احساس امنیت همانطورکه گفته شد یک حالت روانی است که ریشه در اقناع عمومی دارد نه یک واقعیت عینی که به تعداد جرایم وکمیت وکیفیت آنها بستگی داشته باشد .اقناع و قانع سازی فرایندی شناختی است که تغییر حاصل از قانع سازی موجبات تغییر درساختارهای شناختی و نظام باورها و اعتقادات فردی را فراهم می آورد. این ساختارشناختی و نظام باورها برای فرد چهارچوبی را فراهم می آورند که در مواجهه با هرپدیده جدیدی ، آنرا با این چارچوب ذهنی اش تطابق دهد.هرچه پدیده ها و موضوعات جدید با ساختارشناختی و باورهای فرد همخوان تر و سازگارتر باشد قانع سازی بیشتراتفاق می افتد. برعکس وقتی که پدیده یا موضوع جدید با ساختارشناختی فرد فاصله زیادی داشته باشد نگرش منفی ایجاد و قانع سازی اتفاق نمی افتد. به عبارت دیگرازآنجا که ساختارهای شناختی فرد حاصل تجربیات ، تعاملات ، دانش و نمودهای عینی یک پدیده مثل امنیت که درونی شده اند بنابر این احساس امنیت زمانی بوجود می آید که نمودهای عینی امنیت در بیرون مشاهده شود. بنابراین برای تقویت احساس امنیت درجامعه ضروری است که مجموعه نظام قضایی و قانونگذاری از یکسو و نظام اجرایی و دولت که مسئولیت تأمین اجتماعی شهروندان را برعهده دارد ازسوی دیگر به گونه ای برنامه ریزی و عمل کنند که علل و زمینه های ناامنی درجامعه محو و فرصت عمل مجرمان و بزهکاران ازآنان سلب شود.(منبع قبلی: ۱۶۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۵-۵) نشانه های عدم احساس امنیت:
آبراهام مازلو روانشناس انسان گرا از اولین کسانی بود که در این زمینه نظرات اساسی ارائه داده وچهارده نشانه برای این احساس برشمرد که عبارتند از :

    1. احساس طرد شدن ، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن.
    1. احساس تنهایی.
    1. احساس اینکه دائما در معرض خطر قرار دارد.
    1. ادراک دنیا به عنوان مکانی تاریک ، خصمانه وخطرناک.
    1. دیدن دیگران به عنوان افرادی بد ، شیطانی و خودخواه.
    1. احساس عدم اعتماد ، حسادت و بخل.
    1. بدبینی.
    1. گرایش به ناخشنودی و نارضایتی ازخود و محیط.
    1. احساس تنش ، فشار و کشمکش درونی توأم با خستگی و بی حوصلگی ، ناراحتی ،کابوس و بی ارادگی.

۱۰-گرایش به عیب جویی زیاد نسبت به خود.
۱۱-احساس گناه و شرمندگی.
۱۲-اختلال در پذیرش خود ، نیاز به قدرت و مقام اجتماعی ، جاه طلبی ، پیشرفت و پرخاشگری یا بالعکس، احساس خود آزاری ، وابستگی به دیگران ، احساس بیچارگی و درماندگی و تسلیم در برابر ناملایمات.
۱۳-میل دائمی وشدید برای یافتن امنیت به صورت هدفهای مکرر و متغیر وکاذب.
۱۴-خودخواهی ،خودداری و فرگرایی و اشتغالات ذهنی شدید و مستمر (مزلو،ترجمه رضوانی،۱۳۶۹).
