کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



Felce(1996) , Schalock(2000),P.118, World Health organizationQOL definition(1993), Hagerty et al (2001),pp.74-75, Cummins(1997)
کومینس(۱۹۹۶؛ به نقل از ماهر، ۱۹۹۶) ۲۷ تعریف از کیفیت زندگی را مرور کرد، و ۷ حیطه شامل: بهزیستی عاطفی در ۸۵%، سلامتی در ۷۰%، صمیمیت در ۷۰% ، بهزیستی روانی در ۵۹% ، بهره وری در ۵۶%، امنیت در ۲۲%، و رابطه اجتماعی را در ۳۰% از تعاریف کیفیت زندگی یافت.
ویسینگ و وان دان(به نقل از زنجانی طبسی ،۱۳۸۳)، کیفیت زندگی را یک سازه بهزیستی روانشناختی کلی معرفی کردند که بوسیله «احساس انسجام و پیوستگی»‌ در زندگی، تعادل عاطفی و رضایت کلی از زندگی، مشخص و اندازه گیری می شود. آنان تأکید کردند که بهزیستی روانی، سازه‌ای چند بعدی است و به صورتهای زیر بروز می کند:
۱- عاطفه: احساسات مثبت،
۲- شناخت:‌ زندگی قابل درک و کنترل،
۳- رفتار:‌ علاقه به کار و فعالیت،
۴- خودپنداره: توانایی اثبات خویشتن،
۵- روابط بین فردی: تعامل اجتماعی بروز می کند.
ریف[۶۵](۱۹۸۹) کیفیت زندگی را شامل شش مؤلفه پذیرش خود، هدف داشتن در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، خود مختاری، و روابط مثبت با دیگران می داند(ریف و سینگر،۱۹۹۸).
تسلط بر محیط
خود مختاری
روابط مثبت با دیگران
کیفیت زندگی
هدف داشتن در زندگی
رشد شخصی
پذیرش خود
(منبع : ریف و سینگر،۱۹۹۸)
شکل(۲-۱): مؤلفه های کیفیت زندگی
۱- پذیرش خود: به معنای احترام به نفس بر اساس آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود است.
۲- هدف داشتن در زندگی: روشن ترین نظریه در مورد هدف داشتن در زندگی از فرانکل است. فرانکل(۱۹۹۲) سالهای سختی را در اردوگاه نازیها گذراند. او در طول این سالها به دلیل داشتن هدف زنده ماند. با بهره گرفتن از هدف در زندگی، افراد می توانند در مقابل سختیها و رنجها پایداری و مقاومت کنند.
۳- رشد شخصی: بصورت شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادهای خود و بدست آوردن توانایی های جدید که مستلزم روبروشدن با شرایط سخت و مشکلات است حاصل می شود.
۴- تسلط بر محیط: یکی دیگر از مؤلفه های کیفیت زندگی تحت کنترل داشتن جهان پیرامون است. یعنی فرد باید بتواند تا حد زیادی بر زندگی و محیط اطراف خود تسلط داشته باشد. این کار در گرو آن است که فرد محیط را مطابق خصوصیات و نیازهای فردی خود شکل دهد و بتواند آن را به همان شکل نگه دارد. کنترل در زندگی، چالشی است که انسان تا آخر عمر با آن روبروست. این جنبه از کیفیت زندگی بر این نکته تأکید دارد که، برای ایجاد و حفظ محیط کار و خانوادگی مطلوب هر شخصی، همواره به نیروی خلاقهای احتیاج است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵- خود مختاری: به این معنا که فرد بتواند بر اساس معیارها و عقاید خویش عمل و زندگی کند، حتی اگر بر خلاف عقاید و رسوم پذیرفته شده در جامعه باشد.
۶- روابط مثبت با دیگران: عبارت است از توانایی برقراری روابط نزدیک و صمیمی با دیگران و اشتیاق برای برقراری چنین رابطه ای و نیز عشق ورزیدن به دیگران. این جنبه اجتماعی- ارتباطی، در برگیرندهی بالا و پایین شدنهای روابط و تعاملات اجتماعی و بین فردی است. به این معنا که روابط می تواند از یک رابطه شدیداً عاشقانه و صمیمی تا روابطی پر از مشکل و ناراحتی در نوسان باشد.
ملاک های فوق با کنش وری مثبت از قبیل رضایت از زندگی رابطه مثبت و با کنش وری هایی از قبیل افسردگی رابطه منفی نشان می دهد(ریف و سینگر،۱۹۹۸). علاوه بر این، معیارهای موردنظر با بهزیستی زیست شناختی نیز رابطه نشان می دهند(ریف و سینگر،۲۰۰۲: ۱۵۴).
مؤلفه های کیفیت زندگی بر اساس ارزش های فردی و اجتماعی و ملی تعریف می شوند. شکی نیست که واقعیت ها و شرایط عینی جامعه و وضعیت مادی زندگی فرد نیز در آن نقش تعیین کننده دارند(خوارزمی،۱۳۸۶: ۹۸).
۲-۱-۱-۴- دیدگاه های نظری مربوط به کیفیت زندگی
تئوری‌های کیفیت زندگی هرکدام تلاش می‌کنند فرآیندهای شناختی، احساسی و نمادین که از طریق آنها افراد، کیفیت زندگی خود را ارزیابی، تعیین و تجربه می کنند را توصیف نمایند. اما هریک از این تئوری‌ها توجه به عوامل موثر بر کیفیت زندگی با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، نظریه‌های روانشناختی بر برآوردن نیازهای اولیه انسان تأکید می‌کنند، در حالی که نظریات اقتصادی اختصاص منابع مالی محدود را بر اساس اصول عقلانی در تعیین کیفیت زندگی حائز اهمیت می‌دانند و نظرات جامعه شناسی بر اهمیت روابط در کیفیت زندگی پای می فشارند(ربانی خوراسگانی، ۱۳۸۵: ۴۶) با این وجود دیوید اسمیت معتقد است که همان میزانی که انسانها نیازهای مشترک دارند، نوعی اتفاق نظر نیز در مورد معیارهای کیفیت زندگی بوجود می آید.(فیشلر، ۱۳۸۱: ۲۲).
در اینجا برای بر شمردن رویکردهای نظری مربوط به کیفیت زندگی به نظریاتی اشاره می کنیم که از دیدگاه‌های مختلف به موضوع مورد مطالعه اشاره کرده‌اند و در نهایت سعی در تدوین چارچوب نظری تحقیق خواهیم نمود.
- نظریه نیازها
نیازهای انسانی و تعریف و تحدید بار معنایی آن یکی از دغدغه های اندیشه ورزان در طول تاریخ بوده است و در این باره می توان به هزاران سال اندیشه مکتوب بشری بازگشت. اما طرح آرای متأخر می‌تواند ما را از معلول گویی باز دارد. فن هرمان[۶۶] در سال ۱۸۳۲ نیاز را «احساس یک کمبود، همراه با کوشش در جهت بر طرف کردن آن» تعریف می کند(رفیع پور،۱۳۶۵: ۱۴).
از هر منظر که بنگریم، رضایت با نیاز ارتباط ارگانیکی دارد. تا نیازی نباشد، یا مطرح نشود و با وجود و طرح خود به دنبال برآوردن آن حرکتی، تلاشی و کوششی انجام نپذیرد، مقوله رضایت نمی‌تواند مطرح باشد (محسنی، ۱۳۷۹: ۱۱)
بنابر این رضایتمندی از زندگی بیانگر میزان برآورده شدن و ارضای تمایلات و نیازهای اساسی انسانها است و از این طریق مفهوم رضامندی با مفهوم نیاز مرتبط می شود. به همین جهت می توان گفت: رضامندی از زندگی یکی از واکنشهای اساسی انسان در برابر امکانات زندگی است که انگیزش‌ها، نیازها، انتظارات و آرمانهای او ناشی می شود. از این رو، رضامندی نسبی بوده و در افراد مختلف متفاوت است(سلیمانی،۱۳۷۳: ۳۸)
