تحقیق-پروژه و پایان نامه | پژوهش های انجام شده در رابطه با تمایز یافتگی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
همجوشی پدیده ای است که اجازه نمی دهد فرد خودش را از خانواده متمایز کند و به دو جنبه ناپختگی اشاره دارد. اولا نوع هم جوشی احساس و تفکر وجود دارد که طی آن تفکر واقع بینانه تحت تاثیر تحریک پذیری قرار میگیرد. حاصل این هم جوشی دلیل تراشی و توجیه عقلی برای موجه جلوه دادن ناپختگی عاطفی است، ثانیاً همجوشی به نبود مرزها و فقدان فردیت بین دو یا چند نفر اشاره دارد که نمونه آن روابط همزیستی است. همجوشی در خانواده ها به (توده نامتمایز من ، خانواده ها) می انجامد که ویژگی آن همبستگی تنگاتنگ است(پروچسکا و نورکراس ، ترجمه سید محمدی ،۱۳۸۱).
بوئن در سال ۱۹۶۶ ، مفهوم توده نامتمایز من خانواده را که از روانکاوی اقتباس شده است برای توضیح مفهوم (بهم چسبندگی ) عاطفی خانواده ابداع کرد. وضعیتی که در آن نوعی وحدت عاطفی مشترک در تمام سطوح وجود دارد ، گاه نزدیکی عاطفی به قدری شدید است که اعضای خانواده احساس میکنند از احساسات ، افکار ، تخیلات و رویای هم با خبرند. به نظر بوئن این صمیمیت میتواند به حالت ناخوشایند (نزدیکی مفرط) و نهایتاً طرد متقابل بین دو عضو ختم می شود ، بوئن چیزی را که ابتدا به زبان روانکاوی (توده نامتمایز من خانواده) توصیف کرده بود بعد ها با بهره گرفتن از زبان نظریه سیستم ها تحت عنوان امتزاج – تفکیک بازگویی کرد . هر دو اصطلاح نشان تأکید بوئن بر این قضیه اند که پختگی وخود شکوفایی مستلزم آن است که فرد از دلبستگی های عاطفی ناگشوده به خانواده اصلی رهایی یابد(گلدنبرگ و گلدنبرگ ترجمه نقشبندی و همکاران ،۱۳۸۲). اعضای یک خانواده هر چه بیشتر احساس تهدید و ناامنی کنند بیشتر به همجوشی متمایل میشوند. به عبارت دیگر هر چه افراد احساس استرس یا اندوه بیشتری کنند بیشتر به جستجوی امنیت یکتایی بر میآیند که از هم جوشی با خانواده حاصل می شود(پروچسکا و نورکراس ، ترجمه سید محمدی ،۱۳۸۱). به عنوان مثال یک خانواده تمایز یافته بهتر قادر است تا به یکدیگر در کنار آمدن با مرگ حتی مهمترین فرد خانواده کمک کند. در حالی که اعضا خانواده کمتر تمایز یافته ممکن است بعد از مدتی با نشانه های عاطفی یا انواعی از سوء رفتار های اجتماعی پاسخ دهد(باون ، ۱۹۷۸).
اندوه مزمن میتواند افرادی را به وجود آورد که از لحاظ عاطفی بیمار هستند و نمی توانند خود را از خانواده متمایز کنند. آن ها برای همیشه به خانواده می چسبند و خانواده نیز به آن ها می چسبد (پروچسکا و نورکراس ، ترجمه سید محمدی ،۱۳۸۱). بر طبق نظریه بوئن در سال ۱۹۸۸، افراد فزون آمیخته در حالت گیر افتادگی عاطفی در موقعیتی که در خانواده های اصلی شان داشتند باقی می مانند و باورها و اعتقادات کمی را قاطعانه حفظ میکنند ، متعصب و یا مطیع هستند و برای هر چیزی به دنبال پذیرش و تأکید می گرددند. از نظر بوئن افراد فزون آمیخته در روابط نزدیکشان بیش از اندازه در گیر هستند ، در حالی که افراد تمایز یافته قادرند تعالی را در روابط شان حفظ کنند(بوئن ، ۱۹۷۶، به نقل از پاپکو ،۲۰۰۲).
