کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



چه کار مى‌کنید؟ آیا دعواى عاشقانه است یا مرد مزاحمى بر سر راه او است؟ در مورد اول نمى‌توانید دخالت کنید، در مورد دیگر، آن زن به کمک شما نیاز دارد. بنابراین، باید، در مورد اینکه آن زن به کمک شما نیاز دارد یا خیر، تصمیم بگیرید. دومین مرحلهٔ تصمیم‌گیرى براى کمک‌رسانی، تفسیر موقعیت است. در اکثر موارد، این تفسیر تحمیل مى‌شود. مثلاً، اگر بچهٔ همسایه، که مشغول بازى در کوچه است، ناگهان از ناحیهٔ چشم آسیب ببیند، آیا دو ساعت مى ‌ایستد و از خود مى‌پرسید که او به کمک شما نیاز دارد یا خیر؟ همین‌طور است به هنگام زمین‌ لرزه یا سیل، که مردم فرصت را از دست نمى‌دهند و براى تصمیم‌گیرى دربارهٔ کمک‌رساندن یا خیر، معطل نمى‌شوند. آنها وقت و پول خود را با رغبت تمام در اختیار آسیب‌دیدگان مى‌گذارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

درک موقعیت
براى آنکه بتوانیم به شخصى کمک کنیم، ابتدا باید بدانیم که چیزى اتفاق مى‌افتد. بنابراین، اولین مرحلهٔ شناختى که ما را در جهت رفتار کمک‌رسانى هدایت مى‌کند، درک موقعیت است. فرض کنید پاى پیرزنى در جلو خانهٔ شما پیچ مى‌خورد، او بر زمین مى‌افتد و پاى او مى‌شکند. مسلماً، اگر صداى کمک‌خواهى او را نشنوید، نمى‌توانید به او کمک کنید و حتى بقیهٔ کسانى هم که بخواهند کمک کنند در وضعیت شما قرار خواهند گرفت.
بدین ترتیب به اعتقاد لاتانه و دارلیُ رفتار نوع دوستانه زمانی شکل می گیرد که فرد در مواجه با حالت های اضطراری به تمام مراحل جواب مثبت بدهد. یعنی متوجه وضعیت خاص شده باشد، وضعیت اضطراری را تفسیر کرده باشد، مسئولیت را برعهده گرفته باشد، راه کمک رسانیس را بلد باشد و با محاسبه پیامد ها تصمیم به مداخله بگیرد (بارون و بایرون، ۱۹۹۷: ۳۶۶).

