کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



در بین مصراع ها صنعت موازنه وجود دارد.
معنی بیتهر لحظه در دل من از عشق معشوق پیچیدگی و مشکلی حکمفرما گشته است و فتنه و آشوب در زندگی من شبها به در هجوم می آورد.
۱۱)گفت با یار دلم جان ببر و بوسه بیار خوش بخندید لبش گفت کنون از که درست
بین خوش خندیدن، بوسه، لب، مراعات النظیر وجود دارد.
معنی بیتدلم به معشوق گفت: جان مرا بگیر، بوسه بده، معشوق شکرخنده ای کرد و گفت: از بابت چه چیزی است؟
۱۲)خون نکردم که به خون جگرش داشته ام پس چرا بی سببی خونم ازو در جگرست؟
خون کردنخون ریختن، خونین ساختن، کشتن، قتل کردن، قتل نفس کردن (لغت نامه)
خون جگر بودنکنایه از غم و غصه و اشک خونین
مجیرالدین بیلقانی در جای دیگر گوید:

راحت دل ز تو چون شاید بست کز تو جز خون جگر نتوان یافت

(فرهنگنامه شعری)
خون نکرده امگناهی بزرگ مرتکب نشده ام تا سزاوار این کیفر باشم.
مجیر بیلقانی در جایی گوید:
قدر غمت خون کرده ام بس دیده جیحون کرده ام
مفکن که از خون کرده ام خون در دل من بیش از این(۳)
شاعر با تکرار کلمه خون تکریر ایجاد کرده است.
معنی بیتمن دچار گناهی نشده ام و خون کسی را نریخته ام بلکه معشوق خود را با خون جگر پرورده ام. پس چرا بی علت و دلیل به واسطه جور معشوق، خون در جگر من افتاده است؟
۱۳)نام کردم لب او را شکر این نیک برفت حقه مرهم دلهاست چه جای شکرست
در بیت تشبیه مضمر و تفضیل وجود دارد.
معنی بیتلب او را (ممدوح یا معشوق) را شکر گفتم و این نام خوب جای افتاد، لب معشوق صندوقچه شفابخش دلهای آرزومند و دردمندان است (مقایسه لب معشوق با شکر معنی ندارد و لب ممدوح بر شکر برتری و رجحان دارد.)
۱۴)گل قباچاک زند هر سحری در غم او گر چه در حسن، کله داری گل معتبرست
قبا چاک کردندر ادب فارسی جامه قبا کردن یا پیراهن دریدن یا جامه چاک کردن
یا از شدت اندوه و دلتنگی است و یا از شدت شور و شادی و وجد که رسم صوفیان در اوج سماع است.
حافظ گوید:
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ وین قبا در ره آن قامت چالاک انداز (۴)
در بیت صنعت تصدیر (ردالعجز علی الصدر) وجود دارد.
در بیت صنعت تشخیص (جاندار انگاری،انسان پندارانه) وجود دارد.
در بیت حسن تعلیل وجود دارد.
معنی بیتاگر چه گل از زیبایی صاحب تاج و مقام است، یعنی بی نظیر است، با داشتن این همه امتیاز هر صبحگاهی در غم و اندوه ممدوح باز می شود و پیراهن پاره می کند. (کنایه از باز شدن گل)
۱۵)دست بیداد برآورد و من اینجا که منم فارغم زین همه، چون شاه جهان دادگرست
معنی بیتروزگار ظلم و ستم آغاز کرد و من که در عالم خود و خودی خودم غم و غصه ندارم چرا که پادشاه جهان (ممدوح) عدالت پیشه و دادگستر است.
۱۶)ملک المشرق و المغرب شاهی که ازو فتنه خوش خفته و بیداد ز عالم بدرست
به در بودنکنایه از خارج کردن، بیرون کشیدن (فرهنگنامه شعری)
معنی بیت: ‌پادشاه سرزمین شرق و غرب، شاهی که به برکت وجود او آشوب و فتنه خوب آرام گرفته است و ظلم و ستم از جهان خارج گشته است.
۱۷)اوست آن شاه که از معتکفان در او اول اقبال و دوم فتح و سه دیگر ظفرست
معتکفانمعتکف+ ان= جمع اسم فاعل، نشیننده برای عبادت در مسجد و عبادتگاه، کسی که همیشه در مسجد مشغول عبادت باشد. خاقانی گوید:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معتکفان حرم غیب را نیست به از خاطر تو میزبان
(فرهنگ لغات و تعبیرات)
معنی بیتاو آن پادشاهی است که پیروزی، نصرت و خوشبختی و سعادت ساکنان در او هستند یعنی فتح و ظفر و پیروزی و اقبال از او جداناپذیر است.
۱۸)قره العین اتابک ملکی شیردلی کاتش هاویه از خنجر او یک شررست
قره العین:‌ کنایه از نور چشم و فرزند، امیر خسرو دهلوی گوید:
چویابی بین آن محراب کونین محل خاکبوس ای قره العین
(فرهنگنامه شعری)
هاویهدوزخ، جهنم، از درکات دوزخ. انوری گوید:
رنجور بادیه به فضای ارم گریخت مقهور هاویه به هوای جنان رسید (۵)
معنی بیتنور چشم اتابک (ممدوح) پادشاه شجاع و پردلی که آتش جهنم یک شراره و جرقه از شمشیر اوست.
۱۹)پهلوانی است که پهلوی ستم لاغر از اوست تاج بخشی است که بر تاج معالی گهرست
معالیج معلاه، بلندی ها
بین پهلوانی و پهلوی صنعت جناس شبه اشتقاق، و بین پهلوانی و لاغر صنعت طباق وجود دارد.
معنی بیتممدوح فرد شجاع و تنومندی است که تهیگاه ستم به خاطر ترس از او لاغر و نحیف و نزار شده است و پادشاه تاج بخشنده ای است که به منزله مروارید رفعتهاست. (هر سربلندی که هست به علت وجود اوست)
۲۰)تا قضا و قدر از حکمش یک ناخن نیست عزم بین عزم که همدست قضا و قدرست
قضاحکم الهی در اعیان موجودات بر اساس احوال جاریه ای که از ازل تاابد بر آن بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:24:00 ب.ظ ]




