کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



بله ممکن است گفته شود ثبوت در سندرسمی و به سندرسمی اجباری نیست ولی انجام و درجش هم منع نشده است فلذا چنین اسنادی واجد ثبوت و اثبات هستند و اقدام عمومی مردم صحیح است؟ این استدلال به نظر مافی نفسه صحیح است ولی نه با این استدلال، منتهی در نظر نظریه اثباتی نمیتواند صحیح تلقی شود، چرا که همین سند است که فردا ممکن است، رسمی مؤخر معارض درآید. نمی توانند چنین اعتقاد و فتوایی داشته باشند چرا که هیچ کدام معلوم نیست فردا با قولنامه یا بیعنامه معتبر طبق نظر ایشان مواجه نگردند. بعلاوه با اجباری ندانستن ثبوت، سند رسمی را از «اصل بر ثبوتی بودن» نیز انداختهاید و از اصل و عمومیت و صحت خارج کردهاید، لذا در اجتماع عادی مردم نیز نمیتوان گفت سند رسمی تنظیمی یا در ید شما انشاء ا… صحیح است و اصل بر صحت و وقوع ثبوت است!!
۲۱-۱- خواستن اثر مساوی و مستلزم مؤثر است، تلفیق و تضاد!!
در مسئله ۳ صفحه ۳۸ و ۳۹ مقاله قرارداد تشکیل بیع، فرضی را مطرح می نمایند بدین نحو که؛ اگر در سند عادی، تعهد بر تنظیم سند رسمی شده باشد ولی معلوم نباشد که بیع (وقوع ثبوت) یا تعهد بر انشاء بیع(قولنامه) است، عرفاً تعهد به تنظیم سند رسمی بدون تشکیل بیع قابل توجیه نیست و از آنجا که اصل تعهد صحیح و معتبر است، اعتبار آن مستلزم اعتبار انشاء بیع نیز خواهد بود.
مراد حضرتشان این است که؛ سند فقط تعهد به تنظیم سند رسمی است، ولی معلوم نیست؛ بیع عادی است؟ یا قولنامه عادی؟ و سرانجام نتیجه میگیرد که؛ چون اثر و نتیجه را خواستهاند؛ فلذا مؤثر و اسباب و علل را نیز حتما خواسته اند و چون لازمه اعتبار تعهد است، وقوع آن مساوی اعتبار تعهد است، پس واقع شده و محقق بوده و انشاء ا… طرفین واقع ساخته اند!!!
این استدلالات از استاد بزرگ حقوق مدنی ایران عجیب است؟!! تعهد معتبر است، اثر را خواستهاند پس انشاء ا… مؤثر را خواسته اند و انشاء ا… آن را انشاء کرده اند و انشاء ا… صحیح انشاء کردهاند و انشاء ا… بموقع، و انشاء ا… مصداق انشاء ا… بوده است!!!
در تعهد به نتیجه قانون مدنی تصریح دارد که؛ به صرف اشتراط حاصل است و اسباب و علل نمیخواهد. بعلاوه؛ درعلم حقوق ومبانی تفسیر و اصول کلی حقوقی در کجا سراغ داریم که؛ وقوع و تحقق اثر را موجب قطع به حصول مؤثر و سبب بداند؟! کدامین نص حقوقی یا اصل و قاعده حقوقی و فقهی چنین استنتاجی را تجویز میکند؟!! یا کدامین نص، بجز شرط نتیجه، وجود دارد که اثر بی مؤثر را پذیرفته باشد؟!
مضافاً با مطلب قبلی خودشان و فتوای اندکی قبل خودشان، در تعارض و تضاد است. اگر سند رسمی واقع شده است، پس ثبوت را هم خواستهاند، چرا در آنجا این فتوا را جاری ندانسته اند یا نکردهاند؟ دیگر اینکه نفس استدلال مستلزم دور و تسلسل و تناقض است. لازمه اعتبار تعهد، وجود اثر است ولازمه وجود اثر اعتبار تعهد است، چون تعهد معتبر است پس اثر موجود است و چون اثر موجود است پس تعهد معتبر، و جالبتر اینکه؛ نتیجهای از این صغری و کبری گرفته است که به هیچ یک مربوط نیست، چرا که سرانجام فرموده؛ «پس مؤثر و سبب را نیز خواستهاند و واقع شده است» و این نتیجه از هیچیک از دو صغری و کبری ترسیمی ایشان به دست نمی آید، یعنی چه آنکه تعهد صحیح باشد و اثر موجود، نتیجه نمیدهد که سبب و مؤثر خواسته شده است و چه آنکه اثر موجود و تعهد معتبر باشد، چنین نتیجهای قابل اتخاذ نمیباشد، البته در اولی رادع و مانع عقلی وجود ندارد لکن در دومی به هیچ وجه امکان چنین استنتاجی وجود ندارد. و در اولی هم هرچند رادع و مانع عقلی وجود ندارد و محتمل است ولی تعهد صحیح نمیتواند علت وجود اثر باشد و چون اثر موجود است پس وجود و تحقق سبب مفروض گردد مضافاً اینکه صرف وجود اثر، کافی برای اعتبار تعهد نیست و اعتبار تعهد مستلزم احراز اسباب و علل خاص خود است. کما اینکه معلوم نیست چنین سندی قولنامه مشمول ماده ۱۰ هست یا خیر؟ یا بیع نامه است و اثر در الزام دارد یا خیر؟ و اگر از قرارداد بر نمیآید که مشمول ماده ۱۰ ق.م است چگونه متصور است که قولنامه صحیح و مؤثر تلقی گردد؟ و اگر بیعنامه است، وقوع و صحت و مؤثربودنش فرع بر وقوع وتحقق ثبوت است، مؤثر بودنش باید بدواً ثابت شود تا اثر مسلم و به اقتضاء اثر، قابل الزام به تنظیم سند باشد بنابراین با منطق استاد در این صورت سند مورد نظر نه قولنامه است نه بیعنامه و بایدمحکوم به بطلان اعلام میکرد درحالیکه ایشان دربخشی قولنامه ودربخشی بیعنامه تلقیکرده وتلفیق فرموده ومشترک دانسته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علاوه اینکه کسیکه تنظیم سند را از آثار میداند شک در وقوع را نمیتواند به اصل بر وقوع و صحت بر طرف نماید، اصل بر عدم است. بعلاوه حتی اگر اصل و بنا را بر وقوع بگذارد، باید محدود به مواردی باشد که مقتضیات وقوع و صحت را محتمل و ممکن و موانعی را در کار نبیند، فلذا اگر در تاریخ وقوع موانعی در کار باشد امکان اجرای اصل ندارد.
نتیجه نامطلوبتری نیز حاصل می گردد و آن اینکه اگر به نظر استاد معتقد باشیم، فرقی نمی کند که سند عادی«تعهد به بیع» باشد یا «بیع عادی» همین که الزام به تنظیم سند رسمی در آن درج است، کافی است و عقد محقق و مفروض است، چرا دنبال اثبات قولنامه یا بیع نامه باشیم؟
۲۲-۱- سوالات بی پاسخ در نظریه اثباتی
سرانجام نظریه اثباتی پاسخ نمیدهد که چرا اثبات نزد مقام قضایی کارساز برای تغییر دفتر املاک نیست و وقوع از تاریخ وقوع مؤثر نمی افتد و چرا قهقراء دردفتر املاک ممکن نیست. و چرا نیاز به دو دلیل اثباتی است و در دعاوی الزام به تنظیم سند رسمی که چیزی به اثبات نرسد، دادگاه به کدامین حق رسیدگی کرده است و دعوای واقعی کدام است و نحوه جلوگیری از آن کدام است و اگر دعوا به دلیل عدم ارائه دلیل توسط خواهان محکوم به رد گردد و ثبوت احراز نگردد و محکوم به بی حقی گردد آیا با ارائه دلیل جدید قابل اعاده دادرسی هست یا خیر؟ و اگر باشد، تکلیف دادنامه قبلی و سند رسمی مصون مانده چه خواهد بود و اگرنباشد، چرا و به کدامین دلیل راه اعاده دادرسی مسدود است؟
و همچنین نظریه اثباتی پاسخی نمیدهد که چرا تعارض و اثبات وقوع عادی مقدم یا اثبات به دلیلی غیر از سند عادی مختص ثالث یا دارنده سند عادی یا خریدار عادی است و به چه دلیلی از دارنده سند رسمی پذیرفته نیست. البته، این نظریه به این موضوع اساساً نپرداخته است ملاحظه فرمائید که اگردعوای مخالف سند رسمی پذیرفته باشد چرا مختص ثالث باشد؟ و از اصحاب و خصوصا چرا از خریدار و مالک رسمی مسموع نیست و اگر دارنده سند رسمی به معامله عادی مقدم یا دلیل اثباتی غیر سند عادی اثبات نماید که او مالک نیست یا غیر، مالک است، تکلیف او و غیر چه خواهد بود و محکمه و دولت چه برخوردی باید کنند فی المثل اگر دادگاه بخواهد پلاک ثبتی را بازداشت کند آیا مالک رسمی میتواند اعتراض کند و با دلیل غیر سندعادی اثبات کند قبلا به غیر فروختهام و مالک نیستم و یا اگر سازمان مالیاتی، مالیات گزافی و برای چند سالی مطالبه کند، مالک میتواند اقرار به عدم مالکیت نماید یا شاهد برآن اقامه کند؟ یا شاهد بر مالکیت واقعی دیگری اقامه کند یا اگر دیگری اقرار کند که او مالک است و مالک مندرج درسند، مالک نیست، اداره مالیاتی باید بپذیرد؟ و یا بانک مرتهن اقرار خریدار عادی و اقرار بایع عادی را به ترتیب برمالکیت اولی وعدم مالکیت دومی را باید بپذیرد یاخیر؟ آیا اگرشهود اقامهگردد مقبول است یا خیر؟
۲- فروش بدون تنظیم سند[۴۶]
۱-۲- تفسیر اثباتی سبب خروج مواد ق.ث. از مجرای اصلی
تفسیر مرحوم دکتر شهیدی؛ مواد قانون ثبت را از مجرای اصلی خودشان خارج کرده است، گویی مقنن ثبتی در صدد بیان و وضع ادله اثبات دعوا در نقل و انتقال ملک ثبت شده بوده است و میخواسته ادله مقبوله و ادله مردوده را احصاء نماید. و اگر این چنین برداشتی صحیح بود، چرا ناتمام گذارده و تکلیف بقیه را مشخص نکرده، خصوصا که هنوز قانون ادله اثبات در ق.م. نیز تصویب نشده است و چرا بدواً مقررات و مسائل ماهوی آن را بیان نکرده است و چرا ۴ سال بعد مجدداً قانون ادله اثبات، تصویب کرده است.
دقت فرمائید که قبل از ق.ث موجود، تنظیم اسناد اجباری بوده و ثبت املاک اختیاری بوده است، چرا مقنن علیرغم اجباری کردن ثبت ملک اسناد اجباری قبلی را، بعضی اختیاری و بعضی اجباری کرده و از مقنن که قانون خاص تصویب میکند و ثبت ملک و سند را تجمیع میکند و ثبت ملک را اجباری و مطلق می کند، آیا پذیرفته است که در اسناد نقل فقط قصدش بیان دلیلیت آن باشد و تنظیم دلیلیت آن را هم مختص جنبه اثباتی آن بداند و بر وقوع و تحقق عقد املاک ثبت شده اجباریاش حکمی وضع نکند و به حال خود واگذارد و خصوصاً آنچه گفته را نیز ناقص و ناتمام بگوید و اجمال و ابهام را بیشتر کند. و آیا عنوان مبحث اسناد (قبل از ماده ۴۶) را ملاحظه کردهاید؟
