دهها روایت در این زمینه نشان آن است که دنیا زدگی بزرگترین آفت و ریشه و اصل هر نوع بدبختی است و متأسفانه در عصر و زمان ما یک آفت فراگیر برای خیلی از انسانها شده است، زیرا دنیا برای برخی انسانها همه هستی آنان شده است و چشم و دل آنان را چنان پر کرده که راه سعادت و حق را مشاهده نمیکنند. حال با چنین وضعیتی چگونه میشود از انسان دلبسته به دنیا انتظار معرفت امام زمانش را داشت. دنیا همه چیز او شده و غیر از مطامع دنیا و چیزی را مشاهده نمیکند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
عامل سوم: پیمان شکنی
یکی از موانع مهم دیگر در شناخت حضرت همین بیوفایی و پیمان شکستن است، اگر به حضرت، معرفت و محبت داریم. باید این دو زمینه ساز عهد و پیمان و بیعت با امام گردد، زیرا عشق و ولایت بدون عهده داری و مسئولیتپذیری، هوسی بیش نیست.
عهد التزام خاص و نوعی تعهد پذیری در مقابل شخص یا کاری است، باید خود را به وظایفی که نسبت به امام داریم ملتزم سازیم و با او برای انجام خواستهها و آرمانهایش عهد ببندیم(عهداً) و آن عهد را با اسباب و وسایلی محکم کنیم (عقداً) و در نهایت با او بیعت کرده و دست در دست او نهاده و دل و سر به او بسپاریم (بیعتاً). عهد و عقد و بیعت سه درجه از یک حقیقتاند که در شدت و ضعیف با یکدیگر تفاوت دارند باید با باز خوانی و تجدید عهد در هر پگاه و بیعتی تا همیشه هم اراده و انگیزه خود را قوی کرد و افزایش داد و هم از غفلتها و سستیها جدا شد.
عامل چهارم: گناهکاری
یکی دیگر از موانع معرفت و درک فیوضات معنوی امام زمان u گناه و معصیت است، انسانی که میخواهد در طریق معرفت امام قرار گیرد باید تلاش کند رفتار و کردارش مورد قبول حضرت واقع شود و اصولاً اگر بین امام و مأموم سنخیت نباشد چگونه میتوان به درک متقابل دست یابیم، فراموش نکنیم امام به وظیفهاش بر اساس روایت عمل میکند، و این ما هستیم که متأسفانه قصور و کوتاهی داریم. حال چاره چیست؟ در پاسخ باید گفت:
۱٫برای رسیدن به معرفت باید خود را همواره در مرأی و منظر امام ببینیم. قرآن کریم میفرماید:« وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»[۹۵]؛ ای پیامبر به مردم بگو عمل کنید- بدانید- که خداوند و پیامبر و مؤمنان کارهای شما را میبینند.» امام صادق u در تفسیر آیه، مراد از کلمه «المؤمنون» میفرمایند: هم الائمه. یعنی خداوند و پیامبران و ائمه ناظر بر اعمال مردم هستند. شاهد بر این ادعا روایتی از امام رضاu میباشد که: «و اللهِ انَّ اعمالَکم لِتُعرضَ علی فی کلِ یومٍ و لیلهٍ[۹۶]»؛ به خدا قسم که اعمال شما هر صبح و شام بر من عرضه میشود.»
-
- اگر انسان گرفتار معصیت الهی باشد و به کردار زشت خود ادامه دهد، خداوند تبارک و تعالی او را از بهرهمندی نعمتهای خودش به خصوص نعمت ولایت محروم می کند، امام باقر u در این باره میفرماید:
«اذا غَضَب اللهُ تبارَک و تَعالی عَلی خلقِهِ نَخانا عَن جوارِهم»؛ هر گاه خداوند تبارک و تعالی بر خلقش غضب نماید، ما را از مجاورت ایشان دور میدارد.»
و یا امام عصر ارواحنا فداه در توقیع شریفشان به مرحوم شیخ مفید میفرماین[۹۷]د:
«ما را از ایشان چیزی محبوس نکرده است مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما میرسد و ما آن را ناخوش میداریم و از ایشان نمیپسندیم».
لذا گناه و معصیت عامل مهمی در محرومیت از بهرهمندی نعمت ظاهری و معنوی امام زمان u است.[۹۸]
اثرات عدم شناخت امام زمان
۱-گمراهی و جهالت
عدم شناخت امام زمان یعنی گمراه شدن از مسیر واقعی دین خداست و کسی که امام خویش را نشناسد و در حقیقت مثل کسی است که به مرگ جاهلیت مرده است. پیامبر اکرمe
میفرمایند: «مَن ماتَ وَ لا یَعرفُ اِمامَ زمانهُ ماتَ مَیتَهً جاهلیهً؛ هر کس بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناسد او به مرگ جاهلیت مرده است.»
