کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



استاد کاتوزیان مانند صاحب جواهر به ملاک بودنِ داوری عرف در تشخیص سفیه تصریح می‌کند و نیز از اصطلاح جامعی است زیرا شامل تعمیر و نگهداری مال و از بین نبردن مال توسط خود شخص و معاملات غیر عقلایی نکردن می شود .

۴-۱-۳-مبنای حجر سفیه

با مراجعه به مکتب فقهی و حقوقی ‌به این نتیجه میر سیم که فقها و حقوق دانان موضوع مبنای حجر سفیه را به بداهت آن واگذارده اند و عموماً در این خصوص کمتر سخن به میان آورده اند، فقها و حقوق دانان عموماً یک مبنا برای حجر سفیه ذکر کرده‌اند که همان حفظ اموال او از تضییع می‌باشد اما با مراجعه به منابع اسلامی و به خصوص قرآن کریم اُفق جدیدی پیش روی این بحث باز می‌گردد و آن که حجر سفیه از سه جهت باید مورد بررسی قرار گیرد .

۱٫به جهت حفظ اموال او ؛

۲٫به جهت حفظ حقوق افراد واجب النفقه او ؛

۳٫به جهت حفظ اموال جامعه اسلامی که اموال فرد سفیه جزیی از آن است.

این‌که با بررسی تک تک دلایل مطرح ‌در مورد جواز حجر سفیه به مناسب به هر کدام از این سه جهت نیز اشاره خواهد شد . البته جهت دوم را باید در سایر ادله و عمومات جستجو کرد که در بحث های آینده با تفصیل به آن پرداخته خواهد شد .

حجر سفیه در فقه امامیه به ادله اربعه قابل اثبات است چون فقها برای حجر سفیه فقط به قرآن کریم و سنت استناد کرده‌اند ما نیز در این مبحث از این رویه ‌در مورد مبانی حجر سفیه پیروی خواهیم کرد البته ذکر این نکته لازم به نظر می‌رسد که همان طور که اشاره شد اکثر فقها ‌در مورد مبنای حجر سفیه به تفصیل وارد بحث نشده اند و فقط شیخ طوسی و تعدادی انگشت شمار دیگری از فقها ‌به این امر پرداخته‌اند :

الف: در قرآن کریم به سه آیه برای اثبات حجر سفیه در لابلای کتب فقهی اشاره شده است

آیه ۲۸۲ سوره بقره : « فإن کان الذی علیه الحق سفیها أو ضعیفا أو للا یستطیع أن یمل هو فلیملل و لیه.»

تعدادی از فقها در بحث از این حجر سفیه احتیاج به حک حاکم دارد یا نه ؟[۵۴] و تعدادی دیگر در خود همین مبحث حجر سفیه [۵۵] ‌به این آیه استدلال کرده‌اند . برخی این آیه را ظاهر[۵۶] و برخی دیگر نص[۵۷] در اثبات حجر سفیه می دانند ؛

آیه ی ۵ سوره ی نساء : « ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً و ارزقوهم فیها واکسوهم و قولوا لهم قولاً معروفاً.»

در این آیه از دو جهت اختلاف نظر وجود دارد :

الف. « السفهاء » چه کسانی هستند ؟

اکثر قریب به اتفاق فقها معتقدند که مراد همین سفیه اصطلاحی است اما برخی مانند حنیفیها که معتقد به عدم جواز حجر افراد بالغ هستند در توجیه این آیه گفته اند که مراد از سفها ، زنان و کودکان هستند.[۵۸]

ب. مراد از « اموالکم » اموال چه کسانی هستند ؟

سه قول مشخص در باره وجود دارد .

تقریباً مشهور فقها معتقدند که مراد اموال خود سفها است[۵۹]؛

از ظاهر برخی از کتب فقهی [۶۰]چنین بر می‌آید که همین ظاهر آیه مراد است و از این آیه چنین استفاده شده که اگر کسی مال خود را به سفیه بدهد و سفیه آن را تلف کند ضامن نخواهد بود چون خودش مالش را به دست او داده است پس گویا مالش را در دریا انداخته است ؛

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید : « و کیف کال فلو کان المراد بالسفهاء سفهاء الیتامی فالمراد بقوله اموالکم اموال الیتامی و إنما اضیقت إلی الاولیاء المخاطبین بعنایه ان مجموع المال و الثروه الموجوده فی الدنیا لمجموع اهلها و انما اختص بعض افراد المجتمع ببعض منه و أخر بآخر للصلاح العام الذی یبتنی علیه أصل الملک و الاختصاص فیجب ذن یتحقق الناس بهذه الحقیقه و یعلموا أنهم مجتمع واحد و المال کله لمجتمعهم و علی کل واحد منهم آن یکلاه و یتحفظ به ولا یدعه یضیع بتبذیر نفوس سفیهه و تدبیر کل من لا یحسن التدبیر کالصغیر والمجنون … ففی الایه دلاله علی حکم عام موجه إلی المجتمع و هو أن المجتمع ذو شخصیه واحده له کل المال الذی أقام الله به صلبه و جعله له معاشا فیلزم علی المجتمع أن یدبره و یصله و یعرضه معرض النماء و یرتزق به ارتزاقا معتدلا مقتصدا و یحفظه عن الضیعه و الفساد … .»[۶۱]

