کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



در فصل دوم مبانی نظری تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش اول فصل دوم ابتدا تاریخچه و در بخش دوم، فصل دوم مبانی نظری مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم ضمن بررسی مقایسه ای سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم با دولت های نهم و دهم، به نقش نخبگان حاکم در طراحی این جهت گیری ها می پردازیم. در این فصل جهت گیری های دو دولت مقایسه و نقش نخبگان در هر کدام از این جهت گیری ها مشخص شده است. و فصل آخر و چهارم به نتیجه گیری تحقیق می پردازد که در آن با توجه به مطالب فصل های پیشین نتیجه گیری شده است و با ارائه ی پیشنهادات و انتقادات کاربردی برای استفاده در طراحی جهت گیری های سیاست خارجی آتی اورده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل دوم

ادبیات و مبانی نظری تحقیق

فصل دوم: ادبیات و مبانی نظری تحقیق
در این فصل به تشریح مبانی نظری نخبگان سیاسی و سیاست خارجی می پردازیم و تعریف جامع و دقیقی را از آن ها ارائه می دهیم. در بخش اول این فصل به بررسی ادبیات سیاسی، و سابقه ی تاریخی نخبگان سیاسی و سیاست خارجی می پردازیم و در بخش دوم به مباحث نظری و تئوریک در مورد نخبگان سیاسی جامعه و سیاست خارجی می پردازیم.

۲-۱ سابقه ی تاریخی نخبگان سیاسی:

نخبه: اصولاً واژه ی نخبه، از ریشه نَخْب=جدا کردن و برگزیدن است. نخبه اسم مفعول است. یعنی جدا و گزین شده و خود کلمه ی انتخاب از همین ریشه است، که معنای برگزیدن و جدا کردن می دهد.
از دیر باز، درباره ی روابط فرد و جمع بحث های مفصلی جریان داشته است. افلاطون اولین کسی بودکه اعتقاد داشت فلاسفه و خرد مندان، باید رهبری سیاسی جامعه را بر عهده گیرند. افلاطون با تکیه بر پارادایم فلسفی و کلی نگر، در واقع از بنیان گذاران فلسفی مکتب نخبه گرایی محسوب میشود. پاره تو، موسکا، میخلر، سولر ، نیکولو ماکیاولی، هارولد لاسول، کارل منهایم، تام باتامور، رایت میلز، ویلیام کورنهوزر نیز جزء نظریه پردازان نخبه گرایی هستند.
به طور کلی درباره ی نخبگان دو نظریه متضاد وجود داشته است:
گروه اول معتقدند: که تاریخ به وسیله ی افراد و شخصیت های برجسته ساخته می شود. از طرفداران این نظریه می توان به افلاطون در میان قدما (فیلسوف شاه) و نیچه از فلاسفه جدید (ابر مرد) اشاره نمود.
گروه دوم معتقدند: که فرد، در جریان تحول جامعه شکل می گیرد. جامعه چنان سیلی خروشان و توفنده است، و فرد چون پر کاهی است که با جریان آن به هر سو می رود. نخبگان کسانی هستند، که بر اثر نبوغ و هوش سرشار روح جامعه را درک می کنند، جهت آن را تشخیص می دهند و آن را بیان می کنند. اختیار فرد رد برابر جامعه در همین حد است. اما آنچنان نیست که بتوانند مسیر تاریخ را عوض کنند. اکثر فلاسفه جدید به این سوی متمایلند. (مهیمنی، ۱۳۷۷، ۲۵)
نخبه گرایی[۲]، حوزه ی وسیعی از علوم انسانی به ویژه اندیشه های سیاسی، روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی سیاسی را به خود اختصاص داده است. از لحاظ تاریخی، ادامه ی مفهوم «آریستوکراسی»[۳] در اندیشه سیاسی است که از زمان افلاطون مطرح بوده و هنوز هم جریان دارد. دانشمندان اجتماعی و سیاسی، الیتیسم را در قلمرو جامعه شناسی سیاسی ارزیابی کرده اند. حال آنکه دانشمندان سده های پیشین مانند افلاطون، ارسطو، ماکیاولی، هابز، منتسکیو و روسو، آریستوکراسی را در حوزه ی اندیشه س سیاسی مورد بحث قرار داده اند.
این اندیشه که جامعه باید تحت حکومت گروهی از افراد برتر باشد، به طور بر جسته ای در آثار افلاطون و پیش تر از آن در آیین های برهمایی در مورد کاست ها که انتظام بخش جامعه ی باستانی هند بودند متجلی است. افلاطون در کتاب «جمهور» خود، نخبه گرایی را در مفهوم آریستوکراسی مورد بحث قرار می دهد و معتقد است فرضیه کلاسیک آریستوکراسی، همان حکومت خردمندان و دادگران است اما در طول تاریخ، قدرت سیاسی همواره در چنگ خداوندان ثروت یا توانگران بوده است. از طرف دیگر، در طول تاریخ سیاسی بشر غالباً آریستوکراسی یک نهاد موروثی بوده و بدین خاطر عضویت در آن به شیوه ای خودکار برای گروه ویژه ای، آن هم به سبب سلسله، تبار و امتیازات خانوادگی مقدور بوده است. افلاطون، الیگارشی نخبگان را نقطه ی مقابل دموکراسی عامه می داند.
ارسطو، الیگارشی را نوع منحط آریستوکراسی می خواند و معتقد است که در آن نخبگان ثروتمند غیر عادل و اشراف فاسد حکومت می کنند. ارسطو بهترین شکل الیگارشی را الیگارشی خاندانی می داند که همانند حکومت پادشاهی است و اراده ی افرادی که بر مسند حکومت می نشینند حکم قانون را دارد.
از سوی دیگر، در بسیاری از کیش های مذهبی، اندیشه یک گروه نخبه به صورت «برگزیدن خداوند» بیان شده است. رد پای مفهوم جدید اجتماعی و سیاسی نخبگان را می توان تا هواداری سن سیمون از حکومت دانشمندان و صاحبان صنایع دنبال کرد.

۲-۲ مفهوم نخبگان سیاسی و تمایز آن از طبقات حاکم:

ویلفردو پاره تو، مفهوم نخبگان را به گونه ای به تصویر می کشد که نارسایی های مفهوم طبقه ی اجتماعی مارکس را جبران کند. وی در کتاب ذهن و جامعه، شاخصی را برای هر فرد در نظر می گیرد که تعیین کننده ی استعداد فرد در هر رشته از فعالیت های بشری است. کسانی که در شاخه ی فعالیت خودشان جز بهترین ها باشند، نخبگان آن طبقه هستند. بنابر نظر پاره تو، جامعه را می توان به دو لایه ی قابل شناسایی تفکیک نمود:
لایه ی پایینی و غیر نخبه
لایه ی بالایی و نخبه که خود دو بخش دارد.
الف- نخبگان حاکم
ب- نخبگان غیر حاکم
در نظر پاره تو، هر جامعه ای طبیعتاً دارای یک ساختار حکومتی ویژه از منتفذان بوده است. وی جامعه را به دو بخش توده ها و نخبگان تقسیم می کند به طوری که توده ها در مدارج پایینی از هوش و لیاقت قرار دارند ولی توانایی آن ها در استفاده از خشونت زیاد است. از طرفی نخبگان به دلیل لیاقت و هوش ذاتی بر دیگران تفوق دارند و اقتدار خود را در جامعه بر محور مکر و زور تحصیل می نمایند. کاربرد زور و حیله، نخبگان سساسی رادر دو رسته قرار می دهد: رسته ی شیران و رسته ی روباهان. نخبگان شیرمنش خشونت را به منزله ی ابزار انحصاری سلطه بر توده بر می گزینند، اما نخبگان روباه منش سعی می کنند قدرت خود را از طریق تبلیغات، تدابیر سیاسی و مالی حفظ کنند. (هانا آرنت، ۱۳۵۹، ۱۰۶)
پاره تو، نخبگان را نیز به دو قسم «نخبگان حاکم» متشکل از افرادی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم نقش قابل ملاحظه ای در حکومت ایفا می کنند و «نخبگان غیر حاکم» طبقه بندی نموده است. (جی. اچ. ابراهامز، ، ۱۳۶۹، ۵۹۵-۶۰۰)
به منظور شناخت بیشتر، شایسته است به شناخت مفروضاتی در مکتب نخبه کرایی بپردازیم:

