عنوان کشور علاقه مندی به یکپارچگی سرزمین در آینده رویکرد و نگرش مثبت به سرزمین خود احساس آرامش و آسایش در صورت زندگی در آن در هویت ملی فرهنگی ـ تاریخی سرزمین مورد توجه است .
۴ ـبعد فرهنگی[۶۱] : فرهنگ مجموعه ذهنی و روانی مشترکی است که در گذشته تاریخی شکل گرفته و طی فرایند جامعه پذیری به نسل های بعدی منتقل گردید و نسل های نوین آن را به عنوان میراث گذشته به ارث برده اند این مجموعه شامل ارزش ها ، هنجارها شامل ارزش ها ، هنجارها ، نمادها ، اعتقادات و احساسات و رویکردهایی است که در زمینه خانواده ، اقتصاد ، سیاست مذهب ، جامعه پذیری و تفریحات در بین مردم یک جامعه به صورت وجدان جمعی درآمده است .
۵ ـ بعد سیاسی[۶۲] : هویت سیاسی مهم ترین مولفه هویت ملی را تشکیل می دهد هویت ملی در بعد سیاسی بدین معنی است که افرادی که از لحاظ فیزیکی و قانونی عضو یک نظام یا ساختار سیاسی هستند و داخل مرزهای ملی یک کشور زندگی می کنند و موضوع یا مخاطب قوانین آن کشور هستند از لحاظ روانی هم خود را اعضای سیستم بدانند بنابراین عشق و علاقه قلبی به یک سیستم سیاسی و مبانی ارزشی و مشروعیت آن عامل عمده ای در تقویت همبستگی و پیوند ملی خواهد بود . ( ابوالحسنی، ۱۳۸۷) .
هویت ملی پارامترهای بسیاری همچون سیاسی ، سرزمینی ، اکولوژیکی ، قومی ، اجتماعی مذهبی ، ادراک های ارزشی چون بقاء موفقیت ، برابری ، آزادی ، توسعه و عدالت و فهم و درک اولویت ها و مقاصد ملی ( کپروستیلین[۶۳] ۲۰۰۳ به نقل ازفلاحی ) .
هویت ملی از نظر اسمیت باز تولید و باز تفسیر دایمی الگوی ارزش ها ، نمادها ، خاطرات اسطوره ها و سنت هایی که میراث متمایز ملت ها را تشکیل می دهند و تشخیص هویت افراد با آن الگو و میراث و با عناصر فرهنگی اش می باشد ( اسمیت،[۶۴] به نقل ازشرفی۱۳۸۳ ) .
اسمیت تعریف پیشنهادی خود را فرایند باز تفسیری می داند که از طریق آن خاطرات ، ارزش ها ، نمادها اسطوره ها که میراث متمایز ملت ها را تشکیل می دهند به صورت مداوم باز تولید و باز تفسیر می شوند اسمیت معتقد به تغییر در درون تعریف هویت در درون پارامترهای روشنی است که فرهنگ و سنت های ملت مورد بحث و میراث تمایز آن اجازه می دهد و تعیین میکند (همان) .
هویت ملی مولفه بنیادی شکل گیری و بقا جامعه ملی است که تزلزل ، تجزیه و تضعیف آن موجب بی ثباتی اجتماعی می گردد اما این پدیده به لحاظ کمیت و کیفیت عناصر هم از نظر تعاریف ارائه شده و هم به تناسب زمان و مکان اجتماعی نسبی است نسبی بودن آن دلیل برانکار و یا کم اهمیت دانستن آن نیست بلکه لازم است در هر جامعه ملی مورد سنجش و ارزیابی و باز تولید قرار گیرد . ( فلاحی ،۱۳۸۸).
هویت خانوادگی[۶۵] :
نسبت تعیین پیوند فرزند با خانواده ، تربیت رفتار ، آداب و نگرش خانوادگی جوانان در شکل گیری شخصیت و هویت آنان موثراست والدین در چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان تاثیر زیادی دارند نوجوانانی که درک سالمی از والدین خود دارند حمایت عاطفی و آزادی کاوش کردن برای آنها تامین می شود(شرفی، ۱۳۸۰ ) .
همین طور در صورتی که خانواده پایگاه امنی باشد که نوجوانان بتوانند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگتر پیش بروند رشد هویت تقویت می شود .
نوجوانانی که احساس می کنند به والدینشان دلبسته هستند اما در عین حال آزادند تا عقاید خودشان را بیان کنند هویت کسب کرده و یا در حالت وقفه هویت هستند نوجوانانی که هویت تسلیم طلب برخوردارند معمولا روابطی صمیمی با والدین دارند ، اما از فرصت جدا شدن سالم بی بهره اند و نوجوانانی که دچار پراکندگی هویت هستند از کمترین رابطه صمیمانه و ارتباط آزاد در خانواده خبر می دهند ( بنیان ،۱۳۸۹ ). خانواده در شکل گیری هویت نوجوانان و جوان بسیار مهم و موثر می باشد و اولین نهادی است که انسان در آن متولد می یابد و رشد پیدا می کند با شروع دوران نوجوانی خانواده باید گامهایی را بردارد تا جوان بتواند خود را بهتر دریابد و به هویت واقعی خود برسد .
