کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



      • خلاقیت پائین - هوش بالا: چنین دانش آموزانی را معتاد مدرسه می نامند این قبیل افراد تلاش مدامی برای کسب امتیازات تحصیلی دارند.

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • خلاقیت پائین - هوش پائین : این قبیل دانش آموزان ، شانس عرضه توانائی تحصیلی و رفتارهای خلاقانه نداشته لاجرم برای عادت کردن به مدرسه،دست به فعالیتهای دفاعی می زنند مانند فعالیت زیاد ورزشی(حسن زاده،۱۳۸۳،ص ۴۲و ۴۳).

ظاهرا در طبقات اقتصادی – اجتماعی پائین ، در بین کودکانی که کمتر از ۱۰ سال دارند همبستگی معنی دارتری بین هوشبهر و خلاقیت وجود دارد. در مجموع نتیجه تحقیقات و مشاهدات علمی نشان داده است بین آزمونهای خلاقیت و آزمون های هوشی همبستگی شدیدی وجود ندارد . بنابراین نتیجه گرفته می شود این آزمونها چیزهای متفاوتی را می سنجند. وجود افراد تحصیل کرده و با هوش که عملا هیچ ابتکار و خلاقیتی ندارند شاهد این ادعا هستند. از نظر نوع تفکری که جریان خلاقیت و عملکرد هوش را پشتیبانی میکند تفاوت اساسی وجود دارد بطوریکه هوش تا حدود زیادی متکی بر تفکر همگرا و خلاقیت عمدتا متکی بر تفکر واگرا می باشد ( برونو ، ۱۳۷۰ ،ص ۸۲ ) .
مساله گشایی معمولا دو مرحله دارد :۱- بررسی راه حلها ی گوناگون۲- انتخاب مناسبترین راه حل.مرحله نخست یعنی بخاطر آوردن راه حلهای ممکن یا ابداع راه حلهای جدید را تفگر واگرا نامیده اند چون در این مرحله افکار فرد درجهات متعدد و متنوعی سیر می کند . مرحله دوم ، یعنی کاربرد دانش و قوانین منطق برای کاستن از تعداد راه های ممکن و تمرکز بر مناسبترین راه حل را تفکر همگرا نامیده اند( هلیگارد ، ۱۹۸۳ ،ص ۵۴ ). تفکر همگرا شیوه ای برای حل مسائل است که در آن فقط یک پاسخ بهترین جواب است درحالیکه در خلاقیت شیوه ای از تفکر واگرا مورد استفاده است که در آن چندین پاسخ هم ارز برای حل یک مسئله وجود داشته باشد. البته چنین برداشتی نباید به اثبات تضاد و مغایرت اساسی این دو نوع تفکر منجر شود یعنی آن دو لزوما متضاد هم نیستند ترکیبی از دو نوع تفکر مذکور در بسیاری از فعالیتهای زندگی مورد استفاده قرار میگیرد. در تمامی کارهای خلاقانه بویژه کارهای خلاقانه عالی تر نیز لاجرم ترکیبی از هر دو نوع تفکر مورد استفاده است لکن در امر خلاقیت تفکر واگرا[۱۱۵] و در امر هوش تفکر همگرا[۱۱۶] غالب است. در زمینه کارهای خلاقانه عالی ترکیبی موفق از تفکر همگرا و واگرا وجود دارد( برونو ، ۱۳۷۰،ص ۸۲ ) .
ا فراد باهوش طبق آموزشهای قبلی شیوه های قالبی و تعیین شده ای را برای حل مسئله ارائه نموده، فرمولها، جزئیات و حتی چهارچوب هارا دقیقا رعایت میکند درحالیکه افراد خلاق اغلب متعهد صرف به آن چیزها نبوده بلکه خود در پی یافتن راه های ابتکاری و جدید هستند. افراد خلاق کاربردهای بدیعی برای استفاده از یک قالب آجر ارائه میدهند مثلا با گرم کردن آن می توانیم رختخواب خود را گرم کنیم یا از آجر می توان بعنوان اسلحه استفاده گرد و یا اینکه آجر می تواند تکیه گاه قفسه باشد( هلیگارد ۹۸۳۸ ،ص ۵۵). ناگفته نماند همواره مشکلات مربوط به سازگاری و تحمل افراد خلاق از سوی مربیان و مدیران و حتی والدین بشتر خواهد بود.
خلاقیت و عملکرد نیمکره های مغز[۱۱۷]
دو نیمه نامتشابه مغز کارکردهای کم و بیش متفاوتی دارند. بنا به پژوهشهای انجام یافته ، وقتی فرد مشغول تحلیل منطقی و تفکر کلامی است نیمکره چپ مغز مسلط می شود و وقتی فرد مشغول تجسم فضایی و سایر فرآیندهای ذهنی است که شامل کارکردهای غیر کلامی می شود نیمکره راست مغز مسلط می شود … تا چندی پیش هنوز وظایف مختلف و اختصاصی دو نیمکره مغز درک نشده بود . با پژوهشهای راجراسپری و دستیارانش در انیستیتو تکنولوژی کالیفرنیا در دهه ۱۹۶۰ ، کشف شد که اشخاص دارای مغز دو نیم شده انواع تفاوتهای موجود در کارکرد نیمکره های چپ و راست را که پیشتر گفتیم نشان می دهند( برونو ، ۱۳۷۰ ، ص ۲۵۲) مطالعاتی که با افراد دو پاره مخ صورت گرفته ، تفاوتهای چشمگیری را در کارکرد فرآیندهای عالی ذهنی[۱۱۸] و دو نیمکره مخ به روشنی نمایان ساخته است عملکرد اختصاصی یا ترکیبی نیمکره های مغز در برخی فعالیتهای ذهنی مثل خلاقیت همواره یکی از مباحث پیچیده و درعین حال جالب متخصصان حوزه علوم رفتاری از جمله روانشناسان ، نورولوژیست ها و… بوده است . تحقیقات آزمایشگاهی اورنستین[۱۱۹] ( ۱۹۷۲) نشان داد موج نگاره های الکتریکی مغز[۱۲۰] (نوارمغزی =EEG) گرفته شده موید افزایش فعالیت الکتریکی نیمکره چپ در جریان انجام یک تکلیف کلامی است، درحالی که در جریان انجام یک تکلیف فضایی فعالیت الکتریکی نیمکره راست افزایش می یابد . نیمکره چپ فرمانروای توانائی ما دربیان کلامی و محاسبات ریاضی است. فرض کلی براین است که سمت چپ مغز اطلاعات را بطور خطی ، منطقی ، تحلیلی و متوالی پردازش می کند و اساسا با اطلاعات شفاهی مثل گفتار ، خواندن ، نوشتن و محاسبه سروکار دارد و بر جزئیات تمرکز داشته ، در درک تفاوتها و تمایزها غالب است . نیمکره راست اطلاعات را بطور غیر خطی، از طریق درک مستقیم ( شهودی ) و بطور همزمان پردازش نموده و با اطلاعات تصویری ، شنوائی ، عصبی و عاطفی مثل موسیقی ، فعالیتهای هنری ، تصویرسازی ذهنی[۱۲۱] ، رویا و درک طرحهای غامض هندسی سروکار دارد و ادراکات آن کل نگر[۱۲۲] هستند ، همچنین از یک حس بسیار پیشرفته برای ادراک فضایی و طرحها برخوردار است(اتکینسون و اتکینسون و هلیگارد ۱۹۸۳ص ۹۱و۹۲ ) در مورد تفکر خلاق عملا هر دو نیکره مغز می تواند دخیل باشد چرا که عملا یک فرد خلاق ایده آل کسی است که بتواند وظایف اختصاصی هر دو نیمکره را ست و چپ را به نحوی مکمل ادغام نموده و مورد استفاده قرار دهد. با این حال اگر در پی پاسخ مشخص تر باشیم باید بگوئیم شواهدی که بر اساس مقدار زیادی اطلاعات روان سنجی قرار دارد حاکی از آن است که در انواع متعددی از آزمونهای تفکر خلاق ، بزرگسالان نرمال که در وظایف مغزی نیمکره راست تخصص دارند تقربیا بدون استثناء از افرادی که شیوه ادغام تفکر دو نیمکره را بکار می برند ، پیشی می گیرند ( تورنس ، ۱۹۷۹، ص ۱۵۵) . دانشمندان در دانشگاه درکسل فیلادلفیا مغز را در لحظه ای که ایده نابی به آن می رسد مورد تحقیق قرار دادند . در این آزمایش از دو گروه داوطلب استفاده شده بود. یک گروه از این داوطلب ها را منتظر گذاشتند تا به آنها یک معما داده شود . وقتی که معما داده شد از آنها خواستند بگویند وقتی که معما را حل کردند آیا یکباره به ذهن آنها خطور کرده است یا برای انجام آن فکر کرده اند . دانشمندان با آزمایش مغز این افراد متوجه شدند سمت راست مغز آنها به شدت درگیر است ، بخصوص بخش از مغز که مسئول دیدن است (روزنامه همشهری مورخه ۲۲/۰۲/۱۳۸۸، ص۲۴).
دیدگاههائیکه تفاوتهای فردی در سبکهای شناختی و توانائیهای ذهنی را براساس کارکردهای اختصاصی نیمکره های مغز تبیین می کند به اندازه کافی جذاب و جالب به نظر می رسند اما واقعیت این است که این فرضیات بیشتر بر حدس و گمان متکی هستند تا شواهد تجربی ( براهنی و دیگران ، ۱۳۶۶ ، ص ۹۲). یکی از مشهورترین نظریه ها در زمینه ارتباط عملکرد نیمکره ها و بخشهای خاص مغز با تفکر و عملکرد خلاق نظریه هرمان[۱۲۳]است نظریه او به مفهوم تسلط مغز مشهور است وی ساختمان مغز را به چهار قسمت A-B-C-D تقسیم و اعتقاد داشت افراد به یک اندازه و به یک شیوه از نیمکره ها و قسمتهای چهارگانه مغز استفاده نمی کنند افراد نیمکره های مغز مسلط و غالب دارند که شامل فعالیتهای خاص حسی ، حرکتی و تحلیلی و… است اما در مورد تفکر و عملکرد خلاق نمی توان از نیمکره خاص صحبت کرد به نظر او هیچ یک از قسمتهای مغز به تنهائی کامل و خلاقانه عمل نمی کند بلکه این نقش مربوط به تمامی مغز است مگر هنگامی که با ورودی از دیگر قسمتها ، تحریک یا حمایت شود (حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۳۰).
ویژگیهای شخصیتی[۱۲۴] و خصوصیات افراد خلاق
محققین سرشناس آزمایشگاه روانسنجی دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا ازجمله تی.جی . تورستون و جی . جی . میلنجر( ۱۹۵۴) طی پروژه ای مشترک با دانشگاه شیکاگو که قصدشان ساخت یک آزمون معتبر برای سنجش خلاقیت (CREE) پرسنل شرکت عظیم جنرال موتورز و شناخت افراد خلاق و غیر خلاق بود دریافتند : افراد خلاق ، کار منظم و سیستماتیک را دوست ندارند ، کم حوصله بوده ، از گوش دادن به سخنرانی در رنج هستند، بی قرار و ناآرام می باشند، در بیان عقاید خود صراحت دارند ، اهل مطالعه هستند اما نه برای حل مشکلات ، تمایلات هنری مشخصی دارند ، وقت زیادی در بیرون از منزل سپری نمی کنند، از مشکلات نمی هراسند، نگرانی کمتری از آینده دارند ، تحت شرایط فشار بهترین ایده ها را ارائه می دهند(کرمی ، ۱۳۸۵، ص ۵). مردم کنجکاو هرگز خسته نمی شوند برای آنها زندگی یک پژوهش پایان ناپذیر است (رابینز،۱۹۹۱). اقلیت خلاق مثبتند آنان کسانی هستند که در میان تردیدها و نومیدیها ، جرقه امید و خوش بینی را روشن نگه می دارند اقلیت خلاق به پیشرفت فرهنگ معتقد بوده و تحرک افزون تری به چرخهای تاریخ ، توسعه و ترقی جامعه و بشریت می دهند(سوری ، ۱۳۷۴، ص۲۳۸). افراد خلاق خود را مقید می شمارند تا از حد انتظاری که دیگران از آنها دارند فراتر روند(بیچر ،۱۸۸۰). ازنظرافراد خلاق هر گز زمان برای نیل به هدف محدود نیست (الیوت). این جملات تنها گوشه ای از اظهار نظر صاحبنظران در مورد خصوصیات افراد خلاق است . برخی از روانشناسانی مانند تایلور و بارون[۱۲۵] (۱۹۶۳) کوشیده اند خلاقیت را با ویژگیهای شخصیتی مشخص سازند آنان ویژگیهای بارزی چون استقلال عمل ، نسبی گرائی ، اذعان به اشتباه ، میل به پیچیدگی و تازگی و شوخ طبعی را برای خلاقان برشمرده ا ند( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۶۶و ۶۷) . استیز[۱۲۶] نیز سلامت روانی ، انعطاف پذیری ، ترجیح پیچیدگی ، استقلال رای و قوه ابتکار را ازجمله خصوصیات خلاقان برشمرده است ( سیدعامری ، ۱۳۸۱، ص ۱۰۰). افراد خلاق حتی از دوران کودکی معمولا خصوصیات شخصیتی و رفتاری متفاوت ، جالب و گاها عجیب دارند . مطالعه در احوال دانشمندان و هنرمندانی که دستاوردهای اصیل و مهمی در رشته هایشان داشته اند نشان میدهد که عوامل شخصیتی نظیر استقلال در قضاوت ، برخورداری از انگیزه پیشرفت ، ابتکار عمل و بردباری در برابر ابهامات از جمله شرائط مهم در دستیابی به کشفیات خلاق هستند ( هلیگارد ، ۱۳۶۸، ص۵۵ و۵۶ ).