۲-شرک
در حدیث صحیح از حارث بن المغیره آمده است که گفت: به حضرت ابوعبدالله صادق u عرض کردم: آیا پیغمبر e فرموده است که: «مَن ماتَ وَ لا یَعرفِ اِمامَهُ مات مَیتَهً جاهلیَهً؟
امام صادق u فرمودند: آری صحیح است.
عرض کردم: این کدام جاهلیت است؟ آیا جاهلیت مطلق یا جاهلیت کسی که امامش را نشناخته است؟
فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و ضلال.»[۹۹]
بدین سبب عدم شناخت، همپای شرکت و جاهلیت شمرده شده است و لذا باید هر کس در جهت شناخت امام خویش تلاش نماید و در نام و نسب آن بزرگوار و صفات و آداب و نشانههای ظهور او معرفتی بدست آورد که در این صورت توانسته است حقی از حقوق آن عزیز را به جا آورد و بدین ترتیب میتواند از فتنههای آخرالزمان در امان بماند چرا که همچنین فردی امام و مقتدایی دارد که در شرایط سخت و دشوار به ایشان اقتدار و تاسی نماید و تحمل این شرایط برای او دشوار نباشد.
۳-سرنگونی
امام امیرالمؤمنین علی u عدم شناخت امام را موجب سرنگونی دانسته و میفرماید: «اِنَّما الاَئمهُ قوّامُ الله عَلَی خلقِهِ وَ عُرَفاؤهُ علی عِباده وَ لا یَدخُلُ الجَنَّهَ اِلّا مَن عَرَفَهُم وَ عَرَفُوهُ، و لا یَدخُلُ النَّارَ اِلّا مَن انکَرَهُم و انکَرَوُهُ؛ امامان دین از طرف خداوند تدبیر کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمیرود جز آنان (مردم) که آنها (ائمه) را شناخته و آنان که او را بشناسند و کسی در جهنم سرنگون و سقوط نمیگردد جز آنان که منکر آنها باشند و امامان دین هم وی را نپذیرفتند.»[۱۰۰]
امان بن تغلب گوید: به امام صادق u عرض کردم: کسی که ائمه را بشناسد وی امام زمانش را نشناسد، آیا او مؤمن است؟
حضرت فرمودند: «خیر. پرسیدم: آیا او مسلمان است؟ فرمودند: آری.[۱۰۱]
با بررسی روایاتی که به بیان آسیبهای فرهنگ انتظار میپردازند، این چنین دریافت شد که روایات، اوضاع مسلمان، قرآن، علما و… در آخرالزمان را بیان نمودهاند. لذا در این مبحث وضع هر یک را جداگانه بررسی و با وجود کثرت روایات در این باب اما در حدّ توان به تعدادی از آنها اشاره میشود.
۲-عدم آمادگی مردم
یکی از آسیبهای فرهنگ انتظار عدم آمادگی مردم برای پذیرش ظهور حضرت مهدی است برای تحقق یک انقلاب جهانی، تنها وجود یک رهبر شایسته کافی نیست بلکه آمادگی عمومی نیز لازم است باید توجه داشت که برنامه قیام و انقلاب حضرت مهدی u همانند برنامه قیام همه پیامبران الهی با بهره گرفتن از اسباب و وسایل طبیعی انجام میگیرد و هیچ گاه اعجاز اساس آن را تشکیل نمیدهد. به همین دلیل همه انبیاء از سلاح روز، تربیت افراد شایسته، مشورتهای لازم، طرح نقشههای مؤثر، تاکتیکهای نظامی حساب شده و فراهم ساختن هر گونه امکان مادی و معنوی برای پیشبرد هدفشان استفاده میکردند و در انتظار این نمینشستند که هر روز معجزهای واقع شود و دشمن عقب بنشیند یا دوستان در پرتو آن هر روز در مسیر تکامل گام بردارند.
به تعبیر دیگر حضرت مهدی u آیین و مذهب جدیدی با خود نمیآورد، بلکه طرحهای انقلابی اجرا نشده الهی را به مورد اجرا میگذارد مسلماً چنین طرحی در جهان بدون ایجاد آمادگیهای لازم ممکن نیست این آمادگیها را میتوان در ابعاد زیر خلاصه کرد:
الف)آمادگی اعتقادی- رفتاری
انتظار فرج عبارت است از آمادگی کامل و همیشگی فرد منتظر برای تحقق حکومت اسلامی جهانی به رهبری آخرین ذخیره الهی بر روی زمین. این آمادگی وقتی حاصل میشود که شخص منتظر افزون بر بعد اعتقادی، در بعد نفسانی و رفتاری نیز به اصلاح خود همت گمارد او باید به حدی از آمادگی روحی و خود سازی و تزکیه نفس رسیده باشد که در هر لحظه آماده لبیک به ندای آن حضرت باشد. چنان هیچ وابستگی نتواند او را از پیوستن به سپاه حضرت مهدی باز دارد.
