روزنبوم و دیگران[۲۰](۲۰۰۳)، با بهره گرفتن از اطلاعات ۶۴ شرکت هلندی که برای اولین بار به عموم عرضه شده بودند رفتار اقلام تعهدی شرکت‌ها را در طول زمان بررسی کردند. آنان دریافتند که مدیران دراولین سال عرضه سهام، سود را مدیریت کرده بودند ولی در سال‌های قبل از آن مدیریت سودی یافت نشد. آن‌ ها اثر مدیریت سود انجام شده در اولین سال عرضه سهام را نیز، بررسی کردند. نتایج بیانگر وجود یک رابطه‌ منفی معنادار بین اندازه اقلام تعهدی و عملکرد قیمت سهام شرکت در سه سال آتی می‌باشد.

پاستور و فوینتز[۲۱] (۲۰۰۶)، با برسی عملکرد ضعیف شرکت‌های اسپانیایی که برای اولین بار به عموم عرضه شده بودند (از آن به عنوان یک خلاف قاعده[۲۲]‌ نام می‌برد) دریافتند که شرکت‌های مذکور ، در سال اول عرضه سهام، با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری، به مدیریت سود پرداخته‌اند؛ آن‌ ها همچنین دریافتند که هر چه اقلام تعهدی شرکت بالاتر باشد، بازده‌ی غیرمنتظره‌ی نامطلوب بیشتری در بلند مدت خواهد داشت.

لوئیس[۲۳](۲۰۰۴)، مدیریت سود را عامل عملکرد ضعیف و غیر عادی شرکت‌ها بعد از ادغام می‌داند.او با بررسی ۴۷۳ نمونه ترکیب تجاری (از نوع جذب) در طی سال‌های ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۰ دریافت که یک رابطه‌ منفی بین سطح اقلام تعهدی اختیاری شرکت ادغام کننده و عملکرد آتی آن وجود دارد. با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که بازار نمی‌تواند مدیریت سود انجام گرفته را به درستی و در پیرامون زمان ترکیب تجاری مذکور، تشخیص دهد.

حال یکی از راه هایی که می توان از سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان در برابر مدیریت سود حمایت کرد،حسابرسی است.به عبارت دیگر،یکی از راه های کاهش مدیریت سود ارتقای کیفیت حسابرسی است؛زیرا شرکت هایی که سود را دستکاری و مدیریت می‌کنند،بیشتر مستعد گزارش حسابرسی تعدیل شده هستند.با این پیش فرض،منطقی است که یک رابطه بین مدیریت سود و نوع اظهار نظر حسابرسی پیش‌بینی کنیم.

۲-۶ تئوری اثباتی حسابداری

تئوری اثباتی حسابداری توسط واتس و زیمرمن معرفی و رواج یافته است و اصطلاحی است از تئوری اقتصادی نئوکلاسیک. اساس این تئوری در اندیشه انتخاب معقول تئوری است یعنی نفع شخصی عمده ( که معمولاً به عنوان رفتار فرصت طلبانه اشاره می‌شود) مبنای همه فعالیت‌های اقتصادی است. در تئوری اثباتی حسابداری ، مؤسسه بازرگانی بر حسب مجموعه‌ای از قراردادها تعریف می‌شود. قراردادها، برای به دست آوردن سود شخصی افراد که همکاری با شرکت را پذیرفته‌اند، ضروری است. برای مثال قراردادهای با مدیران، تهیه کنندگان سرمایه و کارکنان (شامل مدیران). همچنین قراردادها برای کشف این که بخش‌های انفرادی به منظور حداکثر سازی منافع مالکان عمل می‌کنند، ضروری است .تئوری اثباتی حسابداری بر این فرض اقتصادی مبتنی است که مدیران ، سهام‌داران و قانون‌گذاران افراد منطقی هستند و می کوشند منافع خود را به حداکثر برسانند. آن ها برای حداکثر کردن ثروت خود به هزینه های قراردادها، هزینه های نمایندگی، هزینه های اطلاعات، هزینه های ورشکستگی و هزینه های سیاسی توجه دارند. از این رو مدیریت سیاست و رویه حسابداری که انتخاب می‌کند بر اساس تجزیه و تحلیل و مقایسه منافع و مخارج حاصل از رویه‌های حسابداری قرار دارد. ‌بنابرین‏ در این تئوری، نفع شخصی ، دلیلی برای انتخاب فنون و روش‌های حسابداری و خط مشی تصمیمات است (گیف‌کین،۲۰۰۷)