ممکن است وجود این ویژگیها موجب برداشت منفی و تطابق مشکل فرد در محیط خانه ، مدرسه ، دانشگاه ، سازمان و …شود. سیستم تربیتی خانواده وآموزش پرورش معمولا الگوی پیروی از مدل های تعیین شده در آموزش مفاهیم و مهارتها را توصیه و ترجیح میدهد و از فرد انتظار دارد بر طبق باورها و شیوه های رایج ( بصورت قالبی ) در محیط رفتار نموده و فردی شبیه دیگران به بار آید. هنجارها را رعایت و از جریان عادی زندگی خارج نشود . دریافت و بازپس دادن استاندارد آنچه در قالب کتابهای درسی و برنامه های تربیتی تدوین شده مطلوب اکثریت والدین ، مربیان ، مدیران و حتی کودکان است که کمال نیل به آن مترادف موفقیت شمرده می شود. وجود سیستم سرفصل ، کتابهای معین ، نظم و انضباط ، یکنواختی در رفتار ، ارزیابی و نمره دهی و… مصادیق آن هستند. اما کودکان و افراد خلاق به سختی در این چهارچوبها و قالبها قرار میگیرند. مفهوم انضباط ، ارزیابی و حتی موفقیت تحصیلی و شغلی و نهایتا خوشبختی در نظر آنان چیزهای متفاوتی هستند بنابراین ممکن است چنین دانش آموزانی زیاد درس خوان نبوده و نمرات خوبی هم نداشته باشند و همواره با مشکل سازگاری در خانه ، مدرسه و سازمان مواجه باشند . والدین ، مربیان ، مدیران و…همه متفق القول هستند که تحمل افراد خلاق واقعا سخت است. بنا براین هیچ چیز بدتر از تحمل گروهی از افراد خلاق نیست . ممکن است تصور شود در چنین جمعی ظرفیت های مثبت مربوط به خلاقیت به ایجاد فضای مناسب کمک کند، اما چنین نیست نتایج تحقیقات نشان میدهد در جمع افراد خلاق ، ابراز مخالفت با همدیگر و میل به آزار و اذیت نیز زیاد است. بنابراین مشکل سازگاری و تحمل سخت تر خواهد بود. برای مثال دانش آموز خلاق برعکس دانش آموز پراستعداد تا حد زیادی احساس بدبینی معلم را برمی انگیزد هرچند عمدتا چنین احساسی بواسطه داشتن بار اخلاقی و مسئولیتهای حرفه ای از سوی معلم انکار می شود. چنین نتیجه مهمی از اجرای پرسشنامه ها وآزمونهای مختلف در زمینه هوش و خلاقیت بدست آمده است . معلمان در هرصورت ارزیابی مثبت تری در مورد دانش آموزان با هوش نسبت به دانش آموزان خلاق دارند . علت موضوع چه چیزی می تواند باشد ؟ کودکان باهوش و پراستعداد معمولا درپی همسانی با معلمان خود هستند ولی کودکان خلاق اصولا دنبال همسان شدن با کسی نیستند و چه بسا روحیه مخالفت با معلم نیز در آنان وجود داشته باشد .
در نمونه ای از آزمونهای مربوط به خلاقیت یک سری کارت بدون نوشته که شامل صحنه ها هستند به افراد نشان داده شده و از آنها خواسته می شود سناریو و داستانی برای موضوع طراحی نمایند . در افراد تیز هوش پاسخ ها کم و بیش شبیه هم بوده و برداشت واقع بینانه از صحنه ارائه می شود اما در افراد خلاق معمولا پاسخها متفاوت و دارای جنبه های بدیع و نو می باشند.
داشتن روحیه شوخ طبعی[۱۲۷]و رفتارهای شاد از ویژگیهای عمومی دیگرافراد خلاق است.آزمونهای مربوط صفت شوخ طبعی را جزو رتبه سوم خلاقان و همین صفت را در رتبه نهم تیزهوشان ارزیابی می نماید . خلاق ها با نتیجه گیریهای غیر عادی و خنده دار از هر موضوعی ، فضای شاد و هیجان انگیزی برای خود و دیگران ایجاد می کنند. شوخ طبعی فرآیندهای فیزیولوژیک ، روانی و اجتماعی را ادغام یا سنتز می کند . بنابراین توانائی ایجاد شوخی و مزاح یا داشتن توانائی شوخ طبعی ویژگی مهم افراد خلاق است . بدون شوخی ، زندگی برای غالب مردم غیرقابل تحمل است. برای بسیاری از مردم شوخ طبعی یک راه بقاء و یک نیروی شفابخش است … بسیاری از پژوهشگران حل خلاق مسائل یادآور شده اند که جرقه راه حل های موفقیت آمیز از طریق شوخ طبعی زده شده است ( تورنس ، ۱۹۷۹، ص ۲۴۱).
خیالپردازی نیز چون شوخ طبعی کارکرد بسیار مثبت در رشد خلاقیت دارد نیجه معتقد بود حذف خیالپردازی مساوی با مرگ انسان است و یا سامرست موام تاکید داشت الهام پایه واساس تفکر خلاق است. در واقع آنچه امروز خیالپردازی به حساب می آید ممکن است فردا تحقق یابد .
صاحبنظران زیادی وجود دارند که علاقمند ذکر ویژگیهای شخصیتی افراد خلاقیت هستند استینر(۱۹۶۵) بارون ( ۱۹۶۹) و باربارکلارک ( ۱۹۷۹) از جمله آنان هستند. در سالهای میانی دهه ۱۹۸۰ توماس بکلی و دیوید بوید ، پس از مطالعه نوشته های مربوط به “روانشناسی خلاقیت[۱۲۸] ” سرانجام توانستند پنج عامل زیر را به عنوان ابعاد مهم و عمومی زندگی افراد خلاق تعیین و ذکر نمایند که عبارتند از :
الف : نیاز به کسب موفقیت[۱۲۹] : این قبیل افراد همواره در پی اهداف بلندپروازانه و موفقیت هستند.
ب : خود کنترلی[۱۳۰] زندگی و سرنوشت این قبیل افراد را نه شانس ، بلکه اراده و کنترل خود تعیین می کند.
ج : تحمل ریسک[۱۳۱] : خطرکردن و ریسک نسبتا بیشتر از خصوصیات افراد خلاق است .
د : رویارویی با وضع مبهم[۱۳۲] : برای افراد خلاق لازم نیست همه چیز برای اتخاذ تصمیمات و انجام کارها روشن باشد.
ه : رفتار نوع A : میل به دستیابی حداکثر نتایج ، حتی اگر مستلزم بی اعتنائی به اعتراضات دیگران باشد. یعنی داشتن سماجت واعتماد به نفس زیاد( غنی زاده ، ۱۳۸۷ ، ص ۶۳- ۶۲).
دراینجا با تاکید مجدد به این حقیقت که افراد خلاق واجد خصوصیات متفاوت و گاها متضاد با سایر افراد می باشند رئوس مهم ویژگیهای افراد خلاق را که در منابع مختلف آورده شده ذکر می کنیم :
۱- میل به استقلال و خودپیروی ۲- قدرت تخیل و رویا پردازی ۳- مشورت با دوستان تا والدین۴- ارتباط نسبتا سردعاطفی با والدین ۵- همانند سازی باغیر هم جنس ۶- اجتناب از وقت گذرانی۷- میل به مطالعه،نقاشی وشعرگفتن۸- بی زاری ازدروسی مثل ریاضی ۹- شوخ طبعی و بی نظمی نسبی ۱۰ – ناسازگاری و تطابق مشکل ۱۱- ابهام پذیری وتحمل پیچیدگی ۱۲- پشتکار داشتن و فعال بودن ۱۳ - تحمل ناکامیها وخستگی ناپذیری
۱۴ – انگیزه درونی قوی ۱۵ – ریسک پذیری و انعطاف ۱۶- اعتماد به نفس و جسارت ۱۷- بی اعتنائی به پاداش ، نام ونشان ۱۸ – میل به ناشناخته ماندن ۱۹ – بی میلی به تعریف و تمجید۲۰- میل به آزادی و فراراز محدودیت ۲۱ – مهارت کلامی قوی ۲۲- توجه به ارزشها نه قوانین۲۳- نیل به دستاورد نه نتیجه و…
(پیر خایفی ، ۱۳۷۷، ص ۱۴و ۱۳)و( کولدری رو ، ۲۰۰۱، ص ۸).
تخیل بسترخلاقیت[۱۳۳]
توانایی انسان به ارائه ایده های نو و نیل به موفقیت نامحدود است . براین اساس بیان آلبرت انیشتین بسیار ارزشمند خواهد بود که “خیالپردازی مهم تر از حقایق است". خیال آدمی چون پرنده تیز پروازی است که می تواند با عبور از حصار زمان و مکان و محدودیت تجارب حسی ، بر فراز هر بلندی نشسته و آشیانه زیبائی در آن بسازد . ارتباط خلاقیت و تخیل را تقربیا تمام روانشناسان و محققین مربوط تاکید می نمایند این دو هرچند مقولات جداگانه ای هستند لکن چنان بهم پیوسته اند که تصور هرگونه خلاقیت بدون پشتوانه تخیل غیر ممکن می نماید . برخی از صاحب نظران تخیل دوران اولیه کودکی را عامل بروز و شکل گیری قوه خلاقیت می دانند . زیگموند فروید معتقد است تفکر خلاق شکل عالی تخیلات آزاد و بازیهای دوران کودکی است. بنابراین به زعم وی سرچشمه خلاقیت را باید در تجربیات دوره کودکی جستجو نمود . گستره خلاقیت هرچند می تواند در طول تمام عمر انسان پهن شده باشد. لکن روانشناسان نقطه اوج آنرا در حدود سی سالگی تصور می نمایند چه بسا در اکثر موارد بنا به فقدان شرائط مناسب محیطی ، گاهش انگیزه ، افزایش میزان رفتارهای محافظه کارانه و… از آن پس فروکش نیز می کند . بازی و نقاشی از مهم ترین عناصر بروز تخیل و خلاقیت کودکان به شمار می روند به وسیله آنها کودکان تفکرات و احساسات خود را بیان می کنند و شیوه های کشف و تسلط بر جهان را می آموزند .
جاندارپنداری[۱۳۴] کودکان خصوصیت ویژه و زیبائی است که از حدود ۲سالگی شروع و تا سنین ۴ و ۵ سالگی تداوم پیدا می کند و در سن ورود به مدرسه از بین می رود . در این حالت کودکان اشیاء بی جان مثلا عروسک را با شعور و زنده می پندارند و چه بسا با آن انس گرفته و سخن می گویند و یا یک چوب دراز نقش اسب راهورای برای کودک بازی می کند . برنامه های کارتونی تلویزیون دقیقا بر این اساس ساخته شده و مورد توجه و علاقه ویژه کودکان خردسال است . دراین سنین قوه خلاقیت کودکان عمدتا در بطن جریان جاندار پنداری شکل می گیرد تا اینکه بعدها مهارتهای ارتباطی و استدلال آنها افزایش یافته و خلاقیت نیز متوجه زمینه های دیگر مثلا بازیهای سازنده ( کشیدن نقاشی و ساختن چیزها با بهره گرفتن از خمیر، کل ، آجر ، کاغذ ، تخته و…) می شود در واقع کشیدن هر نقاشی و درست کردن هرچیز نمود قوه تخیل و نشانه میزان خلاقیت کودک است . بنا به آنچه گفته شد تشویق و تقویت اشکالی از قدرت تخیل کودکان در خانه و مدرسه ، در حقیقت روشی است که منجر به رشد خلاقیت و نوآوری آنان می گردد . اهمیت موضوع را با بیان عالمانه سامرست موام متذکر می شویم که گفته است ” تخیل و الهام پایه واساس تفکر خلاق است ” ( موید نیا ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۶۳).
خلاقیت در موج سوم
الوین تافلر ( ۱۹۸۰) یکی از مشهورترین نویسندگان و نظریه پردازان امریکایی ، در تبیین جهت و جریان تمدن بشری و آینده جوامع کتابی تحت عنوان ” موج سوم[۱۳۵] ” نگاشته و نظریه مهم علوم اجتماعی و سیاسی خود را در آن توضیح داده است . شالوده کتاب تافلر بر این اساس استوار است که تاریخ بشر تاکنون دو انقلاب را پشت سرگذاشته : انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی . اکنون در آستانه سومین آن ، یعنی انقلاب الکترونیک قرار گرفته ایم . موج سوم نامی است که به همین انقلاب گذاشته شده است. عنوان انقلاب از آن جهت به این جریان اطلاق می شود همانطوریکه انقلاب صنعتی باعث ویرانی ساختارهای نظام کشاورزی شد انقلاب الکترونیک هم ساختارهای نظام صنعتی را متلاشی کرده یا خواهد کرد و بحران جهان کنونی نیز ناشی از این انتقال پرتنش است . در عصر حاضر هیچ چیز بدون تغییر باقی نخواهد ماند . آینده سیال است نه منجمد . آینده با تغییر و دگرگونی تصمیمات روزمره مان ساخته می شود و هر رخدادی بر رخدادهای دیگر اثر خواهذ گذاشت … بنا براین برخورد ما با مسائلی که در پیش داریم این خواهد بود به جریاناتی از تحول بپردازیم که زندگی ما را بیشتر دگرگون می کند و روابط نهانی آنها را برملا سازیم و این کار را صرفا به این علت انجام نمی دهیم که این جریانات به خودی خود دارای اهمیت هستند بلکه بخاطر شیوه ای است که این جویبارهای تحول باهم تلاقی می کنند و رودخانه های وسیع تر و خروشان تر تحول را تشکیل می دهند که آنها هم به نوبه خود بهم می پیوندند و موج سوم را بوجود می آورند بنابراین خصوصیت بارز و مهم موج جدید همانا تغییرات ، تحولات و خلاقیت ها خواهد بود . موج سوم یک آرمانشهر عملی برای آینده است درآن تفاوتهای فردی ، تنوع نژادی و فرهنگی و اهمیت خانه پذیرفته خواهد شد. چنین تمدنی ایستا نیست بلکه با نوآوریهای خود دائما در حرکت است… قادر است علائق زیادی را برای خلاقیت هنری جلب کند… افراد و نهادها که به تنوع کم وتحول آرام عادت داشته اند به ناگهان خود را درگیر با تنوع بسیار و تحولات سریع می یابند . فشارهای متقاطع از حد توان آنها برای تصمیم گیری و عکس العمل خارج است . نتیجه آن “شوک آینده[۱۳۶] ” است . برای ما فقط یک راه بیشتر باقی نمی ماند . باید خودمان و نهادهایمان را برای مقابله با واقعیات تازه از نو بسازیم . این قیمتی است که باید برای راه یافتن به آینده ای کارساز و انسانی پرداخت …( تافلر، ۱۹۸۰، صص ۱، ۱۷۹، ۱۸۰، ۴۹۵ و ۴۹۹ ).
خلاقیت به عنوان فرایند[۱۳۷]
یکی از سوالهای مهم در باره خلاقیت آن است که انسانهای مختلف چگونه خلاقیت خود را بروز می دهند ؟ عده ای از پژوهشگران مثل می (۱۹۵۹) اندرسون ( ۱۹۵۹) والاس ( ۱۹۲۶) اتریک ( ۱۹۷۴) آلبرشت ( ۱۹۸۷) قائل به مرحله ای و فرآیندی بودن آن هستند. ممکن است چنین بپنداریم که ایده های نو به یک باره در ذهن ظاهر می شوند اما واقعیت امر چنین نیست بطور کلی ظهور هر ایده خلاقانه از یک فرایند هفت گانه تبعیت می کند که عبارتند از :