از نظر رفتاری نیز در طول زندگی به وظایف فردی و اجتماعی خویش و در تمامی زمینهها به قدر توانش به فرمانهای دینی عمل کند انتظار فرج با چنین معنایی سازنده و کار افزاست حالت انتظار گاهی به پایهای میرسد که خواب از چشم میگیرد.
هر چه عشق به منتظر افزون باشد آمادگی برای فرا رسیدن محبوب افزون میگردد و (دیر آمدن) فراق محبوب، دردناک و بدون تحمل میشود تا بدانجا که انسان منتظر از خود بیخود میشود و دردها و سختیها دردآور و مشکلات وحشت انگیز خود را در راه محبوب خود حس نمیکند.[۱۰۲]
ب)آمادگی روانی
مردم جهان باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بیعدالتیها را درک کنند. باید نارسایی و ضعف قوانین بشری را برای اجرای عدالت اجتماعی لمس کنند باید این حقیقت را دریابند که تنها در سایه اصول پیوندهای مادی و ضمانتهای اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسان مشکل جهان حل نمیشود بلکه مشکلات هر روز تراکم بیشتر مییابند و به صورت کلاف سردرگمی درآمده و پیچیدهتر میشوند. خلاصه آن که مردم باید احساس تشنگی کنند تا این احساس در آنها پدید نیاید سراغ سرچشمههای آب نمیروند. به تعبیر دیگر تا در مردم تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و مؤثر نخواهد افتاد.
ج)آمادگی فرهنگی
بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که گرد آوردن تمام مردم جهان در زیر یک پرچم و کوتاه ساختن دست زورمندان و ابرقدرتها و گستردن تعلیم و تربیت در آخرین حد ممکن و در همه سطوح و تفهیم کامل این مسأله اختلاف زبان، نژاد منطقه جغرافیایی و امثال آن دلیل نیست که مردم جهان نتوانند در صلح و برادری و عدالت زیست نمایند، نیاز به گذشت زمان و ایجاد آمادگیهای فرهنگی ویژگی دارد. از این رو لازم است که ترقی و پیشرفت علوم، عالم گیر شود و مردم از جهت فکری و علمی تکامل یابند تا هنگام ظهور ان حضرت، آمادگی پذیرش دعوت جهانی ایشان و اجرای برنامههای ویژهای که تا آن زمان بیسابقه بوده است را داشته باشند.
د) آمادگی نیروهای انقلابی و ضربتی
سرانجام لازم است گروهی- هر چند در اقلیت- در این دنیا پرورش یابند که هسته اصلی ارتش انقلابی آن مصلح بزرگ را تشکیل دهند باید افرادی شجاع آگاه دلسوز، فداکار و از جان گذشته برای این کار تربیت شوند؛ اگر چه نسلهایی در پی هم بگذرند تا ذخایر اصلی آشکار شوند و عناصر لازم فراهم آیند.[۱۰۳]
۳- برداشتهای انحرافی از مقوله انتظار فرج
از آسیبهای مهم در فرهنگ انتظار تفسیرها، تحریفها و برداشتهای انحرافی از این فرهنگ اسلامی است.
تحریف به معنای عوض کردن معنای مطلب است. به طوری که در ذهن افراد به صورت دیگری جلوه گر شود و یک داوری مخرب درباره آن صورت پذیرد. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید:
«بنده سندی دیدم که در آن بزرگان و فرماندهان استعمار توصیه میکنند ما باید کاری کنیم که این عقیده به مهدویت [انتظار فرج] به تدریج از بین مردم زائل شود، آن روز استعمارگرهای خارجی قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به مهدویت در بین مردم رایج است نمیتوانیم اینها را در دست بگیریم، وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند، سعی میکنند آن را در ذهن مردم خراب کنند، خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت که بگویند: آقا میآید همه کارها را درست میکند، این خراب کردن عقیده است. این تبدیل کردن موتور محرک، به یک چوب لای چرخ است، تبدیل یک داروی مقوی به یک داروی مخدر و خواب آور است.»
دیدگاههای انحرافی در مورد انتظار فرج که آثار مخربی نیز در پی دارند بیشتر مشتمل بر موارد ذیل است:
۱-عبادت صرف
افرادی که انتظار فرج را به نشستن در مسجد، حسینیه و منزل میدانند، اینها مردم صالحی هستند که به تکالیف شرعی خود عمل میکنند لکن به فکر این نیستند که برای فرج کاری باید کرد.
۲-صرف دعا برای فرج