نیاز را می‌توان احساس فقدان یا حرمانی دانست که به یک موجود زنده (مخصوصاً انسان دارای آگاهی) به جهت آن که در جریان تحقق اهدافش خود را فاقد چیزی می بیند، دست می‌دهد. این احساس می‌تواند موجب تمایل به هر آنچه می‌شود که امکان ارضای نیاز را فراهم می سازد و یا حالت موجودی است که از خارج و در برابر آنچه در جریان تحقق اهدافش کم دارد، به او نگریسته می شود، در این معنی ممکن است فردی دارای نیازهایی باشد بدون آنکه از آن خبر یا آگاهی داشته باشد(بیرو، ۱۳۶۶: ۲۴۲).
اما برای نیاز نمی توان حدی قائل شد، چرا که انسان دارای تمنیات بی پایان و توانایی های بالقوه بسیار متنوعی است، توانایی هایی که در بستر زندگی اجتماعی شکل گرفته و بالفعل می شوند. از این رو، نیازها بر حسب شرایط زمانی و مکانی، مراحل رشد و توسعه جامعه وضعیت فنی و تکنولوژیک میزان تحول در سطوح شهرنشینی و عوامل بسیار دیگر، تنوع می پذیرد. به لحاظ طبیعی، انسان از هنگام تولد برای بقا و رفع نیازهای خود محتاج دیگران است. این احتیاج تنها شامل رفع نیازهایی از قبیل خوراک و پوشاک و مسکن نمی شود. بلکه از یک سو نیازهای دیگری نیز وجود داردکه فرد ناگزیر از روابط اجتماعی است و بدون آن قادر به زندگی ورفع نیازهای خود نخواهد بود و از سوی دیگر، روابط اجتماعی، خود نیازهای دیگری را برای فرد و جامعه شکل می دهد. بدین معنی که در جریان تعاملات اجتماعی و در پی مقایسه‌های اجتماعی، خواسته‌های جدیدی در انسان پدید می‌آید. از این رو، طبیعی است که با گسترش روابط و تعاملات اجتماعی و به عبارتی با پیچیده شدن جوامع بشری و افزایش سطح روابط، زندگی اجتماعی در مقایسه با گذشته ابعاد بیشتری بگیرد. (رفیع پور، ۱۳۶۵: ۱۶)
از این رو در سنجش کیفیت زندگی ضروری است ابعاد گوناگونی را مورد توجه قرار داد، ابعادی که هریک متأثر از بخشی از نیازهای اساسی انسان دارد، توجه به نظریه‌های نیاز ضروری می کند. در این زمینه، نظریه نیاز آبراهام مازلو[۶۷] مبنای بسیاری از مباحث قرار گرفته است.
آبراهام مازلو
دسته بندی او از نیازهای اساسی انسان برای تعیین نیازهای اصلی در قلمروهای مختلف زندگی مکرر به کار گرفته شده است. مازلو بر آن بود که در تمامی انسانها گرایش برای تحقق خود هست… انگیزه آدمی، نیازهایی مشترک و نظری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز قرار می گیرد.(محسنی و صالحی، ۱۳۸۱: ۱۴)
بر همین اساس او معتقد بود که نیاز، پیش‌نیاز، نیاز دیگری است و برای پاسخگویی به نیازهای بالاتر باید نیازهای پایین برآورده شود تا فرد در نهایت به تحقق خویشتن و خود شکوفایی نایل شود. این نیازها در پنج گروه دسته بندی می شوند:
۱- نیازهای فیزیولوژیک ۲- نیازبه ایمنی ۳- نیازهای اجتماعی
۴- نیاز به احترام یا صیانت ذات ۵- نیاز به خود شکوفایی (مازلو،۱۳۶۷: ۷۳)
نیازهای فیزیولوژیک: نیازهایی هستند که برای ارگانیسم ضروری قلمداد می شوند. مازلو معتقد است این نیازها هنگامی اهمیت خود را در پویایی جاری فرد از دست می دهند که ارضا شوند. تنها نیازهای ارضا نشده بر ارگانیزم مسلط می شوند تا آن را سازمان بندی می کنند.(مازلو، ۱۳۶۷: ۷۴)
نیاز به ایمنی: اگر نیازهای قبل در حد مقبول و نسبتاً خوبی ارضا نشوند، مجموعه نیازهای جدیدی شکل می گیرند که مازلو با عنوان ایمنی از آنها یاد کرده است. وی این مجموعه را شامل: «امنیت، ثبات، وابستگی، حمایت، رهایی از ترس، رهایی از نگرانی و آشفتگی، نیاز به سازمان، نظم، قانون، محدودیت و داشتن حامی مقتدر» می داند(همان: ۷۵).
او بر آن بود که ترس از بی قانونی، بی نظمی، آشوب و هرج و مرج و پوچ گرایی، نیازهای متعالی را واپس می زند و توجه به نیازهای ایمنی را غلبه می بخشد(همان:۷۹)
نیازهای اجتماعی: با برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی در سطح نسبتاً خوب، نیازهای عشق و محبت و تعلق غلبه می‌یابد. در این وضعیت، شخص برخلاف گذشته به شدت غیاب دوستان، معشوق، همسر و یا فرزندان را احساس خواهد کرد. او تشنه روابط عاطفی با مردم به طور کلی، یعنی داشتن جایگاهی در گروه یا خانواده‌اش خواهد بود. (همان: ۸۰)
بر همین اساس او به اهمیت قلمرو زیست، قوم و قبیله و خویشاوندان، همقطاران، طبقه، گروه همکاران و آشنایان در شکل دادن و پاسخ به این نیازها و ایجاد تعلقات اجتماعی در فرد، تأکید می‌کند و حتی شکل گرفتن گروه های غیررسمی و انجمن های عمومی را ناشی از نیاز به چیرگی بر احساسات ناشی از خود بیگانگی، غربت و بی همدمی، کم رنگ شدن روابط سنتی، پراکندگی خانواده‌ها، شکاف بین نسلها، رشد شهر نشینی و محو صمیمیت روستایی و در نتیجه نیاز به تعلق به گروه های دارای روابط نخستین و عاطفی عمیق دانسته است.
نیاز به احترام یا صیانت ذات: فرد در یک ارزشیابی از خود در دو مجموعه فرعی طبقه بندی می‌شود: الف) تمایل به قدرت، موفقیت، کتابت، سیادت، شایستگی، اعتماد در رویارویی با جهان و استقلال و آزادی ب) تمایل به اعتبار و حیثیت، مقام، شهرت و افتخار، برتری به معروفیت، توجه به اهمیت اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و موثر بودن در جهان منتهی خواهد شد. اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود(همان).
نیاز به خود شکوفایی: با برآورده شدن نیازهای پیش گفته، به زودی بی قراری و نارضایتی دیگری به وجود خواهد آمد و این نارضایتی، نیازی را شکل می دهد که گرایش به شکوفا شدن آن چیزی دارد که بالقوه در فرد وجود دارد. مازلو این گرایش را تمایل «نسبت به تکوین تدریجی آنچه که ویژگی فردی شخص ایجاب می کند، و شدت هر آنچه که شدت شایستگی شدنش را دارد» تعبیر می‌کند (همان: ۸۳) که ظهور آن معمولاً به ارضای نیازهای قبلی (فیزیولوژیکی، ایمنی، عاطفی و نیاز به احترام) بستگی دارد.