خلاصه حرف علامه این است که اموال در عین این که مالک خصوصی دارند و ملکیت خصوصی در اسلام محترم است اما در یک نگاه کلی اموال متعلق به همه جامعه است لذا جامعه و تک تک افراد آن باید مراقب باشند که این اموال به دست افراد فاقد صلاحیت از بین نرود ؛ ‌بنابرین‏ ضمیر «کم » به همه ی افراد جامعه بر می‌گردد .

آیه ی ۲۷ سوره اسراء : « إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین .»

تعداد کمی از فقها ‌به این آیه برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند . برخی از فقهای شیعه معتقدند که خداوند در این آیه مبذّر را مذمت ‌کرده‌است پس باید او را از این کار منع کرد . و فقط با حجر است که می توان او را از تبذیر بازداشت [۶۲] و یکی از فقها اهل سنت[۶۳] گفته است که حکمت حجر سفیه این است که اموال ، حفظ شود ؛ زیرا خداوند اموال را خلق فرموده است تا بدون تبذیر از آنه ها استفاده شود و بعد برای اثبات حرف خود ‌به این آیه شریفه استناد ‌کرده‌است .

‌بنابرین‏ فقها از دو زاویه با توجه ‌به این آیه حکم به حجر سفیه کرده‌اند :

از جنبه ی اخلاقی ؛ چون تبذیر شرعاً حرام است پس باید فاعل آن را ممنوع التصرف کنیم؛

از این آیه یک قاعده اخلاقی ‌در مورد نحوه ی مصرف اموال به دست می‌آید و آن این که باید بدون زیاده روی و تضییع غیر عقلایی از اموال استفاده کرد و کسانی که از این قاعده پیروی نمی کنند یا نمی توانند پیروی کنند باید ممنوع التصرف در اموال شوند .

ب : احادیث روایاتی که مستقیماً به آن ها ‌در مورد سفیه استناد شده باشد بسیار کم هستند که ذیلاً به آن ها اشاره می‌گردد

۱٫ شیخ طوسی در کتاب خلاف خود می‌گوید: «از حضرت رسول روایت شده است که : « اقبضو علی أیدی سفهائکم.»

این روایت در هیچ کدام از کتب معتبره و غیرمعتبره روایی شیعه ذکر نشده است حتی در کتب روایی اهل سنت نیز هر چه گشتیم چنین روایتی نیافتیم[۶۴] البته مشابه این روایت هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت یافت می شود.[۶۵]

اما از نظر فقهی از فقهای شیعه تعداد اندکی ‌به این روایت برای حجر سفیه استناد کرده‌اند[۶۶] و در بین اهل سنت فقط یک نفر ‌به این روایت برای اثبات حجر سفیه استناد ‌کرده‌است .[۶۷]

۲٫ از حضرت رسول نقل شده است که : «إن الله کره لکم ثلاثا قیل وقال و کثره السوال و إضاعه المال.»

این روایت در برخی کتب روایی شیعه [۶۸]و در کتب معتبر روایی اهل سنت [۶۹] ذکر شده است . از بین فقها فقط تعداد اندکی از فقهای شیعه[۷۰] ‌به این روایت برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند و معتقدند که چون در این روایت آمده است که خداوند از تضییع مال کراهت دارد و هر چه مکروه عندالله باشد حرام خواهد بود پس باید از آن منع کرد و منع نیز با حجر میسور می‌گردد؛

۳٫ در برخی از کتب روایی آمده است که : « أن عبدالله بن جعفر ابتاع بیعاً فاتی الزبیر : أنا شریکه فی البیع ثم أتی علی عثمان فقال له : إن ابن جعفر ابتاع بیعّ کذا فاحجر علیه فقال تازیر : أنا شریکه فی البیع فقال عثمان : کیف اَحجرُ علی رجل شریکه الزبیر.»

