اختلالات روانی سالمندی:

وابسته به انستیتو ملی بهداشت روانی این نتیجه را به دست اورد که شایعترین اختلالات روانی سنین پیری عبارت اند از اختلالات افسردگی،اختلالات شناختی،اختلالات فوبیها و اختلالات مصرف الکل. سالمندان همچنین در خطر بالاتر خودکشی و علائم روانی ناشی از دارو هستند. بسیاری از اختلالات روانی سالمندی قابل پیشگیری تخفیف یا برگشت هستند.عوامل خطر سازی روانی- اجتماعی نیز سالمندان را نسبت به اختلالات روانی اسیب پذیر می‌سازند(چاووهمکاران،۲۰۰۰).این عوامل مشتمل اند بر از دست دادن نقش های اجتماعی ، از دست دادن خود مختاری، مرگ دوستان و بستگان،افت تندرستی،افزایش انزوا،محدودیت های مالی،و کاهش عملکرد شناختی.بسیاری از دارو ها نیز می‌توانند در افراد مسن علائم روانی به وجود اورند ای ن علائم در نتیجه تغییرات وابسته به سن را در جذب دارو ،اگر دارو یا دوز دارو خیلی بالاتر تجویز شده است اگر بیمار دستورات را رعایت نکرده و داروهارا بیشتر از میزان تجویز شده مصرف نموده باشد،اگر حساسیت خاص به دارو داشته باشد یا رژیم های دارویی متناقض توسط پزشکان مختلف تجویز شده باشد پدید می ایند. تقریبا طیف کامل اختلالات روانی ممکن است از دارو ها ناشی شوند.(ارنست بهل میجر،۲۰۰۷).

سالمندی و اواخر بزرگسالی:((نیمرخ بزرگسال سالخورده)):

با افزایش سن انتطار در سراسرجهان و تغییردید و چشم اندازهای مربوط به مفهوم و گسترده پیری ودرنتیجه کوشش در راه اعاده قسمت مهمی از پیری به گستره بزرگسالی ، مولفان در تعارض یک مرزبندی ظریف و قابل بحث قرار گرفته اند،به همین دلیل است که متمایز ساختن و هله های واقعا” پایانی پیری از بخشی از زندگی بزرگسالی که در سر اشیب پیری طی می شود کار اسانی نیست. در نتیجه بین این گستره ی پایانی بزرگسالی یا سالخوردگی و گستره پایانی به عنوان پیری به معنای محدود کلمه فراموشی ها و هم پوشی ها ی متعددی به ناچار رخ خواهند نمود.آنچه مسلم است این است که تحول در اخرین سال‌های زندگی ادامه میابد و اگر انسان در بخشی پایانی بزرگسالی شاهد تقلیل ظرفیت‌های بدنی خویشتن است .همواره توانایی و میل مهار کردن محیط اطراف خود را حفظ می‌کند و اگر پاره ای از افرادی را دوست داشته از دست داده است اما هنوز به دوست داشتن و نیاز به اینکه او را دوست بدارند در وجود او بیدار است. بخش پایانی بزرگ سالی که به برکت بهبود مداوم مراقبت‌های پزشکی ،تغذیه و محیط جسمانی به تعداد بیشتری از افراد امی فرصت ‌می دهد که به دهه هفتاد ،هشتاد و حتی نود قدم بگذارند،هدیه قرن بیستم است (ییلاق بیگی،۱۳۸۸).با این همه پدیده ی پیری با مقیاس جهانی امری حساس است تخمین های جمعیت شناختی در غرب حاکیاز این بوده است که در فاصله سال ۱۹۷۰ تعدادافراد مسن دو برابرمیشود و در پایان قرن حاضر ۱۵ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد.(کراز،.۱۳۸۶).