۲-۳ مفروضات نخبه گرایی:

فرض بر این بوده که زندگی سیاسی با مبارزه بر سر کسب قدرت توصیف می شود و سیاست در بر گیرنده ی منازعه و سلطه استو خشونت و حیله دو رکن اساسی آن به شمار می روند. بنابراین، بازیگران سیاسی اغلب قدرت را به عنوان یک هدف می نگرند، نه وسیله. و حتی حمایت رههبران سیاسی از آرمان های اخلاقی معمولاً برای نقاب افکندن بر سر مبارزه ی خود به منظور حفظ سلطه و استیلا بر دیگران صورت می گیرد. از سوی دیگر، خشونت برای حفظ اقتدار سیاسی در دراز مدت مناسب نیست و عنصر دیگری لازم می آید و آن تدبیر نخبگان و کحاسبه گری آنان و یا به تعبیری حیله گری است و این عنصر مهم می تواند کمبود های ابزار خشونت جهت همبستگی اجتماعی را جبران کند.
تقسیم جامعه به حاکم و محکوم، وجه مشترک همه ی جوامع به شمار می رود. فرقی نمی کند که ساختار حکومتی جامعه ای، دموکراتیک باشد و یا شکل دیگری داشته باشد، زیرا در هر صورت، حکومت نخبگان مورد مطالعه قرار می گیرد.
هر گونه تغییر و دگرگونی اجتماعی به ویژه انقلاب، تغییر در ترکیب گروه نخبه را محتمل می سازد. به بیان دیگر، همواره ملازمه ای بین تغییرات اجتماعی و تغییر ترکیب نخبگان و روی کار آمدن نخبگان جدید وجود دارد.
در حکومت نخبگان،دموکراسی به معنی مشارکت گسترده ی توده ها در سیستم سیاسی وجود ندارد. آنچه که جنبه های ضروری دموکراسی سیاسی را در نظریه ی نخبگان حاکم ترسیم می کند، همان رقابت میان نخبگان سازمان یافته و دسترسی آزادانه به ساختار قدرت نخبگان است.

۲-۴ ویژگی های نخبگان:

لفظ «الیت»[۴] در قرن هفدهم میلادی برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار می رفت و بعد ها در قرن نوزدهم، برای اشاره به گروه های اجتماعی برتر مانند واحد های نظامی یا مراتب عالی تر اشرافیت تعمیم پیدا کرد. (تی بی باتامور ،۱۳۶۹، ۲ )
قدیمی ترین کاربرد شناخته شده لفظ «نخبه» در زبان انگلیسی، بر طبق فرهنگ انگلیسی آکسفورد، در سال ۱۸۲۳ و برای اشاره به گروه های اجتماعی بوده است. اما این اصطلاح تا اواخر قرن نوزدهم متداول نشده بود و تنها در این هنگام بود که اصطلاح مزبور از طریق نظریات جامعه شناسانی مانند ویلفردو پاره تو رواج پیدا کرد.
آلن بیرو، در فرهنگ علوم اجتماعی، مفهوم «سر آمد» را چنین توصیف می کند:
سر آمد از ریشه یک کلمه ی لاتینی[۵] به معنای گزیدن گرفته شده است. سر آمد به هر آنچه بهتر از دیگران و شایسته گزینش باشد اطلاق می شود. از واژه ی سر آمدان، فرهیخته ترین طبقات یک جامعه، آنان که تواناترین افراد در اداره ی مؤثر جامعه و خدمت بدانند، بر می آید. در جوامع سنتی، اشراف سر آمدان جامعه به حساب می آمدند و اساس برتری آنان را خاندان تشکیل می داد. جنگ یا امتیازات اقتصادی و اجتماعی نیز مبنای گزینش سر آمدان بود. در یک جامعه ی صنعتی، اساس گزینش سر آمدان را باید شایستگی، احراز بیشترین توانایی ها و استعداد های فکری و اخلاقی، سجایای لازم برای رهبری و درک معنی و مفهوم مسئولیت ما تشکیل می دهد. البته همواره چنینی نیست. (آلن بیرو۱۳۶۷ ، ۱۱۵)
مفهوم «نخبگان» برای توصیف مشخصات اصلی زندگی اجتماعی سازمان یافته به کار می رود. همه جوامع، ساده و پیچیده، کشاورزی و صنعتی، نیاز به اقتدارهایی در داخل خود دارند. در واقع نخبگان، اقلیت هایی هستند که به دلیل برتری یا فضیلت در یک یا چند توزیع مختلف و اقتدار، از بقیه مردم جدا می شوند. در میان انبوه نخبگان، نخبگان استراتژیک[۶] به منزله ی نخبگانی هستند که بزرگترین، بیشترین، چشم انداز ترین و شدید ترین نفوذ را بر کل جامعه دارند. (دیلم صالحی ، ۱۳۸۳، ۱۸)
دکتر زکی بداوی، در فرهنگ علوم اجتماعی یا معجم مصطلاحت العلوم الاجتماعیه، مفهوم نخبگان را این چنین توضیح می دهد:
نخبگان اقلیت با نفوذی هستند که جماعت بزرگی را رهبری می کنند و انتساب آنها به گروه نخبه به دلیل وراثتی است که در برخی جوامع استیلا دارد… در جوامعی که رقابت آزاد وجود دارد، گردش صعودی افراد به وضوح دیده می شود یعنی کسانی که تمکن ارتقاء به مراکز بالا را دارند… اما در برخی جوامع دیگر، الحاق به گروه نخبه، متوقف شده است. پدیده ی گردش نخبگان، فرایندی است که به موجب آن افراد از رده های اجتماعی پایین به رده های اجتماعی بالا صعود می کنند بدین منظور که نقص موجود در مراتب نخبگان را بر طرف نمایند. ( زکی بداوی، ۱۹۸۶، ۱۲۹-۱۳۰)
در «فرهنگ اندیشه سیاسی» نخبه گرایی به منزله ی گرایشی شناخته شده که در آن، نخبگان مورد توجه قرار می گیرند. این اصطلاح هم چنینی برای هر گونه دفاعی از نهادها و روابط اجتماعی به کار می رود که الیگارشی را تسهیل می کند.
گی روشه، جامعه شناس معاصر فرانسوی، نخبگان را اینگونه تعریف می کند:
نخبگان، اشخاص و گروه هایی هستند که در نتیجه قدرتی که به دست می آورند و تأثیری که بر جای می گذارند، یا به وسیله تصمیماتی که اتخاذ می نمایند و یا به وسیله ی ایده ها، احساسات و یا هیجاناتی که به وجود می آورند، در کنش تاریخی جامعه ای مؤثر واقع می شوند. (گی روشه، ۱۳۷۰، ۱۵۳) و این تعریف نسبتاً با مفهوم نخبگان مصطلح در جامعه شناسی معاصر مطابقت می نماید.

