‌بر اساس ماده ۴ دولت‌ها مسئول اصلی شناسایی، حمایت، معرفی، حفظ و انتقال میراث جهانی مشمول مواد ۱ و ۲ واقع در قلمروشان به نسل‌های آینده هستند و برای انجام این تعهد با توسل‌ به‌ حداکثر امکانات‌ موجود خود ونیز در صورت‌ لزوم از طریق‌ جلب‌ مساعدت‌ و همکاری‌های‌ بین‌المللی‌، به‌ ویژه‌ کمکهای‌ مالی‌، هنری‌، علمی‌ و فنی‌ موظف به انجام این تعهد هستند. چنان که ملاحظه می‌شود وظیفه حفاظت از میراث جهانی هم‌عرض و در کنار وظایف شناسایی، معرفی، حفظ و انتقال میراث جهانی آمده است. اما از آنجا که عنوان کنوانسیون «حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهانی» است به نظر می‌رسد «حمایت» همعرض با شناسایی، معرفی، حفظ و انتقال نیست بلکه باید تمامی مفاهیم اخیر در پرتو «حمایت» تفسیر شوند. به عبارت بهتر می‌توان گفت حفاظت از میراث جهانی فرایندی است که با شناسایی میراث جهانی آغاز می‌شود، با معرفی و حفظ آن ادامه می‌یابد و نهایتاًً با انتقال به نسل‌های آینده خاتمه می‌یابد؛ این چرخه در هر نسل تکرار می‌شود. ذیلاً توضیحی مختصر درباره هر یک از موارد پیش‌گفته ارائه می‌شود:

    1. شناسایی:[۶۹] این وظیفه به عنوان نخستین حلقه زنجیره‌ای که آغازگر فرایندی است که نهایتاًً به تأمین هدف این کنوانسیون ختم می‌شود، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. شاید از همین روست که علاوه بر ماده ۴، ماده ۳ نیز دولت‌های عضو را مسئول شناسایی و تعیین آثار گوناگون واقع در قلمرو خود ‌کرده‌است و ‌بر اساس بند ۲ ماده ۱۳، امکان بهره‌مندی از کمک‌های بین‌المللی را در شناسایی این آثار برای دولت‌ها فراهم ‌کرده‌است. همچنین ماده ۷ شناسایی میراث جهانی در کنار حفظ این میراث را دلیل استقرار یک نظام همکاری و همیاری بین‌المللی تلقی ‌کرده‌است.

    1. حمایت:[۷۰] اگرچه در معاهده تعریفی مشخص از واژه حمایت نشده است اما ماده ۷ «حمایت بین‌المللی» را «استقرار یک نظام همکاری و همیاری بین‌المللی» معنا کرده که «برای حمایت از دولت‌های عضو در حفظ و شناسایی میراث جهانی ایجاد می‌شود». با توجه به اینکه واژه حمایت در عنوان کنوانسیون آمده، به نظر می‌رسد مجموعه اقداماتی که اعضا در چارچوب این معاهده ملزم به انجام آن هستند یا به هر شکل تشویق و ترغیب به انجام آن می‌شوند به‌معنای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی موضوع این معاهده باشد. نکته‌ای که ضرورت دارد در همین ابتدا به آن پرداخته شود، بحثی لغوی در خصوص واژه protect و تمایز آن با واژه conserve است. در زبان فارسی این کنوانسیون را در بسیاری موارد به کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهانی ترجمه کرده‌اند در حالی که واژه حفاظت را بیشتر باید معادل safeguard به کار برد. ترجمه واژه protectبه حفاظت وقتی به مشکل برمی‌خورد که در متن ماده ۴ کنوانسیون این واژه در کنار conserve به معنای حفظ به کار گرفته شده و طبعاً وقتی در ترجمه قرار باشد protect به حفاظت ترجمه شود آنگاه قرار دادن دو واژه حفاظت و حفظ که هر دو دارای معنای مشابه هستند در کنار هم چندان صحیح به نظر نمی‌رسد.

    1. معرفی:[۷۱] توجه خاص به معرفی میراث جهانی در کنوانسیونی که در کنفرانس عمومی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد بخوبی قابل درک است.