۶-۲-۲- باتسون

باتسون در قالب نظریه همدلانه که عمدتا معطوف به تبیین ویژگی های مردمان نوع دوست است، نوع دوستی را بر حسب توانایی و میزان همدلی تبیین می کند و معتقد است افرادی که با مواجه با وضعیت های اضطراری قادر باشند خود را به جای فرد قربانی و نیازمند بگذارند، محتمل تر است اقدام به رفتار نوع دوستانه نمایند (دو و دیگران، ۱۹۹۰ :۲۸۸).
با توجه به نقش همدلی در نوع دوستی به توضیح بیشتر همدلی می پردازیم.
همدلی دربردارنده توانایی ایجاد روابط هماهنگ با دیگران است. برای تبیین بهتر این مفهوم می توان از تعبیر رایج » خود را به جای دیگران گذاردن » برای نگریستن از نقطه نگرش فرد استفاده کرد.
افرادی که در سازمانها در زمینه همدلی از مهارت بالایی برخوردارند، دارای ویژگی های زیر می باشند :
در مواقع تغییر و ابهام مکرراً دیگران را در جریان امور قرار می دهند.
تشریک مساعی بین کارکنان، مشتریان و تهیه کنندگان را بالا می برند.
سرمایه عقلانی سازمان را بهبود بخشیده و آن را به هدر نمی دهند.
انگیزش و رضایت شغلی کارکنان را افزایش می دهند.
به عملکرد کاری بهتری دست می یابند.
واژه همدلی برای اولین بار در دهه ۱۹۲۰ و توسط روانشناس آمریکایی ئی. بی تیچنر و برای اشاره به تقلید حرکتی مشاهده شده در یک کودک یکساله پس از مشاهده آشفتگی در کودک دیگر به کار رفت. همانگونه که گالو ( ۱۹۸۹ ) بیان کرده است : … یک پاسخ همدلانه پاسخی است که هم در بردارنده بعد عاطفی و هم بعد شناختی است. اصطلاح همدلی حداقل دارای دو مفهوم است. به مفهوم یک پاسخ شناختی، یعنی فهم و درک احساس دیگری و یا به مفهوم یک ارتباط عاطفی با فرد دیگر . از نظر کارل راجرز ( ۱۹۷۵ ) … حالت همدلی و یا همدلی نمودن دربردارنده درک دقیق چارچوب مرجع درونی فرد دیگر، به همراه ابعاد عاطفی آن می باشد.
در این حالت گرچه فرد همدلی کننده خود را به جای فرد مقابل می گذارد ولی با او همانند سازی نمی کند. هینز و اوری همدلی را تحت عنوان … توانایی تشخیص و فهم ادراکات و احساسات فرد مقابل و انتقال دقیق این فهم از طریق یک پاسخ پذیر اگر تعریف نموده اند (۲۵۷).
لغت نامه آمریکایی هریتیج همدلی را این گونه تعریف می کند : … فهم عمیق و صمیمانه آن گونه که احساسات، افکار و انگیزش های یک فرد برای فرد مقابل قابل درک می گردد.
در تعاریف مربوط به همدلی، همدلی نوعاً مستلزم ۱) توانمندی عاطفی در سهیم شدن در احساسات دیگری و ۲) توانمندی شناختی برای درک احساسات و دیدگاه دیگری می باشد.
علاوه بر این آگاهی مواقع تعاریف همدلی بر توانمندی انتقال احساسات و درک همدلانه از طریق ابزارهای کلامی و یا غیر کلامی تاکید نموده اند. جنبه های مهم همدلی عبارتند از :
۱- آگاهی از حالت هیجانی فرد مقابل
۲- درک آن حالت
۳- همانند سازی فردی با موقعیت
۴- ارائه پاسخ عاطفی مناسب ( باولک،۲۰۰۳ )
کلود اشتینر نیز همدلی را به عنوان حس ششم تعریف می کند. « نمی توان هیجانات افراد را شنید، دید و یا در مورد آنها فکر کرد » ( آکیندجو به نقل از اشتینر، ۱۹۹۷ ).
بر اساس ادبیات مربوط به همدلی ۱) داشتن همدلی در ارتباط با دیگری، مستلزم احساس یا تجربه هیجان مشابه با هیجان آن فرد می باشد. ۲) هیجانی که فرد آن را به عنوان همدلی تجربه یا احساس می کند باید به طریقی خاص ایجاد شده باشد و ۳) این هیجان نیز باید به نحوی خاص تجربه و احساس شود ( نیلسن، ۲۰۰۳ ).
ظاهراً قابلیت و توانمندی همدلی نقش عمده ای در متمایز ساختن افرادی که در رفتار نوعدوستانه درگیر شده یا نمی شوند، بازی می کند. وقتی که فرد همدل اینگونه ادراک می کند که فرد دیگری ناراحت است در نتیجه همدلی خود، آن ناراحتی را تجربه می کند. نشان دادن آشفتگی دیگران در کودکان ۱۲ ماهه ( برادرز، ۱۹۹۰ ) و نیز در میمونها و گوریلها ( آنگرر و همکاران، ۱۹۹۰ ) دیده شده است.
انسانها به لحاظ همدلی تفاوت چشمگیری با یکدیگر دارند. برخی از افراد با دیدن کوچکترین ناراحتی در کسی عمیقاً تحت تاثیر قرار می گیرند. در حالی که برخی دیگر که آنها را جامعه ستیز باید نامید نسبت به وضعیت عاطفی دیگران بی اعتنا و غیر حساس می باشند. افراد همدل علاوه بر احساس آشفتگی فردی به خاطر آشفتگی دیگران دارای سه ویژگی دیگر هستند :
۱) دارا بودن احساس همدلانه – احساس نوعی نگرانی و دغدغه خاطر نسبت به نیازهای دیگران
۲) محاوره درونی – توانایی گذاردن خود به جای دیگری
۳) احساس همدلی خیالی برای یک شخصیت سینمایی و غیر واقعی که به رفتارهایی از قبیل : گریه کردن هنگام تماشای یک فیلم غمناک نمایان می گردد ( بارون و بیرن به نقل از آیزنبرگ و همکاران، ۱۹۹۱، تروبستhttp://rahacenter.com/ ، کولینز و امبری، ۱۹۹۴ )
افرادی که در این ابعاد از همدلی بالایی برخوردارند هنگامی که فردی در اطراف آنها مشکل دارد پاسخ عاطفی و هیجانی نشان می دهند و در تعاقب آن در صدد رفع آن مشکل برمی آیند.
فردی که همدل است در قبال زندگی و احساسات اطرافیان خود نوع دوستی و همیاری نشان می دهد ( توماس، ۲۰۰۲ ). بر عکس کسانی که فاقد همدلی اند بدون در نظر داشتن سایرین و تاثیر اعمالشان بر آنان، صرفاً به علایق و جاه طلبی های خود توجه دارند ( بلاک، ۲۰۰۰ ).
طبق نظر هافمن، همدلی از یک سیر طبیعی برخوردار است. پس از یکسالگی، کودکان از تمایز خود با دیگران، آگاهی بیشتری حاصل می کنند و در صدد بر می آیند تا کودک دیگری را که گریه می کند آرام نمایند. در حدود سن ۲ سالگی کودکان تشخیص می دهند که احساسات فرد دیگر با احساس آنها متفاوت می باشند و در نتیجه نسبت به سر نخ هایی برای کشف چگونگی احساس کودک دیگر حساس تر می گردند. در اواخر کودکی، رشد همدلی سرعت بیشتری پیدا می کند و کودکان به راحتی می توانند احساس آشفتگی و ناراحتی را در دیگران درک نمایند ( باولک، ۲۰۰۳ ).
دانیل باتسون، روانشناس اجتماعی ( ۱۹۸۷، a 1990، b 1990 ) پیشنهاد می کند که کمک کردن به دیگران به این علت است که ما واقعاً برای دیگران و درد و الم آنها اهمیت قائل هستیم. این اهمیت قائل شدن و توجه نشان دادن به رنج و ناراحتی دیگران به همدلی و شفقت و درک ما از چگونگی احساس فرد نیازمند کمک بر می گردد.
احساس همدلی در بردارنده همدردی، دلسوزی و احساس غمگینی است ( ایزنبرگ و میلرhttp://rahacenter.com/، ۱۹۸۷ ).
تجارب شناختی و یا عاطفی زیر بنایی همدلی چیست ؟ دانیل باتسون، شانون ارلی و جیووانی سالوارانی (۱۹۹۷) در جواب این پرسش پیشنهاد کرده اند که محاوره ادراکی اساس اعمال نوعدوستانه و یاورانه را تشکیل می دهد.
طبق نظر باتسون و همکارانش محاوره ادراکی دارای دو بعد است یکی دگر ادراکی و دیگری خود ادراکی.
هنگامی که فرد در خصوص نحوه ادراک فرد نیازمند کمک فکر می کند، دور نمای ادراک دگری به جریان افتاده است. دور نمای ادراک خود نیز هنگامی روی می دهد که افراد خود را در موقعیت فرد نیازمند کمک گذارده و تصور می کنند که در آن صورت چه احساساتی می داشتند ؟ ( بوردنز و هورووتیز، ۲۰۰۲ ).
مراحل همدلی
فرایند همدلی کردن را می توان به سه فرایند : جابه جایی نقش، فرض نقش و درونی سازی تقسیم نمود.
جابه جایی نقش : این امکان را به هر یک از افراد گروه می دهد تا به طور ذهنی نقش محوله خود را با نقش سایر اعضا تعویض نمایند تا بتوانند به نحو منصفانه تری با آنها رفتار نمایند.
درونی سازی : درونی سازی سنگ پایه همدلی است زیرا بدون آن، کلیه تلاشهای صرف شده در مراحل جابه جایی نقش و فرض نقش به نتیجه چندان مطلوبی منتج نخواهد شد. بدون درون سازی مراحل قبلی به نحوی ناقص انجام شده و به زودی به فراموشی سپرده می شود. درون سازی ماهیتاً به افراد در کسب تجارب معنی دار کمک می کند. زیرا حتی هنگامی که فرد به لحاظ فیزیکی در افراد در کسب تجارب معنی دار کمک می کند. زیرا حتی هنگامی که فرد به لحاظ فیزیکی در تجارب واقعی زندگی دیگری حضور ندارد اما قادر خواهد بود تا به کمک تصور و تخیل خود، خود را در آن تجارب و موقعیت ها قرار دهد. به این ترتیب این تجارب جزئی از او می شوند گویی که خود واقعاً در حال تجربه آنها است. بدین وسیله، همدلی مانند یک ابزار در جهت پیشگیری و مهار تعارضات بین فردی عمل می کند و حتی اگر تعارضاتی نیز بروز نمایند از وخامت آنها خواهد کاست. البته تاثیر همدلی با افزودن تکنیک های دیگر مانند : ارتباط صادقانه، گوش دادن فعال و ادب ورزی، افزایش می یابد. ( آکیندجو، ۲۰۰۰ ).
اما به طور کلی پژوهشگران و نظریه پردازان بر سر دو نوع اساسی همدلی، یعنی همدلی شناختی و همدلی عاطفیhttp://rahacenter.com/ توافق دارند. گر چه از اصطلاحات مختلفی برای اشاره به این دو نوع همدلی استفاده شده است اما آنچه واضح است این است که همدلی شناختی، عمدتاً به معنای شریک شدن در دیدگاه ذهنی فرد مقابل می باشد. حال آنکه مراد از همدلی عاطفی، پاسخهای عاطفی ارائه شده به فرد مقابل است. که یا با احساسات آن فرد مشابه بوده ( همدلی موازی ) و یا واکنشی به تجارب عاطفی آن فرد می باشد ( همدلی واکنشی ).
در ادبیات مربوطه، از همدلی شناختی، غالباً تحت عنوان گفتگوی درونی و پذیرش نقش یاد شده است. به همین ترتیب غالباً به همدلی عاطفی، همدردی، همدلی هیجانی، صحبت دورنمایی همدلانه یا پاسخگویی عاطفی نیز اطلاق شده است ( والتر، ۱۹۹۹ ).
باتسون در خلاصه پژوهشهای مربوطه در این زمینه عنوان دارد که گاهاً مردان بیش از زنان یاری می رسانند و گاهی مواقع زنان بیش از مردان یاری می نمایند و گاهی مواقع نیز، جنسیت یاری کننده تاثیری در این میان ندارد. به همین شکل هاوارد و پیلیاوین ( ۲۰۰۰ : ۱۱۰۰ ) مشاهده نمودند که یاریگری مردان یا زنان در یک موقعیت تا حد زیادی بستگی به ماهیت کمک مورد لزوم دارد. در پژوهش اسمیت ( ۲۰۰۳ ) مشخص گردید که جنسیت قویاً با همدلی و ارزشهای نوع دوستی ارتباط دارد و زنان در این باره نسبت به مردان برتری دارند. ولی جنسیت، عامل تاثیر گذاری بر رفتارهای نوعدوستانه محسوب نمی شود.
خواه به دلیل تفاوت ژنتیکی و یا به دلیل تجارب فرهنگی متفاوت، زنان در مقیاسهای همدلی نمرات بالاتری می آورند ( تروبست و همکاران، ۱۹۹۴ ). البته شواهدی وجود دارد دال بر اینکه آموزش همدلی می تواند این تفاوت را کاهش دهد. رونالد لوانت در کتاب خود به نام ساختار جدید مردانگی، دو نوع همدلی را شناسایی کرده است : یکی همدلی عاطفی و دیگری همدلی رفتاری. همدلی عاطفی آگاه بودن از احساسات دیگری است و همدلی رفتاری به توانمندی مشاهده دیگران و مشکلات آنان در چاره اندیشی و حل مسئله یابی رفع مشکلات آنها گفته می شود.
لوانت اعتقاد دارد که مردان در فرایند اجتماعی سازی یاد می گیرند که همدلی عاطفی کمتر و در عوض همدلی رفتاری بیشتری از خود نشان دهند. در حالی که این وضعیت در زنان بالعکس است.
هاویلاند و مالاتستس ( ۱۹۸۱ ) عنوان کرده اند که پسران به لحاظ ذاتی واکنش عاطفی و هیجانی بیشتری را در مقایسه با دختران نشان می دهند. مردان به راحتی از جا می پرند، زودتر هیجان زده می شوند، تحمل کمتری برای تنش و ناکامی داشته، زودتر آشفته می شوند و نوسان عاطفی بیشتری بین حالتهای هیجانی دارند ( باولک، ۲۰۰۳ ).
تا کنون در مورد تاثیر عامل سن بر همدلی مطالعه چندانی صورت نگرفته است. زیرا اکثر پژوهشهای انجام شده بر روی جمعیت های دانش آموزی بوده است که این جمعیت ها به لحاظ سنی تنوع چندانی نداشته اند. با این حال برخی پژوهشها پیشنهاد می کنند که ممکن است میزان نوع دوستی در بین میانسالها بالاتر و در میان افراد جوان و پیر پایین تر باشند ( دوویدیو، ۲۰۰۰، داستون و همکاران، ۱۹۸۹ ).
در پژوهش اسمیت ( ۲۰۰۳ ) ، سن از یک رابطه نسبی با همدلی و نوع دوستی برخوردار می باشد. ظاهراً همدلی با افزایش سن، افزایش می یابد ولی احتمالاً پس از سن ۶۵ سالگی با کاهش مواجه می شود ( البته تنها در یک مقیاس، این رابطه از معنا داری آماری برخوردار بوده است ).
این الگو برای ارزشهای نوعدوستانه نیز یکسان بوده است.
متغیرهای دیگر جمعیت شناسی به طور کلی و تحصیلات به طور اخذ، به نحو گسترده و جامع در ادبیات مربوط به همدلی و نوع دوستی بررسی نشده اند.  ولی برخی تحقیقات نشانگر آنند که افراد با تحصیلات بالا، حمایت بیشتری از سیاست های رفاهی به عمل آورده و بیشتر در این زمینه داوطلب می شوند ( برکووتیز و لوترمان، ۱۹۶۸، دوویدیو، ۲۰۰۰ وب[۴۱]، ۲۰۰۰ ).
در پژوهش اسمیت ( ۲۰۰۳ ) همدلی و نوع دوستی در رابطه با متغیرهای تحصیلات و درآمد خانوادگی تفاوت کمی با یکدیگر داشته اند. ارزشهای مبتنی بر نوع دوستی در بین افراد تحصیل کرده بالاتر می باشد و رفتارهای مبتنی بر نوع دوستی در میان افراد دارای درآمد پایین تر، بیشتر می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 01:35:00 ق.ظ ]