این روایت در برخی از کتب روایی شیعه [۷۱] نقل شده که ظاهراًً از منابع اهل سنت گرفته شده است و در منابع معتبر شیعه چنین روایتی به چشم نمی خورد با الفاظ مختلفی نقل شده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:32:00 ق.ظ ]




سرمایه‏گذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران می‏ پردازد. سرمایه‏گذاران به دنبال شرکتهایی می‏گردند که احتمال افزایش ارزش سهام آن ها می ‏رود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکت‌های سودآوری وام دهند که آن ها توان پرداخت بدهی‌های خود را دارند. تصمیم‏های سرمایه‏گذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکت‌ها می‏ باشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازه‏کاری در همان صنعت چندان مفید نمی‏باشد. برای سنجش کفایت سودشرکت از نسبت‌های سودآوری استفاده می شود. نسبت‌های سودآوری در ارزیابی فعالیت‌های عملیات اجرایی شرکت‌ها، مورد استفاده قرارمی گیرند. نسبت‌های سودآوری، میزان موفقیت شرکت را در تحصیل سود و بازده خالص نسبت به درآمد و فروش یا نسبت به سرمایه گذاری می سنجند. نسبت‌های سودآوری، عملکرد کلی شرکت و کارایی مدیریت را در تحصیل سود مناسب، مورد سنجش قرارمی دهند. برای اینکه بتوانیم مقایسه‏های مربوطی بین شرکت‌های متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده می‏ کنیم (سید نژاد فهیم،۱۳۸۳).

۱-۲ بیان مسئله

امروزه نظام بانکی، متشکل از بانک مرکزی و بانک های تجاری است که نقش عمده و رهبری کننده در کنترل فعالیت های اقتصادی و به گردش درآوردن چرخ های پیشرفت اقتصادی و اجتماعی دارد. به طوری که در ادبیات اقتصادی و نظام بانکی به عنوان قلب اقتصاد، متناسب با نیاز بخش های حقیقی خون (پول)درآن تزریق می‌کند، یاد می شود. بانک‌ها ازجمله قدیمی ترین، فعال ترین وگسترده ترین واسطه های مالی هستند که نقش غیر قابل انکاری در جمع‌ آوری و توزیع مطلوب منابع مالی برعهده دارند(تهرانی و فلاح شمس، ۱۳۸۴).

سود نیز از جمله موضوعاتی است که در عرصه بانکداری دارای اهمیت فراوانی است و جزء برترین شاخص‏های اندازه ‏گیری فعالیت‌های یک واحد اقتصادی است اما در بسیاری از نظام های نظارتی قانونی، بدون اینکه توجه زیادی به سودآوری و نسبت سودآوری داشته باشند، بر اقلام ترازنامه و سایر نسبت ها از جمله نسبت نقدینگی و کفایت سرمایه تأکید دارند که این یک اشتباه است. سود به عنوان یکی از اقلام اساسی صورت‌های مالی، در زمینه‌های مختلف، استفاده های متعدد دارد. سود به عنوان راهنمای پرداخت سود تقسیمی، ابزارسنجش اثربخشی مدیریت و وسیله پیش‌بینی و ارزیابی تصمیم گیریها، مبنایی برای مالیات، راهنمای سرمایه‏گذاریها و معیار کارایی مدیریت و همچنین عنصر مهم جهت پیش ‏بینی سودهای آتی و برای تعیین سیاست تقسیم سود همواره مورد استفاده‌ سرمایه گذاران، مدیران و تحلیلگران مالی بوده است. برهمین اساس، محققان بسیاری سعی کردند عوامل مؤثر بر سودآوری بانک‌ها و مؤسسات مالی را شناسایی کنند. نرخ بازده دارائیها نشان دهنده قابلیت مدیریت برای ایجاد سود از دارایی بانک می‌باشد و نیز به عنوان بهترین راه برای اندازه ‏گیری کارایی اقتصادی، جهت ارزیابی اینکه مدیران شرکت‌ها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشته‏اند، بازده کسب نموده ‏اند، استفاده می‏ شود (سید نورانی و همکاران،۱۳۹۱).

مشخصه‌ های سودآوری بانک ها شامل مشخصه‌ های داخلی، خرد یا خاص بانک که نشان دهنده ویژگی های بانکی مانند: اندازه بانک، سرمایه، ریسک ها و کارایی است و مشخصه‌ های خارجی، فاکتورهایی هستند که به مدیریت بانک ارتباط ندارد ولی ویژگی های محیط صنعت و اقتصاد کلان را نشان می‌دهند که بر عملکرد مؤسسات مالی تأثیر دارد. در اکثر مطالعات چنین نتیجه گیری شده است که فاکتورهای داخلی، بخش خارجی سودآوری بانک را توضیح می‌دهند، البته نتایج در بین کشورهای مختلف متفاوت است(۲۰۱۲،Ćuraket al). از آنجا که سودآوری بانک ها تحت تأثیر این عوامل به ویژه متغیرهای کلان اقتصادی قرار دارد، هدف این پژوهش بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی و مشخصه‌ های خاص بانک و خاص صنعت بر سودآوری بانک است تا ‌به این سوال پاسخ داده شود که :

