‌آن‌چنان‌که اشاره شد عرضه عمومی سهام می‌تواند برای سهام شرکت، بازار ایجاد کند. این بازار می‌تواند در نقدشوندگی و پاداش برای کارکنان نقش داشته باشد. چنین برنامه هایی برای کارکنان، نمایش جالبی از همکاری به وجود می‌آورد و به کارکنان اجازه خواهد داد تا مالک بخشی از سهام شرکتی باشند که در آن کار می‌کنند.

تخصیص مالکیت یا تقسیم سهام می‌تواند به افزایش بهره‌وری، انگیزه و وفاداری منجر شود‌. این نوع از پاداش راهی برای مرتبط کردن آینده مالی یک کارمند به موفقیت شرکت نیز است‌.

وجهه و اعتبار‌: عرضه عمومی سهام می‌تواند به شرکت در به دست آوردن اعتبار و وجهه از طریق ایجاد آگاهی از ثبات کمک کند. موسسان شرکت‌ و مدیران اعتبار شخصی زیادی در جریان عمومی شدن به دست می‌آورند‌. این اعتبار می‌تواند در استخدام نیروی کار متخصص، بازاریابی محصولات و خدمات کمک زیادی باشد. زمانی‌که مالکیت شرکت با مردم به اشتراک گذاشته می‌شود، می‌توان موفقیت شرکت را گسترش و فرصت‌های تجاری آن را افزایش داد. با فروش سهام در بازار، شرکت می‌تواند بهتر و بیشتر شناخته شود؛ و این مسئله ممکن است به افزایش شناخت و گسترش کسب‌و‌کار منجر شود.

در بازاریابی کالاها و خدمات شرکت، سهامی بودن می‌تواند مفید باشد؛ زیرا در چنین شرایطی اغلب فروشندگان و مصرف‌کنندگان شرکت، سهامدار آن می‌شوند که این امر می‌تواند کسب‌و‌کار رو به رشد و در حال توسعه را به دنبال داشته باشد. در این مثال، شرکت سهامی عام یک مزیت رقابتی ورای یک شرکت خصوصی را دارا است؛ به‌طوری که اقبال به عرضه عمومی اولیه سهام شرکت، می‌تواند اقبال مشتریان به یک شرکت را نیز نشان دهد که به همین ترتیب می‌تواند به افزایش فروش و شکل گسترده‌تری از همکاری منجر شود.

با عرضه عمومی شرکت، قرض‌دهندگان، فروشندگان و وام‌دهندگان، ریسک اعتباری شرکت را مناسب ارزیابی می‌کنند و این مسئله فرصت‌های تامین مالی مناسب را برای شرکت افزایش می‌دهد. همچنین عرضه عمومی می‌تواند برای شرکت ایجاد شهرت کند که برای بازاریابی شرکت مؤثر خواهد بود.

تصویر مناسب: شرکت‌های عمومی تمایل دارند که نسبت به شرکت‌های خصوصی شناسنامه و نمای بهتری داشته باشند. این مسئله در صنایعی که عامل موفقیت آن فروشندگان و مشتریان است که آن را به داشتن تعهدات بلندمدت ملزم می‌کند، اهمیت بیشتری دارد. برای مثال، خرید نرم‌افزار نیاز به آموزش و پشتیبانی مداوم دارد و هیچ مدیری مایل نیست نرم‌افزار را از شرکتی بخرد که هیچ برنامه‌ای برای ارتقا، پیشرفت، پشتیبانی مشکلات و غیره ندارد. هرچند استنباط فروشندگان و مشتریان از موفقیت شرکت اغلب یک پیشگویی کاملا شخصی است.

شهرت: عرضه عمومی سهام می‌تواند اعتبار، شهرت و دیده شدن را به همراه داشته باشد که در زمان بازاریابی برای شرکت مؤثر است. شرکت‌های عمومی تمایل بیشتری در جلب توجه روزنامه‌های بزرگ‌، مجله‌ها و نشریات دوره‌ای، نسبت به شرکت‌های خصوصی دارند. ارتباط مستمر و قوی با رسانه ها می‌تواند فروش و درآمد شرکت را به طور بالقوه‌ای افزایش دهد. شهرت به وجود آمده از عرضه عمومی، توسعه کسب‌ و‌کارهای جدید و جذب شرکای استراتژیک را به دنبال خواهد داشت. همچنین گزارش‌های تحلیلی تحلیل‌گران و جدول قیمت‌های روزانه سهام برای آگاهی همه و از جمله محافل مالی منتشر می‌شود.

