در بخش بعدی کلیه موضوعات و جزئیات مرتبط با آلودگی هوا ، هوای پاک و… مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد .

بخش دوم

نظام حقوقی حاکم بر هوای پاک با تأکید بر نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

فصل اول : تاریخچه و تحلیل مفهومی حق برهوای پاک

فصل دوم : قلمرو مسئولیت و الزام دولت در تضمین هوای پاک

در این بخش به بیان و بررسی و ارزیابی نظام حقوقی حاکم بر هوای پاک با تأکید بر نظام جمهوری اسلامی ایران می پردازیم . به بیان دیگر هوای پاک در مقابل آلودگی هوا تعریف می‌گردد و از این رو تاریخچه ، مفاهیم و مبانی مرتبط با آلودگی هوا بیشتر از هوای پاک می‌باشد و این امر ‌به این جهت می‌باشد که اندیشه هوای پاک به منظور مقابله و مبارزه با آلودگی هوا به وجود آمده است و همین امر گویای این امر می‌باشد که در مطالب و مباحثی که در ذیل مورد عنایت قرار می‌گیرد ؛ موضوع هوای پاک در ذیل و سایه آلودگی هوا مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد . هوای پاک جز در راه مبارزه با آلودگی هوا امکان پذیر نمی باشد . موضوع هوای پاک و لزوم داشتن آن به عنوان حق بشری دارای تاریخچه و تحلیل مفهومی خاص می‌باشد به گونه ای که نگرانی ‌در مورد هوای ناپاک و آلوده از زمان انقلاب صنعتی ‌به این سو همواره مطرح و مورد نظر و توجه بوده است .

فصل اول : تاریخچه و تحلیل مفهومی حق برهوای پاک

در این فصل به بیان و بررسی تاریخچه و تحلیل مفهومی مرتبط با پژوهش حاضر می پردازیم و آنگاه به مکانیسم های اجرایی و حقوقی مرتبط با هوای پاک در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و اسناد معاهدات محیط زیستی می پردازیم . هوای پاک و لزوم شکل گیری و ایجاد آن در پرتو تاریخچه خاص شکل گرفته است به گونه ای که جز در چارچوب تاریخی آن نمی توان به تحلیل مفهومی دقیقی از موضوع تحقیق دست یافت . ابتدا تاریخچه و آنگاه مفهوم و تحلیل مفهومی موضوع پژوهش را در مطالب ذیل پیگیری می نماییم .

مبحث اول: تاریخچه حق بر هوای پاک

« از زمانی که غارنشینان آتش را کشف کردند ، آلودگی هوا به صورت یک معضل پدیدار شد . در واقع با آغاز عصر آتش بود که انسان نسبت ‌به این آلودگی آگاهی یافت . برخی شواهد تاریخی نیز بیانگر آن است که نیاکان ما به علت مواد متصاعد شده آتش در غارها خفه شده اند . در جنگ ها نیز استفاده از گرد و غبار آتش زا و گازهای سمی برای مقابله با دشمن استفاده می شد »[۴۴].« از جهت تأثیر هوای پاک بر سلامتی انسان ها نیز در رساله های طبی قدیم بر اهمیت هوای پاک تأکید گردیده ، بوعلی سینا وجود غبار در هوا را از عوامل کوتاه عمر دانسته و بقراط حکیم هوای پاک را از مهمترین و مؤثر ترین اصول بهداشت عمومی اعلام نموده است »[۴۵].

« این آلودگی در فضاهای بسته نیز ممکن بود خسارات مستقیم و غیر مستقیم به بار آورد که پیشینیان به علت سطح زندگی و عدم درک صحیح از عواقب آن توجه چندانی به تنظیم و قاعده مند کردن این مسئله نداشتند. با این حال می توان به صورت پراکنده قواعد ، دستورات و عرف هایی را در این زمینه یافت . این قواعد بیشتر مربوط به عرف ها و هنجار هایی می شد که معمولاً رعایت آن ها از طرف اشخاص که در جامعه زندگی می‌کردند می بایست رعایت می گردید . برای مثال آتش زدن وسایل بد بو به عنوان عملی که باعث ایجاد مزاحمت تلقی می گردید منع می شد .