۲-۵ انواع نخبگان:

گی روشه نخبگان را بر اساس دو ملاک اقتدار و نفوذ به شش گروه تقسیم می نماید:

۲-۵-۱ نخبگان سنتی و مذهبی:

این دسته از نخبگان از اقتدار و یا نفوذی برخوردارند که ناشی از ساخت های اجتماعی، ایده ها و اعتقاداتی است که ریشه در گذشته ای دور دارند. از این رو، تمام نخبگان آریستوکراستیک، نخبگان سنتی محسوب می شوند زیرا اعتبار عناوین اشراف، با نژاد و اصل و نسب رابطه دارد. همچنین می توان نخبگان مذهبی را تا حدی نخبگان سنتی قلمداد کرد زیرا اقتدار یا نفوذ آنها مبتنی بر احترام نسبت به بعضی از حقایق است که در زمان های پیشین بر انسان ها آشکار شده است.

۲-۵-۲ نخبگان تکنوکراتیک:

این طبقه از نخبگان منتسب به ساختی رسمی یا اداری هستند. اقتدار آن ها بر اساس دوگانه ای استوار است. اول آنکه نخبگان مزبور بر اساس قوانینی موضوعه، شناخته شده و رایج انتخاب شده اند. دوم آن که، این انتخاب به دلیل دارا بودن برخی صلاحیت ها و قابلیت ها صورت گرفته است. در حقیقت، نخبگان تکنوکراتیک متشکل از قشر برتر مدیرانی است که می توان آن را در دولت، در آژانس های دولتی، در اتحادیه های صنعتی یا مالی و غیره پیدا کرد.

۲-۵-۳ نخبگان مالکیت:

نخبگان مالکیت به دلیل ثروت و اموالی که دارند از نوعی اقتدار یا نفوذ برخوردار می شوند. توانایی مالی این دسته از نخبگان به آنها این امکان را می دهد که بر روی سایر نخبگان سنتی و یا تکنوکراتیک فشارهایی وارد سازندو در نتیجه برای خود قدرت اجتماعی کسب نمایند. به بیان دیگر، گروه نخبگان مالکیت یا نخبگان اقتصادی می توانند بر زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه اثر بگذارند و در نتیجه باعث ایجاد تغییراتی در سطح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شوند و یا برعکس از انجام تغییرات جلوگیری کنند.

۲-۵-۴ نخبگان کاریزماتیک:

نخبگانی هستند که معجزات و یا خصوصیات خارق العاده ای به آنان نسبت داده می شود. اقتدار و نفوذی که این نخبگان از آن برخوردارند، مستقیماً با شخصیت آنان سر و کار دارد و به پست و ثروت آنان مربوط نمی شود. گاهی اتفاق می افتد که قدرت فوق العاده معنوی یک رهبر کاریزماتیک به تمام کسانی که پیرامون وی قرار دارند، منتقل می شود.

۲-۵-۵ نخبگان ایدئولوژیکی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 02:36:00 ق.ظ ]




۰٫۰۰۰۰۲۸۶

۰٫۰۰۰۰۶

۰٫۰۰۳

۸۵٫۷۹

Cr-noncancer

۱٫۸۵E-08

۴٫۴E-10

۴۲

۸۵٫۷۹

Cr-canc

شکل۳-۲۰- خطر سرطان­زایی عناصر در غبار خیابان
شکل۳-۲۱- شاخص خطر عناصر در غبار خیابان
در این مطالعه فقط شاخص خطر مربوط به عنصر سرب به عدد ۱ نزدیک است، که نشان­دهنده غلظت آستانه آن در بروز نابهنجاری است. درهرحال مقایسه شاخص خطر، و خطر سرطان مربوط به نمونه­های برداشته­شده از غبار در این مطالعه با مطالعاتی که در شهر لواندا(آنگولا) و شمال­شرق چین انجام شده­است نشان می­دهد که غلظت بالاتر عناصر بالقوه سمی در اصفهان، نسبت به آنگولا، موجب بالاتر بودن ریسک بروز نابهنجاری­های سلامتی در این منطقه نسبت به آنگولا است. همچنین ریسک بروز نابهنجاری در اصفهان نسبت به چین کمتر است. در مورد عناصر سرطان­زا نیز مقایسه بین اصفهان و شهر لواندا در آنگولا صورت گرفت که در این حالت، عناصر آرسنیک و کروم در آنگولا، ریسک بالاتری نسبت به اصفهان نشان می­ دهند، اما خطر ابتلا به سرطان در اثر قرارگرفتن در معرض عناصر نیکل، کبالت و کادمیم در اصفهان بیش از لواندا است( شکل ۳-۲۲).
شکل ۳-۲۲- مقایسه شاخص خطر و خطر سرطان­زایی در اصفهان با چین و آنگولا
در پایان به دلیل اهمیت شهرستان اصفهان به عنوان مرکز استان، و نیز با توجه به اینکه بیشترین چگالی نمونه­برداری در این شهرستان در منطقه مورد مطالعه بوده است(۱۵ نمونه)، نقشه پهنه­ بندی این شهر از لحاظ شاخص خطر بالقوه بوم­شناختی رسم شد(شکل ۳-۲۳). همانگونه که در شکل مشخص است، بیشترین خطر موجود در این شهر در مرکز و شرق آن که پرترافیک­ترین نقاط شهر اصفهان هستند وجود دارد.
شکل۳-۲۳- نقشه پهنه­ بندی خطر بالقوه بوم­شناختی فلزات سنگین شهرستان اصفهان
۳-۴-۹- جذب روزانه شیمیایی(Chemical daily intake)
می­توان با بهره گرفتن از فرمول زیر میزان جذب روزانه شیمیایی فلزات بالقوه سمناک را محاسبه کرد:
CDI= C× EF× ED× IR / WAB× TA
که در آن CDIمیزان جذب روزانه فلزات بالقوه سمی، و فلزات سنگین می­باشد که بر حسب میلی­گرم بر­کیلوگرم برروز بیان می­ شود.IR نرخ بلعیدن است، که برای بزرگسالان ۱۰۰ میلی­گرم در روز و برای کودکان ۲۰۰ میلی­گرم در روز بیان شده است(US EPA., 2001). EF برابر با تکرر در معرض قرارگیری است که میزان آن برای بزرگسالان و کودکان در این مطالعه برابر با ۱۸۰ روز در سال می­باشد(Ferreira-Baptista and De Miguel, 2005; Zheng et al., 2010). ED توالی در معرض قرارگیری می­باشد که در این مطالعه برای بزرگسالان برابر با ۲۴ و برای کودکان برابر با ۶ سال در نظر گرفته می­ شود(us EPA., 2001). WAB میانگین وزن بدن می­باشد که در این مطالعه برای بزرگسالان آن را برابر با ۷۰ کیلوگرم و در کودکان برابر با ۱۵کیلوگرم در نظر گرفته­اند(US EPA., 1989; Zheng et al.,2010).TA میانگین زمان می­باشد که برای عناصر سرطان­زا از طریق فرمول TA= 70× ۳۶۵= ۲۵۵۵۰ daysو برای عناصر غیر­سرطان­زا از رابطه TA= ED× ۳۶۵ days بدست می ­آید. C نیز حد بالایی میانگین غلظت عناصر با ضریب­اطمینان ۹۵درصد است که با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS براحتی قابل محاسبه است.نتایج محاسبه جذب روزانه شیمیایی فلزات بالقوه سمناک در نمونه­های غبار خیابان کلان­شهر اصفهان در جدول ۳-۱۹ آورده شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول۳-۱۷- جذب روزانه شیمیایی فلزات بالقوه سمناک در نمونه­های غبار خیابان کلان­­شهر اصفهان

element

C

CDI adult

CDIchild

Mo

۴٫۲۲

۲٫۹۷۲۹۹۴۱۲۹

۲۷٫۷۴۷۹۴۵۲۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ق.ظ ]




