کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



«مفاد درخواست شاه ایران به شکل زیر تنظیم شده بود. من این درخواست را کلمه به کلمه بدون زیبا کردن آن ارائه خواهم کرد، تا از طریق طرز بیان ناپخته­اش، شاید بتوانیم بازتاب تحریف­نشده­ای از انگیزه­ این درخواست را ببینیم».[۲۷۶]
همانگونه که مشاهده شد تئوفیلاکت خود را متعهد به نوشتن متن اصلی نامه می­ کند. پس در اینجا برای روشن تر شدن مطلب، ترجمه­ی آن ارائه می­گردد. تئوفیلاکت نامه را این­گونه گزارش می­ کند:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«خسرو شاه ایرانیان به خردمندترین شاه رومیان درود می­فرستد، نیکوکار، صلح جو، با مهارت، دوستدار نجبا و دشمن حکومت ستمگرانه، منصف، نیکوکار، نجات دهنده زخمیان، مهربان، بخشنده. خداوند باعث شد تا تمام جهان از آغاز با دو چشم، روشن گردد؛ یعنی با نیرومندترین پادشاهی رومی­ها، و با خردمندترین اقتدار دولت ایران. زیرا با این بزرگ­ترین قدرت­ها، قبایل نافرمان و جنگجو پراکنده گشته­اند، و راه بشر به طور پیوسته تنظیم و هدایت شده است و هر کسی می ­تواند ببیند که توالی رویدادها با کلمات ما هماهنگ است. پس از آن­جایی­که شیطان­های بد طینت و سرکش بسیاری در جهان وجود دارند، که می­خواهند طبیعت عالی خداوند را آشفته کنند، و اگر چه کارهایشان به نتیجه نمی­رسد، اما برای مردان پرهیزکار دوستدار خداوند که از خدا گنجینه­ای از خرد، بازوان قوی و اسلحه­های عدالت را دریافت کرده ­اند شایسته است که برعلیه این­ها بجنگند.[۲۷۷] حال در این روزها بداندیش­ترین دشمنان به دولت ایران حمله کرده ­اند، و کارهای وحشتناکی را به انجام رسانده­اند. برده­ها را بر ضد اربابان برانگیخته­اند، رعیت­ها را بر ضد پادشاهی، بی نظمی را علیه نظم، و زیان را بر ضد سود، و تمامی دشمنان خوبی را مسلح نموده ­اند؛ زیرا بهرام چوبین، آن برده­ی منفور که نیاکان ما او را تکریم کردند، و گرامی دانستند؛ نتوانست این افتخار بزرگ را حفظ کند، بلکه به ویرانی متمایل گشته است. ]وی[ پادشاهی را برای خود می­خواهد، تمام دولت ایران را آشفته کرده است. تمام کارها و تلاش­هایی که می­ کند به این خاطر است که شاید بتواند یک چشم بزرگ قدرت را خاموش کند، و بدان وسیله قبایل وحشی و بدنهاد بتوانند بر نجیب­ترین پادشاهی ایرانیان قدرت و اقتدار پیدا کنند، و بدین گونه در طول سال­ها قدرت مقاومت­ناپذیری به دست آورند، که بدون آسیب­های شدید به ملت­های خراج­گزار شما نیز تحقق نمی­یابد.[۲۷۸] پس این برای آینده­نگری صلح­جوی شما مناسب خواهد بود تا به یک پادشاهی که غاصبان آن را تاراج کرده و به زور تحت کنترل در آورده­اند دست کمک دهید، و از قدرتی که در نقطه­ی از هم پاشیدگی قرار دارد حمایت نمایید، تا سبب رستگاری را در دولت روم برقرار کنید؛ چنان­که یک پیروزی جهانی است و خود را به عنوان بنیان­گذاران، نجات­دهندگان و پزشکان دولت ایران معرفی کنید؛[۲۷۹] زیرا قدرتمندترین فرمانروایان باید به طور پیوسته تمام چیزهایی را که مربوط به عدالت هستند اجرا کنند. بدان وسیله حتی وقتی که دنیای کنونی را ترک کنند، برای بزرگواریشان ستایش خلل­ناپذیر جاودانه خواهند داشت، و الگویی ایجاد خواهند کرد که خدمتکاران نباید بر علیه اربابانشان اسلحه بردارند. پس درست این است که شما آشفتگی کنونی در امور دولت ایران را هدایت کنید، زیرا با این کار شما رومی­ها اعتبار افتخار­آمیزتری دریافت خواهند کرد.[۲۸۰] این کلماتی را که من «خسرو» می­نویسم به گونه ای به تو خطاب می­ شود که گویی من در حضورت هستم. من، خسرو، پسر، و استدعا کننده از تو؛ زیرا مسیر اتفاقات باعث نمی­ شود که تو آنچه را شایسته­ مقام من است نادیده بگیری. باشد فرشتگان خداوند که برکت ارزانی می­دارند، پادشاهیت و امپراتوری را از رسوایی و ظلم و ستم غاصبان حفظ کنند».[۲۸۱]
بر خلاف نظر تئوفیلاکت که این نامه را ناپخته می­داند، پختگی بسیاری را می­توان به وضوح در آن مشاهده کرد. از ابتدا تا انتهای نامه خسروپرویز سعی دارد منافع رومیان در کمک به ایران را برشمرد. او ابتدا بر خداپسندانه بودن این کار تأکید می­ کند، سپس دولت بهرام چوبین را، در صورت استقرار، تهدیدی بزرگ برای رومیان می­داند و ایران و روم را مانند دو چشم جهان می داند، که خاموش شدن یکی برای دیگری ضرر دارد. در نهایت به افتخاری اشاره می­ کند که با انجام این کار نصیب ماوریکیوس و امپراتوری بیزانس می­گردد، و نام آن را جاویدان می­ کند. البته به نظر می­رسد که این استدلال­ها برای رومیان کافی نبوده است، زیرا در سفارتی دیگر، خسروپرویز برای جلب نظر آن­ها قسمت­ هایی از قلمرو خود، در مرز بیزانس، را پیشنهاد کرد که در وقت خود به آن نیز خواهیم پرداخت.
در روایت سبئوس تنها به فرستادن یک سفارت و نامه از خسروپرویز به ماوریکیوس اشاره می شود. در نامه­ی خلاصه­ی سبئوس، خسروپرویز می گوید: «تخت و مقام شاهی پدران و اجدادم را به من بده. با ارتش از من حمایت کن که با آن شاید بتوانم دشمنم را شکست دهم و پادشاهیم را احیا کنم. سپس من پسر تو خواهم بود».[۲۸۲] در ادامه­ نامه، خسروپرویز، در عوض، حاضر به دادن بخش­هایی از سرزمینش به بیزانس می شود که در جای خود به آن نیز پرداخته خواهد شد
در روایت شاهنامه، پس از سخن­رانی خراد برزین، امپراتور به او وعده­ی یاری داد و نامه­ای به خسروپرویز نوشت و سواری را فرستاد تا به خسروپرویز بگوید که روم به او کمک می­ کند. پس از آن قیصر با مشاوران به مشورت برخاست و آن­ها او را از این کار منع کردند؛ با این استدلال که آن­ها از زمان مرگ اسکندر از ایرانیان در رنج و عذاب بوده­­اند و از جنگ و غارت و ریخته شدن خون بی­گناهان خسته­اند. اینک که خداوند این گرفتاری را برای ایرانیان پیش آورده است، بهتر است بی طرف بمانند تا بخت ساسانیان خود به خود از بین برود، زیرا اگر او قدرت را به دست آورد باز برای روم تهدیدی به حساب خواهد آمد:[۲۸۳]

اگر خسرو آن خسروانی کلاه
هم اندر زمان باژ خواهد ز روم
کنون در خور خود خرد یاد دار
  به دست آورد، سر برآرد به ماه
به پای اندر آرد همه مرز و بوم
سخن های ایرانیان باد دار[۲۸۴]

