کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



۲-۵- تعیین گرانروی درونی محلول پلیمرها
سه محلول جداگانه از هر یک از پلیمرها در سه بالون ژوژه mL20 با غلظتهای ۵۰۰/۰ , ۲۵۰/۰ و۱۲۵۰/۰ گرم بر دسیلیتر در دمای °C30 در حلال DMAc تهیه شد. با رعایت استانداردهای لازم، در ابتدا از روی زمان نزول هر یک از محلولها (t) و حلال(to) از لوله مویینهی گرانرویسنج، مقادیر گرانروی نسبی تعیین شدند. درادامه، گرانروی ذاتی مربوط به هر مقدار گرانروی نسبی تعیین شد. از برونیابی مقدار گرانروی ذاتی تا غلظت صفر در نمودار گرانروی ذاتی برغلظت به مقدار عددی گرانروی درونی پیبرده شد.
۲-۶- تعیین حل پذیری پلیمرها
حلالهایی که به منظور بررسی آزمون حل پذیری مورد استفاده قرار گرفتند شاملِ دیمتیلسولفوکسید (DMSO)، دیمتیلاستامید (DMAc)، دیمتیلفرمامید(DMF)،N -متیل-۲-پیرولیدون (NMP)، تولوئن، تتراهیدروفوران (THF)، پیریدین (Py) و تولوئن بودند. معیار ما برای انحلالپذیر بودن یا انحلالپذیر نبودن پلیمرها، تهیهی محلولهایی با غلظت mg mL5 از هر پلیمر در حلال مورد نظر بود. این غلظت، استانداردی است که به طور معمول توسط محققین علوم پلیمری در مقالات علمی گزارش میشود. هر جا که نمونه پلیمر در حلال آزمون انحلالپذیر نبود یا فقط به طور جزئی حل شد، لولهی آزمایش را تا دمای °C60 گرم کردیم تا بتوانیم وضعیت انحلال پذیری را تحت گرما مطالعه کنیم. نتایج آزمون انحلال پذیری در بخش “بحث و نتیجهگیری” آمده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۷- سایر آنالیزها
اندازه گیری میزان بلورینگی یا بیشکل بودن ماکرومولکولها، تعیین مورفولولوژی پلیمرها با بهره گرفتن از تصاویر بدست آمده از میکروسکپ الکترون پویشی (SEM)، تعیین مقادیر عددی دماهای گداز شیشه ای (Tg) و تخریب (Td) در درصدهای مختلف افت وزنی از جمله آنالیزهایی بودند که با روش های دستگاهی مورد مطالعه قرار گرفتند.
فصل سوم
بحث ونتیجه گیری
۳-۱- سنتز مونومر
۳-۱-۱- سنتز ۲،´۲- بیس(۴-تری فلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)-۱،´۱- باینفتیل (FNPBN)
۲،´۲- بیس(۴-تریفلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)-۱،´۱- باینفتیل (FNPBN) از مواد اولیهی بتا نفتول، ۴- کلرو-۳- نیتروتریفلوئورومتیلبنزن و پتاسیم کربنات بدون آب که در حلال DMF حل شدند و در دمای °C120-115 به مدت ۱۰-۸ ساعت تحت تقطیر برگشتی قرار گرفتند و با بهره گرفتن از واکنش جایگزینی نوکلئوفیلی سنتز شد. پس از پایان مدت زمان تقطیر برگشتی محلول واکنش در محلول متانول و آب به صورت رسوب زرد درآمد و با انجام تبلور مجدد به رسوب زرد لیمویی دینیترو دست یافتیم. شکل ۳-۱ معادله شیمیایی تهیه ترکیب فوق را نشان میدهد.

شکل۳-۱- سنتز۲،´۲- بیس(۴-تری فلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)-۱،´۱- باینفتیل(FNPBN)
طیف مادون قرمز FNPBN در شکل ۳-۲ نشان داده شده است. در این طیف حذف پیک مربوط به پیوند OH بتادینفتول در ناحیه cm-13400 نشان دهنده حذف هیدروژن در ترکیب اولیه بتادینفتول و جانشین شدن گروههای۲- نیترو-۴- تری فلوئورومتیل بنزن و ظاهر شدن پیک مربوط به ارتعاش اتری حلقه فنیلی در ناحیه cm-11266 به جای آن دارد.
پیکهای شاخص مربوط به اتصالهای CF3 در ناحیه های cm-11322 و ۱۲۶۶ و ۱۱۵۴ظاهر شدند. پیک مربوط به ارتعاش اتری بین دو حلقهی فنیلنی (C-O-C) در ناحیه های cm-1 1266 و ۱۱۳۳ با پیک مربوط به C-F ( 1154 و ۱۱۳۳) در ناحیه ۱۱۳۳ همپوشانی کرده است. از طرفی پیکهای مربوط به ارتعاش کششی متقارن و نامتقارن گروه های NO2 به ترتیب   در نواحی cm-1 ۱۳۵۴ و cm-11538 ظاهر شده اند.
شکل ۳-۲- طیف FT-IR 2،′۲- بیس(۴- تریفلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل (FNPBN)
طیف ۱H-NMR ترکیب FNPBN در شکل ۳-۳ آمده است. با توجه به شکل، هیدروژن i که در موقعیت ارتو نسبت به گروه های نیترو و CF3 واقع شده و هیدروژن h که در موقعیت ارتو نسبت به گروه نیترو و پارا نسبت به CF3 واقع شده در منطقهی بالای ppm 8 ظاهر شدهاند. در این طیف تعداد دسته پیکها، مساحت زیر هر دسته پیک، شکافتگیها و مقدار جابجایی شیمیایی در آنها ساختار ترکیب مورد نظر را بهطور کامل تایید میکنند.
شکل ۳- ۳- طیف ۱H-NMR ۲،′۲- بیس(۴- تریفلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل (FNPBN)
همچنین طیف ۱۳C-NMR ترکیب FNPBN در شکل ۳-۴ آمده است. تعداد علامتهای ظاهر شده در طیف با تعداد انواع کربن موجود در ساختار شیمیایی ترکیب بالا بهطور کامل همخوانی دارد. همانطور که در شکل دیده میشود، علامت ستاره مربوط به کربن موجود در گروه های حجیم تریفلوئورومتیل میباشد که در ناحیه ppm 120– ۱۳۰ ظاهر میشوند ]۴۶[.
شکل ۳-۴- طیف ۱۳C-NMR2،′۲- بیس(۴- تریفلوﺋورومتیل-۲- نیتروفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل (FNPBN)
۳-۱-۲- سنتز ۲،′۲- بیس(۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل AFPBN))
پس از تهیه پیشبرندهی FNPBN، در مرحله بعدی نوبت به سنتز مونومر ۲،′۲- بیس (۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل AFPBN)) از طریق کاهش گروه های نیترو میرسد. برای این منظور میتوان از روش های متعددی بهره گرفت که در میان آنها کاهش به کمک هیدرازین مونوهیدرات و با بهره گرفتن از کاتالیزور کربن فعال شده با پالادیم روشی معمول به شمار میرود ]۵۲[. در این روش در مرحلهی نخست با احیای ترکیبات نیتروبنزنی ابتدا نیتروزوبنزنها تولید میشوند که البته جداسازی آنها تقریبا امکان پذیر نمیباشد. بهمحض اینکه نیتروزوبنزنها تشکیل میشوند بلافاصله به فنیل هیدروکسیلآمینهای خود که قابل جداسازی نیز میباشند تبدیل میشوند. این مسیر به ویژه برای نیتروبنزنهای استخلافدار مشاهده میشود. در ادامه فنیل هیدروکسیلآمین واسط با تحمل احیای بیشتر به ترکیب آنیلینی خود میانجامد ]۸۷ [.
در این روش از نظر تکنیکی محلول رقیق شده هیدرازین در اتانول به سامانه در حال تقطیر برگشتی واکنش قطره قطره اضافه میشود. در واکنش کاهش FNPBN، محیط کاهش، شامل محلولی غلیظ به رنگ سبز زیتونی بود. شکل ۳-۵ سنتز این مونومر را نشان میدهد.