  • آماده سازی[۱۳۸] : ذهن براساس تجارب وآموزشها چهارچوب بروز خلاقیت را فراهم می سازد.
  • بررسی[۱۳۹] : ذهن برای درک روشنتر از ایده جدید و شناخت عناصر آن به تحقیق و بررسی می پردازد.
  • تغییر[۱۴۰] : ذهن تفاوتها و شباهتهای اطلاعات مربوط را با بهره گرفتن از تفکر واگرا و همگرا شناسایی می کند.
  • دوره کمون[۱۴۱] : ضمیر ناخودآگاه اطلاعات جمع آوری شده را برای مدتی راکد و سپس منعکس می کند.
  • جرقه[۱۴۲] : ذهن با پردازش اطلاعات قبلی ، ایده جدیدی را شکل داده و ارائه می دهد. دانته در تائید این مطلب می گوید:” شعله های بزرگ ناشی از جرقه های کوچک است “
  • تایید[۱۴۳] : فرد با آزمایش ایده جدید در یک مقیاس کوچکتر امکان عملی شدن آن را تجربه می نماید.
  • اجراء[۱۴۴] : فرد نتیجه ایده خلاقانه و آزمایش عملی موفقیت آمیز خود را به مرحله اجرا می گذارد (همتی ، ۱۳۷۸،ص ۱۸ ).