سبئوس نیز مخالفت رومیان را گزارش می­ کند. بر طبق روایت او، ماوریکیوس این موضوع را با مجلس سنا در میان گذاشت و نظر ایشان را جویا شد. آن­ها مخالفت کردند و استدلالشان چنین بود:
«درست نیست که موافقت شود زیرا آن­ها ملتی خدانشناس و پرنیرنگند؛ در هنگام پریشانی قول می­ دهند، اما وقتی که اوضاعشان آرام­تر شد انکار می­ کنند. ما زیان­های زیادی از آن­ها دیده­ایم. بگذار یکدیگر را قتل عام کنند و ما آرامش یابیم».[۲۸۵]
تئوفیلاکت اشاره­ای به مخالفت سنا و رومیان نمی­نماید، و تنها گزارش می­ کند که امپراتور مشغول بررسی این وضیعت شد.[۲۸۶]
برطبق روایت شاهنامه، امپراتور نیز تحت تأثیر سنا قرار گرفت و نامه­ای به خسروپرویز نوشت، و جواب منفی خود را اعلام نمود،[۲۸۷] اما در روایت سبئوس، امپراتور نظر سنا را رد نمود و به خسروپرویز کمک کرد.[۲۸۸]
در گزارش فردوسی خسروپرویز با دریافت نامه بسیار ناراحت شد و در جواب قیصر گفت، که اگر به وی کمک نکند نزد خاقان پناه می­برد. قیصر با خواندن نامه­ی او با وزیر دانای خود مشورت کرد، و گفت اگر خسروپرویز به کمک خاقان پیروز شود، برای آنها دردسر درست خواهد کرد. پس بهتر است سپاهی به او دهند تا در دلش کینه نگیرد. اخترشناسان او نیز گفتند که پادشاهی بزودی به خسروپرویز می­رسد و سی و هشت سال حکومت خواهد کرد. قیصر باز با وزیرش به مشورت پرداخت و آن­ها از ترس اینکه او با کمک خاقان پیروز شود، و از ایشان کینه به دل بگیرد به این نتیجه رسیدند که او را یاری کنند. قیصر نامه­ای به او نوشت و شرایط خود را برای کمک اعلام کرد.[۲۸۹]
گزارش شاهنامه در این مورد نمی­تواند درست باشد، زیرا خسروپرویز در شرایطی نبود که بتواند به خاقان پناه برد. بهرام چوبین سفرای خود را برای پس گرفتن خسروپرویز نزد امپراتور فرستاده بود، و اگر امپراتور اراده می­کرد به راحتی او را به بهرام چوبین تحویل می­داد. پس ترس از گریختن او نزد خاقان نمی­توانست انگیزه­ قیصر برای کمک به وی باشد. سبئوس نیز به این موضوع اشاره می­ کند:
«در آن مرحله شاه خسرو در خطر بزرگی بود و مرگ را در برابر چشمان خود می­دید، زیرا او از دهان شیر فرار کرده بود، اما در دهان دشمنانی افتاده بود که از آن­ها راه گریزی نبود».[۲۹۰]
۱-۸-۳ شرایط ماوریکیوس در ازای کمک به خسروپرویز
در گزارش شاهنامه­ی فردوسی این قیصر روم است که شرایط خود را ارائه می­دهد. یکی آن­که خسروپرویز نباید تا وقتی که پادشاه است رنج­هایی را که رومیان از ایران کشیده­اند نادیده بگیرد. دوم آن­که از رومیان باج نخواهد. سوم آن­که ایرانیان به مرز روم حمله نکنند، و هنگام جنگ با دشمنان با هم متحد شوند. عهدی مکتوب نوشته شود که دیگر از روزگار ایرج سخنی به میان نیاید[۲۹۱] و ایران و روم با هم متحد باشند.
هنگامی که آن نامه به خسروپرویز رسید بزرگان به او گفتند اگر از روم باج نخواهیم، سپاه تهیدست می­ماند و بر تاج­ها نام او را خواهند نوشت[۲۹۲]. خسروپرویز به پهلوی نامه­ای به قیصر نوشت که دیگر از رومیان باج نمی­خواهد و همه سرزمین­های روم را به آنان پس دهد.[۲۹۳] خواسته­ی دیگر خسروپرویز، دختر قیصر بود.[۲۹۴]
در روایت سبئوس این خود خسروپرویز است که در نامه­اش در ازای کمک بیزانس حاضر به اعطای امتیازاتی می­گردد:
«من سرزمین­های سوریه را به تو خواهم داد. تمام آرواستان[۲۹۵] تا شهر نصیبین از سرزمین ارمنستان منطقه­ تحت نفوذ تنوتر[۲۹۶] تا آرارات و شهر دوین[۲۹۷] و از بالا تا سواحل دریاچه ی بزنونیک[۲۹۸] }دریاچه ی وان{ و آرستاوان،[۲۹۹] بخش وسیعی از سرزمین گرجستان تا شهر تپخیس[۳۰۰] ]همان تفلیس[؛ بیا شاهد قرارداد صلحی بینمان باشیم که تا زمان مرگمان ادامه داشته باشد، و بگذار این پیمان بین ما و پسرانمان که پس از ما حکومت خواهند کرد حفظ شود».[۳۰۱]
همانگونه که مشاهده می­ شود، سبئوس اشاره ای به مسئله­ باج نمی­کند، و تنها اشاره به واگذاری برخی از سرزمین­ها دارد که البته فردوسی هم به آن اشاره می­ کند، اما نام آن­ها را نمی­برد.
در روایت تئوفیلاکت هنگامی که خسروپرویز سفارت دیگری نزد ماوریکیوس فرستاد (که به آن نیز پرداخته خواهد شد)، سفیر ایران شرایط زیر را متحمل شد:
«در عوض{کمک}، ما مارتیروپولیس ]میافارقین[ را پس می­دهیم. دارا را به عنوان هدیه پیشنهاد می­کنیم. بدون هیچ پولی جنگ را کنار می­گذاریم ]مطابق با روایت فردوسی مبنی بر عدم مطالبه­ی باج از رومیان[ و با بدرود گفتن به ارمنستان که به خاطر آن بدبختانه جنگ به کاری عادی در بین مردان تبدیل شده است، خانه­ای از صلح خواهیم ساخت». (این بخش با روایت سبئوس مبنی بر واگذاری بخش­های زیادی از ارمنستان مطابق است).[۳۰۲]
سفیر ایران در ادامه اظهار داشت:
«ما در قول­هایمان اعتدال به کار می­بریم تا بتوانیم به آن­ها عمل کنیم و وعده­ی گزاف نمی­دهیم، زیرا این کار موجب دشمنی ناتمام و برهم خوردن صلح آینده می­گردد».[۳۰۳]
۱-۸-۴ اشاره­ی برخی منابع به ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر ماوریکیوس
سبئوس و تئوفیلاکت اشاره­ای به خواستگاری دختر قیصر نمی­کنند، اما همانگونه که پیش­تر ذکر شد، در شاهنامه این مسئله مطرح است. در روایت اواگریوس نیز اشاره­ای به این موضوع نیست. در رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ شود که خسروپرویز زنی مسیحی و بیزانسی به نام مریم داشت، اما هیچ اشاره­ای به این­که وی دختر یا خویشاوند ماوریکیوس بوده باشد نمی­گردد.[۳۰۴] رویدادنامه­ی سعرت ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر قیصر، را گزارش می­ کند.[۳۰۵] میخاییل سوری گزارش می­ کند که خسروپرویز از ماوریکیوس دخترش مریم را خواستگاری کرد و با او ازدواج کرد.[۳۰۶]
با این حال نگارنده بر این باور است که احتمال درستی این ازدواج بسیار کم است، زیرا بسیار بعید است که چنین موضوع مهمی از چشم تئوفیلاکتی که در زمان حکومت خسروپرویز زندگی می­کرده است دور مانده باشد، و در گزارش مفصل خود به آن توجهی ننموده باشد. استدلال نگارنده بر این است که همانگونه که رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ کند، خسروپرویز همسری رومی به نام مریم داشته است که در نزد او قرب و مقامی زیاد دارا بوده است، اما شاید منابع ایرانی زمان خسروپرویز برای نشان دادن اهمیت او وی را دختر ماوریکیوس معرفی کرده باشند. این احتمال نیز وجود دارد که برخی شایعات شفاهی درباره او بعدها به صورت مکتوب در آمده باشد، و به عنوان منبع، مورد استفاده­ی کسانی قرار گرفته باشد که چند قرن بعد آن را به رشته تحریر در آورده بودند. علاوه بر آن بر طبق منابع بیزانسی، ماوریکیوس در آن زمان دختری که به سن ازدواج رسیده باشد نداشته است.[۳۰۷]
۱-۸-۵ داستان طلسم ساختن رومیان در شاهنامه
شاهنامه پس از آن داستانی درباره طلسم ساختن رومیان آورده است، که در منابع غیر ایرانی وجود ندارد. قیصر دستور داد تا طلسمی بسازند بدین صورت که تندیس زنی گریان که بر تخت نشسته بود و صحبت نمی­کرد، ساخته شد. هر کس که وی را از دور می­دید گمان می­کرد زنی است که بر مسیح گریه می­ کند. قیصر خود از دیدن آن شگفت­زده شد. سپس گستهم را فراخواند و به او گفت: «دختری دارم که وی را شوهر دادم و شوهر او فوت کرد، و اینک تنها سوگواری می­ کند، و صحبتی نمی­نماید. زحمتی بکش و او را ببین؛ شاید پند تو را بپذیرد». گستهم بسیار او را پند داد و متوجه نشد که با یک تندیس صحبت می­ کند. پس از او، در روزی دیگر قیصراز بالوی، اندیان و شاپور خواست تا نزد زن بروند. آن­ها نیز بسیار او را نصیحت کردند و پاسخی نشنیدند. پس از آن قیصر از خراد برزین خواست تا با او صحبت کند. او ابتدا زمانی دراز وی را نصیحت کرد و هنگامی که پاسخی دریافت نکرد، با دقت او را زیر نظر گرفت. با خود گفت اگر این زن از سوگواری ناراحت است، پس چرا پرستندگان اطراف وی نیز خاموشند. اگر از چشم او اشک می ­آید، پس باید در اثر این گریه­ی همیشگی خشم او کم می­شد. او تنها اشک می­ریزد و هیچ جنبشی از خود ندارد، در حالیکه اگر جان داشت اندام­های دیگر بدنش هم جز دستش تکان می­خورد؛ پس این جز یک طلسم فیلسوفی چیزی نیست. پس از آن نزد قیصر آمد و با خنده کشف خود را ابزار کرد. قیصر به او گفت که واقعاً شایسته­ وزیر بودن است. پس از آن طلسمی دیگر را نیز که تندیس سواری بر اسبی معلق در هوا بود به وی نشان داد.[۳۰۸]
خالقی مطلق این گزارش را مربوط به صنعت رومیان می­داند، که ایرانیان پس از بازگشت از روم تعریف کرده ­اند، و به صورت افسانه­وار وارد منابع شده است. او منبع شاهنامه را در این گزارش کتبی می داند نه شفاهی.[۳۰۹]
در روایت شاهنامه پس از آن مباحثه­ای دینی بین خراد برزین و قیصر در گرفت. خراد برزین اعمال دولت روم را متناقض با دین مسیحیت دانست، و لشکرکشی­های آن­ها را برخلاف دستور مسیح دانست. سپس اعتقاد رومیان مبنی بر فرزند خدا بودن مسیح را رد کرد، و یزدان را از فرزند و زن بی نیاز دانست. پس از آن شروع به ستایش از دین ایرانیان کرد، و آن را برترین دانست. قیصر نیز حرف­های وی را پسندید و بر او آفرین خواند.[۳۱۰]
فصل دوم
از شکست بهرام چوبین تا قتل ماوریکیوس در سال ۶۰۲م
۲-۱ کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز
موضوع مورد بحث بعدی در شاهنامه­ی فردوسی، موضوع کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز است. بر طبق روایت فردوسی، ماوریکیوس سپاهی صد هزار نفره آماده کرد و دختر خود را به گستهم سپرد، تا نزد خسروپرویز ببرد، و جهیزیه­ی فراوانی همراه او کرد. قیصر به سفیران خسروپرویز نیز هدایای بسیار بخشید. قیصر در روز بهرام چوبین (روز بیستم ماه) به همراه سپاه رفت؛ تا سه منزل آن­ها را همراهی کرد، و پس از صحبت با مریم، دختر خود، لشکر را به برادر خود نیاطوس سپرد و بازگشت.[۳۱۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:07:00 ب.ظ ]




