• خانواده

در همه فرهنگ‌ها، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیت است. در جوامع امروزی، اجتماعی شدن پیش از همه در یک زمینه کوچک خانوادگی رخ می‌دهد. بعضی از کودکان در خانوده هایی پرورش می‌یابند که تنها یکی از والدین در آن حضور دارد. بعضی توسط دو مادر و یا دو پدر (پدر و مادر از هم جدا شده، ناپدری و نامادری) مراقبت می‌شوند. بخش اعظم زنانی که تشکیل خانواده داده‌اند اکنون در خارج از خانه به کار اشتغال دارند و به فاصله نسبتا کمی بعد از تولد فرزندانشان به کار خود بازمی گردند. با وجود این تفاوت‌ها، خانواده معمولا یکی از عوامل عمده اجتماعی شدن از دوران کودکی تا نوجوانی پس از آن است که به صورت یک سلسله مراحل پی در پی رشد و تکامل، نسل‌ها را به یکدیگر مربوط می‌سازد»(گیدنز۸۵،۱۳۷۶). اهمیت خانواده در اجتماعی شدن کاملا آشکار است زیرا تجربه کودک و طفل بسیار خردسال کم و بیش منحصرا در درون آن شکل می‌گیرد.
به عقیده بوردیو جهت گیری‌های فرهنگی و یا عادات که در مراحل اولیه زندگی به طور ناخودآگاه آموخته می‌شود به سختی تغییر می‌کند و در شکل گیری پاسخ‌ها در تجربیات بعدی زندگی بسیار فعال عمل می کند. «عادات فرهنگی طبقاتی را کودکان از والدین خود آموخته و مسیر زندگی آنان را تعیین می کند. کودکان طبقه بالا، طبیعتا همانند والدین خود، جامعه پذیر شده و فرهنگ پایگاه بالاتر را که توسط «سیستم آموزشی تجربی» پاداش داده می‌شود به نمایش می‌گذارند و در طی مراحل مختلف مسئولیت‌های تحصیلی خود نمایان می‌سازند و همین مساله سبب تراکم سرمایه‌های فرهنگی آنان می‌شود. کسانی که مجهز به فرهنگ و تربیت پایگاه‌های اجتماعی بالاتر باشند در کسب مشاغل پروجهه موفق‌ترند» (آزاده،۱۳۷۸). «خانواده به عنوان اولین منبع شخصیتی مهم است زیرا بستر عاطفی است و یادگیری در محیطی که عاطفه بیشتر است، بهتر و بیشتر است. اولین جایگاه تشکیل شخصیت هر فرد، خانه و خانواده است. بین یادگیری و درونی کردن تفاوت وجود دارد. آدمی دو وجه دارد:عقل و احساس. یادگیری که صبغه عاطفی می‌یابد درونی می‌شود. شخصیت نظام واسطی است بین نظام ارگانیک و نظام اجتماعی» (چلبی، ۱۳۷۲).