تا چه حدی مشخصه‌ های کلی سودآوری بانک به نظام بانکداری در ایران ارتباط دارد ؟

۱-۳ ضرورت انجام تحقیق

اهمیت سود آوری و شاخص های سودآوری به عنوان یکی از منابع مهم و حیاتی برای هر واحد اقتصادی به ویژه بانک ها است و استفاده از آن در بسیاری از تصمیمات مالی به سرمایه گذاران کمک بسزایی می کند. سرمایه گذاران، بستانکاران و سایر استفاده کنندگان که به نوعی از صورت‌های مالی بهره می گیرند نیاز به اطلاعاتی دارند که به آن ها در پیش‌بینی ارزش مورد انتظار سرمایه گذاری و بهره های آینده آن و نیز تصمیم گیری صحیح در جهت استفاده بهینه کمک کند. سود و شاخص های سودآوری از جمله اطلاعات مهمی هستند که می‌توانند به سرمایه گذاران، مدیران و تحلیل گران مالی در جهت تهیه این اطلاعات کمک کنند.

‌بنابرین‏ تأثیر شاخص های سودآوری در بخش های مختلف اقتصاد از جمله بانکداری دارای اهمیت است و ما در این پژوهش با ارائه یک مدل و به دست آوردن نتایج،این شاخص ها را بررسی می‌کنیم.

۱-۴ اهداف تحقیق

هدف کلی تحقیق تجزیه و تحلیل مشخصه‌ های خاص بانک و خاص صنعت و اقتصاد کلان، بررسی و تجزیه و تحلیل اثر شاخص های سودآوری در نظام بانکداری ایران و تبیین رابطه شاخص های سودآوری در ارزیابی سودآوری بانک ها می‌باشد.

هدف آرمانی: جلب توجه هیئت های تدوین و نظارت بر نظام بانکداری به نتایج تحقیق و تحقیقات مشابه به نحوی که ارائه کنندگان صورت های مالی سالیانه ملزم به ارائه اطلاعات بیشتر در یادداشت های پیوست صورت های مالی باشند به نحوی که بتواند استفاده کنندگان از صورت های مالی را در جهت تصمیم گیری های بهینه یاری کند.

۱-۵ فرضیه‌ها

    1. ریسک نقدینگی با نسبت بازده دارایی رابطه مثبت و معنا داری دارد .

    1. ریسک توان پرداخت بدهی با نسبت بازده دارایی رابطه معنا داری دارد.

    1. نسبت هزینه های عملیاتی با نسبت بازده دارایی رابطه منفی معنا داری دارد.

    1. درآمد ناشی از کارمزد با نسبت بازده دارایی رابطه مثبت و معنا داری دارد .

    1. ریسک اعتباری با نسبت بازده دارایی رابطه معنا داری دارد.

    1. تمرکز با نسبت بازده دارایی رابطه معنا داری دارد.

  1. رشد اقتصادی با نسبت بازده دارایی رابطه مثبت و معنا داری دارد.

۱-۶ قلمرو تحقیق

قلمرو زمانی: این تحقیق طی سال‌های ۱۳۸۸تا ۱۳۹۲ برگزیده شده است و اطلاعات مربوط به تحقیق با تأکید بر این دوره زمانی استخراج گردیده است.

قلمرومکانی: این تحقیق پیرامون بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

قلمرو موضوعی:این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در سودآوری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

۱-۷ روش جمع‌ آوری داده ها

جهت جمع‌ آوری اطلاعات تحقیق اعم از مبانی نظری و سوابق تحقیق و اطلاعات لازم برای آزمون فرضیات از دو روش زیر استفاده شده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ق.ظ ]




