۶-۱- خلاصه
مطالعه حاضر به بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی مؤثر بر نگرش زنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر قبل از ادواج پرداخته است. ابتدا به بیان ضرورت ،اهمیت و اهداف این پژوهش پرداخته شد و سپس تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده درباره موضوع مورد بررسی قرار گرفت پس از مروری بر نظریه روانشناختی اجتماعی ، نظریه های جامعه شناختی، مدرن و دیدگاه اسلام در این باره بیان شد و در نهایت نظریه اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری در نظر گرفته شده است این پژوهش به روش پیمایشی بر روی نمونه ۳۹۴ نفری از زنان ۱۵ تا ۵۰ سال شهر بهبهان انجام شده است.
پس از اجرای پیمایش داده های به دست آمده با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس نتایج بدست آمده از آمار توصیفی و استنباطی شرح داده شد. باتوجه به نتایج آمار توصیفی، بیشترین فراوانی در گروه سنی متعلق به گروه سنی زیر۲۰ سال و کمتر است که ۴/۲۹ درصد از پاسخگویان در بر میگیرد و کمترین تعداد پاسخگویان یعنی ۷۵ نفر (۱۹ درصد) در گروه سنی ۵۰-۴۱ سال بودند. ۱۹۰ نفر از افراد پاسخگو مجرد بوده و ۲۰۵ نفر نیز متأهل هستند. بنابراین اکثریت افراد در این تحقیق(۹/۵۱ درصد)متأهل میباشند. توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب مقطع تحصیلی نشان می دهد که بیشترین تعداد پاسخگویان۱۸۹ نفر(۸/۴۷ درصد) درای تحصیلات دبیرستانی و دیپلم بوده و کمترین تعداد پاسخگویان۲۵ نفر(۳/۶ درصد) دارای تحصیلات در مقطع ابتدایی و راهنمایی هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در متغیر تحصیلات پدر نیز کمترین فراوانی مربوط به گروه تحصیلات دانشگاهی ۶۲ نفر ( ۷/۱۵ درصد) و بیشترین فراوانی ۱۱۳نفر(۶/۲۸درصد) بی سواد بودند. در متغیر تحصیلات مادر نیز بیشترین فراوانی۱۴۹ نفر(۸/۳۸درصد) بیسواد بوده و کمترین فراوانی مربوط به گروه تحصیلات دانشگاهی ۲۳ نفر(۹/۵ درصد) می باشد. توزیع فراونی پاسخگویان بر حسب درآمد خانواده کمترین فراوانی ۱۰ نفر(۷/۲ درصد) مربوط به درآمد ۲۰۰ هزار و کمتر و بیشترین فراوانی ۱۶۲ نفر(۵/۴۳ درصد) مربوط به درآمد ۴۰۱-۷۰۰ هزارتومان می باشد. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب احساس پایگاه طبقاتی نشانگر این است که بیشترین تعداد پاسخگویان ۲۰۸ نفر(۷/۵۲ درصد) مربوط به طبقه متوسط و کمترین تعداد پاسخگویان ۸ نفر(۲ درصد) مربوط به طبقه پایین بودند. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب محل زندگی پاسخگویان نشان می دهد که ۳۶۶ نفر (۷/۹۲ درصد) آنها ساکن شهر و ۲۹ نفر(۳/۷ درصد) ساکن روستا می باشند. توزیع فراونی پاسخگویان بر حسب قومیت نشان دهنده این است که ۲۷۷ نفر (۱/۷۰ درصد) از پاسخگویان فارس و ۱۱۸ نفر(۹/۲۹ درصد) لر می باشند. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب اعتقادات مذهبی نشان دهند این است که ۱۴ نفر از پاسخگویان(۵/۳ درصد) دارای اعتقادات مذهبی پایین و ۳۰۷ نفر از آنها(۷/۷۷ درصد) دارای اعتقاد مذهبی بالا هستند. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نگرش به روابط دختر و پسر نشان می دهد که ۲۵۷ نفر(۱/۶۵ درصد) دارای نگرش منفی به این روابط، ۱۰۳ نفر (۱/۲۶ درصد) درای نگرش میانه و ۳۵ نفر (۹/۸ نفر) دارای نگرش مثبت به این روابط هستند.
