کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



ج: سرقت منزل از طریق کارت زنی : بدین توضیح که سارق با توجه به تجربه ای که دارد متوجه می شود که در منزل مورد نظر قفل نیست و با بهره گرفتن از یک کارت تلفن و یا یک کارت تبلیغاتی مقاوم و عبور آن از لای درب نسبت به عقب راندن زبانه قفل درب اقدام نموده و درب باز می شود .

د: سرقت منزل از طریق بالا رفتن از دیوار یا درب منزل که معمولا زمانی رخ می‌دهد که بالای دیوار و یا درب منزل فاقد نرده و یا مانع صعب العبور باشد.

ه: سرقت منزل از طریق استفاده از شاه کلید که طی تحقیات انجام شده این نوع شگرد در شهر قم مرسوم نمی باشد.

۲-انواع شگردهای سرقت خودرو :

الف : سرقت خودرو از طریق یکسره کردن برق خودرو بدین صورت که سارق با از بین بردن روکش سیمهای ورودی و خروجی سویچ خودرو و اتصال آنان به یکدیگر خودرو را روشن و سرقت می‌کند، البته این نوع شگرد فقط در خودروهای مدل پایین کاربرد دارد و خودورهای مدل بالا که دارای کامپیوتر می‌باشند نمی توان بدین شیوه سرقت نمود.

ب : سرقت خودرو از طریق جابجا کردن کامپیوتر خودرو ، بدین توضیح که بعضی از سارقین فقط نوع خاصی از خودرو را سرقت می‌کنند مثلا سارقی در شهر قم وجود دارد که تخصصش سرقت خودروی زانتیا می‌باشد وقتی بنده نحوه سرقت را از او سوال کردم گفت : بنده یک خودرو زانتیا دارم کامپیوتر آن را باز کرده ام و در زمان سرقت درب موتور خودرو را بلا فاصله بالا می زنم و برق خودرو را قطع می کنم تا اگر خودرو مجهز به سیستم اعلام سرقت است ، این سیستم غیر فعال گردد و بعد ‌فیش‌های ورودی کامپیوتر خودرو را جدا کرده به کامپیوتر خودروی خود وصل می کنم و با توجه به اینکه سوییچ خودرو ام نیز همراهم می‌باشد و این سوییچ با کامپیوتر خودرو ام هماهنگ می‌باشد خودرو بدون هیچ مشکلی روشن می شود و خودرو را به سرقت می برم .

ج: سرقت خودرو از طریق استفاده از غفلت مالک بدین توضیح که بعضی از مردم برای خریدهای فوری صرفا خودرو را خاموش و از ماشین خود پیاده می‌شوند بدون اینکه سوییچ خودروی خود را بردارند و گاها خودرو ‌را بصورت روشن ترک می‌کنند و سارقین به هیچ عنوان از این لحظه ها نمی گذرند و اقدام به سرقت خودرو می نمایند که این نوع سرقت بسیار متداول است.

د: سرقت خودرو از طریق مسدود کردن راه با موانع طبیعی و یا موانعی که شک بر انگیز نباشد که بیشتر این نوع شگرد در بیرون شهر و در جاده های خلوت اتفاق می افتد ، سارقین با قرار دادن چند تکه سنگ بزرگ یا تنه درخت راه را مسدود می‌کنند و خود مخفی می‌گردند پس از اینکه راننده برای بازکردن جاده از ماشین خود پیاده می شود نسبت به سرقت اتومبیل وی اقدام می‌کنند. بعضی اوقات نیز سارقین با پوشیدن لباس پلیس و ایجاد ایست بازرسی و متوقف نمودن خودروها به بهانه بازرسی نسبت به سرقت خودرو اقدام می‌کنند، لازم به ذکر است این نوع ‌سرقت‌ها معمولا توام با آزار و اذیت ‌مال‌باختگان است.

۳-انواع شگردهای سرقت داخل خودرو

الف : سرقت از طریق شکستن شیشه خودرو با شیوه شمع زنی بدین توضیح که سارق به وسیله یک عدد شمع خودرو یا موتورسیکلت ضربه ای به شیشه درب خودرو وارد می‌کند این ضربه باعث می‌گردد که شیشه به شکسته و به صورت پودر بدون هیچ گونه ایجاد صدای بریزد و سارق اشیا داخل خودرو را سرقت کند.

ب: سرقت از خراب کردن قفل مرکزی خودرو بدین توضیح که سارق به وسیله یک پیچ گوشتی قوی ، پیچ گوشتی را داخل توپی فقل درب سمت راننده کرده و با چرخاندن آن ضمن تخریب فقل به راحتی درب خودرو را باز می‌کند.

ج : سرقت از طریق درب کشی بدین صورت که سارق خودروهایی را که دربهای آنان فاقد استحکام می‌باشد و یا بصورتی طراحی شده اند که انگشنان سارق می‌تواند لای درب قرار گیرد انتخاب کرده و با گرفتن گوشه بالای درب خودرو آن را به سوی خود می کشد و بدین صورت لای درب باز می شود و دست خودرو را داخل خودرو می‌کند و در راباز و اقدام به سرقت می کند.

د: سرقت داخل خودرو از طریق استفاده از غفلت مالک ، بدین صورت سارقین مترصد این هستند که افراد خودروی خودرو را بدون قفل کردن درب آن رها نمایند و از این فرصت استفاده کرده و اقدام به سرقت می نمایند.

