انسان و جهانی که در آن زندگی می‌کند، با تمام زشتی و زیبایی اش، از دریچه دوربین قابل نمایش است. ثبت لحظه های جنایت، گزارش انگیزه های جرم، روایت وقایع مجرمانه از زاویه دید بزهکار، بزه دیده، مجری نظم و امنیت اجتماعی و افکار عمومی، انعکاس تضادهای اجتماعی، ‌شکاف‌هایی که هر لحظه تعمیق می شود و هویت هایی که بر تضاد و فاصله مبتنی است، نمایش ‌گروه‌های کور جامعه، انعکاس دردهای تازه و زخم های کهنه، ارائه تلاش ‌سیاست‌گزاران‌ جنایی و امنیتی برای مقابله با جرم و افزایش امنیت، همه و همه، کار دوربین است؛ اما وانمایاندن چهره انسان به او، واکنش‌های مختلفی پدید می آورد، گاه خشم و غضب می آفریند و گاه امید و آرامش می بخشد. اینجا است که این تیغ دو لبه، باید به دست کسی سپرده شود که خرد و شجاعتش همسنگ باشد. جرم شناسان وسایل ارتباط جمعی را ذیل عوامل اجتماعی یا محیط (انتخابی یا اتفاقی) جرم بررسی کرده، بر نقش دوگانه آن در وقوع جرم یا پیشگیری از آن، تأکید دارند. به اعتقاد یکی از جرم شناسان «مطبوعات و نشریه ها که در پرورش و یا انحراف افکار عمومی نقش مهمی را ایفا می نمایند، بهترین وسیله برای روشن شدن اذهان و تلفیق افکار و عقاید مورد نظرند. وی ‌در مورد سینما، رادیو و تلویزیون نیز نظر مشابهی دارد. از آنجا که کنترل شرایط و زمینه‌های اجتماعی و انسانی و انگیزه ها و ویژگی‌های روانی وقوع جرم امکان پذیر نیست، برای اهداف پیشگیری از وقوع جرم در جامعه باید با تحریک کنندگی و جرم خیزی احتمالی رسانه ها مقابله شود؛ گو اینکه کنترل کامل رسانه ها نیز، نه ممکن و نه مطلوب است. در این بررسی می توان از شاخص های بدآموزی اخلاقی و امنیتی در اطلاع رسانی، قهرمان سازی از مجرمان، ناامن جلوه دادن جامعه، جوسازی و بزرگنمایی حوادث، بی اعتنایی به آسیب شناسی و ریشه یابی مسائل و… بهره جست. این کار باید از مجاری قانونی و توسط متولیان رسمی انجام پذیرد. ابتدا باید ضرورت امر توسط تیم های مطالعاتی زیر مجموعه دستگاه قضایی تبیین شود و در قالب طرح توسعه قضایی مورد حمایت مسئولان بلندپایه قوه قرار گیرد و با رفع تنگناهای قانونی، زمینه‌های اجرایی شدن آن فراهم شود. بحث پیشگیری از جرم را آن دسته از حقوق ‌دانان پیش کشیدند که نظام کیفری را برای کاهش اثرات جرم در جامعه کافی نمی دانستند. یکی از نخستین پیشگامان این وادی، «جرمی بتنام» حقوقدان و فیلسوف انگلیسی بود. وی که در جستجوی راه حلی برای محو یا حتی الامکان کم کردن تعداد جرایم بود، به «ابزارهای مکمل» برای نظام کیفری اندیشید و بر نقش آموزش و پرورش (و بویژه شناخت قوانین)، مذهب و دولت در مراقبت از کودکانی که پدران و مادران آنان نالایقند و نیز بر فعالیت‌های فرهنگی و غیره تأکید کرد. در عصر حاضر مهمترین ابزار فعالیت‌های فرهنگی، رسانه های گروهی است که اتفاقا نقش آن در پیشگیری از جرم، مورد تصریح جرم شناسان و حقوق ‌دانان قرار گرفته است. نظر به اهمیت نقش رسانه ها در پیشگیری از جرم، کارشناسان راهکارهای متعددی را برای استفاده از این قابلیت پیشنهاد کرده‌اند:

– تولید و پخش برنامه هایی متناسب با ذهنیت و خواستار اقشار مختلف مردم، تهیه و پخش برنامه های آموزشی با موضوعات مختلف فرهنگی، تربیتی، علمی و… توجه به کمیت و کیفیت برنامه های رادیو و تلویزیون.

