به طور کلی، تحقیقات بیان شده ابراز می دارند که درمان های روان شناختی می ­توانند در سازگاری و روند بهبودی بیماران مؤثر واقع شود ‌بنابرین‏ ضرورت دارد تا تدابیری برای کمک به بیماران سرطانی به منظور کاهش مشکلات روانی ناشی از بیماری و افزایش امید به زندگی اندیشیده شود .

هدف واقعیت درمانی ، پرورش قبول مسئولیت در فرد و ایجاد هویتی موفق است . در این رویکرد تلاش می شود فرد اهداف کوتاه مدت و دراز مدت خود را بشناسد ، آن ها را با صراحت تعریف کند ، راه های رسیدن به اهدافش را ارزیابی نماید و از بین آن ها روش‌هایی را که به نتایج مطلوب تری خواهد انجامید را انتخاب و احساس مثبت تری را نسبت به خود تجربه نماید (شفیع آبادی ۱۳۸۴ )

رویکرد واقعیت درمانی برای کمک به افراد ایجاد شده تا بتوانند رفتارشان را پایش کنند وانتخاب های مناسب و درستی در زندگی داشته باشند . گلاسر اخیراً نظریه کنترل یا انتخاب را مطرح ‌کرده‌است و معتقد است ،مردم مسئول رفتار خویش و و آنچه که تفکر ، احساس و عمل می‌کنند می‌باشند و همه رفتارهای انسانی را ناشی از انگیزه های درونی می‌داند . پس هر اندازه افراد از واقعیت درمانی بیشتر استفاده کنند ، عاقلانه تر تصمیم می گیرند و مسئولیت کارها و رفتارهای خویش را بر عهده می گیرند .

‌بنابرین‏ برای تبیین این فرضیه میتوان گفت از آنجایی که آموزش واقعیت درمانی گروهی می‌تواند موجب طرز تفکری مناسب شودو افراد می‌توانند طرز شناخت و ارزیابی های غیر منطقی و نامعقول خود را بیاموزند ، طبعا به افراد قدرت می‌دهد تا با مشکلات پیش رو مقابله سالم داشته باشند . آموزش احتمالا می‌تواند منشاء تغییرات ، از جمله تغییر در نگرش‌ها و باور ها باشد و این امر به نوبه خود می‌تواند باعث افزایش روحیه مقاومت و کنار آمدن با شرایط سخت شود . همچنین آموزش گروهی باعث می شود علاوه بر شناخت باورهای منطقی و غیر منطقی و اصلاح آن فرد بتواند ار روابط اجتماعی ،کار کردن ، تفریحات و حتی پیمودن مسیر رسیدن به نتیجه دلخواه لذت ببرد و این امر باعث کاهش فشار روانی و ایجاد انگیزه و امید می شود . علاوه بر این جمع شدن در گروه هایی با درد های مشترک و مشابه نیز باعث کاهش فشار روانی از طریق خود باوری و کاستن از روحیه منفی ، قبول مسئولیت و واقعیت و کنار آمدن با آن که در نهایت به تلاش جهت دستیابی به راه نجات است ، می‌ انجامد .

فرضیات فرعی :

۱-مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر امید به زندگی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر معنا دار دارد .

با توجه به یافته های به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که مشاوره در بالا بردن امید به زندگی افراد بیمار تا ۶۲ درصد تاثیر مثبت دارد.

۲-مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برکیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان تاثیر معنا دار دارد .

نقش مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برزیر مقیاس های جسمی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی به شرح ذیل می‌باشد .

الف) درکارکرد جسمی ، پس از اجرای دوره مشاوره کارکرد جسمی بیماران سرطانی بهبود یافته است .

ب) در اختلال نقش بخاطر سلامت جسمی ، مشاوره بر این زیر مقیاس نیز تاثیرداشته و باعث بهبود عملکرد جسمی شان شده است .

ج) در زیر مقیاسدرد ، پس از پایاندوره مشاوره ، کمی در میزان درد در افراد مورد مطالعه دیده شده است . که این کاهش درد را میتوان تحت حمایت اثرات روانی و بالا رفتن آستانه تحمل درد در نتیجه ی بهبود سطح امید به زندگی و مبارزه علیه رکود و پیشروی در جریان زندگی دانست .

