دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – بخش سوم:کارآفرینی استراتژیک – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
شروع کننده ( مبتکر ): فرد یا افرادی است که اتفاقات یا فعالیتهای کارآفرینانه را شروع میکند آنان یا به وسیله مبتکران تحلیل کننده ” نیروهایی که تغیرات در محیط خارجی کسب و کار را تحلیل میکنند” یا به وسیله تداوم ابتکارات نوآورانه همراه میشوند.
پشتیبان / تسهیل کننده: فرد یا گروهی است که از فعالیتهای مبتکر طرفداری میکنند و از طریق حمایتهای مالی یا حمایتهای مدیریتی این فعالیتها را مورد حمایت قرار میدهند. پشتیبان / تسهیل کننده ممکن است یک مورد داخلی یا یک سازمان علاقه مند خارجی از قبیل آژانسهای دولتی )USDA( و مؤسسات یا یک تامین کننده خصوصی باشد.
حامی / مدیر: فردی است که به تسهل پروژه کمک میکند و به طرق مختلف فعالیتهای نوآورانه را در مراحل مختلف هدایت میکنند.
تیم حمایت کننده: در ارائه مهارتها، بازاریابی، اطلاعات و یا کارکردهای مدیریتی در جهت حمایت از ایده یا طرح نقش ثانویه را بازی میکنند.
واکنشگر: نقشی حمایتی در مشخص کردن ضعفها و تهدید هایی که ایده یا طرح را در معرض خطر قرار دادهاند بازی میکند. در تقویت قدرت نوآوری به ارائه داده و اطلاعات پرداخته و حمایتهای مدیریتی مبذول میدارد.
کوراتکو و هاجتس ( ۲۰۰۱ ) بیان کردند که حامی و پشتیبان، اصلی ترین نقش را در توسعه کارآفرینانه یک سازمان ایفا میکنند. حامی در توسعه، تسهیل و نظارت کل فرایند کارآفرینانه درون یک سازمان نقش اصلی و مرکزی را ایفا میکنند.
عناصر کارآفرینی سازمانی
میشل هیت و همکارانش[۴۶] (۲۰۰۰)، در تحقیقات خود به پنج عامل به عنوان عناصر کارآفرینی در سازمان به شرح ذیل اشاره کردهاند.
-
- نوآوری: ارائه ایده های جدید و تبدیل آن ها به محصول یا خدمات جدید.
-
- ریسک پذیری: تمایل به اقدامات مخاطره آمیز و به کارگیری منابع در این راه با نتایج نامطمئن.
-
- رفتار اثر گذار: پاسخ به فرصتها از طریق جستجوی آن ها و آینده نگری و پیشبینی خواستها و تقاضاها.
-
- استراتژی تهاجمی مبتنی بر رقابت و پاسخ به تهدیدات محیطی
- استقلال: اقدامات مستقل و کمک به تکمیل اقدامات مخاطره آمیز.
پیتر وارد و همکارانش[۴۷] (۱۹۹۴)، ضمن تأکید و به کارگیری سه عنصر نوآوری، ریسک پذیری و رفتار اثرگذار را بیان داشتند.
داگلاس لیون و همکارانش[۴۸] (۲۰۰۰) نیز بررسی عمیقی در خصوص محققانی که به ابعاد کارآفرینی اشاره کرده بودن انجام دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان میدهد که اکثر محققان، سه عامل رفتار اثرگذار (پیشگام بودن)، نوآوری و ریسک پذیری را درنظر گرفته و در بعضی از تحقیقات نیز، هرکدام یک عامل از عوامل نوآوری، استقلال یا ریسک پذیری را انتخاب کرده بودند.
کارآفرینی سازمانی از ۴ بعد دیگر قابل شناسایی است: نخست بعد مخاطره پذیری – کسب و کار جدید که اشاره به پیگیرشدن و وارد شدن در کسب و کارهای جدیدی که مرتبط با بازارها یا محصولات جاری شرکت است. بعد دوم: نوآوری که به ایجاد محصولات، خدمات و تکنولوژی های جدید اشاره میکند.بعد سوم: خودبازسازی که روی بازنویسی استراتژی، تجدید ساختار، و تغبیر سازمانی تأکید دارد.در نهایت بعد چهارم: فعال بودن که به تمایل مدیریت عالی اشاره میکند در اینکه افزایش رقابت را دنبال میکند که شامل ابتکار، ریسکپذیری و هجوم رقابتی و شجاعت است. در حالی که میزان تاکیدات، گرایشها و فعالیت ها، متفاوت است با این حال این ۴ بعد در کارآفرینی سازمانی قرار میگیرد چون آن ها فاکتورهای نوآوری شومپیتر هستند.