۱-۵-۶ امنیت از دیدگاه اسلام :
امنیت و ایجاد احساس امنیت در زندگانی اجتماعی انسانها از موضوعات و مباحث اصولی ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام است و به تعبیر دیگر دومین هدف پیامبران بعد از تبشیر و انذار (هشدار دادن) ایجاد امنیت و نظم عمومی از طریق رفع اختلافات بر مبنای کتاب الهی است . درآغاز مردم امت یگانه ای بودند ، آنگاه خداوند پیامبران مژده آور و هشداردهنده برانگیخت و برآن به حق کتابهای آسمانی نازل کرد تا درهرآنچه اختلاف می ورزند میان مردم دادرسی کند (مطهری ۱۳۷۴: ص ۷۴ ) به بیان دیگر امنیت نخستین و مهمترین شرط یک زندگی سالم اجتماعی است و نیز به همین دلیل سخت ترین مجازاتها در فقه اسلامی برای کسانی در نظر گرفته شده است که امنیت جامعه ای را به خطر می افکنند (محمد بیگی ۱۳۷۸)
او نیز احساس امنیت را از خصایص مؤمن معرفی می کند (( اوست خدایی که سکینت و وقار بردلهای مؤمنان آورد (سوره فتح آیه ۴) و همچنین مداهنه با دشمن و روح سازش را منافی با امنیت می داند .پس تو و امتت ای رسول هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب می کنند پیروی مکن .کافران بسیار مایلند که تو با آنها مداهنه و مدارا کنی و معترض بتهایشان نشوی تا آنها هم به نفاق با تو مدارا کنند (سوره قلم آیت ۸ و۹) و تأمین امنیت را از اهداف جهاد می شمارد و (( با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و همه را آیین خدا باشد))(سوره بقره آیه ۱۹۳) و شهری که درآن امنیت باشد از مثلهای الگوهای قرآنی است : و خدا بر شما حکایت کرد و مثل آورد تا گوش کرده و عبرت گیرید مثل شهری چون شهرمکه که درآن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش درآسایش و اطمینان زندگی می کردند و از هرجانب روزی فراوان به آنها می رسید (سوره نحل آیه ۱۱۲)
علاوه بر قرآن کریم ، احادیث ائمه اطهار (ع) نیز در باب امنیت راهگشا می باشند .حضرت علی (ع) تأمین امنیت درجامعه را از انگیزه های قیام صالحین و اهداف عالیه امام می داند:
((خدایا تو می دانی آنچه از ما رفت نه بخاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت ، بلکه می خواستیم نشانه های دین را به جایی که بود بنشانیم و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم ، تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی فراهم آید و حدود ضایع مانده ات اجرا گردد . (نهج البلاغه ۱۳۱) و نیز در عهد نامه مالک اشتر می فرماید : نیروهای مسلح و از جمله نیروی انتظامی حصون رعیت هستند .حصن نه تنها به معنی دژ که معنی نگاهدارنده و دور کننده از خطر می باشد (نهج البلاغه نامه ۵۳) و از این رو است که نیروی انتظامی نیز باید نقشی محافظتی و رسالت حفظ نظام و ملت و هم رسالت دور کردن آنها از خطر و نیز راندن و دورکردن خطر از آنها را داشته باشد . اصولاً‌اسلام هر نوع ایجاد وحشت و هراس را در درون انسانهایی که مرتکب خلافی نشده اند ، ظلم و تجاوزی بس بزرگ تلقی می کند. امنیت جان و مال و عمل و حقوق و آزادیهای مربوطه ، شخصیت و شرف و حیثیت و مسکن ، از تأکیدات اسلام است ضمن اینکه امنیت در اسلام اختصاص به صالحان و افرادی دارد که مرتکب خلافی نشده و در مسیر انجام وظیفه اند و در مقام احترام به قانون هستند و اما آنها که در مسیر خلافند و یا مرتکب بزه و جرم شده اند به دلیل ماهیت عملکردشان ازحق امنیت محرومند.آنانکه ایمان به خدا آورده و ایمان خود را به ظلم وستم نیالودند در دو عالم ایمنی با آنهاست.(سوره انعام آیه ۸۲)
توجه به آیات و روایات یاد شده می رساند که اسلام از یک طرف وجود امنیت را در داخل بلاد اسلامی و حتی برای فرد مسلمان ضروری می داند و از سوی دیگر به جنبه خارجی امنیت در سرزمین های اسلامی توجه دارد و در همین راستاست که مسلمانان را از مداخله و سازش با دشمن برحذر می دارد و در عین حال به انعقاد پیمانهای صلح عادلانه با دشمن تأکید می نماید.
از دیدگاه اسلام حفظ و تأمین امنیت از وظایف حکوت اسلامی است بطوریکه حضرت علی (ع) وظیف حکومت را سه چیز اعلام می دارد :۱- اصلاح اهل ۲- عمران بلاد ۳- حفظ ثغور
اصلاح اهل ،یعنی ترقی وتعالی انسانها ونسلهای آدمی و تکامل استعدادهای نهفته درهرانسان در زمره این وظیفه می باشد . عمران بلاد نیز توسعه و ترقی عمدتاً مادی سرزمین اسلامی را مورد توجه قرار می دهد.سومین وظیفه حکومت که دراینجا مورد نظر است ،حفظ ثغور یعنی مرزهای کشور است .
با توجه به مضمون روایات فوق ، درحقیقت روابط بین المللی وسیله ای درتحکیم و حفظ ثغور سرزمین است و مسئولین بخشهای دیگر اجرایی در اصلاح اهل و عمران بلاد مسئولیت خود باید همگام با برنامه ، فقط شئون و ثغور بین المللی کشور اسلامی را ایفاد نمایند.