۱۰۷

۴-۵-۱قناعت:
قناعت در لغت از ریشه قَنَعَ به معنی قانع شدن و به قسمت خود راضی شدن است و در اصطلاح عبارت است از؛ وقوف نفس بر قلت و کفایت و قطع طمع از طلب کثرت و زیادت. و هر نفس که بدین صفت متصف شد و بدین خلق متخلق گشت خیر دنیا و آخرت و گنج غنا و فراغت بر وی مسلم داشتند و راحت ابدی و عز سرمدی نصیب او گردانیدند. قناعت طلب ناکردن است برای آنکه در دست تو نیست و بی نیاز شدن است بدانچه هست. قناعت رضا دادن است به آنچه قسمت کرده اند از روزی قناعت بسنده کردن است به آنچه بود و بیشتر را طلب ناکردن.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخی از مردم تا کلمه قناعت را می شنوند فوری ذهنشان به سمت صرفه جویی می رود. در حالیکه صرفه جویی فقط می تواند بخش کوچکی از قناعت باشد و همچنین برخی دیگر تلاش دارند تا اقتصاد مقاومتی و قناعت را مساوی با ریاضت اقتصادی جلوه دهند که در این صورت معنای منفی از قناعت برداشت می شود. در حالی که قناعت معنای بسیار وسیعی دارد که در تمدن و دین و آئین ما بسیار به آن اشاره شده است.
قناعت وسیله ای است که راه نفوذ دنیا و مسائل مادی را بر روی انسان می بندد و استفاده به حد نیاز را به او توصیه می کند و در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که قناعت دارایی است که نابود نمی شود. حضرت علی (ع) فرموده است قناعت شمشیری است که کُند نمی شود و در نهج البلاغه حکمت ۳۷۱ آمده است هیچ شرافتی برتر از اسلام و هیچ عزتی گرامی تر از تقوا و هیچ سنگری نیکوتر از پارسایی و هیچ شفاعت کننده ای کارسازتر از توجه و هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت و هیچ مالی در فقرزدایی از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست. و کسی که به اندازه کفایت زندگی از دنیا دست بردارد به آسایش دست یابد و آسوده خاطر گردد. در حالی که دنیاپرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است و حرص ورزی و خود بزرگ بینی و حسادت عامل بی پروایی در گناهان است و بدی جامع تمام عیبها است و همچنین با قناعت می توان پادشاهی نمود و به حسن خلق در ناز و نعمت به سر برد.
عرفا قناعت را مقدمه رسیدن به مقام رضا دانسته اند. پس برای رسیدن به مقام رضا باید قانع بود و قناعت در امور دنیوی فقط پسندیده است نه در امور اخروی. و هر کس که ایمانش قوی است انسان قانعی است و انسانی که قانع نباشد و همواره به دارایی و مال دیگران چشم دوخته باشد همیشه در حسرت، غم و اندوه خواهد بود و درنتیجه انسان قانع اندوهش کم است.
و امّا سعدی در هر کدام از دو کتاب ارزشمند خود، گلستان و بوستان یک باب را به قناعت اختصاص داده است. و با آوردن حکایاتی دلپذیر انسان ها را به سوی عزت نفس، سرافرازی، عدالت اجتماعی، اصلاح نفس، آسایش و آسودگی روانی و درنتیجه رستگاری ارشاد و راهنمایی می نماید و او را از آنچه که همت بلند او را پست بگرداند و گوهر قیمتی وجود او را گرفتار گوهر ناشناسان ناپسند نماید بر حذر می دارد و هر حکایت او در این دو گنج ارزشمند داستان کوتاهی است که خواننده بدون هیچ گونه خستگی و ملال آن را به پایان می رساند و از مفاهیم آن درس زندگی می گیرد. قناعت از نگاه سعدی یعنی پذیرش داشته های خود، درست استفاده کردن، زیاده خواه نبودن و انسان از موجودیش به بهترین نحو استفاده کردن و با استفاده بهینه از داشته هایش می باشد و هنگامی که انسان به خواسته ها و نیازهایش دست پیدا نکند آرامش روحی و روانی ندارد و هر چه که نیاز و خواسته کمتر باشد آرامش بیشتر و رنجش کمتر است.
در باب فضیلت قناعت در کتاب گلستان سعدی ۲۸ حکایت و در کتاب بوستان ۱۴ حکایت پیرامون قناعت ذکر شده است که در این مبحث به پاره ای از حکایات که از اهمیت بیشتری در خصوص موضوع قناعت پرداخته اند اشاره خواهد شد
. الف؛ گلستان (باب سوم)
۱- در حکایت سوم از باب فضیلت؛ در خصوص توصیف افراد قناعت پیشه آمده است. درویشی در آتش فاقه می سوخت و رقعه بر خرقه می دوخت و تسکین خاطر مسکین می گفت:
به نان خشک قناعت کنیم و جامه دلق که بار محنت خود به که بار منت خلق
وقتی یکی از یاران به او می گوید: که چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کرمی عمیم. جواب می دهد: خاموش که، به درویشی مردن به که حاجت پیش کسی بردن.
۲- در حکایت نهم به توصیف جوان مردی می پردازد که در جنگ تاتار جراحتی هول بر می دارد و کسی به او می گوید: فلان بازرگان نوش دارو دارد. اگر بخواهی باشد که دریغ ندارد. جوان مرد می گوید: اگر نوش دارو خواهم و دهد یا ندهد، اگر دهد منفعت کند یا نکند، باری خواستن از او زهر کشنده است.
هر چه از دو نان به منت خواستی در تن افزودی و از جان کاستی
۳- در حکایت یازدهم داستان درویشی را آورده که ضرورتی برای او پیش آمده بود. یکی او را دلالت بر شخصی می کند که نعمتی دارد بی قیاس، دست او را می گیرد و به منزل آن شخص می برد. درویش شخصی را می بیند لب فرو هشته و تند نشسته، بر می گردد و سخن نمی گوید. گویند چه کردی؟ جواب می دهد: عطایش را به لقایش بخشیدم.
مبر حاجب به نزدیک ترشروی که از خوی بدش فرسوده گردی
۴- در حکایت سیزدهم از زبان حاتم طائی به توصیف خارکنی می پردازد. که پشته ای خار فراهم آورده و در جواب حاتم طایی که از او می پرسد چرا به مهمانی حاتم طایی (دعوت امرای عرب و قربانی چهل شتر برای آنها) نرفتی که خلقی بر سماط او گرد آمده اند. گوید:
هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد
۵- در حکایت چهاردهم درویشی را توصیف می کند که از برهنگی به ریگ بیابان رفته و در دیدار حضرت موسی از او می خواهد دعا کن تا خداوند عزّوجل مرا کفافی دهد و حضرت موسی دعا می کند و پس از چند روز می بیند که آن شخص خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته است و اکنون او را قصاص می کنند و این حکایت اشاره به صفات زشتی است که قناعت را از آدمی دور می سازد و در واقع در تقابل با صفت پسندیدۀ قناعت قرار می گیرد.
گر به مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از جهان برداشتی
۶- در حکایت هیجده ام آورده است هرگز از دور زمان تنالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه درآمدم دلتنگ یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس حق به جای آوردم و بر بی کفشی خود صبر کردم.
مرغ بریان به چشم مردم سیر کمتر از برگ تره بر خوان است.
وان که را دستگاه و قوت نیست شلغم پخته مرغ بریان است.
۷- در حکایت بیستم داستان گدایی را می آورد که نعمتی وافر اندوخته بود. یکی از ملوک طلب دستگیری برای مهمی می نماید. وی با حجت آوردن و شوخ چشمی کردن سر از فرمان ملک باز می زند تا ملک دستور می دهد با زجر و توبیخ آن مال را از دست او بیرون آورند.
به لطافت چو بر نیاید کار سر به بی حرمتی کشد ناچار
هر که بر خویشتن نبخشاید گر نبخشد کسی بر او شاید
۸- در حکایت بیست و یکم داستان بازرگانی را آورده است که در طمع ورزی کمتر کسی مثل او پیدا می شود و آن حکایت این است که؛ بازرگانی را شنیدم که صدوپنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار، شبی در جزیره کیش مرا به حجره خویش دعوت کرد. همه شب نیارمید از سخن های پریشان گفتن که فلان انبارم به ترکستان و فلان بضاعت به هندوستان است و این قباله فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین، گاه گفتی خاطر اسکندریه دارم که هوایی خوش است. باز گفتی نه که دریای مغرب مشوش است. سعدیا سفر دیگرم در پیش است. اگر آن کرده شود بقیه عمر خویش به گوشه ای بنشینم. گفتم آن کدام سفر است. گفت گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیده ام قیمتی عظیم دارد. و از آنجا کاسه چینی به روم آورم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و زان پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم. انصاف از این ماخولیا چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتش نماند. گفت ای سعدی تو هم سخنی بگوی از آنها که دیده ای و شنیده ای، گفتم:
آن شنیدستی که در اقصای غور بار سالاری بیفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پُر کند یا خاک گور
۹- در حکایت بیست و دوّم داستان مال داری را آورده است که به بخل چنان معروف بود که حاتم طایی به کرم، تا جایی که نانی را به جانی از دست ندادی و گربه بوهریره را به لقمه ای ننواختی و سگ اصحاب کهف را استخوانی نینداختی، فی الجمله خانه او را کس ندیدی در گشاده و سفره او را سر گشاده.
درویشی به جز بوی طعامش نشنیدی مرغ از پس نان خوردن او ریزه نچیدی
عاقبت در راه سفر به مصر در دریای مغرب بر اثر وزش باد مخالف غرق شده و به بقیت مال او اقارب درویش او در مصر توانگر گشته اند و جامهای کهن با مرگ او بدریدند.
۱۰- در حکایت بیست و هفتم داستان مشت زنی را آورده که به دلیل عدم توجه به قناعت در زندگی عزم سفر دارد تا به قوت بازو و دامن، کامی فرا چنگ آورد. با اتکای به سر پنجه و قوت بازو به نصایح پدر گوش نسپرده و عازم سفر می شود و در طول سفر رنج و زحمت فراوان می بیند و عاقبت همه مشکلات و رنج ها توسط ملک زاده ای و به دست خالی به نزد پدر بر می گردد. پدر به او می گوید: مگر به تو نگفتم که تهی دستان را دست دلیری بسته است و پنجه شیری شکسته. پسر گفت: ای پدر هر آینه تا رنج نبری گنج برنداری و تا جان در خطر ننهی بر دشمن ظفر نیایی و تا دانه پریشان نکنی خرمن برنگیری. نبینی به اندک مایه رنجی که بردم چه تحصیل راحت کردم و به نیشی که خوردم چه مایه عسل آوردم. آسیا سنگ زیرین متحرک نیست لاجرم تحمل بار گران همی کند. پدر گرفت: در این سفر فلک یاوری کرد و اقبال باعث شد که صاحب دولتی به تو برسد و تو را نجات بدهد و چنین اتفاقی نادر است. زنهار تا بدین طمع دگر باره گرد ولع نگردی.
صیاد نه هر بار شگالی ببرد افتد که یکی روز پلنگش بخورد
ب:بوستان(باب ششم)
در باب ششم از بوستان سعدی چهارده حکایت پیرامون قناعت آورده شده است که در این باب هم حکایاتی می آید که بیانگر قناعت ورزی انسان ها می باشد و هم حکایاتی که از طمع ورزی آنها سخن به میان آمده است. در این قسمت سعی می شود گزینه های مهم حکایات را به صورت خلاصه و روشن برای اثبات موضوع قناعت ذکر شود.
قناعت کن ای نفس بر اندکی که سلطان درویش بینی یکی
کلیات،۲۳۴
۱- در حکایت سوم به داستان صاحب دلی اشاره می کند که او دچار تب شده بود و یاری به او توصیه می کند که از فلان کس شکر بخواه تا تب تو زایل شود. ایشان تلخی مردن را بر جور روی ترش بردن ترجیح می دهد و می گوید:
بگفت ای پسر تلخی مردنم به از جور روی ترش بردنم
کند مرد را نفس امّاره خوار اگر هوشمندی عزیزش مدار
۲- در حکایت ششم نیشکر فروشی دوره گردی به صاحب دلی پیشنهاد خرید شکر را می دهد و از او می خواهد که هر وقت که دستش می رسد و توان آن را دارد وجه آن را پرداخت نماید و چه حکیمانه جواب می گیرد که تو از گرفتن قیمت کالای خود صبر نداری امّا من می توانم از خوردن آن صبر کنم و اگر فروشنده در گرفتن بهای آن ترشرویی کند در حقیقت آن شیرینی نیست.
ترا صبر بر من نباشد مگر ولیکن مرا باشد از نیشکر
حلاوت نباشد شکر در نیش چو باشد تقاضای تلخ از پیش
۳- در حکایت هفتم داستان مرد روشندل و روشن ضمیری را توصیف می کند که امیر ختن دیبای نگارین (طاق حریر) به او هدیه می کند و او خرقه و خلعت خویش را بر تشریف و هدیه شاه ختن ترجیح می دهد و قناعت را پیش می گیرد و می فرماید:
گر آزاده ای بر زمین خُسب و بس مکن بهر قالی زمین بوس کس
در حکایت دوازدهم اشاره ای به قناعت ورزی اشخاص کرده و داستان صاحب دلی را توصیف می کند که به اندازه قامت خویش خانه ای ساخته و با آن که در توان او بود که بهتر از آن را بسازد و از آن بهرمند شود می گوید: من در پی کاخ بلند نیستم و همین کوخ کوتاه مرا که باید سرای خویش به دیگران گذارم و از این جهان درگذرم کافی است.
چه می خواهم از تارم افراشتن همینم بس از بهر بگذاشتن
شیخ سعدی در خصوص این حکایت می گوید: شرط دانش، خرد و تدبیر نیست که مسافر در رهگذر خویش سرائی در معرض تندباد حوادث اساس افکند.
بنیاد خاک بر سَر آب است و زین سبب خالی نباشد از خللی یا تزلزلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ق.ظ ]




دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات (هرمزگان)
دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، گروه مدیریت ورزشی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد گرایش: مدیریت ورزشی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عنوان :
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
استاد راهنما :
دکتریونس محمدزاده
استاد مشاور :
دکتروحیدرفیعی دهبیدی
نگارش:
طیبه مرودی زاده
زمستان ۱۳۹۲
چکیده
هدف از از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی استان هرمزگان و کارشناسان هیئت شنا و ورزش های آبی استان هرمزگان بودند که تعداد آنها برابر با ۶۸ نفر بود. بنابراین نمونه تحقیق به صورت کل شمار انتخاب شد، بطوری که تعداد ۶۸ پرسشنامه بین نمونه های تحقیق توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد.جهت جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از کار آب یار(۱۳۹۱)، استفاده شد، که روایی آن توسط اساتید سنجیده و پایایی آن نیز با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ سنجیده شد و مقدار آن برابر با (۷۸/۰= a) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و در قسمت آمار استنباطی از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. بعلاوه جهت تعیین رتبه های این عوامل از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین عوامل نه گانه و توسعه گردشگری ساحلی در استان هرمزگان ارتباط معنی داری وجود دارد که به شرح زیر می باشد: بین منابع طبیعی و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۶۵/۰ = r)، بین خدمات حمل نقل و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۵۵/۰ = r )، بین امکانات و زیرساخت ها و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۷۰/۰ = r )، بین سرگرمی ها و فعالیت های تفریحی و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۸۱/۰ = r )، بین خدمات اطلاع رسانی و ارتباطات و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار (۸۱/۰ = r )، بین تأسیسات رفاهی و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۷۸/۰ = r)، بین عوامل مربوط به تربیت بدنی و ورزش بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان ارتباط مستقیم و معنی دار(۷۶/۰ = r) و بین گردشگری و میراث فرهنگی و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد(۷۱/۰ = r) وجود داشت. بعلاوه نتایج حاصل از آزمون فریدمن نیز نشان داد خدمات اطلاع رسانی و ارتباطات بیشترین نقش و خدمات حمل و نقل نیز کمترین نقش را در توسعه گردشگری ورزشی استان هرمزگان با تأکید بر ورزشهای آبی و ساحلی دارند. بعلاوه رتبه هریک از عوامل دیگر به صورت زیر می باشد: منابع طبیعی، عوامل مربوط به تربیت بدنی و ورزش ، امکانات رفاهی، گردشگری و میراث فرهنگی، امکانات و زیرساختها، سرگرمی و فعالیت های تفریحی.
واژگان کلیدی: گردشگری ورزشی، جاذبه ها، ورزش های آبی
فصل اول:
کلیات تحقیق