دیدگاه دیگر که متعلق به آلبرشت ( ۱۹۸۷) است یک فرایند پنج مرحله ای برای بروز خلاقیت به شرح زیر مطرح می نماید:

  • جذب[۱۴۵] : منظور توجه ویژه و شیفته شدن به یک موضوع است که اغلب نیازمند اطلاعات جدید است .
  • الهام[۱۴۶] : منظور رخنه ناگهانی و سریع یک راه حل است که به ذهن می رسد و فرد ” آهان ” می کوید.
  • آزمایش[۱۴۷] : منظور به مرحله اجراء گذاشتن ایده ها ست تا درستی و نادرستی آن معلوم گردد.
  • پالایش[۱۴۸] : منظور ایجاد اصلاحات و تغییرات لازم در ایده جدید جهت کاربردی کردن آن است .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 09:20:00 ق.ظ ]




۲۶

۱۵ تا ۲۰ سال

۱۴

۱۴

۲۲

۲۰ سال به بالا

-

۰

۰

بی جواب

۱۰۰

۱۰۰

۱۵۵

جمع

سابقه کار
درصد
۲۰ سال به بالا
۱۵ تا ۲۰ سال
۱۰ تا ۱۵ سال
۵ تا ۱۰ سال
زیر ۵ سال
نمودار (۳-۴): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب شاخص سابقه کار
۳-۶- ابزار گردآوری داده ها
با توجه به اینکه در تحقیقات کمّی، دقت ابزار سنجش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است لذا پایایی و روایی ابزار سنجش از اهمیت زیادی برخوردار است. قابلیت اعتماد که واژه هایی مانند پایایی، ثبات و اعتبار برای آن می باشد. یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می دهد. مفهوم اعتبار (روایی) به این سوال پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می سنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمی‌توان به دقت داده های حاصل از آن اطمینان داشت. ابزار اندازه گیری ممکن است برای اندازه گیری یک خصیصه ویژه دارای اعتبار باشد، در حالی که برای سنجش همان خصیصه بر روی جامعه دیگر از هیچ گونه اعتباری برخوردار نباشد (سرمد و همکاران، ۱۳۷۶). در این تحقیق برای تعیین روایی از آزمون تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحلیل عاملی بر این فرض استوار است که بارهای عاملی (میزان همبستگی متغیرها با عوامل) بر حسب تجربه بسیاری از محققان باید بالای ۵۰/۰ باشد و همچنین ضریب آلفای کرونباخ بر این فرض استوار است که هر قدر شاخص آلفای کرونباخ به ۱ نزدیک تر باشد همبستگی درون سوالات بیشتر و در نتیجه پرسش ها همگن تر خواهند بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه می باشد که عبارتند از:
۳-۶-۱- پرسشنامه سنجش موانع بهبود کارایی نیروی انسانی
پرسشنامه ای که موانع بهبود کارایی را مورد سنجش قرار می دهد دارای ۵۱ گویه و از نوع طیف لیکرت (پنج بخشی) است. این پرسشنامه توسط کاوه کوشا (۱۳۹۰)، طراحی و اجرا شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید آشنا با موضوع استفاده شده که نتایج نظرسنجی نشان دهنده تأیید روایی پرسشنامه می باشد. گویه ها یا سوالات بر اساس ادبیات پژوهش و مبنای نظری موانع بهبود کارایی نیروی انسانی استخراج شده است و روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی بدست آمده است و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ بدست خواهد آمد. این پرسشنامه ابعاد زیر را مورد سنجش قرار داده است:

  • موانع مدیریتی ۲٫ موانع اجتماعی و روانی ۳٫ موانع فردی ۴٫ موانع فرهنگی ۵٫ موانع محیطی ۶٫ موانع اقتصادی

در این پژوهش نیز روایی و پایایی پرسشنامه مجددا مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج در ادامه نمایش داده شده است:
جدول (۳-۵): ابعاد پرسشنامه موانع بهبود کارایی نیروی انسانی و سوالات مربوط به آن

سوالات مربوط به آن

بعد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ق.ظ ]




درآمد اضافی حاصل از بخش نفت موجب افزایش تقاضا برای کالاهای غیر قابل مبادله می­ شود. در نتیجه­ افزایش تقاضا برای کالاهای غیر قابل مبادله (مانند مسکن)، قیمت این نوع کالاها به شدت افزایش می­یابد در حالی که قیمت کالاهای قابل مبادله به طور بین ­المللی تعیین می­ شود و لزوما تغییر نمی­کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. رکود اقتصادی در کشورهای صنعتی که در پی بحران مالی ۲۰۰۸ روی داده، تقاضا برای نفت خام را از سوی کشورهای بزرگ صنعتی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه کاهش داده است. نتایج حاصل از تخمین نشان می­دهد که بحران مالی ۲۰۰۸ اثر منفی بر قیمت مسکن در کشورهای نفت­خیز منتخب دارد. انتظار بر این است که با افزایش درآمدهای نفتی، بخش مسکن دچار رونق گردیده و قیمت در این بخش افزایش یابد و با کاهش درآمدهای نفتی، بخش مسکن دچار رکود گردیده و قیمت در این بخش کاهش یابد.
    1. تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نشان می­دهد سیاست­های تشویق دارایی مسکن و عدم کنترل بورس بازی مسکن موجب می­ شود ذخیره مسکن به حدی بیش از اندازه متعارف برسد و موجب افزایش شدید قیمت مسکن شود. اگرچه در ایران هنوز مسکن به عنوان سرپناه با کمبود مواجه است اما دارایی مسکن به طور قابل ملاحظه­ای سهم خود را از پورتفولیو خانوارها افزایش داده و ضمن ایجاد اختلال در عملکرد اهداف اقتصاد کلان، به پیدایش شوک­ها در بازار مسکن منجر می­ شود.

۱۰- اثر نهایی نقدینگی در مدل پایه ۶/۵ است و یک میلیارد دلار افزایش در نقدینگی، شاخص قیمت مسکن را ۶/۵ واحد افزایش می­دهد. همانطور که انتظار می­رود در مدل کشورهای دارای درآمد نفتی نقدینگی کشش و اثر نهایی نقدینگی بزرگتر از مدل پایه و مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی است، در نتیجه در کشورهای نفت­خیز نقدینگی اثر بزرگتری بر قیمت مسکن دارد.
۱۱- کشش و ضریب تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره بلندمدت، نرخ بهره کوتاه­مدت، تورم و جمعیت در مدل کشورهای فاقد درآمد نفتی بزرگتر از سایر مدل­هاست و اثر نهایی آن­ها به ترتیب معادل۷۶/۱-، ۱۴/۱-،۷۶/۰، ۳۵/۰ و ۰۰۷۶/۰ است.
۱۲- اثر نهایی متغیر نفت در کشورهای دارای درآمد نفتی ۳۲/۰ است که در مدل اثرات بحران ۲۰۰۸ به مقدار قابل توجهی افزایش یافته و به ۱۸/۱ می­رسد. به عبارت دیگر با یک دلار افزایش در قیمت نفت، شاخص قیمت مسکن ۱۸/۱ واحد افزایش می­یابد. این مسئله نشان می­دهد اثر متغیر نفت بر شاخص قیمت مسکن در طی بحران ۲۰۰۸ به مقدار قابل توجهی بیشتر از سایر دوره­هاست.
۵-۴- بررسی فرضیه تحقیق
فرضیه این مطالعه با بهره گرفتن از مدل پانل دیتا و نرم­افزار Eviews6 مورد آزمون قرار گرفت.
فرضیه تحقیق: رشد نقدینگی بر افزایش قیمت مسکن در کشورهای مورد مطالعه اثر مثبت دارد. این فرضیه با توجه به تخمین­های صورت گرفته به اثبات رسید.
برخی از کارشناسان ورود نقدینگی به بازار مسکن را پدیده­ای مثبت تلقی می­ کنند، باید توجه داشت این امر ممکن است دربردارنده آثار زیانباری نیز باشد، زیرا تقاضای مؤثر در بازار مسکن متشکل از دو عنصر تقاضای سوداگرانه و تقاضای مصرفی است. انگیزه اصلی حاکم بر تقاضای سوداگرانه استفاده از نوسانات موجود در بازار و افزایش ارزش دارایی است. به همین جهت در مواقع رونق این تقاضا با هجوم ناگهانی، منجر به افزایش شدید قیمت می­گردد. با افزایش قیمت­ها، قدرت خرید مسکن در اقشار مختلف جامعه کاسته می­ شود و بسیاری از متقاضیان مصرفی در زمره متقاضیان بالقوه مسکن قرار می­گیرند. از آنجا که فعالیت­های سوداگرانه تابع قانون بازده نزولی نیست، سود در بخش مسکن همچنان بالا می­ماند و سوداگران براساس انتظاراتشان همچنان به خرید مسکن ادامه می­ دهند و این روند تا جایی ادامه می­یابد که ناگهان انتظارات معکوس شده و بازار با رکود مواجه می­ شود. در مواردی چنین ساختار بازار عمومأ قیمت­ها و به ویژه اجاره برگشت ناپذیرند و یا چسبنده می­باشند. بنابراین با شروع رکود قیمت­ها کاهش نمی­یابند، بلکه تنها روند صعودی آن­ها متوقف می­ شود. در چنین شرایطی به نظر می­رسد اعمال هرگونه سیاست در بخش مسکن بدون توجه به نوسانات ادواری این بخش با شکست مواجه می­ شود و لزوم کنترل تقاضای سوداگرانه به وسیله تجهیز بازارهای سرمایه به خصوص در ایران بیش از همیشه ضرورت یافته است.
۵-۵- توصیه­ها و پیشنهادات