۲-۶-۱ نظریه های مدیریت سود

همانند اکثر عرصه های پژوهش حسابداری،نظریه های مدیریت سود نیز از پژوهش های عرصه های دیگر حسابدرای،یا حوزه های دیگر دانش ،مثل تامین مالی،اقتصاد،روانشناسی و مانند این ها وام گرفته شده اند.در این میان نظریه پذیرایی و نظریه ی حساب شویی نسبتا جدید هستند:اولی از مطالعات سیاست گذاری سود تقسیمی در حوزه تامین مالی گرفته شده است و دومی مستقیما از دل مطالعات دانشگاهی مدیریت سود گرفته شده است.فهرست پر بسامدترین نظریه های مدیریت سود عبارتند از:

    1. نظریه چشم داشت

    1. نظریه نمایندگی

    1. نظریه پذیرایی[۲۴]

    1. نظریه حساب شویی[۲۵]

    1. نظریه علامت دهی

    1. نظریه رفتاری

    1. نظریه بازی ها

    1. نظریه ذی نفعان

  1. نظریه ی قرارداد ها

به نظر می‌رسد تمام نظریه های مدیریت سود در سه چیز اشتراک دارند:

  1. تمام آن ها می کوشند رابطه ی بین مدیران شرکت ها و گروه یا ‌گروه‌های استفاده کنندگان یا ذی نفعان را نسبت به مدیریت سود تبیین کنند،۲) ‌به این دلیل و به دلیل استفاده از دو مقدمه ی منطقی”انسان عقلایی” و ” نفع شخصی” و محصول این دو،یعنی “بیشینه سازی مطلوبیت”،همه ی این نظریه ها می کوشند رابطه ی مدیریت سود و ارزش را تبیین کنند،و ۳) تمام این نظریه ها در عصر یکه تازی حسابداری اثباتی پرداخته شده اند و ‌بنابرین‏ طبیعت اثباتی و استقرایی دارند و از مشاهد و تجربه بر گرفته شده اند.در زیر به برخی از این نظریه های مهم پرداخته می شود و در نهایت نظریه هایی که به موضوع تحقیق مربوط می‌شوند به طور خاص مورد بررسی قرار می گیرند:

نظریه چشم داشت

دو رویکرد ‌به این نظریه وجود دارد:نظریه ی چشم داشت اطلاعاتی و نظریه چشم داشت ارزشی.هر دو رویکرد ریشه در نظریه چشم داشت ورانشناسی دارند .برای اولین بار نظریه ی چشم داشت در حوزه ی حسابداری با رویکرد چشم داشت اطلاعاتی وام گرفته شد سپس رویکرد ارزشی ‌به این نظریه در کانون پژوهش های مدیریت سود قرار گرفت.

اسکیپر(۱۹۸۹) چشم انداز اطلاعاتی را در مقام عنصر کلیدی زیربنای مطالعه ی پدیده ی مدیریت سود قرار می‌دهد.بر این اساس چشم داشت اطلاعاتی در اثر عدم تقارن اطلاعاتی که در ساختارهای شرکت های سهامی پیچیده بین مدیریت مسلط و گروه ذی نفعان درو افتاده تر وجود دارد، ایجاد می شود.وی معتقد است چشم داشت اطلاعاتی فرض می‌کند که افشاهای حسابداری دارای یک درونه یا بار اطلاعاتی است که علائم فایده مندی را به ذی نفعان مخابره می‌کند.

نظریه ی حساب شویی

جوردن و کلارک(۲۰۰۱) می‌گویند: نظریه ی حساب شویی قائل ‌به این است که اگر شرکتی در یک سال سود پایین را تجربه کند ممکن است سود آن سال را شستن یا استحمام دارایی ها(تبدیل آن ها به هزینه) کاهش دهد.بر این اساس اگر حساب شویی در چارچوب اصول پذیرفته شده ی حسابداری باشد،مدیران بعدا از بابت حساب شویی هایی که قبلا انجام داده‌اند جریمه و توبیخ نمی شوند.بعضی دیگر مانند زاروین معتقدند،حساب شویی زمانی رخ می‌دهد که مدیران جدید جایگزین مدیران قبلی می‌شوند و برای این که بعدا عملکرد خوبی از خود نشان دهند حساب شویی اساسی راه می اندازند.مهم ترین ضعف این نظریه این است که نگاه بخشی به مدیریت سود دارد.به عبارت دیگر فقط بخشی از فعالیت های مدیریت سود را تبیین می‌کند.

نظریه پذیرایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...