در نهایت در بررسی فرضیه ها در آمار استنباطی رابطه بین نگرش زنان به روابط دختر و پسر و متغیرهای مستقل وضعیت تأهل، سن، تحصیلات پاسخگو،تحصیلات پدر ، تحصیلات مادر،احساس طبقاتی، درآمد خانواده، محل زندگی، ارزشهای مذهبی، اعتقادات مذهبی، نگرش خانواده پاسخگویان، نگرش دوستان پاسخگویان، استفاده از رسانه ها ی داخلی و خارجی، اولویتهای ارزشی پاسخگویان، جنسیت فرزند معنادارشد و متغیرهایی که فرضیه آنها رد شد، قومیت و محل زندگی پاسخگویان بود.
۶-۲-بحث و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف بررسی و شناخت نگرش زنان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج و همچنین بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نگرش آنها انجام شده است. اگرچه دوستی و ارتباط با جنس مخالف از نظر مذهبی، قانونی و فرهنگی در ایران منع می شود، اما در زمان حاضر اینگونه روابط در جامعه و بویژه میان جوانان به طور قابل توجهی شایع شده است. باتوجه به عواقب و پیامدهایی که رابطه با جنس مخالف بویژه برای دختران در بر دارد، این امر توجه بیشتر خانواده ها و مسئولین مربوطه را میطلبد. بایستی توجه داشت که نتایج این مطالعه مربوط به شهر بهبهان است و فقط به زنان این شهر قابل تعمیم است. ممکن است بررسی این موضوع در شهرهای دیگر نتایج متفاوتی را در برداشته باشد. همچنین، از آنجا که موضوع این پژوهش فرهنگی بوده و تعریف روابط دختر و پسر با تعریف آن در جوامع دیگر متفاوت است، پژوهشهای اندکی میتوان یافت تا بتوان آن را با پژوهش حاضر مقایسه نمود.
یکی از متغیرهایی که در این تحقیق موردبررسی قرار گرفته، سن پاسخگویان است. عامل سن یکی از مهمترین عوامل در تبیین نگرشها و ارزشهای افراد میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بالاترین نمره نگرش مربوط به افرادی است که در گروه سنی زیر ۲۰ سال قرار دارند و هرچه سن افراد بالاتر رفته نگرش نسبت به این دوستیها منفیتر، میشود به گونهای که کمترین نمره متعلق به گروه سنی ۵۰-۴۰ سال است. در این که در نگرش ارزشی گروه های سنی تفاوت وجود دارد، تردیدی نیست، اما اگر این تفاوت بیش از حد باشد، مسئله ساز خواهد بود.
در این رابطه اینگلهارت داده های چندفرهنگی جوامع مختلف را جمعآوری نموده و آنها را با توجه به آثار نسل و سن تحلیل نموده است. وی میگوید تغییر ارزشی روندی است که از نسلی به نسل دیگر رخ میدهد نه به طور مداوم از سالی به سال دیگر(یوسفی،۱۳۸۳: ۴۲). از نظر اینگلهارت تفاوت ارزشی گروه های سنی، ناشی از جامعهپذیری تکوینی متفاوت جوانان و بزرگسالان است. جوانان در دوره رونق و شکوفایی نسبی رشد یافتهاند، در حالیکه بزرگسالان در دوره کمیابی و عدم رونق اقتصادی شخصیتشان شکل گرفته است(آبرامسون و اینگلهارت،۱۹۹۲: ۱۸۴). بایستی توجه داشت که نتایج تحقیقات اینگلهارت مربوط به کشورهای اروپایی است و نمیتوان به طور قاطعانه آن را درباره کشورهای آسیایی به کار گرفت. در جامعه ما نیز توجه به عامل اقتصادی در جامعهپذیری متفاوت دونسل که به تفاوت ارزشی میانجامد، به تنهایی کارساز نیست، چرا که در دوره های اخیر، ایران تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراوانی چون انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی و رویداد دوم خرداد را تجربه کرده است. همچنین ورود تکنولوژی های نوین ارتباطی به کشور و استفاده روز افزون جوانان از این تکنولوژیها را می توان از عوامل مهم تفاوت نگرشی و ارزشی میان جوانان و بزرگسالان به شمار آورد. تفاوت در نگرش گروه های سنی، از شکاف بیننسلی حکایت میکند. نتایج تحقیق میرزایی و برغمدی(۱۳۸۹)، نیز این یافته تحقیق ما را تأیید میکند.
ارزشهای دینی و اعتقادات مذهبی از دیگر متغیرهایی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق ارزشهای دینی بالاتر از سایر متغیرها توانسته ۷۲ درصد از متغیر نگرش به روابط دختر و پسر را تبیین کند. اینگلهارت نیز در تحقیقات خود به نگرشهای مذهبی توجه داشته است. وی معتقد است که در جوامع پیشرفته صنعتی، تحولی از ارزشهای مادی به فرامادی در میان نسلها رخ داده است و این تحول باعث کاهش نگرشهای مذهبی در میان جوانترها شده است. اما در اینجا نقش و تأثیر بافت سنتی و مذهبی بهبهان را نباید نادیده گرفت. اکثر ساکنین این شهرستان شیعه بوده و ارزشهای سنتی و دینی در میان خانواده های ساکن در این شهر از جایگاه بالایی برخوردار است. علاوه بر مسائل فوق، اکثر تحقیقات انجام شده در حوزه روابط دختر و پسر، تأثیر منفی دینداری و ارزشهای دینی را در داشتن چنین روابطی یافتهاند. نتایج تحقیق، میرزایی و برغمدی(۱۳۸۹) و ونگ (۲۰۰۹) نیز این یافته تحقیق ما را تأیید میکند. در این تحقیق ارزشهای مذهبی بیش از اعتقادات مذهبی توانسته است، متغیر وابسته را تبیین کند که این نشان از اهمیت ارزشهای مذهبی در میان زنان دارد. نتیجه تحقیق عباسیشوازی(۱۳۸۴) برخلاف این یافته تحقیق است. در تحقیق وی اعتقادات مذهبی بیش از ارزشهای مذهبی، نگرش دانشجویان به روابط دختر و پسر را تبیین نموده بود.
با وجود محدودیتهای که جامعه بر روابط جوانان اعمال میکند، گسترش فنآوری و امکانات جدید ارتباطی چون تلفنهای همراه، چترومهای اینترنتی، شبکه های اجتماعی فیس بوک و تویتر، ارتباط افراد را در هر جا ممکن ساخته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان استفاده افراد از رسانه ها و نگرش نسبت به دوستی دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که با افزایش استفاده از رسانه های داخلی، از نگرش مثبت به روابط دختر و پسر کاسته میشود.این نتیجه کاملاً مورد انتظار بود زیرا در کشور ما رسانه های داخلی به ویژه رادیو و تلوزیون مبلغ ارزشهای دینی هستند و روابط بین نامحرم بر اساس این ارزشها منع شده است. بنابراین طبیعی است که این رسانه ها نیز چنین روابطی را تأیید نکنند. اما این رابطه برای رسانه های خارجی بدین گونه است که افراد با افزایش استفاده از رسانه های خارجی، نگرش مثبتتری به این روابط پیدا میکنند. باگسترش امکانات نوین ارتباطی نظیر ماهواره و اینترنت، بتدریج جامعه ایران با تغییرات ارزشی و نگرشی مواجه گردیده است. گرچه دسترسی به ماهواره در کشور غیرقانونی محسوب میشود، اما درصد قابل توجهی از جوانان به ماهواره دسترسی دارند. امروزه حجم بالایی از برنامههای ماهواره به ترویج اینگونه از روابط اختصاص یافته است، که با ارزشها و هنجارهای دینیمان در تضاد است. شبکه های ماهوارهای، سهم به سزایی در اشاعه و گسترش این روابط داشتهاند. بنابراین استفاده از رسانه های خارجی نقش مهمی در سست کردن ارزشهای دینی و سنتی داشته است. نتایج تحقیق میرزایی و برغمدی(۱۳۸۹) و عباس شوازی(۱۳۸۴) نیز این یافته تحقیق ما را تأیید میکند.
همچنین نتایج تحقیق بیانگر این است که بین اولویتهای ارزشی افراد و نگرششان نسبت به روابط دختر و پسر رابطه وجود دارد. هرچه از افراد با اولویت مادی به سمت افراد با اولویت فرامادی میرویم، نگرش آنها به معاشرت و دوستی دختر و پسر، مثبتتر میشود، به عبارت دیگر افرادی که اولویت فرامادی دارند، به داشتن چنین معاشرتهایی تمایل بیشتری نشان میدهند. از نظر اینگلهارت فرامادیون، در دوران شکلگیری شخصیتشان دارای امنیت اقتصادی و جانی بودند، به همین دلیل اولویتهای ارزشیشان فرامادیگرایانه است و یکدسته نیازهای سطح بالا چون عشق و دلبستگی برای آنها مطرح میشود. ولی مادیگرایان، به دلیل نداشتن احساس امنیت سازنده ناشی از دوران شکلگیری شخصیتشان دارای اولویت مادیگرایانه هستند و بیشتر بر امنیت اقتصادی و جانی تأکید میکنند(اینگلهارت،۱۳۷۳: ۱۵۵). اینگلهارت معتقد است که فرامادیون در برابر انحراف و بدعتگذاری از هنجارهای سنتی و دینی بیش از مادیون از خود انعطافپذیری نشان میدهند، اما مادیون بیشتر از هنجارهای سنتی طرفداری میکنند. اگر ما روابط دختر و پسر را به عنوان نوعی انحراف از هنجارهای اجتماعی تلقی کنیم، نگرش مثبت افراد با اولویت های فرامادی به این روابط با نظریه اینگلهارت سازگار است. نتیجه تحقیق عباسیشوازی(۱۳۸۴) نیز با این یافته تحقیق ما سازگار است.
اینگلهارت تغییر ارزشها را پیامد غیر ارادی کامیابیهای اقتصادی و اجتماعی میداند، که منجر به برآورده شدن بهتر نیازهای بنیادی در سالهای شکلگیری افراد میشود. بر این مبنا وی به تأثیر قشربندی اجتماعی توجه میکند(صدرا و قنبری،۱۳۸۷). نتایج این تحقیق نشان داد که زنان که خود را متعلق به طبقات بالا میدانستند، نگرش مثبتتری به معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج داشتند، تا زنان متعلق به طبقات متوسط و پایین. اینگلهارت نیز معتقد است، کسانی که دارای امنیت سازنده بالاتر نسبت به دیگران هستند(طبقات بالا)، انتظار این که افراد فرامادی بیشتری را در خود جای دهند، بیشتر است. اما آزادارمکی و شریفی ساعی(۱۳۹۰) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که رابطه پیش از ازدواج اختصاص به طبقات اجتماعی، شرایط خانوادگی و قشرهای خاصی ندارد، که این یافته خلاف یافته های این تحقیق میباشد.
لحاظ کردن متغیر درآمد خانواده در بین متغیرهای مستقل ناشی از این امر بوده است که آن را به عنوان یکی از شاخصهای کمیابی در نظریه اینگلهارت در نظر گرفتهایم. بدین معنا کسانی که دارای درآمد خانوادگی بالا میباشند، احتمال اینکه به دلیل داشتن امنیت سازنده، جهت گیریهایشان به سمت ارزشهای سکولار-عقلانی در مقابل ارزشهای سنتی باشد، بیشتر است(عباسیشوازی،۱۳۸۴: ۵۱). در این پژوهش بالاترین نمره نگرش مربوط به افرادی بود، که درآمد زیر ۲۰۰ هزارتومان داشتند که این امر مخالف نتایج تحقیقات اینگلهارت است. که البته ممکن علت این امر تعداد بسیار کم کسانی باشد، که درآمد پایینی دارند.
نگرش خانواده پاسخگویان و نگرش دوستان از دیگر متغیرهای این تحقیق بودند. نتایج تحقیق نشان دهنده نگرش منفی خانواده های پاسخگویان به این روابط بود. خانواده ها نقش محدود کننده و بازدارنده را در این روابط ایفا میکنند. خانواده بدون شک یکی از مهمترین عوامل جامعهپذیری در همه جوامع است. خانواده مسئولیت اصلی اجتماعی کردن کودکان را در سالهای اولیه و حیاتی زندگی بر عهده دارد. نتایج این تحقیق از نگرش منفی خانواده پاسخگویان به این روابط حکایت میکند. معمولاً افراد رابطه با جنس مخالف را از والدین خود مخفی میکنند. امروزه تفاوت در نگرش به نحوه رابطه با جنس مخالف به یکی از اصلیترین کانونهای مناقشه بین نسلی در خانواده ها بدل شده است(آزادارمکی و شریفی ساعی،۱۳۹۰: ۴۳۷ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...