به طور کلی تئوریسین‌ها، سازمانی را که بدون هیچگونه ریسکی تکنولوژی یا خط تولید را تغییر دهد یا به سادگی از رقبا تقلید کند، سازمان کارآفرین نمی‌نامند. همین طور شرکت‌های ریسک‌پذیری که قدرت مالی خود را اهرم نفوذ قرار می دهنند، لزوماً کارآفرین نیستند. سازمان‌های کارآفرین الزاماً باید درگیر نوآوری محصول، بازار، یا تکنولوژی شوند (صمد آقایی، ۱۳۸۸: ۷۶).

۲-۱-۴ عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی سازمانی یک نوع رفتار سازمانی است. رفتار سازمانی تابعی از عوامل زمینه‌ای و ساختاری است. برای اینکه رفتار سازمانی کارافرینانه باشد و سازمان با رویکرد کارآفرینی به هدف‌های خود دست یابد، عوامل ساختاری و زمینه‌ای باید مدیریت شوند.

۲-۱-۴ -۱ عوامل زمینه‌ای مؤثر بر رفتار کارآفرینی سازمانی

    1. فرهنگ و ارزش‌های سازمان: فرهنگ سازمانی شامل ارزش‌ها و باورهای اعضای یک سازمان است و رفتار اعضای سازمان را شکل می‌دهد. فرهنگ سازمانی می‌تواند در یک طیف از حامی آرمان و هدف‌های سازمانی تا تقابل با هدف‌های سازمانی قرار گیرد. فرهنگ حامی کارآفرینی، فرهنگی است که در آن ارزش‌هایی مانند تغییر، نوآوری، مخاطره پذیری، یادگیری، کارگروهی، رقابت پذیری، و فرصت جویی ترویج می‌شود. در فرهنگ سازمانی کارآفرینی، هدف جویی و آرمان مشترک در کارکنان درونی شده است، ارتباطات سازمانی در این فرهنگ روان و اثربخش است. و کارکنان با احساس با معنی بودن کار، از شغل خود راضی هستند؛ کار گروهی امری عادی است و افراد قادر هستند تا با اعضای تیم که هر یک خصوصیات خاص خود را دارد، کار کنند (موریس [۲۷]، ۲۰۰۲، به نقل از یداللهی فارسی، ۱۳۸۴ : ۱۳۳ ).

  1. محیط کسب و کار: محیط کسب و کار شامل محیط اقتصادی، اجتماعی، فناوری و سیاسی ملی و بین‌المللی است. محیط کسب و کار می‌تواند حامی یا مانع کارآفرینی سازمانی باشد .به طور کلی سازمان‌ها برای فعال کردن رفتار کارآفرینی، می‌توانند فشارهای رقابتی را به داخل سازمان منتقل کنند و بخش‌ها و افراد سازمانی در مواجهه با خواسته‌های محیط قرار گیرند (چون هو و همکاران[۲۸] ، ۲۰۰۴ به نقل از یداللهی فارسی، ۱۳۸۴ : ۱۳۳).

۲-۱-۴ -۲ عوامل ساختاری مؤثر بر رفتار کارآفرینی سازمانی

    1. هدف گذاری صحیح و روشن: وقتی هدف‌ها روشن باشد، اعضای سازمان می‌دانند که برای رسیدن به چه چیز باید تلاش کنند.

    1. توسعه منابع انسانی: در سازمانی که افراد با قابلت بالا وجود داشته باشند، رفتار کارآفرینی را ترویج می‌دهند.

    1. ایجاد سیستم‌های بازخور: افراد و بخش‌های سازمان اگر از نتایج کار خود و عکس‌العمل محیط بازخور دریافت نمایند، می‌توانند عملکرد خود را بهبود بخشند، جای که عوامل محیطی انتظار رفتار کارآفرینی را القا می‌کنند، بازخورهای محیطی رفتار کارآفرینی سازمانی را ترغیب می‌کنند.

    1. ترکیب مسئولیت فردی و گروهی: سیستم‌های سازمانی با ترکیب مسئولیت فردی و گروهی، تلاش فردی و گروهی را ترغیب می‌کنند.

  1. پاداش بر اساس نتایج: در صورتی که کارکنان بدانند که در نتایج کار خود سهیم هستند و نتایج مثبت، پاداش مثبت دارند، رفتار کارآفرینانه در آن ها ترغیب می‌شود.