امروزه بیابانی­شدن اراضی پدیده­ای است که بسیار­ی از مناطق مختلف جهان را تهدید می­ کند، بر همین اساس انجام مطالعاتی در زمینه مشخص­کردن نرخ تخریب­اراضی و وضعیت تخریب و همچنین با ارزیابی معیار­ها و شاخص­ های مختلف و مطالعات همه جانبه در زمینه­ بیابان­زایی، می ­تواند سبب ارائه راهکار­های مدیریتی مناسب شده و از گسترش بیابان­زایی جلوگیری نمود. نتایج این تحقیق می ­تواند به عنوان یک منبع برای انجام اقدامات مدیریتی به منظور کاهش میزان فرسایش وتولید رسوب و استفاده بهینه از آب­های موجود در منطقه از طریق کشت گونه­ های سازگار با شرایط محیطی منطقه و نیز قرق­کردن منطقه است. به کارشناسان منابع­طبیعی کمک می­ کند تا روش­های احیایی مناسبی با شرایط اقلیمی منطقه وهمچنین روش­های مناسب مبارزه با فرسایش آبی وبادی را اجرا نمایند. می ­تواند برای ساکنین منطقه هشدار­ی باشد که از چرای زودرس مراتع پرهیز کرده و دام را با توجه به ظرفیت مرتع وارد منطقه کنند. با مشخص کردن سهم هر یک از فاکتور­ها در مدل­های مطرح شده و مشخص نمودن نحوه اثر آنها بر پدیده بیابان­زایی راهکار­هایی مناسب جهت بیابان­زایی در منطقه که سازگار با شرایط منطقه باشد را می­توان ارائه داد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سازمان­های بهره­بردار احتمالی:
اداره منابع­طبیعی و آبخیز­داری
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع­طبیعی
مراکز دانشگاهی
مراکز مطالعات­اجرایی
مدیریت بحران استانداری
فصل دوم
سابقه تحقیق
سابقه تحقیق در ایران و جهان
۲-۱- مقدمه
آثار پدیده بیابان­زایی را در هر منطقه می­توان به واسطه پیدایش تعداد­ی از فرایند­های تخریبی در اکوسیستم مشاهده­کرد و جهت ارزیابی و توصیف، آنها را به کمک روش­های متعددی به صورت کیفی و کمی ارزشیابی کرد. در این زمینه باید گفت که ارزیابی شدت بیابان­زایی در مناطق مختلف با بهره گرفتن از مدل بیابان­زایی از جمله این روش­ها است که دارای اهمیت بسیار زیاد­ی است. تا به حال مطالعات گسترده­ای در این رابطه در نقاط مختلف دنیا و نیز ایران انجام شده که برخی از آنها به شرح زیر است.
۲-۲- سابقه تحقیق در جهان
در سال ۱۹۷۶ اولین تحقیق غیر رسمی که به صورت منطقه­ای در امر تهیه نقشه بیابان­زایی انجام شد، توسط محققین دانشگاه هامبورگ و در کشور سودان صورت­پذیرفت. این تحقیق در منطقه­ای تحت عنوان دارفور و به مدت چهار سال در سودان انجام پذیرفت. نتایج این کار شامل دو نقشه کاربری اراضی و بیابان­زایی بود که در ارتباط با هم بودند (ابراهیم[۸]، ۱۹۸۰) ]۸[. در بررسی نقشه بیابان­‎زایی فوق، سه دسته­اطلاعات با هم تلفیق و همپوشانی شدند تا نقشه مذکور بدست آید که این اطلاعات به قرار زیر می­‎باشند:
فعالیت­‎های مرفودینامیکی (فرسایش بادی، فعالیت مجدد تلماسه‎­ها، فرسایش رودخانه­‎ای و…) که بیانگرفرآیند­های فرسایش بیابان­‎زایی بودند.
وضعیت اقلیمی و پوشش­گیاهی (بیابان، نیمه­بیابانی، ساوانا و…) که به عنوان پیش فرض‎­های فرایند بیابان‎­زایی در نظر گرفته شدند.
درجه خطر و خسارت بیابان­زایی در ارتباط با فشار انسان و دام.
اولین فعالیت رسمی که به صورت گسترده­ای در زمینه ارزیابی و نقشه­بندی با هدف یک درک بهتر از مسائل پیچیده بیابان­زایی انجام­شد، تهیه نقشه جهانی بیابان­زایی (UNCCD) بود که توسط [۹]UNESCO، WMD [۱۰] و FAO[11] در سال ۱۹۷۷ وبه دنبال مطرح شدن مسائل و مشکلات بیابان­زایی انجام شد. این نقشه با مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰۰۰ تهیه و مشخص­کننده مناطق بیابانی به انضمام مناطق مجاور آنها که در معرض خطر شدید این پدیده قرار­داشتند بود به صورتی که با مراجعه به این نقشه سه دسته اطلاعات از هر منطقه بدست می ­آید که به شرح زیر هستند:
۱- فرایند­هایی که منجر به ظهور پدیده بیابان­زایی شده اند:
در اینجا فرایند­هایی که منجر به پدیده بیابان­زایی شده ­اند مورد بررسی قرار­گرفتند که طی آن فرایند­های فرسایش بادی، شور شدن و میزان حرکت ماسه به عنوان اصلی­ترین عوامل در بروز بیابان­زایی معرفی شدند.
۲- درجه خطر بیابان­زایی مربوط به هر منطقه:
در این بخش، مناطق مختلف از نظر خطر بیابان­زایی به سه کلاس، بیابان­زایی کم، بیابان­زایی شدید و بیابان­زایی بسیار شدید تقسیم شدند.
۳- عوامل انسانی و محیطی در ایجاد بیابان­زایی:
در اینجا هم عوامل زیست­اقلیمی و هم عوامل انسانی مورد بررسی قرار­گرفته تا در این رابطه عامل اصلی مشخص شود. باید توجه شود که در بخش عوامل انسانی، فشار شدید انسان و دام بر محیط و عرصه، از جنبه افزایش جمعیت، اقدامات نا­مناسب و در بخش زیست­اقلیمی، نوع اقلیم را با توجه به طبقه ­بندی اقلیمی به چهار دسته فرا­خشک، خشک، نیمه­خشک، و نیمه­مرطوب تقسیم ­بندی شده­بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند ]۱۸[.
در سال ۱۹۸۰ تحقیقی با هدف طراحی یک روش مقدماتی برای ارزیابی و تهیه نقشه بیابان­زایی توسط فائو- یونپ شروع شد که اهداف زیر را دنبال می­کردند:
افزایش سطح دانش پرسنل
توسعه روش­هایی جهت ارزیابی و نقشه­بندی بیابان­زایی
اجرای این روش­ها و آزمون آنها در مناطق دیگر
مستند نمودن روش­های مورد قبول و کاربرد آنها در مطالعات منطقه­ای
پیشنهاد این روش به منظور استفاده در ارزیابی­های بعدی در مناطقی که در معرض بیابان­زایی هستند.
در روش­های ذکر شده وضعیت فعلی، میزان و خطر بیابان­زایی مورد توجه قرار گرفته و به منظور بررسی آنها هشت فرایند بیابان­زایی تفکیک و مشخص شدند که به شرح زیر هستند
۱- فرسایش آبی
۲- فرسایش بادی
۳- ماندابی شدن
۴- تخریب ساختمان خاک
۵- زوال پوشش­گیاهی
۶- تجمع مواد سمی
۷- کاهش مواد آلی خاک
۸- شور و قلیا­شدن خاک
اطلاعات مورد­نیاز این کار از تفسیر عکس­های هوایی، مشاهدات­زمینی، تصاویر ماهواره­ای، گزارشات پارامتر­های مختلف، نقشه­های توپوگرافی و سایر عوامل بدست آمد؛ سپس ارزیابی و تهیه نقشه به کمک مدل­سازی آماری و در چهار کلاس خفیف، متوسط، شدید و بسیار شدید انجام پذیرفت. این کار طی چهار سال کار میدانی در نقاط مختلف جهان از جمله مکزیک، تگزاس، ولتای علیا، سودان، تونس، سوریه، پاکستان، ترکمنستان، و استرالیا مورد آزمون و ارزشیابی قرار­گرفت که در سال ۱۹۸۴ تحت عنوان روش مقدماتی جهت ارزیابی و نقشه­بندی بیابان­زایی منتشر گردید که بیشتر برای کاربرد در شرایط مرتعی توصیه شده است ]۸[.
در سال ۱۹۸۵، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد با همکاری دولت کنیا طرح راهنمایی ارزیابی و نقشه­بندی بیابان­زایی را مورد اجرا قرار داد. هدف انجام طرح مذکور ارزشیابی روش فائو- یونپ بود و با انجام آن مشخص شد که علاوه بر فواید­ی که این روش جهت ارزیابی بیابان­زایی دارد، دارای یکسری ایراد و نواقص است که می­توان به عدم کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی اشاره کرد، ولی با اجرای این روش و نیز استفاده از سامانه اطلاعات­جغرافیایی در انجام آن نتایج حاصله نشان داد که فوائد استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی در این زمینه بسیار مفید و ارزشمند است. جهت ارزیابی در این روش پنج شاخص بیابان­زایی شامل فرسایش­آبی، فرسایش­بادی، تخریب پوشش­گیاهی، بهره ­برداری از مراتع و شاخص سکونت­گاهی انسان. اطلاعات مورد نیاز به صورت مستقیم از عملیات­صحرایی و میدانی بدست آمد، در نهایت با تلفیق لایه­ های مربوط به شاخص ­ها خطر بیابان­زایی محاسبه شد، و نیز با روی­هم قرار­دادن اطلاعات رقومی مربوط به داده ­ها، شاخص بیابان­زایی و نقشه­های خطر آن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج همبستگی به صورت نسبت سطح متغیر ثانویه به سطح کل متغیر اولیه برای هر طبقه نشان داده شده و در نهایت محدوده­های کلاس ­ها توسط ارزیابی داده ­های همبستگی و بررسی مجدد نقشه­ها تعیین شد ]۴۲[.
اولین مطالعه وبررسی جامع تخریب اراضی در سرتاسر ایالت نیوساوث ویلز استرالیا طی سال­های ۱۹۸۸- ۱۹۸۷ انجام شد. در این بررسی تخریب اراضی به این گونه تعریف شده است:
“کاهش کیفیت منابع­طبیعی تجدید­شونده که معمولاً در نتیجه استفاده غلط و نا­مناسب از اراضی به وقوع می­پیوندند". این تعریف که توسط شرمن و هاگتن در سال ۱۹۸۶ مطرح شد در بررسی فوق مورد استفاده قرار­گرفت و بر اساس تعریف فوق تخریب­اراضی به پدیده ­های هفت گانه زیر تقسیم ­بندی می­ شود:
حرکت توده­ای، ۱۰۰ هکتار - کلاس۲
شور­شدن دیمزار­ها، ۱۰۰ هکتار - کلاس۳
فرسایش خندقی، ۱۰۰ هکتار - کلاس ۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:35:00 ق.ظ ]




