عکس العمل های پرخاشگرانه د ربرابر بقای احتیاج : در اینگونه وضعیت ها تلاش می شود که مشکل را به نحوی حل کند و مانع را با ذکر علل و هدفهایی توجیه نماید . در نظریه روانکاوی چنین وضعیتی با اصل واقع بینی [۱۲۳]و مکانیسم دفاعی دلیل تراشی[۱۲۴] تطبیق می کند .
مقوله های شش گانه ناکامی و پرخاشگری در آزمون روزنزوایگ :
بقای مانع ([۱۲۵]O-O) بنابراین معیار ، فرد از مانع و از افراد ناکام کننده که برحسب اتفاق پیش آ”مده ، آگاه است ، رفتارش نشان می دهد که : بی تفاوت ، میخکوب شده ، ناتوان از دنبال کردن هدف ، نمی تواند از شخصیت خود دفاع کند …. ناکام کنندگی موقعیت را مورد تایید قرار می دهد . پاسخ های او نشانه وجود استرسی فعال است که تمام وجودش را تهدید می کند این پاسخ ها ناتمام ، مانع شده و مبین حضور مانع است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عکس العملهای که از تسلط مانع بروز می کند ، نشانه مرضی دارند ، در روانکاوی جزء رفتارهای هستند که در مفهوم والاگرایی[۱۲۶] و تبدیل سازی[۱۲۷] قرار می گیرند .
دفاع از خود ( ([۱۲۸]E-Dعکس العملهای دفاع از خود کم وبیش با استرسهای فعال تطبیق می کند . در این نوع استرسها « من » فرد ابتکار را به دست می گیرد تا از خود دفاع کند ، فرد در مقابل آنچه که حس می کند برای خودش و دیگران مخرب است پایداری نشان می دهد و رفتارش نمایشگر آن است . که موردتهدید قرا رگرفته و یا خود را در خطر تهدید می بیند . ملاحظه می شود که در حال آماده باش است . و می خواهد خود را حفظ کند .به طورکلی حالت پرخاشگری منفی و مخرب در سلوک فرد دیده می شود ، شکلی از خصومت رانسبت به محیط و نسبت به خود نشان می دهد . در برخی حالات می ترسد ، ترسی که ممکن است از احساس دست دادن پشتیبانی محیط اجتماعی باشد .
بقایای( [۱۲۹]N-P) نیاز در پاسخهای که دال بربقای نیاز دارد ، فرد استرس منفی ، سرد ، مزاحم بر آورده شدن نیاز می بیند . نیازهای ناکام شده معرف نوعی از پرخاشگری است که گاهی با خلاقیت همراه است . هدف رفتار فرد ارضای نیاز است که به وسیله ای ناخشنود شده است ، دنبال راه حلی می گردد که مناسب باموقعیت است : از یک نفر دیگر کمک می خواهد و می کوشد تا رفتار خود را به نحو مطلوب اصلاح کند و یا منتظر می ماند تا به مرور زمان برای آن راه حلی پیدا شود ، می کوشد تا از مانع بگذرد . و یا آن را دور بزند .
پرخاشگری بیرونی([۱۳۰]E-A) فرد ناکام سعی می کند ، فرد دیگری را مورد حمله قرار دهد ، فرد مورد حمله مستقیما مسئول ناکامی است یا اینکه مسئول نیست اما ، بوسیله فرد ناکام شده مسئول شناخته می شود ، به کمک مکانیسمهای دفاعی « جانشین سازی [۱۳۱]» و «برونفکنی » نقاط ضعف و خطاها و ناهنجاریهای خود را به دیگران نسبت می دهد . اضطراب وعصبانیت خود را نسبت به آنچه که مانع او شده ابراز می دارد و می خواهد تا آن دیگری برای حل مشکل اقدام کند .
پرخاشگری درونی ([۱۳۲] I-A)فرد ناکام شده بجای آنکه پرخاشگری خود را آزادانه بیان کند آن را به طرف خود بر می گرداند ، عکس العملهایش بر پایه دلهره نهاده شده است . ، خستگی فرد ناکام شده به سوی خود او بر می گردد، با شدت موفق به افسرده ساختن خود می گردد ، در جستجوی نوعی بدبختی برای تنبیه خود است .