«باب سوم: ثبت اسناد» است، آیا پذیرفته است، به بیان ادله اثبات بپردازد؟ آیا مراد از اسناد اختیاری و اجباری، ادله اختیاری و اجباری است و آیا ثبت ادله مراد است؟ و منطقی است گفته شود، سند بی مسند مد نظر مقنن بوده است؟ آیا فصل دوم از باب مرقوم که؛ «در آثار ثبت اسناد» است، آثار مرقوم متناسب با دلیلیت اسناد است؟ و آیا معقول و منطقی است، مقنن ثبت در قانون ثبت، سند بی مسند را مورد توجه قرار داده باشد و به مسند توجهی نکرده باشد؟ و یا بالعکس؛ شأن نزول اداره ثبت و قانون ثبت؛ ثبوت و ماهیت املاک و عقود مربوط به املاک است و او مأمور ثبوت است و تنظیم و تنسیق محتوا را بعهده گرفته و بدان پرداخته و در قانون آورده است، و آیا دلیلیت دلیل؛ جایش در قانون ثبت است؟ و آیا معقول و منطقی است؛ قبل از آنکه نحوه و چگونگی وقوع و ثبوت، مورد انشاء حکمی، قرار گیرد و اجباری یا اختیاری بودنش معلوم و معین شود، اثبات و فقط اثباتی آن اجباری باشد و موضوع حکم قرار گیرد؟
حتی بنا به استدلال مرحوم دکتر شهیدی در جایی که اثر را مستلزم مؤثر می داند، تنظیم سند نقل نیز مستلزم تنظیم سند ناقل است چرا که نقل، نتیجه و اثر عقد ناقل است مگر میتوان اثر و نتیجه را خواست و علت و سبب را نخواست فلذا با ملاحظه این نظر و این نحو استدلال، قائل شدن به عدم اجبار در ناقل، محتاج دلیل بسیار قویتر و واضحتر و دور از شک و تردید است. کدام علت و دلیل موجب این برداشت شده و از عمل به روش تفسیری خود، شما را باز داشته است؟
۲-۲- تجزیه قانون ثبت نتیجهای بهتر از این به بار نمیآورد
بیرون کشیدن ۳ ماده از مجموعه قانون ثبت و بدون توجه و ملاحظه قبل و بعد آن و بدون در نظر داشت کلیه مصوبات و مقررات ثبتی و خصوصا با تکیه بر اصول حقوق مدنی و سابقه فقهی، مسلماً تفسیر و نتیجه متخذه صحیح نخواهد بود. در تعریف عقد بیع در قانون مدنی آیا میتوان فقط ماده ۱۸۳ را ملاک قرار داد و قبل و بعد و مجموعه قانون مدنی و ماده ۳۳۸ را ندید و تفسیر صحیح و نتیجه دقیق ارائه کرد؟ اعتبار مفاد و محتوای سند رسمی حتی علیه اشخاص ثالث، درحالی که سند فقط اثباتی است و فاقد ثبوت، چگونه قابل توجیه و تفسیر و تأویل خواهد بود لازم الاجرا بودن سند بدون حکم محکمه در حالی که ثبوت و وقوع مشکوک و مورد تردید است چگونه ممکن است؟ وقوع و تحقق در سند عادی مشکوک است و با احراز قضائی و توسط قاضی، حاصل و تسجیل می گردد، آیا ثبوت نزد سردفتر اقرار و اخبار می شود؟ یا او مداخله و اقدام به تنظیم کرده و اصحاب با امضاء آن را محقق و تنفیذ می کنند؟ اگر فقط اقرار و اخبار باشد اصل بر عدم ثبوت در اسناد رسمی است و در این صورت با این تالی فاسد چه خواهید کرد؟ و آثار و احکام مقررات ثبتی را چگونه جمع و اجرا خواهید کرد؟ در این صورت اسناد رسمی حقوق ایران با اسناد رسمی حقوق فرانسه چه تفاوتی دارد؟ پس چرا مقنن فرانسه که سند را اثباتی و فاقد ثبوت و غیر قابل اعتبار علیه ثالث میداند فقط آن را قابل استناد علیه ثالث میداند؟ چرا سند رسمی او حتی فی مابین طرفین نیز دلالت بر وقوع ندارد و حتی دلیل محسوب نمی شود؟ ولی در حقوق ایران در آثار و نتایج بر عکس حقوق فرانسه است؟ ما اشتباه کردهایم یا فرانسویان؟ یا اندکی به خود باید شک کرد؟
۳-۲- تفکیک سند از مسند
در ادله اثباتی غیر سند؛ تفکیک اثبات از ثبوت لابدی و ناچاری است، نمیتوانند واجد جنبه ثبوتی باشند و فقط واجد جنبه اثباتی هستند و باید ثبوت سابق و منفک از دلیل حاضر را اثبات کنند. آیا سند نیز الزاماً این چنین است؟ نمیتواند ثبوت را در خود و همزمان با خود داشته باشد؟ مسلماً هیچ احدی چنین ادعایی نکرده است، فلذا آیا سند اجباری رسمی موضوع قانون ثبت می تواند جدای از ثبوت و فاقد ثبوت باشد؟ آیا تنظیم سند در دفتر اسناد رسمی به معنای اقرار یا اخبار به وقوع معامله است؟ و مقنن بر این اقرار مکتوب رسمی یا اخبار مکتوب و رسمی این همه آثار و نتایج مترتب کرده است؟
توجه نمائید؛ هویت و ماهیت سند متفرع بر ثبوت است؛ سندی که در آن ثبوت درج شده و در آن ثبوت انشاء و امضاء و تنفیذ شده، در مرحله اثبات حق و انشاء حق، سند نامیده میشود حقیقتاً اگر سندی چند وقت بعد از وقوع ثبوت، تنظیم و امضاء گردد، سند مورد نظر مقنن ثبت نیست و چنین سندی، اساساً سند رسمی نیست، «اقرار مکتوب» یا «اخبار از وقوع» است.
لذا برای اینکه سندی به عنوان دلیل «متولد» شود، باید حاوی و متضمن ثبوت باشد وگرنه صدق دلیل به عنوان سند رسمی بر آن صحیح نخواهد بود، توجه داشته باشید مقصود در نقل و انتقال املاک و منطبق با قانون ثبت مورد نظر است وگرنه اقرار نامه مکتوب هم فی نفسه سند رسمی است. و مقنن به نحو بسیار زیبا و با بیانی موجز تذکر میدهد؛ شهادتنامه سند رسمی محسوب نمیشود، لذا شهادت مکتوب رسمی یا اقرار مکتوب رسمی یا اخبارنامه رسمی، سند رسمی به عنوان دلیل اثباتی مورد نظر ق.م. و ق.ث محسوب نمیشود و نباید با آن همان برخوردی را کرد که با سندرسمی نقل میشود. به عنوان مثال، اقرار نامه رسمی، آیا مثل سندرسمی فقط قابل ادعای جعل است؟ یا میتوان ارکان و عناصر اقرار؛ به عنوان دلیل اثباتی را در آن مورد نقد و طرد و قبول و ابطال قرار داد؟ و اگر خبرنامه رسمی است، فقط باید ادعای جعل کرد؟ یا اینکه صرف تکذیب کافی است تا آن را از درجه اعتبار بیاندازد، مضافاً اینکه چه کسی خبر نامه رسمی را دلیل اثباتی قرار داده است تا تکذیب و تصدیقش شدنی و در اتفاق افتادنش منشأ اثر باشد؟
لذا ملاحظه میشود که سند رسمی زمانی سند رسمی است که وقوع و تحقق ثبوت در آن انشاء شده باشد در غیر این صورت یا اخبار است یا اقرار مکتوب، و یا اینکه بر وقوع عادی قبلی هیچ اثری مترتب نبوده و وقوع و ثبوت ضمن رسمی و به سند رسمی صحیح و منشأ اثر و محل توجه و اعتبار است. به علاوه اگر سند رسمی ثبوتی نباشد؛ اولین مشکل آن همین خواهد بود که آیا ثبوت واقع شده است یا خیر؟ تاریخ آن کی است؟ و هیچ یک با خود این سند قابل اثبات نیست و هر یک محتاج دلیل دیگری است و برای اثبات تمام اجزاء و ارکان ثبوت باید اقراری یا شاهدی همیشه و همراه داشت!!
بعلاوه تفکیک ثبوت و اثبات در عالم نظر است و ثبوت بدون اثبات؛ ادعا و «هیچ» است. هیچ، مدلل نشده است، دقت فرمائید، ثبوت بی اثبات غیر از حق بی دلیل است، گاه وقوع حق مورد تردید نیست ولی دلیل برای اثبات آن نداریم لیکن در دعوی سند بی مسند یا اثبات بی ثبوت، شک در ایجاد حق است. ایجاد باید مدلل و اثباتگردد، حقیکه موجود شده ودلیل ندارد قدم به عرصه وجودگذاشته وقابل اثباتنیست ولی ثبوت بی اثبات در قدم گذاشتنش به عرصه وجود تردید است در حق تلقی کردنش تردید است و فاقد دلیل است و اصل نیز برعدم است و معدوم فرض خواهدشد، مگر آنکه اثبات بشود. لذاتفکیک ثبوت ازاثبات نه ممکن ونه حتی به صلاح است، تالی فاسدهای بیشتر و مضار بیشتری از مزایا و نتایجش خواهد داشت.
۴-۲- اگر سند بیمسند است چرا دادگاه را از پذیرش آن منع میکنید؟
جائی که چیزی وجود ندارد، منع کردن از معدوم، منطقی است؟ آیا کسی تا کنون دادگاه را از پذیرش ثبوت به صرف ارائه شهود یا به صرف اقرار منع کرده است؟ توجه فرمائید ارائه شهود، مستلزم ارائه و اثبات و تجمیع و تضمن ثبوت باشد؛ نه اینکه نتیجه اتیان شهادت؛ دال بر احراز ثبوت باشد، آیا کسی دادگاه را بر حذر داشته که از وکالت (بماهو وکالت) بیع را قبول نکن، ثبوت بیع از وکالت ممنوع است؟ یا بالعکس، کسی دادگاه را تحذیر داده که از وقفنامه، اثبات وکالت نکن؟! اگر سند دال بر مسند نیست، چگونه دادگاه آن را شامل مسند بداند؟ تحذیر اینکه، شهادت نامه را سند رسمی تلقی نکن، صحیح است ولی آیا تحذیر به اینکه نفس شهادت نامه را بیع (ثبوت بیع) تلقی نکن هم صحیح است؟
۵-۲- عدم پذیرش ۴۸ فراتر از ابطال است، معامله باطله است(قبلاً آمد، صفحات ۵۰ تا ۵۶ و صفحه ۱۱۱ و ۱۱۲)
۶-۲- عدم پذیرش شما، مثل فرانسه است با این تفاوت که در فرانسه علیه ثالث است ولی در حقوق ایران علیه محکمه و دولت!!
نپذیرفتن سند عادی و با این تفاوت که در فرانسه هم از حیث ثبوت و هم از حیث اثبات، درحالی که در ایران، فقط از حیث اثباتی است، و بعلاوه برای وقوع و تحقق نیز مردود نیست و بسیاری احکام و دادنامههاست که صراحتاً برای وقوع و ثبوت پذیرفته شده است و هیچ ابائی از تصریح بدان نیز ندارند .
۷-۲- سرانجام و نتیجه نظریه اثباتی؛ وقوع بدون احراز قضائی وقوع نیست؟!
سرانجام و نتیجه نظریه اثباتی این است که وقوع بی احراز قضائی وقوع نیست، ثبوت نخواهد بود. و برای احراز ثبوت، همه باید به محکمه بروند و نزدمقام قضائی آن را محرز کنند. و سرانجام اینکه احراز ثبوت یا به اقرار و اخبار نزد سردفتر و نه به سند رسمی و یا به اثبات و احراز نزد مقام قضائی است. این نتیجه با کدام قانون منطبق است؟
۸-۲- عدم درج کلمه «معاملات»، انتفاء دلیل یا انتفاء معامله؟
انتفاء دلیل یا انتفاء معامله؛ عدم درج کلمه«معاملات» پس از ذکرجمله مضاف و مضاف الیه «ثبت اسناد» در ماده ۴۷ ق.ث منشأ اشتباه و علت تلقی بطلان معامله عادی و اشتباه سند با مسند بوده و مقنن خواسته فقط «دلیلیت دلیل سند عادی» را به خودی خود و بدون رسیدگی قضایی منتفی اعلام کنند نه اینکه «وقوع معامله» را منتفی بدانند. اگر قصد مقنن انتفاء «وقوع معامله» بود باید تمامی ادله را منتفی و مردود اعلام می کرد نه فقط سند عادی را[۴۷].