پختگی[۷۳] پایان دوره بزرگسالی:

معنای پیری را عمدتاً” فرهنگ تعیین میکنددر فرهنگ‌های زندگی و مرگ جزء چرخه زندگی محسوب می‌شوند و در درون تجربه انسانی قرار می گیرند. پیری رسیدن به خردمندی و فرزانگی است . در فرهنگ غربی که پیری و مرگ از مهار فرد ‌می‌گریزند برای بسیاری از افراد وقوع آن ها به موجودیت ادمی است و در نتیجه پیر شدن پابر لب گور گذاردن است. به چند اسطوره ‌در مورد پیری که پی نقل می‌کنیم نمیتوان چندان اعتنا کرد : اول انکه سن تقوی خود گویای سن بدنی است دوم انکه کهولت امری اجتناب ناپذیر است.سوم انکه پیران فاقد بهره وری هستند یا دیگر مولد نیستند و اخر انکه پیران در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند.نمونه های گوناگون و فراوانی در هر یک از زمینه ها خلاف این افکار قالبی را نشان می‌دهند و “سنزدگی” یا ادراک منفی نسبت به شخص بزرگسالان ساخته و پرداخته مجموعه ای از رفتار ها و عادات فرهنگی است. امید و تقوا که با نو امیدی در تضاد ند معرفبزرگسال پخته اند.،بزرگسالی که با موفقیت زندگی کرده و با خوشبختی پیر شده است. امید ، فرد را در بسیج نیروهای خود و افزایش ظرفیت های مقابله با تغییرات یاری می‌دهد. وقتی کسی خود را به دامان نومیدی بسپرد میل به زندگی را از دست می‌دهد.(محتشمی،.۱۳۸۰).

ظرفیت‌های جدید تحولی:

از نظر متخصصان بررسی تحول چرخه زندگی از نطفه تا مرگ ،نسبت ‌به این نکته آگاهی وجود دارد که پیری یک دوره طبیعی تکامل فرد محسوب می شود و ویژگی‌های خاص خود و ‌هدف‌های‌ خاص تحول را در بر دارد وظایف تحولی اخرین سال‌های زندگی نسبت به سال‌های قبل شخصی ترند عمده ترین وظایف تحولی برخلاف دوره های کودکی ،نوجوانی و اغاز بزرگسالی و میانسالی عبارت اند از پذیرش واقعیت زندگی خود ضمن تسریع و تعمیق ان(منصور.،۱۳۸۲).

-سود جستن از تجارب قبلی خود برای مقابله با تغییرات و نا رساییهای شخصی.

-خود را با تقلیل نیروها و سلامت بدنی خود همساز کردن

-از دست دادن همسر را پذیرفتن

-همنوا شدن با بدن خود لطافتها و گیراییهای گذشته را از دست داده است.

در هفتاد سالگی مسءله اصلی باز هم تحقق دادن زندگی خود به بهترین وجه ممکن است. بالاخره باید نظم نوین این “سرزمین بیگانه”که چند صباحی باید در ان زندگی کرد ،تن داد “تمامیت شخصی”،”تحقق خویشتن”،و اصطلاحاتی از این دست که در نظریه های مختلف می بیند برای توجیه وظایف تحوی به کار می‌روند.پاره ای از افراد این گستره پایانی بزرگسالی ،فعال و پاره ای دیگر در این گستره غیر فعال اند. اما هر دو دسته می‌توانند به صورت رضایت بخش این دوره را به پایان برسانند(ابوالقاسمی،.۱۳۸۶)

تغییرات در سطح تغییرات بدنی:

در حال که پیری برای عده ای از دانشمندان یک برنامه ژنتیک است سلول های انسان تقریبا” بیش از ۵۰ بار ظرفیت تکثیر ندارند.و این محدودیت خود تعیین کننده چرخه ی حیاطی است و بندرت از ۱۱۰ سال فراتر می رود.برای پاره ای دیگر پیری فرسایش است و سلولهای انسان در این فرایند فرسایش ظرفیت ترمیمی خود را از دست می‌دهند و دیگر نمی توانند عناصر صدمه دیده ی خود را بازسازی کنند و در نتیجه می‌میرند و بخصوص سلولهای مغز و قلب وقتی صدمه دیده باشند می‌میرند، دیگر تجدید حیات برای آن ها ممکن نیست و در نتیجه از بین می‌روند.(نویان شرف،.۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...