افرادی که بیشترین همجوشی ، ( امتزاج ) را بین افکار و احساساتشان دار ند (مثلا اشخاص اسکیزوفرنیایی و خانواده آن ها) ضعیف ترین کارکرد را دارند. آن ها احتمالا تحت سلطه واکنش های عاطفی خود کار یا غیر ارادی هستند و معمولا حتی در برابر سطوح پایین اضطراب هم دچار بد کارکردی میشوند . از آنجایی که آنان قادر به تفکیک افکار خود از احساساتشان نیستند در تفکیک خود از سایرین نیز مشکل داشته و لذا به سادگی در عواطف حاکم یا جاری خانواده حل میشوند. وقتی این قبیل دلبستگی های عاطفی خودکار در برابر خانواده دست نخورده باقی می ماند فرد در تفکیک خویش از خانواده و تبدیل شدن به موجودی برخوردار از کارکرد مؤثر باز می ماند(گلدنبرگ و گلدنبرگ ترجمه نقشبندی و همکاران ،۱۳۸۲). همجوشی بین ۲ نفر مانند زن و شوهر با درگیری نفر سومی که از آن ها حمایت میکند ، تنش را کاهش میدهد بنا براین همجوشی موجب مثلث سازی می شود(پروچاسکا و نورکراس ، ۱۳۸۱).
جایگاه من
در مواقعی تمایز یافتگی در توانایی برای به کارگیری جایگاه من منعکس می شود که به معنای حفظ یک حس تعریف شده و روشن از خود ، در زمانی است که فرد از طرف دیگران تحت فشار است تا طور دیگری عمل کند. افراد کمتر تمایز یافته از نظر عاطفی وابسته به دیگران هستند ، کمتر برای خودشان فکر میکنند عمل و احساس میکنند در حالی که افراد بیشتر تمایز یافته توانایی دارند که موضوع شخصی خود را در روابط به کار گیرند و قادرند تا با افکار و احساساتشان خارج از نیازشان به پیروی از انتظارات دیگران توجه کنند(بوئن ، ۱۹۷۸ به نقل از پاپکو، ۲۰۰۲). بر طبق نظریه بوئن سطوح تمایز یافتگی ، پیامدهایی برای افراد دارد . بر این اساس بوئن مدعی است که افراد کمتر تمایز یافته سطوح بالاتری از اضطراب مزمن را تجربه میکنند. همچنین افراد بیشتر تمایز یافته تمایل دارند تا سازگاری روانشناختی بیشتری نشان دهند، در حالی که افراد کمتر تمایز یافته تحت استرس به آسانی ناکارآمد میشوند و بنابرین از نشانه های فیزیکی و (جسمی) روان شناختی بیشتری (اضطراب، اختلالات تبدیلی، الکلیسم و بیماری های سایکوتیک) در رنجند( پاپکو، ۲۰۰۴).
کر و بوئن ، ۱۹۸۸، عقیده دارند که تمایز واقعی تا حدود سن ۲۵ سالگی اتفاق نمی افتد. در خانواده هایی که اعضا به خوبی تمایز یافته اند همدیگر را افرادی متمایز و جدا در نظر می گیرند نه فقط به عنوان فردی با نقش خاص ، و هر یک در ضمن فردیت سالم رشد میکند تا قسمتی از خانواده باشد(بوئن و کر ،۱۹۸۸ به نقل از وابی و همکاران ،۲۰۰۶). اگر خود متمایز سازی به خوبی صورت گرفته باشد ، مادری که قصد تربیت کردن دخترش را داشته باشد می کوشد همه چیز را فراموش کند و به اعمال روشهایی که مادرش برای تربیت وی به کار بسته است نپردازد. متمایز سازی مطلوب کمک میکند که مادران امروزی ، از سایه مادر خود آزاد باشند و آزادانه بر اساس منطق و عشق به تربیت فرزند خود بپردازند( اسنایدر من و استریپ[۵۷] ،۲۰۰۲ ، ترجمه کرمی، ۱۳۸۶).
پژوهش های انجام شده در رابطه با تمایز یافتگی
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:30:00 ق.ظ ]
|