۲-۲ طراحی مطالعه…………………………………………………………………………………………………………….۳۰
۲-۳ جراحی بازسازی…………………………………………………………………………………………………………۳۱
۲-۴ بررسی علائم و میزان بهبود…………………………………………………………………………………………۳۵
۲-۵ روش جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………………..۳۶
۲-۶ حجم نمونه………………………………………………………………………………………………………………..۳۶
۲-۷ تجزیه و تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………..۳۶
۲-۸ جدول متغیرها ………………………………………………………………………………………………………….۳۷
(۳) فصل سوم: ۳۸
(۴) فصل چهارم: ۴۸
(۵) مـنـابـع ۵۳
Abstract……………………………………………………………………………………………………………………………….I
فهرست تصاویر
تصویر ۱: نمای خارجی ماگزیلا………….. …………… …………… …………… …………… ………………………….۹
تصویر ۲: نمای داخلی ماگزیلا…………. ………… …………… …………… …………… …………… ……………….۱۱
تصویر ۳: نمای کامی ماگزیلا………. …………… …………… …………… …………… …………… …………………۱۳
تصویر ۴: انواع شکستگی های لفورت ( Le Fort)……….. …………… …………… …………… ……………16
تصویر ۵: رادیگرافی CBCT اولیه….. …………… …………… …………… …………… …………… ……………۳۲
تصویر ۶: ایجاد برش وستیبولار و دسترسی به دیواره قدامی سینوس ماگزیلاری…………… …………۳۲
تصویر ۷: ثابت سازی قطعات استخوانی توسط میتی پلیت و پیچ…………… …………… ………………….۳۳
تصویر ۸: ممبران قابل جذب …………… …………… …………… …………… …………… …………… ……………۳۴
تصویر ۹: ثابت سازی ممبران قابل جذب و پوشش نقص استخوانی…………… …………… …………….۳۵
فهرست جداول
جدول ۱: مقایسه بیشترین عرض ناحیه نقص در دو گروه در هر اندازه گیری……………………………..۴۱
جدول ۲: مقایسه بیشترین عرض ناحیه نقص در هر گروه در دو اندازه گیری……………………………..۴۲
جدول ۳: مقایسه درد در فالوآپ میان دو گروه…………………… …………………… ………………………………۴۳
جدول ۴: مقایسه ترشحات در فالوآپ میان دو گروه…………………… …………………… ……………………..۴۴
جدول ۵: مقایسه سینوزیت در فالوآپ میان دو گروه…………………… …………………… …………………….۴۵
جدول ۶: مقایسه تندرنس در فالوآپ میان دو گروه…………………… …………………… ……………………….۴۶
جدول ۷: مقایسه کلاپس بافت نرم در فالوآپ میان دو گروه…………………… ……………………………… ۴۷
فهرست نمودار ها
نمودار ۱: توزیع جنسی بیماران…………………………………………………………………………………………………۴۰
فصل اول:
مـقـدمـه
پیشگفتار
یکی ازانواع شایع شکستگی ها در ناحیه فک و صورت، شکستگی های ناحیه میانی صورت و استخوان گونه است که در اکثریت این شکستگی ها دیوار قدامی سینوس درگیر می شود (۱).
علت درگیری دیواره قدامی سینوس به این علت است که به جهت اینکه، در محل اعمال نیروهای فانکشنال قرار ندارند نازک است و در انواع شکستگی های ناحیه میانی به همین دلیل دچار شکستگی می شود که علاوه بر از بین رفتن و دیواه قدامی سینوس، مخاط پوشانده سینوس را نیز درگیر می کند (۱).
درگیری دیواره قدامی سینوس مشکلات زیادی را ایجاد می کند؛ تاثیر بر فرم صورت، تشکیل اسکار ناشی از روند ترمیم که ممکن است در ناژ به داخل حفره بینی رادچار مخاطره کند، پرولاپس بافت نرم به داخل سینوس و بدنبال آن کاهش حجم سینوس است که می تواند سبب عفونت و رینیت است (۱-۳).
با توجه به مشکلات ذکر شده بازسازی دیواره قدامی سینوس بدنبال شکستگی های میانی صورت ضروری به نظر می رسد برای این منظور تلاش هایی صورت گرفته است. با اینکه بهترین روش بازسازی دیواره قدامی سینوس با همان تکه های خود دیواره است اما بسیاری اوقات به علت خردشدگی این ناحیه امکان آن وجود ندارد و برداشت گرفت از نواحی دیگر موجب افزایش مشکلات ناحیه دهنده استخوان می شود. از اینرو بازسازی دیواره قدامی سینوس ماگزیلا به دنبال شکستگی آن با بهره گرفتن از ممبران های جذبی و غیر جذبی مورد مطالعه است (۱-۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کلیات
۱-۲-۱ مروری بر آناتومی ماگزیلا
استخوان ماگزیلا بعد از ماندیبل بزرگترین استخوان صورت می باشد که در هر فرد دو عدد از این استخوان وجود دارد که به هم متصل شده اند. هر کدام از دو استخوان ماگزیلا در مرز سه حفره قرار دارند؛ سقف دهان، کف حفره چشمی، دیواره طرفی و کف حفره بینی(۴).
هر استخوان از یک بدنه و چهار زائده تشکیل شده است شامل زائده گونه ای، پیشانی، آلوئولار و کامی(۴).
بدنه:
بدنه ماگزیلا دارای یک حفره وسیع به نام سینوس ماگزیلاری است. چهار سطح تنه عبارتند از:
سطح قدامیدر این سطح یک سری برجستگی مربوط به ریشه دندان های موجود در فک بالا به چشم می خورد که درست بالای برجستگی دندان های ثنایا، فرورفتگی ثنایا به چشم می خورد. در خارج تر از این زائده یک فرورفتگی عمیقتر به نام فرورفتگی نیش دیده می شود. در بالای فرورفتگی نیش، سوراخ تحت کاسه چشمی وجود دارد که محل خروج عروق و عصب تحت کاسه چشمی است. درست بالای این سوراخ، حاشیه تحتانی حفره کاسه چشم قرار دارد. در سمت داخل سطح خارجی توسط بریدگی بینی محدود می شود. این بریدگی در قدام و پایین به خار قدامی بینی ختم می شود (تصویر ۱) (۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]