    1. از بعد کلان اقتصادی، ورود نقدینگی به بخش مسکن می ­تواند از آثار مخرب آن در سایر بخش­های اقتصادی و حتی شاخص کالاها و خدمات مصرفی (به جز مسکن) بکاهد. اما از نقطه نظر بخش مسکن هم به لحاظ افزایش شدید قیمت و کاهش تقاضای مؤثر و هم به لحاظ ایجاد نوسانات شدید تولید مسکن آثار مخرب غیر قابل جبرانی را باقی می­ گذارد. کاهش تقاضای مؤثر خانوارها به ویژه برای گروه ­های کم­درآمد و متوسط جامعه از زیان­بارترین آثار تورم محسوب می­ شود. تحت این شرایط دخالت و کمک دولت برای جبران بخشی از ضرر اقشار کم­درآمد به عنوان هزینه مشکلات ساختاری اقتصاد کشور ضروری است.
    1. کشور آلمان دارای رشد بسیار پایین قیمت واقعی مسکن می باشد که این به دلیل شرایط بازار سرمایه این کشور است که آلترناتیوهای قوی در بازار دارایی وجود دارد. بنابراین در ایران نیز برای کاهش رشد قیمت مسکن، سایر بخش های تولیدی باید تقویت شود تا بخش مسکن کمتر به عنوان دلالی و سودآوری مورد هجوم قرار گیرد. رشد محیط کسب و کار و فعالیت اقتصادی قبل از هر چیز زمینه کنترل بخش مسکن را فراهم می کند.
    1. با کانالیزه شدن جریان نقدینگی به سمت بازار مسکن، نهادهای سیاست­گذار بخش به سادگی می­توانند از این بازار به عنوان ابزار کنترلی نوسانات استفاده کنند. این کار می ­تواند با سیاست­های تنظیم معاملات و یا سیاست­های انبساطی و انقباضی از طرف نهادهای دست­اندرکار همراه شود.
    1. قیمت دارایی­ ها از جمله شاخص سهام ارتباط نسبتا قوی با قیمت مسکن دارند و می ­تواند در مواقع ضروری به کنترل بازار مسکن کمک کنند. بنابراین کنترل بازار مسکن مستلزم تقویت بازارهای جانشین و مکمل اعم از بازار سپرده بانکی و بازار بورس می باشد.
    1. استفاده از ابزارهای سیاست پولی جهت کنترل نقدینگی مهم­ترین روش پیش­گیری از نوسان شدید قیمت مسکن و یا دست کم کاهش شدت آن به شمار می­رود. در انتخاب سطح بهینه متغیرها و ابزارهای سیاست پولی، در کنار اهداف اقتصاد کلان مثل رشد اقتصادی، تورم و بیکاری، اثرات سیاست­ها بر قیمت مسکن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
    1. تجربه بحران مالی اخیر نشان می­دهد که پرداخت وام­های رهنی به کم­درآمدها ممکن است در ابتدا مطلوب ذهن سیاست­گذاران باشد اما می ­تواند پس از مدتی نظام مالی و بانکی را با اختلال مواجه کند. بنابراین درس گرفتن از این بحران و شناخت دقیق آن می ­تواند باعث بهبود سیاست­گذاری مسکن برای کم­درآمدها شود.

منابع فارسی:
۱٫ اشرف زاده. حمیدرضا, مهرگان. نادر, (۱۳۸۷), “اقتصاد سنجی پانل دیتا“, مؤسسه تحقیقات تعاون دانشگاه تهران.
۲٫ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، اداره حسابهای اقتصادی، حسابهای ملی ایران، سالهای مختلف.
۳٫ بیدرام. رسول، (۱۳۸۱)، Eviews همگام با اقتصاد سنجی“، منشور بهره‌وری، چاپ اول.
۴٫ تشکینی. احمد، (۱۳۸۴)، “ اقتصاد­سنجی کاربردی به کمک Microfit "، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی هنری دیباگران تهران.
۵٫ جعفری صمیمی. احمد، میلانی علمی. زهرا، هادی زاده. آرش، ۱۳۸۶ ، “عوامل مؤثر بر تعیین رفتار شاخص قیمت مسکن در ایران“، فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران، سال نهم، شماره ۳۲، پائیز ۱۳۸۶، صفحات۵۳-۳۱٫
۶٫ جهانی. محمود، (۱۳۸۵)، “تحولات بازار مسکن: زمینه­ ها و راهکارها“، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۳۹٫
۷٫ خیابانی. ناصر، (۱۳۸۲)، “عوامل تعیین کننده قیمت مسکن در ایران“، دفتر برنامه ریزی و اقتصاد مسکن، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۳۴ :۵۲-۴۶٫
۸٫ درخشان. مسعود، “ماهیت و علل بحران مالی ۲۰۰۸ و تأثیر آن بر اقتصاد ایران“، تهران: گروه پژوهشی اقتصاد، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۷٫
۹٫ شیرین‌بخش. شمس‌اله، حسن خوانساری. زهرا، (۱۳۸۴)، “کاربرد Eviews در اقتصاد سنجی“، تهران: پژوهشکده امور اقتصادی.
۱۰٫ زارعی. جواد، (۱۳۸۹)، “بررسی تأثیر نقدینگی بر حباب قیمتی مسکن در نقاط شهری ایران“، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد فیروزکوه.
۱۱٫ شاکری. عباس، (۱۳۸۷)، “تغییرات رشد نقدینگی در اقتصاد ایران (روند و علل)“، مرکز پژوهش­های مرکز شورای اسلامی، پاییز ۱۳۸۷٫
۱۲٫ طهوری متین. مسعود، (۱۳۸۸)، “انتخاب سبد دارایی­ ها در حضور بخش مسکن“، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا.
۱۳٫ قدوسی. نوید، نیلی. مسعود، کشاورز. غلامرضا، (۱۳۸۸)، “آزمون کارایی بازار مسکن شهر تهران“، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۴۵، تابستان ۱۳۸۸٫
۱۴٫ قلی زاده. علی اکبر، (۱۳۸۷)، “نظریه قیمت مسکن در ایران“، همدان: انتشارات نور علم.
۱۵٫ قلی­زاده. علی اکبر، (۱۳۸۹)، “حباب قیمت مسکن و عوامل تعیین کننده آن در ایران“، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۴۶٫
۱۶٫ قلی­زاده. علی اکبر، کمیاب. بهناز، (۱۳۸۷)، “بررسی اثر سیاست پولی بر حباب قیمت مسکن در دوره­ های رونق و رکود ایران“، فصلنامه اقتصاد مقداری، دوره ۵، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۷٫
۱۷٫ قلی­زاده. علی اکبر، کمیاب. بهناز، (۱۳۸۹)، “بررسی واکنش سیاست پولی نسبت به حباب قیمت مسکن (مطالعه موردی ایران)“، فصلنامه پژوهش­های اقتصادی ایران، شماره ۴۲، بهار ۱۳۸۹٫
۱۸٫ قلی­زاده. علی اکبر، کمیاب. بهناز، (۱۳۸۹)، “بررسی اثر سیاست پولی بر حباب قیمت مسکن: مطالعه بین کشوری“، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ۹۲، پاییز ۱۳۸۹٫
۱۹٫ گجراتی. دامودار، (۱۳۷۷)، “مبانی اقتصاد سنجی“، ترجمه حمید ابریشمی، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
۲۰٫ مرکز آمار ایران، نشریه قیمت و اجاره بهای مسکن در شهرهای منتخب ۱۳۸۸-۱۳۷۱٫
۲۱٫ میدری، احمد. (۱۳۸۸)، “مقررات­زدایی و بحران مالی“، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۴۳،۴۴، بهار ۱۳۸۸٫
۲۲٫ وطن پور. مهسا، (۱۳۸۶)، “بررسی تأثیر شوک های نقدینگی بر نوسانات قیمت در بازار مسکن (مطالعه موردی استان تهران)“، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد- واحد علوم تحقیقات.
۲۳٫ یزدانی بروجنی. فردین، (۱۳۷۹)، “حباب مسکن عامل نوسانات اقتصادی“، سازمان ملی زمین و مسکن، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۳۱، پاییز و زمستان ۱۳۷۹٫
۲۴٫ یزدانی بروجنی. فردین،(۱۳۸۲)، “بازار سرمایه مسکن زمینه ها و چارچوبها“، فصلنامه اقتصاد مسکن، شماره ۳۴:۱۶- ۴٫
منابع لاتین:
۲۵٫ Adalid. Ramon, Carsten. Detken, (2007), “Liquidity Shocks And Asset Price Boom/Boost Cycles“, working paper series, NO 732.
۲۶٫ Ahearne. Alan G, Ammer. John, Doyle. Brian M, Kole .Linda S, Martin. Robert F, (2005), “House Prices and Monetary Policy: A Cross-Country Study“. International Finance Discussion Papers 841, (Washington: Board of Governors of the Federal Reserve System).
۲۷٫ Altman. Roger C, (2009), “The Great crash 2008“, Foreign Affairs, January/ February 2009.
۲۸٫ Assenmacher-Wesche. Katrin, Gerlach. Stefan, (2008), “Ensuring Financial Stability: Financial Structure And The Impact Of Monetary Policy On Asset Prices“, Research Department Swiss National Bank institute for monetary and financial stability Johann Wolfgang Goethe University, Frankfurt March 26, 2008, Working Paper No 361, ISSN 1424-0459.
۲۹٫ Baker. Dean, (2008), “The housing bubble and the financial crisis“, Center for Economic and Policy Research.
۳۰٫ Baltagi, B. (2005). “Econometric Analysis of Panel Data“, John Wiley & Sons Ltd, The Atrium, Southern Gate, chichester, West Sussex PO19 8SQ, England.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