اولاً، مقنن در صدر مواد ۴۶ و ۴۷ «ثبت اسناد» را اجباری میکند و در بندهای هر ماده دقیقا و با تأکید و با الفاظ عام و مطلق و الفاظ مترادف و مکرر، اعلام میکند«کلیه عقود و معاملات» بنابراین، اگر استدلال مؤلف صحیح بود نه تنها نیازی به ذکر «معاملات» بعد از «تنظیم سند» نبود، بلکه نیازی به «کلیه عقود و معاملات» هم نبود و باید حذف آن بلامانع باشد و هیچ تغییری ایجاد نکند و «کلیه عقود معاملات» بدل «تنظیم اسناد» تلقی گردد و در این صورت معنای ظاهر ماده این می شد که؛ هر نوع «سندی» راجع به عین و منافع و حقوق … و شاید میتوانستیم از این نوع عبارت اراده «صرف اثباتی» کنیم درحالی که اتفاقاً نتیجه عکس میدهد و حقاً بدل است ومعنای آن تنظیم هر سندی (ثبوتاً و اثباتاً) در رابطه با عین و منافع و… اجباری است.
مقنن نصّ صریح بر «کلیه» «عقود» و «معاملات» آورده است؛ هیچ چارهای نداریم که اجبارش را اجبار به ثبوت و اثبات هر دو تلقی کنیم. مضافاً اگر بدل تلقی نکنیم؛ صدر ماده را در بندهای مواد تکرار کنیم؛ چنین خواهد بود: تنظیم اسناد کلیه عقود و معاملات راجع … و این، آیا دلالتی جز بر ثبوت و اثبات دارد؟ این نص اجبار به ثبوت و اثبات نیست؟ لذا چه بدل تلقی کنیم و چه اضافی تلقی کنیم هر دو صورت مستلزم و دال و نص بر اجبار به ثبوت و اثبات است. اگر گفته شود چه اسنادی اجباری است؟ و پاسخ دهند «اسناد کلیه عقود و معاملات» چنین پاسخی آیا صحیح نخواهد بود؟ و آیا چنین پاسخی دال بر اجباری بودن ثبوت و اثبات نخواهد بود؟ مضافاً اگر نظر مرحوم دکتر شهیدی درماده۴۷ تأمین شود باز مشکل، حل نخواهدشد، چرا که در ماده ۴۶ اصل کلی اختیاری بودن تنظیم اسناد بدواً وضع شده و استثناء آن که بیان اجباری بودن تنظیم اسناد ذیل و شامل هر دو بند ماده ۴۶ است به قوت خود باقی است و سوال فوق را تکرار خواهد کرد، کدام اسناد استثنائاً اختیاری نیست و اجباری است؟ اسناد کلیه عقود و معاملات… و همین استدلال عیناً در ۴۷ قابل تکرار است. بعلاوه، به توصیه حضرت استاد عمل کنیم؛ «تنظیم اسناد معاملات ذیل اجباری است». اکنون با توجه به ۲ ماده و ۴ بند مندرج در آنها پاسخ دهید: اطلاق سند؛ عادی و رسمی، و معاملات؛ عادی و رسمی، چگونه است؟ حکم هر یک چه خواهد بود؟ آیا عبارت «تنظیم اسناد عادی معاملات رسمی عین و منافع حقوق ثبت شده املاک ثبت شده، اجباراً باید رسمی باشد» و هفت فرض آن با توجه به ۴ بند مواد ۴۶ و ۴۷ و تعویض فروض سه گانه دیگر: اسناد عادی و معاملات عادی و اسناد رسمی معاملات رسمی و اسناد رسمی معاملات عادی؛ صحیح خواهد بود؟ آیا اساساً بعض فروض آن حقوقی است؟ خندهدار نمینماید؟! اسناد رسمی معاملات رسمی اجباراً باید رسمی باشد؟! ملاحظه فرمائید اگر به توصیه حضرت استاد عمل شود، چنین نتایجی ببار خواهد آمد. اسناد عادی معاملات عادی اجباراً باید رسمی انجام شود؟؟!! این عبارت صحیح است؟!
حتی اگر استدلال فوق قبول نشود، تحت هیچ شرایطی بند ۲ ماده ۴۷ را نمیتوان به شیوه مورد نظر مرحوم دکتر شهیدی تفسیر کرد، صلحنامه و هبهنامه و شرکتنامه باید رسمی تنظیم گردد، کلیه عقود صلح و هبه و شرکت باید رسمی تنظیم گردد. حکم به طور مطلق آمده است لذا در بندهای ماده ۴۶ و بند اول ماده ۴۷ نیز، بیع، معاوضه، اجاره و عقود ناقله و عینی و … باید رسمی تنظیم گردد همچنان که به صراحت بند ۲ ماده ۴۷ صلح و هبه آنها باید رسمی تنظیم گردد وگرنه در صلح و هبه و شرکت خصوصیتی نیست تا تفاوت ثبوتی و اثباتی را سبب شود.
خصوصاً(توجه فرمائید) بند ۲ صلح و هبه و شرکت نه تنها مختص املاک ثبت شده نیست و نه تنها شامل املاک در جریان ثبت نیز میشود بلکه شامل اموال غیر ملک و اموال منقول نیز می باشد بند ۲ ماده ۴۷، هم از حیث ثبوت و اثبات مطلق است و هم از حیث منقول و غیر منقول و مسلماً از حیث ثبت شده و در جریان.
لذا آیا معقول و منطقی است صلح اشتراک تلفن و سرقفلی مغازهای اجباراً رسمی باشد و نقل و انتقال ملک ثبت شدهای خصوصاً به صلح و هبه اجباری و رسمی نباشد؟
آیا تعبیر؛ «تنظیم اسناد معاملات صلح نامه و هبه نامه و شرکتنامه اجباری است»؛ تعبیر صحیح و منطقی و قابل قبول در مقصود مؤلف هست؟ و آیا این تعبیر و این نحو وضع قانون بر مقنن زیبنده است؟ آیا این تعبیر بی معنی نیست؟ در حالی که بدون هیچگونه ایراد و اشتباه و اشکالی می توان گفت؛ «تنظیم اسناد صلحنامه و هبهنامه و شرکتنامه اجباری است» و این تعبیر کاملاً صحیح و منطقی و معنا دار است لذا علیرغم نظر مؤلف تنظیم اسناد به عقود تعلق گرفته و نه اسناد عقود.
۹-۲- امکان اثبات و استناد به اقرار و شهادت
اولاً؛ اقرار خلاف ماده ۲۲ است (فی نفسه و در فرضی که به ضرر غیر نیز نباشد)
ثانیاً؛ به ضرر غیر است(در فروضی که علیه سند رسمی غیر استفاده شود)
ثالثاً؛ فقط دلیل اثبات است نه دلیل ثبوت و دلیل ثبوت نبودنش منتهی به عدم اثبات علیه غیر یا حتی مقرله خواهد بود، یعنی اگر مقرّ له نیز تصدیق نکند صرف اقرار مقر، او را مالک نخواهد نمود و مالکیت و نقل به او را اثبات نخواهد کرد، دلیل ثبوت نیست فلذا فقط علیه مقر دلیل است نه علیه مقرّ له و اگر مقرّ له قبول نکند، نمیتواند او، مالک تلقی گردد و در این صورت ملک نه متعلق به مقر خواهد بود و نه مقرّ له!! حقاً این با ماده ۲۲ و کل قانون ثبت تطابق دارد؟!! چنین چیزی ممکن است؟ و از همه بد تر کاربرد اقرار علیه ثالث است، اقراری که فی نفسه قاصر از اثبات نقل برای مقرّ له است چگونه قادر بر اثبات عدم نقل برای ثالث و علیه ثالث باشد و اگر مفاد اقرار، دال بر مالکیت مقرّ له عادی باشد، باز هم نمی تواند انتقال به مقرّ له را اثبات نماید، اقرار علیه مقر دلیل است نه حتی به نفع و برای مقرّله، چگونه می تواند سلب مالکیت از ثالث کند حتی اگر سند رسمی هم نداشته باشد!! چنین اقراری از منظر مقر له و ثالث در واقع ادعاست. من اقرار میکنم که، خریدار عادی مقدم، مالک است، اقرار من علیه من ملاک است و من مالک نیستم و از آنجا که اقرار دلیل ثبوت نیست به صرف اقرار نمیتوان مالکیت مقرّله را محقق و واقع دانست، اقرار به تنهایی چنین توانایی ندارد حداکثر این است که من (مقرّ) به مالکیت مقرّ له ادعایی ندارم. بعبارت دیگر همیشه باید از مقر و همینطور از شاهد سوال کرد، دلیل نقل (ثبوت) کدام بوده است؟ اگر نداند یا اثبات نکند، اقرار قاصر از اثبات انتقال برای مقرّ له است و شهادت نیز؛ هرچند نتیجه را میتواند اثبات کند ولی، سبب را ممکن است نتواند اثبات کند؛ مگر، شهادت بر ثبوت دهد و مورد تصدیق ذینفع شهادت قرار گیرد. توجه شود؛ در شهادت به نفع دارنده عادی مقدم؛ حتی اگر خریدار، مفاد شهادت را تصدیق نکند و تکذیب کند؛ ترتیب اثر بر عدم مالکیت بایع؛ الزامی و حتمی است. ولی ترتب مالکیت و انتقال به نفع خریدار الزامی و بیقید و شرط نیست، و درفرض تکذیب شهادت یا عدم تصدیق مودای شهادت نمیتوان ملک مورد شهادت را برای خریدار منکر، دانست و انتقال به او را قطعی و لابدی تلقی کرد. در حالی که اگر سندرسمی اثبات گردد ولو اینکه خریدار منکر باشد و تکذیب کند علیرغم انکار و تکذیب، او مالک محسوب است در حالی که نه در اقرار و نه در شهادت و نه حتی در سوگند و علم قاضی، هیچ یک نمیتواند؛ با وجود تکذیب و انکار ذینفع، موجب مالکیت لابدی او تلقی شود.
توجهشود، ادله دلالتشان بر واقع وحقیقت یکسان نیست؛ دلالت اقرار برواقع، برعلیه وبه نسبت مقرّّ قبول شده است، نه درحق مقرّله، و درشهادت نیز؛ موادی شهادت، قطع و یقین بر واقع نیست، دلالت آن بر حقیقت بطور جزمی نیست بلکه دلیل قطعی است، اثبات قطعی است، نه ثبوت قطعی.
لذا اگرشهادت برمالکیت خریدار عادی مقدم، اقامه گردد، یا بایع اقرار به مالکیت خریدار مقدم نماید، به صرف اقرار و شهادت مرقوم؛ نمیتوان مالکیت خریدار عادی مقدم را قطعی دانست و در این مقدار و تا این حدّ تعارضی با سند رسمی ندارد.
و در اقرار به هیچ وجه، حتی با تصدیق مقرله نیز نمیتواند معارض سند رسمی تلقی شود؛ چرا که تصدیق مقر له فی نفسه خود ادعاست. ادعایی که علیه مقر پذیرفته است ولی علیه دیگری، ثالث و از جمله خریدار رسمی، پذیرفته نیست و دلیلیت ندارد لذا اثبات تقدم وقوع چنین بیعی با اقرار نیز قابل تعارض با رسمی مؤخر نیست، فقط مقر محکوم به اقرارش میشود. او اقرار کرده چنین ملکی را به خریدار عادی فروخته و باید از عهده این اقرار خود برآید و زائد بر این هیچ دلالتی ندارد و چون مأخوذ کردن مقر به عین اقرارش ممکن نیست بدل ملک به مقر له با فرض تصدیق و عدم تکذیب او به وی داده خواهد شد.
ولکن در شهادت، نفس شهادت و مودای آن، هیچ تعارضی با سند رسمی مؤخر ندارد مگر اینکه؛ مودای شهادت، هم ثبوت و هم سبق و تقدم آن را اثبات نماید، در این صورت نیز شهادت معارض سند رسمی مؤخر نخواهد بود، لازمه اثبات مودای شهادت و آثار ثبوت و تقدم ثبوت با مفاد سند رسمی در تعارض قرار میگیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:17:00 ب.ظ ]