شکل ۳-۵- سنتز ۲،′۲- بیس(۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل AFPBN))
ساختار مونومر AFPBN نیز به کمک روش طیف سنجی FT-IR، ۱H-NMR و ۱۳C-NMR مورد تایید قرار گرفت. طیف مادون قرمز AFPBN مونومر در شکل ۳-۶ نشان داده شده است. پیکهای ظاهر شده در نواحی cm-1 ۳۴۷۵ و cm-13414 مربوط به NH2 و حذف پیکهای مربوط به گروه NO2 در نواحی cm-1 ۱۳۵۴ و cm-1 ۱۵۳۸ نشان میدهد که دیآمین مورد نظر با موفقیت تشکیل شده است.
شکل۳-۶- طیف FT-IR2،′۲- بیس(۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،′۱- باینفتیل AFPBN))
مطابق با شکل ۳-۷ در طیف ۱H-NMR، علامتهای ظاهر شده به انواع هیدروژنها در ساختار مونومر نسبت داده شدهاند. از مقایسهی طیفهای دو ترکیب FNPBNو AFPBN با یکدیگر آنچه که در ابتدا به چشم میآید این است که پیکهای مربوط به هیدروژنهای h و i کنار استخلاف NH2 نسبت به هیدروژنهای کناری استخلاف NO2 به مناطق پایینتری انتقال یافتهاند. پیک ظاهر شده در ppm 9/4 را به هیدروژنهای متصل به نیتروژن نسبت میدهیم. در این طیف نیز تعداد دسته پیکها، مقدار جابجایی شیمیایی و مساحت زیر هر دسته پیک با ساختار ترکیب مورد نظر هماهنگی کامل دارد.
شکل۳- ۷- طیف ۱H-NMR 2،۲- بیس(۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،۱- باینفتیل AFPBN))
شکل ۳-۸ طیف ۱۳C-NMR مونومر را نشان میدهد. در اینجا نیز مشاهده میشود که تعداد هفده نوع کربن موجود در ساختار شیمیایی ترکیب فوق به وضوح با تعداد علامتهای ظاهر شده در طیف همخوانی دارد.
شکل۳-۸- طیف۱۳C-NMR 2،۲- بیس(۲- آمینو-۴- تریفلوﺋورومتیلفنوکسی)- ۱،۱- باینفتیل AFPBN))
۳-۲- تهیهی پلی(اتر-آمید)های فلوئوردار
پس از سنتز مونومر(AFPBN)، تهیه پلی(اتر-آمید)های فلوئوردار با بهره گرفتن از روش مستقیم پلیتراکمیشدن فسفریلاسیون در دستور کار قرار گرفت. به طور کلی، این روش به منظور پلیآمیداسیون دیآمینهای آروماتیک با دیکربوکسیلیکاسیدهای آروماتیک در حضور یک آریلفسفیت (تریفنیلفسفیت) و یک باز آلی مانند پیریدین انجام میشود [۶,۶۷,۳۵,۹۶,۱۰۳,۷۵]. افزایش نمکهای معدنی، حل پذیری پلیمر را در حلال واکنش که معمولاً NMP میباشد افزایش داده و به این ترتیب شانس تولید پلیمری با وزن مولکولی متوسط بالاتر را افزایش میدهد. اما با این وجود غلظتها در سیستم حلال هنوز هم کمتر از روش دیاسیدکلرید (روش غیر مستقیم) میباشد. مکانیسم واکنش پلیآمیدیشدن به روش مستقیم فسفریلاسیون در شکل ۳-۹ آمده است [۶]. همانطور که در این شکل آمده است، عدد اکسایش اتم فسفر در طی انجام فرایند، تغییر کرده و در این بین پیریدین به عنوان لیگاندی در کمپلکسِ واسط نقش ایفاء مینماید.

شکل ۳-۹- مکانیسم پلیمریزاسیون تراکمی به روش فسفریلاسیون برای تهیه پلی(اتر- آمید)ها
حال با این توضیحات مقدماتی باید به این نکته اشاره نمود که در مطالعهی جاری، چهار کومونومر آروماتیک به نامهای ترفتالیک اسید(TPA)، ایزوفتالیک اسید(IPA)، ۲,۵-پیریدیندیکربوکسیلیکاسید (۲,۵-PDA) و ۲,۶-پیریدیندیکربوکسیلیکاسید (۲,۶-PDA) برای تهیهی پلی(اتر-آمید)ها بکار رفتند. به این ترتیب چهار پلیمر با کدهای AFPBN/TPA، AFPBN/IPA، AFPBN/2,5-PDA و AFPBN/2,6-PDA سنتز شدند. شکل ۳-۱۰ معادله واکنش تهیه /TPA AFPBN را بعنوان نمونه نشان میدهد. در شکل ۳-۱۱ نیز ساختار شیمیایی این چهار پلیمر به طور کامل نشان داده شده است.

شکل ۳-۱۰- تهیه پلیمر /TPA AFPBN با روش واکنش پلیمریشدن فسفریلاسیون
شکل۳-۱۱- ساختار شیمیایی پلیآمیدهای پژوهش جاری
پیرامون انواع گرانروی، چگونگی تعیین مقادیر عددیِ آنها و نیز ضرورتی که در راستای اینگونه اندازهگیریها وجود دارد ذکر توضیحاتی چند به نظر مفید میآید. به طور معمول چندین تابع مهم برای مطالعاتِ پیرامون گرانروی مورد استفاده قرار میگیرند. گرانروی نسبی، hr = h / h o ، که نسبت بیبُعدِ گرانروی محلول، h، به گرانروی حلال، ho، میباشد. گرانروی ویژه، h sp = (h - h o) /h o، مرتبط با افزایش گرانروی سیال بواسطهی ماکرومولکولهای حلشدهی پلیمری به شمار میرود. گرانروی کاهشیافته، h red = h sp /c، به عنوان افزایش گرانروی سیال بهازای واحد غلظت، c، حلشوندهی پلیمری تعریف میشود. گرانروی درونی، [h]، نیز به عنوان حدّ گرانروی کاهشیافته در صورتیکه غلظت حلشوندهی پلیمری به سمت صفر میل میکند تعریف میشود. گرانروی درونی همچنین به عنوان حدّ گرانروی ذاتی، ln(h / h o)، در صورتیکه غلظت حلشوندهی پلیمری به سمت صفر میل کند نیز تعریف میشود.
برونیابی تا غلظت صفر محلول پلیمری با هدف حذف برهمکنشهای بینمولکولی صورت میگیرد. وقتیکه غلظت محلول پلیمر بر حسب g/dl بیان شود، واحد [h] بر حسب dl/g خواهد شد.
پلاتهای مورد استفاده برای یافتن گرانروی درونی یا پلات هوگینس (h red vs. c) Huggins plot ، یا پلات کرامِر ( ln(h / ho) vs. c ) Kraemer plotمی باشد. همانطور که در شکل۳-۱۲ نشان داده شده است منحنی های هر دو پلات باید خطی بوده و عرض از مبداء یکسانی داشته باشند که در واقع همان گرانروی درونی است.
از نظر تکنیکی ابتدا گرانرویسنج را پس از شستشو با حلال آزمون در حمام آب با دمای محیط وارد میکنند، حدود mL15 از محلول آماده شده با غلظت مناسب را وارد گرانرویسنج میکنند. برای به تعادل رسیدن دمای نمونه با دمای حمام حدود سی دقیقه زمان در اختیار سیستم قرار داده میشود. آزمون با محاسبه زمان عبور محلول از فاصله xتا y (شکل۳-۱۳) انجام میشود. با بهره گرفتن از روابطی که در زیر آورده شده گرانروی نسبی و در ادامه گرانروی ذاتی بهدست میآید. با رسم نمودار گرانروی ذاتی بر حسب غلظتهای مشخص و متفاوت، میتوان با تعیین عرض از مبدأ نمودار مقدار] η [را بهدست آورد.
شکل ۳-۱۲- پلاتهای نوعی هوگینس و کرامِر (به عرض از مبداء یکسان برای هر دو مورد توجه شود)
el = t/t o η
Rel/Cη= lninh η
: زمان عبور محلول از xتا y
t o: زمان عبور حلال از xتا y
Rel η: گرانروی نسبی
inh η: گرانروی ذاتی برحسب  dL.g
C: غلظت محلول برحسب dL-1.g
شکل ۳-۱۳- گرانرویسنج (الف) اوبلوهد و (ب) استوالد
پس از تأیید ساختار نمونه ها، گرانروی درونی محلول سه نمونه پلیمر شامل AFPBN/IPA، و AFPBN/2,5-PDA و AFPBN/2,6-PDA با به کارگیری سه محلول با غلظتهای مشخص و متفاوت از هر کدام در حلال DMAc در دمای °C30 به ترتیب۷۴۴/۰, ۶۷۴/۰ و ۸۱۷/۰ ۶۷۴/۰تعیین شد. مقدار گرانروی پلیمر AFPBN/TPAبه دلیل حلالیت ناچیز در DMAcتعیین نشد. جدول ۳-۱ مقدار گرانروی و برخی ویژگی پلیمرها رانشان میدهد.
جدول ۳-۱- مقادیر گرانروی و برخی ویژگیهای پلیمرها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:07:00 ق.ظ ]