  • مقیاس سازگاری فیشر[۵۱](FDAS)
  • پرسشنامه سازگاری بل[۵۲]
  • پرسشنامه سازگاری ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﮔﺎری داﻧﺶآﻣﻮزان سین ها و سینگ[۵۳]
  • پرسشنامه سازگاری روانی کودکان

که از مجموع آنها اینگونه بر می آید که این مقیاسها بر اساس خرد شاخصهای زیر تهیه شده اند:
در بالغین: اعتماد به نفس،جرأت ابراز وجود ، پشتکار، خود رهبری ، جاه طلبی ، تعادل ، سلطه گری ، نا مطمئن بودن و تکان شگری، اختلال در اجتماعی شدن،تحمل،خلاقیت،انعطاف پذیری، انطباق پذیری و تغییر پذیری ، وظیفه شناسی,مسئولیت پذیری، احساس خشم، افسردگی و اضطراب و در کودکان: خستگی، افت تحصیلی ، اشکال در دوست یابی، پرخاشگری، ترس، نگرانی، حسادت، عصبانیت، خجالت، بی تفاوتی ونفرت. در پژوهش حاضر، افسردگی، اضطراب، استرس و پرخاشگری به عنوان شاخص های سازگاری در کودکان در نظر گرفته شده است.
۲-۲-۶- افسردگی:
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺷﺎﯾﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ دارای ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﭽﻮنا ﺣﺴﺎس دﻟﺘﻨﮕﯽ از دﺳﺖدادن ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻟﺬتﺑﺨﺶ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫای ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و اﺧﺘﻼل ﻫﺎی ﺧﻮاب و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻫﻤﭽﻮن دﯾﺪﮔﺎه ﻣﻨﻔﯽ در ﻣﻮرد ﺧﻮد ، اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ در ﺗﻤﺮﮐﺰ و ﺑﻼﺗﮑﻠﯿﻔﯽ اﺳﺖ ( ﻫﺎﻟﺠﯿﻦ[۵۴]و وﯾﺘﺒﻮرن[۵۵]،۲۰۰۹).
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از ﻧﻈﺮ ﺷﺪت ، ﺑﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺧﻔﯿﻒ ، ﻣﺘﻮﺳﻂوﺷﺪﯾﺪ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪیﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻮارد اﻓﺴﺮدگی ﺧﻔﯿﻒ ﺗﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﺤﺖ روان درﻣﺎﻧﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد و در ﺻﻮرت ﺑﺮوز اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺷﺪﯾﺪﻏﺎﻟﺒﺎً دارو درﻣﺎﻧﯽ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ، وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻠﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ، اﻓﮑﺎر ﺑﺪ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی وﻟﺬت وﺟﻮد دارد( ﮔﻠﺪر[۵۶] ، ﻟﻮﭘﺰ[۵۷]و آﻧﺪرﺳﻮن[۵۸]، ۲۰۰۳).
افسردگی بیماری درماندگی شخصی و شکست شخصی است. زمانی که خود را در دستیابی به هدفهای مان درمانده مییابیم، به افسردگی مبتلا می شویم. هرکس هرچه بیشتر خود را مهمتر از هر چیز تلقی کند و هرچه بیشتر برای هدفها، موفقیتها و رضایت خود ارزش بیش از حدی قائل شود ، در صورتی که شکست بخورد با ضربه سخت تری مواجه می شود و شکست و درماندگی را با شدت بیشتری تجربه می کند و این خود عامل خطر جدیدی برای افسردگی است ( سلیگمن[۵۹]،۲۰۰۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