 

چه وقت(محدودیت زمانی) :

 

مقالات مطالعه شده در این پژوهش از سال ۱۹۸۰ به بعد می باشد زیرا عمدتاً تحقیقات انجام گرفته در این مقوله از سال مذکور به بعد بوده است.

 
 

چگونگی(روش فراهم‌آوری مطالعات):

 

در این پژوهش روش “تحلیل اسنادی “، تحلیل داده هایی که بصورت ثانویه می باشند، مورد استفاده قرار گرفته است.

 

۴-۲- شناسایی و بازیابی مطالعات
در این پژوهش، دو پایگاه داده غیر ایرانی Scopus، Proquest و سه پایگاه داده ایرانی CIVILICA، magiran و SID به منظور شناسایی و گردآوری مطالعات مختلف مورد جستجو قرار گرفت که در نتیجه این جستجو و با وارد کردن معیارهای ورود حدود ۲۰۸ مطالعه جهت بررسی یافت شد. واژه های کلیدی جستجو شده در این پژوهش بصورت جدول ۴-۲ می باشد.
جدول ۴-۲- واژه های جستجو شده

 

واژه های کلیدی

 
 

فارسی

 

انگلیسی

 
 

تجاری سازی

 

commercialization

 
 

استراتژی/راهبرد تجاری سازی

 

commercialization strategy

 
 

استراتژی/راهبرد انتقال فناوری

 

Technology transfer strategy

 

۴-۳- تعیین معیارهای ورود و خروج مطالعه(تعیین منابع، اندازه نمونه)
جهت انتخاب منابع مناسب روال به این ترتیب طی شد که ابتدا کلید واژه تجاری سازی در هریک از پایگاه ها جستجو شد اما با توجه به اینکه این واژه، واژه ای کلی و اغلب منابع یافت شده شامل مباحثی نامرتبط با موضوعِ مورد نظر این تحقیق بودند، بنابراین این واژه به واژه مرکب استراتژی تجاری سازی محدود شد و از آنجا که برخی محققین واژه تجاری سازی را معادل انتقال فناوری در نظر می گیرند، واژه استراتژی انتقال فناوری نیز به هنگام جستجوی منابع در پایگاه ها مدنظر قرار گرفت. جهت جستجوی منابع در پایگاه های داخلی علاوه بر واژه استراتژی تجاری سازی، راهبرد تجاری سازی به عنوان مترادف آن نیز مورد کاوش قرار گرفت. لازم به ذکر است که تعداد کل مقالات یافت شده با در نظر گرفتن معیارهای ورودی، ۲۰۸مطالعه(فارسی و انگلیسی) می باشد که پس از بررسی تمامی آنها و در نظر گرفتن معیارهای خروجی از منظر معیار محتوا و یا عدم دسترسی نهایتاً نتایج استخراج شده از ۶۳ مطالعه(۵۶ پژوهش انگلیسی و ۷ پژوهش فارسی) مورد بازبررسی و تحلیل قرار گرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ادامه معیارهای ورود و خروج مناسب به‌منظور یافتن مطالعات جامع مرتبط با موضوع پژوهش جهت بررسی آنها، مطابق با ۴-۳ در این تحقیق در نظر گرفته شده است.
جدول ۴-۳- نحوه جستجو و معیارهای ورود و خروج مطالعات

 

تعداد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




تبلیغات گردشگری استان در رسانه های گوناگون

۰۹۲۸/۴

۰۷۶۲۷/۰

۹۷

۳۲۸/۱۴

۰۱۶۵۳/۴

۱۶۹۰۷/۴

نحوه ی تعامل استان با رسانه­های سایر استان­ها و حتی در سطح بین­الملل

۶۱۸۶/۴

۰۵۷۵۹/۰

۹۷

۱۰۴/۲۸

۵۶۱۰۱/۴

۶۷۶۱۹/۴

روابط میان مصرف­ کنندگان برند

سبک، ویژگی و روحیات گردشگران استان

۶۱۸۶/۴

۰۵۷۵۹/۰

۹۷

۱۰۴/۲۸

۵۶۱۰۱/۴

۶۷۶۱۹/۴

ارتباطات و تعاملات میان قشرهای مختلف مردم در گیلان با گردشگران

۲۱۶۵/۴

۰۶۷۵۲/۰

۹۷

۰۱۷/۱۸

۱۴۸۹۸/۴

۲۸۴۰۲/۴

روابط و تعاملات سازمان­های گیلانی با یکدیگر (اعم از دولتی با دولتی یا خصوصی و غیره)

۳۷۱۱/۴

۰۶۹۲۴/۰

۹۷

۸۰۴/۱۹

۳۰۱۸۶/۴

۴۴۰۳۴/۴

اطلاعات مندرج در جدول ۴-۶ نشان می­دهد که متوسط امتیازات برای همه متغیرهای مستقل بیشتر از ۳ است. یعنی کارشناسان پاسخ­دهنده معتقدند که در وضعیت فعلی، تمامی متغیرهای مستقل به عنوان عوامل مؤثری بوده و از این قابلیت برخوردارند که هسته مرکزی برند گردشگری که متشکل از شخصیت برند، موقعیت­یابی برند و اصالت برند است، را تقویت کنند. بنابراین فرضیه ­های H1، H2، H3 و H4 کــه در آن ادعا شده بوده عوامل مذکور عوامل مؤثّری از نگاه کارشناسان و خبرگان هستند، پــذیرفته می­ شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همانطور که از آماره t می توان نتیجه گرفت، از سنجه های مربوط به متغیر مستقل «خدمات ابتدایی برند»، «هتل ها و خدمات وابسته به آنها» از بیشترین تأثیر بر روی این متغیر مستقل برخوردار است و پس از آن «کیفیت خدمات خرده فروشی» و «کیفیت خدمات تفریحی- فراغتی و رویدادها» در رتبه بعدی اثرگذاری قرار دارند.
در خصوص سنجه های متغیر مستقل «زیرساخت های برند»، «کیفیت تسهیلات و خدمات فراهم آمده برای بازدیدکنندگان» از بیشترین تأثیر برخوردار است و «خدمات دسترسی درون استان (حمل و نقل داخلی و عمومی)»، «خدمات دسترسی به سایر استان ها (حمل و نقل خارجی)» در رتبه های بعدی اثرگذاری قرار دارند.
در خصوص سنجه های مربوط به متغیر مستقل «ارتباطات رسانه ای برند»، «نحوه ی انعکاس فرهنگ و هویت استان در هنر و آموزش عمومی» و «فعالیت های بازاریابی و ترویج سیمای استان به عنوان یک مقصد گردشگری» از بیشترین تأثیر برخوردارند و «نحوه ی تعامل استان با رسانه های سایر استان ها و حتی در سطح بین الملل» و «روابط عمومی و ارتباطات بین المللی سازمان های ایران» در رتبه های بعدی اثر گذاری هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




