رشد شرکت مستلزم منابع مالی است .‌بنابرین‏ ، تحلیل گران مالی باید هر محدودیتی را که توان استقراضی شرکت را کاهش می‌دهد (مثل شرایط قراردادهای استقراضی) مورد ارزیابی قرار داده و توان شرکت را در جلب منابع مالی با هزینه استقراض (بهره) معقول مورد بررسی قرار دهد . شرکتی که دارایی‌های بلندمدت خود را با بدهی‌های کوتاه مدت تأمین کرده باشد ، ممکن است تحلیل گران مالی روند نسبت بدهی‌های کوتاه مدت به بلند مدت و دارایی‌های بلندمدت به بدهی های کوتاه مدت را بررسی نمایند .

برخی تحلیل گران مالی عقیده دارند ، شرکتهایی که وضعیت نقدینگی ضعیفی دارند ، کیفیت سودشان هم پایین است . بررسی نقدینگی شرکت در تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و حوزه ای سوای ارزیابی کیفیت سود است . نقدینگی مؤید توانایی شرکت در ایفای تعهدات فعلی اش می‌باشد . بدین مفهوم که شرکت می‌تواند داراییهایش را به وجه نقد تبدیل کرده و یا وجه نقد به دست آورد . وجود دارایی‌های سیال تأثیری بر کیفیت سودی که در حال حاضر گزارش شده ندارد ، اما شایان ذکر است در موارد متعددی که شرکت نتوانسته به موقع تعهدات خود را انجام دهد ، سودآوری آتی خود را مورد سؤال و تردید قرار داده است .

۲-۱-۶-۶) عوامل سیاسی

عوامل سیاسی متعددی باید در تجزیه و تحلیل و ارزیابی کیفیت سود مدنظر قرار گیرند . به عقیده گرودینسکی عوامل سیاسی و اجتماعی مانند خط مشی ها و روش های مدیریت بر کیفیت سود تأثیر تأثیر می‌گذارند ، اگرچه اینگونه عوامل خارج از کنترل مدیریت می‌باشند . سود ناشی از فعالیت در کشورهایی که از نظر اقتصادی و سیاسی بی ثبات هستند ، کیفیت پایینی دارند . ‌بنابرین‏ حاشیه سود یک فعالیت مؤسسه صرفاً در یک کشور بی ثبات از نظر سیاسی همانند سود شرکتی که در یک کشور باثبات فعالیت می‌کند ، برابر نمی باشد و بسیاری از شرکت‌ها نتیجه عدم ثبات در کشورهای تجربی را تجربه کرده‌اند .

یکی از مواردی را که معمولاً به عنوان عوامل سیاسی در فعالیت ها و عملکرد شرکت‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد ، میزان تسلط و کنترل فعالیت‌های شرکت از جهت قیمت گذاری و فروش محصولات توسط دولت از شرکت می‌باشد . شرکتهایی که از جهت تولید و فروش تحت کنترل و سیاست‌های دولت هستند ، دارای کیفیت سود پایین تری می‌باشند . نمونه این شرکت‌ها در کشورهای خارجی ، صنایع نظامی است ولی در ایران شرکت‌های بیشتری مشمول قیمت گذاری و کنترل دولت هستند . از صنایع قند و شکر گرفته تا صنعت سیمان و فولاد و روغن نباتی و … . میزان دخالت دولت در فعالیت‌های شرکت ممکن است به وسیله پروانه ای وآئین نامه های دولتی و بخشنامه ها اعمال گردد . قوانین محیط زیست نیز معمولاً بر فعالیت‌های برخی از شرکت‌ها تأثیر منفی داشته و سبب می شود که در عدم ثبات سود آن شرکت تأثیر بگذارد.

۲-۱-۷)شاخص کیفیت سود

در این پژوهش مدل‌های زیر برای محاسبه کیفیت سود مورد استفاده قرار گرفت :

در الگوی لویز[۵] کیفیت سود از طریق تغییرات سود که برابر با انحراف استاندارد سود عملیاتی تقسیم بر انحراف استاندارد جریان نقدی عملیاتی است به دست می‌آید.هرچه این نسبت کوچکتر باشد سود از کیفیت کمتری برخوردار است. با توجه به اینکه مطالعه به صورت داده های ترکیبی-مقطعی­است،محاسبه انحراف معیار­متغیرها به صورت چرخشی­عمل­می‌گردد .

