ویراواردنا و مورت(۲۰۰۶) ادبیات مطرح شده در پژوهش های مرتب با کارآفرینی اجتماعی را از جهار منظر اهداف پژوهش، دامنه ی پژوهش، مفهوم سازی و تعریف کارآفرینی اجتماعی جمع‌ آوری کردند. این محققان، تعریف خود از کارآفرینی اجتماعی را ‌به این شرح بیان کرده‌اند: کارآفرینی اجتماعی، پدیده ای رفتاری در سازمان های غیر انتفاعی و با هدف ایجاد ارزش اجتماعی با بهره برداری از فرصت ها است(ویرواردنا و مورت،۲۰۰۶)[۱۷].

محققان میان سه شکل مختلف کارآفرینی اجتماعی تمایز قایل هستند. یک گروه، کارآفرینی اجتماعی را ابتکار عمل سازمان ها ، برای کسب درآمدهای اضافی، پس از رو به رو شدن با قطع بودجه های دولتی، کمک های نقدی فردی و شرکتی، افزایش رقابت، افزایش نیازهای اجتماعی و فشار حامیان مالی برای کوچک شدن و ادغام، می دانند. گروه دوم، کارآفرینی اجتماعی را ابتکار عمل کارآفرینان مستقل برای رفع یک مشکل اجتماعی مشخص تعریف می‌کنند. گروه سوم کارآفرینی اجتماعی را مسولیت اجتماعی شرکت های تجاری فعال در بخش میانی می دانند. میر و نوبوآ(۲۰۰۳)، با جمع بندی تعاریف یاد شده کارآفرینی اجتماعی را استفاده ی خلاقانه از منابع، برای تعقیب فرصت ها با هدف خلق سازمان یا فعالیت هایی که منجر به مزایای اجتماعی پایدار می‌شوند، می دانند(مایر و نوبا،۲۰۰۳).

مفهوم«کارآفرینی اجتماعی» به عموم جامعه اشاره دارد، اما مفهوم آن در اذهان افراد مختلف جامعه چیزهای متفاوتی را تداعی می‌کند. بعضی از پژوهش گران هر فردی را که سازمان غیرانتفاعی ایجاد می‌کند کارآفرین اجتماعی می دانند و بعضی دیگر، کارآفرینان اجتماعی را صاحبان کسب و کاری می دانند که مسئولیت اجتماعی را به فعالیت هایشان پیوند داده‌اند. بعضی از محققان هم کارآفرینی اجتماعی را حل مسایل اجتماعی با رویکردهای کارآفرینی می دانند.

دیز (۱۹۹۸) که از جمله پژوهش گران مهم حوزه ی کارآفرینی اجتماعی بوده و معتقد است کارآفرینی اجتماعی، عاملان تغییر در اجتماع هستند. او اعتقاد دارد ایفای نقش«عامل تغییر» در بخش اجتماعی به وسیله ۵ راه کار زیر، هدف کارآفرینان اجتماعی است:

    • اتخاذ یک رسالت برای ایجاد و پایدارسازی ارزش اجتماعی[۱۸] ( ونه ارزش خصوصی[۱۹]

    • تشخیص و تعقیب جدی فرصت های جدید و قراردادن آن ها در خدمت رسالت اتخاذ شده؛

    • درگیر شدن در فرایند نوآوری، سازگاری و آموزش پیوسته؛

    • فعالیت جسورانه بدون محدود شدن به منابعی که هم اکنون در دسترس هستند؛

  • نمایش مسئولیت بسیار زیاد نسبت به گروه هدف و خروجی های ایجاد شده (دیز،۱۹۹۸).

در شرایط بسیار خاص، کارآفرینان اجتماعی ( گاهی از آن ها به عنوان رهبران کارآفرینانه ی اجتماعی یا کارآفرینان مدنی یاد می شود) به عنوان «افرادی معمولی که کارهای فوق العاده و شگفت آوری انجام می‌دهند» مطرح می شود(یوسری،۲۰۰۷)[۲۰].

کارآفرینی اجتماعی ویژگی های خود را از بخش های متعددی مانند تجارت، خیریه و جنبش های گلچین کرده تا راه حل های بدیعی برای مشکلات اجتماعی یافته و ارزش اجتماعی پایدار و جدیدی ارائه دهد (بلیفید،۲۰۰۸).

