برخی دیگر از روان‌شناسان نیز یادگیری را دگرگونی‌های نسبتا پایدار در توانایی، گرایش یا ظرفیت پاسخ‌دهی عنوان کرده‌اند. در این تعریف تاکید شده است که یادگیری پیش از تغییر رفتار پدید می‌آید.
۲-۲-۳-۴ انواع یادگیری
یادگیری دارای انواع مختلفی است که عبارتند از: خوگیری، شرطی‌شدن سنتی، شرطی‌شدن فعال و آن چه یادگیری مختلط خوانده می‌شود.
در خوگیری، یاد می‌گیریم که از محرکی آشنا غافل باشیم بی‌آنکه پیامد ناگواری داشته باشد، نظیر یاد گرفتن بی‌توجهی به تیک‌تاک ساعت. خوگیری، ساده‌ترین نوع یادگیری است. شرطی شدن فعال و سنتی هر دو متضمن تشکیل تداعی یا ارتباط است و در نتیجه می‌آموزیم که برخی وقایع با هم رخ می‌دهند. در شرطی‌سازی سنتی می‌آموزیم که واقعه‌ای به دنبال واقعه دیگر رخ می‌دهد و در شرطی‌سازی فعال می‌آموزیم که اگر به محرکی پاسخ خاصی بدهیم نتیجه خاصی خواهد داشت.
یادگیری مختلط، چیز متشکلی از تداعی و برقرار کردن ارتباط میان دو واقعه است. مثلا شیوه‌ای که برای حل مشکلی اتخاذ می‌کنیم یا نقشه‌ای که از محیط در ذهن طرح می‌کنیم نمونه‌ای از یادگیری مختلط است.[ زمینه روان‌شناسی هیلگارد]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نوع دیگر از یادگیری، یادگیری از طریق بینش یا بصیرت(Insight Learning) است. این نوع یادگیری زمانی صورت می‌گیرد که یادگیرنده چگونگی روابط اجزاء یا عناصر موجود در یک پدیده را درک نموده و نسبت به کل مجموعه اشراف پیدا کند. این نوع یادگیری موثرترین و پایدارترین نوع یادگیری است. در این نوع یادگیری، یادگیرنده با ادراک دقیق پدیده‌ها و شناخت روابط میان اجزا و یا عناصر یک پدیده، فرصت کشف و آفرینندگی ذهنی را می‌یابد.[ افروز، غلامعلی ، ۱۳۸۵]
۲-۲-۳-۵ عوامل مؤثر بر یادگیری
یادگیرى یک فرایند است. در هر فرایند عوامل و متغیرهایى در حال تعاملند. نوع و شدت تعامل تغییرات گوناگونى را به دنبال مى‌آورد. بررسى همه عوامل مؤثر در فرایند تدریس، امکان‌پذیر نیست؛ بدین لحاظ فقط به ذکر چند نمونه از آنهایى که تأثیر آشکارى در روند یادگیرى دارند، اکتفا مى‌شود.
آمادگی (readiness)
انگیزه (motive) و هدف (goal)
تجارب گذشته
روش تدریس معلم
۱)آمادگى (readiness)
شاگرد باید از لحاظ جسمی، عاطفی، عقلى و … رشد کافى کرده باشد تا بتواند بخوبى یاد بگیرد و یادگیرى زمانى برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگى لازم را داشته باشد. او حتى اگر بعضى از جنبه‌هاى آمادگى را کسب نکرده باشد، امر یادگیرى برایش خستگى‌آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتى نخواهد کرد؛ مثلاً در یادگیرى نوشتن، اعصاب و عضلات دست و انگشتان باید به قدر کافى رشد کرده و آمادگى داشته باشند. اگر کودکى را که از لحاظ جسمى و روانى آمادگى یادگرفتن و نوشتن را ندارد تعلیم بدهیم، جریان یادگیرى او در این زمینه حتى در سال‌هاى بعد به کندى پیش خواهد رفت؛ در صورتى که اگر همین کودک در سنى که آمادگى کافى دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریع‌تر پیشرفت خواهد کرد.
آمادگى افراد در زمینه‌ەاى مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلى آماده باشد، ولى از نظر عاطفى نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد؛ مثلاً ترس از معلم، احساس عدم امنیت، دلهره، اضطراب و پریشانى فکر ممکن است یادگیرى را در زمینه موردنظر مختل کند. رشد و آمادگى ذهنى افراد نیز در فهم و یادگیرى علوم مختلف متفاوت است؛ مثلاً ممکن است شاگردى در مرحله‌اى از رشد خود آماده درک علوم تجربى باشد، ولى براى درک علوم اجتماعى هنوز آمادگى لازم را به دست نیاورده باشد. بنابراین، معلم باید آمادگى هریک از شاگردان خود را در تدریس مواد درسى در نظر داشته باشد و فعالیت‌هاى آموزشى خود را متناسب با سطح آمادگى ‌آنان عرضه کند.