جوانی به نام محمد با مادرش زندگی و از راه صیادی امرار معاش میکرد. در نزدیکی محل زندگی آنها کوهی بود و مادرش همیشه او را از رفتن به آنسوی کوه نهی میکرد. روزی محمد وسوسه شد و به آن طرف کوه رفت. در آنجا حیوانی عجیب را شکار کرد و پوست آن را به عنوان تحفه به شاه داد. شاه هم وزیر را مأمور کرد که به محمد پاداش دهد؛ اما وزیر که نسبت به محمد کینه داشت، او را کتک مفصلی زد و از قصر بیرون کرد. وزیر برای اینکه محمد را به کشتن دهد، پادشاه را مجبور کرد که از محمد قصری از استخوان فیل و اسب باد (یل‌آتی) را بخواهد. محمد با کمک مادرش این کارها را انجام داد. وزیر که همچنان کینهی آوچی محمد را در دل داشت به شاه توصیه کرد که محمد را برای آوردن دختر خاقان چین به آن سرزمین بفرستد؛ اما این بار مادر محمد نتوانست به او کمک کند. محمد به سمت چین به راه افتاد و در راه با انسان‌هایی روبهرو شد که قدرتهای عجیبی داشتند. هر کدام از اینها محمد را در رسیدن به هدفش همراهی کردند. وقتی به چین رسیدند. به مهمانخانهای وارد شدند و در آنجا با خالهی دختر خاقان که زنی پریزاد بود، آشنا شدند. زن وقتی از ماجرای محمد مطلع شد به او گفت که دختر در عمارتی طلسم شده، قرار دارد. آنگاه راه باطل کردن طلسمها را به محمد یاد داد. محمد و دوستانش به راه افتادند و یکی یکی طلسمات را باطل و دختر را آزاد کردند. در راه بازگشت دوستان محمد هر کدام به محل خود بازگشتند. محمد دختر را به شهر خود آورد و دختر به بهانهی خستگی چهل روز در خانهی محمد ماند. وزیر که دید محمد از این سفر هم به سلامت بازگشت. شاه را تحریک کرد که از محمد بخواهد پدرانشان را زنده کند. محمد که از دست شاه و وزیر عصبانی شده بود، نزد دختر آمد و ماجرا را شرح داد. محمد با توصیهی دختر چهل روز از شاه مهلت خواست، آنگاه با راهنمایی دختر چاهی عمیق کند و روز موعود شاه و وزیر را به چاه انداخت. آنگاه با دختر خاقان ازدواج کرد و حاکم سرزمینش شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
______________
¨ کنشهای اساطیری
_____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- پری
یکی از موجوداتی که در اساطیر نقش مهمی دارند، پری یا پریزادگان است که در قصه‌ها معمولا یاریگر قهرمان هستند (رجوع شود به قصهی ۲۸). در این قصه، دختر خاقان چین پریزاد و مادرش به شکل ابری بالای سر او و مراقبش است. خالهی او نیز به یاری قهرمان قصه میشتابد و به او کمک میکند که طلسمات قصر دختر را باطل کند.
 عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها روابط بین آنها
شخصیتهای این قصه از طبقه‌ی فرادست، شاه و وزیر و طبقه‌ی فرودست، آوچی محمد و مادرش انتخاب شدهاند. شاه و وزیر همان خصوصیاتی را دارند که مارزلف در طبقهبندی قصه‌های ایرانی آوردهاست (رجوع شود به قصهی ۵). آوچی محمد، قهرمان قصه، نمایندهی افراد پرتلاشی است که به دلیل تلاش و همتی که دارد در هر کاری موفق است و از امدادهای غیبی و یاری موجودات افسانهای نیز بهرهمند میگردد.
¨ آداب و رسوم
از رسومی که برخی شاهان داشتهاند، قرار دادن شئیی جلو قصر است برای اینکه مردم از طریق آن خواسته های خود را به اطلاع شاه برسانند. از جمله زنجیر عدل انوشیروان که بارها در ادب پارسی به آن اشاره شدهاست. در این قصه هم شاهد چنین رسمی در چین و مقابل قصر خاقان هستیم. در قصه از سنگی نام برده میشودکه جلو قصر پادشاه بود و هر کس حاجتی داشت روی آن مینشست تا به حاجتش برسد، این سنگ ایلچی راشی نام داشت.
¨ وضعیت اقتصادی ورابطه با قدرت وثروت
آوچی محمد، شکارچی فقیر قصه، به امید دریافت صله تصمیم میگیرد که پوست حیوان عجیبی را که شکار کرده به پادشاه دهد، همین امر موجب می‌شود که وی سختی‌های زیادی را تحمل کند. در ظاهر نزدیکی و ارتباط او با دربار فقط موجب دردسر اوست. در حالی که در پایان قصه شاهد بهبود زندگی و موقعیت اجتماعی آوچی محمد هستیم، البته این موضوع تا حد زیادی مرهون زحمات و تلاشهای خود آوچی محمد است؛ اما نقش پنهان ارتباط او با دربار پادشاه را نمیتوان منکر شد، به این معنی که اگر محمد به دربار نمیرفت و حسادت وزیر را برنمیانگیخت، هرگز موفق به دیدار دختر خاقان و بعد از آن رسیدن به حکومت نمیشد.
 عناصر روانشناسی
در این قصه هم مانند اغلب قصههای ایرانی، شخصیت اصلی بعد از گذراندن مراحلی یا طی سفری به بلوغ و پختگی میرسد. آوچی محمد با رفتن به پشت کوه عجیب به جنگل، پا میگذارد. طبق روان‌شناسی یونگ، جنگل یکی از صوری است که مادر مثالی را متجلی می‌کند. این مادر مثالی در وجه مثبت خود ولادت مجدد را برای قهرمان در پی دارد و قهرمان با بازگشت به بطن مادر و ولادت مجدد، زندگی جدیدی را به سمت کمال آغاز می‌کند که گاه سفری طولانی را در پی دارد (نقل به مفهوم، یونگ، ۲۲:۱۳۹۰-۲۵)
اگر ورود به جنگل را مقدمهای برای شناخت ناخودآگاه بدانیم، تمام خواسته های پادشاه در واقعی موانعی است که فرد در راه رسیدن به تکامل روانی باید طی کند تا به پیوند با ناخودآگاه به آن برسد. در انتهای قصه، محمد به یاری نیروهایی درونی (پله قولاق، غول پیکر، چوپان و پریزاد) موفق میشود به دختر چین، رمز ناخوداگاه، دست یابد و با از بین بردن وزیر و پادشاه به عنوان موانع رسیدن به کمال، با ازدواج با دختر خاقان به تکامل روانی برسد.
 باورهای عامیانه و خرافی
از روزگاران گذشته وجود جادو و طلسمات گوناگون از باورهای خرافی در بین مردم بودهاست، طلسم در واقع
«نقوش سحری» یا «تنجیمی» یا شیء منقش به این نقوش است که برای دفع آفت‌ها یا چشم زخم‌ یا حوادث مختلف دیگر تهیه می‌کنند. اصحاب طلسم برای بعضی اعداد خواص و تأثیراتی قائلند و از جمله می‌پندارند که مهر و کین را میان مردمان از طریق نوشتن اعداد مخصوص می‌توان ایجاد کرد. این عقیده نتیجه‌ی اعتقاد به تأثیر قوای آسمانی در قوای زمینی است و تصور ایشان بر این است که هر کس بتواند میان این دو نیرو ارتباط برقرار کند، از آثار مخصوص آن‌ها بهره‌مند خواهد شد و کارهای شگفت‌انگیز بر دست او انجام خواهد گرفت. در بسیاری از افسانه‌ها و داستان‌های عامیانه، وظیفه‌ی اصلی قهرمان شکستن طلسمی است که دیوی یا جادوگری بدنهاد بر جایی یا کسی نهاده است و قهرمان برای رسیدن به هدف باید این طلسم را بشکند (شریفی، ۹۷۴:۱۳۸۷).
در این قصه نیز شاهد این موضوع هستیم. دختر خاقان در عمارتی طلسم شده، قرار دارد که قهرمان باید با باطل کردن طلسمات، دختر را به دست آورد. راه باطل کردن طلسم را زنی پریزاد به محمد میگوید. در اوستا نام پریان در کنار جادوان به کار رفته است و این موضوع با طلسم‌شکنی به کمک پریان ارتباط دارد.
 سایر عناصر
به این دلیل که قصه در منطقهی اهر و ورزقان نقل شده، وجود کلمات ترکی در آن مؤید تأثیر اقلیم بر قصه است؛ اما وجود حیوانی چون فیل این احتمال را به ذهن میرساند که اصل قصه، متعلق به این سرزمین نباشد.
۳-۳۵- آه
* خلاصهی قصه
تاجری سه دختر داشت. روزی که میخواست به سفر رود، دخترها از او خواستند برایشان سوغات بیاورد. دختر بزرگ گردنبند طلا، دختر وسطی خلخال جواهرنشان و دختر کوچک تاج مروارید خواست. تاجر سوغات دختر کوچک را فراموش کرد. در بازگشت کنار چشمهای نشست و از ته دل آه کشید. در همین موقع یک نفر از آب بیرون آمد و گفت:«من آه هستم. هر کس سر این چشمه آه بکشد من حاضر میشوم». تاجر ماجرای خود را نقل کرد. آه حاضر شد به او یک تاج مروارید بدهد در مقابل بعد از چهل روز دختر را به او بدهند، مرد تاجر قبول کرد. بعد از چهل روز «آه»، دختر را با خود برد. وقتی به چشمه رسیدند به دختر گفت: «چشمهایت را ببند و بازکن». وقتی دختر چشمانش را باز کرد، قصر زیبایی را دید که جوان بسیار زیبایی در آنجا بود. دختر مدتی با جوان خوش گذراند تا اینکه یک روز در باغ متوجه شد پنبهای زیر بغل جوان چسبیده، به محض برداشتن پنبه سر جوان از بدن جدا شد و دختر به بیابان افتاد. دختر در بیابان رفت تا به درختی رسید، از آن بالا رفت. در همین حین صدای دو گنجشک را شنید و فهمید که برگ درختی که رویش نشسته، دوای درد دیوانگی و ترکه‌هایش برای چسباندن سر بریده شده، خوب است. فوری مقداری برگ و چند ترکه از درخت چید و به راه افتاد. در راه با کمک برگ درخت و هوش خود چند نفر را نجات داد. آنگاه به چشمهی آه رسید و آهی از ته دل کشید. آه بیرون آمد و دختر به او قول داد که جوان را زنده کند. آه، دختر را دوباره به قصر برد. دختر با ترکهی درخت جوان را دوباره زنده کرد و سالها با هم به خوشی زندگی کردند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
_____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- آه
انسانها از دیر باز برای همهی پدیده های طبیعی قائل به روح بودند و معتقد بودند که هر یک از این پدیده ها میتوانند مؤثر در زندگی و سرنوشت آدمی باشند. به همین دلیل برای برخی صفت اهورایی و برای برخی صفت اهریمنی قائل میشدند. رودخانه و چشمه و به طور کلی آب از پدیدههایی است که برای مردم مقدس بوده و هست، این امر موجب شکلگیری افسانهها و قصههایی پیرامون آن شدهاست (نقل به مضمون، محسنی، ۱۶۸:۱۳۹۰).
شخصیت آه در این قصه، درواقع همان روح رودخانه است که به تاجر کمک میکند تا سوغات دخترش را تهیه کند؛ اما در مقابل از او میخواهد که بعد از مدتی دختر را به او تحویل دهد.
- درخت
گیاهان از پدیده های مقدس پیرامون انسانهای بدوی بودهاست و برای آنها نقش درمانگری و شفابخشی قائل بودند.( رجوع شود به قصهی۲۸). در این قصه نیز از درختی نام برده شده که برگ‌هایش دوای دیوانگی و ترکه‌هایش برای چسباندن سر مناسب است.
 عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها و روابط بین آنها
گاه در قصههای ایرانی، شاهد یک طبقهی اجتماعی خاص هستیم. در این قصه هم فقط تاجر و دخترانش هستند که سومین آنها شخصیت اصلی قصه میشود و همهی ماجراها پیرامون وی اتفاق میافتد. روابط خانوادگی در این قصه چندان گرم و صمیمی نیست، بعد از بردن دختر کوچک توسط آه دیگر نشانی از خانواده دختر نیست، حتی در ابتدا هم تاجر حاضر میشود که دختر خود را در مقابل تاج مرواریدی به آه بدهد، البته این موضوع از لحاظ روانشناسی قابل بررسی است.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
__________
عناصر روانشناسی
این قصه، شرح مشکلات ادیپی دختر به پدر و طی مراحلی برای رهایی از این موضوع است. پدر که فراموش کرده سوغاتی دختر کوچکتر را بخرد. در راه با موجودی روبهرو میشود که در مقابل دادن تاج مروارید، دختر را از پدر میخواهد و پدر نیز میپذیرد. این بیاعتنایی پدر به دخترش مؤید مشکلات ادیپی است. روح رودخانه دختر را با خود میبرد و دختر در آن‌جا با جوانی زیبارو آشنا میشود. وابستگی دختر به پدر باعث میشودکه وی نتواند این بی‌اعتنایی را هضم کند، در نتیجه به دنبال راهی برای جبران میگردد. وی باید فرد دیگری را جایگزین پدر کند، این جایگزین کسی نیست جز بخش نرینهی وجودش. مدتی با این بخش روان میگذراند؛ اما این کافی نیست و دختر برای رسیدن به کمال واقعی باید مراحلی را طی کند و رموزی را بیاموزد. سفری که بعد از مرگ جوان برای دختر پیش میآید، درواقع سفری به سوی کمال است. کشف راز دختر کلانتر و درمان بیماری پسر حاکم و پسر تاجر همه جز مراحلی است که وی باید طی کند. در پایان قصه دختر دوباره به چشمه میرسد؛ یعنی وقتی وی وابستگی به پدر را به طور کلی درمان کرده و آمادهی ورود به یک زندگی جدید است. در پایان، توجه به نقش آب در رستاخیز و ارتباطش با مفهوم تولد دوباره قابل توجه است. « آب نماد تجدید حیات، رستاخیز، زندگانی جاوید و مرتبط با مفهوم باروری است. در قصهها دیدارهای عاشقانه معمولا در کنار چشمه یا برکه صورت میگیرد» ( ستاری،۱۳۵۱، ۱۷: ۷۳).
باورهای عامیانه وخرافی
_______________
سایر عناصر
___________
۳-۳۶- آه دختر کوچک بازرگان
* خلاصهی قصه
بازرگانی بود که شش دختر داشت. روزی به سفر رفت. هر یک از دخترها از او چیزی خواست. دختر کوچکتر از پدرش خواست که برای او یک دسته گل بیاورد. بازرگان هنگام بازگشت یادش آمد که دسته گل را فراموش کردهاست، ناراحت شد و از ته دل آه کشید. در همین موقع مردی کوتاه قد حاضر شد و گفت: «من آه هستم. بگو چه میخواهی؟» مرد بازرگان ماجرای خود را گفت. آه یک دسته گل به او داد، به شرط آن‌که وقتی دختر بیست ساله شد، او را به آه بدهند. بارزگان قبول کرد به شرطی که آه، دختر را بدزدد. بعد از بیست سال آه دختر را دزدید و به قصری آورد. شبی دختر با جوان زیبارویی مواجه شد و با او ازدواج کرد. روزی، آن دو برای گردش به دشتی پر از درخت سیب رفتند. دختر دید برگ سیبی روی شانهی پسر است با دست روی شانهی پسر زد تا برگ بیفتد. ناگهان سر جوان از تنش جدا شد. در این موقع آه ظاهر شد و به او گفت: « باید بگردی و چسبی پیدا کنی که بشود با آن سر جوان را به تنش چسباند». دختر به دنبال چسب به راه افتاد، در راه به بازرگان و اهالی یک روستا کمک کرد، همچنین به مرد ثروتمندی که زن فاسق داشت- زن هر شب سر شوهرش را میبرید، به عیاشی میرفت و صبح سر مرد را به تنش میچسباند- کمک کرد. دختر چسب را از مرد ثروتمند گرفت و سر جوان را به سرش چسباند و سالها به خوبی و خوشی زندگی کردند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