خنـده بهار عیـش دان، سرفـه نــوای صبـحدم
معنی و مفهومبه حلق و لب قنینه، هنگام فرو ریختن شراب در جام نگاه کن. صدای بیرون آمدن شراب از قنینه، مانند آن است که قنینه سرفه کند و درخشش شراب بر دهانه‌ی آن، همانند آن است که قنینه لبخند بزند. خنده‌ی قنینه بهار شادی و عشرت است و سرفه کردن آن نوای خوش صبحگاهی است.
آرایه‌های ادبیحلق و لب قنینه اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص. سرفه کردن و خنده زدن را نیز در اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص به قنینه نسبت داده است. سرفه کردن کنایه از صدای فرو ریختن شراب از دهانه‌ی قنینه و خندیدن کنایه از صدای قلقل بیرون آمدن شراب از دهانه‌ی ظرف دهان تنگ است.
۶ - ساقی اگر نه سـیب تر، بر سـر آتـش افکـند
این همه بوی چون دهد، می به هـوای صبــحدم
معنی و مفهوماگر نه این است که ساقی، سیب تر بر آتش بزم می‌اندازد و فضا را معطّر می‌سازد، پس می چگونه می‌تواند این همه هوای صبحدم را معطّر و خوش بو گرداند .
توضیح: گاهی برای خوشبو کردن هوا سیب تر را در آتش می‌انداختند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۷ - صورت جام و باده بین، معجز دسـت سـاقیان
مـاه نـو و شفـق نگـر، نــور فــزای صبـحدم
واژگانمُعجز: اعجاز آورنده. (معین) شفق: سرخی شام و بامداد. (غیاث)
معنی و مفهومبه ترکیب ظاهر جام و باده‌ی سرخ و شفاف درون آن، این اعجاز و شگفتی دست ساقیان بنگر که همانند ماه نو و شفق سرخ بر روشنی صبحدم می‌افزایند.
آرایه‌های ادبیبیت دارای لف و نشر مرتّب است. جام در درخشندگی و سفیدی به ماه نو و باده در سرخی به شفق مانند شده است.
۸ - باده به گوش ماهیی، بیش مـده که در جهـان
هیچ نهنگِ بحر کـش، نیسـت سـزای صبـحدم
واژگانگوش ماهی: پیاله‌ای که از صدف سازند. (برهان) بحر کشیدن: شراب خوری زیاد و فراوان (فرهنگ لغات)
شاهدیک گوش ماهـی از همـه کـس بیـش ده مـرا
تـــا بحــــر سینـــــه جیفــــه‌ی ســودا برافکنــد
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۱۳۳)
معنی و مفهوماگر می‌خواهی شراب بدهی به مقدار بسیار اندک و به اندازه‌ی یک صدف شراب بده (بنوشان)؛ چرا که هیچ شراب خوار دریاکش و زیادخوری، شایسته و درخور درک برکات صبح و حال و هوای آن نیست و نمی‌تواند آن را درک کند.
آرایه‌های ادبیگوش ماهی کنایه از مقدار بسیار اندک .
۹ - صبح شد از وداع شب، با دم سـرد و خون دل
جامـه دران گرفـت کوه، اینت وفــای صبـحدم
واژگانجامه داران: چاک زنان در جامه. (ناظم)
معنی و مفهومشگفتا از وفاداری صبحدم که از غم و اندوه وداع با شب، با آهی سرد و دلی خونین از سر شیفتگی و آشفتگی راه کوه گرفت.
آرایه‌های ادبیدم سرد کنایه از هوای سرد کوه است. خون دل کنایه از سرخی افق هنگام صبحدم است. کوه گرفتن نیز اشاره به این موضوع دارد که اوّلین جایی که پرتوهای خورشید آن جا را فرا می‌گیرد کوه است. بیت دارای حسن تعلیل است . سردی هوای صبح و سرخی افق هنگام طلوع را دلایل اندوه صبح از فراق و وداع شب دانسته و هم چنین روشن شدن فضای کوه در ابتدای صبح را به این دلیل دانسته که صبحدم از اندوه وداع شب، راه کوه گرفته است.
۱۰ - شمع که در عنان شب، زرده‌ی بُش سـیاه بود
از لگـد بـراق جــم، مُــرد، بقــای صبــحدم
واژگانزرده‌ی بُش سیاه: اسب زردی که موی گردن و یال او سیاه باشد. (فرهنگ لغات) لگد: زخم پای ستور یا آدمی. (دهخدا) براق: مرکبی که حضرت رسالت پناه (ص) در شب معراج بر آن سوار شدند. (آنندراج) توضیحات
معنی و مفهومشمع که به دلیل شعله‌های زرد خود و دود سیاهی که از سوختنش متصاعد می‌شود، همانند اسبی زرد با یال‌های تیره بود و شب مانند افساری او را به بند کشیده بود، از ضربه‌ی پرتوهای خورشید مُرد و به خاموشی گرایید. امیدوارم که فوت او، بقای عمر صبحدم باشد .
آرایه‌های ادبیعنان شب اضافه‌ی استعاری است. شمع به خاطر پرتوهای زرد و دود سیاهی که متصاعد می‌کند به اسب زردی با یال‌های سیاه تشبیه شده است. براق جم کنایه از خورشید است. مردن شمع کنایه از خاموش شدن آن است. خورشید بدین سبب براق جم نامیده شده که جم (سلیمان) بر خورشید مسلّط بود.
توضیحات :
براقنام مرکوبی است که بنا به روایات حضرت رسول(ص) شب معراج بر پشت او آسمان‌ها را درنوردید. از قول خود پیامبر نقل شده است که گفت : شب معراج اسرافیل را دیدم با هفتاد هزار فرشته و براقی در میان، اشهب، بزرگتر از حمار و کوچک تر از استر، رویش چون روی آدمیان، سر او چون سر اسب، گردن چون شتر، پشت او چون گاو، زینی بر پشت او از یک دانه‌ی مروارید، رکابش از یاقوت سرخ و لگامش از زبرجد، هرگز من مرکبی بدین نیکویی ندیده بودم، میکائیل رکاب او بگرفت و پیش من آورد و جبرئیل گفت: سوار شو، این مرکب را خدا از بهشت برای تو فرستاده است … در فرهنگ‌ها براق به طور مطلق به معنی اسب آمده و ترکیباتی از قبیل براق برق تاز کنایه از اسب دونده، براق جم (سلیمان) کنایه از باد که تخت سلیمان را می‌برد و براق سیرت به معنی تند رو نیز هست. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۱۲۳-۱۲۲)
جمبنا بر آن چه در شاهنامه‌ی فردوسی آمده است جمشید پسر تهمورث ، پس از پدر به پادشاهی نشست و نخست به ساختن آلات جنگ پرداخت و ذوب آهن را آموخت و خود و زره ساخت و خفتان و برگستوان به وجود آورد و در این کار پنجاه سال رنج برد. پنجاه سال دیگر رشتن و دوختن و بافتن جامه را به آدمیان آموخت و طبقات چهارگانه‌ی کاتوزیان، نیساران، نسودیان و اهنو خوشی را پدید آورد و پایگاه هر یک را معلوم کرد. سپس دیوان را فرمود تا خاک را با آب درآمیزند و خانه برآورند و آن‌گاه گوهرها را از سنگ بیرون آورد و سپس بوهای خوش را پدیدار کرد و کشتیرانی به مردمان آموخت و در این‌ها نیز پنجاه سال رنج برد. پس تختی ساخت که چون می‌خواست، دیو برمی‌داشت و از هامون به گردون برمی‌افراشت و در روز هرمزد از ماه فروردین بر این تخت جلوس کرد و مردم آن روز را نوروز خوانند. (اردلان جوان، ۱۳۷۳: ۵۸-۵۷)
جمپس از حمله‌ی عرب و استقرار اسلام در ایران، داستان‌های ملّی ما با قصّه‌های سامیان آمیخته شد. پادشاهان و ناموران ایران با پیامبران و شاهان بنی اسرائیل رابطه یافتند و جمشید را با سلیمان مشتبه ساختند؛ زیرا این دو پادشاه در بعضی احوال و اعمال، مانند استخدام دیوان و جنیّان و طاعت جن و انس از ایشان و سفر کردن در هوا و زندگی طولانی و داشتن انگشتر و عصا و داشتن پادشاهی و پیغمبری به هم شبیه بودند و ایرانیان مرکز جمشید داستانی را کشور فارس می‌دانسته‌اند و آثار باقی مانده‌ی داریوش و خشایارشاه و دیگر پادشاهان هخامنشی را به جم (جمشید) انتساب داده‌اند و بر اثر اعجاب از ابنیه‌ی مزبور، ساختن آن‌ها را به دیوان نسبت داده‌اند و حضرت سلیمان نیز دیوان را در خدمت داشت، از این رو در قرون اسلامی، این دو تن یکی به شمار آمدند، فارس را تخت‌گاه سلیمان و پادشاهان فارس را وارث ملک سلیمان خواندند. صاحب برهان قاطع نیز گوید: جم به معنی پادشاه بزرگ باشد و نام سلیمان و جمشید هم هست؛ لیکن در جایی که با نگین و وحش و طیر و دیو و پری گفته می‌شود، مراد سلیمان است و در جایی که با جام و پیاله مذکور می‌شود جمشید، و آن جا که با آینه و سد نام برده می‌شود اسکندر. (همان، ۶۰ - ۵۹)
۱۱ - موکـب صبح را فلـک، دیــد رکـاب دار شــه
داد حُـلیِ اختــران، نعـــل بهــای صبــحدم
واژگانموکب: گروه سواران و پیادگان. (ناظم) حلی: پیرایه و زیور. (آنندراج) نعل بها: مالی که پادشاه در وقت عبور از موضعی از صاحب آن می‌گیرد به بهای نعل اسب خود که از آن جا عبور کرده است.
معنی و مفهومآسمان، صبح را همچون گروهی دید که در رکاب پادشاه در حال حرکت می‌باشد، پس ستارگان شب را به عنوان نعل بها به پای صبح ریخت و به او بخشید .
آرایه‌های ادبیموکب صبح اضافه‌ی استعاری. صبح را به رکاب دار شاه مانند کرده است. حلی اختران اضافه‌ی تشبیهی. مصراع دوم اشاره به رسم نعل بها دادن به شاه هنگام گذر کردن از جایی دارد.
۱۲ - شاه معظّـم اخستان، شهر گشای راستین
داد ده ظفـرستان، مُلـک خـدای راستین
واژگانشهرگشا: فاتح، گشاینده‌ی شهر، ستاننده‌ی شهر. (دهخدا)
معنی و مفهوماخستان، شاه بزرگ و ارجمند و فاتح به حق و راستین است. او عادل و پیروزمند و صاحب حقیقی مُلک و مملکت می‌باشد.
بند دوم:
کلمات قافیهنوای ، صفای، قفای و …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ب.ظ ]