 

استغفار

 

قالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤالِ نَعْجَتِکَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَیَبْغی‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلیلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ. ص/۲۴

 

۴-۱۲-۱- سرگذشت حضرت حضرت داوود (ع)
یکی از پیامبران الهی که دارای علم و قدرت فراوانی بود، حضرت داوود می باشد که خداوند برای تقویت روحی پیامبر اکرم و دلداری آن حضرت در سوره ص می فرماید: «اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ، إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ، وَالطَّیْرَ مَحْشُورَهً کُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ (ص/۱۹-۱۷)؛بر آنچه مى‏گویند صبر کن و داوود بنده ما را که داراى امکانات [متعدد] بود به یاد آور آرى او بسیار بازگشت‏کننده [به سوى خدا] بود، ما کوهها را با او مسخر ساختیم [که] شامگاهان و بامدادان خداوند را نیایش مى‏کردند،و پرندگان را از هر سو [بر او] گرد [آوردیم] همگى [به نواى دلنوازش] به سوى او بازگشت‏کننده [و خدا را ستایشگر] بودند».

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

داوود عبادت گذاری بزرگ بود و حکومتی با عظمت داشت، خداوند در سوره ص به ذکر و یاد او می پردازد تا به پیامبر (ص) یاد آور شود از کارشکنی ها و زخم زبان های کفار متزلزل نشود و مخالفت آن ها در عزم راسخش سستی ایجاد نکند و می فرماید: سرگذشت پیامبران بزرگ را که همه توجهشان به خدا بود، به یاد آور که عبارت بودند از داوود، سلیمان، ایوب، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، یسع و ذالکفل. اولین آن ها داوود است که خداوند او را قدرتمند ساخت و بعد از اینکه در جنگ طالوت با جالوت، داوود جالوت را کشت خداوند به وی فرمانروائی و حکمت و علم داد. «وِمِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(البقره/۲۰۱)؛و برخى از آنان مى‏گویند پروردگارا در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار». و او را خلیفه روی زمین قرار داد و قدرت داوری و قضاوت عطا کرد.(ص/۲۰و ۲۶). و کوه ها و پرندگان را مسخر وی ساخت که همراهانش خدا را تسبیح گویند. (الانبیاء/۷۹وص/۱۹). و آهن را برایش نرم ساخت تا بتواند با آن وسائل و زره بسازد. (طبرسی،۱۴۰۶،۷/۵۸و الانبیاء/۸۰ والسبا/۱۱). خداوند آن همه قدرت و امکانات را به او داد ولی این پیامبر عظیم الشان با این همه قدرت ظاهری از زخم زبان و کارشکنی های آن ها در امان نماند ولی با قدرت تمام در برابر دشمنان ایستاد و حتی گفته اند در اطراف محراب عبادت او هزاران نفر شب تا به صبح به حال آماده باش بودند. خداوند در مقام تسلی پیامبر (ص) می فرماید: در مقابل گفته های ناروا و استهزاء کفار شکیبا باش و برای تقویت خود داوود پیامبر، بنده ما را خاطر نشان ساز که دارای نیروی جسمانی و قوت بود و برای جلب رضایت الهی زیاد عبادت می کرد و با تعبیر اواب که صیغه مبالغه است می فهماند داوود بسیار به سوی پروردگارش بازگشت می کرد و از کوچکترین غفلت و ترک اولی توبه می نمود و نصف ازشب را به عبادت و شب زنده داری می پرداخت و نصف از سال را روزه می گرفت، یک روز روزه بود و یک روز افطار می کرد. (طبرسی،۱۴۰۶،۸/۴۶۹).
۲-۱۲-۲- نکته آموزنده
بزرگترین درسی که از زندگی حضرت داوود گرفته می شود این است که او با آن همه قدرت ظاهری و سیاسی و حکومتی و نعمت های فراوان مادی و ظاهری دنیا، از نظر قدرت معنوی و اخلاقی و نیروی عبادت چنان بود که قرآن او را به عنوان اواب می ستاید، بنده ای که یک لحظه از یاد خدا و توبه به درگاه او غافل نشد و زندگی سر تا پا مادی،او را به خود مشغول نکرد. به طوری که پرندگان نیز تحت تاثیر عبادت و تسبیح او قرار می گیرند و از آشیانه های خودشان گرد او جمع می شوند و هر یک به نغمه خود تسبیح می گفت و ذکر او را تکرار می کردند». (ثقفی،۱۳۷۶،۴/۵۷۶).
۳-۱۲-۳- قضاوت و استغفار
«وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ، فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ (ص/۲۵-۲۴)؛و داوود دانست که ما او را آزمایش کرده‏ایم پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه کرد و بر او این [ماجرا] را بخشودیم و در حقیقت براى او پیش ما تقرب و فرجامى خوش خواهد بود». قبل از این آیات خداوند ماجرائی را درباره داوود نقل می کند که افرادی به عنوان دادخواهی و قضاوت از محراب او بالا رفتند و نزد وی حاضر شدند او نخست وحشت کرد سپس به شکایت شاکی گوش فرا داد که یکی از آن دو ۹۹ گوسفند ماده داشت و دیگری فقط یک گوسفند، در حالی که صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته که آن یک گوسفند را هم به او واگذار کند. حضرت داوود با عجله در قضاوت بدون تامل حق را به شاکی داد و این تقاضا را ظلم و تعدی دانست و به زودی دانست که در قضاوت عجله کرده است و از خداوند تقاضای عفو کرد و خدا او را بخشید. که دراین سرگذشت دو نکته قابل توجه است، * امتحان و آزمایش الهی *دعا، توبه و استغفار.
۴-۱۲-۴- دعا و توبه و استغفار
داوود که مهارت و اطلاعاتی در امر قضا داشت خداوند می خواست او را آزمایش کند و شاید به او بفهماند که فریفته علم و اطلاع خود نشود و با یک شرایط غیر عادی صحنه ای از قضاوت را برای او پیش آورد، او هم گرفتار عجله شد و پیش از آنکه از طرف مقابل (مدعی علیه) توضیح بخواهد که چرا درخواست یک گوسفند را از برادر خود نمودی فوری به نفع شاکی (مدعی) قضاوت کرد و مدعی علیه را محکوم ساخت و در اینجا هرچند حضرت داوود قضاوتش درست بود اما چون عجله کرد و فوری با شنیدن سخنان عاطفه برانگیز شاکی به نفع او قضاوت نمود و آداب قضا را رعایت نکرد و شایسته بود هرچند از گفتار شاکی علم و یقین پیدا کرده بود که حق با اوست از مدعی علیه توضیح بخواهد و بعد از آن قضاوت کند اما این توضیح نخواستن از مدعی علیه برای داوود ترک اولی و رعایت نکردن یک امر مستحب به حساب می آید و کاری است که بهتر بود انجام نشود و حضرت بعد از قضاوت متوجه آن شد زیرا دو ملک که به عنوان شاکی و متشاکی به صورت انسان آمده بودند بعد از حکم حضرت داوود به یکدیگر نگاه کردند و لبخند زدند و غائب شدند و او متوجه شد کار خوبی نکرده است و همچنین از امام رضا وارد شده است که داوود گمان کرده بود خداوند خلقی که از او اعلم باشد خلق ننموده است لذا دو ملک را مبعوث فرمود که به کیفیتی که در قرآن ذکر شده بر او وارد و تقاضای دادرسی نمودند و آن حضرت بعد از ادعای مدعی بدون سؤال از مدعی علیه عجله نمود و زود قضاوت کرد.(ثقفی،۱۳۷۶،۱/۵۸۰). آری داوود چون مدعی مقامی بود که مخصوص محمد (ص) و آل محمد است خداوند او را در معرض امتحان درآورد تا معلوم شود با وارد شدن دو نفر از راه غیر متعارف چنان وحشت زده می شود که قاعده و آداب قضاوت را از دست می دهد و دست خوش احساسات می گردد، پس نباید ادعای اعلمیت نسبت به تمام مخلوقات را داشته باشد و بعد از این امتحان و آزمایش آن حضرت آگاه شد و از این که ادعای اعلمیت و اعتماد به نفس و ترک مستحب در قضاوت داشته باشد استغفار نمود و خداوند هم بر او منت گذاشت و در اثر آمرزش خواهی، دعا و مناجات، وی را به مقام قرب خود و حسن عاقبت رسانید.
۴-۱۳- دعاهای حضرت سلیمان (علیه السلام)