که مقدار معمولاً برای فولاد در حدود ۳/۱ است و عدد ۱/۱ نیز سخت شدگی کرنشی فولاد را نشان می دهد. مقاومت اسمی تسلیم و مدول پلاستیک مقطع است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین ضخامت هر یک از ورق های واقع در چشمه اتصال، شامل جان (یا جان های) ستون و ورق های تقویت چشمه اتصال، باید رابطه زیر را برآورده نماید:
(۳-۳)
ضخامت جان (یا هر یک از جان های ستون) یا هر یک از ورق های تقویت چشمه اتصال
عمق چشمه اتصال (فاصله خالص بین ورق های پیوستگی)
عرض چشمه اتصال که فاصله خالص بین بال های ستون می باشد. در صورتی که ورق های تقویت چشمه اتصال، با پیچ یا جوش انگشتانه کافی به جان ستون متصل شده باشند، مجموع ضخامت جان ستون و ورق های تقویت چشمه اتصال به عنوان منظور می گردد.
قاب های مقاوم خمشی اولیه، دارای تعداد زیادی تیر و ستون بودند و درجه نامعینی بالایی داشتند. وقتی از سال ۱۹۷۰، اتصالات جوشی جایگزین اتصالات پیچی شد، به علت هزینه بالای اتصالات جوشی، مهندسین تصمیم گرفتند برای صرفه جویی، از تعداد کمتری تیر و ستون استفاده کنند تا به اتصالات جوشی کمتری نیاز باشد. که با این کار درجه نامعینی کاهش یافت. در زلزله نورتریج بسیاری از این سازه ها به علت شکست ترد اتصال دچار آسیب شدند. خرابی غیر منتظره این اتصالات شوک زیادی را به جامعه مهندسین وارد کرد.
طی تحقیقات گرفته توسط FEMA / SAC برای یافتن پاسخی برای این شکست، مشخص شد که احتمال شکست ترد اتصالات خمشی در اعضای عمیق بیشتر از اعضای کم عمق است. در نتیجه، در سال ۱۹۹۷، آیین نامه های جهانی ضابطه ای را برای حداقل اندازه درجه نامعینی در قاب های SMRE ارائه نمودند. این هدف با محاسبه ضریب درجه نامعینی اساس معادله زیر تعیین گردید.
(۳-۴)
که سطح طبقه بر حسب مترمربع در تراز x از سازه و حداکثر جمع برش ها در هر دو ستون مجاور در پلان قاب خمشی بخش بر برش طبقه است. و برای قاب مقاوم خمشی باید کوچکتر از ۲۵/۱ اتصالات گیردار تیر به ستون قبل از زلزله نورتریج به این صورت بود که بال های بالا و پایین تیر به طور مستقیم توسط جوش لب به ستون اتصال داشتند و جان تیر توسط ورق برشی که توسط جوش و یا پیچ به آن متصل بود، توسط جوش به ستون متصل می گردید.
بعد از زلزله نورتریج و خرابی غیر منتظره این گونه اتصالات FEMA / SAC تحقیقات زیادی بر روی شکستگی ترد اتصالات انجام داد.
Roeder (2000) رفتار این اتصالات را تحت بارهای سیکلی مورد مطالعه قرار داد و رابطه زیر را برای ظرفیت چرخش پلاستیک متوسط اتصال پیشنهاد کرد.
(۳-۵)
که عمق تیر بر حسب in است. و یا:
(۳-۶)
که عمق تیر بر حسب cm است.
و انحراف معیار از رابطه زیر بدست می آید:
(۳-۷)
به طور مثال برای تیر با عمق ۳۶ اینچ مقدار متوسط ظرفیت چرخش پلاستیک معادل ۰۰۴/۰ رادیان و برای عمق ۲۴ اینچ معادل ۰۲/۰ رادیان می باشد.
براساس پیشنهاد FEMA / SAC ضابطه حداقل ظرفیت پلاستیک ۰۳/۰ رادیان بدون هیچ گونه شکست ترد و کاهش مقاومت قابل ملاحظه برای اتصالات به کار رفته در SMRF وارد آیین نامه ها گردید. پروژه FEMA / SAC تعدادی دیتیل مجاز برای اتصال گیردار تیر به ستون براساس آزمایشات انجام شده پیشنهاد کرد که در شکل (۳-۳) نشان داده شده است. کاربرد اتصالات فوق همراه با کنترل فیزیکی فلز پایه، ملزومات تضمین کیفیت و محدودیت های ابعاد اعضا می باشد.
روش های طراحی برای هر یک از این اتصالات بر مبنای نیرو و با توجه به حالتی از مکانیزم قاب، که ناشی از تشکیل مفصل پلاستیک در تیر است، می باشد. به ویژه، اتصال به گونه ای طراحی می شود که مفصل پلاستیک در تیر در یک فاصله از پیش تعیین شده، s از بر ستون تشکیل شود. بر این اساس، برش در تیر در هنگام مکانیزم قاب بر اثر تشکیل مفصل پلاستیک در تیر، تعیین می شود که در نشان داده شده است. سپس جسم آزاد این اتصالات و قسمتی از ستون داده شده و با بهره گرفتن از این جسم آزادها نیاز مقاومت بحرانی برای قسمت های مختلف اتصال تعیین می شود، که در شکل (۳-۴) نشان داده شده است.
شکل ۳-۳: دیتیل های مجاز برای اتصالات قاب­های مقاوم خمشی ویژه
شکل ۳-۴: تعیین برش در تیر در هنگام مکانیزم قاب بر اثر تشکیل مفصل پلاستیک در تیر
شکل ۳-۵: نمودارهای جسم آزاد استفاده شده برای تعیین نیاز مقاومت بحرانی
برای قسمت های مختلف اتصال
هر کدام از المان های مختلف، که شامل چشمه اتصال ستون، به علاوه جوش ها و ورق ها و پیچ های مختلف هستند، باید دارای مقاومت کافی باشند تا مفصل پلاستیک بتواند در تیر تشکیل شود. در طراحی SMRF ها، چشمه اتصال ستون در اتصالات تیر- ستون باید مورد توجه قرار گیرد. انتقال تنش های خمشی بین تیرها و ستون ها در اتصال مقاوم خمشی، به وسیله برش انجام می گیرد.
شکل ۳-۶: نیروهای چشمه اتصال ستون اتصال
این شکل یک اتصال تیر ستون مقاوم خمشی را نشان می دهد. چشمه اتصال قسمتی از جان ستون است که بین بال بالا و پایین تیر قرار دارد. تنش هایی که از تیر به چشمه اتصال وارد می شود، لنگر و برش است. قسمت بالا و پایین ستون، به ترتیب را به چشمه اتصال وارد می کنند. هر کدام از این لنگرها می تواند به عنوان یک کوپل نیرو به مرکز ثقل تیر و یا بال ستون وارد شود. که این نیروها به نام برای تیر و به صورت مشابه برای ستون در شکل نشان داده شده اند. با زدن یک مقطع درست در زیر بال بالایی تیر، مشاهده می شود که چشمه اتصال دارای نیاز برشی خالص است که از معادله زیر به دست می آید.
(۳-۸)
اگر برش چشمه اتصال از مقاومت برشی متریال بیشتر شود، چشمه اتصال تسلیم می شود و مفصل پلاستیک بین تیر و ستون تشکیل می شود و نیروهای این المان ها را محدود می کند.
در سال ۱۹۷۰، مشخصات طراحی لازم می دانست که چشمه اتصال قاب های SMRF قادر به افزایش مقاومت تیر باشند. مقاومت چشمه اتصال از رابطه افزایش مقاومت تیر باشند. مقاومت چشمه اتصال از رابطه محاسبه می شد. که مقاومت اسمی تسلیم فولاد ستون، عمق ستون و ضخامت جان ستون بود. که اغلب لازمه آن تقویت چشمه اتصال بود، و می تواند با قرار دادن یک ورق صاف در مجاورت جان که معمولاً ورق مضاعف نامیده می شود، و جوش دادن آن به ستون و قرار دادن ورق های تقویت کننده صورت گیرد.
در سال ۱۹۸۰، همزمان با انجام تحقیقات بر روی قاب های بادبندی خارج از مرکز، تسلیم برشی چشمه اتصال مطلوب دانسته شد، که قادر به اتلاف انرژی زیادی بود که این برای قاب نسبت به تشکیل مفصل پلاستیک در تیر ارجح تر بود. در سال ۱۹۸۵، آیین نامه UBC اصلاح شد و در آن اجازه داده شد که از چشمه اتصال ضعیف تری استفاده شود تا بتواند دارای شکستی برابر با ۸۵% مقاومت خمشی پلاستیک تیر باشد. علاوه بر آن، یک فرمول اصلاح شده برای محاسبه مقاومت برشی چشمه اتصال ارائه شد که بر این اساس بود که تسلیم کامل چشمه اتصال نیازمند تسلیم خمشی بال های ستون است. فرمول جدید به صورت زیر بود:
(۳-۹)
عرض و ضخامت بال ستون است و عمق تیر است. نتیجه این اقدام این بود که چشمه اتصال به صورت قابل توجهی ضعیف تر از حالتی بود که قبلاً استفاده می شود.
علاوه بر اتصالاتی که توسط FEMASAC توسعه داده شد، فن آوری های دیگری در بازار ساخت و ساز ارائه شد که مخترعین آن مجوزهای لازم را جهت کاربرد آن دریافت نموده اند. به طور مثال با ایجاد سوراخ در جان تیر در محل اتصال بال بالا و پایین اتصالات گیردار قبل از زلزله نورتریج تمرکز تنش به مقدار زیادی کاهش یافت. این اتصال به جان شکاف خورده موسوم است .
۳-۴ شکل پذیری
آنچه که در طراحی لرزه ای قاب های خمشی علاوه بر مقاومت و سختی بایستی در نظر گرفته شود، شکل پذیری است. به عنوان توضیح، پروفسور پاولی اهل نیوزلند که یکی از بزرگان طراحی لرزه ای در دنیا بوده است و ابداع روش ظرفیتی در طرح سازه ها را به او نسبت می دهند، سازه را همانند چند حلقه زنجیر به هم متصل شکل ۳-۷ مثال می زند و اعتقاد دارد که در طراحی لرزه ای حتماً لازم داریم تا یکی از این حلقه ها را به عمد ضعیف تر تناسب دهی کنیم تا در زلزله طرح حتماً وارد ناحیه غیرخطی شود و باعث اتلاف انرژی زلزله گردد.