فرض  : محافظه­كاري پايين در گزارشگري مالي بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثير معناداري دارد.
جدول4-17: نتیجه آزمون همبستگی فرضیه فرعی 1

متغیر کیفیت اقلام تعهدی
ضریب همبستگی® ضریب تعیین(r2) r2 تعدیل شده خطای معیار تخمین آماره دوربین-واتسن
محافظه کاری پایین 099/0- 01/0 008/0 78282/2565 712/1

همانطور که در جدول 4-17 نشان داده شده است، ضریب همبستگی بین دو متغیر 099/0- می­باشد که مبین وجود همبستگی بین دو متغیر محافظه ­کاری پایین در گزارشگری مالی و کیفیت اقلام تعهدی می­باشد.
به منظور معنادار بودن ضریب همبستگی بین دو متغیر از آزمون t استفاده شده است. چنانچه سطح معناداری کمتر از 05/0 باشد، می­توان نتیجه گرفت که ضریب همبستگی بین دو متغیر معنادار است. برای انجام آزمون t از رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. برای انجام رگرسیون باید همواره خطاها مستقل باشند، به منظور بررسی استقلال خطاها از آماره دوربین واتسون استفاده شده است، که همانطور که در جدول 4-17 آورده شده مقدار مقدار آماره دوربین واتسون 712/1 است، چون مقدار این آماره بین 5/1 تا 5/2 می باشد نتیجه می­گیریم که میان خطاها استقلال وجود دارد و می توان از رگرسیون استفاده کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مدل رگرسیونی به صورت زیر می­باشد:
اگر متغیر مستقل محافظه ­کاری پایین را با  و متغیر وابسته کیفیت اقلام تعهدی را با  نمایش دهیم، مدل رگرسیونی زیر را داریم:

بطوریکه  نشان دهنده عرض از مبدا و  نشان دهنده ضریب رگرسیونی میان متغیر مستقل محافظه ­کاری پایین و متغیر وابسته کیفیت اقلام تعهدی است. اگر سطح معنی داری از 05/0 کمتر باشد، فرض  رد می­ شود و  پذیرفته می­ شود.
در جدول (4-18) مشاهده می­ شود که سطح معنی داری 038/0 است که از 05/0 کمتر است، بنابراین با اطمینان 95 درصد فرض  از نظر آماری تایید شده و فرضیه فرعی 1 پذیرفته شد.
در این جدول مقدار عرض از مبدا نیز آزمون شده است، چون سطح معنی داری از 000/0 کمتر است نتیجه می گیریم که عرض از مبدا از نظر آماری مخالف صفر است و در نوشتن معادله رگرسیونی از آن استفاده می­ شود.
جدول 4-18: جدول ضرایب رگرسیونی فرضیه فرعی1

  ضرایب مقدار آماره آزمون T سطح معنی داری فرض مورد بررسی نتیجه آزمون فرض
عرض از مبدا (  ) 301/8575 967/5 000/0   پذیرش فرض
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]