– آموزش قوانین به صورت ساده، تهیه برنامه های داستانی به همراه تحلیل های علمی و انجام مصاحبه تخصصی در حوزه آسیب های اجتماعی.

– اطلاع رسانی صادقانه و عالمانه با اولویت دادن به منافع عمومی، ارتقای سطح آگاهی و فراهم ساختن زمینه برخورد اندیشه ها با رعایت اصل بی طرفی.

– پیشگیری از بزهکاری از طریق آموزش عمومی

پیشنهادهای فوق الذکر را می توان حول و محور ذیل، جمع بندی کرد:

۱- نقد و بررسی محتوای برنامه ها و مطالب رسانه ها

۲- برنامه سازی و اطلاع رسانی با عنایت به روح سیاست جنایی کشور و وضعیت جرم در جامعه

مبحث چهارم – بررسی مؤلفه‌ های انسجام اجتماعی جهت رسیدن به اهداف مورد نظر در امر پیشگیری انتظامی از جرم

گفتار اول- نقش هر یک از شاخص های انسجام اجتماعی در پیشگیری انتظامی از جرم

الف : اعتماد

به طور کلی می توان گفت که: انسجام اجتماعی یک ظرفیت، جوهر اجتماعی یا هنجاری غیر رسمی است که همکاری میان افراد و نهادهای یک جامعه را ارتقا می بخشد. هر شبکه اجتماعی، برای دستیابی به اهداف خود، علاوه بر افراد آگاه و با تجربه و امکانات و ابزار مادی، به عوامل مانند: اعتماد، تعهد و مسئولیت پذیری و … هم نیاز دارد که این عوامل، همان انسجام های اجتماعی هستند . حتی یک گروه از خلافکاران (مثل گروهی دزد یا قاچاقچی) هم برای موفقیت در کار خود به انسجام اجتماعی و هنجارهایی مانند: رفتارهای اخلاقی، قانونمداری، خطرپذیری و اعتماد متقابل در بین اعضای گروه، نیاز دارد. در واقع برای موفقیت دسته جمعی در امور غیر قانونی هم، وجود انسجام اجتماعی شرط است .

می‌دانیم انسجام اجتماعی یکی از مهم ترین انسجام هاست به طوری که به عموم افراد نیز منفعت می رساند پس به دلیل اهمیتی که انسجام اجتماعی در زندگی ما دارد باید به دنبال راهکارهایی باشیم که بتوانیم با جلب اعتماد مردم این انسجام را در کشورمان تقویت کنیم تا از کنار آن به رشد و توسعه نیز دست یابیم.

یکی از شاخص های مفید درباره ی اینکه پلیس وظیفه اش را در پیشگیری از جرم چگونه انجام می‌دهد اعتماد شهروندان به پلیس است. ادراک شهروندان از اعتماد پذیریو مشروعیت پلیس موجب افزایش تمایل شهروندان برای همکاری با پلیس و پیروی از قانون است. اعتماد یک مفهوم انتزاعی است اما به شدت ریشه در تجربه دارد؛ تعاملات افراد با دیگر افراد و تجربیات گذشته ی آن ها با نهاد های دیگر ، انتظارات درباره ی اینکه چگونه باید در آینده به آن ها اعتماد کنند را شکل می‌دهد. یک افسر پلیس هنگامی کهمورد اعتماد واقع می شود که شهروندان معتقد باشند او مطابق با هنجار های اجتماعی افسران پلیسرفتار خواهد کرد. اگر افسران چنین رفتاری از خود نشان دهند به عنوان یک افسر پلیس مورد اعتماد شناخته می‌شوند. افسران پلیس اعتماد مردم را از طریق رفتارشان کسب می‌کنند. ‌بنابرین‏ ، اعتماد به پلیس یکی از مهمترین و با ارزش ترین شاخص های عملکرد پلیس است ، این عملکرد از طریق نظر سنجی از شهروندان اندازه گیری می شود.( چوی ، ۲۰۱۰ ).

ب : شبکه اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...