کارآفرینی اجتماعی، با انگیزه گرفتن از نوع جدیدی از فعالیت‌های عمل گرایانه، نوآورانه و دور اندیشانه و شبکه های آن ها، از آمیزه ای از مدل های کسب و کار، نیکوکاری و جنبش اجتماعی منشاء می‌گیرد تا راه حل هایی را برای مشکلات اجتماعی پیدا کند و ارزش اجتماعی جدید و پایداری را اراده دهد. البته در طول تاریخ، افراد بسیاری در ایجاد تغییرات نقش داشته اند(فلورانس نایف اینگل، سوزان بی آنتونی، گاندی) اما امروزه، مقیاس و دسترسی تأثیرات اجتماعی جدید که(اغلب در سطح سیستمی) ایجاد می‌شوند و نیز تنوع فوق العاده ی رویکرد هایی که به کار گرفته می‌شوند، نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده است(نیکولز،۲۰۰۶).

مفهوم کارآفرینی اجتماعی در عمل به عنوان مفهومی شناخته شده است که طیف وسیعی از فعالیت‌ها را در بر می‌گیرد: افراد خطرپذیری که خود را وقف ایجاد تفاوت و تمایز می‌کنند. کسب و کارهای مخاطره آمیزی که اهداف اجتماعی دارند و هدف آن ها افزودن انگیزه های انتفاعی برای بخش غیر انتفاعی است، انواع جدید نیکوکارانی که از پروتفولیو های «سرمایه گذاری» شبیه به سرمایه گذاری های مخاطره آمیز حمایت می‌کنند، و سازمان‌های غیر انتفاعی که ‌بر اساس درس هایی که از دنیای کسب و کار آموخته اند، خود را از نو می آفرینند. طی دهه ی گذشته«کارآفرینی اجتماعی» در سطح جهانی، نام و آوازه ای را برای خود به عنوان یک پدیده جدید ایجاد ‌کرده‌است، پدیده ای که به شیوه ی تفکر ما مورد ارزش آفرینی اجتماعی، شکل تازه ای می‌دهد. برخی از این اقدامات منحصر به فرد و جدید هستند، اما بسیاری از آن ها مدت زیادی است که انجام می‌شوند و در نهایت به یک گروه شاخص تحت یک مارک تجاری که در سطح وسیعی شناخته شده است، تبدیل شده اند(مایر و همکاران،۲۰۰۶)[۲۱]. کارآفرینان اجتماعی «نوآوری، ‌کارآفرینی و هدف اجتماعی را با هم ترکیب می‌کنند و به دنبال این هستند که با ایجاد درآمد از طریق تجارت، از نظر مالی پایدار بمانند». در واقع کارآفرینی اجتماعی به زیبایی در فرایند کارآفرینی سنتی تجاری ترسیم می شود.

    1. کارآفرین اجتماعی فرصتی را برای ایجاد ارزش اجتماعی شنلسایی می‌کند. این فرصت می‌تواند یک مشکل اجتماعی آشکار یا ناآشکار و یا یک نیاز ارضاء نشده ی اجتماعی باشد. دو دیدگاه در شناخت فرصت اجتماعی شایان توجه است. اول، کارآفرینان اجتماعی فرصت ها در می‌یابند، در حالی که دیگران تنها تهدیدها و مصیبت ها را می بینند.

    1. شناسایی فرصت، به گسترش کسب و کار می‌ انجامد. مفهوم کسب و کار چندین بخش اساسی دارد؛ اولا کارآفرین اجتماعی است که فرآورده ها و بازارهای نوین را شناسایی می‌کند. دوم، کارآفرین اجتماعی است که پاداش های اجتماعی به دست آمده از مؤسسات موفق را شناسایی و تعریف می‌کند و اهداف کسب و کار را ‌بر اساس آن پاداش ها تعیین می‌کند.

    1. منابع مورد نیاز تعیین و منبع لازم کسب می‌شوند. مؤسسه‌ اجتماعی بر سخ نوع از منابع مبتنی است. اول نیازهای مالی است که این منابع از درآمدهای حاصله، خیرین و دولت ها به دست می‌آیند. فردی، سازمانی و انجمن ها، همچنین رشد اهمیت مؤسسه‌ خیریه. دوم به نیروی انسانی به صورت اهدا کننده و نیروی انسانی حقوق بگیر نیاز است. نیروی داوطلب در سطح کارکنان ستادی یا رهبری و یا هیئت مدیره هستند. بیشترین درون داد منابع انسانی معمولا از کارآفرین اجتماعی نشأت می‌گیرد. سوم، منابع سرمایه انسانی هستند که به تحصیل، تجربه، دانش و تخصص اشاره دارد و شرکت را به کسب و کاری مؤثر و لایق تبدیل می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...