۱-۶) سؤالات تحقیق:

    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه ۸ تهران بین عملکرد پلیس واحساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه ۸ تهران بین علکرد پلیس واحساس امنیت مالی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه۸ تهران بین عملکرد پلیس واحساس امنیت جانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه ۸ تهران بین اعتماد به پلیس واحساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه ۸ تهران بین اعتماد به پلیس و احساس امنیت مالی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟
    1. آیا با توجه به نگرش مردم منطقه ۸ تهران بین اعتماد به پلیس و احساس امنیت جانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؟

فصل ۲
مبانی نظری و تجربی تحقیق
۲-۱ تاریخچه پلیس درجهان
جوامع منظم درکلیه دوران تمدن برای اجرای قوانین و مقررات و جلوگیری از تضاد با این قوانین و برای تسلیم متخلفین به دستگاه قضایی مأمورینی را استخدام می نمودند.باستان شناسان معتقدند که درحدود یک هزار سال قبل از میلاد درعصر باستان مأمورین نظم وجود داشته اند که وظایف پلیس امروز را برعهده داشته اند.این مأمورین مسلح بوده و نشان قدرت و رسمیت آنان چوبدستی، قبه و ردا بوده است که روی قبه نام فرمانروا حک شده بود . منشاً باطوم که درروزگارما مأمورین پلیس بدان مجهزهستند از همین چوبدستی اقتباس شده است .امپراطوری روم به مأموریت حفظ نظم عمومی خود لیکتور( Lictor ) می گفته است .
لیکتورها ضابط قضائی به حساب می آمدند و به دستوردادرسان بزهکاران را احضار میکردند وکیفر مقرر حتی اعدام را اجرا می نمودند. وقتی انسان ازحالت توحش به دایره مدنیت قدم نهاد و به تعداد قبایل و اجتماعات بشری بتدریج افزوده شد و هرفرد به سابقه سلیقه ای مختلف شروع به تحصیل مال و جمع آوری ثروت کرد احتیاج او به قانون محسوس تر شد.چرا که درپناه قانون بهتر می توانست از بهره کار و مصارف خویش برخوردارگردد ، ولی هنگامیکه قوانین بسیاری برخاست اوخیلی زود خود را درحیطه آن قرارداد. مردم روزگاران قدیم اختلافات و دعاوی خویش را از راه منازعه فیصله می دادند یعنی کسی که بازوی ورزیده تر و نیزه تیزترداشت از دیگران ماهرانه تر می جنگید و قانون در چنگ او بود.اما هنگامی که انسانها به صورت طایفه و قبیله کنار هم مسکن گزیدند و مقرثابت اختیارکردند، منازعات واختلافات بیشترشد و افراد برای حل این منازعات به کلانتر یا بزرگ قوم مراجعه کرده و تصمیمات این افراد برای مردم حجت و قانون بود و بدین ترتیب بود که آرام و به تدریج اندیشه ایجاد یک نهاد به عنوان پلیس شکل گرفت و از سده دهم هجری یا پانزدهم مسیحی که مدنیت کاملتری در پاره ای از نقاط جهان بوجود آمد و صلح و آرامش برقرارشد ومردم تاحدودی ازآزادیهای اجتماعی و سیاسی برخوردارگردیدند.علم وحکمت رونق بیشترگرفت و مدنیت به مراتب بالاتر رسید .افکارعمومی اندک اندک درباره پلیس دگرگون شده و این اندیشه نو برای آنان پدیدارگردید که نیروی پلیس علاوه بر فرمانبرداری از فرمان فرمانروایان باید پشتیبان قانون و حامی مردم نیز باشد و همین اندیشه بود که سبب پیدایش پلیس نوین و تکامل آن در بیشترکشورهای جهان از جمله ایران شد.
۲-۲- تاریخچه تشکیل پلیس درایران :
اندیشه پلیس درایران با سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا بود.با آغاز سیر تحول جدید فکری و اجتماعی در ایران که مقدمه تعامل اصلاح طلبی و سنت خواهی در ایران گردیده از دوره عباس میرزا بود که ملاحظات و مشاهدات دانشجویان اعزامی به اروپا و نشراندیشه های نو در تحول فکری واجتماعی جامعه ایران بلاتأثیرنبود و رفت و آمدهای مکرر ایرانیان اعم ازدیپلماتها ، بازرگانان ، جهانگرد ، محصل و…….به اروپا وحتی کشورهای مجاور بویژه روسیه و عثمانی در تقویت خیال تأسیس پلیس درتهران به سبک کشورهای اروپایی مؤثر افتاده و همین اندیشه ها والقاعات همراه با آمدن اتباع بیگانه به ایران و اقامت آنان در پایتخت و نیزگسترش شهرتهران ، فکرایجاد پلیس منظم را در ذهن ناصرالدین شاه پرورانید .