همانطور که ملاحظه می شود، مازلو بین نیازهای جسمانی و روانی تمایز قائل می شود، هر چند بین آنها ارتباط می یابد. بر این نظریه، نقدهای بسیاری وارد شد. مهمترین نقد آن بود که لزوماً رفع نیازهای فردی همیشه از چنین نظم معقولی تبعیت نمی کند. در یک خانواده فقیر ممکن است هنگام مصرف یک مال باد آورده تهیه یک خوراک اشرافی یا تلویزیون بزرگ را بر رفع نیازهای اساسی خود ترجیح دهد. ممکن است اولویت های شخصی افراد تابع برخی ضروریات که آشکارترین آنها بقا است باشد، ولی حتی در چنین حالتی این امکان وجود دارد که زندگی را فدای اهداف متعالی کنند. آلن بیرو نیز هر چند بر آن است که معمولاً بین نیازهای جسمانی و زیستی از یک طرف و نیازهای روانی و روانشناختی از طرف دیگر، تمایز قائل می شوند. لیک باید نیازهای ناشی از زندگی در جامعه و نیازهایی را که نظم معقول نیازها بر اساس آن چه مازلو بیان کرده است پیش نرود. بر این مبنا او علاوه بر نیاز به آموزش و پرورش، نیاز به پدیده‌های نو و نوآوری، نیاز به فرارفتن از چارچوب نیازهای مادی، نیاز به محیطی اجتماعی- فرهنگی و نیاز به احراز مسئولیت نیز اشاره می‌کند که ترتیب و ترتبی بر آن حاکم نیست (بیرو، ۱۳۶۶: ۲۴۳).
با توجه به تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو که در مباحث مربوط به کیفیت زندگی اهمیت می‌یابد. سلسله مراتب نیازهای مازلو را می‌توان به صورت یک هرم در نظر گرفت که در آن نیازهای فیزیولوژیکی همچون نیاز به آب، غذا، خواب، میل جنسی و، دفع و… در قاعده هرم قرار دارند و نیاز به خودشکوفایی در رأس این هرم می‌باشد. بین نیازهای فیزیولوژیکی موجود در قاعده هرم و نیاز به خود شکوفایی که در رأس قرار دارد، نیازهای دیگری- به ترتیب صعودی- نیز وجود دارد که عبارتند از نیازهای مربوط به تعلق و عشق، نیازهای مربوط به احترام و عزت نفس، نیازهای شناختی و نیازهای ذوقی و زیبا شناختی. به عقیده مازلو، نیازهایی که در قاعده هرم قرار دارند باید قبل از نیازهایی که در قسمت فوقانی هرم می باشند، ارضا شوند بنابر این نیازهای دیگر یعنی نیاز به تعلق و عشق، نیاز به عزت نفس و…. نیازهای شناختی و نیازهای ذوقی را مورد نظر قرار داد، که در این صورت بحث در مورد نیاز به خود شکوفایی معنی و مفهومی نخواهد داشت.(اقلیما، ۱۳۸۲: ۵۰)
سرجی: سرجی[۶۸] دیدگاه توسعه یافته‌ای از نظریه مازلو در ارتباط با کیفیت زندگی ارائه داده است. او می‌گوید در جوامع توسعه یافته، افراد در این جوامع در مراتب بالاتر از نیازها اقناع می‌شوند. ولی برعکس در جوامع کمتر توسعه یافته افراد در مراتب پایین تر نیازها اقناع می‌شوند. کیفیت زندگی نیز با توجه به اینکه افراد یک جامعه مشخص، در کدام یک از سطوح مختلف این نیازها سلسله مراتب ارضاع و اقناع می‌شوند تعریف می‌شود. بنابر این هرچه افراد یک جامعه از برآورده شدن نیازهایشان رضایت بیشتری داشته باشند. کیفیت زندگی جامعه نیز بالاتر است، حال ممکن است به این نیازها در جوامع دیگر نیز پاسخ داده شود ولی افراد آن جامعه در سطوح بالاتری اقناع شوند، که در نتیجه احساس رضایت و کیفیت زندگی کمتری خواهند داشت. سرجی همچنین بیان می‌دارد که نهادها برای رفع نیازهای انسان و بالا بردن کیفیت زندگی جامعه طراحی شده اند(سرجی، ۱۹۸۶: ۳۱ به نقل از فرخ‌وندی،۱۳۸۸: ۴۶)
اینگلهارت: بر اساس نظر اینگلهارت[۶۹] آرزوهای شخص به طور طبیعی با وضعیت او تطابق می‌یابند و بدینوسیله سطح رضایت فرد از زندگی و احساس خوشبختی افزایش می یابد. به نظر وی رضایت ذهنی فرد از هر جنبه خاص از زندگی بازتاب شکاف بین سطح آرزوی او و وضعیت عینی وی است. از نظر او چیزی با ارزش است که کمیاب باشد و فرد احساس نارضایتی به دنبال آن می رود. و زمانی که به خواسته‌ای ارزشمند می‌رسند، احساس خوشبختی و رضایت می‌کنند. لیکن این احساس سعادت ذهنی ذاتاً زودگذر است. درکوتاه مدت ممکن است آنچه شما بدست آورده اید موجب سرخوشی شود، اما در بلند مدت این طور نیست زیرا اگر این گونه بود فعالیتهای هدفمند متوقف می‌شد. پس از مدتی، مردم آنچه را دارند بدیهی پنداشته، زیاده خواهی می کنند و یا اینکه وقتی به نقطه اشباع می‌رسند، بدنبال سایر خواسته ها می روند. درصورتی که خواسته های معینی مدتهای مدیدی ارضاء شده باشند، مردم بهای کمی به آنها داده، متوجه خواسته های دیگری می شوند. احساس خوشبختی در دراز مدت تداوم ندارد زیرا احساس سعادت بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت او می‌باشد. با پیشرفت و ترقی بلند مدت، آرزوهای شخص افزایش یافته و با آن موقعیت تطابق می‌یابند (اینگلهارت،۱۳۷۳: ۲۴۲).
فراگرد تطابق پیچیده است، زیرا توازن بین نیازها با آرزوها از یک سو و انجام آنها از سوی دیگر پیوسته برهم خورده و مجدداً تطابق می یابند. ارضاء یک نیاز خاص موجب خوشنودی فراوان می شود. اما شخص پس از مدتی آرزوی چیزهای بیشتر یا متفاوتی را می‌کند. اینگلهارت این نوع فراگرد تطابق را برای عمل و حیات انسان ضروری می‌داند (اینگلهارت،۱۳۷۳: ۲۴۵). زیرا در غیر این صورت ارضاء مجموعه ای از خواسته ها، به بی حرکتی از سر بی نیازی منتهی می شود. اینگلهارت برای تأیید مدل آرزو – تطابق به شواهد تجربی محکمی دستیافته است. از لحاظ مقطعی در یک کشور تفاوت اندکی بین گروه های اجتماعی ثابت در سطوح متفاوت ذهنی وجود دارد. با این وجود، در کوتاه مدت تغییرات اجتماعی- اقتصادی مثبت موجب افزایش چشمگیر در خوشبختی و رضایت از زندگی می‌شود. اما سطح آرزوهای شخص با اوضاعی که برای مدت نسبتاً بلندی دوام می‌آورند تطابق می‌یابد، پس از چند سال شخص برای آنکه به سطحی بالاتر از میانگین در احساس سعادت برسد باید مقادیر بیشتری از یک چیز معین را بدست آورد. علاوه بر این در صورتی که سطوح بالای امنیت اقتصادی و جانی برای مدتی طولانی دوام آورندبه میانگین نمی رسند، بلکه همچنین ممکن است خواسته‌هایی مورد توجه قرار گیرند که از لحاظ کیفیت متفاوت هستند. و سرانجام اینکه تفاوتهای بزرگی بین سطوح سعادت ذهنی در میان جوامع مختلف گزینش شده است. سبب این تفاوت‌های بزرگ ممکن است تا حدی تفاوتهای بلند مدت در سطوح اقتصادی باشد. به نظر می رسد سطح احساس سعادت در یک جامعه پاسخی به تغییرات جدید در محیط اقتصادی آن جامعه باشد، اما این مطلب نیز تنها بخشی از تفاوتهای مورد مشاهده را تبیین می کند. همچنین یک عنصر فرهنگی مهم و پایدار در مورد سطح سعادت ذهنی در یک کشور معین وجود داشته باشد.(اینگلهارت،۱۳۷۳: ۲۸۰).
به طور کلی در نظریه آرزو تطابق می توان سه نکته را بیان نمود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 04:47:00 ق.ظ ]