بخش سوم:کارآفرینی استراتژیک
اقتصاد جهانی در شرف تحول و ایجاد تغییرات ژرف و اساسی است و بالطبع سازمانها و صنایع تولیدی و خدماتی از این امر مستثنی نیستند. امروزه مسائل سازمانها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیشبینی آینده، مشکلات آتی را حل نمی کند بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام کرد.
شرایط محیطی و قواعد بازی رقابت به حدی بی رحم، پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمانها دیگر نمی توانند تنها با تغییرات روبنایی مثل تغییر روشها، سیستم ها، ساختار، تکنولوژی و غیره حیات و بقای بلند مدت خود را تضمین کنند. همچنین آن ها نمی توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح کارآفرینانه بر رقبای کوچک، چابک، نوآور، فرصت گرا و کم هزینه فایق آیند. آن ها باید شرایطی را فراهم کنند تا همه کارکنان روحیه کارآفرینانه پیدا کرده و بتوانند به راحتی، مستمر و به طور فردی یا گروهی فعالیتهای کارآفرینانه خود را به اجرا در آورند. این مهم مستلزم پیاده سازی پدیده ای مهم تحت عنوان کارآفرینی استراتژیک است.
کارآفرینی استراتژیک موضوع پژوهشی جدیدی است که از بطن ادبیات رشتههای مدیریت استراتژیک و کارآفرینی پدید آمده است. ایده اساسی کارآفرینی استراتژیک این است که مفاهیم استراتژی که برای پاسخ دادن به پرسش چرا برخی از شرکتها بهتر از سایر ین عمل میکنند؟ طراحی شده اند میتوانند در شرایط و بافت کارآفرینی نیز به کار گرفته شوند. با توجه به محوری بودن نقش مزیت رقابتی در تحقیقات مدیریت استراتژیک، کارآفرینی استراتژیک را ادغام دیدگاههای کارآفرینانه (فرصت یابی) و استراتژیک (مزیت یابی) در تدوین و اتخاذ اقداماتی که برای خلق ثروت طراحی شده اند تعریف نموده اند. به عبارتی کارآفرینی استراتژیک اقدامات کارآفرینانه ای است که با نگاهی استراتژیک اتخاذ میشوند.
کارآفرینی استراتژیک بر مبنای مجموعهای از اقدامات کار آفرینانه(فرصت جویی) و استراتژیک(مزیت جویی) بنا نهاده شده است. اقدامات استراتژیک اقداماتی هستند که مزیتهای رقابتی موجود را تا زمانی که حمایتهای لازم که منجر به کشف فرصتهای کارآفرینی میشوند را به دست آورند (هیت و همکاران، ۲۰۰۲). اقدامات کار آفرینانه نیز گاهی انجام میشوند که سازمان توانایی کشف و تشخیص فرصتها را از طریق رقابت ندارد.
کارآفرینی استراتژیک عبارت است از فعالیتهای کارآفرینانهای که در چارچوب استراتژی کسب و کار به انجام میرسد و به توسعه تخصص در مهارتها و منابع اصلی پرداخته و از اهرم کاربرد و انتقال دانش در مهارتها و منابع برای تولید محصولات و خدمات و یافتن بازارهای جدید استفاده میکند(دس و همکاران، ۱۹۹۹)
بنا به تعریف هیت و همکاران (۲۰۰۱)کارآفرینی استراتژیک عبارت است از ترکیب دیدگاه کارآفرینانه و دیدگاه استراتژیک برای طراحی و اجرای استراتژیهای کارآفرینانه سودآور. کارآفرینی استراتژیک از طریق ایجاد تغییرات گسترده به شرکتها کمک میکند زمینههای رشد و سودآوری را فراهم کنند. برای موفقیت شرکتها و دولت در زمینه کارآفرینی استراتژیک در اختیار داشتن دانش لازم درمورد منابع و فرایند شرکت و میزان افزایش نرخ سودآوری از اهمیت فراوانی برخوردار است(بارنی، ۱۹۹۱).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:59:00 ق.ظ ]
|