محدودیت[۴۲] های واقع بینانه و خویشتن- داری[۴۳].
این نیاز ها، جهان شمول هستند . همه ی انسانها ، این نیاز ها را دارند ، اگر چه شدت این نیاز ها در بعضی افراد بیشتر است . فردی که از سلامت روان برخوردار است، می تواند این نیاز های هیجانی اساسی را به طور سازگارانه ای ارضاء کند. گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیه ، به جای ارضاء این نیازها ، منجر به ناکامی آنها می شود. هدف طرح واره درمانی ، این است که به بیماران کمک کند تا راه‌های سازگارانه تری برای ارضاء این پنج نیاز هیجانی بیابند(یانگ ،۱۹۹۰ ؛ به نقل از اندوز ،۱۳۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تجارب اولیّه ی زندگی
ریشه ی تحولی طرح واره های ناسازگار اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است. طرح واره هایی که زودتر به وجود می آیند و معمولاً قوی ترین هستند، از خانواده های هسته اینشأت می گیرند . تا حد زیادی ، پویایی های خانواده ، بازتاب دقیق پویایی های جهان ذهنی کودک هستند. وقتی بیماران در موقعیت های از زندگی بزرگسالی ، طرح واره های ناسازگار اولیّه شان فعال می شوند، معمولاً خاطره ای هیجان انگیز از دوران کودکی خود تجربه می کنند. همزمان با تحوّل کودک ، سایر عوامل تأثیر گذار مانند همسالان ، مدرسه، انجمن های گروهی و فرهنگ ، به طور روز افزونی اهمیت می یابند و در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند. با این حال ، طرح واره هایی که بعداً در سیر تحول شکل می گیرند، زیاد عمیق و نیرومند نیستند.(طرح واره ی انزوای اجتماعی[۴۴] در زمره ی همین طرح واره ها ست که معمولا در اواخر دوران کودکی یا نوجوانی شکل می گیرد و ممکن است انعکاسی از پویایی های خانواده هسته ای نباشد ). چهار دسته از تجارب اولیه زندگی ، روند اکتساب طرح واره ها را تسریع می کنند. اوّلین دسته از تجارب اولیه زندگی ، ناکامی ناگوارنیازها[۴۵]هستند. این حالت وقتی اتفاق می افتد که کودک تجارب خوشایندی را تجربه نکند. طرح واره هایی مانند محرومیت هیجانییا رها شدگی[۴۶] به دلیل نقص درمحیط اولیه به وجود می آیند. در محیط زندگی چنین کودکی ، ثبات ، درک شدن یا عشق وجود ندارند.نوع دوم تجارب اولیه ی زندگی که طرح واره ها را به وجود می آورند، آسیب دیدن[۴۷] و قربانی شدن هستند.در چنین وضعیتی ، کودک آسیب می بیند یا قربانی می شود و طرح واره هایی مثل بی اعتمادی / بد رفتاری[۴۸] ، نقص/ شرم[۴۹] یا آسیب پذیری نسبت به ضرر[۵۰] در ذهن او شکل می گیرد. در نوع سوم تجارب ، مشکل این است که کودک ، زیاد چیزهای خوب را تجربه می کند. والدین جهت رفاه و آسایش کودک، همه کار می کنند ، در حالی که تامین رفاه و راحتی در حد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است . در اثر این گونه تجارب در ذهن کودکان طرح واره هایی نظیر وابستگی / بی کفایتی[۵۱]یا استحقاق / بزرگ منشی به وجود می آید. در این حالت ، والدین به ندرت با کودک جدی برخورد می کنند و کودک روی پر قوبزرگ می شود و لوس بار می آید . در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خودگردانی یا محدودیت های واقع بینانه ارضاء نمی شوند. والدین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی کودک بشوند یا ممکن است بدون هیچ گونه محدودیتی ، آزادی عمل زیادی به ا و بدهند(آرنتز و ورتمن،۱۹۹۹).
نوع چهارم تجارب زندگی که باعث شکل گیری طرح واره ها می شود، درونی سازی انتخابی[۵۲]یا همانند سازی با افراد مهم زندگی[۵۳]است. کودک به طور انتخابی با افکار، احساسات ، تجارب و رفتارهای والدین خود همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کند. مثلاً دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو قربانی بدرفتاری دوران کودکی خود هستند و برای درمان به کلینیک مراجعه می کنند. بیمار اول ،در دوران کودکی ، نقش قربانی را پذیرفته بود. وقتی پدرش او را کتک می زد ، متقابلاً به او حمله نمی کرد و فقط احساس می کرد قربانی این وضعیت شده است. وی با اینکه احساس می کرد با او بد رفتاری شده ، ولی احساس کسی را که مورد بد رفتاری قرار گرفته، در خودش درون سازی نکرد. بیمار دوم، ،در مقابل بد رفتاری های پدرش ، متقابلاً به او حمله می‌کرد.او با پدرش همانند سازی کرد و افکار ، رفتار و احساسات پدر ِپرخاشگرش را درون سازی نمود و خودش تبدیل به یک فرد خشن و بدرفتار شد (این مثال اغراق آمیز است. در واقع اکثر کودکان هم قربانی شرایط می‌شوند و هم اینکه برخی از افکار و احساسات یا رفتارهای بزرگسالان بدرفتار را یاد می گیرند و به کار می‌برند).
دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند. هر دوی این بیماران ، والدین بی عاطفه ای داشته اند و در دوران کودکی، احساس کرده اند تنها هستند و کسی آنها را دوست ندارد.آیا می توان فرض کرد که هر دو در بزرگسالی از نظر هیجانی ، افرادی سرد وبی عاطفه می شوند؟ لزوماً نه . اگر چه هر دو بیمار می دانستند که مورد بی مهری قرار گرفته اند ، ولی لزوماً خودشان تبدیل به افرادی بی عاطفه نشدند . بیماران ممکن است به جای همانند سازی با والدین بی مهر و عاطفه ی خود ، از طریق مهربان بودن ، با احساس محرومیت شان مقابله کنند، یا اینکه با پرقعی و احساس استحقاق با محرومیت هیجانی زیربنایی خود کنار بیایند. در تجارب بالینی می توان به این نکته پی بردکه کودکان به طور انتخابی با جنبه های خاصی از افراد مهمّ زندگیشان همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کنند. برخی از این همانند سازی ها و درون سازی ها به طرح واره ها و بعضی نیز به سبک های مقابله ای یا ذهنیت[۵۴] تبدیل می شوند . به عنوان مثال، کودکی با ویژگی های افسرده خوبی، احتمالاً سبک خوش بینانه[۵۵] یوالدین خود را در مقابل بدشانسی ها ، درون سازی نخواهد کرد، زیرا رفتار چنین والدینی ، آن قدر مخالف طبع[۵۶]کودک است که نمی تواند آن را جذب کند(همان منبع).
خلق و خوی هیجانی
علاوه بر محیط زندگی اولیه ، عوامل دیگری نیز در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند که در این میان ، خلق و خوی هیجانیکودک از اهمیت بسزایی برخوردار است . اکثر والدین، خیلی زود به این نکته پی می‌برند که هر کودکی از زمان تولد ، شخصیت یا خلق و خوی منحصر به فرد و متمایزی دارد . برخی از کودکان تحریک پذیرند ، برخی خجالتی و برخی نیز پرخاشگرند. پژوهش های زیادی نشان می دهند که عوامل زیستی در شکل گیری و تحول شخصیت از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند . به عنوان مثال ، کاگان[۵۷]و همکارانش (کاگان ، رزنیک[۵۸]و اسنایدمن[۵۹]، ۱۹۸۸) . پژوهش های زیادی درباره ی صفات خلق و خوی نوزادان انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بیشتر این صفات ، حتی با گذشت زمان ، ثابت می مانند . در قسمت پایین به برخی از ابعاد خلق و خوی هیجانی[۶۰] اشاره می شود که به نظر ما اکثر آنها مادرزادی اند[۶۱]و نسبتاً غیر قابل تغییر ، مگر از طریق روان درمانی .
پایدار[۶۲] بی ثبات[۶۳]
خوشبین[۶۴] افسرده خو[۶۵]
خونسرد [۶۶] مضطرب[۶۷]
حواسپرت[۶۸] وسواسی[۶۹]
پرخاشگر[۷۰] منفعل[۷۱]
بازیگوش [۷۲]تحریک پذیر[۷۳]
اجتماعی[۷۴] خجالتی[۷۵]
شاید بتوان این طور تصور کرد که خلق و خوی هر انسانی ، ترکیب منحصر به فردی از این ابعاد است (البته خلق و خو ، ابعاد دیگری نیز دارد که بدون شک در آینده مشخص خواهد شد). خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با وقایع دردناک[۷۶]دوران کودکی منجر به شکل گیری طرح واره ها می شود . خلق و خوهای متفاوت ، کودکان را در معرض شرایط گوناگونی قرار می دهد .به عنوان مثال ، یک کودک پرخاشگر در مقایسه با یک کودک منفعل و پذیرا ، بیشتر احتمال دارد مورد بدرفتاری بدنی والدین خشن خود قرار بگیرد . علاوه بر این ، خلق و خوهای مختلف به گونه ای متفاوت، کودکان را نسبت به شرایط مشابه آسیب پذیر می سازند. کودکان ممکن است به دلیل خلق و خوهای متفاوت ، در مقابل رفتار مشابه والدین خود ، واکنش های کاملاً متفاوتی نشان بدهند . به عنوان مثال ، دو پسربچه را در نظر بگیرید که هر دو توسط مادرانشان طرد شده اند . کودک خجالتی از محیط اطراف کناره گیری می کند و به تدریج منزوی شده و به مادر خشن ِخود وابسته می شود، ولی کودک اجتماعی جرأت می کند که از لاک خود بیرون بیاید و دیگران را به برقراری ارتباط مثبت وادار کند.واقعیت این است که اجتماعی بودن یکی از صفات غالب کودکان پرطاقت[۷۷]است و علی رقم این که چنین کودکانی ممکن است مورد بدرفتاری و غفلت قرار گیرند، ولی صفت اجتماعی بودن باعث رشد آنها می شود .
مشاهدات حاکی از آن است که محیط اولیه ی فوق العاده محبت آمیز یا منزجر کننده می تواند به میزان زیادی خلق و خوی هیجانی را تحت الشعاع قرار دهد . به عنوان مثال ، محیط امن و محبت آمیز یک خانواده ممکن است بتواند حتی یک کودک خجالتی را به کودکی دوست داشتنی و مهربان تبدیل کند و برعکس اگر محیط اولیه طرد کننده باشد ، حتی یک کودک اجتماعی ممکن است منزوی شود . همچنین خلق و خوی هیجانی افراطی می تواند بر محیط پیرامون چیره شود و بدون هیچ گونه توجیه آشکاری در تاریخچه ی زندگی بیمار منجر به آسیب روانی گردد (صلواتی و یزدان دوست،۱۳۸۸).
حوزه های طرح واره و طرح واره های ناسازگار اولیه
حوزه ی اول : بریدگی[۷۸]و طرد[۷۹]
بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، نمی توانند دلبستگی های ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات ، امنیت ، محبت ، عشق و تعلق خاطر برآورده نخواهد شد . خانواده های اصلی آنها معمولاً بی ثبات (رهاشدگی / بی ثباتی)، بدرفتار (بی اعتمادی/ بدرفتاری) ، سرد و بی عاطفه (محرومیت هیجانی) ، طردکننده (نقص/ شرم) یا منزوی (انزوای اجتماعی/ بیگانگی[۸۰]) هستند . بیمارانی که طرح واره هایشان در حوزه بریدگی و طرد قرار می گیرد (مخصوصاً چهار طرح واره ی اول )، اغلب بیشترین آسیب را می بینند . بسیاری از آنها ، دوران کودکی تکان دهنده ای داشته اند و در بزرگسالی تمایل دارند به گونه ای نسنجیده و شتاب زده از یک رابطه خود – آسیب رسان به رابطه ای دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب کنند . رابطه درمانی ، اغلب محور اصلی درمان این گروه از بیماران قرار می گیرد .