 

عنوان

 

آیه

 
 

استغفار /طلب ملک

 

قَالَ رَبّ‏ِ اغْفِرْ لىِ وَ هَبْ لىِ مُلْکاً لَّا یَنبَغِى لِأَحَدٍ مِّن بَعْدِى إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ ص/۳۵

 
 

شکر نعمت / عمل صالح/ ملحق شدن به عباد صالح

 

فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِّن قَوْلِهَا وَ قَالَ رَبّ‏ِ أَوْزِعْنىِ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتىِ أَنْعَمْتَ عَلىَ‏َّ وَ عَلىَ‏ وَالِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَلِحًا تَرْضَئهُ وَ أَدْخِلْنىِ بِرَحْمَتِکَ فىِ عِبَادِکَ الصَّلِحِینَ النمل/۱۹

 

حضرت سلیمان (ع) و پدرش داوود (ع) از پیامبران بزرگ الهی بودند که خداوند در قرآن کریم از آنان به نیکی یاد می کند، خداوند متعال به حضرت داوود و سلیمان علم خاصی عنایت فرمود که ظاهرا علم معارف و احکام و حکمت و قضاوت و سیاست و ریاست باشد و هر دو شکر و حمد خدا را برای مزیت علمی خودشان به جای آوردند و این مزیت به فضل الهی بر بسیاری از بندگان مومن بود نه بر تمام آن ها مانند پنج اولوالعزم و اوصیاء پیامبر خاتم و از اینجا فضیلت علم و شرف اهلش معلوم می شود که آن دو بزرگوار با داشتن مال و جاه و جلال و سلطنت و اقبال به علم و دانش خرسند بودند چون علم است که سرچشمه سعادات و منشا برکات است و حضرت داوود هرچه داشت از مال و ملک نبوت و قضاوت باقی گذارد و حضرت سلیمان آن ها را به ارث برد و به وصیت پدر مالک و متصرف گردید و به مردم فرمود خداوند به ما انبیاء زبان پرندگان را آموخته و از هر موجودی از موجودات دنیا برای ما بهره و نصیب قرار داده که می توانیم از آن بهره ببریم و مسخر خود قرار دهیم و این تمکن و توانایی فضیلت آشکاری است که کسی نمی تواند منکر آن شود و این معنی را برای اداء شکر از مواهب الهیه و اثبات نبوت خود اظهار فرمود. (ثقفی،۱۳۷۶،۴/۱۷۲).
شرح دعای حضرت سلیمان
«فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ (النمل/۱۹)؛[سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس بگزارم و به کار شایسته‏اى که آن را مى‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏خویش در میان بندگان شایسته‏ات داخل کن». این دعا مانند دعائی است که خداوند با مختصر تفاوتی در سوره احقاف از قول بندگان لایق و با ایمان نقل می کند، که از آن استفاده می شود انسان باایمان در سن چهل سالگی از عمق و وسعت نعمت های خداوند بر خودش آگاه می گردد و نیز خدماتی را که خداوند نسبت به پدر و مادر او ارزانی داشته است تا وی را به این حد برسانند، چرا که در سن چهل سالگی معمولا خودش پدر و مادر شده و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه پدر و مادر را درک می کند و بی اختیار به یاد آن ها می افتد و به جای آن ها در پیشگاه خداوند شکر گزاری می کند.
۴-۱۳-۱- تقاضای حضرت سلیمان
عرضه داشت پروردگارا راه و رسم شکر نعمت هائی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای به من الهام فرما تا بتوانم این همه نعمت های عظیم را در راهی که تو فرمان داده ای و مایه خشنودی توست به کار گیرم و از مسیر حق منحرف نگردم که ادای شکر این همه نعمت جز به مدد و یاری تو ممکن نیست. مرا موفق دار تا عمل صالحی به جای آورم که تو از آن خشنود می شوی، در این تقاضا سلیمان اشاره می کند به اینکه آنچه برای من مهم است بقای لشکر و حکومت و تشکیلات نیست، مهم این است که عمل صالحی انجام دهم که مایه رضای تو گردد. عرضه داشت خدایا ! مرا به رحمتت در زمره بندگان صالحت داخل گردان.
۴-۱۳-۲- اجابت دعای سلیمان
خداوند بعد از اینکه سلیمان ملک و سلطنت خواست، آرزوی او را برآورده ساخت و قدرت و سلطنتی بی نظیر و هر بنا و غواصی از شیاطین را به اختیار او قرار داد تا بعضی در دریا برای او غواصی کنند و بعضی در خشکی، هر ساختمانی می خواهد بسازند و گروه دیگری از شیاطین را در غل و زنجیر مسخر او کرد و در سلطه اش قرار داد و به او گفت این عطای ما است به هر کس می خواهی و صلاح می دانی ببخش و از هر کس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست وبرای سلیمان نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیک است.(ق/۴۰-۳۶). این بود سرگذشت اجمالی زندگی حضرت سلیمان و خواسته های او که خداوند چون وی را لایق و شایسته یافت، حاجات او را برآورده ساخت و هر کجا ذره ای به غیر خدا توکل کرد و امید بست، وی را اصلاح و امتحان نمود و به او فهماند هرچه می خواهی طلب کن هرچند فرمانروائی و سلطنت مطلقه باشد و بعد از آن این امکانات را به هر که خواستی عطا کن و خیرش را به دیگران برسان و در پایان می فرماید: «وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ (ص/۴۰)؛و قطعا براى او در پیشگاه ما تقرب و فرجام نیکوست».
۴-۱۳-۳- نکات آموزنده
۱- یکی از بهترین نشانه ها برای شناخت حاکمان الهی از حاکمان غیر الهی این است که دسته دوم به هنگام رسیدن به قدرت، غرق غرور و غفلت می شوند و همه ارزش های انسانی را به دست فراموشی سپرده، در خودکامگی سخت فرو می روند اما حاکمان الهی به هنگام نیل به قدرت، بار سنگینی از مسئولیت ها را بر دوش خود احساس می کنند، بیش از همیشه به درگاه خدا روی می آورند و توانائی بر ادای رسالت خویش را از او می طلبند همانگونه که سلیمان بعد از آن همه قدرت مهم ترین چیزی که از خدا تقاضا می کند ادای شکر او و استفاده از این مواهب در مسیر رضای او و آسایش بندگان خدا است. و بود و نبود نعمت و قدرت در روحیه شکر گزاری او تاثیر منفی نداشته باشد.
۲- جالب اینکه سلیمان با داشتن آن قدرت و حکومت بی نظیر، تقاضایش از خدا این است که عمل صالح را به طور مداوم انجام دهد و از آن بالاتر در زمره بندگان صالح خدا باشد. از این تعبیر استفاده می شود که اولا هدف نهائی به دست آوردن قدرت، انجام عمل صالح است و عمل صالح نیز مقدمه ای است برای جلب خشنودی و رضای خدا که هدف نهائی همین است. ثانیا: داخل بودن در زمره صالحان مرحله ای فراتر از انجام عمل صالح که سلیمان از خدا این را می خواهد که آن قدر مشمول عنایت پروردگار قرار گیرد که صالح بودن از عملش فراتر رود و در درون جان و اعماق وجودش نفوذ کند و این جز به رحمت الهی امکان پذیر نیست. (مکارم شیرازی،۱۳۷۶،۱۵/۴۳۳).
۳- راستی بنده صالح خدا بودن چه گرانبها است که سلیمان با آن همه حشمت و جاه و جلالش که برای احدی جای شک نبوده باز تقاضایش این است که خدا به رحمتش او را در خط بندگان صالح قرار دهد و از لغزش هائی که هر زمان برای انسان مخصوصا برای انسانی که در راس یک تشکیلات عظیم باشد امکان پذیر است او را حفظ کند.
۴- سلیمان بعد از طلب مغفرت به خداوند عرض کرد: «قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَّا یَنبَغِی لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ (ص/۳۵)؛گفت پروردگارا مرا ببخش و ملکى به من ارزانى دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویى که خود بسیار بخشنده‏اى».
۵- حضرت بعد از مغفرت از خداوند خواست که به او سلطنتی ببخشد که برای احدی بعد از او سزاوار نباشد یعنی کسی لایق آن مقام بعد از او نباشد و به بیان دیگر از خدا خواست او را لایق مقامی گرداند که فوق مقامات آتیه باشد یا از خدا خواست به او سلطنتی مرحمت نماید که برای احدی بعد از او سزاوار نباشد و خداوند هم چنان سلطنتی به او عنایت فرمود که شباهتی به سلطنت سلاطین جور ندارد.
در اینجا دو سؤال مطرح است:
آیا ممکن است پیامبر بخیل باشد ؟«در پاسخ این سؤال مفسران مطالب بسیاری دارند و آنچه از همه مناسب تر به نظر می رسد این است که او از خداوند یک نوع حکومتی می خواست که توام با معجزات ویژه ای بوده باشد و حکومت او را از سایر حکومت ها مشخص کند زیرا می دانیم هر پیامبری معجزه مخصوصی به خود داشته، موسی معجزه عصا و ید بیضاء، آتش برای ابراهیم سرد و خاموش شد، معجزه صالح، ناقه مخصوص او بود، و معجزه پیامبر اسلام،قرآن مجید بود، سلیمان نیز حکومتی داشت آمیخته با اعجازهای الهی، حکومت بر بادها و شیاطین، با ویژگی های بسیار دیگر» (مکارم شیراری،۱۳۷۶،۱۹/۲۱۳). خلاصه اینکه سخن از کم و زیاد و افزون طلبی و انحصار جوئی نیست. سخن از این است که کمال نبوت در این است که از نظر معجزات، ویژگی هائی داشته باشد که آن را از نبوت انبیای دیگر مشخص کند، و سلیمان طالب این بوده است.
اواب و داوود
در سوره ص سه نفر از پیامبران بزرگ الهی به عنوان اواب توصیف شده اند، حضرت داوود (ع)، سلیمان (ع) و ایوب (ع)، که درباره داوود می فرماید: «وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ (ص/۱۷)؛به یاد آور آرى او بسیار بازگشت‏کننده [به سوى خدا] بود». در این آیه سه صفت برای داوود ذکر شده، یکی اینکه مقام بندگی خدا را داشت، دوم اینکه از نظر قدرت سیاسی و حکومتی، نیرومند بود و نیروی جسمانیش به حدی بود که در جنگ بنی اسرائیل (طالوت) با جالوت ستمگر با یک ضربه نیرومند به وسیله سنگی که از فلاخن رها کرد جالوت را از بالای مرکب به روی خاک افکند و در خون خود غلطید. و نوشته اند در اطراف محراب او هزاران نفر شب تا به صبح به حال آماده باش بودند. و از نظر قدرت معنوی و اخلاقی و نیروی عبادت چنان بود که بسیاری از شب را بیدار بود و به عبادت پروردگار مشغول، و نیمی از روزهای سال را روزه می گرفت. و اواب از ماده (اوب) به معنی بازگشت اختیاری به سوی چیزی است و از آنجا که (اواب) صیغه مبالغه می باشد اشاره به این است که او بسیار به سوی پروردگارش بازگشت می کرد و از کوچکترین غفلت و ترک اولی توبه می نمود و هر وقت خدا را تسبیح می گفت کوه ها و پرندگان با او هم آواز می شدند و خدا را تسبیح می گفتند «وَالطَّیْرَ مَحْشُورَهً کُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ». (مکارم شیرازی،۱۳۷۶،۱۹/۳۴۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ق.ظ ]