ارائه مدل ریاضی چند هدفه برای برنامه­ ریزی تولید ادغامی چند محصولی، چند دوره ای و چند سایتی در زنجیره تأمین چند سطحی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ملاحظات اهداف چندگانه نظیر کمینه‌سازی هزینه‌های سیستم تولیدی، بیشینه‌سازی میزان رضایتمندی مشتریان، بیشینه سازی بهره­وری کارکنان و کمینه سازی ریسک ناشی از تغییر پذیری پارامترهای ورودی
منظور نمودن ملاحظاتی نظیر آموزش کارکنان تولیدی، بهره­وری نیروی انسانی، محدودیت­های زیست محیطی، تخفیف مقداری و ارتباطات معکوس بین زمان تدارک و وسیله حمل و نقل
لحاظ نمودن عامل عدم قطعیت در پارامترهای مختلف ورودی و مدل سازی آن بر اساس رویکرد برنامه­ ریزی تصادفی پایدار و در عین حال حفظ کاربرد پذیری آن در محیط­های تولیدی
مدل سازی مسئله در جهت ارائه جواب­های حتی الامکان غیرحساس به تغییرات در پارامترهای ورودی
ارائه الگوریتم کارا و مؤثر در جهت حل مسئله فوق و اعتبارسنجی جواب­های بدست آمده از طریق مثال­های متعدد و مطالعه موردی
ساختار رساله
روش تحقیق مبتنی بر تجزیه و تحلیل ریاضی است که از طریق برنامه‌نویسی کامپیوتری انجام می‌پذیرد. مدل‌های توسعه داده شده به صورت مسائل برنامه‌ریزی ریاضی می‌باشند. مراحل انجام تحقیق شامل موارد اصلی ذیل می‌باشد:
مروری بر ادبیات موضوع
طراحی مدل‌‌ها تحت فرضیات مختلف
طراحی روش‌های حل مدل‌ها
تجزیه و تحلیل داده‌‌ها و آنالیز حساسیت مدل‌ها
نتیجه‌گیری
ادامه رساله به این صورت ساختاربندی شده است؛
در فصل دوم، ادبیات موضوع، با توجه به هدف تحقیق، مورد بررسی قرار گرفته است که این امر ما را در جهت تعریف بهتر و دقیق‌‌تر مساله مورد نظر یاری خواهد نمود. در انتهای این فصل، شکاف‌های مطالعاتی موجود به همراه ایده‌های تحقیق حاضر بیان می‌گردد.
در فصل سوم، تشریحی از مدل‌های برنامه‌ریزی ریاضی پیشنهادی جهت برنامه­ ریزی تولید ادغامی در زنجیره تأمین تحت فروض مختلف ارائه خواهد شد و طی بخش‌های مجزا به تشریح مساله، فرضیات در نظر گرفته شده، پارمترها و متغیرها و مدل ریاضی پیشنهادی پرداخته خواهد شد.
در فصل چهارم، روش­های پیشنهادی برای حل مدل‌ها معرفی شده است. در مواجهه با مسایل با ابعاد بزرگ روش ابتکاری و فوق ابتکاری نیز ارائه گردیده است. همچنین به منظور سنجش کارایی مدل‌ها و ارزیابی روش‌های حل پیشنهادی، مثال‌های عددی و مطالعه موردی ارائه شده و نتایج محاسباتی بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در نهایت، فصل پنجم، به جمع‌بندی مطالب، نتیجه‌گیری و هم‌چنین بیان نوآوری‌های تحقیق و ارائه پیشنهاد برای تحقیقات آتی تخصیص یافته است.
مروری بر ادبیات تحقیق
مقدمه
برنامه­ ریزی تولید ادغامی[۲۰] (APP) بهترین راهِ برآورده کردن تقاضای مشتریان را در آینده­ای نه چندان دور (اغلب از ۳ تا ۱۸ ماه آینده)، از طریق تنظیم نرخ تولید در وقت عادی و اضافه کاری، سطوح موجودی، سطوح نیروی کار، قراردادهای جنبی، سفارشات عقب افتاده و سایر متغیرهای کنترلی، مشخص می­نماید. APP توجه بسیاری از محققان را از سال ها پیش به خود معطوف ساخته است (شی و هسی[۲۱]۱۹۹۶). از هنگامی که هالت و همکاران [۲۲] (۱۹۵۵) قاعده [۲۳]HMMS را در سال ۱۹۹۵ ارائه کردند، محققان مدل­های بیشماری را با مزایا و معایب مختص به خود، جهت کمک به حل مسائل APP توسعه داده­اند. به دلیل تلفیق مباحث برنامه­ ریزی تولید کلی با برنامه­ ریزی زنجیره تأمین در تحقیق حاضر، مرور مقالاتی که در هر دو حوزه توسعه یافته است خالی از لطف نیست.
در ادامه، ادبیات تحقیق به دو قسمت کلی قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی و بعد از آن تقسیم می­گردد.
مروری بر مدل ­های برنامه ­ریزی تولید (قبل از سال ۲۰۰۰)
به دلیل کثرت مقالات علمی در حوزه برنامه­ ریزی تولید در پایگاه­های معتبر علمی، این مقالات بصورت فهرست­وار و بر طبق تاریخ انتشار آنها در دو جدول جداگانه نمایش داده می­ شود. تاریخ چاپ مقاله، نویسندگان مقاله، رویکرد استفاده شده در مقاله، نوع تقاضا (ثابت/متغیر)، نوع هزینه تولید (خطی/ خطی شکسته/غیر خطی/ محدب/مقعر)، چند محصولی بودن مدل، در نظر گرفتن سفارشات عقب افتاده، ملاحظات مربوط به مدل سازی و روش حل و در نهایت، داشتن مطالعه موردی از جمله محورهایی است که برای جدول مقایسه ای ۲-۱ در نظر گرفته شده است. نکته حائز اهمیت این است که این مقالات همگی به قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی باز می­گردد و مقالات بعد از این تاریخ در قسمت بعدی تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرد. در جدول ۲-۲ نیز تاریخ انتشار مقاله، نویسندگان مقاله، موضوع مقاله، نوع عدم قطعیت در نظر گرفته شده در مقاله و رویکرد حل مسئله ارائه شده است. در مجموع صد مقاله در این دو جدول مورد بررسی قرار گرفته اند.

جدول ‏۲‑۱- تکنیک­ های مختلف حل مسئله برنامه­ ریزی تولید به ترتیب زمانی قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی
تاریخ محققین رویکرد تقاضا هزینه تولید چند محصولی سفارش عقب افتاده ملاحظات اجرا
۱۹۵۳ Charnes, Cooper,
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]




      • بازنگری دوباره آموزش موجود برای رسیدن به توسعه پایدار

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • افزایش درک و آگاهی عمومی
  • مهارت آموزی