ه: سرقت داخل خودرو از طریق خودروهای که ‌در خیابان متوقف می‌باشند مثلا پشت چراغ قرمز ایستاده اند ولی شیشه های عقب یا سمت شاگرد خودرو پایین است و کیفی روی صندلی قرار گرفته است در این زمان سارقین به صورت پیاده یا به وسیله موتور سیکلت کنار خودرو آمده در ناگهان نسبت ربایش کیف یا کالا اقدام و از شلوغی مکان استفاده کرده و متواری می‌گردند.

۴-انواع شگرهای سرقت از طریق جیب بری یا کیف زنی

الف: جیب بری از طریق ایجاد دعوا و مرافعه های ساختگی بدین صورت که دونفر سارق در یک مکان شلوغ اقدام به دعوای ساختگی بین خود می‌کنند و جیب مردمی را که برای جدا کردن آن دو می‌آیند را می‌زنند.

ب : جیب بری با بهره گرفتن از ازدحام جمعیت مثل مکان‌های عمومی مثل حرم مطهر ، مترو ، بازار در ایام خاص که مردم به صورت فشرده در حال حرکت می‌باشند اقدام به سرقت می‌کنند.

ج: کیف زنی با بهره گرفتن از موتور سیکلت که بیشتر قربانیان این نوع سرقت خانم‌ها می‌باشند بدین صورت که سارقین فردی را که کیف همراه دارد و به صورت غیر محتاطانه کیف دستی خود را حمل می‌کند تحت مراقبت قرار می‌دهند و در یک زمان مناسب از پشت مالباخته به او نزدیک و می‌شوند و در یک چشم به هم زدنی کیف وی را می ربایند.

مبحث چهارم : رابطه سرقت با سایر جرائم

گفتار اول : رابطه سرقت با اعتیاد:

اگر بستر جرم زایی را به خیابانی تشبیه کنیم، در رابطه فوق، این خیابان دوطرفه است یعنی یک طرف آن سارق قرار دارد و در طرف دیگر آن معتاد است. فردی که در دام اعتیاد گرفتار شد، پس از مدتی شغل خود را از دست می‌دهد و در نتیجه برای تأمین هزینه های خود مستأصل می‌گردد. از آنجا که زمینه انحراف در وی وجود دارد، در صورتی که در شرایط مساعدی قرار گیرد، از دزدیدن حتی اشیاء و لوازم منزل پدری خود نیز ابایی ندارد زیرا اعتیاد به مرور زمان، احساسات، عواطف و حتی قدرت تشخیص خوب و بد را از او سلب می‌کند لذا برای انجام عمل خود قبحی نمی بیند در تحقیقی که انجام شده، ۸۶ نفر از ۳۰۰ نفر سارقی که مورد پرسش قرار گرفته اند در زمان ارتکاب آخرین سرقت خود معتاد بوده اند و ۲۴ درصد از آن ها اولین سرقت خود را در حالت اعتیاد و یا برای فراهم آوردن پول لازم برای خرید مواد مخدر انجام داده‌اند.

گفتار دوم : رابطه سرقت و طلاق:

رابطه سرقت و طلاق نیز، همانند رابطه سرقت و اعتیاد، دوسویه است. یعنی گاه سرقت موجب از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می شود. زمانی نیز بچه های طلاق به علت بی سرپرست بودن به سرقت روی می آورند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:40:00 ق.ظ ]




    1. آیا پروژه های جدید به موقع و مطابق بودجه تحویل می شود؟

    1. آیا سیستم های جدید پیاده سازی شده به درستی کار می‌کنند؟

  1. آیا تغییرات می‌تواند بدون اختلال در عملیتهای کسب و کار اجرایی شود؟

حوزه ارائه و پشتیبانی

DS1

تعریف و مدیریت سطوح سرویس

Define and manage service levels

DS2

مدیریت خدمات شخص ثالث

Manage third-party services

DS3

مدیریت کارایی و ظرفیت پشتیبانی

Manage performance and capacity

DS4

اطمینان از تداوم سرویس

Ensure continuous service

DS5

اطمینان از سیستم های امنیتی

Ensure systems security

DS6

شناسایی و تخصیص هزینه ها

Identify and allocate costs

DS7

آموزش و آموزش کاربران

Educate and train users

DS8

مدیریت خدمات و رویدادها

Manage service desk and incidents

DS9

مدیریت پیکربندی

Manage the configuration

DS10

مدیریت مشکلات

Manage problems

DS11

مدیریت داده

Manage data

DS12

مدیریت محیط فیزیکی

Manage the physical environment

DS13

مدیریت ‌عملیات

Manage operations

جدول ۲-۵- فرایند های مربوط به حوزه پشتیبانی چارچوب کوبیت

از فرآیندهای مربوط ‌به این حوزه می توان به نتایج ذیل دست یافت:

    1. آیا خدمات فناوری اطلاعات در راستای اولویت‌های کسب و کار ارائه شده است؟

    1. آیا هزینه های IT بهینه سازی شده است؟

    1. آیا نیروهای کاری با خیال راحت قادر به استفاده از سیستم های IT هستند؟

  1. آیا محرمانه بودن ، یکپارچگی و در دسترس بودن اطلاعات ، و همچنین امنیت اطلاعات رعایت می شود؟

حوزه نظارت و ارزیابی

ME1

پایش و ارزیابی عملکرد IT

Monitor and evaluate IT performance

ME2

پایش و ارزیابی کنترل داخلی

Monitor and evaluate internal control.