بیمارانی که دارای طرح وارۀ رهاشدگی / بی ثباتی هستند ، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد . بیمارانی که این طرح واره را دارند ، احساس می کنند افراد مهم زندگیشان در کنار آنها نمی مانند ، زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینی اند، فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند و می میرند یا بیمار را به حال خود رها می کنند .
بیمارانی که طرح واره ی بی اعتمادی / بد رفتاری دارند ، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده می کنند . به عنوان مثال ، به آنها آسیب می زنند ، تحقیرشان می کنند ، دروغ می گویند، بدرفتاری می کنند ، فریب می دهند یا آنها را دست می اندازند[۸۱] .
بیمارانی که طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند ، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه هیجانی با دیگران به طور کافی ارضاء شود . تا به حال سه نوع محرومیت هیجانی را شناخته ایم :
محرومیت از محبت[۸۲] (فقدان عاطفه یا توجه ) ؛ (۲) محرومیت از همدلی[۸۳] (به حرف دل فرد گوش ندادن و درک نشدن) و (۳) محرومیت از حمایت[۸۴] (راهنمایی نشدن از سوی دیگران) .
بیمارانی که طرح واره نقص / شرم دارند، احساس می کنند افرادی ناقص ، بد ، حقیر یا بی ارزش اند و اگر خود را در معرض نگاه دیگران قراردهند ، بدون شک طرد می شوند . این طرح واره معمولاً با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است . این نقص ها و کمبود ها ممکن است شخصی ( مثل خود خواهی ، تکانه های پرخاشگرانه ، تمایلات جنسی غیر قابل قبول ) یا عمومی[۸۵])مثل ظاهر غیر جذاب ، نابرازندگی اجتماعی) باشند .
بیمارانی که طرح واره ی انزوای اجتماعی / بیگانگی دارند ، احساس می کنند با دیگران متفاوتند و وصله ی ناجور اجتماع هستند . در واقع این طرح واره ، حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در بر می‌گیرد . معمولا بیماران مبتلا به این طرح واره ، به هیچ گروه یا جامعه ای، احساس تعلق خاطر نمی کنند (یزدان دوست،۱۳۸۸).
-بریدگی و طرد[۸۶]
(انتظار اینکه نیاز های فرد برای امنیت ، ثبات ، محبت ، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوه ای قابل پیش بینی ارضاء نخواهد شد . طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیدکه بی عاطفه ، سرد ، مضایقه گر ، منزوی ، تندخو، غیر قابل پیش بینی یا بدرفتار هستند ) .
۱-رهاشدگی / بی ثباتی[۸۷]
بی ثباتی یا بی اعتمادی نسبت به دریافت محبت و برقراری ارتباط با اطرافیان ، به طوری که فرد احساس می کند افراد مهم زندگیش نمی توانند حمایت عاطفی و تشویق لازم را به او بدهند، زیرا این افراد از لحاظ هیجانی ، بی ثبات ، غیر قابل پیش بینی (برای مثال “ناگهانی عصبانی می شوند") ، اعتماد ناپذیر و نامنظم اند . فردی که چنین طرح واره ای در ذهنش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگی اش بمیرند یا اینکه او را رها کنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند .
۲-بی اعتمادی/ بدرفتاری[۸۸]
انتظار اینکه دیگران به انسان ضربه می زنند، بدرفتارند، انسان را سرافکنده می کنند ، دروغ می گویند و دغل کار و سود جو هستند . چنین انتظاری باعث می شود فرد وقایع پیرامون را به گونه ای خاص ادراک کند : آسیبی که به فرد وارد نموده اند ، عمدی بوده و یا اینکه در نتیجه ی بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را می دزدد و یا حق او را می خورد.
۳-محرومیت هیجانی[۸۹]
انتظار این که تمایلات و نیاز های فرد به حمایت عاطفی به اندازه کافی ارضاء نمی شوند.
سه نوع محرومیت مهم وجود دارد که عبارتند از:
الف) محرومیت از محبت[۹۰]:فقدان توجه، عطوفت یا همراهی .
ب) محرومیت از همدلی[۹۱]: درک نشدن ، به حرف دل فرد گوش ندادن، عدم خود افشایی یا در میان نگذاشتن احساسات با دیگران .
ج)محرومیت از حمایت[۹۲]:نداشتن منبع قدرت ، جهت دهی یا راهنمایی نشدن از سوی دیگران.
۴-نقص/شرم[۹۳]
احساس اینکه فرد در مهم ترین جنبه های شخصیت اش ، انسانی ناقص ، نامطلوب ، بد، حقیر و بی ارزش است یا اینکه در نظر افراد مهم زندگی اش ، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرح واره ، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد ، طرد ، سرزنش ، کمرویی ، مقایسه های نابجا ، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در بر می گیرد . این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانه های خشم ، تمایلات جنسی غیر قابل پذیرش ، خودخواهی) یا عمومی باشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی ) .
۵-انزوای اجتماعی / بیگانگی[۹۴]
احساس اینکه ، فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد .
۶-وابستگی / بی کفایتی[۹۵]
اعتقاد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه ی دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد . این حالت اغلب به صورت درماندگی ظاهر می شود .
۷-آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[۹۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]