مقدمه
سفر کردن و آشنایی با سرزمین های تازه از دیر باز در فرهنگ های گوناگون جهان دارای اهمیت بوده و گاه نیز مقدس شمرده شده است. در فرهنگ اسلامی نیز به سفر کردن بسیار توجه شده و همواره توصیه شده است. در سبز فایل پیشرفت های مختلف اقتصادی و اجتماعی به تغییر سبک زندگی افراد انجامیده و سفرکردن و گردش به عنوان بخش مهمی از اوقات فراغت در زندگی افراد مطرح شده است. بعلاوه بوجود آمدن وسایل ارتباط جمعی جدید و تسهیل حمل و نقل، به افزایش کمی و کیفی سفر کردن انجامیده است (فرقانی،۱۳۸۵).
صنعت مسافرت و گردشگری به عنوان بزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت ها می دانند(پارسائیان، ۱۳۸۲). امروزه ورزش نیز یکی از صنایع بزرگ و مهم در دنیا است و افراد بسیاری در سرتاسر جهان در آن اشتغال دارند. همچنین ورزش یکی از متداول ترین عوامل ایجاد انگیزه برای گردشگران است و “گردشگری ورزشی” صنعتی است که از ترکیب دو صنعت” ورزش” و صنعت “گردشگری” پدید آمده است. به عبارت دیگر ورزش یکی از فعالیت های مهم گردشگران در حین گردشگری است و گردشگری و مسافرت نیز با انواع مختلف ورزشی همراه است(هنرورا،۱۳۸۳).کشورهای مختلف دنیا به گردشگری به عنوان یک صنعت در آمد زا و توسعه آفرین ارج نهاده و در ترویج و گسترش آن تلاش فراوان نموده اند (ناصری،۱۳۷۵). عللی همچون افزایش در آمد، کاهش ساعات و روزهای کاری، افزایش تعطیلات، بی تحرکی، بالا رفتن استاندارد های زندگی، رشد و توسعه ارتباطات، رشد تکنولوژی، توسعه راه ها و حمل و نقل و تغییر نیازهای مردم از دلایل مشترکی است که انسان امروزی را به سمت گردشگری و ورزش سوق داده است و رشد فزاینده و غیر منتظره ای را برای این دو صنعت در قرن حاضر به وجود آورده است (تیک لی، ۲۰۰۳).هر کشور و هر مقصد ورزشی محصولات و خدمات گوناگونی را برای جلب گردشگر ارائه می کند و هر گردشگر این امکان را دارد که میان مقاصد مختلف یکی را انتخاب کند. یاماگوشی(۲۰۰۵)، در تحقیق خود تحت عنوان “بررسی دلایل انگیزه ها و محدودیت های مسافرت کنندگان در قالب گردشگران ورزشی” پرداخت. وی به این نتیجه رسید که در هر مطالعه ای که به منظور برنامه ریزی و توسعه گردشگری ورزشی در شهر یا کشور مقصد انجام می گیرید، بایستی دلایل، جذابیت ها و موانعی که برای گردشگران مهم است شناسایی شوند. وی بهره گیری از جاذبه های طبیعی ورزشی را به دلیل انگیزه تفریحی مهم ترین عامل دانست.
از طرفی سرزمین پهناور ایران با طبیعت رنگارنگ و استثنائی، در برگیرنده سواحل، کوه ها، دریاچه ها، جنگل ها و بیابان های منحصر به فردی است که همه و همه کشور ما را در رتبه پنجم از نظر جذابیت های طبیعی در جهان قرار داده است. ورزش های ساحلی و آبی از جمله جاذبه های مستعد طبیعی و ورزشی کشور به شمار می روند. نتایج تحقیقات و بررسی ها نشان می دهد که وجود مناظر طبیعی زیبا مانند: پارک های ملی، سواحل دریا، حاشیه رودخانه ها، مناظر ییلاقی و مراکز کوهستانی و سایر جاذبه ها همانند آب و هوا، چهارفصل بودن و وجود مراکز آب درمانی مثل چشمه های آب معدنی می تواند فرصت مناسبی برای جذب گردشگر فعال و در نتیجه توسعه گردشگری ورزشی فراهم آورد. حال با عنایت به تمامی مطالب گفته شده یکی از راه های توسعه توریسم ورزشی از یک سو مستلزم وجود جاذبه های سیاحتی و فرهنگی است و از سوی دیگر با یک فعالیت ورزشی توأم می گردد. با توجه به اینکه ایران و بخصوص استان هرمزگان دارای سواحل زیبا و پتانسیل های طبیعی و جاذبه های سیاحتی و فرهنگی بسیار و از طرفی برخورداری از ظرفیت بالای فعالیت های اقتصادی به عنوان استانی توانمند در آماده سازی شرایطی مطلوب برای علاقه مندان است و با توجه به اینکه از ظرفیت و قابلیت مناسبی برای برگزاری انواع مسابقات آبی و ساحلی برخوردار می باشد، می تواند به عنوان قطبی مهم در صنعت توریسم به معنای عام و توریسم ورزشی در معنای خاص آن تلقی گردد و به واسطه نیاز روحی روانی انسان امروزی به تفریح در مناطق مختلف طبیعی و بخصوص ورزش هایی که در سواحل دریا صورت می گردد، با یک برنامه ریزی حساب شده ضمن بهره گیری از استعداد مناطق مختلف استان و لحاظ کردن شرایط مختلف می توان در پیشبرد اهداف اقتصادی و اشتغال زایی گام برداشت و هم محیط مناسبی برای گردشگران به وجود آورد و همچنین بهبود زیرساخت ها را فراهم کند. لذا محقق در این تحقیق قصد دارد تا با تأکید بر جاذبه های طبیعی و ورزش های آبی در سواحل استان، نقش آنها را در توسعه گردشگری ورزشی از دیدگاه مسئولین، کارشناسان، و گردشگران ورزشی بررسی و نتایج آن را ارائه نماید.

