۳- در صورتی که تصمیمات مدیریت با علائق سهام‌داران همسو نباشد در شرایط رقابتی شدید این موضوع باعث حذف شرکت از گردونه رقابت خواهد شد بال و شیواکومار[۴۵](۲۰۰۵). در این صورت اتخاذ رویه‌های محافظه ­کارانه مانع از سرمایه ­گذاری مدیریت در پروژهای با خالص ارزش فعلی منفی خواهد بود، زیرا شناسایی سریع­تر زیان­ها سهام‌داران را به موقع از زیان­ده بودن یا نبودن سرمایه ­گذاری­ها آگاه می­ کند. علاوه بر این محافظه‌کاری شامل تاییدپذیری بیشتر برای اخبار خوب است که این محدودیت نیز توانایی مدیران در غلوگویی و بیشتر از واقع نشان دادن داراییها و سودها را کاهش می­دهد و از این طریق باعث کاهش مشکلات بعدی در بازارهای رقابتی خواهد شد.

شرکت­ها جهت رهایی از فشارهای رقابتی بین شرکای موجود در یک صنعت(رقبای بالفعل) و یا تهدیدات ناشی از ورود رقبای جدید به بازار(رقبای بالقوه)، محافظه‌کاری در گزارشگری مالی را در پیش می­ گیرند و بدین منظور اخبار و نشانه­ های خوب یا مساعد را پوشش داده و اخبار و علائم بد و نامساعد را برجسته ‌می‌کنند و با این کار انتظارات بازار را از عملکرد آتی کاهش می­ دهند که خود باعث کاهش قیمت اوراق بهادار شرکت است.

بیشتر مدل­های ارائه و افشای اطلاعات، تهیه­کنندگان را به ارائه منصفانه اطلاعات تشویق و ترغیب ‌می‌کنند(فلسام و ایکسی[۴۶] ۱۹۹۲). ولی شرایط متفاوت و صنایع گوناگون از نظر شدت رقابت در اتخاذ تصمیمات و سیاست­های جسورانه یا محافظه ­کارانه اثر گذار هستند با این حال مدل­های افشای اطلاعات بیانگر اتخاذ تصمیمات محافظه ­کارانه در شرایط عادی(عدم نیاز به تامین مالی از طریق بدهی یا حقوق صاحبان سهام) رقابت هستند(داروغ و استاغتون ۱۹۹۰ ؛ کلینچ و ویکچیلیا ۱۹۹۷[۴۷]).

۲-۲-۱۰ تعریف ریسک

اما مفهوم اصلی که تمام این تعریف­ها بر آن تأکید دارند وجود عدم اطمینان از اتفاقات آینده است و در واقع ریسک نوعی از عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد(ویلیامز و همکاران،۱۳۸۲). به عبارت دیگر اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد ریسک نخواهد بود بلکه فقط عدم اطمینا‌ن است به همین دلیل که برای ریسک مقدار مشخص ارائه می‌شود می‌توان آن را مدیریت و کنترل کرد. هر چند عده‌ای ریسک را فقط زیان ناشی از سرمایه ­گذاری می‌دانند، عده­ای دیگر ریسک را به دو دسته ریسک واقعی(خالص) و سوداگرانه (برد و باخت) تقسیم می‌کنند. بدین صورت که ریسک واقعی همواره در برگیرنده زیان است(همانند مالکیت خودرویی که در صورت تصادف، زیان وارد می‌شود و در غیر این صورت وضعیت بدون تغییر است) و ریسک سوداگرانه سود و زیان را در بردارد(نمونه بارز آن مالکیت یک کارخانه یا ماشین است)(ویلیامز و همکاران ،۱۳۸۲). به عبارت ساده ریسک هم می‌تواند جنبه زیان(ریسک منفی) وهم جنبه سود(ریسک مثبت) را در بر گیرد(اکبریان ودیانتی، ۱۳۸۵).

ریسک در بانک‌ها ممکن است در اثر تغییرات شاخص‌های اقتصادی و مالی مانند سطح قیمت­ها، نرخ ارز و… باشد یا به جهت وجود عدم اطمینان ‌در مورد مسائل غیراقتصادی و غیرمالی همانند پرسنل، قوانین و… پدید آید. ‌بنابرین‏ می‌توان ریسک‌های موجود در بانکداری را به دو دسته پیشگفته تقسیم کرد. ذکر این نکته لازم است که حوزه فعالیت مدیریت ریسک بیشتر ریسک نوع اول را پوشش می‌دهد چرا که تا حدودی قابل پیشگیری و محاسبه است.

برخی از صاحب­نظران دو دسته کلی پیشین را به صورت جزیی­تر به چهار دسته ذیل تقسیم می‌کنند:

    1. ریسک بازار که شامل تغییرات نرخ بهره، تغییرات نرخ ارز و تغییرات قیمت سهام و کالا است.