    1. . Hinrich & Hofman ↑

    1. . Hirsch & Clark ↑

    1. . Spurr & Stopa ↑

    1. . Hakman ↑

    1. . negative Self-biased ↑

    1. . Allden & Walls ↑

    1. . Norton & Hope ↑

    1. . Rapee & Lim ↑

    1. . Stopa & Clark ↑

    1. . Baldwin & Main ↑

    1. . Hofmann, Moscovitch, Kim & Taylor ↑

    1. . Rappe & Hayman ↑

    1. . Harvey, clark, Ehlers & Rapee ↑

    1. . Kim, Lundh & Harvey ↑

    1. . Barber & Derueis ↑

    1. . Cognitive schemas ↑

    1. . Evans & Hollon ↑

    1. . Holon, Evanz & Deirabbes ↑

    1. . Visman ↑

    1. . Rejection ↑

    1. . Lucock & Salkovskis ↑

    1. . Leary, Kualescy & Campel ↑

    1. . Trower & Gilbert ↑

    1. . Butler ↑

    1. . Cullington, Munby, Amies & Gelder ↑

    1. . Heimberg & Juster ↑

    1. . Stopa ↑

    1. . Beidel ↑

    1. . Beck ↑

    1. . retional-emotive therapy ↑

    1. . cognitive therapy ↑

    1. ۴٫ Subjectivism ↑

    1. . selective attention ↑

    1. . magnification ↑

    1. . optiontive education ↑

    1. . Waitcer ↑

    1. . rational-emotive theory ↑

    1. . humanstic-phenomenal ↑

    1. . activity ↑

    1. . belief ↑

    1. . consequence ↑

    1. . Systematic desensitization ↑

    1. . Counter conditioning ↑

    1. . Reciprocal inhibition ↑

    1. . Conditione inhibition ↑

    1. . Vicarious auistion ↑

    1. . Informat aquistion ↑

    1. . Mackintash ↑

    1. . Rescorla ↑

    1. . Miller ↑

    1. . Peterlang ↑

    1. . fear. reduction ↑

    1. . interpretive ↑

    1. . Psychodynamic ↑

    1. . distress ↑

    1. . Karel Popper ↑

    1. . Granbaum ↑

    1. . Paul ↑

    1. . wilson ↑

    1. . Goldferid ↑

    1. . Valitzory ↑

    1. . Mathews ↑

    1. . observation ↑

    1. . muscle relaxation ↑

    1. . extinguished ↑

    1. . Walker ↑

    1. ۳٫ Jakobson ↑

    1. . Biofeedback ↑

    1. . central nervous system ↑

    1. . autonomic nervous system ↑

    1. . caroliovascular system ↑

    1. . pavel & anright ↑

    1. . Hyper rentilation ↑

    1. . lump in throat ↑

    1. . Self. assertiveness training ↑

    1. . Social interaction ↑

    1. . Deacon & Abramowitz ↑

    1. . Hudson ↑

    1. . Ringle ↑

    1. . Nadeau ↑

    1. . Calleo ↑

    1. . Norton & Price ↑

    1. . McGuire ↑

    1. . Kuroda ↑

    1. . exposure behavioral ↑

    1. . task domestic ↑

    1. . structure diagnositic interview ↑

    1. . guide ↑

    1. . coincide control ↑

    1. . Gieset ↑

    1. . continuity ↑

    1. . modification ↑

    1. . domineerive ↑

    1. . Kietzman ↑

    1. . Pawell & Enright ↑

    1. . Hertman ↑

    1. . Foa ↑

    1. . Al-Ali ↑

    1. . aggressiveness ↑

    1. . Ahmed & Westra ↑

    1. . Fensterhaim ↑

    1. . Ross,& Van Koesreld ↑

    1. . Turner ↑

    1. . Emmelkamp ↑

    1. . Hoyer ↑

    1. . Cognitive-behavior therapy ↑

    1. . Hettiarachi ↑

    1. . Mortberg ↑

    1. . communal treatment ↑

    1. . individual treatment ↑

    1. . David ↑

    1. . Gaudiano ↑

    1. . self-efficiency ↑

    1. . Anderson & Ziman ↑

    1. . Pinele & Mineka ↑

    1. . attention focus ↑

    1. . Slicker ↑

    1. . Keshdan & Roberts ↑

    1. . Rheingold, Herbert & Gadiano ↑

    1. . Kahn ↑

    1. . Dennis ↑

    1. . Ballard ↑

    1. . Neal & Edelman ↑

    1. . Chambless & Gillism ↑

    1. . pharmacological treatments ↑

    1. . placebo ↑

    1. . Deborah ↑

    1. . Van Dam. Beggen & Karaaimaat ↑

    1. . Wehr & Kafman ↑

    1. . waitcer ↑

    1. . pretest ↑

    1. . post-test ↑

    1. . negative and positive fear evoluation ↑

    1. . random multi-stage sampling ↑

    1. . discovering factors analysis ↑

    1. . play therapy ↑

    1. . family therapy ↑

    1. . Connor, K. M ↑

    1. . One way Kolmogorov. Smirnov ↑

    1. . Ferguson & Takane ↑

    1. . Levene`s Test of equality of error variance ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ق.ظ ]




آگاهی از آلوده شدن به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان فشارهای روان‌شناختی و مشکلات اجتماعی زیادی از جمله افسردگی، اضطراب و انزوای اجتماعی را در پی دارد (ایوانز[۴]، ۲۰۰۳). ‌به این ترتیب افراد مبتلا به HIV مثبت با عوامل روان‌شناختی بسیار زیادی روبرو هستند که شامل عدم سازگاری با بیماری HIV مثبت، کاهش سلامت روانی، خود مدیریتی ضعیف، آشفتگی هیجانی، افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی، باورهای پایین خود کارآمدی، حمایت اجتماعی ضعیف و روبرو شدن با مفاهیم وجودی مانند اضطراب مرگ، بی‌معنایی و بی­هدفی در زندگی و بی­مسئولیتی است.