کیفیت
ایمنی
بسته بندی
پشتیبانی و گارانتی
لوازم جانبی
پرواضح است که تصمیمات مربوط به این آمیخته ی بازاریابی می تواند اصلاح مشکلات محصول، افزایش کارایی، افزایش ایمنی، طراحی زیباتر محصول، بهبود شرایط گارانتی و … باشد. تصمیماتی که می تواند منجر به موفقیت یا شکست محصول در بازار شود.
قیمت
در اینجا می توان پیرامون استراتژیهای قیمت گذاری محصول صحبت کرد. عمر رقابت بر سر قیمت، به اندازه ی عمر بشر است و نقش این آمیخته ی بازاریابی را نمی توان به هیچ وجه انکار کرد.برخی از نمونه های تصمیم گیری پیرامون آمیخته ی « قیمت» در بازاریابی بدین شرح است:
استراتژی قیمت گذاری
پیشنهاد قیمت خرده فروشی
قیمت عمده فروشی
انعطاف پذیری قیمت
توزیع
توزیع رساندن محصول به مشتری در نقاط مختلف است و سیستمهای توزیع می تواند عامل کلیدی در موفقیت یا شکست محصول و به تبعیت از آن شرکت و سازمان باشد.
ترفیع
پیشبرد فروش مجموعه همه فعالیت‌ها و اقداماتی است که به قصد ایجاد ارتباط با مصرف‌کننده و اثر گذاردن در فرایند تصمیم‌گیری او و سوق دادن او به سمت کالا یا خدمات خاصی انجام می‌شود.در این فرایند ابتدا سعی می‌شود مصرف‌کننده نسبت به‌ وجود کالا یا خدمات خاصی آگاهی پیدا کند، سپس با تکرار پیام‌ها چه بصورت گفتاری و چه بصورت نوشتاری یا تصاویر و از طریق‌ رسانه‌های مختلف،نام کالا یا بنگاه خاصی در فکر و ذهن مصرف‌کننده جایگزین و ثبت‌ می‌شود و بالاخره رفتار خرید مصرف‌کننده را تغییر می‌دهد.در فعالیت‌های ارتباطی معمولا چند هدف دنبال می‌شود. [۳۲]
جدول زیر خلاصه ای از جزییات هر کدام از P  های بازاریابی را نشان می دهد.
مدل آمیخته ی بازاریابی در سالهای ابتدایی دوره بازاریابی و در آن زمانی که محصولات فیزیکی بخش قابل توجهی از اقتصاد را شکل می دادند، بسیار موثر و کارآمد بود. اما با حرکت بازاریابی به سمت یکپارچه شدن و همچنین افزوده شدن بسیاری از کالاهای غیر فیزیکی به اقتصاد، بزرگان بازاریابی محدودیت هایی را برای این آمیخته ی بازاریابی معروف آن قائل شده اند. محدودیت هایی که برخی از آنها را وادار به اضافه کردن P  هایی دیگر نموده است. مواردی چون Process  و People و Packaging از جمله ی مواردی هستند که می توانند به عنوان P پنجم محسوب شوند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یکی از نخستین تعاریف برای IMC را، یک گروه کاری از اتحادیه آژانس های تبلیغاتی امریکا (AAAA) [۱۰]به این صورت ارائه می کند: «یک مفهوم برنامه ریزی ارتباطات بازاریابی (Marketing Communications Planning) که در قالب یک برنامه جامع ارتباطی، نقش های استراتژیک انواع ابزارهای ارتباطی از قبیل تبلیغات، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم و روابط عمومی را مورد ارزیابی قرار می دهد و این ابزارها را به منظور شفاف ساختن، تداوم و به حداکثر رساندن اثر ارتباطات بازاریابی با هم ترکیب می کند.»
این تعریف، بر فرایند استفاده از تمامی اشکال ترفیع، به منظور به حداکثر رساندن اثر ارتباطات تاکید می‌کند، در حالی‌که دانشمندانی همانند دان‌شولتز معتقد است که ارتباطات منسجم بازاریابی نقش و اهمیت فراتری نسبت به موارد فوق دارد و دربرگیرنده تمامی ارتباطات و تماس‌های یک شرکت نظیر نام تجاری، تصویر شرکت و… با مشتریان است. [۴]
بسیاری از شرکت‌ها، از مفهوم گسترده ارتباطات منسجم بازاریابی به منظور هماهنگ‌ سازی و مدیریت برنامه‌های ارتباطاتی خود استفاده می‌کنند تا به این اطمینان برسند که به مشتریان، تصویری باثبات و موثر از شرکت و نام تجاری آن ارائه می‌دهند. مفهوم ارتباطات منسجم بازاریابی، به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از روش‌های مناسب و موثر ارتباط و تماس با مشتریان و سایر ذینفعان کارکنان، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، سرمایه‌گذاران و سایر موسسات مرتبط استفاده کنند.
حرکت به سوی ارتباطات منسجم بازاریابی، یکی از مهمترین زمینه‌های توسعه بازاریابی در دهه ۹۰ میلادی تلقی شده است. تغییرات در محیط بازار (مشتریان، فناوری و رسانه‌ها) نیاز به انسجام و اثربخشی فعالیت‌های تبلیغاتی را بیش از پیش آشکار کرده است. بیشتر این تغییرات، در جنبه‌های جمعیت‌شناسی، سبک زندگی، الگوی خرید و رسانه‌های مورد استفاده مشتریان رخ داده است. مثلاً تلویزیون‌‌های کابلی، ماهواره‌ای و اینترنت، رسانه‌های جدیدی هستند که بر سطح و عمق ارتباطات شرکت‌ها و موسسات با مشتریان آنها، تاثیری بسیار عمده گذاشته‌اند.
تغییرات اخیر در فناوری اطلاعات، این امکان را ایجاد کرده است که جامعه مخاطبان به گروه‌های کوچکتر و متنوع‌تری [۱۱]تفکیک شوند تا بتوان برای هر یک از آنها، آمیخته‌های بازاریابی جداگانه‌ای را طراحی و تنظیم کرد. دلیل عمده رشد اهمیت فرایند ارتباطات منسجم بازاریابی، انقلابی مداوم است که در قوانین و قواعد بازاریابی و نقش‌های سنتی آژانس‌های تبلیغاتی،‌ رخ می‌دهد. تغییر در استفاده از تبلیغات مبتنی بر رسانه‌های فراگیر، کوچک‌شدن رسانه‌ها، تغییر در مبادله قدرت بازار، توسعه سریع بازاریابی مبتنی بر داده‌ها و تغییر در چگونگی استفاده از رسانه‌ها، مهم‌ترین ویژگی‌های این انقلاب است. [۳۳]
البته تعاریف بسیار دیگری از این مفهوم را می توان در مقالات و موردکاوی های مختلف مشاهده نمود اما وجه مشترک همگی آنها، پیوند دادن پروسه برنامه ریزی استراتژیک سازمان با برنامه ریزی های بازاریابی می باشد که یکی از نتایج این ارتباط، بحث «مدیریت استراتژیک تبلیغات» می باشد که ناظر بر مهمترین عنصر ارتباطی بازاریابی یعنی تبلیغات بوده و به یکی از اصلی ترین دغدغه های مدیران اجرایی و طراحان و مجریان کمپین های تبلیغاتی بدل شده است. در این تحقیق، چند مدل برنامه ریزی IMC را به اختصار معرفی خواهیم نمود.
در زمینه برنامه ریزی ارتباطات بازاریابی امروزه از رویکردی بنام “ارتباطات یکپارچه بازاریابی ” استفاده می شود.ارتباطات بازاریابی ، به عنوان عامل کیدی و مهم در موفقیت شرکت ها امروزی مطرح می باشد.اکثر شرکتها در محیط پویا ، بدلیل پیچیدگی بالای پدیده های درون سازمانی – محیطی و اهمیت مساله ارتباطات اثر بخش جهت ایجاد و حفظ مشتری دیگر نمی توانند از ابزارهای ارتباطی خود بصورت مستقل و غیر اثربخش استفاده نمایید و به اهداف خود در حوزه ارتباطات بازاریابی و بهبود عملکرد نام و نشان نائل شوند. توجه به این نکته منجر به ارائه برنامه بهبود و تقویت نام و نشان و پایداری در ارتباطات بازاریابی شرکتها با مشتریان شده و نتیجه آن ایجاد رضایت و وفاداری مشتریان می باشد. [۴]
در این تحقیق قصد داریم به بررسی ارتباطات یکپارچه بازاریابی در فروشگاه های زنجیره ای پرداخته و چگونگی رخداد و تاثیر یکپارچه سازی تمامی تحرکات و فعالیتهای بازاریابی سازمان در رابطه با مشتریان و دیگر ذینفعان را در فروشگاه های زنجیره ای بررسی کنیم.
ارتباطات بازاریابی (Marketing Communications) عبارت جامعی است که برای توصیف تمام انواع مختلف پیام های برنامه ریزی شده ای که برای تکمیل برند استفاده می شوند به کار گرفته می شود MC یا مفهوم ترفیع (Promotion) به عنوان یکی از ۴ عنصر آمیخته بازاریابی نیز شناخته می شود. برای برقراری ارتباط با مشتری باید سه تصمیم اصلی گرفته شود. “در ابتدا باید پیام ارتباطی مشخص شود، سپس در مورد ابزار ارتباطی که قرار است توسط آن پیام منتقل شود تصمیم گیری شود و در پایان رسانه ی انتقال آن پیام به مخاطبان هدف مشخص شود.” برای هماهنگ و همسو‏کردن تمام فعالیت‏های ارتباطی در هر نقطه‏ی تماس با مشتری در جهت یک هدف، از مفهوم بازاریابی یکپارچه- ارتباطات یکپارچه بازاریابی (Integrated Marketing Communications) استفاده می‏شود. این مفهوم، رویکردی است برای هدایت و یکپارچه سازی فرایندهای برنامه‏ ریزی، اجرا و نظارت بر پیام‏های برند که رابطه‏ی برند-مشتری را ایجاد می‏کنند.[۵]
تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (AMA) برای برند چنین است: ” یک نام تجاری(اصطلاح حقوقی بکار رفته برای Brand) یک نام ، اصطلاح ، علامت ، نشان یا طرح یا ترکیبی از این هاست که برای شناسایی کالاها یا خدمات فروشنده یا گروهی از فروشندگان و متمایز کردن این کالاها یا خدمات رقبا به کار می رود .” به طور خلاصه نام تجاری سبب شناسایی فروشنده یا سازنده می شود. یک نام تجاری در حقیقت تعهد دائمی یک فروشنده برای ارائه مجموعه ای از ویژگی ها ، مزایا و خدمات خاصی به خریداران است. به هر روی تا زمانی که یک محصول / خدمت دارای وجه ممیزه مشخصی نباشد نمی توان به سادگی آن را برند نمود و این برند را به گونه ای پایدار پاسداشت. این تمایزها می تواند کارکردی منطقی یا ملموس و یا حتی غیرملموس داشته باشد .بیشتر نام های تجاری ضامن سطح معینی از کیفیت اند. اما یک نام تجاری می تواند سمبل موارد پیچیده تری هم باشد مانند : ماهیت محصول ، شخصیت محصول ، فرهنگ استفاده ازمحصول و شخصیت استفاده کننده از محصول. برندها دارایی های نامشهود شرکت ها هستند که باعث افزوده شدن ارزش نهایی محصول نزد مشتریان شده و برای سهامداران ایجاد ارزش افزوده سهام می کند و باعث افزایش درآمد شرکت می شود. یک برند در واقع به شدت متاثر از هویت بصری محصولات / خدمات و محل ارائه و چگونگی ارائه می باشد. [۶]
آمیخته بازاریابی
ترفیعات فروش
قیمت
توزیع
محصول
جایگاه یابی
فروش حضوری
بازاریابی مستقیم
روابط عمومی
تبلیغات رسانه ای
عملیات پیشبرد فروش
آمیخته بازاریابی
ارتباطات یکپارچه بازاریابی (Integrated Marketing Communications) و یا ارتباطات منسجم بازاریابی یکی از مفاهیمی است که در مدیریت استراتژیک بازاریابی و نیز در برنامه ریزی بازار به کار می رود و منظور از آن، یکپارچه سازی تمامی تحرکات و فعالیتهای بازاریابی سازمان در رابطه با مشتریان و دیگر ذینفعان می باشد تا این اطمینان حاصل گردد که این فعالیتها به صورت ایزوله عمل نکرده و همگی در راستای اهداف از پیش تعیین شده در چشم انداز و ماموریت سازمان باشند. شرکتها و مدیران کسب و کارها در صدد آن هستند تا تاثیر پیام های تبلیغاتی، تصویر شرکت، برند و از این دست مفاهیم را بر طرز تفکر مشتریان و رفتار خرید آنها ارزیابی نموده و برمبنای این ارزیابی برنامه های ارتباطات بازاریابی سازمان خود را تنظیم کنند. چنین برنامه هایی به فعالیتهای مدیریت برند سازمان جهت می بخشند. عناصر پنجگانه ارتباطات بازرایابی عبارتند از: [۵]
تبلیغات رسانه ایMedia Advertising) (
پیشبرد فروش (Sales Promotion)
روابط عمومی (Public Relations)
فروش حضوری ( Personal Salling)
بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)
زیکموند آمیکو بیان می‌کند«ارتباطات‌ یکپارچه بازاریابی به مدیران یادآوری می‌کند که‌ همه عناصر آمیخته تبلیغاتی باید به‌طور یکپارچه و منظم(سیستماتیک)به نحوی در برنامه جامع تبلیغاتی هماهنگ شوند که در محیط بازار همچون صدای سازهای مختلف یک‌ ارکستر سمفونیک به گوش رسند که هدف یا اهداف مشخصی را دنبال می‌کنند.
میشل بکر معتقد است که«برنامه‌های‌ ارتباطات یکپارچه بازاریابی شامل طراحی،تدوین‌ و اجرای برنامه‌ها در خصوص استفاده از ابزارهای‌ تبلیغاتی است،به نحوی که این برنامه قابلیت‌ انعطاف‌پذیری،تعامل و تأثیرگذاری بر بازار و مشتری را توأما داشته باشد . [۷]
بکارگیری ارتباطات یکپارچه بازاریابی از طریق مدل PLC برای طراحی برنامه ارتباطات اثر بخش به عنوان عامل کلیدی موفقیت های شرکت های امروزی مطرح می شود چراکه اکثر شرکت ها در یک محیط پویا قرار دارند. چرخه ی عمر محصول از مفاهیم مهم بازاریابی است. در بازاریابی برای هر محصول جدیدی که وارد بازار می شود، یک چرخه ای قائل هستند که محصول در طول عمرش مراحل مختلف آن را طی می کند. مراحلی که هر کدام ویژگیهای خاصی دارند و نیازمند اقدامات ویژه ای هستند تا سازمان را قادر سازد که به بهترین شکل از آن محصول سود ببرد.[۲]
این مراحل عبارتند از دوره ی معرفی، دوره ی رشد، دوره ی بلوغ و دوره ی افول . طبیعتاً هر کدام از این دوره ها نیازمند استراتژی بازاریابی به خصوص، ترکیب ویژه ای از آمیخته ی بازاریابی و مدیریتی ویژه ی همان دوره است. بنابراین باید بپذیریم که شناسایی این چرخه اهمیت ویژه ای دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ق.ظ ]