عوامل ساختاری دیگری که در کارآفرینی سازمانی نقش دارند به صورت زیر است:

فرایند و سیستم خلاقیت و نوآوری، تأمین امکانات مورد نیاز نوآوری، ارتباط اثر بخش با مشتریان، آموزش فنون و مهارت‌های کارآفرینی، توسعه زمینه‌های مشارکت فراگیر کارکنان، ایجاد محیطی کاری جذاب و صمیمانه در کار (یداللهی فارسی، ۱۳۸۴ : ۱۳۴ -۱۳۵).

پیترسون و برگر[۲۹] (۱۹۷۲) نیز در مطالعات خود سعی کرده‌اند تا عوامل مختلف سازمانی و محیطی را که فعالیت‌های کارآفرینی را در درون شرکت تحت تأثیر قرار می‌دهند، شناسایی کنند، مدل زیر یکی از مدلهایی است که سعی کرده تا پیش نیازهای کارآفرینی سازمانی و نتایج آن را در ارتباط با متغیرهای دیگر سازماندهی کند (احمدپور، ۱۳۸۱).

مهارت‌های یک کارمند

محیط سازمانی

فعالیت‌های مدیریت و فرهنگ

پدیده کارآفرینی سازمانی

عملکرد مالی

رضایت شغلی

رضایت مشتری

پیش نیازها، عوامل بالقوه

نتایج: عملکرد شرکت

شکل ۲-۳- مدل کارآفرینی سازمانی

۲-۱-۵ کارآفرینی سازمانی از دیدگاه یونگیو وانگ

بر طبق نظریه پروفسور یونگیو وانگ و همکارنش ۲۰۰۹ کارآفرینی سازمانی شامل چهار بعد می‌باشد:

ریسک‌پذیری تجارت جدید، نوآوری، خودبهبودی و پیش‌دستی

ریسک‌پذیری تجارت جدید[۳۰] :

ریسک‌پذیری یکی از ابعاد بسیار مهم کارآفرینی سازمانی است. ریسک‌پذیری به عنوان امکان ضرر، احتمال دارد به عنوان ویژگی ذاتی نوآوری، شکل‌گیری کسب و کار جدید و اقدامات کنشی یا تهاجمی سازمان موجود نگریسته شود. ریسک را می‌توان به پیگیری سریع فرصت‌ها، استفاده یا کاربرد سریع منابع و اقدامات جسورانه ربط داد. در حقیقت جسور بودن در پیگیری فرصت‌ها به عنوان ویژگی سطح شرکتی کارآفرینی مورد نظر قرار گرفته است. از دیدگاه ایال و اینبار ریسک‌پذیری تمایل به جذب منابع برای فعالیت‌های مخاطره آمیز در قلمرویی ناشناخته به صورت منطقی و محاسبه شده است (ایال و اینبار، ۲۰۰۳: ۲۲۳).

در ریسک پذیری سازمانی فعالیت مخاطره آمیز جدیدی شروع می‌شود و معمولاً با کارآفرینی فردی ارتباط دارد. افراد و گروه‌های کوچک می‌توانند گروه‌های کارآفرینانه‌ای را در داخل سازمان تشکیل دهند (ساندرا و دوبینسکی[۳۱] ، ۲۰۰۰: ۲۴ ). مخاطره پذیری سازمانی شامل فعالیت‌هایی می‌شود که در سطح عملیاتی انجام می گیرند. در این بعد، سازمان ‌های کارآفرین معمولاً رویکرد مثبتی به سرمایه‌گذاری در فرصت‌های جدید تدوین می‌‌کند، نسبت به شناسایی مشتریان جدید و ورود به بازارهای ناشناخته اقدام می‌کند (مدهوشی و بخشی، ۱۳۸۲: ۱۷۳). معیارهای این بعد عبارتند از:

– توسعه خطوط تجاری در صنعت جاری

– پیگیری تجارت جدید در صنایع جدید که با تجارت جاری در ارتباط هستند

– کشف خلاهای جدید برای محصولات در بازارهای جاری

– ورود کسب و کارهای جدید با عرضه محصولات و خطوط جدید

نوآوری[۳۲] :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...