پایین بودن سن ازدواج و مسائلی در مورد نفقه و مهریه وحضانت و…که با نوآوری قانون جدید این مشکلات رو به کاستی گراید و چنانچه بنای قواعد فقه بر این است که که هر اصل یا قاعدۀ عام و مهمى که در ابواب مختلف فقه و مباحث حقوق قابل طرح است بتوان با تطبیق قواعد کلى بر موارد جزئى و مسائل فرعى مفید و مؤثر واقع شوند؛ هر چند که در واقع از مصادیق حقیقى قواعد فقهى نباشد و از جملۀ اصول استنباط و به اصطلاح قواعد اصولى به شمار رود.
اما تلاش و هدف من در این پژوهش در این است که بتوانم هرچه بهتر و روشن تر قواعد نکاح را با توجه به ماده ۴ قانون خانواده معرفی کنم تا در شناخت بهترازقوانین نکاح گامی موثر باشم .

۴: سوالاتاصلی:

    1. قواعد فقهی حاکم بر قانون حمایت از خانواده کدام است ؟
    1. عدم ثبت نکاح موقت چگونه است و مجازات آن چیست ؟
    1. آیا با تصویب این قانون جدید، قوانین سابق در این زمینه نسخ شده است؟
    1. هدف از تعدد قضات و مشاور زن در قانون جدید حمایت از خانواده چیست؟