یکی از اولین و معروف‌ترین قوانین که سعی در مهار آلودگی هوا به صورت مشخص داشته قانونی است که پادشاه انگلستان در سال ۱۲۷۳ مجلس را به تصویب آن متقاعد نمود . این قانون مصرف زغال سنگ نرم که در هنگام سوختن خاکستر و دوده ی بسیار تولید می کرد را در شهر لندن ممنوع اعلام نمود و شواهد تاریخی نیز بیانگر آن است که این قانون با شدت و دقت اجرا می شد به گونه ای که گفته می شود یک نفر را به علت این عمل اعدام نموده اند . ادوارد اول نیز با صدور حکمی برای سوزاندن زغال حکم اعدام را مقرر نموده بود که به علت و لحاظ تاریخی در جریان تدوین ضمانت های حقوقی مقابله با آلودگی هوا حائز اهمیتی ویژه است …

عمده تاریخ تحولات ضمانت های حقوقی مقابله با آلودگی هوا مربوط به عصری می شود که این آلودگی شروع و به شدت گسترش یافت . نخستین نمودهای آن را می توان در دوران پس از انقلاب صنعتی و بویژه در کشورهایی یافت که این جریان در آن ها آغاز شده بود . نقطه عطف قاعده مند کردن مسئله آلودگی هوا را می توان به حوادث ناگواری چون فاجعه لندن ، حادثه دره ی میور بلژیک ، بوپال هند ، دونواری پنسلوانیا و حوادث مشابه نسبت داد . به دنبال این حوادث و بویژه با ملموس شدن آثار آلودگی هوا و افزایش آگاهی و فشار عمومی ، تدوین قوانین مقررات و ضمانت های اجرایی برای تخلف از قواعد وضع شد و مقابله با این پدیده در اولویت دولت‌ها قرار گرفت که بعضاً تأثیرات مفیدی نیز از خود بر جای گذاشت و در کاستن از حجم آلاینده ها مثمر ثمر واقع شده اند »[۴۶].

اما در خصوص تحلیل تاریخچه مرتبط با آلودگی هوا ، بایستی به نظام تاریخی این موضوع در ایران نیز اشاره نماییم . قبل از آغاز نظام قانونی مشروطیت و ورود مفهوم قانون در عرصه و گفتمان حقوقی کشور؛ دو منبع عرف و شرع تنظیم کننده روابط حقوقی مردم بودند .در این دوره زمانی با عنایت به نبود صنایع آلوده کننده و کوچک بودن محیط جامعه و جمعیت شهروندان موضوع آلودگی هوا چندان مطرح نبوده و وضعیت هوای کشور در غالب نقاط پاک بوده است . دعاوی مرتبط با این موضوع نیز حتی پس از استقرار مشروطیت و گفتمان حاکمیت قانون ، تایع قواعد کلی حقوقی و بویژه قاعده لا ضرر بوده است .

« از مهم ترین مصادیق این مشکل که می‌توانست مرتبط با آلودگی هوا باشد می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

– روشن کردن آتش در همسایگی به گونه ای که دود حاصل از آن باعث آزار سایرین شود .

-ایجاد گرد و غبار بیش از حد در کوی ها ؛ آتش زدن وسایل بد بو ؛ سوزاندن بیومس به همراه سایر مواد که در گذشته رواج داشت ( بویژه بیومس خیس که دود فراوانی تولید می کرد ) .

– بوی بد ناشی از گندیدگی مردار یا زباله ها که باعث مزاحمت های بویایی می گردید .

این مشکلات در گذشته در صورت ایجاد و رسیدن به مرحله اختلاف در صورتی که جنبه خصوصی داشت بیشتر در قالب دعوای مزاحمت مطرح و حل این مشکل غالباً با کدخدا منشی، رضایت یک طرف به از بین بردن منبع آلودگی یا پرداخت خسارت و یا رجوع به محاکم شرعی و عرفی در صورت حاد شدن موضوع بود و این مراجع نیز موضوع را در قالب قواعدی نظیر لاضرر تفسیر و حل می نمودند . از لحاظ جنبه ی عمومی نیز عمل آلودگی و ایجاد مزاحمت های بویایی در معابر و میادین و نقاط حساس معمولاً از طرف حکام، اشخاص ویژه برای نظارت بر این امور تعیین شده بودند که در کنار مجموعه وظایف انتظامی و پلیس و امنیتی وظیفه نظارت بر امور جاری شهرها و حفظ بهداشت و سلامتی افراد و محیط زیست را بر عهده داشته و با این موارد برخورد می نمودند و معمولاً در طول تاریخ ایران تحت عناوینی چون محتسب ، داروغه ، فراش و نظمیه شناخته می شدند»[۴۷].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...