بر اساس آمار جمع‌ آوری شده از دانشگاه ­های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تا تاریخ ۱/۷/۱۳۹۲ مجموعاً ۲۷۰۴۱ نفر افراد مبتلا به HIV/AIDS در کشور شناسایی ‌شده‌اند که ۸۹٫۳ درصد آنان را مردان و ۱۰٫۷ درصد را زنان تشکیل می­ دهند.۱/۴۶ درصد از مبتلایان به HIV در زمان ابتلا در گروه سنی ۳۴-۲۵ سال قرار داشتند که بالاترین نسبت در بین گروه ­های سنی را به خود اختصاص می­ دهند. علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال ۱۳۹۲ گزارش شده است، اعتیاد تزریقی ۱/۵۲ درصد، برقراری روابط جنسی ۶/۳۳ درصد و انتقال از مادر به کودک ۲/۳ را تشکیل داده است. در ۱/۱۱ درصد از موارد شناسایی‌شده در این سال راه انتقال نامشخص بوده و هیچ مورد جدید ابتلا از راه خون و فرآورده ­های خونی گزارش نشده است (مرکز مدیریت بیماری­ها وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ۱۳۹۲).

۱-۲ بیان مسئله

افراد مبتلا به ایدز به واسطه گرفتار شدن به یک بیماری مزمن، ناتوان­کننده، بالقوه کشنده و با پیش آگهی وخیم، در گستره­ای از فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی محدود می­شوند که به عنوان عاملی تنش­زا در این بیماران مطرح است. به واسطه ویژگی‌های این بیماری و روش­های انتقال آن در معرض انگ اجتماعی و به تبع آن فشارهای روحی_ روانی ویژه­ای قرار می­ گیرند. این افراد همچنین باید با ترس مرتبط با بیماری؛ مانند ناتوانی، افزایش وابستگی، کاهش مهار بدنی و درد مبارزه کنند. دور از انتظار نیست که گستره­ای از آشفتگی­های روانی از حالت نسبتاً سبک مانند بی ­تفاوتی بیمارگونه، احساس گناه، درماندگی و نا­امیدی تا حالت­های شدید مانند اختلال‌های اضطرابی، افسردگی و گاهی افکار خودکشی در این افراد دیده می­ شود (شاکری و همکاران، ۱۳۸۷). ابتلا به HIV سیر زندگی فرد را تغییر می­دهد و باعث کاهش اعتمادبه‌نفس، افزایش احساس آسیب‌پذیری، علائم جسمانی و افکار آشفته در مبتلایان می­ شود و عملکرد روزانه فعالیت­های اجتماعی و آرامش فکری را دچار نابسامانی می­ کند (اولیو[۵]، روآ[۶] و دلیون[۷]، ۲۰۰۳). ادبیات پژوهشی نشان داده که افراد به دنبال تشخیص­های بیماری تهدیدکننده زندگی، یک بحران وجودی را تجربه ‌می‌کنند (کات[۸]،۲۰۰۲، کوچینو[۹] و کان[۱۰]، ۲۰۰۵). بحرانی که شامل به هم ریختن فرضیات اولیه­مان ‌در مورد احساس کنترل و توانایی­مان در پیش ­بینی آینده است (لیانگ و همکاران، ۲۰۱۰؛ نقل از نقیائی، بهمنی، خراسانی و قنبری مطلق، ۱۳۹۲).

‌به این ترتیب تجربه دردناکی که تشخیص و درمان عفونت­HIV به همراه دارد می ­تواند موقعیت بنیادین و اساسی وجود بشر را لمس کند و در ارتباط با متناهی بودن، بی­مسئولیتی در برابر زندگی، تنهایی و بی‌معنایی موضوعات و مسائلی را بیافریند.

یکی از عوامل روان‌شناختی که باعث شده فرد مبتلا به HIV مثبت با مرگ، مسئولیت، بی­هدفی و احساس تنهایی دست و پنجه نرم کند، اضطراب وجودی است. اضطراب، ابزار ارزشمندی برای کمک به ما در جهت آگاه شدن بیشتر از واقعیت است. اگر بخواهیم زندگی را به طور کامل تجربه کنیم باید بتوانیم اضطرابمان را پذیرفته و آن را بشناسیم (یالوم و می، ۲۰۰۱؛ نقل از بهمنی، اعتمادی، شفیع آبادی، دلاور و قنبری مطلق، ۱۳۸۹). از دید وجودنگرها نخستین احساس مورد توجه برای درک هیجان­های انسان، اضطراب است. اضطراب به دو نوع اضطراب روان نژند و اضطراب وجودی یا سالم بازمی‌گردد (رولو می، ۱۹۷۰؛ نقل از بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹). در حالی که اضطراب وجودی بخش طبیعی و سالم موقعیت انسانی را تشکیل می­دهد، اضطراب روان نژند حاصل پاسخ نامناسب به منبع تهدید یا محصول بازپس­زنی و یا یک تعارض درونی است. وجود­نگرها منشأ بسیاری از حالات هیجانی ناخوشایند را اضطراب و روشی که فرد برای مواجه‌شدن با آن در پیش ‌می‌گیرد، می­دانند. اضطراب از تلاش­ های فرد برای زنده ماندن و حفظ کردن و دفاع کردن از وجود خویش ناشی می­ شود و احساس­هایی را که اضطراب به وجود ‌می‌آورد، جنبه اجتناب‌ناپذیر شرایط انسان است. اضطراب وجودی به صورت نتیجه اجتناب‌ناپذیر روبرو شدن با مرگ، انزوای وجودی و بی­معنائی توصیف شده است (یالوم، ۱۹۸۰؛ نقل از کوری، ۲۰۰۵)؛ ‌بنابرین‏ وجودنگرها این اضطراب را تحت عنوان اضطراب وجودی معرفی کرده و آن­ را تجربه­ای اصیل می­دانند که هر انسانی باید بتواند با آن مواجه شده و پاسخ اصیل نیز به آن بدهد.

