بند ۲: اگر قانون بعدی، قانون یا دست کم مجازاتی را حذف کند، این مجازات بلافاصله ملغی می‌شود.
قانون۱۳۱۴: مجازاتی که در غالب اوقات تحمیلی[۱۵۱] است، الزام آور نیست تا زمانی که بر مجرم تحمیل شود. با این حال، مجازات قهری[۱۵۲] است، بنابراین اگر قانون یا حکمی به صراحت حکم کرده باشد به طور خودکار شامل ارتکاب جرم است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قانون ۱۳۱۵: بند ۱: هرکه دارای قدرت قانونگذاری است می‌تواند قوانین جزایی را نیز وضع کند. با این حال، قانونگذار می‌تواند، با قوانین خود، با مجازات مناسب قانون الهی یا قانون کلیسایی مرجع بالاتر را با رعایت حدود صلاحیت خود باتوجه به قلمرو یا افراد، تقویت نماید.
بند ۲: قانون به خودی خود می‌تواند هم مجازات تعیین کند و هم تعیین آن را به حکم محتاطانه ی قاضی واگذارد.
بند ۳: قانون خاص می‌تواند به آنهایی که برای مجازات معین در قانون جهانی وضع شده‌اند سایر مجازات‌ها را نیز بیفزاید؛ با این حال، این امر تحقق نمی‌یابد، مگر برای ضرورت بسیار مهم. اگر قانون جهانی مجازات نامعین یا مجازات تعزیری را تعیین کند، قانون معین می‌تواند در مقام خود مجازات معین یا الزامی را ایجاد کند.
قانون ۱۳۱۶: اسقف‌های اسقف نشین مراقب هستند تا آنجا که ممکن است هر نوع مجازاتی که توسط قانون الزامی است در همان شهر یا منطقه یکسان باشند.
قانون ۱۳۱۷: مجازات‌ها فقط تا جایی وضع می‌شوند که واقعاً برای نگهداری بهتر نظم و انضباط کلیسایی ضروری هستند. با این حال، اخراج از قلمرو کشیشی را نمی توان تعیین کرد، مگر به حکم قانون خاص.
قانون ۱۳۱۸: قانونگذار مجازات‌های قهری را معین نمی‌کند، مگر برای برخی جرائم بسیار مهم و کینه جویانه که ممکن است به دلیل شایعات ننگین یا مانند آن خیلی جدی باشند، آنها نتوانند به طور موثری توسط مجازات‌های تحمیلی مجازات شوند. با این حال، او توبیخ، به خصوص تکفیر نمی‌شود، مگر با ملایمت بسیار، و فقط برای جرائم جدی تر.
قانون ۱۳۱۹: بند ۱: به اندازه‌ای که قانونگذار می‌تواند احکامی را به موجب قدرت حکومت در دادگاه علنی تحمیل کند، به آن اندازه نیز او می‌تواند مجازات معین را از مجازات دائمی کیفری مشخص کند.
بند۲: حکمی که متعلق به مجازات است صادر نمی‌شود مگر اینکه این موضوع بسیار با دقت در نظر گرفته شود، و مفاد قانون های ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ مرتبط با قوانین خاص رعایت گردد.
قانون ۱۳۲۰: در تمام موضوعاتی که تحت اقتدار سر اسقف محلی آمده اند، (مقام) دینی می‌تواند او را با مجازات‌ها در فشار قرار دهد.

عنوان سوم: کسانی که در معرض ضمانت اجراهای کیفری هستند.