در عمق ۳۰-۶۰ نیز، بعد از کاربرد کود در هر دو مرحله، غلظت نیترات خاک، افزایش یافته که میزان افزایش برای تیمار I1 بیشتر از سایر تیمار ها بوده است. شکل مربوط به این عمق، هماهنگی خوبی بین روند شبیه سازی با مقادیر اندازه گیری شده نشان می دهد. مقدار AE برای مدل مثبت است و شاخص R2بیانگر دقت خوب مدل در پیش بینی غلظت نیترات خاک در این عمق، همانند دو تیمار N1 و N2 است.RMSE بیانگر پراکندگی بیشتر بین مقادیر شبیه سازی شده و واقعی در ارتباط با مدلNLEAP می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در عمق ۶۰-۹۰ سانی متر، تغییرات غلظت نیترات شبیه سازی شده، دامنه نوسانات مشابهی نسبت به لایه بالا دارد. بعد از کود دهی دوم، غلظت نیترات در هر سه تیمار آبیاری کاهش یافته و تیمار I3 کمترین غلظت نیترات را در خاک داراست. منفی بودن AE، برای مدل حاکی از این است که غلظت نیترات خاک، کمتر از مقدار واقعی تخمین زده شده است. میزان RMSE به دست آمده برای مدل نشان دهنده پراکندگی بین داده های شبیه سازی شده و واقعی، و کاهش دقت مدل در پیش بینی غلظت نیترات خاک است.
در عمق ۹۰-۱۲۰ سانتی متر، روند تغییرات غلظت نیترات خاک پیش بینی شده و اندازه گیری شده، دامنه نوسانات محدودتری نسبت به لایه های بالایی دارد. غلظت نیترات در هر سه تیمار آبیاری دقیق تر پیش بینی شده است و مقدار مثبت AE حاکی از بیشتر برآورد شدن غلظت نیترات توسط مدل بوده و مقادیر RMSE و R2نشان می دهد که مدل در این لایه مقدار غلظت نیترات را به خوبی برآورد کرده است.
بطور کلی با توجه به نمودارهای مربوط به غلظت نیترات خاک، در بازه های ۳۰-۶۰ ، ۶۰-۹۰ و ۹۰-۱۲۰ سانتی متری، در هرسه تیمار N1، N2 و N3 روند تغییرات غلظت نیترات در طول دوره شبیه سازی، در اعماق نزدیک تر به سطح زمین، دارای نوسانات بیشتر و تغییرات کاهشی بیشتری نسبت به اعماق پایین تر می باشد. همچنین مشاهده می شود که غلظت نیترات در عمق ۹۰-۱۲۰ سانتی متر، در انتهای دوره شبیه سازی بیشتر می شود. که حاکی از شستشوی نیترات از لایه های بالایی و انتقال آن به لایه های زیرین خاک است. طبق گزارش بهمنی و همکاران (۱۳۸۸)، جذب یون های آمونیوم (NH4-N) توسط ذرات رس با بار منفی، مانع از آبشویی آنها می گردد، بنابراین آمونیوم بر اثر پدیه نیتریفیکاسیون در لایه های فوقانی به نیترات تبدیل گردید و نیترات به وجود آمده در نهایت به سمت لایه های پایین حرکت کرده و در لایه های زیرین تجمع یافت. در هر سه تیمار ازت و در همه اعماق، به ازای کاهش سطح آب کاربردی، نیترات بیشتری در خاک تجمع یافته است و تیمار آبیاری I1 بیشترین غلظت نیترات را در هر زمان نسبت به دو تیمار آبیاری دیگر به خود اختصاص داده است و این مطلب بیانگر این است که در اثر اعمال تنش آبی و کاهش عمق آب آبیاری، میزان شستشوی نیترات از هر یک از لایه های خاک مورد بررسی کمتر است.
در هر سه تیمار ازت مشاهده می شود که مدل NLEAP در اکثر مواقع غلظت نیترات خاک را در اعماق مختلف، کمتر از مقدار واقعی پیش بینی کرده است که ممکن است ناشی از کمتر در نظر گرفتن ضریب حداکثر نرخ نیتریفیکاسیون یا بیشتر در نظر گرفتن حداکثر نرخ دنیتریفیکاسیون طی واسنجی مدل باشد.
در کلیه شکلها مشاهده میگردد که با توجه به میزان سطوح مختلف نیتروژن ورودی به مزرعه، میزان نیتروژن باقیمانده در خاک از یک روند مشخصی برخوردار است و با کاهش میزان آب آبیاری، میزان نیترات موجود در خاک افزایش می یابد که در نتیجه کاهش میزان شستشو این امر رخ داده است.
میزان نیترات با توجه به میزان آب آبیاری و سطح کود ازته به کار رفته متغیر بود و با کاهش میزان آب کاربردی و افزایش مقدار کود به کار رفته نیترات بیشتری در نیمرخ خاک مشاهده شد و به مرور زمان نیترات به لایه های پایینی خاک انتقال یافت و غلظت آن در سطوح مختلف خاک تغییر یافته است که آبشویی، جذب توسط گیاه و تبدیل نیترات به گاز نیتروژن در اثر پدیده دنیتریفیکاسیون از عوامل این کاهش به شمار میرود.
شبیه سازی مدل NLEAPدر مورد داده های برآورد شده از همین روند منطقی پیروی میکند.