۱ ـ دادن استقلال به نوجوانان[۶۶] : در دوره نوجوانی و رشد احساس استقلال طلبی نوجوانان ، یکی از درگیری های جدی والدین با فرزندان که نزاع بر سر قدرت است آغاز می شود نوجوانان تمایل به ابراز عقاید و خواسته های خود عملی کردن آنها دارند این در حالی است که بسیاری از این خواسته ها همسو و هماهنگ با نظرات والدین نیستند این کشمکش از خسته کننده ترین مراحل تربیتی فرزندان است اما از سوی دیگر برخورد اصولی و صحیح با آن و مشاهده تاثیر این برخورد در بهبود روابط والدین فرزندی و کمک به تکامل هویت یابی فرزندان لذت بخش ترین تجربه والدین می باشد .
۲ ـ حل مشکلات نوجوانان[۶۷]
این مراحل خود شامل پنجم گام می باشد گام اول تامل کن ، باید درباره این موضوع فکر کنی
گام دوم چه راه هایی برای رسیدن به هدف وجود دارد ؟
گام سوم آیا انتخاب های بهتری هم می توانی داشته باشی ؟
گام چهارم : چرا آن را متحان نمی کنی ؟
گام پنجم : تصمیم درستی گرفتی آفرین
این مراحل بسیار مهم هستند چون هیجانات نوجوان را کاهش و مهارت حل مسئله را افزایش می دهند و جایگزین نزاع بر سر قدرت می شوند اینجاست که عشق و محبت در خانواده ایجاد می شود و ارتباط موثر جایگزین ارتباط ناصحیح می شود .
۳ ـ دادن مسئولیت پذیری به نوجوانان[۶۸]
والدین باید شجاعت این را داشته باشد که به نوجوان فرصت تجریه دوباره را بدهد حتی وقتی اشتباه می کند و شکست می خورد . والدین باید با مسئولیت دادن به نوجوان او را در عرصه ی عمل قرار دهد . تا بتوانند راه حل ها و تدابیر مناسب را پیدا انتخاب کند .
۴ ـ بالا بردن اعتماد به نفس در نوجوان[۶۹]
والدین باید عقیده نوجوان خود را بپذیرد و حتی اگر مخالف با نظر خودش باشد والدین استعداد و توانایی های فرزندانشان را پر رنگ تر و پر اهمیت تر جلوه دهند تا آنان تشویق شوند اولیا بهتر است مکان مناسبی را در منزل برای نوجوانان در نظر بگیرند تا آنان بتوانند دوستان خود را به خانه بیاورند ایجاد علاقه و دلبستگی خانواده به فرزند و زمان هایی را با آنان بگذراند و سخنان فرزندانشان را با علاقه و اشتیاق گوش فرا دهند تا اعتماد به نفس نوجوانان بالا رود تا بتوانند خود را بهتر بشناسند ( رزمی،۱۳۷۹ ) .
میزان متوسط تعاریض و پذیرش دیدگاه های مخالف در روابط والدین نوجوان می تواند اساس فرایند اکتشاف نوجوان در شکل گیری هویت باشد آدافر( ۱۹۸۵ ) آدافر و جونز[۷۰] ( ۱۹۸۳ ) در نتیجه مطالعات خود اظهار می دارند که بعضی از خانواده ها پذیرش محبت و همراهی را برای رفتارهایی ارائه می کنند که در جهت روندهای رشدی برای دست یابی هویت است به نظر محققان مذکور این امر دست یابی به هویت را تسهیل می کند اما خانواده هایی که تحمل اندکی برای تمایز بخشی و فردیت دارند ، جستجو را منع و پذیرش نقشهای ارائه شده را تشویق می کند یعنی نوعی مانع در جهت دست یابی به هویت فرا روی نوجوان قرار می دهد نوجوان در چنین خانواده هایی طرد و محبت را توما احساس می کند چرا که والدین ، محبت را هنگامی ابراز می کنند که فرد در حیطه ی نقش های تعیین شده از سوی خانواده عمل می کند و وقتی نگرش های جدید را جستجو کند محبت را از او دریغ و او را طرد می کنند (مارسیا[۷۱] ۱۹۶۶ ،کروگر[۷۲] ۱۹۹۳ ) .
عوامل موثر در شکل گیری هویت
۱–۱ رشد شناختی :
(( رشد شناختی[۷۳])) تاثیر تعیین کننده ای بر شکل گیری هویت دارد . وقتی که نوجوان به مرحله تفکر عملیات صوری می رسد ، امکان بسیار بهتری به دست می آورد که هویت آتی خود را ترسیم کند و به مسائل آن بیندیشد . تحقیقات گوناگون دراین زمینه مثلا تحقیقات (واترمن ،۱۹۹۲، و بزرونسکی،۱۹۹۲) نشان می دهند نوجوانانی که به رشد شناختی متناسب با این دوره از رشد رسیده اند ، از کسانی که به این سطح از تفکر نرسیده اند ، از موفقیت بیشتری و در حل مسائل مربوط به هویت خود برخودارند آنان اطلاعاتی راکه برای این منظور لازم دارند ، بهتر اختیار می کنند و بهتر به کار می گیرند .
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 10:11:00 ق.ظ ]
|