افسردگی یکی از مهمترین اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان است که فراوانی آن با سن افزایش می یابد ( کارلسون و پاتاکی[۶۰]،۱۹۹۵). در سالهای اخیر وجودا فسردگی در کودکان و نوجوانان نه تنها محرز شناخته شده بلکه نظر بر این است که افسردگی کودکی می تواند مشکلات جدی برای سلامت عمومی ایجاد کند (لامارین[۶۱]،۱۹۹۵). به گونه ای که ممکن است پیامدهای جدی مانند غیبت از مدرسه و افت تحصیلی در بر داشته باشد (کارلسون،۲۰۰۰). فروپاشی و اضمحلال خانواده یک ویژگی پیوند خورده با افسردگی در دوران کودکی است. برای مثال شواهد مختلف ، کیفیت منفی ارتباط والدین و کودکان را با افسردگی در نوجوانان در این خانواده ها مربوط می دانند (نجاریان و داودی،۱۳۸۴). برخی پژوهشگران نیز نشان داده اند جدایی والدین ، سرپرستی توسط یکی از والدین ، پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین ، تجربه فقدان های مکرر ، اختلافات والد- کودک ، اختلافات زن و شوهر در مورد بچه داری ، کنترل بیش از حد والدین به رفتار کودک و روابط آسیب دیده با همسالان در بروز افسردگی دوران کودکی نقش دارد (فیروزبخت،۱۳۸۴). کودکانی که در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند ، چه در باره مشکلات شخصی خود و چه درباره مشکلات جهان بدترین سناریوی ممکن را به ذهن می آورند. آنها به واسطه مسائل خارج از کنترل ، خودشان را سرزنش می کنند. آنها به طرف منفی ترین تفسیر از وقایع سوق پیدا میکنند. برای آنها تصور وقایع خوشبینانه دشوار است (سلیگمن،۲۰۰۲). اختلال افسردگی خاصی که غالبا در رابطه با کودکان مطرح می شود، اختلال افسردگی ماژور است. بر اساس متن ۱ ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۲]DSM-IV، وقتی تشخیص افسردگی ماژور داده می شود که کودک در یک یا چند دوره ۲ هفته ای شواهدی دال بر تغییر کارکرد نشان بدهد؛ از جمله اینکه افسرده یا تحریک پذیر شود ، بی علاقه شود و از خیلی چیزها لذت نبرد یا هر دو حالت را داشته باشد. در ضمن ، کودک باید حداقل چهار مورد از این نشانه ها را تقریبا هر روز داشته باشد و برخی از کارکردهای مهم او مختل شود:
لاغر شدن و نرسیدن به وزن مورد انتظار
اختلال خواب شامل پر خوابی یا بی خوابی
کندی یا تحریک روانی حرکتی شدید
خستگی یا کم انرژی بودن
احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه بیجا و افراطی
افت قوه تفکر، تمرکز و تصمیم گیری
فکرهای تکراری در مورد مرگ، خودکشی، اقدام به خودکشی یا داشتن نقشه برای خودکشی (فیروزبخت،۱۳۸۴).
درباره افسردگی کودکی توجه به سه نکته قابل ملاحظه است. نکته نخست این است که ملاک هایی که برای افسردگی بزرگسالان به کار رفته است می تواند برای افسردگی کودکان نیز به کار رود و ویژگیهای اساسی نشانگان افسردگی که در کودکان قابل تشخیص است همانند ویژگیهای بزرگسالان میباشد. نکته دوم چون برون نمود یا ایذایی کودکان در مقایسه با رفتار های درون نمود بیشتر مورد توجه قرار می گیرد گاه افسردگی دوران کودکی به عنوان یک رفتار درون نمود نادیده گرفته می شود و ممکن است تشخیص داده نشود یا ارزیابی نگردد. نکته آخر اینکه ویژگی های اندکی در مورد نشانگان افسردگی مانند خلق تحریک پذیر وجود دارد که بیشتر مخصوص کودکان می باشد (توزنده جانی، توکلی زاده ، جهانشیر و دهگانپور،۱۳۸۶).
۲-۲-۷- اضطراب
اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ از ﺷﺎﻳﻊﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﻴـﺎن ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن اﺳـﺖ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺷﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺣﺪود ۸% ﺗﺎ ۱۲% ﻛﻮدﻛﺎن و ۵% ﺗﺎ ۱۰% ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن ﺑـﺎ ﻳﻜﻲ از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﺧـﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜـﺮد و روﻧـد ﻃﺒﻴﻌـﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻮدک ﻣﻲﺷﻮد، مواﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ(اﺳﭙﻨﺲ[۶۳]،۱۹۹۸ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺗﻔﺎوت در اﺑﺰار ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﻨـﻮع اﺧـﺘﻼﻻت، ﻣﻴـﺰان ﺷـﻴﻮع، ﻣﺘﻔـﺎوت ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ . اﺧﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ ﻣﻤﻜـﻦ اﺳـﺖ در ﻳﻜـﻲ از اﺷـﻜﺎل اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ ﺑـﺎ ﺑـﺎزار ﻫﺮاﺳـﻲ ﻳـﺎ ﺑﺪون ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ، اﺧﺘﻼل وﺳﻮاسـ اﺟﺒﺎر و ﻫـﺮاسﻫـﺎی اﺧﺘـﺼﺎﺻﻲ ﻇـﺎﻫﺮ ﺷـﻮد (اﺳـﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸ ). اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﺑﺎ ﭘﻲآﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ در ﺳﺎزﮔﺎری ﺷﺨﺼﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ (اﺳﺘﺮاوس[۶۴]،۱۹۹۰؛ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﻋـﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺷﻮاﻫﺪ ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄـﺮاب ﻛـﻮدﻛﻲ ﭘﺪﻳﺪه ای ﮔﺬرا ﻧﺒـﻮده و در ﺻـﻮرت ﻋـﺪم درﻣﺎن ﺗﺎ ﺳﻨﻴﻦ ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ و ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ و از اﻳﻦ رو ﻣﺸﻜﻼت ﺑـﺴﻴﺎری ﻓـﺮاروی ﻓﺮد ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد (ﻣﻮرﻳﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺿـﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ اﻳـﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻮدﻛﺎن، زﻣﻴﻨﻪی درﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﺆﺛﺮ ﻧﻴﺰ ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﻮد ( اﺳﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸).
دوﻧﺎ[۶۵] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۵) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻧـﺸﺎن دادﻧـﺪ ﻛـﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاﺑﻲ اﺣﺘﻤﺎﻻً ۸ ﺳﺎل ﭘﺲ از ﺷﺮوع اﺧﺘﻼل، ﻣﻼک ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ را درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺰﻣﻦ ﺷﺪه و ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻧﺸﺎﻧﮕﺎن اﺧـﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ از ﻃـﺮف واﻟـﺪﻳﻦ ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺶ ﺳﺎده ای از ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﻛﻮدک ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد، ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن ﻏﻔﻠﺖ ﻣﻲﺷﻮد.
ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺸﻲ در ﻧﻴﻮزﻟﻨﺪ ﺑﺮ روی ﻳﻚ ﻫـﺰار ﻧﻮﺟـﻮان ۱۵ ﺳـﺎﻟﻪ و ﻣـﺎدران آﻧﻬـﺎ ۵ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻓـﺮاوان ﺗـﺮﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻴـﺎن ﺳـﺎﻳﺮ اﺧـﺘﻼﻻت اﺳـﺖ (راﭘـﻲ[۶۶]وﻫﻤﻜﺎران، ۲۰۰۶). ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل در دﺧﺘﺮان و ﭘﺴﺮان ﻣﺴﺎوی ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳت. اﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﺳﺎلﻫﺎی ﭘﻴﺶ از ﻣﺪرﺳﻪ ﺷﺮوع ﺷﻮد وﻟﻲ اﻏﻠﺐ ﺳﻦ ﺷـﺮوع آن ۷ ﺗـﺎ ۸ ﺳـﺎﻟﮕﻲ اﺳﺖ. ﻣﻴﺰان اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ در ﻛﻮدﻛﺎن ﺳﻨﻴﻦ ﻣﺪرﺳﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ۳% ﺗﺨﻤﻴﻦ زده ﻣﻲﺷـﻮد. در ﻣﻴﺎن ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ در ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ۶% و ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ۷/ ۳ % اﺳﺖ (ﺳﺎدوک[۶۷]ودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
ﭘﮋوﻫﺶ راﭘﻲ (۱۹۹۸) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در ﻣﻴﺎن ﻛﻮدﻛﺎن و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ در ﺳﻄﺢ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از ﺷﻴﻮع ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻫﺎی روانﭘﺰﺷﻜﻲ دﻳﮕـﺮی را ﻧﻴـﺰ ﻫﻤﭽـﻮن اﺧـﺘﻼل آﺳـﻴﻤﮕﻲ و اﻓـﺴﺮدﮔﻲ ﺑﮕﻴﺮﻧـﺪ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻧﻴﻤﻲ از ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒـﺘﻼ ﺑـﻪ اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺑـﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دﻳﮕﺮ ﻫﻤﭽﻮن ﻫﺮاس اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ ﻣﺒـﺘﻼ هـﺴﺘﻨﺪ (ﻣﻮن[۶۸]،۲۰۰۲).
اﻳﮕﺮ[۶۹] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۶)، ﻛﻮدﻛﺎن ۱۶ ـ ۹ ﺳﺎﻟﻪ و واﻟﺪﻳﻦ آﻧﻬﺎ را ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار دادﻧـﺪ . دادهﻫﺎ از ۸ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪی روانﭘﺰﺷﻜﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﻨﺎع از رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. آﭼﻨﺒﺮاﻧﺪ[۷۰]و دﻳﮕﺮان (۲۰۱۰) در ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ۸۵ ﺑﻴﻤﺎر را ﻛﻪ ۷ اﻟﻲ ۴۲ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ دارای اﺧـﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻳﺎ ﺟﻤﻊ ﻫﺮاﺳﻲ ﺑﻮدﻧﺪ، ﻣﻮرد ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮار دادﻧﺪ . آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در دوران ﻛﻮدﻛﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ داﺷﺘﻨﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﻬـﺎﻳﻲ ﻛـﻪ دارای ﺗـﺸﺨﻴﺺ ﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻮدﻧﺪ، ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼء ﺑﻴﺸﺘﺮی در اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ و ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در اواﻳﻞ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﻧﺸﺎن دادﻧـﺪ . ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ، اﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ را ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ دوران ﻛـﻮدﻛﻲ، ﻋﺎﻣـﻞ ﻣﺸﺨﺼﻲ ﺑﺮای ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ اﺧﺘﻼل ﻫﻮلو ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اﺳﺖ را ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
مانیکاواﺳﺎﮔﺎر[۷۱] ودﻳﮕﺮان (۲۰۰۰) ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺑﺮرﺳـﻲ ﺗـﺪاوم اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﺑﺮ روی ۷۰ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﺰرﮔـﺴﺎل دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﭘﺎﻧﻴـﻚ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺟـﻮاﻧﻲ ﻣﻌـﺎدل ۳۳% از وارﻳـﺎﻧﺲ ﻧﻤﺮات اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ را ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﺮای ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺮ درک راﺑﻄـﻪی و ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻴﺎن ﻋﻮاﻣﻞ واﻟﺪﻳﻨﻲ و ﻛﻮدک در ﺑﺎﻓﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺸﺎرزای ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ (راﭘـﻲ، ۱۹۹۸ ).
در ﻣـﺪل رﺷﺪی ﻣﺎﻧﺎﺳﻴﺲ و دﻳﮕﺮان (۱۹۹۴) رﻓﺘﺎر واﻟﺪﻳﻨﻲ اﻫﻤﻴـﺖ ﺧﺎﺻـﻲ در ﺳـﺒﺐ ﺷﻨﺎﺳـﻲ و درﻣـﺎن اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدک دارد . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در زﻣﻴﻨـﻪ ی اﺛـﺮات واﻟـﺪﻳﻨﻲ و ﺧـﺎﻧﻮادﮔﻲ در اﻳﺠـﺎد ﻳﺎ ﺗﻘﻮﻳﺖ، ﻣﺪل ﺳﺎزی، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﻮاردی ﻫﻤﭽﻮن ﻛﻨﺘﺮل زﻳﺎد در ﻣـﻮرد ﻛﻮدک ، ﻛﻤﺒﻮد ﻋﻮاﻃﻒ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﺮم رﻓﺘﺎر اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻳﺎ اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ، ﺑﺎورﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﻨﻔﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺳﺘﺎرک[۷۲] ودﻳﮕﺮان (۱۹۹۰) در بررﺳﻲ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﺳـﻪ ﻣﺸﺨـﺼﻪی اﻓـﺴﺮده، اﻓـﺴﺮده و ﻣﻀﻄﺮب و ﻏﻴﺮ ﺑﻴﻤﺎر که ﻫﻴﭻ ﻛﻮدک ﺑﻴﻤﺎر ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، دریافتند ﻛﻪ در ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﻀﻄﺮب ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ ﺗﻌﺎرض ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﮔﺮوه ﻛﻨﺘﺮل وﺟﻮد دارد. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دﻫﻪﻫﺎی اﺧﻴﺮ، اﺛـﺮ ﺑﺨـﺸﻲ ﺧـﺎﻧﻮاده درﻣـﺎﻧﻲ را در ﻣـﺸﻜﻼت ﻣﺘﻌـﺪد ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻧﻈﻴﺮ اﺧﺘﻼﻻت ﻋﺎﻃﻔﻲ در ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ، اﺧﺘﻼﻻت روانﺗﻨﻲ، اﺧـﺘﻼﻻت رﻓﺘـﺎر، ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ از ﻛﻮدک و … ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ (ﻛﺎﺳﻠﻮ[۷۳] ودﻳﮕﺮان،۲۰۰۲).
ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮﻳﻪی ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎ، ﻫﺮ ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪی واﺣﺪی از ﺧﺎﻧﻮاده در ﺟﻬـﺖ ﺣﻔـﻆ ﺗﻌﺎدل ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ ﺑـﻪ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ آﺷـﻜﺎر ﺳـﺎﺧﺘﻦ اﻟﮕﻮﻫـﺎی ﭘﻨﻬﺎن در ﺧﺎﻧﻮاده، ﺣﻔﻆ ﺗﻌﺎدل و ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻫﺪاف اﻟﮕﻮﻫﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ی درﻣـﺎﻧﮕﺮان ﺑـﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ آن ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﻪ ﺑﺮ ﭼﺴﺐ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﻪ او زده ﺷﺪه و ﻣﺸﻜﻼت ﺧﺎﻧﻮاده ﺑـﻪ او ﻧﺴﺒﺖ داده ﻣﻲﺷﻮد، در ﻓﺮاﻳﻨﺪ درﻣﺎن ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ درﻣﺎن اﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ اﻋﻀﺎی دﻳﮕﺮ ﺧـﺎﻧﻮاده ﻧﻴـﺰ در اﻣﺮ درﻣﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ (ﺳﺎدوکودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
۲-۲-۸- پرخاشگری
در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد می‌شود.گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید و لورنزمعتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین می‌برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد(اکبری،۱۳۸۱).
عده‌ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می‌شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی‌تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی‌تواند داشته باشد ارائه داده‌اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل .
گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته‌است، نمی‌داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد (نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته‌است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه‌است از خود دفاع می‌کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد(نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
بررسی های روان پزشکان نیز نشان داده است که طلاق و جدایی والدین از عمده ترین علل بیماری های روانی کودکان است. یکی از اختلالات رفتاری رایج در میان کودکان پرخاشگری ناشی از طلاق والدین آنهاست. امر طلاق برای والدین یک ضایعه و برای کودکان یک فاجعه است. طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر گرم والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناسند. طلاق پدر و مادر، کودک را به اختلال روانی و رفتاری دچار می کند در مواردی قدرت اندیشه و اراده را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می کند که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است. تضاد یکی از دلایل مهمی است که طلاق والدین به بروز مشکلات رفتاری در کودکان منجر می شود. در سال (۲۰۰۰) باتلر و همکاران بیان کردند تضاد فرایند طلاق را برای کودکان مشکل می کند چرا که آنها برای انتخاب میان والدین خود احساس ضرورت می کنند که در واقع می بایست یا از آنها دفاع کنند یا از هر دو کناره گیری کنند. با تضاد بیشتر دلبستگی ها ناامن تر و اضطراب بیشتری رشد خواهد کرد که به تضاد شدید و پرخاشگری در کودکان منجر می شود.
بر اساس دستاوردهای پژوهشی فراری و شر(۱۹۸۴) کودکان خانواده های تک والدی در مقایسه با خانواده های عادی (از نظر وجود والدین) عزت نفس پایین تری دارند در به تاخیر انداختن ارضای نیازها تحمل کمتری دارند مهارت های مقابله اجتماعی آنها پایین تر است و فراوانی رخداد حالات عصبی، پرخاشگری و خودکشی در احساس ضرورت آنها بالاتر است. تاکمن و همکاران (۱۹۹۱) بیان کرده اند که کودکان بازمانده از طلاق اغلب رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی نشان می دهند. شب ادراری، خشم افراطی و فقدان اطاعت و حرف شنوی، بیشتر در کودکان بازمانده از جدایی و طلاق دیده می شود تا در کودکی که یکی از والدین را در اثر مرگ از دست داده است.
در ایران هم ناظمی زاده (۱۳۸۵) تحقیقی تحت عنوان «بررسی مقایسه ای میزان مشکلات رفتاری نوجوانی که در اشکال مختلف خانواده های (طلاق، ازدواج مجدد، فوت، اعتیاد و عادی» انجام داده است که بر اساس نتایج به دست آمده نوجوانان خانواده های طلاق و ازدواج مجدد کرده میزان بیشتری از اضطراب، پرخاشگری و مشکلات اجتماعی را نسبت به نوجوانان خانواده های عادی تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش اشنایدر (۱۹۸۸) تحت عنوان «مقایسه ویژگیهای کودکانی که با پدر خود زندگی می کنند و کودکانی که با مادر خود زندگی می کنند» نشان داد، بین فهرست رفتاری کودکان هر دو گروه که شامل پرخاشگری و سلوک نیز بود تفاوت معناداری وجود نداشت.
۲-۳- پیشینه پژوهش
۲-۳-۱- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری زنان
در خصوص طلاق عاطفی تحقیقات انگشت شماری صورت گرفته است از آن میان می توان به تحقیق، اجتماعی (۱۳۸۹) اشاره کرد. این محقق با بررسی رابطه طلاق عاطفی با کیفیت زندگی دریافت رابطه منفی معنی داری بین این دو متغیر وجود دارد و طلاق عاطفی پیش بینی کننده منفی کیفیت زندگی در همه ابعاد سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و محیط می باشد. به عبارتی هر چه زنان نمرات بالاتری در مقیاس طلاق عاطفی کسب کرده بودند کیفیت زندگی پایین تری گزارش کردند.
لوکی و بین[۷۴](۱۹۸۲، به نقل از مارکوویسکی،۱۹۴۶) بر روی ۸۰ زوج که قبلا به دو دسته راضی و ناراضی تقسیم شده بودند، مطالعه کردند، ۶۲% زوج های ناراضی اظهار کردند که کودکان تنها وسیله رضایت خاطر آنان در زندگی مشترک هستند، در صورتی که ۴% زوج های راضی چنین نظری داشتند. در عوض ۶۸% زوج های راضی اظهار کرده اند که دوستی و رفاقت زن و شوهر بزرگترین عامل رضایت است و فقط ۱۸% زوج های ناراضی چنین عقیده ای داشتند. پس این گونه به نظر می آید که وجود کودک یکی از عوامل ایجاد رضایت در ازدواج است، ولی نمی تواند جانشین رضایت خاطری باشد که از دوستی و رفاقت همسر بر می خیزد.
ابراهیمی (۱۳۹۱) نیز با بررسی رابطه ناسازگاری روانی زنان با طلاق عاطفی دریافت طلاق عاطفی قادر به پیش بینی مثبت افسردگی، اضطراب و فشار روانی زنان می باشد به عبارتی با افزایش نمرات زنان در مقیاس طلاق عاطفی ناسازگاری روانی آنان نیز افزایش می یابد.
قاسمی (۱۳۸۰ )با مقایسه میزان سازگاری روانشناختی در مراجعین به مرکز پیشگیری از طلاق سازمان بهزیستی اصفهان و زوج های عادی به این نتیجه رسید که در این پژوهش تفاوت معنی دار در مورد تفاوت تحصیلی زوج ها و نیز وجود سابقه طلاق در فامیل و بستگان و تاثیر آن بر ناسازگاری به دست نیامده است.
اخوان تفتی (۱۳۸۲) در پژوهشی که به شیوه ای پیمایشی بر زنان و مردان طلاق گرفته صورت داد بر آسیب پذیری بیشتر زنان از پیامدهای اجتماعی طلاق تاکید نمود. در پژوهشی دیگر سیف (۱۳۸۳) به بررسی پیامدهای اجتماعی اقتصادی و روانی- عاطفی طلاق در سه مرحله (قبل، حین و بعد از طلاق) بین سه گروه از زنان و مردان مطلقه ایرانی مقیم ایران، ایرانی مقیم آمریکا و آمریکایی مقیم آمریکا به روش پیمایشی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گروه اول بیش از گروه دوم و به همین ترتیب گروه دوم بیش از گروه سوم متحمل پیامدهای طلاق شده اند. همچنین زنان مطلقه ایرانی در مقایسه با مردان مطلقه ایرانی در تمامی سه مرحله قبل، هنگام و پس از طلاق پیامدهای بیشتری را متحمل می شوند.
قطبی و دیگران (۱۳۸۳) نیز در مطالعه ای که بر روی مردان و زنان مطلقه منطقه دولت آباد انجام دادند دریافتند که از میان مشکلات پس از طلاق مشکلات تربیت فرزندان و احساس تنهایی در گروه های سنی بالاتر شایع تر بوده است. همچنین عدم امنیت اجتماعی در زنان بارزتر و احساس افسردگی در مردان شایع تر بوده است. در نهایت کلانتری (۱۳۹۰) در فرا تحلیلی از آثار و پیامدهای طلاق نشان دادند که نه تنها طلاق به طور کلی می تواند باعث صدمه به سرمایه انسانی و اقتصادی جامعه شود بلکه در تحلیلی حساس به جنسیت می تواند مانع نقش آفرینی زنان در فرایند توسعه و در نتیجه به حاشیه راندن و استثمار زنان گردد.
سازگاری با طلاق به عنوان رها بودن از علائم و نشانه های بیماری جسمی و روانی، تسلط داشتن بر نقش ها و مسئولیت های روزمره زندگی اعم از شغلی، خانوادگی و دیگر فرصت ها و همچنین توسعه استقلال خود از همسر سابق تعریف شده است(کیتسون و راسچک[۷۵]،۱۹۸۱). فقدان کنترل کاهش اعتماد به نفس و خود ارزشمندی پایین فقدان هایی هستند که ممکن است فرد پس از دریافت آسیب بین فردی طی وقایع تنش زایی مانند طلاق آن ها را تجربه کند. همچنین عزت نفس پایین به عنوان شاخص ناسازگاری به طور مکرر بررسی شده است(دریمن[۷۶]،۱۹۹۷).
باورهای غیر منطقی به طور همه جانبه ای با عزت نفس پایین همبسته هستند. ارتباط بین این متغیرها در مطالعات قبلی با دانشجویان دانشگاه نیز ثابت شده است. همچنین دلبستگی به همسر سابق و فقدان رهایی از رابطه قبلی که درگیری ذهنی با خاطرات زندگی با همسر سابق را شامل می شود نیز با پریشانی های زیادی در دوران پس از طلاق مرتبط است(هوولند[۷۷]،۱۹۸۸).
گری و سیلور[۷۸] (۱۹۹۰) دریافتند که وجود احساس توانایی کنترل بر فرایند طلاق برای طرفی آسان تراست که پیشقدم در طلاق است. وایس[۷۹] (۱۹۷۹) دریافت که آن طرفی که برای طلاق پیشقدم است اغلب احساس گناه بیشتری را تجربه می کند. مطالعات آسلتین و کسلر[۸۰] (۱۹۹۳) نشان داد طرفی که آغاز کننده طلاق است زودتر از تعلقات مربوط به رابطه رها می شود اما این به معنی نبود پریشانی ناشی از طلاق نزد این فرد نیست. وایس (۱۹۷۹) اشاره می کند فردی که آغازگر طلاق است احساس گناه زیادی کرده و همین احساس گناه سبب تاخیر در رهایی کامل از رابطه می شود. فارنزورث[۸۱] و همکاران (۱۹۸۹) طی پژوهشی رهایی نیافتن سریع زنان از رابطه با همسر سابق طی طلاق را نشان داده اند.
ویکراما[۸۲] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه بر روی شرایط مالی و سلامت فیزیکی زنان مطلقه نشان دادند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل سطوح بالاتری از فشار مالی را تجربه می کنند و همچنین میزان بالاتری از ضعف را نشان می دهند. بومن[۸۳] (۲۰۰۷) نیز در تحقیق خود نشان داد که درصد بالایی از قشر کم درآمد را مطلقه ها تشکیل می دهند. دانینگ[۸۴] و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیق خود که نوعی تحلیل کیفیت زندگی بود به این نتیجه رسیدند که مطلقه و میانسال بودن از پیش بینی کنندگان مهم کیفیت زندگی ضعیف هستند.
همچنین پژوهش ها نشان دهنده آن است که شیوع اختلال هراس و بی خوابی شدید که اثر معناداری بر کیفیت زندگی افراد دارد در افراد مطلقه بالاتر است.
فاکودا[۸۵] و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهش خود نشان دادند که امید به تندرستی با طلاق همبستگی منفی دارد. لورنز[۸۶] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه آثار کوتاه مدت و بلندمدت طلاق بر زنان به این نتیجه رسیدند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل به طور معنا داری در سالهای اول بعد از طلاق سطوح بالاتری از فشار و پریشانی روانی و در یک دهه بعد سطوح بالاتری از بیماری را نشان داده و نیز این زنان سطوح بالاتری از حوادث پراسترس زندگی که در نهایت به افسردگی منجر می شد را تجربه می کنند. قطبی و همکاران (۱۳۸۲) در تحقیق خود نشان دادند که نداشتن امنیت اجتماعی از بارزترین مشکلات زنان مطلقه است. نصیری (۱۳۸۶) به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معناداری میان فقر مسکن (سکونت در مناطق محروم و جنوب شهر) و توزیع جغرافیایی زنان مطلقه خانه دار وجود دارد و حسینیان (۱۳۸۲) نشان داد که زنان مطلقه از سلامت روانی پایینی برخوردارند.
۲-۳-۲- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری کودکان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]