گردشگری فیلم

۲۰۶

۱۲۱/۰

منابع طبیعی

۲۰۶

۱۰۷/۰

زیرساخت‌های عمومی

۲۰۶

۳۸۱/۰

زیرساخت‌های گردشگری

۲۰۶

۱۳۶/۰

محیط اجتماعی

۲۰۶

۱۱۵/۰

انگیزه گردشگر فیلم

۲۰۶

۴۵۳/۰

در آزمون شاپیرو ویلکز هرگاه سطح معناداری متغیرها بیشتر و بزرگ‌تر از سطح (۰۵/۰) باشد می‌توان گفت داده‌ها دارای توزیع نرمال هستند لذا همان‌طور که در جدول شماره ۴-۷ مشاهده می‌گردد همه متغیرها سطح معناداری آن‌ها بزرگ‌تر از (۰۵/۰) است. بنابراین از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون میانگین یک جامعه می‌توان استفاده نمود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۲-۲- بررسی مدل­های اندازه ­گیری متغیرهای پژوهش
قبل از وارد شدن به مرحله آزمون فرضیات و مدل‌های مفهومی پژوهش لازم است تا از صحت مدل‌های اندازه‌گیری متغیر مستقل(گردشگری فیلم)، متغیرهای میانجی(منابع طبیعی، زیرساخت‌های عمومی، زیرساخت‌های گردشگری، محیط اجتماعی) و متغیر وابسته (انگیزه گردشگری فیلم) اطمینان حاصل شود. لذا در ادامه مدل‌های اندازه‌گیری این متغیرها به ترتیب آورده می‌شود که این کار توسط تحلیل عاملی تأییدی[۱۷۱] مرتبه اول صورت گرفته است. تحلیل عاملی تأییدی یکی از قدیمی‌ترین روش‌های آماری است که برای بررسی ارتباط بین متغیرهای مکنون (عامل‌ها) و متغیرهای مشاهده‌شده (سؤالات) به‌کاربرده می‌شود و بیانگر مدل اندازه‌گیری است (هومن، ۱۳۹۱).
۴-۲-۲-۱- شاخص کفایت حجم نمونه در متغیرهای گردشگری فیلم، منابع طبیعی، زیرساخت‌های عمومی، زیرساخت‌های گردشگری، محیط طبیعی و انگیزه گردشگر فیلم
مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر گردشگری فیلم ۸۳۵/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۷۵۳/۱۱۶۴ بود که در درجه آزادی ۵۵ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود. مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر منابع طبیعی ۷۰۲/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۶۶۱/۱۷۶ بود که در درجه آزادی ۶ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود. مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر زیرساخت‌های عمومی ۷۲۴/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۸۱۳/۲۸۹ بود که در درجه آزادی ۱۵ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود. مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر زیرساخت‌های گردشگری ۷۷۸/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۰۷۴/۴۲۸ بود که در درجه آزادی ۳۶ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود. مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر محیط اجتماعی ۷۰۱/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۹۶۱/۹۱ بود که در درجه آزادی ۳ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود. مقدار ضریب KMO برای تعیین کفایت تعداد نمونه‌ها در متغیر انگیزه گردشگر فیلم ۹۴۲/۰ و ضریب آزمون خی بارتلت نیز برابر ۱۷۶/۵۱۴۳ بود که در درجه آزادی ۴۰۶ در سطح ۰۰۱/۰ معنادار به‌دست‌آمده است، و حاکی از کفایت نمونه‌گیری و ماتریس همبستگی گویه‌ها برای انجام تحلیل عاملی بود.
جدول ۴-۱۱) آزمون KMO و بارتلت متغیرهای گردشگری فیلم، منابع طبیعی، زیرساخت‌های عمومی، زیرساخت‌های گردشگری، محیط طبیعی و انگیزه گردشگر فیلم