    1. ریسک اعتباری که ریسک‌های انجام معاملات ‌بر اساس ترتیب مورد نیاز آن ها، اطلاعات جمع ­آوری شده، اجزای صحیح قراردادها و آیین­ نامه­ ها و ریسک پرسنل را در بر می‌گیرد.

    1. ریسک نقدینگی که شامل عدم اطمینان ‌در مورد ترتیب تامین تسهیلات و پرداخت به موقع دیون بانک است.

  1. ریسک عملیاتی که در برگیرنده ریسک موجود در اعطای تسهیلات، خرید و فروش­ها و معاملات و همچنین زیان ناشی از بی­اعتبار شدن بانک به دلیل سوء مدیریت است (عقیلی کرمانی،۱۳۸۱).

۲-۲-۱۱ ماهیت ریسک

اقتصاددانان متعددی ریسک سرمایه ­گذاری را پراکندگی بازده تعریف کرده ­اند برای مثال کینز ریسک سرمایه ­گذاری را پراکندگی بازده تعریف ‌کرده‌است. کینز ریسک سرمایه ­گذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف ‌کرده‌است. مطابق نظر کینز وقتی شخصی در یک دارایی سرمایه ­گذاری می‌کند که بازده آن به میزان زیادی از پراکندگی برخوردار است بایستی بابت ریسکی که تحمل می‌کند مابه­ازایی دریافت کند(هایم وسارنت[۴۸]،۱۹۸۴). مشابه نظر کینز، هیکس نیز ریسک را واریانس بازده تعریف می‌کند. هیکس تأکید می‌کند یک سرمایه ­گذاری که بازده آن پراکندگی بیشتری داشته باشد(فرض داشتن بازده مورد انتظار مشخص) از جذابیت کمتری برخوردار است. بدین ترتیب هیکس نیز تأکید کرد وقتی بازده نامطمئن است عامل پراکندگی نیز عامل با اهمیتی است که بر تصمیمات سرمایه ­گذاران مؤثر است. اگرچه مارس چاک می‌گوید که برای تصمیم ­گیری در شرایط ریسک باید تمام شرایط توزیع بازده را در نظر گرفت با این حال در بسیاری موارد ملحوظ کردن دو مؤلفه‌ کافی است، یا امید ریاضی یا ضریب تغییرات. به عبارت دیگر مارس چاک نیز ریسک سرمایه ­گذاری را واریانس یا ضریب تغییرات معرفی می‌کند(هایم وسارنت،۱۹۸۴).

۲-۲-۱۲ عوامل مؤثر بر ریسک

غالباً میزان واکنش افراد نسبت به شرایط عدم قطعیت به عوامل مختلفی بستگی دارد که از جمله می‌توان مشخصه‌ های فردی مدیر ریسک کننده را مطرح نمود همچون:

    • احتمال شکست یا موفقیت

    • میزان فایده یا ضرر حاصله

  • توان مالی شرکت یا فرد، در شرایط شکست یا موفقیت

همچنین مشخصه ­ها و پارامتر‌های فردی و جنسیتی نیز بر این امر مؤثر می‌باشند نظیر:

    • در بیشتر مطالعات مردان ریسک پذیرتر از زنان هستند

    • وجود سابقه حضور در فعالیت توام با ریسک با افزایش ریسک­پذیری همراه است

    • تصمیمات گروهی، از ریسک پذیری بالاتری برخوردار است

  • افراد نسبت به ریسک مالی حساس­تر از ریسک اجتماعی هستند

و بالاخره می‌توان به تاثیر مشخصه‌ های سازمانی بر ریسک اشاره نمود:

    • تاریخچه سیر رشد و توسعه شرکت

    • شخصیت­ها و تجربه مدیریت فعلی

    • طبیعت و میزان دارایی‌های شرکت

    • طبیعت فعالیت‌های شرکت

  • میزان هم­راستایی یا تعارض در اهداف و ترجیحات سهام‌داران، موسسان و مدیران شرکت­ها و سازمان­ها و…(بیات ،۱۳۸۶).

۲-۲-۱۳ مدیریت ریسک

دلیل اصلی اجرای مدیریت ریسک حداقل­سازی ریسک و عدم اطمینان همراه با حداکثر کردن بازده برای سرمایه ­گذاران است. به عبارت دیگر هدف مدیریت ریسک کاهش زیان (ریسک منفی) و افزایش سود (ریسک مثبت) ناشی از سرمایه ­گذاری­ها است البته مدیریت ریسک در موقعیت­هایی که تا اندازه‌ای ریسک آن ها قابل اندازه ­گیری و پیشگیری باشند اجرا می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...