بر اساس توافقات به عمل آمده در کنفرانس زمین در سال ۱۹۹۲ که نتیجه آن دستور کار ۲۱ بود٬ وظیفه تحقق آموزش برای توسعه پایدار بر عهده یونسکو گذاشته شد( کریمی و عنایتی٬ ۱۳۹۱: ۶۰).
مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۷، با تاکیدی دوباره بر دستور کار ۲۱، پس از گذشت پنج سال ازاجلاس ریو، با تصویب قطعنامه ای «نظام تعلیم و تربیت موثر و تخصیص منابع مالی متناسب برای همه سطوح تحصیلی به ویژه ابتدایی و متوسطه» را پس زمینه و اساس ضروری برای نیل به توسعه پایدار تعریف کرد و لزوم بازنگری و تصحیح جهت گیریهای تعلیم و تربیت درهمه کشورها را موردتاکید قرار داد (یونسکو، ۱۹۹۷).
وقتی از توسعه پایدار صحبت می شود منظور توسعه ای است که به بقای بشر و رفاه کامل و همه جانبه او می نگرد. توسعه پایدار با تمام زنجیره ها٬ فرایندهای پویا منابع انسانی منابع طبیعی و نظام سخت افزاری جامعه در یک شکل تعاملی است و درصدد ایجاد تعامل بین حال و آینده٬ انسان و طبیعت و عدالت و رفاه بین و درون نسل هاست(موسایی و احمدزاده٬ ۱۳۸۸:۲۱۰ ).
دهه آموزش برای توسعه پایدار توسط مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۲۰۰۲ پذیرفته شد و کار اداری خود را رسما در مارس ۲۰۰۵ شروع کرد. این دهه در واقع در پاسخ به افزایش شکاف درآمدی بین غنی و فقیر در دهه ۱۹۹۰ و افزایش تضاد بعد از جنگ سرد و تخریب های بلند مدت محیط زیست در نظر گرفته شد. پیشنهاد برای اعلام دهه آموزش برای توسعه پایدار به وسیله هیات ژاپنی در اجلاس جهانی توسعه پایدار در ژوهانسبرگ در سال ۲۰۰۲ به عنوان راهی اثربخش برای افزایش آگاهی و درک از توسعه پایدار و تاکید بر نقش آموزش در تسریع فعالیتهای پایدار داده شد. این دهه بخشی از ماموریت جهانی برای ارتقای توسعه پایدار در یک مقیاس جهانی بود و با سایر ابتکارات بین المللی نظیر اهداف توسعه هزاره در ارتباط بود(UNESCO,2005).
دهه توسعه پایدار عرصه ای است که هرکس این فرصت را دارد که از آموزش منفعت ببرد و ارزشها٬ رفتارها و سبک های زندگی را که برای یک آینده پایدار لازم است یادبگیرد. هدف نهایی٬ در واقع تلفیق ارزشها٬ اصول و اقدامات توسعه پایدار در همه جنبه های آموزش و یادگیری می باشد و نشان دادن مسائلی نظیر فقر٬ گرسنگی٬ ایدز و تخریب محیط زیست بخشی از دستاوردهای این هدف می باشد(همان منبع).
۲-۲-۱-آموزش و توسعه
امروزه از آموزش و پرورش به عنوان وسیله­ای در جهت رشد و توسعه اقتصادی، توسعه مهارت­ های حرفه­ای و شغلی، تأمین­کننده نیروی کار ماهر و کارآزموده و در نهایت، به عنوان وسیله­ای جهت ارتقای کیفیت زندگی آحاد مردم یک جامعه یاد می­ شود (حسنی و عزیزی نژاد، ۱۳۹۰: ۱۰). «از این رو، هر جامعه­ای آموزش و پرورش را نهادی کرده و سازمان می­دهد تا از طریق آن بتواند نسل­های جدیدی را پرورش داده، بقا و دوام اجتماعی و فرهنگی خود را تضمین کند» (علاقه­بند، ۱۳۸۳: ۶۱).
یکی از مسائل مورد نظر غالب کشورهای جهان، توسعه در کلیه ابعاد آن می­باشد. توسعه به معنای افزایش رفاه مادی و معنوی جامعه و ارتقای افراد به درجات عالی­تری از تکامل است که علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت­های نهادی اجتماعی ـ اداری و نیز وجهه نظرهای عمومی مردم می­ شود (حسنی و عزیزی­نژاد،۱۳۹۰: ۵۴). یکیازعواملمهمتوسعه­یافتگیکشورها،آموزشعلمیواجتماعیاستکهخود،زمینه‌سازپرورشخلاقیت­هایانسانیاست. آموزشوپرورش،نقشعمده‌ایدرتربیت،ایجادخلاقیت،پرورش،انسان‌سازیوزیربنایفکریجامعهبهعهدهدارد. پایهتربیتوآموزشوبهفعلدرآوردناستعدادهایجوانانازطریقآموزشوپرورشِباکیفیتوبرخوردارصورتمی‌پذیرد. بنابراین، می‌بایستقسمتعمده‌ای ازسرمایه‌گذاریکشورها،معطوف بهآموزشنیرویانسانیشود؛زیرابابالارفتنتواننیرویانسانیازطریقآموزش،شاهدرشدچشمگیرکشوردرهمهزمینه‌هاخواهیمبود (موسوی و حسنی، ۱۳۹۰: ۲).هدف نهایی توسعه، بهبود سطح زندگی افراد جامعه از طریق کاهش فقر، بیکاری و نابرابری است.
توسعه یکی از مفاهیمی است که بعد از جنگ جهانی دوم در مباحث علمی٬ اقتصادی٬ اجتماعی و سیاسی و کشوری و نیز در مباحث بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. بنابراین توسعه را می توان فرایندی همه جانبه دانست که در نتیجه آن جامعه باید به سوی از میان برداشتن عواملی مثل گرسنگی٬ فقر٬ بیماری٬ آسیب های اجتماعی و بیکاری در جهت مثبت پیش رود و منجر به پایداری جوامع گردد(قره باغیان٬ ۱۳۷۲: ۱۶).
شناخت فرایند توسعه تنها از راه بررسی متغیرهایی حاصل می‌شود که علت تفاوت و نابرابری‌اند و رشد و توسعه نابرابر و ناهمگن فضاهای آموزشی و مناطق آموزش و پرورش در شهرهای مختلف در عدم توسعه شهرها و مناطق نیز تأثیرگذار خواهد بود. به سخن دیگر هر جا که نابرابری‌های آموزشی به حد اعلای خود برسد آهنگ توسعه نیز کاهش پیدا خواهد کرد. اما گسترش همگن و برابر مراکز آموزشی بزرگ‌ترین عامل مهم در جهت توسعه مناطق شهرها خواهد گردید(موسوی و حسنی، ۱۳۹۰ :۲).
۲-۲-۲-نابرابری آموزشی وتوسعه
نابرابریدرآموزشبانابرابریهایوسیعدرتوزیعقدرت،ثروتو فرصتعجینشدهاستوازطریقسیاستهاییکهتوزیعناعادلانه فرصتهایزندگیرادامنمیزندادامهمییابد– سیاستهاییکه باعثسرایتفقردربیننسلهامیشود. نابرابریآموزشیمشاهده شدهدربرخیکشورهاقابلپذیرشنیست. شرایطیکهکودکاندرآنبهدنیامیآیند،جنسیتشان،ثروت والدینشان،زبانورنگپوستشاننبایدتعیینکنندهفرصتهای یادگیریشانباشد. تبعیضبیشازحددرآموزشجدایازغیرمنصفانه بودنناکارآمدنیزهست زیرا باعثتوقفرشداقتصادیومانع پیشرفتدرسایرزمینههامی شود.
نابرابریهایبیشازحددرآموزشباتبعیضهایوسیعتریدر سطحجامعهپیوندخوردهاست. غلبهبرایننابرابری هامستلزمرهبریدولتیموثرومتعهدوهمراهبا بخشدولتیمجهزبهمنابعانسانیومالیجهتازبینبردنمعایب استوفراترازآننیازبهمدیریتدرستاست. ادارهکردنبهفرایند ها،سیاستهاوشرایطسازمانیمربوطمیشودکهبسیاریازنقش آفرینانآموزشرابههمپیوندمیزند. مدیریت،مسئولیتدولتهارا درحیطههاییچونامورمالی،مدیریتوقوانینومقرراتتعیینمی کند . مقرراتکنترلیمشخصمیکندکهچهکسانیچهتصمیماتی اتخاذکنندازوزارتدارایییاآموزشیوپرورشیگرفتهتاکلاسدرس وجامعهاقداماتکنترلکنندهیمناسببهپرورش،رشدبیشترو جامعوپاسخگوترنظامهایآموزشیکهنیازهایواقعیازنظردور ماندهراتامینمیکنندمیانجامد. گسترشوبرابرسازیفرصتها درآموزشوپرورش،فیالنفسهازاهدافتوسعههستند. پیشرفتبهسویآموزش برابرمیتواندبهعنوانیکمیانجیقدرتمندبرایپیشرفتدرسایر زمینههاعملکندزمینههاییچون: بهداشتعمومی،کاهشفقر، برابریجنسیتی،مشارکتودموکراسی.
رشداقتصادیبرابرومبتنیبرتوسعهکلیدکاهشفقراست.شواهد مستحکمیبرایرابطهبینآموزشورشدوباروریزیادوجوددارد. افزایشاهمیتدانشبرایرشداقتصادیباعثتحکیماینرابطه خواهدشد.هنگامیکهفرصتهایآموزشیدرسطحوسیعیبهطور مساویتوزیعگرددوگروههایحاشیهنشیندرآنمشارکتداشته باشندابعادرشداقتصادیتوزیعشدهتقویتمیگردد( گزارش پایش جهانی آموزش برای همه٬ ۱۳۸۸:۱۷).
تحولودگرگونی بشردراثربهرهگیری ازعلمدرهمهجاوهمزمانآغازنشد،بهطوری کهاینتغییروتحولنامتجانسوضعیتی بهوجودآوردهاستکهدرتاریخنمونهآنرانمی توان یافت. ثروتمندوفقیرازهمانآغازتمدنوجودداشتهاند. نخستیننابرابری نابرابری میانکشورهای ثروتمندوفقیراست. نابرابری دیگرنابرابری بینافرادثروتمندوفقیراست. (گلدترب،ص۱۱). موضوعدیگرنابرابری درکشورهای فقیراست. بسیاری ازنویسندگانبهاختلافاتزیاددرآمدوثروتمیاناشخاصوخانوادههادرکشورهای فقرصحهگذاشتهاند(همان،ص۱۴۶)
توجیهعقلی گسترشعظیمنظامهای آموزشگاهی جدیددرعباراتی همچون” سرمایه گذاری در منابع انسانی” تجلی یافته است. کشورهای تازه به استقلال رسیده می بایست در نظام اقتصادی در حال گسترش خود افرادی دارای تحصیلات بالا را بکار بگیرند. سواد همگانی برای بزرگسالان و کودکان بی شک راه را برای توسعه و ترقی خواهد گشود بویژه اگر توام با انتخاب مناسب و معقول باشد زیرا تحصیلات بالا تحرک اجتماعی را افزایش خواهد داد(همان٬ ۱۴۷).
توزیعفرصتآموزشینقشکلیدیدرشکلدادنچشماندازتوسعه انسانیایفامیکند. بسیاریازکشورها،دولتهاومردمبهطور فزایندهایدریافتهاندکهفرصتهاینابرابردرآموزشبهنابرابریها دردرآمد،سلامتوامیدبیشتربهزندگیمرتبطاستوآنچهکه دردرونکشورهاواقعیتدارددربینکشورهانیزواقعیتدارد .
تبعیضهایبزرگجهانیدرآموزشقطبیشدگیهایعمیقبین ملتهایفقیروغنیرادردرآمد،سلامتوسایرجنبههایتوسعه انسانیبیشترمیکند. افزایششدیدشکافدرفرصتهایآموزشی بههیچوجهپسندیدهنیست. آموزشجزئیازحقوقبشرجهانی است. بههرحال،لذتبردنازاینحقبهشدتبهمحیطتولدو میراثبستگیدارد. فرصتهایآموزشیبهشدتمتأثرازمکانی استکهیکفردمتولدمیشودوهمچنینعواملدیگرینظیر درآمدوالدین،جنسیتوقومیتکهکودکانهیچنقسیدرتعیین آنندارند. ازمنظرجهانی،متولدشدندریککشوردرحالتوسعهشاخص محکمیبرایمحرومیتازفرصتبهحسابمیآید. دستیابیبه مدارس،کهبااحتسابمیانگینسالهاوپایههایقبولیدرآموزش اندازهگیریمیشود،یکیازراههایدر واقعمحدوداندازهگیری نابرابریجهانیاست . درحالیکهتقریباًتمامکشورهایعضو دستیابیبهمدارس (OECD) سازمانهمکاریهاوتوسعهاقتصادی جهانیتاپایهنهمرامحققکردهاند،اغلبکشورهایقرارگرفتهدر مناطقدرحالتوسعهتارسیدنبهاینموقعیتفاصلهزیادیدارند.