۳-۳- تلفات شستشو

ادیسکات و همکاران (۱۹۹۱)، با توجه به دقت مدل های شستشوی نیترات به بیان این مطلب پرداخت که اگر مدلی، با دقت تغییرات در میزان نیترات موجود در خاک را شبیه سازی کند، این باور درست است که تخمین میزان غلظت نیترات خروجی از خاک نیزبا موفقیت صورت خواهد گرفت.
مدل NLEAP در این تحقیق با بهره گرفتن از داده های نیترات موجود در خاک، واسنجی گردید. با توجه به اینکه مدل واسنجی شده، میزان نیترات خاک را با دقت قابل قبولی پیش بینی کرده است، بنابراین از مقادیر برآورد شده تلفات شستشوی نیترات توسط این مدل، در ماه های رشد پس از کود دهی، یعنی از خرداد تا شهریور ماه، جهت مقایسه آبشویی نیترات در تیمارهای مختلف استفاده شد و نتایج آن در شکل های زیر نشان داده شده است.

شکل۳- ۱۰)میزان شستشوی نیترات شبیه سازی شده توسط مدل NLEAP در ماه های رشد در تیمار I1
( I1 =تیمار۷۰ درصد آبیاری و =N1 تیمار ۱۵۰ کیلوگرم کود اوره =N2 تیمار ۲۵۰ کیلوگرم کود اوره ، =N3 تیمار ۳۵۰ کیلوگرم کود اوره)

شکل۳- ۱۱(میزان شستشوی نیترات شبیه سازی شده توسط مدل NLEAP در ماه های رشد در تیمار I2
(=I2 85درصد آبیاری کامل و N1 =150 کیلوگرم کود اوره، =N2 250 کیلوگرم کود اوره ، = N3 350 کیلوگرم کود اوره)

