طی دهه ۱۹۸۰ میلادی بسیاری از شرکت ها نسبت به ابزارهای ترویجی منسجم تر احساس نیاز کردند. بازاریابی با پذیرش مفهوم ارتباطات بازاریابی یکپارچه، خواستار تنوع بیشتری از ابزارهای ترویجی، به جای کاربرد صرف تبلیغات رسانه ای از شرکت‌های تبلیغاتی بودند.در حال حاضر برنامه واقعی و استفاده از ارتباطات یکپارچه بازاریابی از آمریکای شمالی به سمت آسیا، اروپا و حاشیه اقیانوس آرام رو به گسترش است.

عناصر ارتباطات بازاریابی در صنعت بانکداری :

      1. بازاریابی مستقیم: استفاده از روش های بازاریابی مستقیم در صنعت بانکداری، از مفاهیم جدید بخش بازاریابی است. تمام بانک‌های بزرگ ایالت متحده آمریکا و بریتانیا، از بازاریابی مستقیم به ‌عنوان یک روش عملیاتی استاندارد استفاده می‌کنند. در صنعت بانکداری، دلیل استفاده از روش های بازاریابی مستقیم در درجه اول، به بازسازی عمده برای مقررات زدایی بازارهای موجود برمی گردد. یکی از چالش ها در حوزه بانک، جلوگیری از ایجاد نگرش منفی نسبت به تلاش های بازاریابی مستقیم است.

    1. تبلیغات: عبارت است از برقراری هر گونه ارتباط غیر شخصی با مخاطبان و انتقال پیام از طریق رسانه های مختلف، به منظور ترویج و ارائه محصول، خدمات یا ایده. با گسترش سریع تجارت مبتنی بر رایانه، بسیاری از شرکت ها، اینترنت بخشی از آمیخته رسانه ای تبلیغاتی برای جذب مزایای تکنولوژی های آنلاین دانسته اند. به علاوه، ارزیابی ها نشان می‌دهد که تعداد کاربران اینترنت در سراسر جهان، حدود دو میلیارد نفر بوده است که هشتصد میلیون نفر از آن ها آسیایی بوده اند. همچنین تعداد کاربران ایرانی در پایان سه ماهه سوم سال ۲۰۱۱ حدود سی و هفت میلیون نفر بوده است. از طریق ارتباطات بازاریابی و تحت تأثیر قرار دادن مشتریانی که به دنبال طیف گسترده ای از بهترین خدمات مالی هستند، می توان به ارتقای تصویر شرکت و ترویج محصولات ارائه شده، پرداخت.

    1. پیشبرد فروش: شامل محرک های کوتاه مدت برای تشویق به خرید یا فروش محصول و خدمات سازمان است که در اصل، فعالیت های بازاریابی مختلف یک سازمان در ارتباط با مشتریان را در برمی گیرد. موارد استفاده پیشبرد فروش در صنعت خدمات رو به رشد است، چرا که بیشتر سازمان های خدماتی نیازمند برقراری ارتباط با مشتریان خود هستند. چالش بزرگ بازاریابان خدمات این است که هم مشتریان آینده را به منظور انجام تجارت با شرکت توجیه کنند و هم مشتریان کنونی را به وفاداری و حتی افزایش خرید تشویق کنند. در این میان برنامه های وفاداری (پیشبرد وفاداری ) بسیار اثربخش هستند.

  1. روابط عمومی: مدیران روابط عمومی بانک ها برای بهتر اجرا شدن دستورها، نشر اطلاعات و اخبار، تعلیمات کاراهای بانکی و غیره ، باید به صورت مداوم و از راه های مختلف با کارکنان سازمان در ارتباط باشند. این ارتباط متقابل با کارمندان، موجب بالا رفتن سطح اطلاعات مدیر روابط عمومی از اندیشه‌های نو، پیشنهادها، شکایت ها، نارضایتی ها و ایجاد ارتباط صمیمی با کارکنان و خانواده آن ها می شود. ارتباط با کارمندان در بانک ها و نهادهای دیگر، به عنوان ارتباط دو سویه خوانده شده که به معنای داد و ستد اطلاعات است.کارشناسان روابط عمومی، علاوه بر ایجاد ارتباط دو سویه، موظف هستند که پاسخگوی همه سؤال های سازمان باشند. در واقع، بیشتر پرسش ها را خبرنگاران روزنامه ها، رادیو و تلویزیون مطرح کرده و اطلاعات لازم را از کارشناسان روابط عمومی دریافت می‌کنند (باشکوه ، شکسته بند ، ۱۳۹۱،۲۵-۲۴). همچنین درمطالعه پالما تیر و همکارانش، نه استراتژی بازاریابی رابطه مند شناسایی شده است که برکیفیت رابطه تأثیر گذار هستند که به ترتیب اهمیتشان عبارتند از : مدیریت تعارض، شایستگی و تخصص فروشنده، ارتباطات، سرمایه گذاری در رابطه، همسانی، مزایای رابطه، وابستگی به فروشنده، فراوانی تعامل و مدت رابطه .