متغیر

گردشگری فیلم

منابع طبیعی

زیرساخت‌های عمومی

زیرساخت‌های گردشگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ق.ظ ]




باورپذیری[۳۸]
برند باید بتواند دلایل قابل باور و امکان پذیری را برای انتخاب به مشتری ها ارائه کند.شاید ساده ترین رویکرد انتخاب یک ویژگی منحصربه فرد برای تمایز محصول است

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تداعیات ذهنی از نقاط اشتراک[۳۹] برخلاف نقاط افتراق ، لزوما منحصر به یک برند نیستند، بلکه در میان برندهای مختلف شرکت هستند.نقاط اشتراک شامل دو دسته هستند : در سطح رده محصول و در سطح بازار رقابت .نقاط اشتراک در سطح رده محصول[۴۰] ، نمایانگر شرایط لازم( و نه لزوما کافی) برای انتخاب برند هستند.این نقاط در سطح ویژگی های عمومی محصول تعریف می شوند و اغلب در زمره مزایای مورد انتظار از محصول به شمار می آیند.مشتری ها به استفاده از خدمات بانک ، بودن در نظر گرفتن ارائه خدمات پرداخت و دریافت پول نمی اندیشند و هر مشتری از بانک انتظار دارد که امنیت نقدینگی وی را تضمین کند، چک مسافرتی در اختیارش قرار دهد ، از ساعات کاری مناسبی برخوردار باشد و دستگاه های خودپرداز در اختیار داشته باشد.نقاط اشتراک در رده محصول زمانی نقش کلیدی بازی می کند که برند ، تعمیم یافته و محصولات و خدمات جدیدی را با نام خود معرفی می کند. به بیان دیگر ، هرقدر برند فعالیت خود را در سطح رده های متفاوت و نامتشابه تعمیم دهد ، توجه به نقاط اشتراک در رده فعالیت ، ضروری تر خواهد شد و این ویژگی ها باید در سطح مناسب به مشتری برآورده شوند.در تعمیم برندها توجه اصلی بازاریابان باید ابتدا بر نقاط اشتراک و سپس بر نقاط افتراق متمرکز شود.
نقاط اشتراک رقابتی[۴۱] آن دسته از تداعیات ذهنی هستند که برای خنثی کردن نقاط افتراق رقبا طراحی شده اند. به بیان دیگر ، اگر برندی در این شاخص ها در سطح «نقطه سربه سر» فعالیت کند - در حالی که رقبا در تلاش باشند به مزیت دیگری در سایر ویژگی ها دست یابند – می تواند از جایگاه رقابتی برتر و غیرقابل انکاری برخوردار شود.[۱۱]
وفاداری به نام تجاری
با ایجاد رضایت و وفاداری ، نام تجاری وارد قراردادی مجازی می شود که آن را برای بازار ، الزامی می کند. در عوض ، نام تجاری به طور خودکار نظرات مساعدی را نسبت به هر محصول جدیدی که روانه بازار کند ، کسب می کند. این تعهد دو جانبه ، این امر را که چرا سقوط مقطعی محصولات برخی نام های تجاری ، لزوما به محو آن ها از بازار نمی انجامد ، تبیین می کند. یک نام تجاری در دراز مدت مورد قضاوت قرار می گیرد. همیشه یک حاشیه امنیتی برای افت وجود دارد. وفاداری به نام تجاری ، فرصتی برای بازیابی خود می بخشد. [۱۲]
سبد برند
سبد برند سازمان مجموعه ای از تمامی برندها و رده های برندهایی است که هر شرکت برای فروش به خریداران در یک رده خاص از محصولات ارائه می کند .
این پرسش که در هر بازار باید چند نام تجاری داشت ، مورد علاقه هر دست اندر کار حرفه ای بازاریابی است .بسیاری از شرکت ها می بینند که صندوقچه آن ها پر از توده ای از نام های تجاری در انواع و اقسام مختلف است که اکثرا میراث گذشته اند. همان طور که شرکت ها رشد می کنند ، گرایش طبیعی به سمت خلق نام های تجاری جدید پیدا می کنند. با این حال ، زمانه تغییر کرده است و شرایط امروزی همه را به «کاستن» فرا می خواند.
ضرورت کاهش تعداد نام های تجاری
با در نظر گرفتن هزینه حمایت از یک نام تجاری ، هر تلاشی در جهت مدیریت مالی تعداد زیاد ، موجب پراکندگی می شود و از ظهور یک نام تجاری جدید ممانعت می کند. هدف از نام تجاری ، آن نیست که صرفا نام آن بر روی محصولی گذاشته شود، بلکه باید معنایی تحصیل کند و این معنا باید از طریق ارتباطات منتقل شود .
روش های تولید متمرکز شده اند . اهمیت عوامل بهره وری و هزینه های رقابتی در صحنه بین المللی ، منجر به تجدید گروه بندی کارخانه ها ، واحدهای تولید و فعالیت های تحقیق و توسعه شده است. زمانی که محصولات متنوع از کارخانه ای مشابه بیرون می آیند ، صندوقچه بسط یابنده نام تجاری توجیه چندانی ندارد.
هم چنین یکی از جنبه های آزار دهنده از دید مشتری سردرگمی حاصل از وجود تعداد کثیری نام تجاری است ، به ویژه زمانی که فرد ملاحظه می کند که یکی از هدف های طبیعی نام تجاری ، بخش بندی و ساختار دهی بازار است.
بین المللی کردن نام تجاری عامل دیگری برای فروکاستن از تعداد برندهاست. امروزه ، در بسیاری از مناطق ، مرزهای کشوری معنای خود را از دست داده اند . سبک زندگی ، طبقه و انتظارات دیگر فقط منحصر به یک کشور نیست ، ولی باید به سطح اروپایی یا جهانی مربوط شود. سرمایه لازم برای حضوری معنادار در سطح جهان ، شرکت ها را وا می دارد که فقط تعداد معدودی نام تجاری داشته باشند تا بتوانند رویکرد نام تجاری چندگانه را اتخاذ کنند – یا فقط یک نام تجاری برای راهبرد نام تجاری واحد برگزینند.
قبل از تصمیم گیری درباره تعداد نام تجاری ، نیاز به تجزیه و تحلیل هدف نام تجاری در یک بازار معین است. هر بازاری می تواند بر حسب محصول ، انتظار مشتری یا نوع مشتری بخش بندی شود.مثلا بازاری که به شش بخش تقسیم شده است ، لزوما شش نام تجاری نمی طلبد. این امر بستگی به کارکرد آن ها دارد : کدام یک می خواهند باشند : نام تجاری حامی ، منبع ، محصول یا چترگونه ؟ هم چنین از تأثیر اهداف دراز مدت شرکت و شدت رقابت نیز نباید غافل شد. برای مثال ، شرکت های کوچک یا متوسط ممکن است بر آن باشند که از نام تجاری کمتری نسبت به آن چه به طور معمول ضروری محسوب می شوند ، حمایت کنند. با این کار ، آن ها می توانند در شکل مالکیت فامیلی باقی بمانند. در غیر این صورت ، ناچار خواهند بود که به جست و جوی حمایت مالی شرکت های بزرگ تر بپردازند.
ضرورت استفاده از نام های تجاری چندگانه
با توجه به مزیت آشکار سیاست نام تجاری واحد ، چه چیز حضور در بازار را با حمایت چند نام تجاری ، ضروری می کند ؟ در وهله اول ، توسعه بازارهیچ نام تجاری منفردی ، به تنهایی نمی تواند موجب گسترش بازار شود. حتی اگر از آغاز ، حضور انفرادی را شکل داده باشد و خود بازاری را خلق کرده باشد ، توسعه آن به دست دیگر شرکت کنندگان سپرده می شود . حضور جمعی شماری از مشارکین به ارتقای چنین بازاری کمک می کند.
نام های تجاری چندگانه ، امکان پوشش بازار را فراهم می کنند. هیچ نام تجاری منفردی نمی تواند به تنهایی بازار را پوشش دهد. با بلوغ بازار ، مصرف کننده نیاز به واگرایی پیدا می کند و بازار ، بخش بندی می شود. درست همان طور که یک صفت نمی تواند در آن واحد دو ویژگی را مشخص کند ، یک نام تجاری نیز نمی تواند چندین هدف متفاوت را بدون خطر از دست دادن معنای خود ، تأمین کند.