 

۸

 

۰٫۷۵

 

۲۸۱٫۸

 

۲۸۷٫۱

 

۲۹۱٫۳

 

۲۹۵٫۴

 

۲۹۹٫۴

 

۳۰۲٫۳

 

۰٫۵۶

 
 

Pure C15

 

۱

 

۲۸۳٫۱

 

۲۸۸٫۴

 

۲۹۲٫۶

 

۲۹۷٫۶

 

۳۰۱٫۶

 

۳۰۴٫۵

 

۰٫۲۷

 
 

Wax Appearance Temperature Total Absolute Average Deviation

 

۰٫۴۵

 

خروجی برنامه یک ماتریس مکعبی دما به فرم Ti,j,k است. که ترم i مربوط به کسر مولی ۱۴C انتخابی در فاز مایع ی آلی است و j مربوط به کسر مولی انتخابی منو اتیلن گلیکول در فاز آبی می باشد و آخرین اندیس نیز (k) معرف مقدار فاز آلی نسبت به کل دو فاز آلی و آبی است. تغییر این سه اندیس به ترتیب، متناظر با دامنه ی تغییر [۹/۰ ۱/۰]، [۹/۰۵۰/۰] و [۹/۰ ۱/۰] برای سه متغیر کسر مولی ۱۴C در فاز آلی، کسر مولی گلیکول در فاز آبی و مقدار فاز آلی به کل فاز است. همچنین، نباید فراموش کرد که هر سه ی این متغیر ها نسبت به مقدار انتخابی بعد از همگرایی کمی انحراف خواهند داشت. با این حال، چون دو فاز مایع آبی و آلی در هم کم حل می شوند؛ این تغییر به صورت جزئی است و ما را از هدف دور نمی سازد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۷-۱۰ چگونگی تغییر دمای نقطه ی تشکیل واکس برای فشار یک بار و حداکثر میزان حضور آب (%۹۰) با تغییر مقدار گلیکول در فاز آبی و تغییر کسر مولی ۱۴C در فاز آلی را نشان می دهد. در این شکل اختلاف دما با دمای مقدار حداقل گلیکول در فاز آبی بیان شده است.

شکل۷-۱۰- تغییرات در دمای تشکیل واکس با کسر مولی گلیکول در فاز آبی در کسرهای مولی مختلف C14برای حداکثر آب در نظر گرفته شده در کنار فاز آلی
در ظاهر میزان تغییر دمای تشکیل واکس قابل چشم پوشی است. با این حال نسبت به میزان حلالیت گلیکول در فاز هیدروکربنی(شروع از۱/۰ ppm تا ۱/۰ ppb) چندان هم کم نیست.
در شکل ۷-۱۱ اثر میزان حضور فاز آبی بر دمای تشکیل واکس را نشان می دهد برای بالاترین در- صد گلیکول (%۹۰)و در کسر مولی های مختلف C14 موجود در فاز مایع هیدروکربنی نسبت به زمانی که مقدار فاز آبی حداقل باشد ( %۱۰ مولی).

شکل۷-۱۱- تغییرات در دمای تشکیل واکس بر حسب میزان فاز آبی برای کسر مولی های مختلف C14 در فاز آلی (این اختلاف دما، اختلاف دمای تشکیل واکس در شرایط معلوم و حداقل حضور فاز آبی است.)
نتایج این شکل گویای این مطلب است که میزان فاز آبی چندان بر تغییر دمای تشکیل واکس موثر نیست و احتمالا بدین دلیل است که چندان هم بر روی حلالیت گلیگول در فاز آلی موثر نیست. در دو شکل ۷-۱۰ و ۷-۱۱ محور عمودی بیانگر تفاضل دمای تشکیل واکس با حضور فاز آبی و دمای آزمایشگاهی تشکیل واکس بدون حضور آب را نمایش می دهد.
بنابراین در شکل ۷-۱۲ تغییر در حلالیت گلیکول در فاز آلی را برای کسر مولی های مختلف ۱۴Cبر حسب میزان فاز آبی در حداکثر گلیکول موجود در فاز آبی (%۹۰ مولی) رسم نمودیم. این تغییر بیان شده، اختلاف حلالیت در شرایط منحنی و حالت %۱۰ مولی فاز آبی می باشد.