شکل ۳-۷: حلقه های زنجیر پاولی
اما موظفیم دو کار را انجام دهیم.
۱) طراحی جزئیات در ناحیه ضعیف تر به گونه ای باشد که در تغییر شکل های بزرگ دچار ناپایداری و زوال نشود.
۲) بقیه حلقه های زنجیر به گونه ای طرح شود که دارای چنان مقاومتی باشند که با رسیدن حلقه شکل پذیر به حد مقاومتش هم چنان در ناحیه الاستیک باقی بمانند.
با پذیرفتن اینکه بعضی از اجزای سازه به صورت شکل پذیر عمل کنند (حلقه شکل پذیر) در حقیقت مقادیر خرابی را در سازه پذیرفته ایم که البته این خرابی ها نباید منجر به فروریزش سازه شود. در آیین نامه ها به حلقه شکل پذیر زنجیر، “عضو کنترل شونده توسط تغییر مکان” و به حلقه های دیگر اعضا “عضو کنترل شوند توسط نیرو” گفته می شود.
۳-۴-۱ انتخاب عضوی از قاب خمشی به عنوان عضو شکل پذیر
حال با توجه به مباحث ارائه شده عضوی از یک سازه قاب خمشی بایستی انتخاب شود و به صورت ویژه ای جزئیات بندی شود تا در زلزله های شدید به صورت رفتار غیرارتجاعی اتلاف انرژی نماید. عضوی را بایستی به عنوان عضو کنترل شوند توسط تغییر شکل انتخاب کنیم که با انتخاب آن شرایط ذیل مهیا شود:

    • افتادن این عضو در ناحیه غیرخطی خللی در باربری ثقلی سازه ایجاد نکند.
    • میزان اتلاف انرژی توسط این عضو از دیگر قسمت های قاب بیشتر باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]