ME3

انطباق با نیازمندی‌های خارجی

Ensure compliance with external requirements

ME4

ایجاد حاکمیت فناوری اطلاعات

Provide IT governance

جدول ۲-۶- فرایند های مربوط به حوزه نظارت و ارزیابی چارچوب کوبیت

از فرآیندهای مربوط ‌به این حوزه می توان به نتایج ذیل دست یافت:

    1. آیا اندازه گیری عملکرد IT در شناسایی مشکلات قبل از اینکه دیر شود ، مؤثر بوده است؟

    1. آیا مدیریت از مؤثر و کارآمد بودن کنترل های داخلی مطمئن هستند؟

  1. محرمانگی و در دسترس بودن کنترل های مناسب در امنیت اطلاعات وجود دارد؟

۲-۵-۵- حاکمیت با کوبیت

کوبیت از حاکمیت فناوری اطلاعات با ارائه یک چارچوب پشتیبانی می‌کند و اطمینان می‌دهد که :

    1. IT و کسب و کار سازمان همتراز هستند.

    1. کسب و کار ، به حداکثر کردن منفعت کمک می‌کند.

    1. منابع IT به طور مسئولانه استفاده می شود.

  1. خطرات و ریسک های مربوط به IT به طور مناسب مدیریت می شود.

ارزیابی عملکرد برای حاکمیت فناوری اطلاعات بسیار ضروری است و این ضرورت توسط چارچوب کوبیت پوشش داده می شود و شامل نظارت و کنترل بر روی اهداف قابل اندازه گیری فرآیندهای IT می‌باشد ، این ارزیابی ها از طریق ۴ حوزه امکان پذیر است. ۴ حوزه مذکور کاملا به یکدیگر مرتبط هستند این ارتباطات را می توانید در شکل شماره (۲-۴) مشاهده کنید.

برنامه ریزی و سازماندهی (Plan and Organize) (PO)

اکتساب و پیاده سازی (Acquire and Implement)(AI)

ارائه و پشتیبانی (Deliver and Support) (DS)

پایش و ارزیابی (Monitor and Evaluate) (ME)

شکل ۲-۴- وابستگی های حوزه های ۴ گانه کوبیت با یکدیگر .( ISACA , 2012)

۲-۵-۶- تمرکز کوبیت بر کسب و کار

اصلی ترین خصوصیت کوبیت تمرکز بر کسب و کار است . چارچوب کوبیت نه فقط برای فراهم کنندگان سرویس IT ، کاربران و ممیزان ، بلکه بیشتر برای مدیران و صاحبان کسب و کار فراهم شده است. همان‌ طور که در شکل (۲-۵) مشاهده می کنید ، کسب و کار برای تحقق اهداف خود نیازمند اطلاعات می‌باشد این اطلاعات از منابع IT و فرآیندهای IT تامین می شود . در واقع مدیریت و کنترل این اطلاعات قلب این چارچوب است که به کسب و کار اطمینان می‌دهد این اطلاعات ، پاسخگوی نیازهای کسب و کار است.

شکل ۲-۵- پایه اصلی کوبیت ( (ISACA , 2012

۲-۵-۷- کوبیت در چه جاهای پیاده سازی می شود

معمولا کوبیت در جاهایی پیاده سازی می شود که دارای یکی یا چند تا موارد ذیل وجود داشته باشد. ( (ISACA , 2012

    • نیاز به حاکمیت IT باشد .

    • ارائه خدمات به وسیله IT همسو با اهداف کسب و کار باشند.

    • فرایند های IT استاندارد و اتوماتیک شده باشند.

    • نیاز به یک چارچوب برای همه فرایند های IT باشد.

    • فرایند های IT به صورت یک پارچه باشند.

    • یک چارچوب که نیاز به یک سیستم مدیریت کیفیت برای IT باشد.

    • یک ساختار با رویکرد ممیزی تعریف شده باشد.

    • ادغام و مالکیت با اثر IT اتفاق می افتد.

    • کنترل هزینه های IT به ‌عنوان طرحهای مورد علاقه واقع شود

    • بخشی یا همه وظایف مربوط به IT به صورت برون سپاری باشد.

    • انطباق با الزامات خارجی.

  • تغییرات مهم سرمایه گذاری و سازمان که در اهداف کسب و کار و IT تاثیر می‌گذارد.

۲-۵-۸- مدل بلوغ کوبیت

استفاده از مدل کوبیت مدیران را قادر خواهد ساخت تا ‌به این خواسته خود که به کارگیری شیوه های کاری ، فاکتورهای حیاتی موفقیت ، حرکت به سوی عملکرد مثبت و کارایی برسند . راهبردهای مدیران شامل مواردی از قبیل مدل بلوغ ، فاکتورهای حیاتی موفقیت ، شاخص اهداف کلیدی شاخص های عملکرد است که این راهبردها نیازمند به یک ابزار کنترلی و همچنین ابزاری برای اندازه گیری شاخص ها ی مذکور می‌باشد، این ابزار توسط ۳۴ فرایند کوبیت کاملا پشتیبانی می شود.