د) درکارکرد اجتماعی ، بیماران بعد از انجام مشاوره بهبود عملکرد نشان داده شده است .

۳- نقش مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی برزیر مقیاس های روانی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی

الف) در اختلال نقش بخاطر سلامت هیجانی ،پس از اجرای دوره مشاوره اختلال نقش بخاطر سلامت هیجانی بیماران سرطانی بهبود یافته است .

ب) در آیتم انرژی / خستگی پس از مشاوره ، همچنین کاهش خستگی در بیماران سرطانی مشاهده شده است .

ج) در بهزیستی هیجانی ،پس از مشاوره میزان بهزیستی هیجانی افزایش یافته است .

د) در سلامت عمومی ،پس از اجرای دوره مشاوره سلامت عمومی بیماران سرطانی بهبود یافته است.

در نتایج به دست آمده تاثیرات حاکی از بالا رفتن سطح ابعاد امید به زندگی و کیفیت زندگی و در نهایت مثبت بودن سطح سلامت عمومی در بیماران مبتلا به سرطان به وضوح مشاهده شده که خود بیانگر روند رشد مثبت نگری است .

روانشناسی مثبت نگر به جای توجه مفرط به ناتوانی ها و ضعف های بشری بر توانایی‌های انسان مثل شاد زیستن ، لذت بردن ، قدرت حل مسئله و خوشبینی متمرکز شده است . به عبارت دیگر هدف انکار جنبه‌های تنش زا ، نا خوشایند و منفی زندگی یا کمرنگ جلوه دادن این جنبه ها نیست ، بلکه انسان باید بتواند با شکست هایش به نحو خوشبینانه برخورد کند و خوشبینی ، سخترویی و پشتکار را به روش های مختلف تقویت کند )اصغرنژاد ۱۳۸۷) .

در ادامه میتوان گفت : گر چه عواملی نظیر عادت کردن به شرایط ، بالا رفتن آستانه تحمل و پذیرش نا خود آگاه در بهبود یا کم شدن شکایت بیماران دخالت دارد ولی با مداخلات روانشناختی و سوق دادن بیمار به سمت تفکر مثبت گرا در دیدگاه و سطح تفکر بیمار در طی جلسات آموزشی و مشاوره ای میتوان بهبود عملکرد جسمی و روحی و در نهایت سلامت عمومی را حس کرد .

مطلوبیت سلامت روانی که با وجود متغیر ها و مؤلفه‌ هایی نظیر سازگاری و کنترل درونی ، کارآمدی اجتماعی ، فقدان و یا کمی اظطراب و افسردگی ، همبسته و محقق است ، آستانه تحمل درد را افزایش می‌دهد و از وابستگی های فوری پژشکی و دارویی و بلطبع طبعات مسقیم و جانبی آن ها ( خواب آلودگی ، کاهش قدرت هوشیاری ، یبوست و .. ) کاسته و بازداری می‌کند (جلالی ،قلعه بان ۱۳۸۴ ) .

روش واقعیت درمانی فرد را ‌به این آگاهی می‌رساند که اگر چه نمی­تواند حوادث قطعی زندگیش را تغییر دهد اما می ­تواند یاد بگیرد تا روش مقابله با آنهار را تغییر دهد و در مقابل آن رویداد واکنش نشان دهد.در این روش درمانی فرد از نا امیدی که از شکل های بی معنایی زندگی است،به سمت امید و شکوفایی حرکت می­ کند.همچنین فرد ‌به این آکاهی می‌رسد که شرایط متفاوت می‌تواند به او در یافتن معنای واقعی زندگی را برای او آسان کند.اینگونه میتوان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی به فرد برای پیدا کردن واقعیت درونی و جوهره ی ذاتی او و تصمیم گیری او برای بهتر کردن شرایط پیش امده کمک شایانی می‌کند.

محدودیت های تحقیق

    1. نتایج این پژوهش به بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی بیمارستان شهید رجایی یاسوج محدود می‌باشد لذا در تعمیم به سایر جوامع بزرگتر باید احتیاط نمود .

    1. دیگر عوامل محدودیت متاثر در این پژوهش میتوان به همسطح نبودن سطح رفاهی و درکی آزمودنی ها اشاره نمود .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...