موراتا[۱۱] (۲۰۰۳) در توصیف خود از مشکلات وجودی به واژه­ درد معنوی[۱۲] برای اشاره به تجربه­ ذهنی بیمارانی که با احتمال مرگ خود مواجه ‌شده‌اند، استفاده می­ کند و مقصود او رنجی است که افراد در پی وقوف به احتمال انقراض وجود فردی و معنای خود [۱۳]تجربه ‌می‌کنند. از منظر موراتا درد معنوی به معنای احساس بی‌معنایی، بی‌ارزشی، فقدان قصد و هدف و هویتی است که در اثر از دست دادن‌های متعدد در حوزه­ روابط بین فردی، اقتدار و امید به آینده ایجاد می­ شود (نقل از بهمنی و همکاران ، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ق.ظ ]




    1. رویکرد مبتنی بر خود: مثل اعتماد و فروتنی

    1. رویکرد میان فردی: مثل گذشت، حق شناسی و همدلی

    1. رویکرد زیست شناختی: مثل نیرو و توانایی

  1. رویکردهای انطباقی: مثل خوش خلقی، تفکر و تأمل، معنویت

طبقه بندی پترسون و سلیگمن یک سیستم طبقه بندی بهتری برای ایجاد رشته ای مثل روانشناسی مثبت به شمار می‌آید. اما این نکته هم باید در نظر داشته باشیم که نبایستی هیچ سیستم طبقه بندی برای صفات و ویژگی های روانشناختی به صورت جامع و کامل در نظر بگیریم (سلیگمن، ۲۰۰۳؛ ۱۲۶).

۸-۳-۲٫ معیارهای رفتار سازمانی مثبت

به دلیل حمایت روانشناسی مثبت، رفتار سازمانی مثبت تنها رویکرد مثبت گرا به مطالعات سازمانی نیست و بدین ترتیب شناسایی ویژگی های متمایز منحصر به فرد آن مهم می‌باشد. لوتانز اولین تعریف را در سال ۲۰۰۲ از رفتار سازمانی مثبت ارائه کرد. او رفتار سازمانی مثبت را به عنوان مطالعه و کاربرد نقاط مثبت گرای منابع انسانی و ظرفیت های روانشناختی که می‌توانند ارزیابی و توسعه یابند و برای بهبود عملکرد در محیط های کاری امروزی به طور مؤثری مدیریت گردند، تعریف می‌کند. به طور خاص برای اینکه ظرفیت های روانشناختی مثبت شرایط ورود به رفتار سازمانی مثبت را داشته باشند بایستی مثبت باشند و دارای تئوری های گسترده، تحقیقات بنیادی و ارزیابی های معتبر و پایا باشند (لوتانز،۲۰۰۲ ؛ ۲۹۶).

‌بنابرین‏ آن ها همان‌ طور که گفتیم باید توسعه پذیر باشند یعنی برای توسعه باز و برای بهبود عملکرد قابل مدیریت باشند. نهایتاًً حالت های مثبت که معرف معیارهای رفتار سازمانی مثبت هستند، عمدتاًً ‌در مورد آن ها در سطح فردی و خرد تحقیق و اندازه گیری شده و توسعه یافته اند. در این مورد می توان مؤسسه‌ کالوپ را نام برد که تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام داده است. معیارهای رفتار سازمانی مثبت توسعه پذیر و قابل یادگیری هستند و از رویکردهای مثبت دیگر که روی صفات و ویژگی های مثبت متمرکز اند تمیز داده شده اند. این معیارها عبارتند از: خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی و هنگامی که آن ها در یک سازه مرکزی جمع شوند عامل مرتبه بالایی به نام سرمایه روانشناختی به وجود می آورند (لوتانز و همکاران، ۲۰۰۷ ؛ ۱۱).

