از دیگر پیامدهای ناگوار فرار دختران، روسپیگری و ابتلا به انواع بیماری‌های مقاربتی ازجمله ابتلا به ویروس‌های ایدز می‌باشد. هرچقدر مدت زمان فرار فرد طولانی‌تر باشد و با افراد بیشتری تماس داشته باشد؛ خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش می‌یابد. این مسئله موجب نگرانی بسیاری از صاحب‌نظران و متخصصان آسیب‌شناسی اجتماعی و مسئولان بهداشتی در سطح کشور شده است. درصورتی که اقدامت متقضی و لازم در این زمینه صورت نگیرد، جامعه شاهد عواقب و پیامدهای بسیار خطرناکی خواهد بود که جبران آن تقریباً غیرممکن است.

۲٫ پیامدهای خانوادگی: فرار دختران می‌تواند بزرگترین لطمه و ضربه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد باشد. این عمل اولاً، نشانه‌ای از ناکارآمدی خانوده در تربیت فرزند، شکاف نسلی بین والدین و فرزنادن و اختلافات خانوادگی است و ثانیاًً از آنجا که فرجام و سرانجام فرار از دختران در اکثر موارد گرفتار آمدن در دایره ننگ باندهای فساد و فحشاء و ارتکاب جرایم اخلاقی است، لذا فرار به مفهوم لکه ننگ و بدنامی برای خانواده محسوب می‌شود و بدین لحاظ است که فرار دختران، کمتر توسط خانواده ها گزارش می‌شود و اغلب پس از بی‌نتیجه ماندن جستجوها و تلاش‌های خانوادگی، فرار دختر با عنوان فقدان دختر( دزدیده شدن او) به مراجع قضایی گزارش می‌شد.

فرار دختران، زندگی آینده آنان را به تباهی و سیاه می‌کشاند. احتمال تشکیل خانواده برای دختر فراری به‌دلیل تهدید سلامت روحی، جسمی و جنسی (به‌علت رفتار خلاف خواسته یا ناخواسته) و خدشه‌دار شدن اصالت و شرافت خانوادگی به حداقل ممکن کاهش یافته و دراغلب موارد به صفر می‌رسد.

از سوی دیگر، دختران فراری با درگیر شدن در مسائل غیراخلاقی، نمی‌توانند به خانواده بازگردند. مگر آنکه خانواده ‌به این نکته توجه نماید که عدم پذیرش فرد به معنای فرو رفتن هر چه بیشتر او در منجلاب فساد و تباهی است، لذا با اکراه، وی را در خانواده جای می‌دهد یا ان که خانواده دختر فراری، از نوع خانواده از هم‌‌گسیخته است و بود و نبود دختر فرق چندانی ندارد. به هر حال، زندگی دختر فراری درصورت بازگشت به منزل نیز همراه با مشکلات مضاعف خواهد بود. زیرا خانواده، وی را به‌دلیل ارتکاب اعمال خلاف، بیشتر از گذشته مستعد کجروی و رفتارهای انحرافی می‌داند، لذا قیود خود را بیشتر خواهد نمود، ضمن آنکه دختر نیز به‌دلیل تجربه آزادی‌های خارج از خانه که تماس با سن و موقعیت او نبوده، محیط خانه را غیرقابل تحمل‌تر می‌داند.

۳٫ پیامدهای اجتماعی: الف) افزایش نرخ مفاسد اجتماعی؛ جامعه‌شناسان معتقدند: پدیده‌های اجتماعی همچون حلقه‌های زنجیر به هم متصل و وابسته‌اند، به‌طوری که افزایش نرخ آسیب‌هایی چون طلاق، بیکاری، اعتیاد، …. منجر به افزایش آسیبی نظیر فرار دختران می‌شود و نکته قابل توجه آنکه فرار دختران از خانه نیز به افزایش نرخ مفاسد اجتماعی منتهی می‌شود.

ب) تهدید بهداشت اخلاقی و روانی جامعه؛ اسیب‌های اجتماعی ازجمله فرار، همچون امراض و ویروس‌هایی هستند که اخلاقیات و حیات اجتماعی راباخطر مواجه کرده و منجر به رواج بی‌حرمتی اخلاقی، تخطی از هنجارهای اجتماعی و ایجاد فضای مسموم در جامعه می‌شوند که می‌توانند ضمن لکه‌دار نمودن عفت عمومی و شکستن حریم‌های اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند.

ج) تحمیل هزینه های اجتماعی؛ فرار دختران هزینه های فراوانی را بر دوش جامعه و دولت تحمیل می‌کند، به طوری که اقداماتی نظیر: دریافت گزارشات فقدانی دختر و شناسایی دختران فرراری توسط نیروهای چندگانه امنیتی، بازجویی و انجام مراحل قضایی، ایجاد مراکز مختلف-مانند کانون اصلاح و تربیت و مراکزی که قبلاً در زمینه ساماندهی دختران فراری فعال بودند و نیز مسئولیت سازمان بهزیستی، همگی هزینه های هنگفتی را بر جامعه تحمیل می‌کند.