 

نوآوری محصول

 

تسهیم دانش داخلی

 

۹۹۳/۰

 

۹۸۶/۰

 

۹۸۶/۰

 

۴۲۱۸۴/۰

 

۱۶۵/۰

 

۱۴۹/۰

 

۷۲۱/۳

 

۰۰۱/۰

 
 

نوآوری
محصول

 

اکتساب دانش خارجی

 

۳۴۰/۰

 

۳۲۹/۰

 

۹۲۳/۷

 

۰۰/۰

 
 

نوآوری
محصول

 

اکتشاف دانش

 

۴۹۰/۰

 

۵۲۳/۰

 

۳۱۳/۱۷

 

۰۰/۰

 

همانطور که مشاهده می شود میزان ضریب تعیین ۹۸۶/۰ بوده که نشان دهنده میزان تاثیر گذاری و تبیین کنندگی بالای ابعاد مدیریت دانش بر روی نوآوری محصول می باشد. از بین ابعاد مدیریت دانش، ضرایب استاندارد اکتشاف دانش (۵۲۳/۰) ، اکتساب دانش خارجی(۳۲۹/۰) و تسهیم دانش داخلی (۱۴۹/۰) بوده و هر سه در سطح خطای ۰۵/۰ معنی دار بوده اند. که نشان می دهد به ترتیب اکتشاف دانش، اکتساب دانش خارجی و تسهیم دانش داخلی بیشترین تاثیر را بر روی نوآوری محصول می گذارند.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱) مقدمه
در پایان هر فعالیت تحقیقی محقق پس از آزمون فرضیات ،می بایستی نتایج را ارائه دهد . نتایج حاصل از فرضیات نیز پایه هایی هستند که پیشنهادات بر اساس آن شکل می گیرند . بنابراین یکی از قسمت های مهم تحقیق که در واقع می تواند راهی برای تبدیل نظریات به عمل برای موفقیت در آینده باشد نتیجه گیری های صحیح و پیشنهادات مربوط و مناسب است . نتیجه گیری هایی که بر اساس تحلیل های صحیح ارائه شده باشد می تواند مشکلات موجود بر سر راه سازمان را که تحقیق به آن منظور طراحی شده است را برطرف کند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این فصل ،نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها خلاصه می شود و با تحلیل آنها سعی می شود تا به اهداف که در فصل اول از سوی محقق مطرح شده بود بررسی شود. در بخش اول این فصل خلاصه نتایج حاصل از اجرای طرح تحقیق و اهداف آن و در بخش بعدی با بهره گرفتن از اطلاعات به دست آمده ،پیشنهاداتی پیرامون موضوع تحقیق ارائه گردیده و در پایان پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده و محدودیت های تحقیق ارائه شده است .
۵-۲) خلاصه تحقیق:
دراین فصل، مدیریت دانش همان سازماندهی دانسته ها است یعنی تلاش برای بدست آوردن دانش مورد نیاز، اشتراک اطلاعات در داخل سازمانها ، شرکت هاباید جَوی را بوجود آورد که تبادل دانش و نوآوری در آن مورد تاکید قرار گیرد ،به گونه ای که کارکنان تمایل بیشتری را برای تبادل دانش نوین خود با یکدیگر و نیز کاربرد آن داشته باشند. برای شناخت تغییرات وتحولات محیط و برای رویارویی با آنها پاسخ های بدیع وتازه تدارک دید وهمراه تاثیرپذیری از این تحولات بر آنها تاثیر نهاد وبه آنها شکل دلخواه داد، راه های رسیدن به دانش جدید ونوآوری محصول ارتباط نزدیک با مصرف کنندگان (تقاضا) ،عرضه کنندگان و رقبا در سازمان است. در تحقیق حاضر از روش توصیفی و برای نرمال بودن متغیرها از آزمون کولموگراف-اسمیرنوف استفاده شده بنابراین از آزمون های پارامتریک و ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون استفاده شده است فرضیه های تحقیق تایید شدند ، و نتایج نشان میدهد که رابطه مثبت و مستقیم، بین مدیریت دانش و نوآوری محصول وجود دارد وبین مولفه های مدیریت دانش ونوآوری محصول هم رابطه مثبت ومستقیم وجود دارد بیشترین تاثیر بر روی نوآوری محصول به ترتیب اکتشاف دانش، اکتساب دانش خارجی و تسهیم دانش داخلی میگذارد.
۵-۳) نتایج آمار توصیفی
در این تحقیق، در حیطه قلمرو مکانی؛ یعنی مکانی که محقق جهت گردآوری اطلاعات لازم به آن مراجعه نموده است. از بین ۳۷۰ پرسشنامه ای که پخش شده ۲۷۸ نمونه توسط مدیران شرکت هاپاسخ داده شد .میانگین متغیر نوآوری محصول ۳٫۵۵ است،میانگین مدیریت دانش ۳٫۴۶،میانگین تسهیم دانش ۳٫۲۱،میانگین اکتساب دانش خارجی ۳٫۴۱ و میانگین اکتشاف دانش ۳٫۷۷درصد بوده است که نشان دهنده این است که شرکتها در سطح خوبی از این متغیرها برخوردار هستند و از آن در جهت پیشبرد اهداف شرکتها استفاده می کنند .
۵-۴) نتایج آمار استنباطی
بررسی فرضیه اصلی:
بین مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان رابطه معنی داری وجود دارد.
پیرامون بررسی این فرضیه ، در سطح خطای ۰۱/۰ سطح معنی داری کمتر از ۰۱/۰ می باشد بنابراین H0 رد می شود و H1 پذیرفته می شود. بنابراین بین مدیریت دانش و نوآوری محصول رابطه معنی دار وجود دارد(۰۱/۰ < سطح معنی داری )و شدت این رابطه برابر با ۶۳۵/۰بوده که بیانگر رابطه مثبت ومستقیم بین مدیریت دانش و نوآوری محصول می باشد.به عبارت دیگر هرچه مدیریت دانش در سازمان بهبود یابد نوآوری محصول نیز افزایش خواهد یافت.
نتیجه گیری از فرضیه های فرعی
بررسی فرضیه فرعی ۱ :
بین تسهیم دانش داخلی و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان رابطه وجود دارد.
پیرامون بررسی این فرضیه ، در سطح خطای ۰۱/۰ سطح معنی داری کمتر از ۰۱/۰ می باشد بنابراین H0 رد می شود و H1 پذیرفته می شود. بنابراین بین تسهیم دانش داخلی و نوآوری محصول رابطه معنی داروجود دارد(۰۱/۰ < سطح معنی داری )و شدت این رابطه برابر با ۱۸۳/۰بوده که بیانگر رابطه مستقیم بین تسهیم دانش داخلی و نوآوری محصول می باشد. به عبارت دیگر هرچه مدیران شرکت اطلاعات مشتریان را با کارمندان خود به اشتراک گذارند و کارمندان اطلاعات مشتریان را به مدیران منتقل کنند و واحدهای سازمان برای یادگیری بیشتر به یکدیگر کمک کنند و کارکنان به آسانی اطلاعات و دانش خود را با یکدیگر به اشتراک گذارند و همچنین شرکت ها کارمندان واحد های مختلف را به منظور به اشتراک گذاشتن دانش تشویق نمایند، نوآوری در محصولات نیز افزایش خواهد یافت.
بررسی فرضیه فرعی ۲ :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:35:00 ق.ظ ]




۸۶/۰

پسآزمون

اضطراب حالت

آزمایش
کنترل

۹
۹

۴۴/۷
۵۶/۱۱

۰۰/۲۲

۶۳/۱-

۱۱/.