وجود نام تجاری چندگانه برای دفاع از یک نام تجاری اصلی در جنگ قیمت ، اساسی است . عرضه یک نام تجاری حاشیه ای ، امکان یک ضد حمله سریع بر روی قیمت را توسط این نام تجاری کوچک به منظور فرسودن آن نام تجاری که جنگ قیمت را آغاز کرده است ، فراهم می آورد. ضمنا حاشیه های سود نام تجاری پیشتاز نیز تنزل نمی کند. نام تجاری پیشتاز ، مسئول سودآوری کل طبقه محصول است ، بنابراین باید حفاظت شود.
وجود نام های تجاری چندگانه ، زمانی که حفاظت از تصویر نام تجاری اصلی الزامی است ، یک ضرورت است. یک نام تجاری عمده نباید با وصل شدن به ابداعی که موفقیت آن تضین نشده است ، به خطر بیفتد.
نظام خرده فروشی نیز بر تکثیر نام تجاری تأثیر دارد.هریک از فروشگاه های خرده فروشی ، هدف خاص خود را دنبال می کند .این هدف متناسب با مشتریانی است که به آن جا می آیند. هر نام تجاری در بازارها و مجاری توزیع مختلف ، موقعیت گذاری خواهد شد.
هم چنین ، نام های تجاری بین المللی نیز گاهی ناچارند به دلیل حساسیت های فرهنگی و سیاسی ، همتای خود را داشته باشند.
محدودیت استفاده از نام های تجاری چندگانه
صندوقچه نام تجاری چندگانه معنایی ندارد ، مگر آن که در دراز مدت ، نام های تجاری ، قلمرو خود را به چنگ آورند. این امر ، همواره اتفاق نمی افتد .باید اذعان کرد که اگر کسی اعماق هر مجموعه از نام های تجاری مرتبط را بکاود ، همیشه به تفاوت های عجیب و غریبی در تصویر آن ها خواهد رسید ، ولی این امر به تنهایی درهم ریختگی نام های تجاری را توجیه نمی کند. هر نام تجاری باید معنای خاص خود را داشته باشد. این واقعیت ، رویکردی منضبط را در برخورد کامل با نوآوری های جمعی نام های تجاری یک شرکت ، طلب می کند.
اگر یک نوآوری به همه نام های تجاری بخشیده شود ، آن نام تجاری که بیشترین آمادگی را برای بهره برداری از آن دارد ، منابعی در اختیار نخواهد نداشت که از آن ابداع سود جوید ، زیرا خود ابداع بین تعداد زیادی تقسیم شده است
نکته دیگر این که خرده فروش ، تمامی دامنه ها را نمی خواهد ، بلکه بخشی از آن را انتخاب می کند. بنابراین ، یک تولیدکننده ناچار است ببیند که درون فروشگاه ، کدام نام تجاری برای معرفی نوآوری انتخاب می شود.
محدودیت دیگر به مدیریت هزینه مربوط می شود. حتی اگر استدلال نام تجاری چندگانه اساسا به سمت ساختار قیمت رقابتی هدایت نشود ، در تطبیق بهتر با نیازهای خاص بازار ، عامل قیمت هنوز به عنوان یک اشارتگر کلی عمل می کند.
نام های تجاری پیش پا افتاده بسیار زیادی بوده اند که فقط از نظر شکل ظاهر بسته بندی با هم تفاوت داشته اند و اعتماد متصور و قاطع به نام تجاری را درهم شکسته اند. تشابه بین محصولات نباید به نقطه ای برسد که تفاوت متصور بین نام های تجاری را به خطر اندازد.
فراگرد های بازاریابی مانع دیگری را بر سر راه صندوقچه نام تجاری چندگانه می اندازد. عموم مردم باید از معنای هر نام تجاری ، با سرمایه گذاری دائمی بر روی تبلیغات ، آگاه شوند.این امر نیاز به بودجه ارتباطات درازمدت برای هر نام تجاری دارد ، که در برخی از بخش ها ممکن است کمرشکن یا فراتر از امکانات شرکت باشد(اگر بخواهد از تحصیل یا ادغام شدن اجتناب کند).[۱۳]
بسط برند
هنگامی که شرکت ها وارد بازارهایی می شوند که قبلا در آن ها حضور نداشته اند ، هرچه بیشتر و بیشتر به خلق یک نام تجاری جدید تحت اسم یکی از نام های موجودشان دست می زنند.
چرا نام های تجاری بسط داده می شوند ؟
شرکت ها دریافته اند که نام گذاری تجاری صرفا به معنای اقدام در زمینه ارتباطات با مشتری یا طرح های گرافیکی بسته بندی نیست، بلکه دلالت بر یک الگوی کامل رفتاری دارد. نام تجاری فقط زمانی باقی می ماند و به مقصودش می رسد که دائما خود را با بهبود محصولات و تطبیق آن ها با انتظارات همیشه بالای مصرف کننده به پیش ببرد.
جست وجوی گسترده ترین بازار ممکن ، تنها راه حمایت از هزینه های فزاینده تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری صنعتی است .تنها راه دستیابی به این بازار وسیع تر ، تبلیغات است.هزینه بالای تبلیغات حمایت از تعداد بیش از حد نام های تجاری را محدود می سازد . راه جایگزینی وجود ندارد مگر متمرکز شدن بر تعداد محدودی از نام های تجاری مهم و اصلی . بنابراین بسط نام تجاری از تمرکز تلاش ها بر معدودی نام های تجاری حاصل می شود.
بسط نام تجاری هزینه ها و خطر کردن های محصول جدید را ندارد.یکی از مطالعات اخیر او سی اند سی[۴۲] نشان می دهد که فقط ۳۰ درصد از نام های تجاری جدید ، بیش از چهارسال دوام می آورند.با این حال ، زمانی که محصولات جدید تحت اسم نام تجاری موجود فروخته می شود مدت بقای آن ها ۵۰ درصد است.
مفهوم کلاسیک نام تجاری
مفهوم کلاسیک نام تجاری بر این معادله مبتنی است :
۱ وعده یا نفع به مصرف کننده = ۱ محصول = ۱ نام تجاری
این مفهوم کلاسیک موجب افزایش شمار نام های تجاری می شود. اگر یک نام تجاری فقط به یک محصول فیزیکی و یک وعده مربوط باشد، بنابر این اصل ، نمی توان از آن برای پوشش دادن سایر محصولات استفاده کرد. چنین مفهومی ، فرصت چندانی به بسط نام تجاری نمی دهد. در واقع ، نام تجاری نام فرمول یا مواد تشکیل دهنده می شود. تنها بسط ممکن ، توسعه خط تولید است که یا با افزایش دائم سطح عملکرد(مثلا نام تجاری شماره پیاپی می گیرد مانند تاژ۱ ، تاژ۲ و…)یا با اضافه کردن به شکل و اندازه برای پاسخ گویی به آخرین عادات مصرف کنندگان (مثلا کارتنی ، بشکه ای ، گالنی و…)و یا با افزایش تنوع (مثلا پشم وولایت[۴۳] و پارچه هایی از جنس مواد مصنوعی وولایت) انجام می گیرد.
این مفهوم محدود کننده است و نمی تواند بین تاریخچه نام تجاری و واقعیت وجودی آن تمایز قائل شود. یک نام تجاری که به عنوان یک تک محصول پدیدار می شود، صرفا یک نام برای یک محصول است.[۱۴]
شرایط تعمیم برند
برای یک تعمیم برند مناسب، باید چهار شرط زیر محقق شوند:
مصرف کنندگان باید برند اصلی را خوب شناخته و از آن تداعی های مثبتی داشته باشند
حداقل، باید برخی از تداعی های مثبت برند اصلی (مثل: قدرت، محبوبیت، یا منحصر به فرد بودن برند) توسط تعمیم برند در ذهن مصرف کنندگان تحریک شوند.
تداعی های منفی برند اصلی نباید منتقل شوند.
تعمیم برند نباید تداعی منفی ایجاد کند
تعمیم برند نباید به ویژگی های مثبت برند اصلی لطمه بزند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ق.ظ ]