ارتباطات به توانایی ارائه اطلاعات به موقع و قابل اعتماد اشاره دارد. در مراحل اولیه، برای ایجاد آگاهی، توسعه ترجیحات مصرف کننده (با ترویج ارزش، عملکرد و ویژگی های دیگر)، متقاعد کردن خریداران علاقه مند و تشویق آن ها به تصمیم خرید از وظایف برقرار کننده ارتباط است. ارزشمندی اطلاعات و شفافیت در تعاملات میان طرفین، اعتماد در رابطه به واسطه اطمینان بخشیدن به طرفین در خصوص قول و قرار های مشترک و شناساندن فرصت های جدید برای ایجاد ارزش که منجر به افزایش تعهد در رابطه می‌گردد، بهبود می بخشد. ارتباطات مطابق با نقش خود در زمینه شناساندن فرصت های ارزش آفرین تأثیر مثبتی بر روی تمامی جنبه‌های کیفیت رابطه نشان می‌دهد.

وقتی مشتریان با فروشنده شایسته و صلاحیت دار مواجه می‌شوند، آن ها ارزش بیشتری دریافت می‌کنند، روابطشان با اهمیت تر می شود و برای بهبود و حفظ روابطشان تلاش بیشتری می‌کنند. کارکنان باتجربه و شایسته می‌توانند عدم اطمینان و اضطراب درک شده توسط مشتریان را کاهش دهند که آن ممکن است منجر به رضایت و اعتماد بیشتر مشتری به فروشنده گردد.

شرکت ها می‌توانند با سرمایه گذاری در سه نوع پیوند رابطه ای (مالی، اجتماعی و ساختاری) با مشتریان خود رابطه برقرار کنند.

در پیوندهای مالی، ارائه دهنده خدمات از منافع اقتصادی همچون قیمت، تخفیف ها و سایر مشوق های مالی برای تأمین وفاداری مشتری استفاده می‌کند. برای مثال در زمینه بانکداری، بانک ها می‌توانند خدمات رایگان یا با تخفیف رابرای مشتریان دائمی خود در قالب برنامه های ایجاد وفاداری، ارائه دهند. پیوندهای اجتماعی شامل ارتباط بین فردی است که این ارتباط ها ازطریق ابراز خویشتن، نزدیکی، فراهم کردن پشتیبانی، ابراز همدردی و ‌پاسخ‌گویی‌، احساس همبستگی و تجارب مشترک، ایجاد می شود. پیوندهای ساختاری شامل ارتباطی است که به ساختار، راهبری و اداری ساختن فرم ها در یک رابطه مربوط است. بر این اساس، بانک ها می‌توانند با اجرای این فعالیت ها برای مشتریان، مزایایی را ایجاد کنند که به راحتی توسط رقبا قابل تقلید نیست. برای مثال، برخی بانک ها فن آوری مبتنی بر وب را برای مشتریان خود فراهم آوردند که از این طریق مشتریان می‌توانند به اطلاعات حسابشان و سایر اطلاعات دسترسی داشته باشند (عالی و همکارانش، ۱۳۹۲، ۸۶) و استراتژی های توسعه ارتباطات، ارتقا کیفیت بین بانک و مشتری را به همراه دارد. با گسترش حجم تجارت الکترونیکی در سطح جهان، بانک ها به منظور پشتیبانی و تسهیل تجارت الکترونیک به استفاده از فناوری ارتباطات روی آورده اند.

۷٫۲٫۲٫ توجیه اقتصادی

عوامل توجیه اقتصادی به گونه ای در آمادگی الکترونیکی یک کشور تأثیر خواهند داشت. برای مثال زیرساخت های قوی در فناوری اطلاعات و ارتباطات از GDP بالا ناشی می شود و میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط افراد، نیازمند درآمد سرانه بیشتر است. در جدول زیر عوامل اقتصادی مؤثر بر محیط الکترونیکی ارائه خدمات بانکی بیان شده است:

جدول شماره ۳٫۲٫ عوامل اقتصادی مؤثر بر محیط الکترونیکی ارائه خدمات بانکی

ایجاد صرفه جویی در زمان توسط ابزارهای بانکداری الکترونیکی

از بین بردن محدودیت زمانی در بانکداری الکترونیکی (دستیابی بیست و چهار ساعته)

از بین بردن محدودیت مکانی در بانکداری الکترونیکی (لامکان بودن)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...