دختران فراری با فرار خود از خانه روندی را برای خود در پیش می‌گیرند که جز غوطه‌ور شدن در بدبختی و سقوط چیزی عاید نمی‌شود. بسیاری از دختران فراری به خاطر مشکلات طاقت‌فرسای درون محیط خانواده و با هدف نجات از بدبختی و سختی‌ها اقدام به کار می‌کنند و بسیار اندک‌اند کسانی که به انگیزه رسیدن به معشوق و یا به خاطر رسیدن به جاذبه‌های شهرهای بزرگ مبادرت ‌به این عمل می‌کنند. اما با این حال، مسیر پیش روی این دختران بی‌پناه، مسیری جز تباهی نیست.

و) پیشنهادهایی برای حل معضل دختران فراری

همان گونه که بیان شد، دختران فراری از بین اقشار مختلف می‌باشند، با انگیزه ها و علل گوناگونی اقدام به فرار می‌کنند و پیامدهای فرار انان خانواده و جامعه را تهدید می‌کند. در این راستا پیشنهادات ذیل به منظور مقابله قطعی‌تر نسبت به معضل فرار دختران از خانه ارائه می‌گردد:

۱٫نهادخانواده:

-توجه و رسیدگی بیشتر به نهاد خانواده وسعی در رفع مشکلات مختلف تربیتی، اقتصادی و فرهنگی آن ها از طریق دولت؛

-تقویت و سازماندهی نهادهای مردمی مؤثر در امداد خانواده از جهات مختلف، نظیر: کمیته امداد امام خمینی (قدس سره)، بنیادهای خیریه، صندوق‌های قرض‌الحسنه و…

-احیای سنت‌های دین و حاکمیت ارزش‌های اجتماعی اسلام نظیر: وجوب احترام والدین، رسیدگی خویشان، نظارت‌های فامیلی چون ولایت پدر، جدپدری و نظارت برادر بزرگ‌تر؛

-نظر ‌به این که با استناد به اطلاعات و تحقیقات، بیتشر دختران فراری از بین خانواده های نابسامان بوده و اغلب، فرزندان طلاق هستند، به‌کارگیری تمهیدات لازم جهت پیشگری و کاهش نرخ طلاق ازطریق تقویت مراکز مشاوره، اجبار به شرکت در کلاس‌های آموزش حقوق و تکالیف زوجین قبل از عقد رسمی، اجبار در مراجعه به مراکز مشاوره از طریق اهرم‌های دولتی و… ضروری است. سرانجام چنانچه خانواده‌ای به‌دلیل اعتیاد، مرگ والدین، بیکاری و بیماری همسر، … از هم گسسته شد، می‌توان خانواده را موظف نمود که وضعیت حضانت و تربیت فرزندان را به سازمانی که از سوی دولت مشخص می‌شود، گزارش نماید و این سازمان در رفع مشکلات فرزندان چنین خانواده هایی تلاش می‌کند و نسبت به رفع مشکلات و خشونت‌ها این خانواده ها اقدام می‌کند.

۲٫ آموزش و پرورش

-از انجا که بسیاری از دختران فراری (۷۰درصد) در سنین۱۶-۱۴ ساله و در دوره های حساس نوجوانی قرار دارند و با مشکلات متعدد خاص این دوره مواجه می‌باشند، از این‌رو، بخشی از پیشنهادات جهت پیشگری از فرار دختران معطوف به وزارت آموزش و پرورش می‌باشد.

-تهیه و نمایش فیلم‌های آموزشی درباره اثرات انواع روش‌های نادرست تربیتی (ازجمله محدودیت زیاد، ازادی زیاد، فاصله عاطفی، فاصله اطلاعاتی و…) فقط برای اطلاع والدین؛

-تقویت ارتباط میان والدین دانش‌اموزان با مربیان و عدم واگذاری مسئولیت تربیت فرزندان به مدرس یا خانواده به تنهایی؛

-تقویت مراکز مشاوره‌ای مفید و کارامد در مدارس یا تمام مناطق آموزش و پرورش استان‌ها و شهرستان‌ها؛

-اجبار در انجام تست روان‌کاوی و سلامت سنجی روحی و روانی از تمام دانش‌اموزان و تشخیص وشناسایی کودکان مستعد فرار از لحاظ ویژگی‌های روحی و خانوادگی و الزام مراقبت‌های روان‌کاوی از آن ها؛

-بها دادن به مسئله ترک تحصیل دانش‌اموزان یا فرار آن ها از مدرسه و ضرورت ارتباط با خانواده های این دختران؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...