شکل۷-۱۲- تغییرات در حلالیت گلیکول در فاز آلی نسبت به میزان حداقل فاز آبی بر حسب مقدار فاز آبی برای کسر مولی های مختلف C14 در فاز آلی
۷-۴- نتایج حاصل از مدلسازی دینامیکی جریان
در این قسمت با توجه به مطالب ذکر شده در قسمت انجام کار با بهره گرفتن از داده های آزمایشگاهی موجود در مقاله ی منتسب به سینگ و همکاران نتایج حاصل از این مدلسازی به شرح زیر ارائه می گردد. شایان ذکر است که روند کلی نتایج در ابتدا تا حدودی قابل قبول بود و از آنجاییکه در کار ارائه شده پارامتر آلفا به نحوی به عنوان پارامتر تنظیم شونده معرفی گردیده است و نموداری برای مقادیر آلفا در شدت جریان ها و دماهای متفاوت در مقاله مزبور ارائه گردیده است، لذا در ابتدای مدلسازی مقدار ثابتی برای آلفا در نظر گرفته شد و نتایج تطابق نسبی مطلوبی از خود نشان دادند. سپس در ادامه ی کار به بهینه سازی مقدار آلفا پرداخته و بهبود نتایج از این مسیر کاملاً مشهود می باشد. نتایج حاصل بدین شرح می باشد:

شکل ۷-۱۳- میزان نهایی آلفا(aspect ratio) برای کریستال های واکس در لایه ژل رسوب کرده به عنوان تابعی از شدت جریان و دمای دیواره[۱۰]
در شکل ۷-۱۴ نتایج تأثیر دماهای مختلف دیواره بر روی میزان ضخامت لایه برای عدد رینولدز ۵۴۰ نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده می شود در هر سه شرایط موجود رشد لایه رسوب کرده بعد از یک زمان معین متوقف می گردد. با توجه به شکل دیده می شود که میزان نهایی ضخامت در دماهای بالاتر دیواره در مقایسه با سایر دماها کوچکتر می باشد. شایان ذکر است که در این نمودار میزان آلفا یا نسبت تناسب (aspect ratio) با میزان واکس تغییر نمی کند ولی این تغییر در سایر نمودار ها اعمال گردید و مشخص شد که میزان آلفا با میزان واکس رسوب کرده روی دیواره متغییر می باشد.

شکل ۷-۱۴- تأثیرات دما بر روی ضخامت لایه رسوب برای۵۴۰ Re=، نتایج مدلسازی در مقابل داده های آزمایشگاهی سینگ و همکاران[۱۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]




عملکرد زنجیره تأمین بر بعد اقتصادی پایداری زنجیره تأمین صنعت فرش ماشینی ایران تأثیر معناداری دارد.
توانمندسازهای زنجیره تأمین بر عملکرد زنجیره تأمین صنعت فرش ماشینی ایران تأثیر معناداری دارد.
توانمند سازهای زنجیره تأمین بر پایداری زنجیره تأمین تأثیرگذار است.
توانمندسازهای زنجیره تأمین به واسطه عملکرد زنجیره تأمین بر پایداری زنجیره تأمین صنعت فرش ماشینی ایران تأثیر معناداری دارد.
۶-۳- روش شناسی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است. به صورت کلی می‌توان روش شناسی این تحقیق را به ۲ بخش کلی تقسیم کرد:
بخش اول: در این قسمت با توجه به هدف و سؤال اصلی تحقیق، به دنبال تبیین رابطه توانمندسازهای زنجیره تامین، عملکرد زنجیره تامین و پایداری زنجیره تامین هستیم. در این قسمت از مطالعات کتابخانه‌ای و تکنیک دلفی جهت مشخص کردن، جرح و تعدیل شاخص‌ها و تائید مدل پیشنهادی استفاده شده است.
بخش دوم: برای پاسخگویی به تمامی سؤالات و فرضیه‌های تحقیق از روش‌های توصیفی، همبستگی، علی و تحلیل عاملی بهره گرفته‌ایم. تحقیق توصیفی شامل مجموعه‌ای از روش‌هاست که هدف آن‌ها، توصیف کردن شرایط و پدیده‌های مورد بررسی است. در روش تحقیق همبستگی، شدت و نوع رابطه بین متغیرها بر اساس هدف تحقیق تحلیل می‌گردد و در تحقیق علی و تحلیل مسیر نیز، میزان اثر علی و معلولی شناخته می‌شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۷-۳- جامعه و نمونه پژوهشی و آماری
۱-۷-۳- جامعه آماری
الف) جامعه آماری خبرگان اول: این جامعه برای بررسی و تعدیل سنجه های پایداری، توانمندسازهای زنجیره تأمین و ابعاد عملکرد زنجیره تأمین و سنجه‌های آن، روایی پرسشنامه و روایی کلی تحقیق استفاده می‌شود. اعضای این جامعه را اعضای هیئت علمی و خبرگان صنعت که دارای تخصص اجرایی یا تحقیقاتی در زمینه مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت دانش باشند، تشکیل می‌دهند.
ب) جامعه آماری خبرگان دوم: این جامعه شرکت‌های بزرگ فعال در زمینه فرش ماشینی می‌باشد. تمرکز روی شرکت های ریسندگی، رنگرزی و تولید کنندگان فرش ماشینی می باشد و شامل کارشناسان مرتبط با زنجیره تأمین آن‌ها می‌باشد. این کارشناسان از بین افرادی که دارای حداقل ۵ سال سابقه کار مفید در زمینه قلمرو مجموعه سازمان‌های تحت بررسی باشند و دارای یکی از خصوصیات زیر باشند انتخاب می‌شود:
الف) دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی در رشته‌های مهندسی صنایع، مدیریت یا اقتصاد باشد.
ب) دارای پژوهش و تحقیق در حوزه‌های زنجیره تأمین و پایداری زنجیره تأمین باشد.
ج) فعالیت‌های اجرای آن‌ها در سازمان خود، مرتبط با زنجیره تأمین باشد.
۲-۷-۳- نمونه آماری
الف) نمونه آماری خبرگان اول:
۱- اساتید دانشگاهی (۴ نفر)
۲- ۶ نفر از خبرگان صنعت که دارای تحصیلات تکمیلی بوده و سابقه کار بالای ۵ سال در این صنعت دارند.
ب) نمونه آماری خبرگان دوم: با توجه به تعداد زیاد مجهول‌های موجود، نمونه‌ای با حجم کافی مورد نیاز خواهد بود. مقدارهای عددی متفاوتی در ادبیات اشاره شده است به عنوان مثال کلاین در سال ۱۳۸۰ اشاره می‌کند که برای دستیابی به عامل‌های معتبر، باید حجم حداقل ۲۰۰ تایی را انتخاب کرد. برخی حداقل ۱۰۰ عدد را مناسب می‌دانند (Hair, et al., 1995). کلاین در سال ۱۹۹۸ اشاره می‌کند که برای تعیین حجم نمونه باید نسبت آزمودنی به متغیرها حداقل ۲ و حداکثر ۱۰ باشد. با توجه به اینکه موضوع این تحقیق جدید می‌باشد، امکان تکمیل پرسشنامه‌های زیاد وجود ندارد در نتیجه سعی شده است که ابتدا برای هر یک از ابعاد فرعی، شاخص‌های اصلی را شناسایی کنیم سپس با بهره گرفتن از تکنیک ساختارهای چندبعدی و تحلیل مسیر، به بررسی مدل نهایی پرداخته شود. در این قسمت، از شرکت‌هایی که بیشتر از ۵۰ نفر کارگر دارند استفاده شده است. بین تمامی شرکت‌هایی که دارای ویژگی‌های لازم باشند پرسشنامه توزیع شده است.
برای تکمیل مناسب پرسشنامه‌ها، سعی شد تمامی پرسشنامه‌ها از طریق مراجعه حضوری به سازمان مربوطه و ترغیب پاسخ دهندگان تکمیل گردند. با توجه به آمارهای ناقص در زمینه شرکت‌های فرش ماشینی، این آمار در چند مرحله با مراجعه به شهرک‌های صنعتی تعدیل شد. تعدادی از شرکت‌های اشاره شده در فایل مربوط به وزارت صنعت و معدن، وجود خارجی نداشتند و تعدادی نیز تغییر کاربری داده بودند و تعدادی نیز با کاهش ظرفیت و گاهی ورشکستگی مواجه بودند. در نتیجه فرایند توزیع پرسشنامه بسیار زمان‌گیر بود.
جدول ۵-۳: درصد شرکتهای ریسندگی، رنگرزی و بافندگی در استان های مختلف

استان درصد در جامعه استان درصد در جامعه
اصفهان ۰.۳۷۰ قم ۰.۰۱۲
یزد ۰.۰۸۹ کردستان ۰.۰۱۲
رضوی ۰.۰۷۱ خراسان شمالی ۰.۰۱۲
قزوین ۰.۰۶۲ سیستان و بلوچستان ۰.۰۱۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:05:00 ب.ظ ]