در جدول ۴-۹ نتایج آزمون ناپارامتریک یومنویتنی برای مقایسهی اضطراب صفت در پیشآزمون و پسآزمون آورده شده است. براساس این نتایج، فرض صفر مورد تأیید قرار گرفت و نتیجه گرفته میشود که بین گروه آزمایش و کنترل در مرحلهی پسآزمون تفاوت معناداری وجود ندارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
۵-۱ مقدمه
از آنجا که هر پژوهشی به دنبال پاسخگویی به سوالات و فرضیه های مطرح شده در آن و مرتبط کردن نتایج بهدست آمده با نتایج تحقیقات قبلی است تا از این طریق بتواند نقشی در پیشبرد اهداف تعیین شده در آن زمینهی علمی داشته باشد در این بخش، اول به بررسی فرضیه های پژوهشی پرداخته میشود، سپس نتایج بهدست آمده در این پژوهش با نتایج تحقیقات مرتبط با موضوع این تحقیق مورد مقایسه قرار میگیرد و در پایان نیز در مورد هر فرضیه به صورت جداگانه بحث میشود. محققان در پژوهشهای مختلفی که انجام میدهند با محدودیتها و موانعی در کار خود مواجه میشوند، علاوه بر این، بر اساس پژوهش خود به یافته های جدیدی دست پیدا میکنند که میتوانند این یافتهها را به عنوان پیشنهادهای پژوهشی وکاربردی جهت استفاده پژوهشگران و مسؤولان ارائه نماید. محدودیتها و پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی این تحقیق به ترتیب ذکر شده، بعد از بررسی نتایج آورده میشود.
۵بررسی نتایج
۵-۲-۱ بررسی فرضیه پژوهشی اول: لمسدرمانی شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را کاهش میدهد.
برای بررسی و آزمون این فرضیه از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. بدین منظور پس از اجرای پیشآزمون و پسآزمون در گروه های آزمایش و کنترل، دادههایی که از این دو گروه (گروه آزمایش و گروه کنترل) به دست آمد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش که در جدول ۴-۸ آورده شده، میتوان گفت که استفاده از لمسدرمانی در کاهش علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر مؤثر بوده است. بنابراین فرضیه پژوهشی اول مبنی بر اینکه لمسدرمانی شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را کاهش میدهد، تأیید شد.
از آنجایی که درد، اضطراب و اسپاسم عضلانی از نشانه های اصلی سندرم رودهی تحریکپذیر است (هاریسون، ۲۰۰۸) میتوان پژوهشهای را که در ادامه ذکر میشوند به عنوان پژوهشهای همسو با این پژوهش در نظر گرفت. درد یکی از علایم کلیدی و اساسی این سندرم است، در پژوهش حاضر لمسدرمانی باعث کاهش درد به عنوان یک علامت در این بیماران شده است که با پژوهشهای ذیل که که تأثیر لمسدرمانی را بر درد مورد تأیید قرار دادهاند، همخوان است؛ کلر و بزدک، ۱۹۸۶؛ میهن،۱۹۹۰؛ بارتینگتن، ۱۹۹۴؛ (به نقل از میهن، ۱۹۹۸)، ترنر، کلارک و ویلیامز ،۱۹۹۸؛ لین، تیلور و فان، ۱۹۹۸؛ لسکوویتز[۲۶۱]، ۲۰۰۰؛ مونرو[۲۶۲]، ۲۰۰۷؛ هانلی، ۲۰۰۸؛ حضرتی و همکاران (۲۰۰۸)؛ مککورمک، ۲۰۰۹؛ مروستی، ۱۳۷۲؛ الوندی، ۱۳۷۴؛ عاقبتی، محمدی و پوراسمعیل، ۱۳۸۶.
یکی از موضوعاتی که در مورد نحوهی تأثیر لمس درمانی بر کاهش درد مطرح است کاهش درد از طریق کاهش دادن اضطراب این بیماران است، که از پژوهشهای تأیید کنندهی این موضوع میتوان به تحقیقات، کلر و بزدک ۱۹۸۶؛ میهن، ۱۹۹۰ و بارینگتن، ۱۹۹۴؛ اشاره کرد که در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که لمسدرمانی از طریق کاهش اضطراب باعث کاهش درد آزمودنیها میشود (به نقل از میهن، ۱۹۹۸). علاوه بر کاهش درد از دلایل مهم و اساسی دیگری که که میتوان برای اثر لمسدرمانی بر کاهش درد بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر ذکر کرد ایجاد آرامش و انبساط عضلانی و عروقی است. از آنجا که یکی از دلایل مطرح شده برای ایجاد درد در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر اسپاسم عضلانی و عروقی و نرسیدن خون و اکسیژن کافی به بافتها و اعصاب و در نتیجه ایجاد درد است، لمسدرمانی میتواند از طریق انبساط عضلانی و عروقی باعث رسیدن خون و اکسیژن کافی به اعصاب و بافتها و برداشتن فشار بافتهای جانبی از روی اعصاب و در نتیجه کاهش درد شود.
با توجه به اینکه یکی از مهمترین اثرات لمسدرمانی ایجاد آرامش و انبساط عضلانی (هانلی، ۲۰۰۸) است وکونز و کریگر (۲۰۰۴) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که بیشترین تأثیر لمسدرمانی ایجاد پاسخ سریع آرامش در ۲ تا ۵ دقیقه پس از شروع لمسدرمانی است، نتایج این مطالعه با پژوهشهای، حضرتی و همکاران، ۱۳۸۵ و صولتی و همکاران، ۱۳۸۸ نیز همسو است، زیرا این پژوهشگران در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که اجرای آرامسازی و ایجاد آرامش در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر موجب کاهش علایم جسمی و روانشناختی آنها میشود. کاهش علایم این سندرم را در این پژوهش از طریق کاهش اضطراب آزمودنیها نیز میتوان تبیین کرد. اغلب پژوهشهایی که در زمینهی بررسی رابطه بین شدت علایم سندرم رودهی تحریکپذیر و عامل اضطراب انجام شده بیانگر این موضوع است که یک رابطه خطی و مستقیم بین علایم این سندرم و اضطراب وجود دارد. از جملهی این پژوهشها میتوان به مطالعهی جورت و همکاران (۲۰۰۵) اشاره کرد که نشان داد در ۴۰% مبتلایان به سندرم رودهی تحریکپذیر رابطه مستقیمی بین مشکلات روانی و علایم گوارشی روزانهشان وجود دارد، به گونهای که علایم گوارشی آنها بهبود نمییافت مگر آنکه عامل استرسزا برطرف میشد. همچنین نقش اضطراب و فشار روانی را در ایجاد و تشدید درد نمیتوان نادیده گرفت، اضطراب آستانه درد را پایین میآورد و بنابراین، فرد مضطرب، نسبت به فرد عادی درد بیشتری را احساس میکند (کین[۲۶۳]، ۲۰۰۰). با توجه به مطالب بیان شده، نتایج این پژوهش با پژوهشهایی که تأثیر مثبت لمسدرمانی را بر اضطراب مورد تأیید قرار داده بودند نیز همخوان است که میتوان به پژوهشهای، کوئین، ۱۹۸۹؛ کرامر، ۱۹۹۰؛ سیگمینتون و لاینگ، ۱۹۹۳؛ جین و تای، ۱۹۹۴؛ اولسن و اسنید، ۱۹۹۵؛ جین و تای، ۱۹۹۶؛ کوکس و هایس، ۱۹۹۷؛ لین، تیلور و فان، ۱۹۹۸؛ ترنر، کلارک و ویلیامز، ۱۹۹۸؛ آیرلند، ۱۹۹۸؛ کمپر، کلی و اریکا، ۲۰۰۴؛ گومز، داسیلوا و آراجو، ۲۰۰۷؛ ذولفقاری، حضرتی و سامه، ۲۰۰۷؛ الوندی، ۱۳۷۴؛ ذولفقاری و احمدی (۱۳۸۲)؛ روانیپور، ۱۳۸۷؛ اشاره کرد.
از دلایل اساسی تأثیر مثبت لمسدرمانی بر کاهش علایم سندرم رودهی تحریکپذیر در این پژوهش میتوان به اثرگذاری این درمان بر روی تعدادی از علایم کلیدی این سندرم مانند، درد، اضطراب و تنیدگی و انقباض و اسپاسم عضلانی و تعدادی از علایم خارج از دستگاه گوارش مثل سردرد، اختلالات عضلانی- اسکلتی و کمردرد؛ اشاره کرد. همان طور که در مطالب قبلی مطرح شد درد یکی از همراههای همیشگی سندرم رودهی تحریکپذیر است که در بیشتر موارد بلافاصله بعد از خوردن غذا شروع میشود و میتواند شروع کنندهی سایر علایم همراه با این سندرم باشد. در این پژوهش قابل پیشبینی بود که کاهش درد منجر به کاهش دیگر علایم این سندرم نیز بشود. اضطراب نیز از جمله علایم روانی همراه با این سندرم است که در پژوهشهای مختلف به عنوان تشدیدکننده علایم این سندرم ذکر شده است و این موضوع نیز قابل پیشبینی و تبیین است که با کاهش اضطراب توسط لمسدرمانی ( که در پژوهشهای مختلف نیز این اثرگذاری تأیید شده ) نشانه های این سندرم نیز کاهش یابد. لمسدرمانی همچنین از طریق ایجاد آرامش و انبساط عضلانی میتواند بر روی علایم سندرم رودهی تحریکپذیر تأثیر مثبتی داشته باشد.
۵-۲-۲ بررسی فرضیه پژوهشی دوم: لمسدرمانی سطح اضطراب بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را کاهش میدهد.
۵-۲-۲-۱ بخش اول فرضیه دوم: لمسدرمانی اضطراب حالت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را کاهش میدهد.
برای بررسی این فرضیه از آزمون ناپارامتریک یومنویتنی استفاده شد. بدین منظور پس از اجرای پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش و کنترل، دادههایی که از این دو گروه (گروه آزمایش و گروه کنترل) به دست آمد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش که در جدول ۴-۹ آورده شده، میتوان گفت که لمسدرمانی در کاهش اضطراب حالت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر مؤثر بوده است. بنابراین بخش اول این فرضیه مبنی بر اینکه لمسدرمانی اضطراب حالت آزمودنیها را کاهش میدهد، تأیید شد.