(Gembergen, 2003) کوبیت یک مدلی برای اندازه گیری و کنترل وضعیت حاکمیت فناوری اطلاعات معرفی می‌کند. این مدل همانند یک ابزار برای اندازه گیری سطح بلوغ به کار گرفته می شود. از طریق به کارگیری این مدل است که شما پی به شکاف بین کسب و کار خود پی می برید .(Pederiva, 2003)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ق.ظ ]




بخش پایین دستی، اصطلاحی است، که برای اشاره به عملیاتی از قبیل: فروش و توزیع گاز طبیعی و محصولات مشتق شده از نفت خام، مورد استفاده قرار می‌گیرد. محصولات مشتق شده از نفت خام، عبارتند از: میعانات گازی، گاز مایع(ال پی جی)، بنزین، سوخت جت، گازوئیل، روغن‌ها و آسفالت و… .

از مسئولیت‌های دیگری که به بخش پایین دستی این صنعت مربوط می‌شود، توزیع محصولات بیشمار نفتی و پخش گاز طبیعی می‌باشدکه بشرح ذیل اشاره می‌گردد.

صیانت از نفت و گاز با توسعه پتروشیمی ها و صنایع پایین دست؛

    • تنوع محصولات پتروشیمی می‌تواند حلقه های مفقوده صنایع بیشماری را تکمیل کند و بدون شک توسعه صنایع وابسته این صنعت نیز می‌تواند در تامین کالاهای مصرفی و برطرف کردن نیازهای صنایع داخلی کشور نقشی شایسته ایفا کند؛

  • وقتی توانستیم از سرمایه های نفت و گاز برای ایجاد زیرساختها و ایجاد سرمایه جدید و تولید ارزش افزوده در فرایند واقعی تولید محصول استفاده کنیم، می‌توانیم مرتب این سرمایه را بازتولیدکنیم، پس در این حال دیگر مهم نیست که چطور از نفت و گاز استفاده می‌کنیم چون فرایندی را راه اندازی کرده ایم که امکان بازتولید ثروت را دارد.

اگر ما نفت و گاز را به صورت خام به فروش برسانیم چون نفت بازتولید نمی شود ثروت حاصل از آن هم بازتولید نمی شود و ‌به این دلیل که منابع نفتی ما تهی می شود پس نمی توانیم فروش نفت را به عنوان درآمد تلقی کنیم، بلکه سرمایه است و باید برای نسل آینده سرمایه را به سرمایه بدل کنیم.

صنعت پتروشیمی یکی از صنایعی است که می‌تواند این امر مهم را برای ما تحقق بخشد. ما می‌توانیم با تمرکز بر روی صنعت پتروشیمی و صنایع پایین دست آن، کالاهای واسطه ای و نهایی تولید کنیم و بخشی از محصولات آن را به داخل بفروشیم و بخش دیگر آن را به خارج صادر کنیم تا از آن برای توسعه صنایع داخلی ارز به دست آوریم.

در سال‌های اخیر، صنعت پتروشیمی به عنوان فراهم آورنده فرصت برای آفرینش ارزش افزوده و تبدیل مواد خام (نفت و گاز) به محصولات با ارزش در کشورهای خاورمیانه و بخصوص در ایران که دارای ذخایر عظیم هیدروکربوری (١۵٧ میلیون بشکه) و گاز طبیعی (٣٣,۶ تریلیون متر مکعب) است، جایگاهی ویژه یافته است.

صنایع پتروشیمی، بخشی از صنایع شیمیایی است که محصولاتش را از نفت خام یا گاز طبیعی تولید می‌کند. از ویژگی‌های این صنعت، تنوع محصولات آن و تأمین مواد اولیه هزاران کارگاه و کارخانه صنایع پایین دستی است که از نظر اشتغالزایی و کسب درآمدهای ارزی و قطع وابستگی نقش بسیار مؤثری در اقتصاد کشور دارد.محصولات پتروشیمی در ساخت موادی نظیر لاستیکها، ‌پلاستیک‌ها، شوینده ها، کودها، ‌چسب‌ها، اسیدها، رنگ‌ها، سموم و الیاف مصنوعی که هرکدام ماده اولیه صدها ماده دیگر هستند، مورد استفاده قرار می گیرند.[۳۹]

۳-۷-۶- اهمیت و ضرورت صنایع تکمیلی و ارزش افزوده نفت

با توجه ‌به این که ۷۰ درصد ارزش افزوده صنعت پتروشیمی در صنایع تکمیلی محقق می شود می توان فقط با توسعه این بخش و با سطح فعلی مواد اولیه تولیدی در کشور،درآمدی زیادی در سال کسب کرد که معادل نیمی از درآمد حاصل از صادرات نفت خام خواهد بود. تهیه و تبدیل مواد اولیه میعانات گازی، متان، اتان، پروپان و نفت به محصولات مصرفی مانند کیف و کفش و لباس و پوشاک، کلیه لوازم برقی و غیر برقی آشپزخانه، قطعات خودرو و تجهیزات مربوطه و غالب آن چیزهایی که در پیرامون خود می بینیم و از آن ها استفاده می‌کنیم از میز و صندلی و لوازم لوکس تزیینی داخل و بیرون از منزل و تجهیزات مورد نیاز برای احداث یک ساختمان تا لوازم پزشکی و کامپیوتر و میلیون‌ها مورد دیگر … محصولات وابسته به زیرمجموعه صنایع پتروشیمی و صنایع پایین دستی آن است که در یک زنجیره به هم پیوسته در ارتباط با یکدیگر قرار دارند.