EQ=SD(OI)/SD(CFO)

در الگوی بارتون-سیمکو[۶]کیفیت سود از طریق سود غیر عادی که از نسبت خالص دارایی عملیاتی آغاز دوره بر فروش خالص به دست آمد .هر چه این نسبت کوچکتر باشد سود از کیفیت بالاتری برخوردار است.

EQ=NOA/NS

در الگوی پنمن[۷] کیفیت سود از طریق نسبت جریان نقدی عملیاتی تقسیم بر سود خالص بدستآمد .هر چه این نسبت کوچکتر باشد سود از کیفیت بالاتری برخوردار است.

EQ=CFO/NI

۲-۱-۸) تحلیل کیفیت سود

حرفه حسابداری آمریکا و SEC سالها در تلاشند تا سیستم جامع و کاملی از رویه های حسابداری در جهان تدوین نمایند . ‌بنابرین‏ یک فاصله بااهمیت (فاصله مورد انتظار) بین آنچه که سرمایه گذاران و اعتباردهندگان انتظار دارند و آنچه که حرفه حسابداری می‌تواند فراهم نماید ، وجود دارد . این فاصله مورد انتظار تا اندازه ای وجود دارد زیرا عموماً شرکت‌ها برای انتخاب اصول و برآوردهای حسابداری که بر نتیجه مالی گزارش شده تأثیر می‌گذارند ، دارای اختیارات می‌باشند . بر اساس GAAP میزان اختیارات یک شرکت در تهیه صورت‌های مالی به وسیله دو اصل اساسی محافظه کاری و بی طرفی کنترل می شود . در حالی که اغلب عملاً این دو اصل نادیده گرفته می‌شوند یا اینکه کارکنان حسابداری رویه هایی را به کار گیرند که محافظه کارانه و بی طرفانه باشد . اما در عمل انگیزه های رقابتی مدیریت بر انتخاب رویه ها و برآوردهای حسابداری تأثیر می‌گذارند . به دلیل همین انگیزه های رقابتی ، بعضی از شرکت‌ها اعداد حسابداری را به منظور برآورده کردن اهداف مدیریت دستکاری می‌کنند . یعنی در این زمینه ، شرکت‌ها در ارائه نتایج مالی ، تکنیک‌های مدیریت سود (بیشتر یا کمتر از واقع نشان دادن) را به کار می گیرند . ‌بنابرین‏ شناسایی شرکتهایی که به طور قابل ملاحظه ای سودآوری واقعی خود را بیان نمی کنند به یک چالش تبدیل شده است .

برای مثال مؤسسه مایکرو استراتژی[۸] از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ تا حدودی سیاست شناخت درآمد زودتر از موعد را پذیرفته است . این موضوع با اینکه انحراف تکنیکی با GAAP ندارد اما باعث بیشتر از واقع نشان دادن قابلیت سودآوری شرکت شده است . شرکت انرون سیاست تأمین مالی خارج از ترازنامه را برای پنهان کردن زیان خود به کار گرفته بود که این موضوع باعث رسوایی گزارشگری مالی در طول تاریخ گردید و آنهایی که در طول این دوره در سهام شرکت انرون سرمایه گذاری کرده بودند نزدیک به ۱۰۰% ارزش سرمایه گذاری خود را از دست دادند .

علی رغم تلاش حرفه حسابداری به ایجاد اطمینان نسبت به به کارگیری اصول محافظه کاری و بی طرفی ، نسبتاً ساده است که اعداد حسابداری را از طریق ابزارهای غیر اخلاقی (که لزوماًً غیر قانونی نیستند) یا متقلبانه دستکاری نمود . برخی از روش های دستکاری سود عبارتند از :

    1. ثبت غلط و اشتباه رویدادها – برای مثال ، ثبت قراردادهای بلند مدت به مثابه اینکه همه درآمدها به منظور بهبود درآمد دوره جاری پیشاپیش تحقق یافته است .

    1. ثبت زودتر از موعد رویدادها – برای مثال ، ثبت زودتر از موعد درآمدها به منظور افزایش سود دوره جاری .

    1. ثبت دیرتر از موعد رویدادها – برای مثال ، ثبت دیرتر از موعد فروش به منظور هموارسازی سود .

    1. ارائه نادرست دارایی ها و بدهی ها به منظور بهتر نشان دادن موقعیت مالی و سودآوری مؤسسه .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...