قانون ۱۳۲۱: بند ۱: هیچ کس را نمی‌توان برای ارتکاب تخلف ظاهری[۱۵۳] از قانون یا حکم مجازات کرد مگر اینکه به دلیل سوء نیت یا تقصیر این عمل کاملاً قابل انتساب به او باشد.
بند ۲: کسی که عمداً از قانون یا حکمی تخلف کند، توسط مجازات مقرر شده در آن قانون یا حکم محدود می‌شود. با این حال، اگر تخلف به علت ترک تلاش درست بود، شخص مجازات نمی‌شود مگر اینکه قانون یا حکم در غیر این صورت مقرر گردد.
بند ۳: جایی که تخلف ظاهری وجود دارد قابل انتساب فرض می‌شود، مگر اینکه آن در غیر این صورت نمایان شود.
قانون ۱۳۲۲: کسانی که طبیعتاً فاقد قوه تمیز هستند، حتی اگرچه آنها عاقل به نظر برسند وقتی آنها از قانون یا حکمی تخلف کنند، ناتوان از ارتکاب جرم فرض می‌شوند.
قانون ۱۳۲۳: هیچ کس محکوم به مجازات نیست در صورتی که زمان تخلف کردن از قانون یا حکم:
شانزده سال کامل ندارد؛
بدون تقصیر، از تخلف از قانون یا حکم، بی اطلاع باشد؛ بی توجهی و خطا معادل بی اطلاعی هستند؛
عمل بر طبق اجبار فیزیکی، یا بر طبق انگیزه رویداد تصادفی که شخص نتواند آن را پیش بینی کند یا اگر پیش بینی کند نتواند از آن جلوگیری نماید؛
عمل بر طبق اجبار از ترس شدید، حتی اگر فقط نسبی، یا به دلیل ضرورت یا ناراحتی شدید، مگر اینکه، با این حال، عمل ذاتاً بد باشد یا به آسیب روح منجر گردد؛
در دفاع قانونی از خود یا دفاع از دیگری در برابر تجاوز ظالمانه اقدام کند؛
فاقد قوه تمیز باشد، بی آنکه زیانی به قیود ماده‌های ۱۳۲۴، بند ۱، شماره ۲ و ۱۳۲۵برسد؛
تفکری که، نه از طریق خطای شخصی، برخی از شرایط موجود ذکر شده در شماره های۴ یا ۵ هستند.
قانون ۱۳۲۴: بند ۱: مرتکب تخلف از مجازات معاف نیست، اما مجازات مقرر شده در قانون یا حکم باید تقلیل یابد، یا حد به جای آن جایگزین شود، در صورتی که جرم تحقق یابد توسط:
کسی که فاقد قوه تمیز است؛
کسی که فاقد قوه تمیز به دلیل مستی یا دیگر اختلال ذهنی از نوع مشابه است؛
کسی که از روی شهوت اقدام کند، شهوت به خودی خود ایجاد شود عمداً برانگیخته یا تقویت نشود؛
کمتر از شانزده سال تمام دارد؛
کسی که به واسطه ترس شدید مجبور شود، یا به دلیل ضرورت یا ناراحتی شدید، اگر عمل ذاتاً بد است یا به آسیب روح گرایش دارد؛
کسی که به دفاع مادی از خود یا دفاع از دیگری در برابر تجاوز ظالمانه عمل کند، اما اعتدال را رعایت نکند؛
کسی که در برابر شخص دیگری که انگیزه ظالمانه دارد اقدام کند؛
کسی که به اشتباه، اما خطاکارانه، تصور می‌کرده که برخی از شرایطی که در ماده۱۳۲۳ بندهای ۴ یا ۵ ذکر شده‌اند موجود هستند؛
کسی که نه به خاطر خطای شخصی، از مجازات مربوط به قانون یا حکم غافل باشد؛
کسی که بدون اتهام پذیری کامل عمل کند.
بند ۲: قاضی می‌تواند همان تخفیف را قائل شود اگر هر شرایط دیگری وجود دارد که شدت جرم را کاهش دهد.
بند ۳: در شرایط ذکرشده در بند ۱، مجرم ملزم به مجازات قهری نیست.
قانون ۱۳۲۵: جهلی که زیاد یا توأم با سستی ظاهری است را می‌توان هنگام اعمال مفاد قانون ‌های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ هرگز به حساب نیاورد. به همین ترتیب، مستی یا سایراختلالات ذهنی را نمی‌توان به حساب آورد اگر اینها عمداً به عنوان ارتکاب جرم یا به بهانه آن انجام شوند؛ و نه می‌توان هیجانی را که عمداً انگیخته یا پرورانده می‌شود را به حساب آورد.