شکل۳- ۱۲)میزان شستشوی نیترات شبیه سازی شده توسط مدل NLEAP در ماه های رشد در تیمار I3
( I3 =آبیاری کامل و =N1 150 کیلوگرم کود اوره، N2 =250 کیلوگرم کود اوره ، =N3 350 کیلوگرم کود اوره)
همان طور که در شکلها مشاهده میشود، در همه تیمارها میزان شستشوی نیترات تا مردادماه روند صعودی داشته و بیشترین آبشویی نیترات در این ماه اتفاق افتاده است و سپس در شهریور ماه کاهش یافته است. مقایسه تیمارهای مختلف بیانگر این است که به ازای کاهش میزان سطح آب کاربردی، میزان آبشویی نیترات از زیر منطقه ریشه به طور قابل توجهی کاهش یافته و به ازای افزایش سطح کوددهی نیز میزان شستشو افزایش یافته است.
در شکل ها به تفکیک برای هر تیمار آبیاری یعنی؛ تیمار کامل(I3) و ۸۵ درصد تیمار کامل (I2) و ۷۰ درصد تیمار کامل (I1) مقادیر مختلف کاربرد کود اوره یعنی؛ ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار (N1) و ۲۵۰ کیلوگرم در هکتار (N2) و ۳۵۰ کیلوگرم در هکتار (N3) ترسیم شده است. محور X ها نشان دهنده ماه های مختلف یعنی خرداد، تیر، مرداد، و شهریور می باشد و محور Y ها مقادیر شستشوی نیترات را از زیر منطقه ریشه ها برحسب کیلو گرم بر هکتار نشان می دهد.
در تیمار I1 در هر ماه مقادیر آبشویی برای کاربرد کود از N1 تا N3 به صورت صعودی افزایش می یابد و بیشترین میزان آبشویی مربوط به سناریوی I1N3 در ماه مرداد است و کمترین مقدار نیز به سناریوی I1N1 تعلق دارد.
در تیمار I2 در هر ماه مقادیر آبشویی برای کاربرد کود از N1 تا N3 به صورت صعودی افزایش می یابد و بیشترین میزان آبشویی مربوط به سناریوی I2N3 در مرداد ماه است و کمترین مقدار آبشویی مربوط به سناریوی I2N1 می باشد.
در تیمار I3 مانند دو تیمار I1 و I2 بازهم مقادیر آبشویی در هر ماه از N1 تا N3 به صورت صعودی افزایش یافته است و در مرداد ماه سناریوی I3N3 بیشترین مقدار را دارد و کمترین نیز مربوط به سناریوی I3N1 می باشد.
از مقایسه سه تیمار I1 و I2 و I3 استنباط می شود که در هر ماه مقادیر آبشویی برای کاربرد کود از N1 تا N3 افزایشی است و بیشترین مقدار شستشو در سناریوی I3N3 و کمترین آن در I1N1 پیش بینی شده است.

۳-۴- تلفات دینیتریفیکاسیون

یکی دیگر از تلفات نیتروژن، خروج آن به صورت گاز از زمین های کشاورزی است که در اثر عمل دنیتریفیکاسیون (نیترات زدایی) و تبدیل نیترات به نیتریت و در نهایت به گاز نیتروژن اتفاق می افتد. عوامل مختلفی مانند مقدار آب خاک، مقدار آب آبیاری، دما، ظرفیت تبادل کاتیونی، بافت خاک و مقدار نیتروژن معدنی بر میزان تلفات نیتروژن ناشی از دنیتریفیکاسیون مؤثرند (فوچ[۳۱] و ورستریت[۳۲] ۱۹۷۷، میرنیا و همکاران ۲۰۰۰). با این حال پتانسیل نیترات زدایی وقتی خاک مرطوب نگه داشته شود افزایش می یابد (جلینی و عباسی ۱۳۸۷).
در شکلهای زیر میزان تلفات گازی شبیه سازی شده توسط مدل NLEAP در تیمارهای مختلف طی دوره شبیه سازی نشان داده شده است.

شکل۳- ۱۳)میزان تلفات گازی شبیه سازی شده نیتروژن ناشی از دنیتریفیکاسیون توسط مدل NLEAPدر تیمار I1
( I1 =70 درصد آبیاری کامل و =N1 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار، N2 =250 کیلوگرم کود اوره در هکتار، =N3 350 کیلوگرم کود اوره)

شکل ۳- ۱۴)میزان تلفات گازی شبیه سازی شده نیتروژن ناشی از دنیتریفیکاسیون توسط مدل NLEAPدر تیمار I2
( I2 =85 درصد آبیاری کامل و =N1 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار، N2 =250 کیلوگرم کود اوره در هکتار، =N3 350 کیلوگرم کود اوره)

شکل ۳- ۱۵)میزان تلفات گازی شبیه سازی شده نیتروژن ناشی از دنیتریفیکاسیون توسط مدل NLEAPدر تیمار I3
( I3 = آبیاری کامل و =N1 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار، N2 =250 کیلوگرم کود اوره در هکتار، =N3 350 کیلوگرم کود اوره)
همانطور که شکل ها نشان می دهند، میزان تلفات گازی نیتروژن در اثر دنیتریفیکاسیون، با گذشت زمان افزایش یافته و بیشترین مقدار آن در مرداد ماه رخ داده است و سپس در شهریور ماه به دلیل آبشوینیترات و جذب آن توسط گیاه در طی زمان، کاهش یافته است.
شکل (۳-۱۳) نشان می دهد که در تیمار I1 برای هر ماه به ازای کاربرد مقادیر N1 تا N3 مقادیر دنیتریفیکاسیون که بر حسب کیلوگرم بر هکتار می باشد افزایش یافته است.
شکل(۳-۱۴)نشانمیدهد که در تیمار I2 نیز به ازای افزایش مقدار N مقداردنیتریفیکاسیون افزوده شده است.
شکل(۳-۱۵) نشان می دهد که در تیمار I3 همانند دو تیمار قبلی مقادیر حاصل از دنیتریفیکاسیون به ازای کاربرد کود اوره بیشتر افزایش یافته است.
مقدار تیمارهای مختلف نشان می دهد که مقدار تلفات گازی با میزان آب کاربردی و سطح کود ازته به کار رفته رابطه مستقیمی دارد. در نتیجه به ازای سطح یکسان از کود ازته، تلفات گازی در تیمار آبیاری کامل به دلیل مصرف بیشتر آب و بالاتر بودن رطوبت خاک در هر زمان بیشتر است. همچنین به ازای سطح یکسان از آب کاربردی، افزایش میزان کود ازته منجر به افزایش دنیتریفیکاسیون و تلفات گازی نیترات شده است. بطوریکه کمترین مقدار تلفات گازی شبیه سازی شده در تیمار I1N1 و بیشترین آن در تیمار I3N3 مشاهده می شود.

۳-۵- جذب گیاه

در شکل های زیر مقادیر شبیه سازی شده جذب نیترات توسط گیاه نیشکر در ماه های مختلف در طول دوره شبیه سازی ، با بهره گرفتن از مدلNLEAPنشان داده شده است

شکل۳- ۱۶) میزان جذب نیترات شبیه سازی شده توسط NLEAPدر تیمارI1
( I1 =70 درصد آبیاری کامل و =N1 150 کیلوگرم کود اوره در هکتار، N2 =250 کیلوگرم کود اوره در هکتار، =N3 350 کیلوگرم کود اوره)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ق.ظ ]