این در حالی است که علی رغم مزیت نسبی ایران در پتروشیمی و صنایع پایین دستی آن، ما شاهد زنجیره های گسسته ای در این بخش هستیم و به همین جهت اکثر مواد تولیدی در بخش های مختلف صنایع پتروشیمی پس از صادرات به کشورهای صنعتی چون چین، ژاپن ‌و اتحادیه اروپا و تبدیل شدن به محصولات نهایی، مجددا و با قیمت های گزاف به کشور وارد شده و مورد مصرف قرار می گیرند.

البته ناگفته نماند با توسعه صنایع بالادستی و میانی پتروشیمی در سال های گذشته، گام های مهمی در تکمیل زنجیره ارزش این صنعت برداشته شده اما خام فروشی همچنان مهمترین مزیت این صنعت در ایران به شمار می رود و این در حالی است که داده های موجود حاکی از آن است که حدود ۷۰ درصد ارزش افزوده صنعت پتروشیمی در صنایع تکمیلی محقق می شود و این بخش همراه و همگام با صنایع بالادستی توسعه نیافته است.

۳-۷-۷-قوانین مرتبط با صنایع بالادستی نفت

۱-ماده ۱۴ قانون برنامه چهارم توسعه و سرمایه گذاری در صنایع بالادستی نفت.

۲-۱- به منظور افزایش ظرفیت تولید نفت و حفظ و ارتقاء سهمیه ایران در تولید اپک[۴۰]، تشویق و حمایت از جذب سرمایه گذاری و منابع خارجی در فعالیت‌های بالادستی نفت و گاز بویژه درمیادین مشترک و طرحهای اکتشافی کشور، اطمینان و حفظ و صیانت هر چه بیشتر با افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفت و گاز کشور، انتقال و به کارگیری فناوری جدید در توسعه و بهره برداری از میادین نفتی و گازی و امکان استفاده از روش های مختلف قراردادهای بین‌المللی به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده می شود تا سقف تولید اضافی به انعقاد قراردادهای اکتشاف و توسعه میدان با تامین منابع مالی با طرف های خارجی با شرکت های صاحب صلاحیت داخلی متناسب با شرایط میدان اقدام نماید.

۲-۲- به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده می شود برای توسعه میدانهای نفت و گاز تا سقف تولید اضافی، روزانه یک میلیون بشکه نفت خام و دویست پنچاه میلیون متر مکعب گاز طبیعی با اولویت میادین مشترک پس از تصویب توجیه فنی و ابتکاری طرح ها در شورای اقتصاد و مبادله موافقتنامه با سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور اقدام نماید. سیاست‌های کلی ابلاغی بخش نفت و گاز در برنامه پنجم توسعه نیز ‌بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی به دنبال ابلاغ ‌سیاست‌های کلی در بخش نفت و گاز و سیاست‌های برنامه پنجم توسعه در برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت اعلام گردیده است.

۳-۷-۸- برنامه های دراز مدت برنامه پنجم توسعه[۴۱]

    • چشم انداز و اهداف کلان پیشنهادی صنعت نفت در افق ۲۰ ساله.

    • کسب جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه

    • کسب جایگاه دوم تولید نفت در اپک

    • کسب جایگاه سوم تولید گاز در جهان

  • کسب جایگاه اول منطقه بلحاظ میزان ارزش افزوده تولیدی در زنجیره تولید نفت و گاز با تأکید بر افزایش تولید فرآورده های پتروشیمی نیل به مرکزیت تجارت نفت و گاز در منطقه و تبدیل شدن به کریدور راهبردی تجارت هیدروکربوری منطقه

۳-۷-۹- برنامه های کوتاه مدت برنامه پنجم توسعه

    • ایجاد ثبات در مدیریت صنعت نفت و جلب اعتماد و همراهی مدیران و کارکنان صنعت نفت

    • افزایش بهره وری برای گذر موفق از شرایط کنونی

    • تامین به موقع انواع حامل های انرژی مصرف کشور

    • احیای ظرفیت تولید نفت خام

    • بازاریابی و بالابردن میزان صادرات نفت خام و سایرفرآوردهای نفتی

    • اولویت برداشت گاز از میدان نفت و گاز پارس جنوبی و میادین مشترک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ق.ظ ]




ابراهیمی (۱۳۷۳) می‌گوید : در هر جامعه، ‌از زمان برداشت‌های خاصی وجود دارد، ولی کلاً معنای حقیقی زمان غیر قابل درک است و آنچه را که وقت می‌نامیم، در حقیقت وقتی است که در اختیار داریم و به گفته ژان ماتریکون «زمان هم آشنا ترین و هم گیج کننده ترین مفاهیم است. »

مفهوم کلی مدیریت زمان این است که توفیق در انجام حجم قابل ملاحظه ای کار، در مدت زمان محدود که لزوماًً با کار سخت و تلاش بیشتر حاصل نمی شود، بلکه کافی است اندکی از هوش و ذکاوت خود بهره بگیرید (جمسی، ۱۳۷۶).

