همان‌طور که در فصل دوم بیان شد، در روش مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک، تغییر در پارامتر یکی از بارهای شبکه بر مازاد سایر بارهای شبکه دارای اثرگذاری متفاوتی است، به‌نحوی که این وضعیت می‌تواند بر روی برخی از بارها دارای اثر مثبت (افزایش مازاد) و بر روی برخی دیگر دارای اثر منفی (کاهش مازاد) باشد و یا اثرگذاری بر روی برخی از بارها بیش از سایرین باشد. این مسأله می‌تواند سبب بروز ابهام در برابری شود. برای این منظور تأثیر تغییر در پارامتر یکی از بارهای شبکه را بر مازاد سایر بارها در روش مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک و سه روش پیشنهادی نشان خواهیم داد. برای بررسی چگونگی تأثیرگذاری این تغییر پارامتر بر مازاد بارهای شبکه، به معرفی معیار که به‌صورت زیر تعریف می‌شود می‌پردازیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معیار : برای محاسبه این معیار، باید معیار MSSP بارهای بدون تغییر را قبل و بعد از تغییر در پارامتر بار مربوطه محاسبه شود (باری را که متغیر آن تغییر می‌کند در نظر نمی‌گیریم) و سپس اختلاف این دو مقدار را محاسبه کنیم. زیاد بودن این مقدار نشان می‌دهد که تغییر در پارامتر مربوطه به میزان متفاوتی بر مازاد بارهای شبکه مؤثر است. کم بودن این مقدار نیز بیان‌کننده اثرگذاری یکسان‌تر تغییر پارامتر مربوطه بر مازاد بارهای شبکه است. این معیار توسط رابطه ریاضی زیر نمایش داده می‌شود.

 

‏۴–۶

 

‏۴–۷

 

در روابط فوق، برابر با درصد کاهش مازاد بارنسبت به IP، n تعداد کل بارهای شبکه و اندیس باری است که پارامتر آن تغییر می‌کند. و به‌ترتیب معیار MSSP بارهای بدون تغییر، قبل و بعد از تغییر در پارامتر بار است.

مسائل محاسباتی
همان‌طور که در فصل قبل گفته شد، برای حل مسأله بهینه‌سازی دوسطحی، از روش تبدیل MPCC (با بهره گرفتن از شرایط بهینگی KKT) و یا تبدیل به MPPDC (با بهره گرفتن از رابطه دوگانگی قوی) استفاده می‌شود. در مدل MPCC (روابط ۳–۱۱ تا ۳–۱۷)، لازم است تا به‌منظور اجرای مسأله بهینه‌سازی، در ابتدا، مقادیر حداکثر ضرایب لاگرانژ قیود نامساوی مشخص شوند. با توجه به اینکه هیچ روش قطعی و فرمول خاصی برای تعیین این مقادیر وجود ندارد [۳۴]، انتخاب مقادیر مناسب صرفاً با درک درست از قیود مسأله و به کمک روش سعی و خطا به‌دست می‌آید. این امر پس از انجام شبیه‌سازی، سبب بروز چالش‌های زیر در فرایند حل مسأله بهینه‌سازی شده است.
سرعت همگرایی مسأله تا حد زیادی به انتخاب مناسب مقادیر حداکثر ضرایب لاگرانژ وابسته است. از این­رو انتخاب نامناسب این مقادیر می‌تواند سرعت حل مسأله را تا حد زیادی افزایش دهد.
مقادیر انتخابی با ایجاد تغییر در شبکه تحت مطالعه (افزایش تعداد بارها و تغییر در قیود بار و شبکه) تغییر می‌کند. در نتیجه پس از هر تغییر در شبکه لازم است تا مقادیر مناسب مجدداً تنظیم شوند.
به ازای برخی از توابع هدف سرعت همگرایی تا حد زیادی کاهش می‌یابد که این امر سبب بروز ابهام در کارایی روش ارائه شده می‌شود.
در این شبیه‌سازی، ما توانستیم پاسخ MPCC را در شبکه تحت مطالعه با حداکثر سه بار در سرعت همگرایی مناسب به‌دست آوریم. مقایسه نتایج حاصل از آن با مدل MPPDC، نشان‌دهنده یکسانی پاسخ هر دو مدل است. لذا در ادامه، صرفاً به ارائه نتایج با بهره گرفتن از MPPDC می‌پردازیم. این مدل از منظر زمان محاسبات، به‌مراتب کاراتر از مدل MPCC است و برای هر تعداد بار (در این مثال عددی ۷ بار) پاسخ در زمانی کوتاه حاصل می­ شود.

ترکیب اول: خوشه‌ای از دو بار
ساختار و اطلاعات شبکه و مشخصات فنی بارهای آن در این ترکیب، در بخش ۲-۲-۱ فصل دوم آورده شده است. مقادیر مازاد هر یک از بارهای شبکه و مازاد کل و ضرایب وزنی مربوط به هر یک از بارها در روش کلاسیک و سه روش پیشنهادی، به‌ترتیب در جدول ‏۴‑۱ و جدول ‏۴‑۲ ارائه شده است.

جدول ‏۴‑۱ مقادیر منفی مازاد بارها و مازاد کل در روش‌های مختلف در شبکه با خوشه‌ای از دو بار در طول ۲۴ ساعت (برحسب $)
روش
مازاد ($)

 

بار ۱
بار ۲
کل

 

کلاسیک
۱۰/۱۶۱۲-
۴۰/۱۸۵۴۱-
۵۰/۲۰۱۵۳-

 

MD
۷۶/۱۲۳۸-
۴۳/۱۸۶۸۴-
۱۸/۱۹۹۲۳-

 

MND
۹۹/۲۲۹۲-
۵۰/۱۶۵۷۱-
۴۹/۱۸۸۶۴-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...