سوالات فرعی:

    1. آیا تغییری در صلاحیت‌های دادگاه‌ها در قانون جدید ایجاد شده است؟
    1. آیا در قانون جدید ثبت ازدواج موقت اجباری شده است؟
        1. آیا قانونگذار در قانون جدید برای تعیین مهریه محدودیت در نظر گرفته است؟

      (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵:روش تحقیق :

در این تحقیق سعی کردم تا از روش کتابخانه ای و اسنادی با مدارک و بررسی کتابهای حقوق مدنی و حقوق خانواده و کتب منبع و همچنین بررسی کتابهای فقهی فارسی و عربی و مقالات حقوق دانان و همچنین روش تحلیلی و تو صیفی به پیدا کردن قواعد نکاح بپردازم و بتوانم سیری در ماده ۴ قانون حمایت از خانواده جدید داشته باشم .

۶: محدودیت ها و مشکلات:

در این تحقیق با توجه به کثرت کتابهای فقهی و حقوقی که در باب حقوق خانواده موجود می باشد بیشترین مشکل در این تحقیق کمبود ترجمه های فارسی کتب عربی در زمینه قواعد نکاح و قواعد فقهی بود. امیدوارم توانسته باشم گامی کوچک در جهت شناساندن قواعد نکاح بر دارم.

بخش اول: طرح تحقیق

طرح تحقیق:

۱-۱-۱: بررسی قواعد فقهی وحقوقی حاکم بر قانون جدید حمایت از خانواده با محوریت ماده ۴

قواعد : (فقه) در لغت فهم ودانش ودر اصطلاح در مورد معانی علوم اسلامی و اخلاق وکلام بکار می رود و مطلع شدن به مسائل دینی نیز می گویند و شامل مسائل اعتقادی وعلم به قوانین اسلامی نیز می باشد .
حاکم : قاضی ، دلیل حاکم
حقوق : جمع حق چه جزی و چه کلی در اصطلاح فقه وحقوق جدید بکار رفته است و علمی است که قوانین موضوعه را بحث می کند و از قوانین حقوق طبیعی می گوید.
(جعفری لنگرودی ،ترمینالوژی حقوق ، ۱۳۸۶،۵۰۴،۲۰۶)

۱-۱-۲:معناى لغوى قاعده‌:

«قاعده» در لغت به معناى اساس و ریشه است و به این تناسب، ستون‌هاى خانه را «قواعد» مى‌گویند. خداوند در قرآن کریم مى‌فرماید:
وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ . بقره (۲) آیۀ ۱۲۷٫
و آن هنگامى که ابراهیم و اسماعیل بنیان‌هاى خانۀ [خدا] را بر مى‌افراشتند [گفتند] پروردگارا [این کار را] از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانا هستى.
و طریحى در «مجمع البحرین» مى‌نویسد:
القواعد جمع القاعده و هى الاساس لما فوقه
(طریحى، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۱۲۹٫)
قواعد جمع قاعده به معناى بنیان و پایه براى چیزى است که در بالاى آن قرار دارد.
قاعده علاوه بر آن که در امور مادى مانند بنیان‌هاى ساختمان به کار گرفته شده، در‌برخى امور معنوى نیز که جنبۀ اساسى و زیر بنایى دارد استعمال شده است؛ مانند قواعد اخلاقى، قواعد اسلامى و قواعد علمى. به طور کلى به مسائل بنیادى هر علمى که حکم بسیارى از مسائل دیگر به آن‌ها توقّف دارد، قواعد آن علم گویند.

۱-۱-۳:معناى اصطلاحى قاعده‌:

معناى اصطلاحى قاعده، رابطه تنگاتنگى با معناى لغوى آن دارد، تهانوى در توصیف معناى اصطلاحى قاعده مى‌نویسد:
… آنها امر کلى منطبق على جمیع جزئیاته عند تصرّف احکامها منه .
قاعده امرى است کلى که در هنگام شناسایى احکام جزئیات از آن، بر تمامى جزئیات خود منطبق باشد.
(مرکز مطالعات اسلامی ،۱۴۲۱،۱۰-۹)

۱-۲ : مفهوم شناسی

کلیات (لغوی فقهی ، حقوقی)
ماده ۴- رسیدگی به امور زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است.

۱-۲-۱: نامزدی:

    • نامزدی در لغت به معنی مشخص شده ، معین شده ، پسر یا دختر جوانی که برای زناشوئی با همسر آینده خود در نظر گرفته می شود .( معین ، ۱۳۸۱،۱۰۹۵)
    • نامزدی در فقه به رابطه فی مابین پسر و دختر که از سوی فرد نخست (پسر) مورد خواستگاری واقع شده است ، اطلاق می شود .( در مزاری ، ۱۳۹۱،۳۹ ) نامزدی به تراضی پسر و دختر یا زن ومرد برای ازدواج آینده ، نامزدی یا وعده ازدواج نامیده می شود.
      (گرجی ،۱۳۸۴،۱۷)
    • نامزدی در حقوق ،نامزدی یا وعده ازدواج قراردادی است که بین دو نفر به منظور ازدواج در آینده بسته میشود(امامی و صفایی ،۱۳۹۲، ۴۰-۳۹)

نامزدی:زنی که مورد خواستگاری قرار گیرد و وعده ازدواج به او داده میشود و از طرف زن با این وعده موافقت بعمل آید رابطه حقوقی بین این زن و مرد را نامزدی می گویند و آنان را نامزد می گویند این وضع موجب حصول رابطه زناشویی نمی شود.( لنگرودی ، ،۱۳۸۶،۷۰۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ب.ظ ]