۹-۳-۲٫ ابعاد سرمایه روانشناختی

خودکارآمدی به عنوان یک منبع روانشناختی توسعه پذیر و قابل یادگیری

بر طبق تئوری شناخت اجتماعی بندورا و تحقیقات گسترده استاجکوویک و لوتانز، خودکارآمدی در محیط کار به عنوان اعتماد راسخ یا اطمینان فرد به توانایی هایش در بسیج انگیزه ها، منابع شناختی و دنبال کردن اعمالی که نیاز دارد تا وظایف خاصی را درون یک بافت معینی اجرا کند، تعریف می شود. در بین معیارهای رفتار سازمانی مثبت خودکارآمدی بهترین و مناسب ترین معیار نسبت به بقیه معیارهاست. عوامل چندی که خودکارآمدی را منحصر به فردتر از بقیه می‌کند و به طور خاص با رفتار سازمانی مثبت مرتبط می‌سازد این است که اولاً خودکارآمدی دارای پایه تئوریکی و تحقیقات گسترده تری نسبت به بقیه معیارهاست، ثانیاًً اینکه بقیه معیارها هم به عنوان یک حالت موقتی (State)و هم به عنوان یک صفت ثابت (Trait) روی آن ها تحقیق و آزمون شده است اما خودکارآمدی فقط به عنوان یک حالت در نظر گرفته شده است (مارر و پیرس، ۱۹۹۸). خودکارآمدی نه تنها دارای ماهیت قابل توسعه بودن در هر زمان است بلکه به گونه ای منحصر به فرد است. داشتن کارآمدی در حوزه فردی لزوماًً قابل انتقال به حوزه های دیگر نیست، در حقیقت فقدان کارآمدی در بافت های بسیاری مانع مؤثر بودن دیگران نمی شود (بندورا[۶۰]، ۱۹۹۷، به نقل از لوتانز و دیگران، ۲۰۰۶؛ ۳۸۷).

ثالثاً ارتباط بین خودکارآمدی و بسیاری از ابعاد عملکرد مرتبط با محیط کار آزمون شده است مثل رابطه خودکارآمدی با نگرش به کار از دید فرهنگ سازمانی، رهبری اثربخش تصمیم گیری های اخلاقی، خلاقیت، مشارکت، تصمیم گیری های حرفه ای و کارآفرینی (لوتانز و یوسف، ۲۰۰۷؛ ۳۲۳). همچنین یافته های فرا تحلیلی از ارتباط بین خودکارآمدی و عملکردهای مرتبط با کار حمایت می‌کنند

در ارتباط با اطمینان، خودکارآمدی با اصطلاحاتی از قبیل تعیین اهداف چالشی برای خود، خودگزینی[۶۱] در هنگام انجام وظایف سخت، خودانگیختگی[۶۲]، تلاش زیاد برای سرمایه گذاری و حرکت به سمت اجرای وظایف و اهداف و استقامت هنگام مواجه با موانع همراه است.

افرادی که دارای اعتماد کمتری هستند منفعلانه به چالش هایی که توسط محیط خارجی شان بر آن ها تحمیل می شود پاسخ می‌دهند که نتیجتاً این افراد غیرکارآ بیشتر در معرض شکست، ناامیدی و چالش هایی که خود می آفرینند مثل عدم اعتماد به نفس، شکاکی، ادراکات و اسنادات منفی قرار می گیرند (بندورا و لاک، ۲۰۰۳ ؛۸۷).

از طرف دیگر افرادی که دارای اطمینان بیشتری هستند ظرفیت های شناختی مثل نشان پردازی[۶۳]، دوراندیشی[۶۴]، مشاهده[۶۵]، خودتنظیمی[۶۶] و درون اندیشی[۶۷] را در راستای اجرای اهدافشان به کار می بندند. نشان پردازی به معنی ایجاد یک تصویر ذهنی از تولیدات، فرآیندها و پیامدهایی که مورد علاقه سهام‌داران و ذینفعان مهم سازمان است، می‌تواند برنامه ریزی اقتضایی، اولویت دهی[۶۸] و خودانگیختگی را هنگامی که فرد به طور موقتی در یک حالت هیجانی فرو رفته را ارتقاء می‌دهد. مشاهده می‌تواند تسهیل کننده یادگیری از دیگران باشد و فرد وقت و انرژی خود را برای درگیر کردن خود با آزمون و خطا صرف کند. خود تنظیمی الزامات خویشتن داری و کنشگرایانه را برای اعتماد به نفس فراهم می آورد تا به رفتارهای بهره ورانه واقعی که منجر به رسیدن و اجرای اهداف می شود حتی هنگامی که انگیزنده های بیرونی وجود ندارند، جامه عمل بپوشاند و در نهایت درون اندیشی اثرات مثبت تجربیات گذشته را بر حسب درس های ارزشمندی که از گذشته فرا گرفته ایم را تقویت می‌کند و آن ها را در فرصت ها و تهدیدهای آینده به کار می بندیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ق.ظ ]