  • طبقات اجتماعی

به زعم بوردیو طبقه و فرهنگ به صورت عمودی رتبه بندی شده و یکدیگر را تقویت می‌نمایند. «فرهنگ طبقات بالا در ظاهر به خاطر برتری خود و در واقع به خاطر تسلط طبقه حاکم، فرهنگی متمایز و قابل تشخیص می‌گردد. از طرف دیگر فرهنگ به ابقای تمایزات طبقاتی کمک کرده و همانند سرمایه‌های مادی و اقتصادی به فرصت‌های زندگی افراد شکل می‌بخشد. سرمایه فرهنگی، تعیین کننده سطح پرستیژفرهنگی سطوح مختلف ساختار طبقاتی در جامعه می‌باشد. بوردیو از سرمایه فرهنگی و مادی برای توصیف یک مدل طبقاتی دو بعدی استفاده می‌کند. بعد عمودی نشانگر حجم سرمایه مادی است و بعد افقی بیانگر ترکیب این سرمایه و یا شدت سرمایه فرهنگی در مقابل سرمایه اقتصادی می‌باشد. اساتید دانشگاه و رهبران اقتصادی اگرچه هر دو به طبقه مسلط تعلق دارند اما سرمایه فرهنگی بیشتر در محیط‌های علمی و سرمایه مادی در دنیای اقتصادی یافت می‌شود. در مقابل، آموزگار از سرمایه‌های مادی و فرهنگی کمتری نسبت به این دو گروه برخوردار است. اما همچنین سرمایه‌های بیشتری نسبت به شاغلان در مراتب پایین‌تر را به خود اختصاص می‌دهد»(آزاده، ۱۳۷۸) بوردیو همچنین به محیط‌های اجتماعی و یا زمینه‌هایی اشاره دارد که در آن تحرکات اجتماعی شکل می‌گیرد. این محیط‌ها به لحاظ ترکیب و یا تقابل سرمایه فرهنگی و مادی دارای اهمیت نسبی می‌باشند. افراد همیشه توسط ترکیبی از این دو سرمایه رتبه بندی می‌شوند و این محیط‌ها به لحاظ سطح و گستره فرهنگی از یکدیگر متمایز می‌گردند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در درون هر محیط رتبه بالاتر دارای فرهنگ با پرستیژ بالاتر می‌باشد و همین امر سبب تسلط و مشروعیت سلطه صاحبان آن می‌گردد. بدین ترتیب هر محیط اجتماعی گرچه باید جداگانه تحلیل شود ولی دارای منطقی یکسان در زیر ظواهر و جزئیات به ظاهر بی همتای خود می‌باشد. بدین ترتیب گرچه افراد در طول زندگی خود دائماً مجهز به ابعاد فرهنگی جدیدی می‌شوند که به گونه‌ای آزادانه از بین تجربیات مطلوبت برمی گزینند ولی این انتخاب‌ها تنها از آن جنبه‌هایی از فرهنگ صورت می‌گیرد که با جهت گیری‌ها و عادات آنان منطبق باشد بنابراین تنها چیزهایی را می‌آموزند که شبیه عادات و سلائق آنان می‌باشد و تغییر چندانی در سرمایه فرهنگی آنان ایجاد نمی‌کند و بدین ترتیب سرمایه فرهنگی دائما خود را تولید و بازتولید می کند (همان).
«منظور از سرمایه‌های فرهنگی : ترکیبی از شناخت‌ها، آگاهی‌ها، آموزش‌ها و مدارک تحصیلی می‌باشد. این شناخت‌ها و آگاهی‌ها می‌توانند به صورت کلاسیک و آکادمیک در آموزشگاه‌ها کسب شده باشند و یا به صورت خودآموزی و یا غیرکلاسیک آموخته شده باشند. در هر صورت به زعم بوردیو سرمایه‌های فرهنگی مقوله‌هایی اکتسابی و آموختنی هستند. اما ضمن این که هر فردی عادت واره مخصوص به خود را دارد، ولی عناصری از عادت واره های تعدادی از افراد، مشترک و یا یکسان می‌باشند در این حالت عادت واره طبقاتی وجود دارد» (منادی۹۷،۱۳۸۵).