زمان جزء منابع مهم آموزش و پرورش محسوب می‌شود و استفاده از وقت تمام فعالیت‌های مدرسه را در بر می‌گیرد. مدیر برای امر مدیریت، معلم برای تدریس، محصل برای انجام دادن تکالیف و خانواده برای کمک به دانش آموز، با عامل زمان سروکار دارند. با وجود آنکه زمان منبع ضروری و ارزشمندی است، ماهیت مبهمی دارد. زمان را نمی توان دید، لمس کرد و یا تعریفی از آن به دست داد، اما می‌توان زمان را توصیف کرد، اندازه گرفت و به شیوه ای سازمان یافته از آن استفاده کرد.

زمان با وجود گذرا بودن، پایان ناپذیر نیز هست. زمان منبع محدود کمیابی است که به ندرت برای استفاده بهینه از آن برنامه ریزی می‌شود و اغلب برای انجام دادن وظایف، ناکافی است (صفوی، ۱۳۷۱).

زمان یکی از عوامل استرس زا است. دایم در حال شتاب بودن، استرس آور است. در دنیای کاری امروز، وقت با ارزش است. به همین دلیل دوره های مدیریت زمان، اجرا می‌شود. قصور در برنامه ریزی و انتظار مسائل و مشکلات را داشتن، تعداد بحران‌ها را در حیطه مدیریت افزایش می‌دهد. هر بحرانی به بحرانی دیگر می‌ انجامد و سبب افزایش میزان فشار روانی (استرس) می‌شود (زالی، ۱۳۷۵).

«در ایام جوانی که آغاز زندگی شغلی فرد محسوب می‌شود، ساعاتی که صرف کار می‌شود، قسمت اعظم وقت وی را تشکیل می‌دهد، اما همچنان که عمر می‌گذرد و شخص به سنین بالاتر گام می‌نهد، باید در بودجه بندی وقت خود تجدید نظر کند. استفاده مؤثر از زمان در زندگی روزمره ما و در طول زندگی، راز کامیابی و موفقیت ماست. » (الوانی، ۱۳۷۴، ص. ۱۶).

اجرای مدیریت زمان در واحدهای آموزشی، مستلزم ۳ مرحله می‌باشد :

الف : استفاده مطلوب از زمانی که طی خدمت از دست می‌رود : در طی ساعات درسی زمانهایی پیش می‌آید که دانش آموزان و معلمان، بدون هدف و بیکار در حیاط مدرسه، زمان را می‌گذرانند. پس با برنامه ریزی مناسب زمانی، می‌توان هر گروه را به کاری مفید تشویق کرد.

ب: بهره گیری از زمانی که در غیر ساعات خدمتی (طی سال) می‌توانیم از آن بهره گیریم : با برنامه ریزی مدیریت زمان، معلمان علاقمند می‌توانند ساعاتی از وقت خود را اختصاص به رفع عقب ‌ماندگی‌های ساعات خدمتی خود و رفع اشکالات دانش‌آموزان ضعیف نمایند.

ج: استفاده بهینه از زمانی که شامل تعطیلات رسمی و تابستانی می‌باشد : با بهره گرفتن از مدیریت زمان، می‌توان برای روزهای تعطیل نیز برنامه ریزی کرد، به عنوان مثال : ثبت نام دانش آموزان با شهریه مناسب در مدارس در کلاس‌های درسی، ورزشی و هنری و غیره.

همچنین به کارگیری معلمان با تعیین حقوقی مناسب از شهریه دانش آموزان (به دستور آموزش و پرورش )، در نتیجه دانش آموزان در تعطیلات، وقت خود را به بطالت نگذرانده و در مدارس، در رشته مورد علاقه مشغول فعالیت می‌شوند و همچنین از تجربه و زمان معلمان علاقمند، استفاده شده و هزینه ای برای آموزش و پرورش نیز نخواهد داشت (دیهیمی، ۱۳۷۸).

«امروز جهان مشحون از چیزهایی گرانبهاست، خانه، زمین، اموال و غیره، اما پر ارزش ترین آن ها زمان است. هیچ جنگاوری بالاتر از زمان نیست و تنها زمان است که فاتح نهایی است. اتلاف وقت حتی از هدر دادن پول هم اسفناکتر است، زیرا شما همیشه قادر به تحصیل پول خواهید بود، اما زمان هرگز باز نمی گردد. » (کیم – وو- چونگ ؛ مترجم : سوری، ۱۳۷۲، ص. ۸۵-۸۴).

دراکر[۲۳۲](۱۹۶۱) معتقد است که زمان کمیاب ترین منبع است و اگر کنترل و مدیریت نگردد، هیچ چیز دیگری نمی تواند کنترل شود (دراکر، ۱۹۶۱).

مکنزی[۲۳۳](۱۹۹۳) چنین اظهار می‌کند که زمان تنها منبعی است که به محض دستیابی به آن می‌باید مصرف شود و نرخ مصرف آن نیز ثابت است، شصت ثانیه در هر دقیقه و شصت دقیقه در هر ساعت. ‌به این ترتیب ما نمی توانیم زمان را اداره کنیم بلکه فقط می‌توانیم خودمان را در ارتباط با زمان اداره نماییم. ‌به این تعبیر که مقدار زمانی که در اختیار ماست قابل کنترل نیست و ما فقط می‌توانیم نحوه استفاده از آن را کنترل کنیم. ما همچنین ‌در مورد مصرف شدن اصل زمان اختیاری نداریم، بلکه فقط نحوه مصرف آن به ما مربوط می‌شود. زمانی را هم که تلف کرده ایم، دیگر از دست رفته و جایگزین نمی شود (مکنزی، ۱۹۹۳).

لیکین [۲۳۴](۱۹۷۳) متخصص در مدیریت زمان، توصیه هایی را ارائه داده است که چنانچه افراد آن ها را اعمال نمایند، در بعد مدیریت زمان موفق می‌گردند، از جمله هدفدار بودن، برنامه ریزی داشتن، توجه نمودن به نظم و ترتیب، را می‌توان نام برد. همچنین اولویت بندی امور، تعیین وقت قبلی و تقریبی برای هر کار، بازنگری امور و رعایت تنوع و تعادل را می‌توان ذکر کرد (لیکین، ۱۹۷۳ ؛ به نقل از شیخ نظامی، ۱۳۷۶).

مکنزی[۲۳۵]در سال ۱۹۷۸ گفته : هر اندیشه و هر اقدامی به زمان نیاز دارد و هر عاملی که زمان طلب می‌کند، بالقوه می‌تواند تلف کننده زمان باشد که البته این امر ما را با کمبود وقت مواجه می‌سازد و عامل مهمی در ایجاد اضطراب و فشارهای روحی است. امروزه جامعه بشری با درک این مهم همواره در تلاش است تا با اعمال مدیریت صحیح زمان بر عواملی که مانند دام، زمان ما را در انحصار خود می‌گیرند و تلف می‌کنند، فائق آید. مدیریت زمان راهبردی است برای استفاده بهینه از وقت. البته باید خاطر نشان کرد که مدیریت زمان، کنترل لحظه ای آن نیست بلکه شیوه هایی است که با به کارگیری آن ها می‌توان شرایط کار و زندگی را بهبود بخشید. زمان سرمایه ای است جاری که در چهارچوب هدایتی مثبت از دامهای موجود رهیده و آدمی را تا قله‌های کمال سوق می‌دهد (مکنزی، ۱۹۷۸).

دنیس. سی. اسپارکس[۲۳۶]در سال ۱۹۸۰، در مقاله ای با عنوان «بیست و پنج پیشنهاد برای مدیریت زمان »، از بین پیشنهادات ارائه شده در رابطه با مدیریت زمان، تعدادی را که برای افراد مناسب تر بوده برگزیده و از بین آن ها به موارد زیر اشاره دارد : تهیه فهرست فعالیت‌ها و تعیین اولویت‌های آن ها، هدفگذاری و ایجاد طرح کار و یادگرفتن اینکه «نه » بگوییم (اسپارکس، ۱۹۸۰).

مایکل. دبلیو. بورن[۲۳۷]در سال ۱۹۷۹، پیشنهاداتی در زمینه بهبود مدیریت زمان مطرح ‌کرده‌است که عبارتند از : تعیین اهداف، تحلیل زمان موجود، تفویض مسئولیت به دیگران، سازماندهی آنچه که غیر قابل اجتناب است (بورن، ۱۹۷۹).

پاتریشا. اس. واگر[۲۳۸]در سال ۱۹۸۱، لازمه مدیریت موفق زمان را، برنامه ریزی دقیق، نوشتن اهداف، سازماندهی زمان برای رسیدن به برنامه های کاری می‌داند و نیز هدفگذاری را وسیله ای برای ارزیابی برنامه ها می‌داند (واگر، ۱۹۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ق.ظ ]




اورلینگز _ بونتکویی[۱۷۳] (۲۰۱۰)، رابطه بین سازمان شخصیت و مدل شناختی یانگ از اختلال شخصیت را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۱۱۷ نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد کاهش تعداد طرحواره های ناسازگار اولیه از دیدگاه یانگ با کاهش اختلال شخصیت به لحاظ نظری معنادار بود. نتایج پژوهش از این فرضیه حمایت می‌کنند که طرحواره های ناسازگار اولیه ی متفاوت با سطحی از سازمان شخصیت در پیش‌بینی این تئوری ارتباط دارد.

تیم (۲۰۱۰)، شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه، چشم انداز مدل پنج عاملی را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۱۴۷ بیمار سرپایی بزرگسال در این پژوهش شرکت کردند. تجزیه و تحلیل همبستگی نشان داد که همپوشی قابل توجهی بین طرحواره های ناسازگاز اولیه و صفات شخصیت (مدل پنج عاملی) به خصوص، روان رنجورخویی وجود دارد. طرحواره های ناسازگار اولیه، نشانگان افسردگی را فراتر از مدل پنج عاملی پیش‌بینی می‌کنند.

هالورسن و همکاران (۲۰۰۹)، طرحواره های ناسازگار اولیه، خلق و خو و صفات شخصیت را در افراد افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی دارند مورد مطالعه قرار دادند. ۱۴۰ بیمار افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی داشتند در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که طرحواره ها، خلق و خو و شخصیت افراد افسرده بالینی و افرادی که سابقه افسردگی داشتند به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از افرادی است که هیچگاه افسردگی را تجربه نکرده اند. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد دامنه های بریدگی، عملکرد مختل، خود ابراز محدود شده و محدودیت های مختل به عنوان پیش‌بینی قابل ملاحظه ای از شدت افسردگی به دست آمده است.

ساوا (۲۰۰۹)، طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای غیرمنطقی و رابطه آن ها با مدل پنج عاملی شخصیت مورد مطالعه قرار دادند. تعداد۱۵۴ دانشجوی مقطع کارشناسی در این پژوهش شرکت کردند. نتایج حاکی از آن بود که ثبات عاطفی و سازگاری رابطه منفی با طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی دارند. در حالی که ثبات عاطفی رابطه منفی با اغلب طرحواره ها و باورهای غیرمنطقی دارند، سازگاری رابطه معکوسی با طرحواره های درگیر در برون آسیب شناسی روانی مانند بی اعتمادی، رهاشدگی، استحقاق و تسلط دارد.

صفاری و همکاران (۱۳۹۳)، شادکامی، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان را مورد بررسی قرار داند. تعداد ۱۸۰ نفر از دانشجویان گروه علوم پزشکی تهران در این پژوهش شرکت نمودند. نتایج نشان داد عواملی همچون تأهل، سن، مقطع، رشته تحصیلی و همچنین شاخص پیشرفت تحصیلی دارای ارتباط معنادار با شادکامی دارند. عواملی همچون سن، مقطع و معدل تحصیلی با خودکارآمدی در ارتباط بودند. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین سه متغیر اصلی مطالعه یعنی شادکامی، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی یافت شد.

بهادری خسروشاهی، هاشمی نصرت آباد و ماشینچی عباسی (۱۳۹۱)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی و هوش هیجانی با شادکامی در دانشجویان را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۲۰۰ نفر (۱۰۰دختر و ۱۰۰پسر) انتخاب شدند. نتایج نشان داد شادکامی با ویژگی‌های شخصیتی برونگرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و وظیفه شناسی رابطه مثبت و معنادار و با ویژگی شخصیتی روان رنجور رابطه منفی معنادار دارد. همچنین، بین شادکامی با هوش هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی قادرند تغییرات متغیر ملاک (شادکامی) را به طور معناداری در دانشجویان پیش‌بینی کنند.

منتظری، یداللهی باستانی و حسینی (۱۳۹۱)، رابطه پنج عامل شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه را بررسی کردند. تعداد ۱۰۰ نفر دانشجوی دانشگاه اصفهان در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که بین صفت روان رنجورخویی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه مثبت و بین صفات برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی وجود دارد. در مجموع یافته ها نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت به خصوص روان رنجورخویی همپوشی وجود دارد.

تقربی، شریفی و سوکی (۱۳۹۱)، بهزیستی ذهنی در دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی کاشان را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه ۱۶۱ نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شرکت کردند. نتایج نشان داد بین میزان علاقه به رشته تحصیلی و بهزیستی ذهنی رابطه وجود دارد. رگرسیون گام به گام نشان داد ۱/۴۴% از واریانس مشاهده شده در بهزیستی ذهنی توسط سه متغیر بیماری، میزان علاقه به رشته تحصیلی و شماره ترم تبیین می شود.

تقی لو، صالحی و شکری (۱۳۹۰)، مدل یابی معادلات ساختاری در تبیین رابطه بین صفات شخصیت، حل مسئله اجتماعی و بهزیستی ذهنی را مورد بررسی قرار دادند. تعداد ۵۲۸ نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد استان تهران در این پژوهش شرکت کردند. تحلیل داده ها با بهره گرفتن از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون گرایی، روان رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیرانطباقی در کل ۴۷ درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می‌کند. از سویی دیگر، نتایج نشان داد برونگرایی به صورت مثبت و روان رنجورخویی و حل مسئله غیرانطباقی به صورت منفی ، بهزیستی ذهنی را پیش‌بینی می‌کند. بر اساس نتایج پژوهش، متغیرهای برون گرایی، روان رنجورخویی و حل مسئله غیرانطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.

سروقد، رضایی و فدایی دولت (۱۳۹۰)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی با راهبردهای مقابله ای و بهزیستی ذهنی معلمان را مورد مطالعه قرار دادند. تعداد ۲۲۰ نفر(۱۱۵ مرد، ۱۰۵ زن) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگی‌های شخصیتی با راهبرد مقابله مسئله مدار و هیجان مدار رابطه معنادار وجود دارد. بین ویژگی‌های شخصیتی با بهزیستی ذهنی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی روان رنجورخویی پیش‌بینی کننده قوی برای بهزیستی ذهنی می‌باشد. ویژگی برون گرایی پیش‌بینی کننده راهبرد مقابله ای مسئله مدار و ویژگی روان رنجورخویی پیش‌بینی کننده قوی برای رهبرد راهبرد مقابله ای هیجان مدار می‌باشد.

دستجردی، فرزاد و کدیور (۱۳۹۰)، نقش پنج عامل بزرگ شخصیت را در پیش‌بینی بهزیستی روان شناختی مورد مطالعه قرار دادند. تعداد ۴۳۶ نفر (۲۳۲ دختر و ۲۰۴ پسر) در این مطالعه شرکت کردند نتایج پژوهش نشان داد که صفت سازگاری، مؤلفه روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود را پیش‌بینی نمود. صفت وظیفه شناسی، مؤلفه استقلال را پیش‌بینی می‌کند. صفت پذیرش، مؤلفه های تسلط محیطی، استقلال، روابط مثبت با دیگران، رشد فردی و هدف مندی در زندگی و پذیرش خود را پیش‌بینی نمود. ضرایب بتا نشان دهنده قدرت پیش‌بینی هر شش مؤلفه بهزیستی توسط برونگرایی بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ق.ظ ]