یکیازراههایاندیشیدنبهفرصتنابرابرایناستکهبخت دسترسیبهیکسطحمعینازآموزشیککودککهدریککشور متولدمیشودنسبتبهیککودککهدرجاییدیگرمتولدمیشود موردمشاهدهقرارگیرد.نابرابریهایجهانیدرآموزشآینهنابرابریهایدرآمدیاست.این ارتباطتصادفینیست. همانگونهکهرابطهبینآموزشوتولیدثروت پیچیدهاست،دانشنیزمحرکمهمیبرایرشداقتصادیوتولید بهشمارمیرود. دریکاقتصادبینالمللی بهطورفزایندهدانشمحور،نابرابریهادرآموزشاهمیتبیشتری پیدا می کند( گزارش پایش آموزش برای همه ٬ ۱۳۸۸: ۲۵).
آموزش،هموارهازدغدغههایدولتهادردستیابیبهتوزیععادلانهامکاناتوتخصص ها بودهاستوبههمیندلیلدرزمرهمهمترینسیاستهایعمومیقرارداشتهاست .ایندیدگاه کههزینهکردنمنابعمالیتوسطدولتدربخشآموزش،بامنفعتهمراهنیستولذابهتر استکهدولتباریرادراینعرصهمتحملنشود،چالشهاوبحث هاییرابهوجودآوردهاست کهازجملهآنهامسألهتأثیرآموزشبرتوزیعدرآمداست.آموزشعمومی،بهرهوریافرادکم درآمدوبیبضاعتراارتقاءمیدهد،چراکهموقعیتآنهارادربازارکاربهبودمیبخشدودر نتیجهازطریقآموزشمیتوانشکافهایدرآمدیورفاهیراکاهشدادکهاینخودبر درجهتوسعهیافتگیکشورتأثیرمیگذارد.ادبیاتمربوطبهاقتصادآموزش،بهرابطهمیانآموزشودرآمد،درقالبمباحثسرمایه انسانیمیپردازند. مفهومسرمایهانسانیرانهتنهادرموردآموزشوتعلیممهارتهابلکه همچنینبههرفعالیتیکهموجبافزایشکیفیتنیرویکاروبهرهدهیآن،کهدرنهایت سبببالارفتنسطوحدرآمدآتیمیشود،میتواناطلاقکرد(راجرزوراچلین،۱۳۷۰: ۲۲).
در مفاهیم مربوط به توسعه، بین دو مفهوم رشد آموزشی و توسعه آموزشی تفاوت وجود دارد. به نظر می رسد رشد آموزشی افزایش در اشتغال به تحصیل و به عبارت دیگر رشد آموزشی یعنی افزایش تعداد دانش اموزان درمقطع تحصیلی مختلف طی سا لهای مورد بررسی نسبت به جمعیت لازم التعلیم است اما توسعه بر خلاف رشد یک متغیر  چند بعدی است یعنی توسعه اموزشی علاوه بر افزایش کمی به کیفبت می پردازد ازطرف دیگر می توان گفت رشد آموزشی، یعنی افزایش  تعداد دانش اموختگان در دوره های تحصیلی ابتدایی و راهنمایی و متوسطه و دوره های تحصیلی دانشگاهی است اما توسعه آموزشی علاوه بر کاهش ترک تحصیل و افزایش تعداد دانش آموختگان را نیز مورد توجه قرار می دهند. همچنین درصد رشد افزایش آگاهی آماده سازی دانش آموزان به منظور ایفای نقش اجتماعی خود و دانشجویان را در بازار کار در جامعه است.به این ترتیب می توان گفت : رشد آموزشی عبارت است از افزایش کمی تعداد دانش اموزان و دانشجویان و دانش آموختگان دوره های تحصیلی نسبت به جمعیت لازم  التعلیم ، اما توسعه آموزشی علاوه بر توجه به افزایش کوشش تحصیلی و پرورش استعداد ها وخلاقیت دانش اموزان و دانشجویان در ایفای نقش اجتماعی نیز تاکید می نماید بنابراین به طور خلاصه می توان توسعه اموزشی را به صورت زیر تعریف کرد: توسعه آموزشی فرایندی است که در آن نهاد اموزشی به طور همه جانبه متعادل و پایدار رشد می یابد، به گونه ای که در این فرایند با به کارگیری روش های نوین تعلیم و تربیت ، تخصصی دانش اموزان پرورش می یابند تا در ایفای نقش اجتماعی خود و استفاده از تجارب گذشته و فناوری جدید به صورت موثر و مطلوب عمل نمایند .
۲-۲-۳٫آموزش و توسعه پایدار
یکی از مولفه های اصلی توسعه پایدار، آموزش می باشد. در دوران ما، آموزش و پرورش به عنوان موثرترین ابزار جوامع برای ورود به چالشهای آینده مورد توافق قرار گرفته است و اصولا پذیرفته شده است که در پرتو آموزش و پرورش امروز دنیای فردا شکل خواهد گرفت. مدرسه مهمترین عامل موثر در دگرگونی طرز نگرش و رفتار بشری است که در مسیر رشد اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی، ایجاد دانش و مهارت، تامین فرصتهای شغلی و افزایش تولید جامعه به کار گرفته می شود. آموزش و پرورش پایدار به مفهوم وسیع خود در دهه های آینده این توانمندی را خواهد داشت، تا مثابه ابزاری قابل اعتماد پل مستحکمی بین کلاس درس و اجتماع و بین کلاس درس و بازار بنا کند. اهمیت آموزش و پرورش پایدار نه تنها در عرصه مطالعات که در عمل و نیز در عرصه نهادهای بین المللی مورد توافق جمعی قرار گرفته است.در خور توجه آنکه آموزش و پرورش نباید و نمی تواند صرفا در تحصیلات رسمی خلاصه شود، بلکه هر نوع آموزش حتی اشکال سنتی یادگیری در منزل و اجتماع را نیز شامل می شود. از جمله مشکلات آموزش در عدم توسعه یافتگی کشورها می توان مشکل را در ناکارآمدی آموزش و پرورش و کیفیت آموزش تشخیص داد ( بهرام زاده ، ۱۳۸۲: ۳۶). در چشم انداز پایداری، مهمترین سرمایه کشورها سرمایه انسانی است. بدیهی است که بالندگی سرمایه های عظیم در گرو آموزش خواهد بود. آموزش و پرورش پلی است که از گذشته به حال و از حال به آینده می رسد، لذا برای رسیدن به آینده های پایدار درکی عمیق تر از اهمیت این موضوع و نگاهی دوباره بر نظام آموزش کشورها در نخستین گام ضرورت خواهد داشت.
«توسعه پایدار»، انسان محور است و با توجه به گستردگی مباحث و قابلیت‌های بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای قرن بیست و یکم تبدیل شده است. در پایان هزاره سوم میلادی روند رشد و توسعه در چارچوب پایداری احیا شد. در توسعه پایدار، انسان، محور توسعه و مستحق بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات می باشد(گن زیر، ۱۳۶۹).
دولتها ، بخصوص در کشورهای جهان سوم، قادرند در عرصه پایداری، نقشی پیشتاز بر عهده گیرند. این دولتها هستند که قادرند قانونمندی های همسو با جریان توسعه پایدار، تحرک اجتماعی را در سطوح مختلف جوامع نظام می بخشند(آرن ریمون، ۱۳۶۳).
۲-۳٫ نابرابریآموزشی
۲-۳-۱٫ آموزشوپرورش
آموزشنیازاولیهانسانبهدانشرابرآوردهووسیله ایرابرایکمکبهپاسخگوییبهدیگرنیازهای اساسیفراهممیکندوبهتداوموتسریعتوسعهکلیجامعهیاریمیرساند . همچنیننیرویانسانیماهر موردنیازبرایبخشمدرنوبخشسنتیرافراهممیکندوبهوسیلهتوسعهدانش،مهارتهاوظرفیت هایتولیدنیرویکارراافزایشمیدهد.آموزشنهتنهابهبهبوددرآمدنسلحاضر،بلکهبهبهبودتوزیع آیندهدرآمد،اشتغالوسایرفرصتهاکمکمیکند.
به همراه تحولات اقتصادی قرون اخیر در سطحجهان، تحولات اجتماعی زیادی نیز صورت گرفت.
از جمله این تحولات عمومی شدنآموزش و پرورش بود. با پیشرفت و گسترش بخش‌های مختلف اقتصادی (صنعت،کشاورزی، خدمات) نیاز به افراد متخصص برای به گردش در آوردن این بخش‌ها به شکلروزافزونی خود را نشان می‌داد(روشن، ۱۳۹۱ : ۱).
امروزه نقش آموزش وپرورش وتأثیرات آن در جوامع بشری بر هیچ کس پوشیده نیست وبسیاری از کشورهای پیشرفته جهان ، سرمایه گذاری های هنگفتی را در این سازمان انجام می دهند تا نیروی کار ماهر ، نیمه ماهر و متخصص برای تمام قسمتها به وسیله این سازمان تربیت شود .آلفرد مارشال از بنیادگذاران اقتصادنوکلاسیک می‌گوید: «باارزش‌ترین ثروت‌ها، سرمایه‌گذاری نیروی انسانی است. هیچ اسرافو اتلاف ثروت ملی بالاتر از این نیست که بگذاریم نابغه‌ای در یک خانواده فقیر وگمنام به دنیا آمده، عمر خود را در کار کم اهمیتی صرف کند. هیچ‌گونه تغییر و تحولیبه اندازه بهبود مؤسسات آموزشی موجب افزایش ثروت ملی نمی‌شود»(روشن، ۱۳۸۷: ۲۸۷).
محققانبرایننکتهتوافقدارندکهاساسموفقیتدرجامعهیشایستهسالار،نظام آموزشی است. اما در مورد اینکه چگونه می توان موفقیت آموزشی را تقویت کرد٬ اختلاف نظر زیادی وجود دارد. آیا منابعمالیومادیوسرمایهگذاریدرمدرسهسببافزایشموفقیتتحصیلیمیشود؟ آیادراینموفقیت،منابعوامکاناتخانوادگیمؤثرهستند؟(شارع پور،۱۳۸۳: ۱۶۷).
برخورداری از آموزش در جهان امروز یک ضرورت است و به طور فزاینده نقش مهمی در برنامه های آینده ی دانش آموزان ایفا می کند. آموزش، مهارتها و صلاحیت لازم را در دانش آموزان ایجاد می کند و آنها را برای عمل در دنیای رقابتی امروز توانا می سازد. آموزش و پرورش برای بالا بردن شانس زندگی برابر در جامعه صروری است و یک عامل کلیدی در ترویج و حفظ رشد اقتصادی و توسعه فنی است. به این دلایل برابری در نحوه برخورداری از آموزش ضرورت می یابد(اسدی ، ۱۳۹۲).
با تاسیس مدارس دولتی و ایجاد دوره‌های ابتداییعمومی در اوایل قرن هجدهم در اروپا و امریکا تصور بر این بود که صِرف باز شدن درهایمدرسه به روی کلیه اقشار جامعه و مجانی اعلام کردن آموزش و پرورش، برابری فرصت‌هایآموزشی قابل دسترسی است. این تصور بر این مبنا استوار بود که می‌پنداشتند مدرسهمی‌تواند جدا از شرایط اجتماعی، این شرایط را دگرگون سازد و نقش تعیین‌کننده‌ای درتغییرات اجتماعی داشته باشد. این دیدگاه در واقع، از مدرسه انتظار معجزه داشت، غافلاز این‌که به قول جان دیویی مدرسه جامعه‌ای در مقیاس کوچک است و بیش از آن‌کهبتواند بر ساخت‌های اجتماعی اثر بگذارد از آن‌ها تأثیر می‌پذیرد. به زودیمعلوم شد که نقش عوامل قبل از دبستان نظیر محیط فرهنگی خانواده، نحوه تربیت فکری وجسمی به هنگام نوزادی و حمایت‌های مادی و معنوی دوران تحصیل در موفقیت تحصیلی بسیارموثر است و مجموع این بحث‌ها به این‌جا ختم شد که آموزش و پرورش به عنوان یک نهاداجتماعی، هم در جهت افزایش نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی عمل می‌کند، و هم در جهتکاهش آن و اگر برنامه‌ریزان آموزشی شرایطی را فراهم آورند که فرزندان متعلق بهاقشار پایین جامعه بتوانند از طریق آسانسور اجتماعی آموزش، به مراتب بالاتری دستیازند، می‌توان گفت که گامی در جهت برابری آموزشی برداشته شده است(روشن، ۱۳۸۷: ۲۸۷).
۲-۳-۲٫ مفهوم نابرابری آموزشی