۲-۳چهارچوب نظری

هر تحقیق دارای یک چارچوب نظری است و هدف از ارائه آن از نظر علمی، راهنما و هدایت گر محقق در جریان تحقیق است تا پژوهشگر به صورت دقیق‌تر ابعاد مسئله مورد نظر را مورد تجزیه و تحلیل و موشکافی قرار دهد و حدود مسئله را روشن نماید.
از آنجا که تعدد زوجات به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد نظر است، تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر جمعیت شناختی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و همچنین روابط اجتماعی زوجین با شبکه‌های خویشاوندی، چگونگی توزیع نقش‌های خانگی بین زوجین و نگرش به ارزش‌ها و عقاید طرفین می‌باشد. با توجه به گستردگی موضوع پدیده تعدد زوجات به نظر می‌رسد عوامل زیادی بر این مسئله تأثیرگذار می‌باشد.
بنابراین در مطالعه حاضر برای تأثیر سرمایه‌های فرهنگی بر مسئله نگرش نسبت به تعدد زوجات از تئوری‌های تضاد، کنش متقابل نمادین، کارکردگرایی و نظریه ساخت گرایی و نظریه سرمایه‌های فرهنگی بوردیو استفاده می‌شود. ما با بهره گرفتن از این تئوری‌ها مسئله تعدد زوجات را به شکل خاصی مطرح کرده‌اند
چارچوب نظری ما بیشتر بر اساس نظریه سرمایه‌های فرهنگی بوردیو بررسی می‌شود او سرمایه‌های فرهنگی را ترکیبی از عادت واره ها، شناخت‌ها، آگاهی‌ها و آموزش‌ها و مدارک تحصیلی می‌داند.
منظور بوردیو از این نوع سرمایه، اشاره به سیستم مدارک تحصیلی دانشگاهی است. او اهمیت بسیار زیادی به رشد سیستم آموزش می‌دهد. «به اعتقاد بوردیو مدارک دانشگاهی نقش مهمی در بالا بردن پایگاه اجتماعی افراد در جوامع پیشرفته بازی می‌کند. توسعه آموزش عالی بازارهای انبوهی از مدارک دانشگاهی ایجاد کرده که امروزه در باز تولید ساختار طبقاتی جامعه نقش تعیین کننده‌ای دارند. امروزه داشتن مدرک دانشگاهی برای دست یابی به موقعیت شغلی مناسب در بازار کار بسیار با اهمیت تلقی می‌شود. در نتیجه والدین سرمایه گذاری بر روی تحصیلات فرزندانشان را جهت دست یابی به شغل مناسب در آینده ضروری می‌دانند. این مرحله از سرمایه گذاری در واقع، تبدیل سرمایه اقتصادی به سرمایه فرهنگی است که در نوع خود استراتژی قابل دسترس و راحتی برای رسیدن به رفاه محسوب می‌شود.» (شوارتز۷۷،۱۹۹۷)
با احراز مدارک تحصیلی، فلان گواهی نامه صلاحیت فرهنگی که به لحاظ فرهنگی به صاحبش ارزشی متعارف، دائمی و قانوناً ضمانت شده عطا می‌کند. یک نوع سرمایه فرهنگی به بار می‌آورد که در قبال حاملش و حتی در قبال سرمایه فرهنگی‌ای که در برهه خاصی از زمان عملاً در اختیار دارد، از استقلال نسبی برخوردار است. بدین ترتیب سرمایه فرهنگی نهادینه می‌شود (همان،۴۶).
بوردیو سه شکل از اشکال سرمایه فرهنگی را از هم متمایز می‌کند:۱-سرمایه فرهنگی تجسم یافته ۲- سرمایه فرهنگی عینیت یافته ۳-سرمایه فرهنگی نهادینه شده.
سرمایه فرهنگی تجسم یافته را با مهارت فرهنگی و هنری فرد و همچنین میزان صرف وقت برای امور فرهنگی اندازه گیری می‌کنیم. براساس میزان مهارت فرد در هنرهای گوناگون نظیر : موسیقی، تئاتر، نویسندگی، خطاطی، نقاشی و سایر هنرها و مهارت وی در سایر زبان‌های موجود غیر از زبان مادری، مورد سوال قرار می‌گیرد و پاسخ‌های بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و اصلاً کم برای آن‌ها در نظر گرفته می‌شود. همچنین میزان وقت اختصاصی پاسخگو به فعالیت‌هایی مثل مطالعه کتاب، مطالعه روزنامه، مطالعه مجله، استفاده از اینترنت، بازدید از موزه، کنسرت موسیقی، رفتن به سینما، مورد سؤال قرار می‌گیرد.
«سرمایه فرهنگی عینیت یافته، مجموعه میراث‌های فرهنگی مانند شاهکارهای هنری، تکنولوژی ماشینی و قوانین علمی که به صورت کتب، اسناد و اشیا در تملک اختصاصی افراد و خانواده‌هاست» (روح الامینی۳۴،۱۳۶۵ ). برای اندازه گیری سرمایه فرهنگی عینیت یافته از پاسخگو درباره وسایل و تکنولوژی‌های فرهنگی که در اختیار دارد سوال می‌شود. همچنین میزان استفاده از محصولات فرهنگی نظیر کامپیوتر و اینترنت، تعداد تابلوی نقاشی، تعداد کتاب و مجله و … برای سنجش این سرمایه مورد سوال قرار می‌گیرد.
«سرمایه فرهنگی نهادینه شده، برای سنجش این سرمایه از پاسخگو درباره تحصیلات خودش، خانواده‌اش (پدر، مادر، همسر) و آخرین مدرک تحصیلی آن‌ها پرسش می‌شود. این سرمایه که به کم ضوابط اجتماعی و به دست آوردن عناوین برای افراد کسب موقعیت می‌کند. مانند مدرک تحصیلی و تصدیق حرفه و کار، این سرمایه نیز قابل انتقال و واگذاری نیست و به دست آوردن آن برای افراد به شرایط معینی بستگی دارد.» (آراسته۹۹،۱۳۸۶).
سرمایه فرهنگی در حالت تجسم یافته یا ذهنی اکثر خواص سرمایه فرهنگی را می‌توان از این نکته استنتاج کرد که این سرمایه در حالت بنیادین خود با کالبد مرتبط است و مستلزم تجسد است. این نوع سرمایه به مجموع خصلت‌های پرورش یافته در افراد اشاره دارد که از طریق فرایند اجتماعی شدن در آن‌ها، درونی می‌شود.
انباشت سرمایه فرهنگی در شکل تجسم یافته آن از دوران کودکی در فرد شکل می‌گیرد. انباشت سرمایه در دوران کودکی مستلزم کنش تعلیم و تربیت است؛ یعنی آن که والدین و دیگر اعضای خانواده زمان لازم برای تربیت بچه‌ها و بودن با آن‌ها صرف کنند.
« به اعتقاد بوردیو انسان‌ها در هر جامعه ای از وضعیت اقتصادی، روابط اجتماعی و فرهنگ متفاوتی برخوردار هستند.در واقع، انسان‌ها دارای منزلت اجتماعی متفاوتی در جامعه‌اند» (بوردیو،۱۹۸۹). سرمایه‌های مختلف یک فرد، تعیین کنندهٔ منزلت او در جامعه، هدایت کنندهٔ افکار و رفتارهای وی و شکل فضاهایی که در آن‌ها زندگی و یا کار می‌کند، هستند. به اعتقاد بوردیو، سرمایه فرهنگی فردبیشترین تأثیر را نسبت به سرمایه‌های دیگر وی، در تعیین منزلت اجتماعی او در جامعه و را هنمای افکار و رفتارش دارند .در واقع، سرمایه فرهنگی انسان در انتخاب و تغییر فضای فرهنگی او نقش مهمی نسبت به بقیه سرمایه‌ها دارد.یک هماهنگی نسبی بین ذهن، فکر، رفتار و انتخاب اشیا و فعالیت‌های مختلف انسان، وجود دارد. محتوای ذهن انسان نیز دارای ارزش‌ها ،هنجارها و آداب و رسومی است که فرد در طول حیات خود آموخته است. لذا، ذهن انسان معرّفِ فرهنگ و حاوی فرهنگ فرد است. درنتیجه، فرهنگ انسان یا سرمایه فرهنگی وی، از طرفی رفتارها ،نگرش‌ها و اظهار نظرهای او را هدایت کرده، از طرف دیگر، درانتخاب های مختلف وی در زندگی روزمره نقش دارد.
«در بین سرمایه‌های مختلف انسان، سرمایه فرهنگی بیش‌ترین تأثیر را بر شکل روابط، رفتار، چگونگی شخصیت و انتخاب‌های مختلف او دارد. این سرمایه است که به ما اجازه می‌دهد برداشت‌ها ، نگرش‌ها ، موضع گیری‌های خود را در قبال مسائل مختلف شکل داده و بسازیم. بنابراین داشتن به باور بوردیو سرمایه فرهنگی بیشتر از بقیهٔ سرمایه‌ها در رفتارها و انتخاب و شکل فرهنگ فضا، نقش دارد» (بوردیو، ۱۳۸.(
با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت؛ هر شخص با توجه به فرهنگی که دارد، می‌تواند در موقعیت یا سطحی خاص در فضای اجتماعی قرار بگیرد که با دیگری متفاوت است، و خود این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به رفتارهای متفاوت و نگرش‌های متفاوت به زندگی شود. ما همچنین به بررسی این مسئله می‌پردازیم تا ببینیم چگونه واقعیت‌های زندگی را بر اساس این نظریه می‌توان مطرح کرد یا این که چگونه می‌توانیم سرمایه‌های فرهنگی را در زندگی روزمره مشاهده کنیم، همچنین بر اساس نظریه بوردیو به بررسی این بپردازیم که چگونه اختلافات سرمایه‌های فرهنگی بر نگرش افراد نسبت به تعدد زوجات تأثیر می‌گذارد و منجر به نگرش‌های متفاوت و رفتارهای متفاوت در این زمینه می‌شوند. ما می‌خواهیم در این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه‌های فرهنگی بر نگرش افراد نسبت به مسئله تعدد زوجات بپردازیم، که در این پژوهش متغیرهای اصلی عبارت‌اند از: سرمایه فرهنگی و رفاه اقتصادی و تعدد زوجات. بنابراین ما به دنبال این هستیم تا به ارائه یک مدل نظری مناسب بر اساس دیدگاه بوردیو نسبت به سرمایه‌های فرهنگی به استخراج فرضیات این تحقیق بپردازیم.

۲-۴ مدل تحلیلی:

  • مطالعه کتاب، روزنامه ومجلات
  • اشتراک روزنامه و مجلات
  • استفاده از سایت‌های تخصصی علمی اینترنت
  • فعالیت‌های فرهنگی
  • بازدید از موزه، اماکن تاریخی و مذهبی
  • تحصیلات فرد
  • تحصیلات خانواده
  • موقعیت شغلی فرد
  • موقعیت شغلی خانواده
  • امکانات لازم برای مطالعه
  • ابزارها و کارهای هنری
  • تعداد نوشته‌ها و کتاب‌ها
  • داشتن آلات موسیقی
  • سن
  • جنسیت
  • وضعیت تأهل
  • درآمد
  • مذهب
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...