سفردوم ناصرالدین شاه به اروپا چنانکه می دانیم در روزگار صدارت مشیرالدوله صورت گرفته که وی نیزدراین سفر همراه شاه بود . سفر اول وی بیشتر به خاطر سیر و سلوک در مدنیت غرب بوده و شاه می خواست از ترقیات طبیعی و صنعتی مغرب آگاه شود.اما سفردوم شاه بیشترجنبه تفریحاتی، سیاحتی داشت . وی دراین سفر کنت دمونت را برای تأسیس اداره پلیس از اتریش به ایران آورد.
کنت درگزارشی به ناصرالدین شاه پیشنهاد نمود که می تواند با ۴۰۰ نفر پلیس پیاده و۶۰ نفرپلیس سواره امنیت تهران را تأمین نماید. بدین ترتیب پس از تدارک مقدمات کار روز ۱۶ ذیقعده ۱۲۹۵ نخستین تابلو شهربانی تهران سردر عمارتی واقع در ابتدای (خیابان الماسیه) جای فعلی اداره راهنمایی ورانندگی پایتخت نصب گردید که در تابلو آن عبارت ((اداره جلیله پلیس دارالخلافه واحتسابیه )) نقش بسته شده بود.ناصرالدین شاه درروز افتتاحیه اداره پلیس شرکت نموده و بدین ترتیب گشایش اداره پلیس رسمیت یافت واز همان روز مردم با واژه پلیس آشنا شدند.
اعضاء و اجزای پلیس نیز از مواجب یعنی حقوق دیوانی برخوردار شدند و صاحب مراتب گردیدند(محمد بیگی،۱۳۸۷: ۳۷)
۲-۳- پلیس پس ازانقلاب:
پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی زمزمه های انحلال ارتش و نیروهای مسلح درسطح کشور گسترش یافته که حضرت امام (ره) با درایت و عاقبت اندیشی مدبرانه خود جلوی این حرکت را گرفته و شهربانی و ژاندارمری کماکان به حفظ امنیت و نظم درکشور مشغول بوده و در سال ۱۳۵۷ کمیته انقلاب اسلامی با هدف حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی تأسیس و به منزله حافظان نظم ، پیوسته برای حفظ و پاسداری ارزشهای انقلاب اسلامی و مبارزه با مفاسد اجتماعی و مبارزه با قاچاق بوجود آمد و دولت برای جلوگیری از تعارض نقش در این سه نیرو و بوجود آمدن فرماندهی واحد دست به اقداماتی زد. دراین زمینه نیز اقدام به اصلاحاتی چند برای احیای نیروی انتظامی کرد و پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ و برقراری آتش بس میان ایران و عراق مسئله ادغام نیروهای انتظامی از طرف وزارت کشور و نمایندگان مجلس به منزله برقراری هرچه بهتر امنیت در داخل کشور و مرزهای جمهوری اسلامی و جلوگیری از صرف هزینه های اضافی و تداخل وظایف و مسئولیت ها و مأموریتهای شبانه مطرح و بطور جدی دنبال شد. سرانجام پس از بحث و بررسی فراوان قانون ادغام نیروهای انتظامی شامل یک ماده و۱۰ تبصره در۲۷ تیر ماه ۱۳۶۹ از تصویب مجلس گذشت و به تأیید شورای نگهبان نیز رسید. پس ازگذشت شش ماه از تصویب این قانون ادغام ، نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در۱۲ فروردین سال ۱۳۷۰ با تأیید فرماندهی معظم کل قوا به منصه ظهور رسید. براساس ماده یک این قانون ، وزارت کشور موظف گردید نیروهای انتظامی موجود آن زمان را حداکثر ظرف مدت یکسال ادغام نماید و سازمانی تحت عنوان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهد. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران سازمانی است مسلح درتابعیت فرماندهی کل قوا و وابسته به وزارت کشور که فرمانده آن از طرف فرماندهی کل قوا منصوب می شود. بنا بر ماده ۳ قانون مزبور هدف از تشکیل نیروی انتظامی استقلال نظم و امنیت ، تأمین آسایش عمومی و فردی و نگهبانی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی درچارچوب این قانون در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران است.
مأموریت و وظایف نیروی انتظامی بر اساس ماده ۴ این قانون مشتمل بر ۲۵ بند است که مهمترین آنها عبارتند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...