بیان مسئله
ورزش[۱] از ملزومات زندگی معاصر بوده و به عنوان بزرگ ترین پدیده اجتماعی جهان شناخته شده است. ورزش در جهان به صنعت بزرگ و موفقی تبدیل شده تا جایی که ۵/۲ درصد تجارت جهانی را به خود اختصاص داده است (کوستا، ۲۰۰۵). امروزه ورزش بخش مهمی از فرهنگ ملل جهان است(دبورا،۷۶؛ پارکز،۸۲). و به حدی در جوامع امروزی رسوخ کرده است که عنوان می شود یکی از متداول ترین و مهم ترین عوامل ایجاد انگیزه برای سفر وگردشگری نیز می باشد. از طرفی گردشگری و جهانگردی[۲]هم مانند ورزش بخش مهمی از زندگی مدرن شده است. ارتقاء فرهنگ در جوامع مختلف علاقه مندی و تقاضا برای گردشگری را افزون ساخته است (ملک اخلاق،۸۲؛ فرقانی،۸۵).هر چند که سفر برای ورزش و شرکت در جشنواره ها و مسابقات از قرن ها قبل سابقه دارد و در تمدن های اولیه در مصر، یونان روم، چین و دیگر تمدن های آسیایی دیده شده است، اما سفر های ورزشی در شکل بین المللی و نوین خود یک توسعه منحصر به فرد را در قرن اخیر داشته
است (فرقانی،۱۳۸۵). از حدود دو دهه قبل توجه از دو بخش صنایع گردشگری و صنایع ورزش و همچنین از دو بخش آکادمیک آن ها به گردشگری ورزش جلب شد و یک صنعت چند میلیارد دلاری را که سریع ترین و شگفت انگیز ترین رشد را در سال های اخیر تجربه کرده است، بوجود آورده است. نام این صنعت « گردشگری ورزشی » است که علاقه مندان و طرفداران فراوانی در سراسر جهان دارد (بوچت، ۲۰۰۴). طبق آمار منتشره در کشورهای مختلف حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد گردشگران، ورزش را دلیل اصلی سفر خود عنوان نموده و بیش از نیمی از سفر های تعطیلات را، سفر هایی تشکیل می دهند که هدف از آن ها، ورزش هم هست (اسوارت، ۲۰۰۷). لذا گردشگری ورزشی یک بخش در حال توسعه گردشگری است که با توجه به آمار، حدود ۳۲ درصد از توفیقات و دستیابی های جهانی گردشگری را به خود اختصاص داده و با توجه به تغییر سبک زندگی و علاقه مردم به این پدیده، حائز اهمیت است (کورتزمن،۲۰۰۵). در حال حاضر بسیاری از کشورهای جهان در تلاش برای تقویت صنعت گردشگری ورزشی خود هستند زیرا این صنعت می تواند نقش برجسته ای را به عنوان یک مولد اقتصادی و ایجاد کننده اثرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی در جوامع مختلف داشته باشد. به طوری که امروزه به یک ابزار کلیدی برای توسعه کشورها تبدیل شده است (تیک لی و یانگ، ۲۰۰۳). میزبانی رویداد های مهم بین المللی و منطقه ای، برگزاری جشنواره های ملی ورزشی و ایجاد پایگاه های تفریحی ورزشی ویژه گردشگران ورزشی و تجهیز و آماده سازی جذابیت های طبیعی ورزشی، از جمله فعالیت هایی است که در جهت جذب بیشتر گردشگران ورزشی خارجی و داخلی در کشورهای مختلف جهان در حال پیگیری و انجام است. در این بین کشور ما ایران به رغم داشتن قابلیت ها و ظرفیت های فراوان در خصوص جذب گردشگران مختلف و با توجه به اهمیت و ضرورت توسعه گردشگری برای کشور، هنوز سیاست گذاری و برنامه ریزی منسجم و کارآمدی برای آن طراحی نشده است و متأسفانه هنوز صنعت گردشگری کشور به تبع آن گردشگری ورزشی، جایگاه واقعی خود را نیافته است (صدیق زارعی، ۸۴). با توجه به اینکه نیمه جنوبی ایران و بخصوص استان هرمزگان با طبیعت استثنایی که در بر گیرنده سواحل، کوه هاو بیابان هایی زیبا و منحصر به فردی می باشد، از نظر جذابیت های طبیعی جایگاه خاصی در بین استان های کشور جهت جذب گردشگر دارد. در این بین ورزش های ساحلی و آبی از جمله جاذبه های مستعد طبیعی ورزشی کشور به شمار می روند. که در کنار قابلیت های مختلف ورزش کشور،ظرفیت های خوبی در جهت توسعه صنعت گردشگری ورزشی، هم در زمینه رویداد ها و مسابقات و هم در حوزه فعالیت های تفریحی ورزشی، بوجود آورده است(کرمی،۷۸). از آنجایی که سواحل استان هرمزگان شرایط مناسب جهت انجام ورزش های مختلف آبی را دارا می باشد بنابراین در این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال هستیم که عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی کدامند؟

ضرورت و اهمیت تحقیق
گردشگری در هر کشوری چه توسعه یافته و چه در حال توسعه، شامل منافع اقتصادی و اجتماعی بسیاری است. از اینرو برنامه ریزی برای توسعه و گسترش آن از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد (هنرورا،۱۳۸۳). طبق تأیید یونسکو و سازمان گردشگری جهانی ایران جزو ده کشور برتر جهان در زمینه جذابیت های جلب گردشگر و دارای بیشترین تنوع و گوناگونی جاذبه های گردشگری است (فرقانی،۱۳۸۵) و این در حالی است که اکنون سهم ایران از این بازار بسیار ناچیز و در حدود ۱/۰ درصد از تولید ناخالص ملی می باشد (تیک لی،۲۰۰۳). امروزه یکی از انواع گردشگری که بسیار مورد علاقه و استفاده مردم دنیا واقع شده است، گردشگری ورزشی است (کارترزمن[۳]،۲۰۰۵). همچنین در سال های اخیر، احساس نیاز مردم به ورزش در تعطیلات افزایش یافته و سفر های ورزشی طرفداران زیادی پیدا کرده است.سال ۲۰۰۴ از سوی [۴]WTOبه نام سال گردشگری ورزشی نامگذاری شده است و دبیر کل سازمان جهانی گردشگری و رئیس کمیته بین المللی المپیک در پیامی مشترک در سپتامبر ۲۰۰۴ تأکید کردند که گردشگری و ورزش دو نیروی محرک برای ثبات در رشد اقتصادی، اشتغال زایی و افزایش در آمد هستند (ایساک براز[۵]، ۲۰۰۲) در حال حاضر این نیاز احساس می شود که سازمان های ورزشی و گردشگری بایستی به طور نزدیکی با یکدیگر کار کنند تا از فرصت های گردشگری ورزشی که اهداف هر دو حوزه را تحقق می بخشد، بهتر بهره برداری گردد .گردشگری ورزشی به عنوان صنعتی پیشرو در اکثر کشورهای دنیا در حال اوج گیری و توسعه است (رس[۶]،۲۰۰۴و هات بویز[۷]،۲۰۰۴) و پیش بینی شده است، که این صنعت به طور میانگین تا سال۲۰۲۰ هر ساله رشدی معادل ۱۰ درصد خواهد داشت. هر چند که این پیش بینی رشد برای کل بخش گردشگری، ۵ درصد است (وید،[۸]۲۰۰۶). اما در کشور ما فقدان شناخت کافی، عدم مدیریت و نبود استراتژی های مدون و مشخص تاکنون، باعث غفلت از این حوزه و از دست رفتن فرصت های منحصر به فرد موجود در کشور شده است. با توجه به فواید فراوان اقتصادی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و زیست محیطی گردشگری ورزشی و با درک اهمیت داشتن جامعه ای سالم و با نشاط توسط مدیران، برنامه ریزان و مسئولین و همچنین تمایل مردم به داشتن تعطیلات و تفریحات فعال و پویا، لزوم توجه به مقوله گردشگری ورزشی و توسعه آن در کشور اجتناب ناپذیر می نماید (علمدار،۱۳۸۴). مناطق ساحلی از دیرباز مورد توجه گردشگران بوده است و آن از قابلیت های بالقوه و بالفعل اکوتوریستی هر ناحیه می باشد. محدوده های ساحلی با تلفیقی زیبا از دریا و ساحل، محیطی آرام بخش بوجود آورده اند که توانایی جذب گردشگران را از نقاط دور و نزدیک دارند.امروزه ترکیبی از فعالیت ها و جذابیت ها مانند آفتاب، شن و ماسه های ساحلی و تنوع محیطی، باعث انتخاب سواحل توسط گردشگران شده است. ورزشهای ساحلی نیز از جمله فعالیت های مهم گردشگران است که در نواحی ساحلی، امکان اجرا دارد(الهام،۱۳۷۶). کاویانی(۱۳۷۲)، با روش های مختلف به تهیه نقشه زیست اقلیمی ایران پرداخته است. از میان اشکال مختلف گردشگری، بیشتر نواحی جذب گردشگر در سواحل متمرکز شده اند و این به علت فضای منحصر به فردی است که سواحل و جزایر در جذب گردشگر دارند(بریمانی،۱۳۸۹). کرانه های ساحلی استان هرمزگان با برخورداری از جاذبه های متعدد طبیعی توریستی و همچنین داشتن سواحل شنی و مناظر زیبا و دل انگیز، می تواند یکی از بزرگترین کانون های توریستی و گردشگری ورزشی ساحلی باشد. این سواحل به خاطر برخورداری از عوامل مساعد طبیعی و آب و هوای ویژه در فصول سرد، از جمله درجه حرارت مناسب، مدت آفتابی بودن روزها، درجه حرارت آب دریا، رطوبت نسبی و چشم اندازهای زیبای طبیعی و همچنین سهولت دسترسی به نقاط مختلف کشور از طریق راه های هوایی، زمینی و ریلی شرایط برخوردای از امکانات رفاهی و خدماتی و تأسیسات تفریحی، یکی از مساعد ترین مناطق ایران برای توسعه صنعت گردشگری ورزشی باشد. بنابراین با توجه به پتانسیل موجود در محدوده نوار ساحلی استان هرمزگان، می توان با شناخت زمینه ها و راه های توسعه گردشگری ورزشی در این سواحل، زمینه را برای جذب توریسم های ورزشی هموار کرد و از این طریق منبع مهمی جهت افزایش بهره وری و بهبود وضع موجود اشتغال ناحیه باشد.