ناپرخاشگری ( [۱۳۳]M-A)فرد نه خود ونه دیگری را مسئول نمی شمارد می کوشد تا از پرخاشگری ، پرهیز کند ، مکانیسم دفاعی که در اینجاظاهر می شود « واپس زدن [۱۳۴]» است .محرک عکس العملهای او بیشتر گرایش اجتماعی است . تا پرخاشگری ، عوامل نامطبوع از میدان آگاهی بیرون رانده شده است ، ولیکن موقعیتی که پذیرفته نشده می تواند رفتار فرد ناکام شده را رهبری کند .
فرد د رپاسخهایش از پرخاشگری پرهیز می کند و موقعیت ناکام کننده بدون اهمیت جلوه داده می شود . چنانکه گویی تقصیر کسی نیست ، اگر صبر کند موقعیت بهبود می یابد .
عوامل یازدهگانه ناکامی و پرخاشگری درآزمو ن روزنزوایگ :
ثبات بیرونی پرخاش ( E)[135]
این عامل مهم برخورد مقوله « تسلط مانع » و « پرخاشگری بیرونی » رانشان میدهد . مانع ناکام کننده با شدت وحدت وثبات دارد : فرد پرخاشگری و اعتراض در برابر اشیاء بی جان و یا ناراحتی خود را از شانس یا بدبختی ابراز می کنند .
ثبات درونی پرخاش (I)[136]
این عامل مهم برخورد مقوله « تسلط مانع » و « پرخاشگری درونی » است مانع ناکام کننده تعبیر نمی شود و حتی در برخی موارد در بعضی از حالات ، سودمند هم معرفی می گردد و فرد خود را موجبی برای ناراحتی دیگران می داند وازاینکه وارد ماجرایی شود که موجب ناراحتی دیگران گردد خوشحال نیست . در پاسخهای خود وجود ناکامی رامنکر می شود ، نمی گذارد دیگران از ناراحتی او باخبر شوند .
ثبات در ناپرخاشگری (M)[137]
این عامل محل برخورد مقوله « تسلط مانع » و « ناپرخاشگری » است . مانعی که در موقعیت ناکامی وجود دارد کوچک شمرده می شود تاحدی که به نظر می رسد که مانع وجود ندارد . عکس العمل برای حفظ وضعیت خود ، ناراحتی از دست دادن آبرو ، بی تفاوتی واقعی آشکارا و یا پوشیده است .
تنبیه به سرزنش بیرونی ( E)[138]
این عامل محل تلاقی مقوله « پرخاشگری بیرونی » و « دفاع از خود » است . و نشان می دهد که پرخاشگری به طور اخذ علیه فرد دیگری هدایت شده . تنش خود را تخلیه می کند و بدین وسیله رضایت حاصل می کند ، مایل است که فرد دیگری را به منزله علت برای ناکامیهای روزانه خود بداند . فرد مبارزه جویی خود را حفظ کرده و جنبه دفاعی به خود می گیرد ، کنایه می زند و خصومت نشان می دهد و می کوشد تا با تمسخر مخاطب خود را بخنداند .
عامل ( E)معرف نوعی از تغیرات عامل( E است .
در این حالت فرد با پرخاشگری منکر حملات می شود که به او نسبت می دهند و مبارزه جوی خود را به صورت دفاع از خود نشان می دهد .
تنبیه و سرزنش درونی (I)[139]
مرکز تلاقی مقوله « پرخاشگری درونی » و« دفاع از خود »است فرد ناکام شده پرخاشگری را به خودش بر می گرداند . مسئولیت خود را می پذیرد ، آن را از بخت خود می داند و « پرخاشگری به خود[۱۴۰] » است : کنایه گویی وکنترل را در باره خود اجرا می کند و می کوشد تا بنحوی « خود آزارانه [۱۴۱]» خویشتن را مورد تمسخر قرار دهد .
عامل (I)معرف نوعی از تغییرات عامل (I)است
فرد اشتباه را می پذیرد و اما گناهکاری آن را نمی پذیرد و معتقد است که موقعیت در بروز خطا اجتناب ناپذیر است . کاستن مسئولیت خود و دخالت دادن عوامل غیره منتظره درحادثه ای که اتفاق افتاده است .
بدون تنبیه و سرزنش (M)[142]
محل تلاقی مقوله « ناپرخاشگری » و « دفاع از خود است . موقعیت آن طور است که مورد توجه قرا رنمی گیرد . و فرد ناکام کننده غایب است . احساس گناهکاری کنار گذاشته شده است . و فرد از تحقیر کردن دیگران صرفه نظر می کند و آن را متوجه بی مبالاتی موقعیت می سازد .