نابرابرییکیازجنبههایعمومیوهمیشگیجوامعانسانیاست. معنایاولیۀنابرابریبهتمایزبینافراداشارهدارد،بهنحویکهبین زندگیآنها،به­ویژهازنظرحقوق،فرصتهایزندگی،پاداشهاوامتیازاتو دسترسیافتراقیبهچیزهایباارزش،اختلاف آشکار و پنهانزیادیوجودداشتهباشد( گرب٬ ۱۳۷۷ :۱۰).تمایزهایفردیازقبیل تواناییهایذاتی،انگیزشیوتمایلاتگوناگونافرادوتفاوتهایاجتماعیازجمله متفاوتبودنشیوهزندگی،حقوق،فرصتها،پاداشهاوامتیازهاییکهجامعهبرایافراد قائلمیشودوبهصورتینهادیدرمیآیند،موجببروزنابرابریاند.درتمامیاندیشههای اجتماعیوسیاسیبراهمیتبرابریبهمنزلهیکحقتأکیدمیشود،هرچندچنینتأکیدی بهدلیلفقدانضمانتاجرایی،کاربردچندانیندارد.برایناساس،برخلافآرمانهاو آرزوهایمکاتبواندیشههایبرابریخواه،نابرابریهموارهواقعیتیآزاردهندهبودهاستبهویژههنگامیکهنابرابریباکاهشکیفیت زندگیمردمهمراهباشد،کلیتنظام اجتماعیرابهچالشگیردوخطرشورشها،بحرانهاواضمحلالنظامرادربرداردو ایندرحالیاستکههمهفرهنگهادرصددتوجیه،مشروع­سازیویادستکمتبیین هنجاریآنبرآمدهاند. ازدستهعواملیکهدرجهتتوجیهومشروعسازینابرابریهابر آمدهاستنگرشافرادجامعهوذهنیتآنهانسبتبهامکاناتوامتیازاتوفرصتهایی استکهعدهایبایدداراباشندوعدهایحقینسبتبهآنهاندارند(ربانی و کلانتری،۱۳۹۰ ) .
مفهوم برابری از سطح بالایی از انتزاع برخوردار است. برابری کامل وجود ندارد و تلاش برای تعریف سطح قابل قبولی از نابرابری حائز اهمیت است. از نظر برخی ها نابرابری خیلی کم نیز به اندازه نابرابری خیلی زیاد یک مشکل به حساب می آید. بنابراین در هرجامعه لازم است سطح بهینه ای از نابرابری مشخص شود. هر دو واژه برابری و نابرابری واژه هایی هستند که با ارزش همراهند بنابراین بحث درباره آنها نمی تواند هنجاری باشد. بنابراین سطح قابل قبولی از نابرابری و یا عدالت برپایه ترجیح فردی و اختیاری می باشدPlanning education for reducing inequalities,1981:15)) .
مطالعه نابرابری­های آموزشی، یکی از زمینه ­های مورد علاقه محققان و صاحب­نظران است. اصطلاح نابرابری آموزشی، این روزها در اکثر اسناد مربوط به سیاست­گذاری­ها، گزارشات و مباحث رسانه­ای مورد استفاده فراوان قرار گرفته است. بخشی از این مباحث، مربوط به تعاریف نابرابری و بخشی دیگر، مربوط به شاخص­ های سنجش آن است(Vibeke Opheim, 2004: 5).
اما تحقیقات اوّلیه درباره برابری آموزشی، بر برابرسازی فرصت­های آموزشی متمرکز است که به حقِ برابرِ تمام گروه ­های اجتماعی در استفاده از فرصت­های آموزشی اشاره دارد. برابری فرصت­ها در بعد کلان، نوعی نگاه انسان­گرایانه و عدالت­خواهانه را با خود به همراه دارد که غالباً شاخصی برای یک جامعه توسعه ­یافته در نظر گرفته می­ شود و در بعد خُرد، موجب شکوفایی اندیشه­ های خلاق شده، امکان پرورش قابلیت­ها را برای همه به طور مساوی فراهم می­سازد (اسماعیل سرخ، ۱۳۸۶: ۱۰۶).
نابرابری فرصت­های آموزشی[۲۸]، به عنوان تأثیر پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی دانش ­آموز، براساس یادگیری او تعریف می­ شود(Horn, 2010: 10). یکی از ویژگی­های مهم سیستم­های آموزشی این است که موفقیت دانش ­آموزانِ متعلق به طبقات اجتماعی بالاتر را افزایش می­دهد. هر قدر تأثیر زمینه خانوادگی بر پیشرفت دانش ­آموز بیشتر باشد، میزان نابرابری افزایش می­یابد.
میزانتحصیلات،مهارتها،ارزشهاونگرشهاییکهازطریقمدارسکسبوتحصیل میشوندبرایرشدوبقایجامعهمهمتلقیمیشود . مؤلفههاییهماننددرآمد،اعتبارواحترام نسبیمشاغلاجتماعی،طبقهاجتماعیافرادرامیسنجند.ازاینرو،فرصتهایافرادبرای دستیابیبهامکاناتومنابعموجوددرجامعهتحتتأثیرعواملفوققرارمیگیرد . درزمینه اینکهچراآموزشبهطورنابرابردربینافرادیکجامعهتوزیعشدهاست،دلایلمتعددی وجوددارد . ازمیاناینمواردجنسیت،منطقه،فرهنگوطبقهقابلتوجههستندکهبهطور مداومبرسیاستهایآموزشیجهتسرمایهگذاریبررویسرمایهانسانیتأثیرمیگذارند . در کشورهایدرحالتوسعهکهشکافطبقاتیدرآنهازیاداست،کارکردتفکیکوگزینشدر نظامآموزشیدرتضادقرارمیگیردوحاصلآنتبعیضدرمحیطهایآموزشیازلحاظ برخورداریازفرصتهایبرابرآموزشوپرورشاست(قاسمی اردهائی و همکاران٬ ۱۳۹۰: ۱۲۷) .
باوجوداینکهآنهاعواملمختلفیازجملهاستعداد،علاقهوگرایشرادر موفقیتتحصیلیدانشآموزانمؤثرمیدانند،امازمینهخانوادگیرامهمترینعاملبرایدستیابیبهفرصتهایآموزشیبهترذکرکردهاند . رابطهبینخاستگاهاجتماعیوموفقیتتحصیلی، محصولپیچیدهی : تفاوتفرهنگیانتقالیافتهبهکودک،انگیزشهایتحصیلیمتفاوتو تکرارگزینشهایتحصیلیاستبااینکهموفقیتدانشآموزانبهتوانایی واستعدادآنهابستگیدارد،امادسترسیبهمنابعوامکاناتآموزشی،مدرسه­ یخوبومعلم متخصصمیتواندموفقیتهایبعدیآنهاراتحتتأثیرقراردهد . بااینحال،متغیرهایطبقه اجتماعی،نابرابریاجتماعیواختلافهایطبقاتیبربسیاریازمقولههاازجملهعملکردتحصیلیوموفقیتهایبعدیدانشآموزانتأثیرگذاراست . براینمونه،اختصاصبهطبقه اجتماعیبالاشأناجتماعیراسببشده،مطلوبیتانگیزشیرابالابردهوجابهجاییطبقاتیرا مقدورمیسازد . برعکس،تعلقبهطبقاتاجتماعیپایینحساسیتتحصیلیوالدینواعمال نظارتبرکاردرسیدانشآموزراتقلیلدادهوبهرهوریازتکنولوژیآموزشیرادرداخلو بیرونمدارسکاهشمیدهد . ازاینرومیتوانگفتنابرابریفرصتهایآموزشی،عملکرد تحصیلیدانشآموزانراتحتتأثیرقرارخواهدداد( همان:۱۲۹).
در تعلیم و تربیت، تعاریفی از برابری، شامل: برابری در رفتار(طرز برخورد)، برابری پیشرفت یا موفقیت علمی و برابری شکوفایی اجتماعی مطرح است. برابری رفتار، درون­داد محور است. در این حالت، فرض می­ شود که هر کسی که مستعد به دست آوردن آموزش اصلی و اساسی است، از آموزش اساسی بهره می­گیرد. این اصل با این فرض که هر دانش­آموزی قادر است تا از شرایط یادگیری برابر سود ببرد، نتایج نابرابر را می­پذیرد. برابری پیشرفت یا موفقیت علمی، برون­داد محور است. فرض می­ شود که آموزش و پرورش می ­تواند ویژگی­های یادگیری فرد (ویژگی­های شناختی یا حسی) را تغییر دهد و اینکه تفاوت­ها، تنها در سبک­های یادگیری است و در نتیجه، آموزش و پرورش می ­تواند نتایج را یکسان کند. برابری شکوفایی نیز برون­داد محور است؛ امّا فرض می­ کند که ویژگی­های فردی،فرهنگی و انگیزشی بین افراد وجود دارد؛ یعنی هر کس اهداف مختلفی را در زندگی جستجو می­ کند و آموزش و پرورش باید به افراد در تحقق هدف­های مختلف یاری رساند. این رویکرد می­پذیرد که تفاوت­هایی بین این هدف­ها وجود دارد؛ به عنوان مثال، فرهنگ یا خرده­فرهنگ­های منتخبی وجود دارد و آموزش فردی را به عنوان راه حل پیشنهاد می­ کند(Horn, 2010: 11).
در گزارش OECD[29] بیان شده است که: «برابری آموزشی به یک محیط آموزشی و یادگیری اشاره می­ کند کهدر آن، افراد گزینه­ های مختلفی را در اختیار دارند و می­توانند در طی زندگی براساس استعدادها و توانایی­هایشان و نه براساس کلیشه­ها،انتظارات سوگیرانه و تبعیض­آمیز از بین آن گزینه­ ها انتخاب کنند. تحقق برابری آموزشی، مردان و زنان و اقوام و نژادهای مختلف را قادر می­سازد تا مهارت­ های مورد نیاز را برای یک شهروند مولد و توانمند بودن در خود ایجاد کنند. عدالت آموزشی، بدون توجه به جنسیت، نژاد، قومیت و پایگاه اجتماعی، فرصت­های اجتماعی ـ اقتصادی برابری را برای تمام افراد فراهم می­ کند (Vellacott &Wolter, 2004: 5).
در کشورهای مختلف سراسر دنیا، حذف نابرابری­های آموزشی و یا کاهش آن، موضوعی است که در سرلوحه کار دولت­ها قرار دارد و یکی از وظایف اصلی آنها ایجاد فرصت­های برابر آموزشی می­باشد. مثلاً در ایران، اصل سی­ام قانون اساسی، به حق دسترسی همگان به آموزش برابر و با کیفیت اشاره می­ کند. آمریکاییاننسبتبهامورمختلفی بسیارایده­آلیستواحساساتی هستند. محورایده­آلآمریکایی برابری وبخصوصبرابری درفرصت­هاست. توماسجفرسون[۳۰]اینایده­آلرادراعلامیهاستقلالبیانکردهاست: «مابهاینحقایقبدیهی معتقدیمکههمهانسان­هابرابرخلقشده­اندوخالقبهآنهاحقوقمعینغیرقابلتفکیکعطانمودهاستکهاینحقوقمثلحقزندگی،آزادی وجستجوی خوشبختی است». اینکلمات،بخشی ازنوشته­هاواسنادبسیارارجمندوگهرباریاستکهبهصورتکتابمقدسآمریکایی­هادرآمدهاستومفهومی ازبرابری راشاملمی­شودکهنسل­های موفق،پیراستهوپیوستهبرای تحققآندرزندگی واقعی تلاشوتقلاکرده­اندوآنراتنها یکهدفبلندودورودرازدرنظرنگرفته­اند. درنتیجهامروزهآمریکایی­هاخواهانبرابری درسوادهستند. تفاوتدردستاوردهاـچهدرحقرأی،دسترسی بهخانه،فرصت­های شغلی،انصافدروامدادن،دسترسی بهتحصیل یاهرچیزدیگر ـشواهدقانونی برای نابرابری درفرصت­هاست. همینامرمنجربهحرکتتساوی­گراییشدهاستواگرهماینکاردچاروقفهگردد،فرآیندمستمرخود­اصلاحی آنتوسطجامعهانجامخواهدشد،واینهمانجامعهآمریکایی استکه وقتیبهگذشته آننگاهمی­کنیم،نسبتبهبرابری واثربخشی تحصیلی درآن،دیدگاه­ های متفاوتی وجودداشتهاست. هرچنددرهیاهوی نزاعبرسراصلاحمدارسگمشدهباشندوهرچندکهدراینموردبحث­های زیادی شدهاست،امّاموضوعاصلی بحثآموزشی،فرصت­های آموزشی برابراست. هنوزفرصت­های برابردرمدارسبهدرستی شناختهنشدهاستودرموردعدمتبعیضبحثمی­شود. امروزفرصت­های برابرآموزشی،بخصوصدرمدارس،برایندلالتداردکههر کسی بهفرصت­های برابرآموزشاثربخشدسترسی داشتهباشدکهمنجربهتحققنتایجآموزشی مطلوبگردد (اونز و والسکی، ۱۳۹۲: ۸۰).
ازدیدگاهیدیگر،تلاش­هابرایتعریفبرابریوعدالتآموزشی،براساسنظریه­هایعدالتاجتماعیوشمولاجتماعیاست. دراینراستا، چهارجنبهبهصورتزیرشناساییشدهاست:

  • برابری دستیابی رسمی
  • برابری شرایط
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم