تحلیل محتوا یکی از مباحث مهم و کاربردی است که پژوهشگران با بهره گرفتن از این روش، به وارسی داده‌های خود می‌پردازند. روش تحلیل محتوا کمّی است و در مباحث علوم اجتماعی کاربرد زیادی دارد. از این طریق می‌توان به تحلیل گفتار، نوشتار، از قبیل مقالات، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها، فیلم، تصاویر، حرکات، نحوه ادای کلمات، تکرار کلمات، لحن به‌کاررفته در کلام و غیره پرداخت. تحلیل محتوا به محقق کمک می‌کند تا لایه‌های پنهان و زیرین پدیده‌های مرتبط با موضوعِ پژوهش را به دست آورده، به اهدافی که پژوهش در راستای آن انجام می‌گیرد. هولستی[۳۶] (۱۳۸۰) به نقل از دوید هیز می‌نویسد تحلیل محتوا موضوع اصلی علومی است که درباره انسان بحث می‌کنند. استعداد سخن گفتن، برجسته‌ترین ویژگی انسان است و زبان جزء جدایی‌ناپذیر تفکر منطقی، احساسات و همه عناصر مشخصه زندگی درونی اوست و اگر درست نگریسته شود، تحلیل محتوا مسئله مرکزی مطالعات انسانی است و کوشش در این راه، می‌تواند علوم اجتماعی و رفتاری را به شکلی اساسی تغییر دهد»؛ و کریپندروف[۳۷] (۱۹۸۰) بیان می‌دارد که کار تحلیل محتوا ازلحاظ جهت‌گیری اساساً تجربی است و تحلیل محتوا تصور مرسوم از محتوا به‌منزله موضوع موردتوجه فراتر می‌رود و پیوند تنگاتنگی با برداشت‌های جدید از پدیده‌های نمادین دارد و درنهایت تحلیل محتوا روش‌شناسی مختص به خود را به وجود می‌آورد که محقق را قادر می‌سازد به تهیه، بیان و ارزیابی انتقادی از طرح پژوهش به‌طور مستقل از نتایج آن بپردازد. (ص: ۹-۱۱)
۲-۹-۱ تعریف تحلیل محتوا
تحلیل محتوا روش تحقیقی است برای گرفتن نتایج معتبر و قابل تکرار از داده‌های استخراج‌شده از متن، تحلیل محتوا «هر فنی است که به کمک آن، ویژگی‌های خاص پیام‌ها را به‌طور نظام‌یافته و عینی مورد شناسایی قرار می‌دهند.»(فرانکفورد، نچمیاس) وَلیزر و وینر تحلیل محتوا را هر رویه نظام‌مندی که به‌منظور بررسی محتوای اطلاعات ضبط‌شده باشد تعریف می‌کند. کریپندورف (۱۹۸۰) آن را به‌عنوان یک فن پژوهشی برای ربط دادن داده‌ها به مضمون آن به‌گونه‌ای معتبر و تکرارپذیر تعریف می‌کند؛ بنابراین، تحلیل محتوا عبارت است از: فنی که به‌وسیله آن مشخصات خاص پیام به‌طور روشمند و دقیق جهت استنباط علمی شناسایی می‌شوند. دقت و عینیت امر متضمن آن است که تحلیل مبتنی بر قواعد مشخصی باشد تا به دانش‌پژوهان امکان دهد از پژوهش‌های مختلف به نتایج یکسان موردنظر دست یابند. (طالقانی، ۱۳۷۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کرلنگر[۳۸] بر این باور است که تحلیل محتوا دارای ویژگی‌های زیر می‌باشد:
الف) تحلیل محتوا روشی نظام‌مند است؛ به این معنا محتوایی که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد، باید بر اساس قواعد روشن و ثابتی برگزیده شود.
ب) تحلیل محتوا روشی عینی است؛ بنابراین، ساخته‌های ذهنی پژوهشگر نباید در آن دخالت داشته باشد.
ج) ازآنجایی‌که تحلیل محتوا کمی است، هدف اصلی تحلیل محتوا بازنمایی دقیق مجموعه‌ای از پیام می‌باشد. (راجردی[۳۹]، ص ۲۱۷-۲۱۸.)
۲-۹-۲ مراحل تحلیل محتوا
تحلیل محتوا نوعی بررسی اسناد و مدارک می‌باشد که ممکن است شخص پژوهشگر یا افراد دیگـر به جمع‌ آوری آن پرداختـه باشنـد. ولی تحلیـل و وارسی آن توسط شخص محقق انجـام می‌گیرد که کلمات، عبارات، اسامی، بندها، تصاویر، موضوع‌ها یا هر جلوه ویژه‌ای که موردنظر پژوهشگر است در برگه ثبت می‌گردد. باوجود تنوع اسناد و مدارک، از روش علمی برای تحلیل آن استفاده می‌شود. فرایند کلی عملیات تحلیل محتوا عبارت است از:
۱- موضوع موردمطالعه از قبل تعیین می‌گردد که می‌تواند لغات، جملات، عناوین اصلی مقالات و موارد مشابه آن باشد. به‌عنوان نمونه، پژوهش برای به دست آوردن بار ارزشی به‌کاررفته در یک مقاله انجام می‌گیرد.
۲- بیـان یک چارچوب که تئـوری پژوهش بر آن مبتنی است. با توجـه به تئوری موجود، فرضیه‌ها و متغیرهای مرتبط با مفاهیم مشخص می‌گردد و با بهره گرفتن از روش مناسب برای متغیرهای موردنظر و با اهدافی که بر آن مترتب می‌باشد، به تحلیل داده‌ها پرداخته می‌شود.
۳- در نظر گرفتن وسیله‌ای برای اندازه‌گیری متغیرها. به‌عنوان‌مثال، تهیه فهرستی از واژگان کلیدی به‌قصد شمارش آن و به دست آوردن معانی که در آن واژگان قصد گردیده است.
۴- تهیه و تنظیم ابزارِ جمع‌ آوری اطلاعات با توجه به موضوعی که قرار است پژوهش در آن انجام گیرد.
۵- جمع‌ آوری اطلاعات مربوط به طرح پژوهش. با در نظر گرفتن زمان مشخص و مکانی که قرار است عملیات در آن انجام گیرد. در ضمن لازم است به جمع‌ آوری متن‌ها یا واژه‌هایی پرداخته شود که به‌طور عموم در مسئله موردپژوهش کاربرد داشته باشد. پس از انجام مراحل فوق، داده‌های جمع‌ آوری‌شده به دسته‌ه ای مختلف طبقه‌بندی می‌گردند.
۶- پژوهشگر پس از جمع‌ آوری اطلاعات، به تجزیه‌وتحلیل آن دسته از داده‌هایی می‌پردازد که با فرضیه تحقیق مرتبط می‌باشد تا بتواند نتایج موردنظر را به دست آورد. (طالقانی،۱۳۷۰).
۲-۹-۳ کاربرد تحلیل محتوا
۱- معمول‌ترین استفاده از تحلیل محتوایی، توصیف خصوصیات پیام است. به‌عنوان‌مثال، برای فهم درست متون درسی، سخنرانی‌ها، روزنامه‌ها و مجلات، می‌توان آن‌ها را تحلیل محتوا نمود تا بتوان ارزش‌ها و نظریات به‌کاررفته در آن‌ها را به دست آورد.
۲- تحلیل محتوا به ما کمک می‌کند تا اهداف فرستنده پیام را به دست آوریم و دلایل ارسال پیام و نتایج مترتب بر آن را موردبررسی قرار دهیم. ازاین‌رو، تحلیل متون برای فهم و درک پیام و بیان دلایل ارسال‌کنندگان پیام و هدفی که بر آن مترتب می‌باشد، لازم به نظر می‌رسد. به‌عنوان نمونه، با تجزیه‌وتحلیل محتوای پیام، رهبر یک حزب سیاسی به مخاطبان خود، می‌توان به‌راحتی اهداف آن را به دست آورد.
۳- در تحلیل محتوا، پژوهشگران به دنبال شناخت اثر پیام‌بر روی مخاطبـان و گیرنده آن می‌باشنـد. مثلاً، افرادی که پیام برای آن‌ها ارسال می‌شود، موردمطالعه قرار می‌گیرند تا میزان تأثیر پیام بر افراد اندازه‌گیری شود و اثر مثبت و یا منفی آن به دست آید؛ و در صورت لزوم، به اصلاحات پیام پرداخته شود.
۴- شناخت اثـر و نویسنده آن، در این روش، پژوهشگـر محـور فعالیت خـود را متمرکز بر واژه‌های به‌کاررفته در متن می‌کند که تحلیل محتوا بر روی آن انجام می‌گیرد. مثلاً، افراد با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود از واژگانی خاص در نوشتار خود سود می‌جویند. فراوانی واژه‌ها و نحوه ترکیب آن‌ها در میان افراد متفاوت می‌باشد؛ بنابراین، با در دست داشتن اثری از افرادی که احتمال دارد اثر مجهول الهویت به او تعلق داشته باشد، به شناسایی صاحب اثر پی برد.
۵- از تحلیل محتوا می‌توان برای پاسخ به پرسش‌هایی که ممکن است پژوهشگران مطرح نمایند نیز استفاده نمود.
۶- کاربرد تحلیل محتوا می‌تواند برای بررسی جنبه‌هایی از فرهنگ و تغییرات فرهنگی مورداستفاده قرار گیرد. به‌عنوان‌مثال، می‌توان اشعار، ادبیات و هنر یک فرهنگ را در زمان خاصی مورد تحلیل قرارداد تا ارزش‌های موجـود در آن عصـر به دست آید و یا به مقایسه ارزش‌ها در زمان‌های متعدد مبادرت ورزید و دگرگونی ارزش‌ها را در طول زمان اندازه‌گیری نمود. به‌عنوان‌مثال، می‌توان از پژوهشی نام برد که توسط شخصی به نام «دیوید مک کله لند» انجام‌گرفته است. ایشان «توفیق افراد در فرهنگ‌های مختلف» را از طریق تحلیل محتوای ادبیات آنان مورد ارزیابی قرارداد و بدین نتیجه رسید که افراد موفق دارای اراده قوی هستند و برای به دست آوردن موفقیت تلاش می‌کنند. این‌گونه افراد معمولاً از نا همنوایی‌های بیشتری برخوردار می‌باشند. ازاین‌رو، دست به فعالیت‌هایی می‌زنند که دارای خطر زیادی می‌باشد. (طالقانی ،۱۳۷۰)
۷- از طریق تحلیل محتوا می‌توان به خصوصیات و ویژگی‌های اجتماعی زمانی خاص دست‌یافت؛ زیرا بیشتر نویسندگان در آثار خود به انعکاس مسائل و امور بااهمیت زمان خود می‌پردازند. با محوربندی ویژگی‌های اثر و بیان شاخص‌های به‌کاررفته در آن، می‌توان به بُعد نامحسوس و پنهان مسائل اجتماعی زمان نویسنده دست‌یافت.
۸- با تحلیل نامه، نوار، نوشته و سفرنامه می‌توان به بیماری، خصوصیات روحی و ذهنی افراد پی برد. از طریق روش روانکاوی، پژوهشگر در تحلیل محتوای خود به دنبال شناخت عوامل مختلفی است که شامل خطوط کلی بر فکر، اندیشه، جهان‌بینی، دنیای ذهنی و نگرش‌های ایده آلیستی صاحب محتوای آن می‌باشد. به‌علاوه، از طریق تحلیل محتوا می‌توان به شناخت جریان‌های عمیق و پنهان اجتماعی دوره‌ای که نویسنده در آن می‌زیسته دست‌یافت. در سال ۱۹۶۶ پژوهش‌هایی برای شناخت خصوصیات افراد مبتلابه اسکیزوفرنی انجام گرفت که هدف شناخت زبان افراد سالم و بیمار بود، در تحلیل اسناد به‌دست‌آمده از افراد دو گروه، بدین نتیجه دست یافتند که افراد سالم از کلمات وصفی (به‌صورت مفعولی) کمتر استفاده می‌کردند. درحالی‌که افراد بیمار کلمات وصفی بیشتری به کار می‌بردند. (ساروخانی،۱۳۸۲)
۲-۹-۴ واحدها و طبقات
۱-واژه «کلمـه» یا اصطلاح، کوچک‌ترین واحدی است که در تحلیل محتـوا به کار گرفته می‌شود. به‌واسطه آن می‌توان فهرستی از فراوانی واژگان موردنظر در متن را معین نمود. مثلاً، واژه «صلح» و کلمات وابسته به آن را می‌توان در یک پیام برشمرد و از طریق تحلیل آن، به نتایجی دست‌یافت.
۲-موضوع‌ها: واحد مناسب‌تری جهت ثبت داده‌هاست و معمولاً یک جمله ساده است که از ترکیب نهاد و گزاره، مبتدا و خبر به دست می‌آید. برای مطالعه رفتار، تصاویر، بندها، ارزش‌ها و تبلیغات بیشتر کاربرد دارند. آنچه در موضوع‌ها ضروری به نظر می‌رسد، باید مشخص شود که کدام‌یک از مکان‌ها مورد جستجو قرار گیرد و یا کدام بخش از پیام موردنظر است؛ زیرا موضوع‌ها در جمله‌واره‌ها بسیار به کار گرفته می‌شوند.
۳-شخصیت‌ها یا اسامی: در بعضـی مطالعـات از شخصیت‌ها و اسامی به‌جای جملات و واژه‌ها استفاده می‌شود. پژوهشگر می‌تواند از طریق ثبت اسامی افراد و اشخاص استفاده‌شده در متن‌های مختلف، به نتایج موردنظر دست یابد.
۴-پاراگراف‌ها یا بندها: این واحد کمتر مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ زیرا به‌سختی می‌توان از طریق پاراگراف چیزهای مختلف را طبقه‌بندی و کدگذاری نمود.
۵-مقولات یا مورد: واحدی کلی است که توسط فرستنده پیام به کار گرفته می‌شود که ممکن است کتاب، مقاله و سخنرانی باشد. استفاده از مقولات برای تجزیه‌وتحلیل مناسب می‌باشد؛ زیرا انواع کتاب‌ها در کتابخانه‌ها به‌صورت موضوعی طبقه‌بندی‌شده است که می‌تواند مفید باشد. (فرانکفورد[۴۰]، نچماس[۴۱]، ۱۳۹۰، طالقانی ۱۳۷۰، مانهایم[۴۲]، ریچ[۴۳]، ۱۳۸۵)
۲-۹-۵ مقوله‌های تحلیل محتوا
در تحلیل محتوا می‌توان از مقوله‌های مختلفی سود جست؛ بنابراین، تحلیل محتوا منحصر به مقوله خاص نیست، بلکه با توجه به متن محور پژوهش، سلایق و توانایی محقق می‌توان از مقوله‌های مختلف استفاده نمود. در اینجا به‌عنوان نمونه به برخی از این مقوله‌ها اشاره می‌شود.
الف. مقوله از حیث ساختی: در این‌گونه مقوله‌ها نظر پژوهشگر به‌شدت، به بیانات یا عقایدی که در متن ابراز شده معطوف می‌باشد. مثلاً؛ در تحلیل متن می‌توان به بررسی عواطف و میزان شدت خشم، بدبینی یا خوش‌بینی که در رابطه با موضوع خاصی ابراز می‌شود، پرداخت تا به گرایش‌ها و شدت و ضعف آن پی برد.
ب. سبک‌شناسی متن: معمولاً اظهارنظرها با علائم و کلمات گوناگون صورت می‌گیرد. ازاین‌رو، می‌توان گفت: هر فرد سبک خاصی در کاربرد و نحوه استفاده از کلمات دارد، بنابراین، می‌توان از این طریق به قالب‌بندی سبک‌ها پرداخت، مثلاً، افراد در گفتارشان از کلمه من، ما، بنده، اینجانب، در نوشتار از کلمات مردم، اکثریت قریب به‌اتفاق مردم و واژگانی از این قبیل استفاده می‌کنند که بیان‌گر معنای خاصی است. می‌توان از طریق سبک‌شناسی به لایه‌های زیرین مقصود گوینده دست‌یافت.
ج. موضوع‌بندی مقوله‌ها: بر اساس معیاری خاص با توجه به اهداف مترتب بر آن صورت می‌گیرد. مثلاً، یک متن مذهبی را در مقوله‌های کلامی، فقهی، فلسفی و غیره می‌توان دسته‌بندی کرد. یا یک سخنرانی سیاسی را می‌توان به سیاست داخلی، خارجی و این‌گونه موارد دسته‌بندی نمود.
د. مقوله‌بندی ارزشی: در این نوع مقوله‌ها، هدف معطوف به قضاوت‌های ارزشی گفتار، متن و به به‌طورکلی پیام‌ها است. چنانچه بعضی از سیاستمداران کلمات مردم‌سالاری، حکومت مردمی، آزادی سیاسی و عدالت محوری را در سخنان خود زیاد به کار می‌برند. باید توجه نمود که آن‌ها کلمات را در جهت مثبت یا منفی به کار می‌گیرند یا میزان علاقه و تنفر ایشان نسبت به این کلمات چه مقدار است. از آن مهم‌تر، باید به علاقه یا تنفر درونی سیاستمداران، نسبت به واژگان پی برد تا از روی ظاهرسازی یا به خاطر مصلحت‌اندیشی سیاسی خود آن‌ها را به کار نبرند (ساروخانی، ۱۳۸۲، سرمد و همکاران،۱۳۷۷).
۲-۹-۶ تحلیل محتوا و کاربرد روش‌شناختی آن در تحلیل کتب درسی
روش تحلیل محتوا که در مطالعه و ارزیابی محتوای کتاب‌های درسی به کار می‌رود، در پژوهش‌های متعدد استفاده‌شده است. ریشه تاریخی تحلیل محتوا به آغاز کاربرد آگاهانه انسان از نمادها و زبان برمی‌گردد. تحلیل محتوا یکی از مهم‌ترین روش‌های پژوهش در علوم اجتماعی و به‌ویژه در ارتباطات است.
اما در سایر رشته‌های علوم انسانی ازجمله علوم تربیتی نیز به کار می‌رود (کریپندروف، ۱۳۹۰) برلسون[۴۴]، تحلیل محتوا را یک فن پژوهشی برای توصیف عینی، نظام‌دار و کمی ظاهر محتوای رسانه ارتباطی تعریف می‌کند (برلسون، ۱۹۵۹، به نقل از کریپندروف، ۱۳۹۰) همچنین “محتوا را می‌توان دانش‌ها، مهارت‌ها، گرایش‌ها و ارزش‌هایی توصیف کرد که باید یاد گرفته شوند"(نیکلس و نیکلس[۴۵]، ۱۳۷۷، ص ۶۲) کرلینجر[۴۶] (۱۳۸۲) “تحلیل محتوا را روش مطالعه و تجزیه‌وتحلیل ارتباطات، به شیوه نظام‌دار، عینی و کمی برای اندازه‌گیری متغیرها تعریف می‌کند یار محمدیان(۱۳۸۶)"تحلیل محتوا یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب‌ها و متون برنامه درسی و مقایسه پیام‌ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان‌شده است” (ص ۱۵۰).
تحلیل محتوا کاربرد متنوعی دارد که یکی از آن‌ها تحلیل محتوای کتاب‌های درسی است. این تحلیل کمک می‌کند تا مفاهیم، اصول، نگرش‌ها، باورها و همه اجزای مطرح‌شده در قالب دروس کتاب، مطالعه عملی و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند. برای مثال ممکن است کتاب درسی، نگرش‌ها یا حالت‌هایی را تشویق کند که با اهداف برنامه درسی هم‌خوانی نداشته باشند. به همین دلیل یک تحلیلگر محتوا می‌تواند پیام‌های نهفته در متون کتاب درسی را با اهداف برنامه یا علایق فراگیران یا هر مورد دیگری ارزیابی کند. درواقع، اهمیت و ضرورت مطالعه چنین مواردی است که تحلیل محتوای کتاب‌های درسی را توجیه می‌کند (جین[۴۷]، ۲۰۱۰، به نقل از نیک نفس،۱۳۹۲) در تحلیل محتوا جداول، عکس‌ها، کارتون‌ها و فیلم‌ها می‌توانند مورد تحلیل قرار بگیرند، هرچند ممکن است که وسایل و ابزارهایی که برای کدگذاری این موارد استفاده می‌شوند از کدگذاری متن مقداری پیچیده و مشکل‌تر باشند (کوندراکی، ویلمن و آمندسون، ۲۰۰۲، به نقل از نیک نفس،۱۳۹۲)[۴۸]
۲-۹-۷ تعریف و مفهوم تحلیل محتوای کتاب درسی
در نظام آموزشی کشور، طراحی، تهیه و تأمین محتوای آموزشی کتاب درسی را نهادهای دولتی و به‌صورت متمرکز انجام می‌دهند. ازآنجایی‌که در بهره‌گیری از متون درسی و تحقق اهداف آموزشی، عوامل گوناگونی هم چون ویژگی‌ها و خصوصیات فراگیران، الزامات اجتماعی، شرایط و امکانات آموزشی و کمک‌آموزشی و حتی ویژگی‌های انگیزشی، تجربی و تخصصی معلمان تأثیر دارند، کتاب‌های درسی در فرایند آموزش نقش و جایگاه ویژگی دارند. به همین دلیل تحلیل و مطالعه محتوای کتاب درسی به تصمیم سازان، دست‌اندرکاران و برنامه ریزان کمک می‌کند تا در هنگام تدوین کتاب‌های درسی تصمیمات درستی بگیرند، طوری که تا جای ممکن نواقص و کاستی‌ها به کمترین میزان برسد (مرادی، ۱۳۸۸) یک تحلیلگر محتوایی یا یک برنامه‌ریز درسی با بهره گرفتن از تحلیل محتوا می‌تواند پیام‌های نهفته در داستان‌های ساده و یا متون کتاب درسی را با اهداف برنامه موردمطالعه قرار داده و بدین‌وسیله گرایش‌ها و جانب‌داری‌های پنهان و آشکار در متون برنامه را تعیین کند (یارمحمدیان، ۱۳۸۶)
در این میان شعبانی (۱۳۸۴) تحلیل محتوای کتاب درسی را یک روش علمی برای تشریح و ارزشیابی عینی و منظم پیام‌های آموزشی می‌داند (ص.۱۸۰) و یار محمدیان (۱۳۸۶) تحلیل محتوای کتاب درسی را، یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب‌ها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام‌ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان می‌کند و مرادی (۱۳۸۸) بیان می‌دارد که تحلیل محتوای کتاب درسی یک شیوه پژوهشی دقیق، عمیق و پیچیده است که از طریق تجزیه‌وتحلیل متون به تعیین تعداد مفاهیم و واژه‌های درون‌متن می‌پردازد تا ارتباط بین مفاهیم، معانی تأکیدات و دلالت‌ها را مشخص کند و ورای توصیف و طبقه‌بندی مقوله‌های موجود در پیام آشکار از طریق درک موقعیت و شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نویسنده به تفسیر آثار و پیامدهای پیام در فراگیر بپردازد (ص: ۱۱۷).
البته تحلیل محتوای یک کتاب درسی تنها به معنای تحلیل متن و نوشتار کتاب نیست بلکه تحلیل می‌تواند سایر اجزای کتاب همچون تصاویر، جداول، پرسش‌ها، فعالیت‌ها را نیز در برگیرد (ستریج بوس، مارتنز، پرینز و جوچمز، ۲۰۰۶)[۴۹]
۲-۱۰ تعریف و ماهیت مطالعات اجتماعی
یکی از ابعاد تربیت انسان، بعد اجتماعی است. مقصود از تربیت اجتماعی تربیت افراد به‌گونه‌ای است که از مهارت‌های اجتماعی، ارتباطی، اقتصادی و محیط‌شناسی برخوردار باشند آموزش‌وپرورش باید دانش‌آموزان را افرادی مطلع نسبت به مسائل گذشته، حال و آینده جامعه و متعهد به ارزش‌ها و علاقه‌مند به مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و داشتن روحیه انتقادپذیری و انتقادکنندگی تربیت کند؛ و تنها از طریق آموزش مطالعات اجتماعی است که افراد با محیط جامعه، ارزش‌ها و هنجارها، فرایندهای اجتماعی و اقتصادی و مسئولیت‌های خود و دیگران آشنا می‌شوند. مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری است که از تعامل انسان با محیط‌های اجتماعی، فرهنگی، طبیعی، اقتصادی و … و تحولات زندگی بشر درگذشته، حال و آینده و جنبه‌های گوناگون آن بحث می‌کند. ازآنجاکه این درس بر محور کنش متقابل آدمیان با یکدیگر و با محیطی که در آن به سر می‌برند درروند زمانی استوار است، می‌توان ادعا کرد که جامعه، مکان و زمان سه محور عمده این درس‌اند.
مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری بین‌رشته‌ای است که از مفاهیم رشته‌های علمی چون جغرافیا، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و همچنین آموزش‌های مدنی، مطالعات شهروندی و زیست‌محیطی، دین و اخلاق بهره می‌گیرد (فلاحیان، پرتویی مقدم،۱۳۹۲).
دایره المعارف بین‌المللی آموزش‌وپرورش ،در جلد دهم، مطالعات اجتماعی را این‌گونه تعریف کرده است :مطالعات اجتماعی حوزه‌ای از برنامه درسی است که هدف آن، آشنا کردن بچه‌ها با محیط اطرافشان و نیز توسعه ارتباطات انسانی است به‌گونه‌ای که دانش آموزان شهروندان خوبی تربیت شوند .محتوای این درس از تاریخ، جغرافیا و دیگر علوم اجتماعی استخراج می‌گردد.(فلاحیان،۱۳۹۲) و در ایران در سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار شورای وقت برنامه‌ریزی مطالعات اجتماعی دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی ،مطالعات اجتماعی را این‌گونه تعریف کرده است :حوزه‌ای که درباره‌ی انسان و تعامل او با محیط‌های اجتماعی ،فرهنگی ، طبیعی و تحولات زندگی بشر درگذشته ،حال و آینده و جنبه‌های گوناگون آن (سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و محیطی )بحث می‌کند ("راهنمای برنامه درسی مطالعات اجتماعی “،۱۳۷۵) بنابراین در مطالعات اجتماعی به رشد مهارت‌های اجتماعی تأکید می‌شود و برای رسیدن به این هدف محتوای علمی خود را از شاخه‌های مختلف علوم انسانی کسب می‌کند(ملکی ،۱۳۷۴).
۲-۱۰-۱ ضرورت‌ها و جهت‌گیری‌های اصلی در آموزش مطالعات اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...