عرضه عمومی موفق می‌تواند وضعیت شرکت را تغییر دهد و فرصتی را برای سرمایه‌گذارانی که تمایل به سرمایه‌گذاری در شرکت‌های خصوصی ندارند، به وجود آورد. شهرتی که عرضه عمومی ایجاد می‌کند می‌تواند توجه شرکای بالقوه یا علاقه‌مندان به ادغام را نیز جلب نماید.

همچنین از آن‌جاکه وضعیت مالی یک شرکت عمومی مشروط به بررسی الزامات گزارش‌گری از سوی مقام‌ناظر است، صحت وضع موجود از سوی سایرین مورد تأیید است.

ادغام و اکتساب: زمانی‌که یک شرکت سهامی عام است و بازاری برای سهام آن وجود دارد، این شرکت به مثابه پول نقد است. عرضه عمومی اولیه موفق می‌تواند تاثیر خاصی روی شناسنامه یک شرکت داشته باشد.

همه این عوامل می‌تواند به عوامل توسعه‌ای کسب‌و‌کار منجر شود و اعتماد فزاینده‌ای را از سوی مشتریان به‌همراه داشته باشد.

ارزش‌گذاری شرکت خصوصی اغلب از نبود نقدشوندگی متاثر است. یک عرضه عمومی موفق ارزش‌گذاری شرکت را افزایش خواهد داد و به فرصت‌های مختلفی برای ادغام و اکتساب منجر خواهد شد. با امکان افزایش سرمایه اضافی از طریق مراجعه مجدد به بازار و انجام عرضه مجدد، شرکت سهامی عام توانایی بیشتری برای تامین مالی و در اختیار گرفتن منابع نقدینگی دارد.

همچنین شرکت عمومی مزیت استفاده از ارزش‌گذاری بازار را دارد؛ به‌ویژه زمانی‌ که سهام در بورس دادوستد می‌شود. الزامات افشای اطلاعات از سوی مقام‌ناظر به متقاضیان ادغام، اطمینان از بررسی‌های سهام‌داران، گزارشگری بدون نقص و توانایی پرداخت بدهی‌های شرکت را می‌دهد. استفاده از سهام برای به دست گرفتن شرکت‌های دیگر آسانتر و ارزانتر از روش‌های دیگر است. علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌های خصوصی در معرض دید سرمایه‌گذاران بالقوه نیستند. در حالی ‌که عمومی شدن این مسائل را برای شرکت‌های دیگر آسانتر می‌کند.

استراتژی خروج: یکی از مهم‌ترین منافع عرضه عمومی این حقیقت است که سهام شرکت‌ها سرانجام نقد می‌شوند و امکان ارائه پاداش و آزادی مالی برای موسسان و کارکنان فراهم می‌شود.

همچنین یک بازار عمومی برای سهام، یک استراتژی خروج بالقوه و نقدشوندگی برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند. حس روانی ناشی از موفقیت مالی نیز می‌تواند یکی دیگر از مزایای عمومی شدن باشد. عرضه عمومی می‌تواند ثروت خالص سهام‌داران شرکت را افزایش دهد.

علاوه بر موارد یادشده حتی اگر سهام‌داران یک شرکت عمومی شده فورا سود را شناسایی نکنند، سهام شرکت می‌تواند به عنوان تضمین برای دریافت وام استفاده شود.

۲-۹-۲ معایب عمومی شدن

حتی با وجود منافع عرضه عمومی اولیه، شرکت‌های عمومی اغلب با بسیاری چالش‌های جدید روبه‌رو می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، الزام به تقسیم سود است.

تقسیم سود ‌به این معنی است که اگر شرکت در یک فعالیت اقتصادی در جایگاه بسیار موفقی قرار دارد، سودهای آتی باید با سهام‌داران تسهیم شود. از دیگر معایب از دست دادن اسرار شرکت است؛ ‌به این معنا که بزرگترین دلیل برای شرکت‌ها که در برابر عمومی شدن مقاومت می‌کنند، بر ملا شدن اسرار عملیات شرکت و سیاست‌های آن است. برای مثال، یک شرکت می‌تواند در معرض خطر قرار گیرد اگر تکنولوژی یا سوددهی آن برای رقبا آشکار شود.

الزامات گزارشگری یکی دیگر از معایب است که بر اساس آن شرکت‌های عمومی به طور مستمر باید گزارش‌های درخواستی مقام ناظر و بورس را تهیه و ارائه کنند. این الزام هزینه مالی به همراه دارد و اطلاعات را برای رقبا فراهم می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...