قانون ۱۳۲۶: بند ۱: قاضی ممکن است مجازات‌های جدی تری از آنچه که در قانون یا حکم مقرر شده را تعیین کند زمانی که:
شخص پس از آن که محکوم شد و یا پس از آن که مجازاتی اظهار شد به تخطی از آن با سوءنیت سرسختانه ادامه دهد ممکن است زیرکانه از ماوقع تبرئه شود؛
شخصی که در برخی مقام رسمی محرز است که قصد سوء استفاده از اقتدار یا مقام رسمی به منظور ارتکاب جرم[۱۵۴] دارد؛
متخلفی که پس از آن که مجازات برای جرم سزاوار توبیخ اجرا شده بود، این رویداد را پیش بینی کرد اما با وجود این از اتخاذ موارد احتیاط برای دوری از آن، که هر شخص دقیق آن را اتخاذ می‌کند، فرو گذاری کرد.
بند ۲: در موارد ذکر شده در ۱، اگر مجازات اجرا شده قهری است، مجازات یا حد دیگری ممکن است اضافه گردد.
قانون ۱۳۲۷: قانون خاص ممکن است، یا به عنوان قانون کلی و یا برای جرایم فردی توجیه، تخفیف یا شرایط کشنده تعیین کند، علاوه بر موارد ذکر شده در قانون ‌های ۱۳۲۶- ۱۳۲۳٫ به همین ترتیب، شرایطی که ممکن است در حکمی تعیین شود که توجیه، تخفیف یا مجازات کشنده در حکم صادر شده باشد.
قانون ۱۳۲۸: بند ۱: کسی که در پیشبرد جرم چیزی انجام دهد یا انجام چیزی بی نتیجه بماند اما سپس، ناخواسته، جرم را کامل به انجام نرساند، ملزم به مجازات مقرر شده برای جرم کامل نیست، مگر در مواردی که قانون یا حکمی در غیر این صورت تصریح کند.
بند ۲: اگر اعمال یا غفلت‌ها از ماهیت خود به انجام جرم منجر شود، شخص مسئول ممکن است در معرض حد یا جبران کیفری قرار گیرد، مگر اینکه او خود به خود از جرمی که آغاز کرده بود دست بکشد. با این حال، اگر رسوایی یا خطر دیگری یا آسیب جدی از آن منتج شود، مرتکب، حتی اگر خودبه خود دست بکشد، ممکن است با مجازات عادلانه مجازات شود، اما از نوع کمتر از آن چیزی که برای جرم کامل تعیین می‌شود.
قانون ۱۳۲۹: بند ۱: جایی که تعدادی از افراد برای ارتکاب جرم با هم توطئه کرده اند، و همدستان به صراحت در قانون یا حکم ذکر نشده اند، اگر مجازات‌های تحمیلی برای مجرم اصلی صادر شده باشند، در آن هنگام دیگران در معرض همان مجازات‌ها یا مجازات‌های دیگر باهمان شدت یا کمتر قرار می‌گیرند.
بند ۲: در مورد مجازات قهری که ضمیمه جرم است، همدستان، حتی اگر در قانون یا حکم ذکر نشده اند، همان مجازات را متحمل می‌شوند، اگر بدون مساعدت آنها، جرم تحقق نمی‌یابد، و اگر مجازات از چنان طبیعتی برخوردار است که قادر به تحت تاثیر قرار دادن آنها است؛ در غیر این صورت، آنها را می‌توان با مجازات‌های تحمیلی مجازات کرد.
قانون ۱۳۳۰: بند ۱: جرمی که در دادخواست یا در برخی از دعاوی اصول یا ضوابطی دارد اگر هیچ کس ملتفت دادخواست یا اصول نشود در واقع به عنوان نتیجه ملاحظه نمی‌گردد.

عنوان چهارم: مجازات‌ها و سایر کیفرها

فصل اول: توبیخ‌ها[۱۵۵]

قانون ۱۳۳۱: بند ۱: شخص مرتد محروم است از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...