اهداف تحقیق
هدف کلی:
هدف کلی از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی می باشد.
اهداف اختصاصی:
تعیین نقش منابع طبیعی بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش خدمات حمل و نقل بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش امکانات و زیرساخت ها بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش سرگرمی ها و فعالیت های تفریحی بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش خدمات اطلاع رسانی و ارتباطات بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش عوامل مربوط به تربیت بدنی و ورزشی بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش خدمات ورزشی بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
تعیین نقش گردشگری و میراث فرهنگی بر توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی
فرضیه های تحقیق
بین منابع طبیعی و توسعه گردشگری ورزشی سواحل استان هرمزگان با تأکید بر جاذبه ها و ورزش های آبی ارتباط معنی داری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ق.ظ ]




 

(۳-۹)

 
 

و TF دوره زمانی پایه ولتاژ خروجی اینورتر می باشد. می توان از معادله (۳-۹) مشاهده کرد که=۰ δ برایvoff = ۰ و با بهره گرفتن از این، معادله (۳-۸) مقدار متوسط صفر را برای جریان نقطه خنثی در طول یک دوره خروجی پایه نتیجه می دهد. مقدار غیر صفر متوسط جریان نقطه خنثی می تواند با بهره گرفتن از یک مقدار غیر صفر از voff بدست آید، که می تواند برای کنترل ولتاژ نقطه خنثی مورد استفاده قرار گیرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

روش PWM براساس بردار فضایی برای تجزیه و تحلیل جریان نقطه خنثی

روش PWM براساس حامل، به دلیل پیاده سازی آسان تر نسبت به PWMبردار فضایی محبوب تر است؛ اما PWM بردار فضایی به صورت کلی دید عمیق تری بر روی اینورتر می دهد. اینورتر به عنوان یک واحد سه فاز در روش بردار فضایی به جای سه واحد تک فاز قرار می گیرد. همین رویکرد از بردار فضایی را می توان برای تجزیه و تحلیل جریان نقطه خنثی مورد استفاده قرار داد.
بردارهای فضایی مختلف توسط حالات مختلف سوئیچینگ تحقق می یابد. می توان از شکل (۳-۴) مشاهده نمود که چند بردار فضایی را می توان توسط یک یا بیش از یک حالت سوئیچینگ ایجاد نمود. با این حال، آنها به جریان های مختلف نقطه خنثی کمک می کنند. بعنوان مثال، اگر ما یک بردار فضایی را درنظر بگیریم که می تواند توسط هم (+ ۰ ۰) و یا (۰ - -) تحقق یابد ، جریان نقطه خنثی تولید شده توسط دو حالت مختلف سوئیچینگ متفاوت می باشد. برای (+ ۰ ۰)، فاز b و c به نقطه خنثی متصل شده، به طوری که جریان نقطه خنثی برابر است با مجموع جریان های فاز b و c :

 

(۳-۱۰)

 
 

از سوی دیگر، برای حالت کلیدزنی (۰ - -) ، فاز a به نقطه خنثی متصل می شود که جریان نقطه خنثی بصورت زیر بدست می آید:

 

(۳-۱۱)

 
 

به طور مشابه، جریان نقطه خنثی می تواند برای سوئیچینگ های مختلف یافت شود و آن در شکل (۳-۴) نشان داده شده است. جریان های نقطه خنثی متناظر با حالت های سوئیچینگ در یک براکت در کنار نشان داده شده است. متوسط جریان نقطه خنثی ​​در طی یک دوره سوئیچینگ می تواند توسط اضافه کردن زمان های ماندگاری تعداد حالات سوئیچینگ به جریان نقطه خنثی محاسبه شود که با بهره گرفتن از این حالت های سوئیچینگ تولید می شود. زمان ماندگاری حالات سوئیچینگ بستگی به موقعیت بردار مرجع در دیاگرام بردار فضایی و دامنه آن دارد. اگر یک ششم دایره از دیاگرام بردار فضایی در نظر گرفته شود، می توان آن را به شش زیر بخش تقسیم نمود، همانطور که در شکل (۳-۵) نشان داده شده است.
شکل ‏۳‑۴: جریان نقطه خنثی با توجه به حالات مختلف سوئیچینگ.
بردار های مختلف در یک ششم دایره همچنین در شکل (۳-۵) مشخص شده اند. متغیرهای VS0 و VS1 نشان دهنده بردار کوچک با دو حالت زائد (اضافی) سوئیچینگ می باشند. متغیرهای VL1 و VL0 نشان دهنده بردارهای طولانی که باعث ایجاد مرز یک ششم دایره می شود. متغیر VM نیز بردار وسط را نشان می دهد. جریان نقطه خنثی باید برای زیر بخش های مختلف به طور جداگانه محاسبه شود؛ چون حالت های سوئیچینگ که بکار گرفته می شوند، متفاوت هستند.
شکل ‏۳‑۵: زیر بخش ها در یک ششم دایره از دیاگرام بردار فضایی.
اگر یک بردار مرجع در زیربخش ۱، ۳، ۵ نهفته باشد، بردار VS0 به عنوان مرکز درنظر گرفته می شود و سیکل های وظیفه (+ ۰ ۰) و (۰ - - ) برابر خواهد شد. این بدان معنی است که جریان نقطه خنثی بدلیل VS0 صفر خواهد بود و جریان نقطه خنثی می تواند بصورت زیر بدست آید :

 
 

برای زیر بخش ۱

 
 
 

(۳-۱۲)

 

برای زیر بخش ۳

 
 
 
 

برای زیر بخش ۵

 
 

که در آن dS1 و dM سیکل های وظیفه برای بردارهای VS1 و VM می باشند. از سوی دیگر، اگر بردار مرجع در بخش فرعی ۲، ۴ و یا ۶ نهفته باشد، VS1 به عنوان مرکز درنظر گرفته می شود و سیکل های وظیفه (+ +۰) و (۰۰- ) برابر خواهد شد. در این مورد، سهم بردار VS1 برای جریان نقطه خنثی صفر است. جریان نقطه خنثی با توجه به بردارهای VS0 و VM خواهد بود و آن توسط عبارات زیر داده می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ق.ظ ]