نتایج این پژوهش با تحقیقاتی همسو بود، از جمله آنها میتوان به؛ کوئین، ۱۹۸۴؛ اولسن و همکاران، ۱۹۹۲؛ جین و تای، ۱۹۹۴؛ اولسن و اسنید، ۱۹۹۵؛ کوکس و هایس، ۱۹۹۷؛ آیرلند، ۱۹۹۸؛ ترنر، کلارک و ویلیامز، ۱۹۹۸؛ گومز، داسیلوا و آراجو، ۲۰۰۷؛ ذولفقاری، حضرتی و سامه، ۲۰۰۷، هانلی، ۲۰۰۸؛ ظفرنیا، ۱۳۸۳؛ روانیپور، ۱۳۸۷، اشاره کرد. این پژوهشگران بر این عقیده هستند که لمسدرمانی با برطرفکردن تنش جسمانی و ایجاد حالت آرامش تأثیر قابل توجهی بر کاهش اضطراب حالت آزمودنیها دارد. همچنین کونز و کریگر (۲۰۰۴) در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که بیشترین تأثیر لمسدرمانی ایجاد پاسخ سریع آرامش در ۲ تا ۴ دقیقه پس از شروع لمسدرمانی است. بنابراین به نظر میرسد که بهترین زمان برای بررسی تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب حالت آزمودنیها، در حین مداخله یا بلافاصله پس از اتمام مداخله باشد. در این پژوهش نیز اضطراب حالت آزمودنیها بلافاصله بعد از اجرای این روش اندازه گیری شد و تأثیر مثبت این روش بر روی اضطراب حالت تأیید شد.
نتایج این پژوهش با مطالعهی جین و تای (۱۹۹۴) نیز همسو بوده است. این پژوهشگران در مطالعهی خود به بررسی تأثیر لمسدرمانی و آرمیدگی عضلانی بر کاهش اضطراب پرداختند. نتایج این بررسی نشان داد که هر دو روش باعث کاهش اضطراب آزمودنیها شده است. آنها معتقد بودند که این روش های درمانی از طریق تأثیرگذاری بر علایم جسمانی فیزیولوژیکی اضطراب و برطرف نمودن تنشهای جسمانی، عملکرد مشابهی در کاهش اضطراب و ایجاد آرامش دارند.
همانگونه که در بخش مربوط به پیشینه و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نیز اشاره شد، یکی از اثرات قابل پیشبینی و تأیید شدهی لمسدرمانی کاهش ضربان نبض و بهبود جریان خونرسانی به عضلات است که همهی این عوامل میتواند به سرعت باعث ایجاد آرامش و کاهش اضطراب در فرد شوند. میهن (۱۹۹۸) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که لمسدرمانی با ایجاد آرامش، تنفس عمیقتر و کاهش تنش عضلانی باعث کاهش سریع اضطراب بیمار میشود (روت و کراون، ۲۰۰۰؛ به نقل از مستوفی، ۱۳۸۶). از نکات دیگری که در مورد تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب حالت آزمودنی باید به آن توجه شود، این است که لمس درمانی در کمترین حالت اثر خود، شامل اجرای مراحل اولیه و ابتدایی آرامسازی است که تأثیر آن در پژوهشهای مختلف بر اضطراب حالت آزمودنیها مورد تأیید قرار گرفته است.
۵-۲-۲-۲ بخش دوم فرضیه دوم: لمسدرمانی اضطراب صفت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را کاهش میدهد.
برای بررسی و آزمون این فرضیه از آزمون ناپارامتریک یومنویتنی استفاده شد. بدین منظور پس از اجرای پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش و کنترل، دادههایی که از این دو گروه (گروه آزمایش و کنترل) به دست آمد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش که در جدول ۴-۱۰ آورده شده، میتوان گفت که لمسدرمانی در کاهش اضطراب صفت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیرمؤثر نبوده است. بنابراین بخش دوم فرضیه دوم، مبنی بر اینکه لمسدرمانی اضطراب صفت آزمودنیها را کاهش میدهد، تأیید نشد.
نتایج این پژوهش با تحقیقات؛ سیمینگتون و لاینگ، ۱۹۹۳؛ کوکس و هایس، ۱۹۹۷؛ آیرلند (۱۹۹۸)، لین، تیلور و فان، ۱۹۹۸ وکمپر، کلی و اریکا، ۲۰۰۴؛ همسو نبوده است. در تحقیق حاضر با توجه به رابطه مثبت بین اضطراب آزمودنیها و علایم بیماری و اینکه در نظریهها و متون مختلف اضطراب در مواردی به عنوان عامل ایجاد کننده این سندرم و گاهی به صورت حاصل و نتیجهی این سندرم مطرح شده، میتوان از دلایل عدم تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب صفت بیمارن مبتلا به سندرم روده ی تحریکپذیر به این مورد اشاره کرد که اضطراب در این بیمارن زمینه جسمی و پایهای دارد و به راحتی در یک زمان کوتاه قابل تغییر نیست. از جمله پژوهشهای همخوان با نتایج این پژوهش میتوان به مطالعهی ذولفقاری و احمدی (۱۳۸۳) اشاره کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که لمسدرمانی اضطراب حالت را در آزمودنیها به طور معناداری کاهشداده، اما با وجود کاهش اضطراب صفت، این کاهش معنادار نبوده است. از دلایل اینکه در این پژوهشو پژوهش حاضر لمسدرمانی بر اضطراب صفتی افراد تأثیر معناداری نداشته است، میتوان به فواصل زیاد بین جلسات لمسدرمانی و تعداد کم این جلسات اشاره کرد که در آنها چهار بار لمسدرمانی در فاصلهی هر یک هفته یک بار اجرا شد. از سوی دیگر به دلیل مدت زمان طولانی ابتلای این بیماران به سندرم رودهی تحریکپذیر، اضطراب در این افراد به صورت بخشی جداییناپذیر از زندگی آنها درآمده و قابل پیشبینی است که با کاهش علایم در این بیماران اضطراب حالت آنها نیز کاهش پیدا کند، ولی از آنجا که اضطراب صفتی تقریباً جزء ویژگیهای همیشگی همراه با این بیماران است به راحتی قابل تغییر نیست. از جمله دلایل مهم دیگری که میتوان برای عدم تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب صفت بیمارن مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر اشاره کرد این است که زمان پیشآزمون و پسآزمون در این پژوهش کم بوده و این موضوع تا حدودی قابل پیشبینی است که در این فاصلهی زمانی امکان تغییر زیادی در اضطراب صفت به عنوان یک عامل زمینهای و نسبتاً ثابت در افراد وجود ندارد.
۵-۳ محدودیتها و موانع پژوهش
- این احتمال وجود دارد که آزمودنیهایی که در شرایط درمان قرار داشتند، نکاتی را که به هر دو گروه آزمایش و کنترل در مورد رژیم غذایی و دیگر عوامل مؤثر بر افزایش علایم سندرم رودهی تحریکپذیر گفته شده بود، بیشتر رعایت کرده باشند.
- انجام پژوهش حاضر، مستلزم حضور آزمودنیها در چندین جلسه متوالی برای انجام مصاحبه اولیه، پیشآزمون، چند جلسه لمسدرمانی برای گروهآزمایش و گرفتن پسآزمون بود، که این باعث شد تعدادی از آزمودنیها به علت لزوم حضور متوالی و صرف وقت زیاد از ادامه درمان منصرف شوند.
- یکی از محدودیتهای این پژوهش که مربوط به ماهیت ذاتی لمسدرمانی میشود، این مسأله است که این درمان قائم به درمانگر است و حالات روانی، سطح انرژی بدن، شرایط جسمانی و تسلط درمانگر به هنگام درمان بر میزان اثربخشی درمان تأثیرگذار است، بنابراین با وجود تلاش پژوهشگران به منظور کاهش این محدودیت، کیفیت درمان تابع شرایط درمانگر است و این امکان وجود دارد که این شرایط برای تمامی آزمودنیها و حتی در جلسات مختلف برای یک آزمودنی یکسان نباشد.
۵-۴ پیشنهادها
۵-۴-۱ پیشنهادهای کاربردی
- استفاده از لمسدرمانی برای درمان بیمارن مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر و اختلالات دیگری که نشانههایی مشابه به این سندرم دارند، مورد توجه قرار گیرد.
- با برگزاری دورههایی برای بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر ماهیت، علایم، پیشآگهی و روش های مقابله با آن برای بیماران تشریح شود.
- لمسدرمانی به صورت گروهی به این بیماران آموزش داده شود تا بتوانند از آن برای کاهش علایم بیماری خود استفاده کنند.
- پس از تشخیص قطعی سندرم رودهی تحریکپذیر در این بیماران، به روانپزشک یا روانشناس ارجاع داده شوند تا از نظر ویژگیهای روانشناختی نیز مورد ارزیابی قرار گیرند.
۵-۴-۲ پیشنهادهای پژوهشی
- تعداد آزمودنیها در مجموع و بویژه در گروه آزمایشی به علت افت و ریزش احتمالی در طول دوره درمان، بیشتر در نظر گرفته شوند.
- میزان اثربخشی لمسدرمانی با درمانهای دیگر مورد استفاده برای سندرم رودهی تحریکپذیر، بویژه دارودرمانی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
- تعداد جلسات لمسدرمانی بیشتر و فاصله بین جلسات کمتر باشد.
- با توجه به تأثیرلمسدرمانی بر آرامش و ایجاد انبساط عضلانی، اتربخشی این روش در بیماران مبتلا به سردردهای تنشی نیز مورد بررسی و آزمون قرار گیرد.
- برای تأیید نتایج بهدست آمده در این پژوهش، تحقیقات دیگری نیز در زمینهی تأثیر لمسدرمانی بر علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر انجام شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:35:00 ق.ظ ]