در سال ۱۹۹۵ نشان‌گرهای جدیدی ابداع و معرفی شدند که به نظر می‌رسد بسیاری از محدودیت‌های نشان‌گر‌های پیشین را نداشته باشند. در این روش که AFLP نامیده می‏شود نشان‌گرهایی تولید می‏شوند که علاوه بر دارا بودن مزایایRFLP مانند دقت و تکرار‌پذیری ویژگی‌های مثبت روش‌های مبتنی بر واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز را نیز دارند. پایه‌ی این روش تکثیر انتخابی برخی قطعه‌ها از بین تمام قطعه‌های هضم شده‌ی DNA است و سه مرحله‌ی مجزا دارد:

    1. هضمDNA با یه جفت آنزیم محدودگر و اتصال آنها به آداپتور‌های[۳۴] اولیگونوکلئوتیدی؛
        1. طراحی، ساخت آغازگر و تکثیر انتخابی دسته‌ای از قطعه‌های حاصل از هضم .با بهره گرفتن از ردیف بازی آداپتور‌ها و نیز ردیف بازی نقاط برش، طراحی و ساخت آغازگر انجام می‌شود، اما برای تکثیر انتخابی قطعه‌های حاصل از هضم دو، سه یا چند نوکلئوتید به انتهای’۳ ردیف آغازگر اضافه می‌شود که موجب می‌گردد فقط قطعه‌هایی تکثیر‌شوند که ردیف بلافصل آنها در مجاورت نقطه‌ی برش ،مکمل نوکلئوتیدهای یاد شده باشد؛

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. جداسازی قطعه‌های حاصل از تکثیر روی ژل‌های توالی‌یابی(پلی‌اکریل‌آمید) و خودپرتونگاری یا رنگ‌آمیزی نقره برای ثبت نتیجه‌ها.

با بهره گرفتن از این روش تعداد زیادی از قطعه‌های حاصل از هضم، تکثیر و قابل رویت می‌شوند. این در حالی است که نیازی به دانش اولیه در مورد توالی‌بازی قطعه‌هایی که تکثیر می‌شوند، وجود ندارند. هر یک از این قطعه‌هایی که به صورت باند روی ژل ظاهر می‌شوند، می‌توانند به عنوان یک نشان‌گر ژنتیک مورد استفاده قرار گیرند.
تعداد قطعه‌هایی که با این روش تکثیر می‌شوند، به دقت و توانمندی روش‌های جداسازی (الکتروفورز)، ثبت نتایج و تعداد نوکلئوتید اضافه شده به انتهای آغازگر بستگی دارد. معمولا در این روش بین پنجاه تا صد قطعه‌ی حاصل از هضم تکثیر و با بهره گرفتن از ژل‌های پلی‌اکریل‌امید واسرشت ساز ثبت می‏شوند(۱۹)
مزایای AFLP

    • این روش در مقایسه یا سایر روش‌ها بیشترین تعدا نشان‌گر‌ها به ازای هر ژل را ایجاد می‌کند؛
    • در این روش نیازی به تهیه و تدارک و نگه‌داری کاوشگر نیست .دقت و تکرار‌پذیری این نشان‌گر به دلیل انتخاب دمای زیاد هم رشته‌سازی و اتصال آغازگر به DNA الگو بیشتر از RAPD است(۲۰).

معایب AFLP

    • پیچیدگی نسبی این روش در مقایسه با سایر روش‌های میتنی برPCR ؛
    • عدم اطلاع از جایگاه ژنی نشان‌گر‌ها؛
    • غالب بودن این نشان‌گر موجب عدم امکان تشخیص افراد خالص از ناخالص می‏گردد؛
    • تکثیر قطعه‌های غیر‌واقعی[۳۵] در AFLP موجب کاهش قابلیت اعتماد این روش می‏گردد(۲۰).

۱-۳-۳-۲-۲ DNA چندشکل تکثیرشده‏ی تصادفی(RAPD)
در این روش از تک آغازگرهایی به طول هشت تا ده نوکلئوتید که ردیف بازی آن به طور قراردادی تعیین می‌گردد، استفاده می‏شود. در این واکنش یک آغازگر منفرد نقاط مکمل خود را روی دو رشته‏ی DNA ژنومی می‌یابد و در آن نقاط به رشته‌های DNAمتصل می‌شود. چنانچه محل اتصال آغازگرها در روی دو رشته‏ی مقابل به هم نزدیک باشند(فاصله‏ای که DNA قابل تکثیر باشد)، ردیف بین آن دو نقطه طی واکنش PCR تکثیر خواهد شد. فراورده‌های واکنش PCRروی ژل آگارز از هم جدا می‏شوند. تولید هر باند بیانگر وجود شباهت زیاد بین ردیف بازی آغازگرها و ردیف بازی محل اتصال درDNA ژنوم است. به طور معمول هر آغازگر تکثیر چندین جایگاه مختلف را درDNA ژنومی هدایت خواهد کرد. وجود یا عدم وجود یک باند واحد در ژل های RAPD بیانگر جهش نقطه‌ای در محل اتصال آغازگرها و یا حذف یا (اضافه) شدن در ناحیه قابل تکثیر است. بنابراین چند شکلی در RAPDمعمولا به شکل حضور و غیاب یک باند پدیدار می‏شود. بدین معنی که نشان‌گرهای RAPD از نوع غالب‌اند و افرادی که دو نسخه از یک آلل دارند، به طور کمی از افرادی که یک نسخه از آن آلل را دارند، قابل تشخیص نیستند. تفاوت طول قطعه‏ها در RAPD از طریق تکثیر قطعه‌های DNA مکمل با ردیف‌های آغازگرهای اختیاری (ردیف مشخص ولی تصادفی) به‌دست می‌آیند. قطعه‏های تکثیر شده به صورت نوارهایی با وزن مولکولی متفاوت به‌طور مستقیم روی ژل قابل مشاهده‌اند (۱۵).
مزایای RAPD

    • عدم نیاز به کاوشگر، مواد پرتوزا و غیره؛
    • امکان بررسی هم زمان چندین جایگاه در ژنوم؛
    • عدم نیاز به اطلاعات اولیه در مورد ریف DNA برای ساخت آغازگر(۱۶).

معایب RAPD

    • عدم تکرار پذیری؛
    • حساسیت بسیار به آلودگی؛
    • در صورت تغییر شرایط محیطی ظهور باندهای جدید؛
    • نامعلوم بودن جایگاه نشان‌گر RAPD روی نقشه‌ی ژنتیکی(۱۶).

۱-۳-۳-۲-۳ تفاوت تک نوکلئوتیدی(SNP)
تنوع‌ها و تفاوت‌هایی که به واسطه‏ی اختلاف در یک جایگاه نوکلئوتیدی(به علت جایگزینی، حذف یا ازدیاد) اتفاق می‌افتند، با عنوان تفاوت تک نوکلئوتیدی نامیده می‏شوند. این نوع از تنوع به‌وفور در ژنوم انسان اتفاق می‏افتد به طوری که مطالعات انجام گرفته توسط کاتانو-آنولز[۳۶] و گرس هوف[۳۷] (۱۹۹۸) در ژنوم انسان و اسب نشان می‏دهد که در فاصله‏ی هر دویست و پنجاه تا چهارصد نوکلئوتید یک SNP وجود دارد(۱۷).
با اینکه‌SNP ها به وفور در ژنوم انسان یافت می‌شوند، ولی ایجاد و توسعه‌ی نشان‌گرهای SNP چندان آسان نیست. تهیه نشان‌گر‏های SNP شامل مراحل زیر است:

    1. تعیین ردیف DNA اطراف SNP؛
    1. تکثیر قطعه‌ای منحصر به فرد از DNA به کمک PCR به منظور غربال SNP؛
    1. شناسایی SNP که شامل مشاهده‌ی دو آلل در افراد مختلف می‌باشد؛
    1. مکان‌یابی نشان‌گر SNP و تعیین جایکاه خاص کروموزومی آن؛
    1. تعیین فراوانی دو آلل در جمعیت؛
    1. بررسی SNP در افراد و ژنوتیپ‌های مختلف(۱۷).

برخی از معایب نشاگرهای SNP

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ق.ظ ]