مقاومت بیرونی (e)[143]
محل تلاقی مقوله « بقای نیاز » و «پرخاشگری بیرونی » است فرد ناکام شده با اصرار راه حل مشکلات موقعیت ناکام کننده را از فرد دیگری انتظار دارد . درخواستهای او با حالت دستور دادن و وابسته بودن به دیگران همراه است . درخواست کمک را با صراحت و آشکار انجام می دهد .
مقاومت درونی (I)
محل تلاقی مقوله « بقای نیاز » « و پرخاشگری درونی» است فرد راه حلهایی که همراه بااحساس گناهکاری برای حل مشکل ارائه می دهد . پاسخها از یک طرف ابتکار و آماده ساختن وضع را از طرف فرد نشان می دهد . و ازطرفی با احساس امنیت و کهتری همراه است .
بدو ن مقاومت (m)[144]
محل تلاقی مقوله « بقای نیاز » و « ناپرخاشگری » است فرد انتظار دارد که وقت ، شرایط و زمان را ه حل مشکل او را فراهم سازد . و مساعد نماید .در عکس العملهای خود شکیبایی و اطاعت نشان می دهد وبه قضا و قدر معتقد است .
شیوه و مفهوم اساسی تجزیه و تحلیل آزمون روزنزوایگ :
-آزمون دارای پاسخ نامه است ، که شامل بیست و چهار شماره برای ثبت پاسخها در موقعیت های بیست و چهار گانه می باشد . اگر آزمون به صورت انفرادی مورد استفاده قرا ربگیرد ، در ستون مقابل هر پاسخ رفتار آزمایش شونده ثبت می گردد ، سپس کدی را که برای هر آزمون تشخیص داده شده ، را در ستون چپ ثبت می نماید .
گزارشنامه آزمون : در گزارشنامه آزمون ، نمراتی هست که از ترکیب شدن نمرات عامل ناکامی حاصل می شوند . این نمرات معرف خصیصه های عمومی فرد است . و ما آنهارا به منزله عوامل قطعی و نمایش دهنده رفتار ثابت او می دانیم و مورد تعبیر و تفسیر قرار می دهیم .
(روزنزوایگ ۱۹۷۴) مواردی که در گزارشنامه وجود دارد عبارت است از :
تطابق با گروه ( G.C.R)[145]این مفهوم نشانگر انطباق پاسخهای آزمایش شونده با حد متوسط پاسخهای جمعیتی است . که او را در آن قرار دارد . در آزمون روزنزوایگ مانند سایر آزمونهای برونفکنی نتیجه نشانگر خیلی بالا نیست ، بلکه مهمترین نتیجه از آن کسی است که با نتایج حد متوسط گروه عادی مورد مطالعه منطبق باشد .
نمرات انطباق با گروه ( G.C.R)است برای مشخص کردن ناسازگاری احتمالی فرد یا گروه است ویابه عبارت دیگر به این نمره خوب ویاد بدسازگاری آزمایش شونده را متمایز می کند ، برای این منظور نتایج تحقیقی که درباره عادات اجتماعی و سازگاری کودکان انجام شده نقل می شود :
( روزنزوایگ ۱۹۶۲)
-گروه اول : سازگاری مطلوب دارند ، روابط اجتماعی خوب ، دوستانش آنان را به خوبی می پذیرند ، تمایل پرخاشگرانه به دستور دادن ویا فرمان دادن به دیگران را ندارد .
گروه دوم : سازگاری مطلوب دارند ، نا پر خاشگرانه اند ، دوستانشان آنها را به خوبی پذیرفته ولی نقش فرمان دادن و تسلط طلبانه دارند .
گروه سوم : ترسو، خجالتی و جزء کسانی هستند که می خواهند وسیله گروه مورد قبول قرار بگیرند ، ولی به علت عدم اطمینان با دیگران روابطی مطبوع و متغیر دارند .
گروه چهارم : پرخاشگر و ویران کننده اند . شامل آنهایی است که سازگاری اجتماعی ضعیفی دارند ، خصومت خود را نسبت به دیگران با نیش خند و گاهی با حمله بدنی نشان می دهند
گروه پنجم : غیر اجتماعی در خود فرو رفته اند ، شامل آنهایی است که علاقه کمی به روابط اجتماعی دارند و ترجیج می دهند که مطالعه و بازی را به تنهایی انجام دهند .
نتایج با توجه به عوامل تجزیه و تحلیل آزمون برای گروه های پنجگانه به شرح زیر است .
گروه اول : نمره (O- D),( E-A) پایین است و نمره ( E –D),(I –A)بالا است ونمره( N –P),(M-A) ضعیف است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...