۲) انگیزه (motive) و هدف (goal)
یادگیرى معلول انگیزه‌هاى متفاوتى است. یکى از این انگیز‌ه‌ها که نقش مهمى در جریان یادگیرى دارد، میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت محرکى است که نیروى فعالیت را افزایش مى‌دهد . براى اینکه شاگردان در ضمن یادگیرى فعال باشند، باید به موضوعى که مى‌خواهند فرا بگیرند علاقه‌مند باشند. براى ایجاد رغبت، لازم نیست موضوعات درسى را بطور تصنعى جالب توجه نشان دهیم. همین که مطالب و مفاهیم درسى بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسى و واقعى آنان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند، رغبت آنان برانگیخته خواهد شد.
یکى دیگر از عوامل ایجاد انگیزه هدف است. هدف به فعالیت انسان جهت و نیرو مى‌دهد. اگر انسانى در طول زندگى خود هدف قابل وصولى نداشته باشد، پویایى و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار مى‌کند و نیروى لازم را براى فعالیت در وى به وجود مى‌آورد و سبب پیدایش قصد و اراده در او مى‌شود.
در مدارس، هدف‌هاى تربیتى باید انعکاسى از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و به طور مشخص و واضح بیان شود. معلم و شاگرد باید بدانند غرض از فعالیت‌هاى آموزشى در یک مقطع زمانى خاص چیست. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه، سبب هماهنگى بین فعالیت‌هاى معلم و شاگرد مى‌شود، آنان را به اجراى فعالیت‌هاى متنوع بر مى‌انگیزد، جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان مى‌دهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط‌ انگیز مى‌سازد، سطح یادگیرى شاگردان را گسترش مى‌دهد و یادگیرى را عمیق‌تر و مؤثرتر مى‌کند.
۳) تجارب گذشته
آموخته‌ها و تجربه‌هاى گذشته (previous experiences) شاگرد ‌ساختِ شناختى (cognitive structure) وى را تشکیل مى‌دهد. آمادگى شاگرد در حد وسیعى تحت تأثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانى مى‌تواند مفاهیم و مسائل جدید را درک کند که مفهوم و مسأله جدید با ساختِ شناختى او مرتبط باشد. در واقع، فرایند یادگیرى همچون روند رشد است. همچنان که رشد جریانى دائمى است، یعنى گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارد، یادگیرى نیز جریانى است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلى آن را تشکیل مى‌دهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد. فرد وقتى مفهومى را واقعاً مى‌آموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشته‌اش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود، یادگیرى به معنى خاص خود صورت نخواهد گرفت.
بنابراین، معلم همواره باید فعالیت‌هاى آموزشى را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساخت شناختى آنان طراحى و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسى موفقیت در کارهاى تربیتى است. معلم آگاه در فعالیت‌هاى آموزشى و پرورشى ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته شاگرد را بررسى مى‌کند، توان او را براى درک و فهم مسأله جدید مى‌سنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه مى‌دهد؛ مثلاً اگر معلم ریاضى در تدریس مفهوم تازه، زمینه‌هاى قبلى شاگردان را به دست فراموشى بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به اطلاعات و دانش قبلى آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود. البته ممکن است در اینجا این سؤال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس به دلیل تفاوت در شکوفایى استعداد، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست، چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امرى کار آسانى نیست، اختلاف سطح دانش شاگردان را مى‌توان از طریق آموزش ترمیمى یا فعالیت‌هاى متنوع دیگر از میان برد.
۲-۲-۳-۶ روش های نوین تدریس
۲-۲-۳-۶-۱ تعریف روش:
« روش در مقابل واژه ی لاتینی «متد » به کار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد .
۲-۲-۳-۶-۲ تقسیم بندی روش تدریس :
۱ ـ روش های تاریخی ۲ ـ روش های نوین « صفوی ، ۱۳۷۰)
« اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اکثر معلمان و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاه های مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان ، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور می کنند وبه جای هم به کار می برند . این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند ، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است » (سیف ،۱۳۷۹ ) . بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است ، نظامی که کارکرد اساسی اش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه راکسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمی ترین دیدگاه پرورشی است ، به جای چنین کارکردی ،نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی ، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینه ی مردم سالاری در جامعه فراهم شود . (میلر[۷]،۱۹۸۳) گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد . (فریره[۸]،۱۹۷۲ )
تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده نشان می دهد که به هیچ وجه نمی توان مفهوم «پرورش » را با مفاهیمی چون آموزش ،تدریس و یا حرفه آموزی یکی دانست .پرورش مفومی کلی است که می تواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد .
مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست ، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده ،که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیت هایی است امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد .بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش ، نه خود پرورش .آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای آن دقیق تر و مشخص تر و زودرستر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممکن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم ،رادیو ،تلویزیون و سایر رسانه ها صورت گیرد .
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیت های آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود . تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیت های منظم ، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است . به آن قسمت از فعالیت های آموزشی که به وسیله ی رسانه ها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت می گیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمی شود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد . به عبارت دیگر می توان گفت هر تدریسی آموزش است ،ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد .
چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتند از :
الف ) وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان
ب) فعالیت بر اساس اهداف معین واز پیش تعیین شده
ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری . » ( شعبانی ، ۱۳۸۲)
تعریف تدریس :« تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرش ها ، گرایش ها ،باورها ، عادت ها و شیوه های رفتار وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه می خواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر می گیرد .» (میرزا محمدی ، ۱۳۸۳)
۲-۲-۳-۶-۳ روش های نوین تدریس و رابطه آنها با یادگیری
۱)روش کنفرانس ( گرد هم آیی )
«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیکه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه می گردد. این روش می تواند مشخص کند که دانش آموزان تا چه اندازه می دانند. این روش یک موقعیت فعال برای یادگیری به وجود می آورد. نقش معلم در کنفرانس صرفاً هدایت و اداره کردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است که منجر به انحراف از موضوع کنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای کلیه دروس وسنین مختلف کاربرددارد.
۲) روش شاگرد ـ استادی
قدمت این روش به زمانی که انسان مسئولیت آ موزش دهی انسانهای دیگر را چه از طریق غیررسمی و چه از طریق رسمی به عهده گرفت ،می رسد .و قدمت آن به صدر اسلام برمی گردد مسجد نخستین موسسه ای بود که چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به کار برده است. از روش های تعلیمی که در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است , روش حلقه یا مجلس است, که پیامبر عظیم الشان اسلام از این روش به مردم آن زمان آموزش می داد. همه افراد در کودکی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی کنند , روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی, جامه عمل می پوشاند. در این روش به دانش آموزان اجازه داده می شود که نقش معلم را ایفا کنند. هدف اساسی این روش آن است که شاگرد , معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد .در این روش ,در صورت فقدان معلمان متخصص, تعداد زیادی از دانش آموزان مهارت خاص را آموخته اند و می توان از آنها استفاده کرد.
۳)روش چند حسی ( مختلط )
استفاده از این روش مستلزم به کار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت می گیرد . از طریق کار بست این روش می توان , مطالب و مهارتها را درک کرد , ارتباط موثرتری برقرار کرد , مهارتها و مطالب را از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور کلی از همه حواس استفاده می شود, به بیان دیگر ,یادگیری بصری که ۷۵ % از مجموع یاد گیری ما از طریق دیدن است , یادگیری سمعی که ۱۳ % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است , لمس کردن , که ۶% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس کردن است , چشیدن که ۳% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن که ۳% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.
۴)روش حل مسئله
این روش یکی از روش های فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند, بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, ۱۳۷۸) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام می شود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیه ها را ازمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود می تواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان می کوشند تا برای حل مسئله با بهره گرفتن از تمام افکار و اندیشه هایی که دارند, در کلاس راه حلی بیابندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز می شود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند همانا بست روش های تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است.
۵)روش پروژه ای
روش تدریس پروژه ای به دانش آموزان امکان می دهد تا قدرت مدیریت, برنامه ریزی و خود کنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند. در این روش دانش آموزان می توانند با توجه به علاقه ی خود موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شرکت نمایند. براین اساس در این روش دانش آموزان یاد می گیرند که چگونه به طور منظم و مرحله ای کاری را درس انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان می شود زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همکاری, احساس مسئولیت, انضباط کاری صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانش آموزان می شود.
۶)شیوه سخنرانی
معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را , در عرض مدتی که ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد, در کلاس ارائه می دهد. در سخنرانی می توان معلم را با عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور کرد. از این نظر سخنرانی شیوه ای است یک سویه, برای انتقال اطلاعات, که معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به کلاس تعیین می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...