و به همین دلیل «قانون مربوط به مقررات پزشکی و دارویی» مصوب سال ۱۳۳۴ و «قانون مواد خوردنی،‌ آشامیدنی،‌ آرایشی و بهداشتی» مصوب ۱۳۴۶ همچنان مورد استناد محاکم قرار می‌گرفت تا این که در تاریخ ۲۳/۱۲/۶۷، «قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی» که موضوع اصلی این نوشتار است توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. این قانون مشتمل بر چهار فصل به شرح زیر به ذکر جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی و مجازات آنها پرداخت: فصل اول: تعزیرات حکومتی خدمات تشخیصی و درمانی؛
فصل دوم: تعزیرات‌ توزیع، فروش دارو و شیرخشک و ملزومات پزشکی، دندانپزشکی و آزمایشگاهی؛ فصل سوم: تعزیرات تولید، توزیع و فروش مواد خوردنی، آشامیدنی،‌ آرایشی و بهداشتی؛ فصل چهارم: سایر مقررات.
قانون مذکور تحت تأثیر عوامل خاص و خارج از مجرای واقعی قانونگذاری و به صورت غیرکارشناسانه با شرایط اجرایی متفاوت (قوه مجریه) به تصویب رسید.
با توجه به جوابیه شورای نگهبان در پاسخ استعلام ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص تعارض بین مصوبات مجمع و قوانین مجلس، مصوبات مجمع را ارجح و اولی بر قوانین اعلام نموده است.
از همان زمان اختلاف نظر در مورد جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی و محاکم صالح برای رسیدگی به آن درگرفت که در جای خود به بررسی آن خواهیم پرداخت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در سال ۱۳۷۴ ماده‌ سوم« قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی» مصوب ۱۳۳۴ اصلاح گردید و علیرغم آن که صلاحیت دادگاه های انقلاب در « قانون تشکیل دادگاه های عمومی‌و انقلاب» مصوب ۱۳۷۳ شمرده شده بود، رسیدگی به جرایم موضوع ماده ۳ اصلاحی نیز در صلاحیت محاکم انقلاب قرار گرفت و بر اختلافات محاکم در این زمینه افزود.
مبحث دوم:
ماهیت جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی
و تفاوت آن با تخلفات انتظامی
در این مبحث ابتدا به بررسی مفهوم جرایم بهداشتی و درمانی و دارویی خواهیم پرداخت، پس از آن عناصر تشکیل دهنده این جرایم را بررسی نموده در گفتار سوم، تفاوت این جرایم با تخلفات انتظامی‌را بررسی خواهیم کرد.
گفتار اول: مفهوم جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی
الف) مفهوم جرایم بهداشتی
بهداشت در لغت به معنای نگاه داشتن تندرستی، حفظ صحت و وسیله های نگهداری سلامت آمده است.[۲۴]
معنای اصطلاحی بهداشت نیز از معنای لغوی دور نیفتاده است چنانکه پاره ای از نویسندگان بهداشت را به معنای نگهداری و اعتلای سلامت، پیشگیری از بیماری و افزایش قدرت جسمی‌، روحی و اجتماعی افرادی که به علت بیماری ناتوان شده‌اند دانسته اند.[۲۵]
در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت، تندرستی این گونه تعریف شده است: «تندرستی یک حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است و نه تنها نبود بیماری یا ناتوانی.[۲۶]
با توجه به این تعریف بهداشت را به طور مختصر می‌توان به معنای تأمین ، حفظ و ارتقاء تندرستی دانست.[۲۷]
در قوانین و مقررات تجاری تعریف صریحی از بهداشت به چشم نمی‌خورد تنها در آیین نامه بهداشت محیط مصوب ۲۴/۴/۷۱ هیأت وزیران این تعریف برای بهداشت محیط ارائه شده است.
«بهداشت محیط عبارت است از کنترل عواملی از محیط زندگی که به گونه ای روی سلامت جسمی‌، روانی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارند.» بند دوم از ماده یک « قانون تشکیلات و وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» نیز به برخی از ابعاد بهداشت اشاره کرده است؛
ماده‌۱- وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عبارتند از:
۱- ….
۲- تأمین بهداشت عمومی‌و ارتقاء سطح آن از طریق اجرای برنامه های بهداشتی مخصوصاً در زمینه بهداشت محیط و کنترل و نظارت بهداشتی بر سموم و مواد شیمیایی مبارزه با بیماری ها،‌ بهداشت خانواده و مدارس، آموزش بهداشت عمومی‌، بهداشت کار و شاغلین با تأکید بر اولویت مراقبت های بهداشتی اولیه به ویژه بهداشت مادران و کودکان با همکاری و هماهنگی دستگاه های ذیربط.[۲۸]»
با توجه به این تعریف بهداشت را در معنای وسیع خود به معنای کنترل کلیه عواملی می‌دانیم که تندرستی انسان را در ابعاد جسمی‌و روانی و اجتماعی مورد تهدید قرار می‌دهند. این عوامل ممکن است مربوط به محیط زندگی انسان یا مربوط به زندگی فردی وی باشد و یا به تهیه و تولید و توزیع مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی ارتباط داشته باشد و بر اساس این تعریف، منظور از جرایم بهداشتی کلیه جرایمی‌است که در روند کنترل این عوامل ایجاد اختلال می کند، به عبارت دیگر بهداشت فردی یا عمومی[۲۹] را در جامعه مورد تهدید قرار می‌دهد.
ب) مفهوم جرایم درمانی
نویسنده لغت نامه دهخدا، واژه درمان را به معنای «علاج بیمار، مداوا و آنچه درد را بزداید و چاره بیماری کند» معنا کرده است.[۳۰] به عبارت دیگر می‌توان آن را به معنای کلیه اقداماتی دانست که برای مداوای بیمار و ریشه کن کردن یک بیماری، جلوگیری از گسترش و پیشرفت بیماری و ترمیمی‌دیگر ضایعات و اختلالات جسمی‌است بر اساس این تعریف مرحله درمان در حقیقت، هنگامی‌آغاز می‌شود که بیماری یا ضایعه جسمی‌کاملاً شناسایی شده و پزشک با توجه به نوع بیماری مداوای آن را آغاز کند. اما اصطلاح درمان در یک معنای وسیع تر به ویژه هنگامی‌که در کنار واژه «بهداشت» به کار می‌رود شامل اقدامات تشخیصی نیز می‌گردد. در این معنا، درمان شامل تمام اقداماتی است که برای تشخیص و مداوای بیماری صورت می‌گیرد. تشخیص نیز بررسی و تحقیق در مورد نوع بیماری است که بیمار از آن رنج می‌برد.»[۳۱]
هدف از درمان آن است که سلامتی از دست رفته به شخص بازگردانده شود بنابراین حالت ایده آل در روند درمان آن است که اولاً بیماری به درستی و دقت شناسایی شود، ثانیاً به موقع اقدامات لازم انجام گیرد و ثالثاً در تشخیص و مداوای بیمار ، از هر گونه سودجویی و سوء استفاده‌ حرفه ای پرهیز شود.
قانونگذار برای تأمین اهداف فوق مقررات و قوانینی را وضع کرده و مجازات هایی را برای تخلف از این قوانین و مقررات پیش بینی کرده است این جرایم در اصطلاح جرایم درمانی نامیده می‌شوند. بنابراین به طور خلاصه مقصود از جرایم درمانی در این تحقیق کلیه جرایمی‌است که در روند صحیح تشخیص و مداوای بیماری ایجاد اختلال کند و یا به منظور سودجویی و سوءاستفاده مالی از بیماران انجام می‌شود.
همچنین جرایم حرفه ای پزشکان در زمره جرایم درمانی در این تحقیق مورد بحث قرار خواهد گرفت. نکته‌ای که یادآوری آن ضروری به نظر می‌رسد تفاوت جرایم درمانی با جرایم پزشکی است. در تعریف جرایم پزشکی گفته‌اند: جرایم پزشکی نقض قوانین و مقررات پزشکی است که موجبات بر هم خوردن نظم و امنیت در جامعه و مسئولیت مرتکبین آن را فراهم می‌آورد. منظور از جرایم پزشکی با توجه به ماده‌۱۵ قانون تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شامل کلیه رشته های پزشکی از قبیل پزشکی،‌‌ داندانپزشکی، داروسازی، علوم بهداشتی، پرستاری، مامایی، تغذیه، توانبخشی،‌ بهداشت کار دهان و دندان، کاردانی بهداشت خانواده، کاردانی مبارزه با بیماری ها و پیراپزشکی ( علوم آزمایشگاهی، تشخیص طبی، تکنولوژی، رادیولوژی، ادیومتری،‌ اپتومتری) می‌باشد.[۳۲]
با توجه به این تعریف، جرایم پزشکی کلیه جرایمی‌است که در زمینه علوم بهداشتی،‌ تشخیص بیماری ها، درمان و نیز داروسازی ارتکاب می‌یابد. بر این اساس هر چند جرایم درمانی، بخشی از جرایم پزشکی است اما از آنجا که اصطلاح جرایم پزشکی شامل بخشی از جرایم بهداشتی و دارویی می‌گردد لذا ما در این تحقیق از به کار بردن اصطلاح جرایم پزشکی خودداری و به جای آن، سه اصطلاح جرایم درمانی، دارویی و بهداشتی را به کار خواهیم برد.
ج) مفهوم جرایم دارویی
دارو در لغت به معنای هر چیزی است که با آن دردی را درمان کنند یا جوهر و ماده ای که قطع بیماری کند.[۳۳] این واژه در قوانین مقررات جاری تعریف نشده و تنها برخی از انواع آن مانند داروهای اختصاصی و ژنریک تعریف شده است. به نظر می‌رسد قانونگذار به گمان روشن بودن معنای این واژه از تعریف آن خودداری نموده و به اصطلاح آن را به وضوحش واگذار کرده است اما با توجه به این که این واژه در بسیاری از قوانین و مقررات جزایی به کار رفته و موضوع احکام و مجازات های فراوانی قرار گرفته و برخی مصادیق آن ممکن است مورد تردید قرار گیرد لذا مناسب تر آن است که قانونگذار در قوانین و مقررات مربوط به جرایم دارویی به تعریف جامع و کامل این مفهوم مبادرت نماید.
تبصره ۳ ماده ۳ «قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی» ۱۳۳۴ که در تاریخ ۲۹/۱/۷۴ مورد اصلاح قرار گرفته، مقرر می‌دارد: «کلیه فرآورده های تقویتی،‌ تحریک کننده ، ویتامین ها و غیره که فهرست آنها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام و منتشر می‌گردد جزء اقلام دارویی است» ملاحظه می‌شود که در این تبصره نیز تعریف جامعی از دارو ارائه نشده و صرفاً به بعضی از مصادیق اقلام دارویی اشاره شده است.