    1. حفظ:[۷۲] به نظر می‌رسد حفظ در اینجا به معنای نگهداری است و تعهد به حفظ، شرط عملی کردن اصل عدالت بین نسلی است زیرا انتقال میراث جهانی به نسل‌های آینده مستلزم نگهداری از این میراث است. جالب است که این معاهده ۲۰ سال پیش از اعلامیه ریو موضوع عدالت بین نسلی را موردتوجه قرار داده است.[۷۳] اما کنفرانس نارا[۷۴] که سند آن ضمیمه ۴ دستورالعمل‌های عملیاتی است[۷۵]، معنایی بسیار فراتر را از حفظ مدنظر قرارداده و آن را چنین تعریف ‌کرده‌است: «تمامی تلاش‌هایی که برای فهم، آگاهی از تاریخ و معنا، تضمین حفاظت مادی، و در صورت لزوم معرفی، احیا و ارتقای میراث فرهنگی درنظر گرفته شده است». با توجه به اینکه در ماده ۴ «حفظ» در کنار «شناسایی، معرفی، حمایت و انتقال» به کار رفته به نظر نمی‌رسد که قانون‌گذار حفظ را درمعنای موسع کنفرانس نارا درنظر داشته باشد.

  1. انتقال[۷۶]: تعهد به انتقال را می‌توان آخرین حلقه فرایند حمایت تلقی کرد که با ایفای آن، میراث جهانی پس از شناسایی، حفظ و احیاناً احیا، به نسل‌های آینده منتقل می‌شود. جالب آنکه در سراسر کنوانسیون تنها یک بار و آن هم در ماده ۴ عبارت «انتقال به نسل‌های آینده» ذکر شده است.

تعهدات دولت‌ها در ماده ۵ چندان قوی نیست، زیرا محدود به «تلاش» در حدود «امکانات» آن ها محدود شده است، تا در حوزه میراث جهانی مبادرت به سیاست‌گذاری درخصوص تفویض نقشی برای میراث فرهنگی در زندگی جوامع تدوین شیوه های حمایتی از میراث جهانی در برنامه‌ریزی کلان خود (بند ۱)، ایجاد خدمات حمایت، حفظ و معرفی (بند ۲)، پژوهش‌های علمی و فنی و شیوه های ضدتخریب (بند ۳)، انجام اقدامات حقوقی، علمی، فنی، اداری و عملیاتی (بند ۴)، ایجاد مراکز ملی و منطقه‌ای برای تربیت متخصصان و تشویق مطالعات علمی (بند ۵) کنند.

بند ۱ ماده ۶ ناظر بر آن است که جامعه بین‌المللی میراث تعریف شده در مواد ۱ و ۲ را به عنوان میراث جهانی پذیرفته و متعهد به همکاری در حمایت از این میراث است که در نتیجه آن در بند ۲ همین ماده، دولت‌های عضو باید در تشخیص‌، حمایت‌، حفاظت‌ و شناساندن‌ میراث‌ فرهنگی‌ و طبیعی‌ مذکور در بندهای‌ ۲ و ۴ ماده‌ ۱۱، همکاری‌ و مساعدت‌ کنند. اگرچه ظاهر بند ۲ ناظر بر تعهد دولت است اما مقتضای ذات این تعهد، یعنی همکاری بین‌المللی، خارج از قلمرو ملی بوده، ایفای آن در بافت جهانی و تأثیر آن نیز بر میراث جهانی خارج از قلمرو ملی کشورهاست، لذا باید آن را تعهدی بین‌المللی و در واقع عمل تک‌تک دولت‌ها در ایفای تعهدات جامعه بین‌المللی به‌مثابه یک کل واحد تلقی کرد.

ماده ۷ نیز با بیان محتوای تعهد جامعه جهانی، حمایت بین‌المللی از میراث فرهنگی و جهانی را، عبارت از استقرار یک نظام همکاری و همیاری بین‌المللی می‌داند که برای حمایت از دولت‌های عضو در حفظ و شناسایی میراث جهانی ایجاد می‌شود.

پس از ذکر تعهدات عام دولت‌ها و جامعه بین‌المللی که در مواد ۴ تا ۷ مورد اشاره قرار گرفت، تعهدات خاص‌تری را در بخش‌های بعدی معاهده می‌توان ملاحظه کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...