افزایش سطح دستمزد ها در بخش درمان به نحویکه این امر ادامه فعالیت برای بخش خصوصی را دچار چالش های اساسی کرده است."(پ۱۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عدم سرمایه گذاری واقعی دولت در بخش درمان خصوصی به نحویکه برای طرح های صنعتی شود بدون ضرورت ایجاد یا اولویت بسیار پایین برای کشور وام های مطلوبی پیش بینی شده در بحث درمان خصوصی یا اصلا این تسهیلات اختصاصی وجود نداشت و یا در صورت وجود آنقدر مبلغ ناچیزی در نظر گرفته شده بود که به بروکراسی اداری جهت دریافت آن نمی ارزد."(پ۱۱)
عدم توجه به حقوق و مزایای اساتید دانشگاه در بخش دولتی و ترغیب آنها جهت خروج از بخش دولتی و کار در بخش خصوصی"(پ۱۱)
اختلاف تعرفه ها شامل کدهای اضافی پزشکان بابت عمل جراحی مستقل و یا همزمانی دو عمل با هم ولی نصف نکردن کد جراحی دوم"(پ۱۲)
زیاد زدن کدهای بیهوشی به خصوص زمان آن"(پ۱۲)
تحت پوشش نبودن بعضی از خدمات مانند استهلاک آرتروسکوپی"(پ۱۲)
بالا بودن درصد فرانشیز در مراکز ۴۵ درصد با تعرفه خصوصی مصوب دولت"(پ۱۲)
در مراکز بستری توسط پزشکان دریافت وجوه زیرمیزی که متاسفانه فراگیر گردیده و همینطور لوازم مصرفی یکبار مصرف مانند گان ،شان و… که در تعهد بیمه نیست و با قیمت های مختلف از بیماران دریافت می گردد."(پ۲۱)
سازه های موثر بر افزایش میزان پرداخت از جیب بخش دندانپزشکی
در بخش دندانپزشکی از منظر پاسخ دهندگان علت افزایش پرداخت از جیب به علل بالا رفتن قیمت مواد دندانی ،عدم وجود سیستم کنترل کیفی ،محدودیت دسترسی به مراکز دولتی ،ضعف سیستم آموزش بهداشت دهان و دندان و ورود خدمات پرهزینه جدید بازگشت می نماید.
افزایش قیمت زیاد در قسمت مواد مصرفی و تجهییزات"(پ۱۱)
مرغوب نبودن کیفیت مواد دندانپزشکی و گرفتن مابه التفاوت از بیمار برای خدمات دندانپزشکی با توجه به بالا رفتن نرخ ارز"(پ۱۲)
عدم وجود کنترل کیفی و استاندارد در این بخش از درمان جامعه “(پ۱۱)
در بخش دندانپزشکی که از هزینه های بالایی برخوردار و سهم بیمه شده نیز بالا بوده و بعضا نیز موارد مصرفی فاقد کیفیت و همینطور کارفنی پزشکان در انجام این مهم موثر می باشد."(پ۲۱)
تعطیلی این بخش از درمان در برخی مراکز دولتی و دانشگاهی"(پ۱۱)
پایین بودن سطح بهداشت دهان و دندان در کشور و بالا بودن آمار ترمیم ها خصوصا در سن پایین"(پ۱۱)
نبود سیستم آموزش بهداشت در سیاست های سازمان بویژه در بخش های دندانپزشکی"(پ۱۵)
پیدایش خدمات جدیدی مانند ایمپلنت"(پ۱۱)
وجود خدمات هزینه بری مانند ارتدونسی"(پ۱۱)
سوال ۳ : سازه های موثر بر کاهش میزان پرداخت از جیب بیمه شدگان به طور کلی چیستند ؟
در پاسخ به این سوال در ۲۶ استان مورد بررسی مدیران بیمه عوامل کاهنده پرداخت از جیب در حیطه مقولات مطرح شده در جدول۲ را بیان نمودند.
جدول ۲ : سازه بندی کدهای مستخرج از سوال ۳و۴

سوال تحقیق سازه ها
سازه های موثر بر کاهش میزان
پرداخت از جیب بیمه شدگان چیست؟
توسعه منابع بیمه و پوشش مورد تعهد
توسعه رویکرد سلامت محوری در سازمان های بیمه گر
تقویت نظارت بر مراکز درمانی و بیمه شدگان
توسعه کمی و کیفی مراکز درمانی دولتی
توسعه سیستم های اطلاع رسانی و مشاوره

توسعه منابع بیمه و پوشش مورد تعهد
۶۵ درصد از مدیران معتقد بودند که توسعه منابع و پوشش بیمه موجب کاهش پرداخت از جیب بیماران می گردد. اصلاح و افزایش سرانه و حق بیمه ،واقعی کردن تعرفه ها مبتنی بر قیمت تمام شده ،کاهش تفاوت تعرفه دولتی و خصوصی، بازنگری در ارزش نسبی خدمات، افزایش سهم سازمان های بیمه گر و ابلاغ به موقع تعرفه ها بعنوان عوامل موثر بر کاهش پرداخت از جیب در این حوزه بیان گردیدند.
اصلاح سرانه و واقعی کردن سرانه متناسب با تعرفه های دولتی و با ملاک قراردادن تعرفه های بخش خصوصی"(پ۲۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:46:00 ق.ظ ]




روان شناسان اعتماد را پدیده ای فردی می دانند .جامعه شناسان ساختار اجتماعی می دانند در منابع روان شناسی اعتماد به عنوان درک درباره ی علایق دیگران و خواسته ی مرتبط با آنها به گونه که برای افراد قابل درک باشد تعریف شده است

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قصد استفاده

بیانگر شدت نیت یا اراده ی فردی برای انجام رفتار هدف (در این تحقیق بهره گیری از سیستم مدیریت اطلاعات پروژه)است. رابطه قصد رفتاری با رفتار نشان می دهد، افراد تمایل دارند در رفتارهایی درگیر شوند که قصد انجام آنها را دارند بنابرین رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری و متصل به آن است.

متغیر­های میانجی در تحقیقات، عوامل متعددی بوده است. متغیر­های مداخله­گر در تئوری یکپارچه پذیرش و فناوری سن، جنس و تجربیات در نظر گرفته شده است (Venkatesh, Morris, Davis, & Davis, 2003).
جدول 3 5. ارزیابی نقش متغیرهای میانجی در سایر مدل های مختلف پذیرش فناوری

مدل

تجربیات

داوطلبانه بودن

جنس

سن

تئوری رفتار منطقی

در سال 1999 محققین دریافتند که نگرش با افزایش تجربه اهمیت بیشتری یافته و تأثیر هنجارهای ذهنی با افزایش تجربه کمتر می شود.

هرچند در تئوری اولیه­ نبود محققین پیشنهاد نمودند که نقش هنجارهای ذهنی زمانی که استفاده از سیستم داوطلبی باشد اهمیت بیشتری می­یابد

-

-

مدل پذیرش فناوری

تجربیات در مدل اولیه جزء متغییرها مطرح نبوده است. لیکن محققین در سال های 1989 و 1996 با انجام تحقیقات دریافته­اند که تأثیر معنادار سهولت استفاده با افزایش تجربه اهمیت بیشتری می­یابد.

سازه­ی داوطلبی بودن در مدل اصلی پذیرش فناوری تبیین نشده است. لیکن اثبات شده است که سازه­ی هنجارهای ذهنی صرفاً در صورت اجبار و تجربیات محدود در مدل اثر گذار می­باشد.

هرچند در مدل اولیه متغییر جنس مطرح نبوده است. لیکن محققین ثابت نموده اند که در مورد زنان سازه­ی سهولت درک شده در مراحل اولیه استفاده بیش از سودمندی موثر بوده است. و هنجارهای اجتماعی نیز درمورد زنان مهمتر است.

-

تئوری رفتاربرنامه ریزی شده

متغییر تجربه در مدل اولیه مورد بررسی قرار نگرفته است لیکن تحقیقات بیانگر این مطلب است که متغییر تجربه برماهیت رابطه بین هنجارهای ذهنی و قصد رفتاری تأثیر گذاشته و هرچه سطح تجربه بیشتر باشد تأثیر متغییر هنجارهای ذهنی کمتر می شود.

در اصل مدل موجود نمی باشد. لیکن طبق تحقیقات هرچه میزان داوطلبی کمتر باشد تأثیر متغییر هنجارهای ذهنی بیشتر می شود

محققین اثبات نمودند که متغییر نگرش در مردان بیش از زنان مشخص است در مراحل اولیه تجربه کردن سیستم دو شاخص هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده در زنان بیش از مردان بوده است.

محققین دریافته اند که نگرش در کارکنان جوانتر تأثیر مشخص تری داشته و کنترل رفتاری درک شده برای کارکنان مسن تر تأثیر مشخص تری دارد. هنجارهای ذهنی در خانم های مسن تر تأثیر مشخص تری دارد.

ترکیب مدل پذیرش فناوری و تئوری رفتار برنامه ریزه شده

عامل تجربه در طراحی مدل تأثیرگذار بوده و رابطه سودمندی نگرش را بر کنترل رفتاری درک شده متأثر می سازد.همچنین با افزایش تجربه تأثیر هنجارهای ذهنی کاهش می یابد.

-

-

-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:46:00 ق.ظ ]