با توجه به آنچه گذشت در تعریف دارو می‌توان گفت، دارو عبارت است از کلیه فراورده‌های شیمیایی یا گیاهی که برای تشخیص یا مداوای بیماری به کار می‌رود و نیز کلیه‌ فرآورده های تقویتی، تحریک کننده و ویتامین ها و مانند آن که در روند تشخیص یا مداوای بیماری استفاده می‌شود. مفهوم «جرایم دارویی» نیز در قوانین و مقررات تعریف نشده و از آنجا که عناوین مجرمانه مربوط به امور دارویی بسیار متنوع و متعدد می‌باشد به دست دادن تعریفی از این جرایم همانند جرایم درمانی بسیار دشوار است اما برای آن که مفهوم این جرایم و محدوده شمول آن نسبت به جرایم دیگر روشن شود لازم است تعریفی نسبتاً روشن ارائه گردد. برای این منظور با توجه به تعریف دارو و مصادیق جرایم دارویی که در قوانین و مقررات مربوطه ذکر شده می‌توان گفت:
جرایم دارویی کلیه جرایمی‌است که در روند صحیح تولید، توزیع و خرید و فروش دارو ایجاد اختلال می‌کند و یا زمینه سوء استفاده‌ متصدیان این امور را فراهم می‌سازد. علاوه بر این، جرایم حرفه‌ای متصدیان امور دارویی نیز در مقررات جاری کشور، تحت عنوان جرایم دارویی مورد بحث قرار گرفته است. بنابراین، این جرایم نیز جزء جرایم دارویی محسوب می‌شود.
گفتار دوم: ارکان تشکیل دهنده جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی
همانطور که قبلاً بیان شد جرایم بهداشتی،‌ درمانی و دارویی،‌ مجموعه ای از جرایم متعدد است که برای تأمین سلامت جامعه و تأمین بهداشت و حمایت از بیماران وضع شده است. تعداد جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی بسیار زیاد و متنوع است از این رو توضیح و بررسی ارکان تشکیل دهنده هر جرم در این مختصر نمی‌گنجد اما در این جا به عنوان مقدمه ای برای مباحث و روشن شدن بیشتر ماهیت این جرایم‌، به ذکر نکاتی کلی درباره ارکان عمومی‌تشکیل دهنده‌ این جرایم مبادرت می‌شود.
برای آن که عملی به عنوان جرم قابل مجازات باشد جمع آمدن عناصری چند ضرورت دارد. بعضی از این عناصر جنبه عمومی‌دارند یعنی وجود آنها در کلیه ‌جرایم الزامی‌است و برخی دارای جنبه خصوصی هستند بدین معنی که علاوه بر عناصر عمومی، ممکن است در یک جرم به خصوص تحقق عناصر و شرایط دیگری نیز لازم باشد.[۳۴]در اینجا عناصر عمومی‌جرم را با توجه به جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی مورد بررسی قرار می‌دهیم.
الف) عنصر قانونی
اولین عنصر جرم بودن یک عمل آن است که از طرف قانونگذار به عنوان جرم، پیش بینی شده و مجازات مشخصی برای آن مقرر شده باشد. ریشه این عنصر را باید در اصل «قانونی بودن جرائم و مجازات ها» جستجو کرد و براساس این اصل هیچ عملی جرم تلقی نمی‌شود مگر آن که آن عمل به موجب قانونی از قبل تدوین شده، جرم شناخته شده باشد. بنابراین طبیعی است که نمی‌توان اعمال مقدم بر وجود قانون را مجرمانه تلقی کرد.[۳۵]
قانونگذار در مورد جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی با توجه به اوضاع و احوال مختلف و متنوع و تعدد جرایم مزبور، قوانین و مقررات زیادی را وضع کرده است. گذشته از قوانین ویژه که
به طور کامل به ذکر جرایم مزبور پرداخته در قوانین مختلف نیز به تناسب، برخی از جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی ذکر شده است. تنوع و تعدد قوانین مزبور و پراکندگی فراوان این جرایم در موارد مختلف که گاه باعث تکرار جرم در چند قانون و در نتیجه موجب اشکالات فراوانی در عمل گردیده و اختلافات زیادی را در قوانین معتبر و نیز مراجع صالح به دنبال داشته است به همین دلیل به نظر می‌رسد برای جلوگیری از اختلاف آراء در تشتت قوانین به جاست کلیه جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی قانون تعزیرات حکومتی و سایر قوانین کیفری ایران در مجموعه ای واحد گردآوری شود و مرجع واحدی برای رسیدگی به آنها پیش بینی گردد.
علاوه بر قوانین و مقرراتی که به تصویب مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده است . تصمیمات نمایندگان ویژه رئیس جمهور در ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار نیز در مورد امور بهداشتی، درمانی و دارویی لازم الاجراء و معتبر است. علت این امر آن است که بر اساس اصل ۱۲۷ قانون اساسی، رئیس جمهور می‌تواند در موارد خاص بر حسب ضرورت با تصویب هیأت وزیران نماینده یا نمایندگان ویژه‌ای با اختیارات مشخص تعیین نماید در اینصورت تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رئیس جمهور و هیأت وزیران خواهد بود. به استناد همین اصل هیأت وزیران طی تصویبنامه شماره ۴۰۲۱۴/ت/۲۸۷/هـ مورخ ۲۳/۷/۷۳ تصویب نمودند که تصمیمات نمایندگان ویژه رئیس جمهور در ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار به منزله تصمیمات هیأت وزیران می‌باشد. بنابراین تصمیمات این نمایندگان دارای اعتبار قانونی و اجرایی همانند مصوبات هیأت وزیران می‌باشد.
ب) عنصر مادی
تا زمانی که افکار باطنی افراد و مقاصد مجرمانه آنان از مرحله تفکر و اندیشه خارج نگردیده و جنبه خارجی و مادی به خود نگرفته نمی‌توان گفت که جرمی‌واقع شده است . بنابراین برای تحقق یک جرم لازم است افکار و اندیشه های مجرمانه شخصی از حالت فکر و تصمیم خارج گردیده به مرحله ‌عمل درآید. تظاهر خارجی و مادی اندیشه بزهکارانه را می‌توان به رفتار مجرمانه تعبیر کرد که این رفتار انواع گوناگون دارد. رفتار مجرمانه ‌غالباً به شکل مثبت (فعل) و یا منفی (ترک) می‌باشد. در اینجا به بررسی مختصر این دو نوع رفتار مجرمانه با ذکر نمونه‌هایی از جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی می‌پردازیم.
۱- رفتار مجرمانه مثبت (فعل):
رفتار مجرمانه غالباً به صورت مثبت (فعل) مورد نهی قانونگذار قرار گرفته و مجازاتی برای آن مقرر شده است در این موارد عنصر مادی عبارت است از اقدام به امری که مقنن منع کرده است بنابراین عنصر مادی یک فعل مثبت می‌باشد. این فعل مثبت غالباً با فعالیت فیزیکی بزهکار مانند رفتار، گفتار، نوشته ها و مانند آن همراه است به عنوان مثال به موجب ماده‌ یک قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب ۱۳۶۷ تأسیس مؤسسات پزشکی غیرمجاز توسط افراد فاقد صلاحیت، جرم بوده و مرتکب به مجازات مقرر محکوم خواهد شد. روشن است که تأسیس مؤسسه پزشکی که عنصر مادی جرم مزبور است به صورت یک فعل مثبت محقق می‌شود.
همچنین جرایمی‌مانند اشتغال به امور پزشکی بدون پروانه رسمی‌(موضوع ماده ۳ قانون ۱۳۳۴) و دخالت داروسازان در امور مختص به طبابت (موضوع تبصره یک ماده ۵ همان قانون) از قبیل جرایم فعل می‌باشد. بررسی جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی نشان می‌دهد که عنصر مادی اغلب این جرایم به صورت فعل مثبت می‌باشد.
عنصر مادی برخی از جرایم به صورت نگهداری یا داشتن یک حالت می‌باشد. غالب نویسندگان حقوق جزا این قسم از جرایم را نیز داخل در جرایم فعل دانسته و گفته اند: رفتار مجرمانه مثبت (جرم فعل) لزوماً همراه با یک فعالیت فیزیکی نیست مثلاً در مواردی که عمل مثبت به صورت داشتن یک حالت یا نگهداری یک شیء است هر چند یک فعالیت فیزیکی از مرتکب بروز نکرده اما با توجه به این که مرتکب دست به کاری زده است که مورد نهی قانگذار بوده لذا جرم تحقق یافته است. [۳۶]
برخی از نویسندگان نیز نگهداری و داشتن حالت را در کنار فعل و ترک فعل ذکر کرده و آن را خارج از جرم فعل دانسته اند.[۳۷] به نظر می‌رسد اختلاف نظر فوق تنها جنبه علمی‌و کلاسیک دارد و فاقد فایده عملی است چرا که نگهداری و داشتن در برخی از جرایم به عنوان عنصر مادی جرم پذیرفته شده و تردیدی در آن وجود ندارد و مشخص کردن جایگاه آن در میان عناصر مادی فایده عملی ندارد .
در میان جرایم بهداشتی، درمانی و دارویی نیز جرایمی‌وجود دارد که عنصر مادی آن صرف نگهداری می‌باشد. به عنوان مثال به موجب ماده ۲۰ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب ۱۳۶۷ نگهداری داروهای تاریخ مصرف گذشته و فاسد جرم و موجب مجازات می‌باشد.
۲- رفتار مجرمانه منفی (ترک فعل)
در بعضی از موارد ، مقنن برای مردم تکالیفی مقرر می‌دارد و آنان را مجبور به انجام آنها می کند در این موارد اگر کسی از دستور مقنن خودداری کند و به آن تکالیف عمل ننماید مرتکب جرم شده است بنابراین رفتار مجرمانه منفی عبارت است از ترک تکلیف و وظیفه مقرر که موجب مجازات می‌شود. به عنوان مثال به موجب ماده ۳ قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی مصوب ۱۳۶۷، خودداری بیمارستان از پذیرش و ارائه خدمات اولیه به بیماران اورژانسی جرم بوده و مرتکب به مجازات مقرر محکوم می‌شود. و یا به موجب ماده ۲۴ همین قانون، امتناع داروخانه ها از ارائه خدمات در ساعات مقرر جرم و قابل پیگرد می‌باشد.
چنان که ملاحظه می‌شود صرف خودداری از پذیرش و ارائه خدمات در موارد فوق، جرم دانسته شده و مرتکب به سبب ترک وظیفه ‌قانونی، مستوجب مجازات شناخته شده است.
ج) عنصر معنوی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم