منابع پایان نامه ها | قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
- نظامهای وابسته به دیگران[۵۳]: مربوط به موقعیتهایی است که شرکتهای سهامی عام بزرگ توسط مدیران کنترل میشوند؛ اگر چه سهام شرکت متعلق به گروه زیادی از سهامداران حقیقی و حقوقی است. در این وضعیت، بین مالکیت و کنترل شرکت مرزبندی وجود دارد. این نظام به نامهای آنگلوساکسون[۵۴] یا آنگلوامریکن[۵۵] نیز مشهور است. کنترل شرکتها در اختیار مدیران است و سهامداران تنها با اعمال حق رأی خود میتوانند مؤثر واقع شوند. مسئله نمایندگی در این نظامها بهخوبی آشکار است (بدری، ۱۳۸۷). این نظام بر حفظ منافع همه گروههای ذینفع و مسئولیت شرکتها در برابر کل جامعه، حتی نسلهای آینده و حفظ منابع طبیعی تأکید دارد. در کشورهایی همچون انگلستان و امریکا که نظام حاکمیت شرکتی وابسته به دیگران حاکم است، حاکمیت شرکت توزیع شده است و حق حاکمیت در بازار سرمایه، سیالیّت بسیار بالایی دارد. در این کشورها، بازار سرمایه در کنترل شرکتها نقش فعالی دارد و تضاد منافع بین گروههای ذینفع بسیار کم است (آزاد و بختیاری، ۱۳۸۸).
۲-۴- الگوهای حاکمیت شرکتی
الگوی حاکمیت شرکتی موجود در یک کشور با تعدادی عوامل داخلی از جمله ساختار مالکیت شرکتها، وضعیت اقتصادی، نظام قانونی، سیاستهای دولتی و فرهنگ، معین میشود. ساختار مالکیت و چارچوبهای قانونی از اصلیترین و تعیینکنندهترین عوامل الگوی حاکمیت شرکتی هستند. همچنین، عوامل خارجی از قبیل میزان جریان سرمایه از خارج به داخل، وضعیت اقتصاد جهانی، عرضه سهام در بازار سایر کشورها و سرمایهگذاری نهادی فرامرزی، بر الگوی حاکمیت شرکتی موجود در یک کشور تاثیر دارند. دو الگوی اصلی حاکمیت شرکتی بهشرح زیر است.
۲-۴-۱- الگوی آنگلوساکسون
الگوی آنگلوساکسون که همچنین تحت عنوان نظامهای مبتنی بر بازار، نظامهای ارزش سهامداران یا الگوی نماینده اصلی شناخته میشود، به عنوان فراگیرترین تئوری است که به وسیله ایالات متحده و انگلستان مورد حمایت قرار گرفته است. ویژگی نظام مبتنی بر بازار انگلستان و ایالات متحده، ارتباط مستقل بین شرکت و سرمایهگذارانی است که به بازده کوتاهمدت علاقهمندند (فرانک و مایر[۵۶]، ۲۰۰۴). این نظام تا چندین سال فراگیرترین دیدگاه فلسفی حاکمیت شرکتی بود و بهواسطه بهکارگیری در کشورهای دیگر از جمله استرالیا، نیوزیلند، کانادا، افریقای جنوبی و اغلب کشورهای آسیای جنوب شرقی، مورد تأیید و حمایت قرار گرفته است. شکل ۲-۲ نشان میدهد که الگوی آنگلوساکسون بر اساس مفهوم ارتباط امانتدارانه بین سهامداران و مدیران، قرار دارد که با رفتار سودمحور برانگیخته شده است.
شکل ۲-۲٫ الگوی آنگلوساکسون حاکمیت شرکتی
این مفهوم از این اعتقاد ناشی میشود که بازار سرمایهداری از طریق بهره میتواند به صورت خودتنظیم و متوازن عمل کند. یکی از ویژگیهای نظام آنگلوساکسون، ساختار مالکیت شرکت است که در آن، مالکیت سهام پراکنده و تأثیر سهامداران بر مدیریت ضعیف است. بههمین دلیل، در این نظام واقعاً حمایتهای قانونی قدرتمندی جهت حفاظت سهامداران مورد نیاز است. به بیان دیگر، اولویت اصلی حاکمیت شرکتی در نظام آنگلوساکسون حمایت از حقوق و منافع سهامداران است (زولکیفلی[۵۷]، ۲۰۰۹).
۲-۴-۲- الگوی اروپایی
دیگر رویکرد حاکمیت شرکتی معرفیشده، به عنوان الگوی اروپایی یا ذینفعان شناخته میشود (شکل ۲-۳). در این نظام، شرکتها اغلب تأمین مالی خارجی خود را از بانکهایی که دارای روابط درازمدت و نزدیک با مشتریان است، فراهم میکنند. الگوی ذینفعان بر الگوی مبتنی بر ارتباطی تأکید دارد که بر حداکثر کردن منافع گروه وسیعی از سهامداران تأکید میکند (آدامز[۵۸]، ۲۰۰۳).
شکل ۲-۳٫ الگوی اروپایی حاکمیت شرکتی
این الگو، سه پیشنهاد اصلی الگوی امریکایی یعنی داشتن حق مشارکت در تصمیمهای شرکت توسط ذینفعانی که تحت تاثیر هستند، وظیفه امانتداری مدیر جهت حمایت از منافع تمامی ذینفعان و هدف شرکت جهت افزایش منافع ذینفعان و نه تنها سهامداران را رد میکند (اقبال و میراخور[۵۹]، ۲۰۰۴). اصطلاح ذینفعان اشاره به گروهی از وابستگان دارد که ادعای قانونی و مشروع در شرکت دارند یا شخصی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شرکت مشارکت کردهاست. ذینفعان را میتوان به سهامداران، ذینفعان درونسازمانی، شریکان عملیاتی و مشارکت اجتماعی طبقهبندی کرد (زولکیفلی، ۲۰۰۹). ویژگی الگوی اروپایی حاکمیت شرکتی وجود نظام موازی شامل هیئت نظارت مدیران غیرموظف و هیئتمدیره جداگانه از مدیران اجرایی است. در این ساختار، هر دو هیئت جداگانه تشکیل جلسه میدهند. در آلمان و فرانسه نیز نظام موازی شامل هیئتمدیره و هیئت نظارت است که قدرت انتخاب هیئتمدیره را دارد. به هر حال، هیئت نظارت دارای مسئولیت تصمیمگیری زیادی نیست و تصمیمگیری مشترک اثربخشی نظارتی آن را تضعیف میکند (یوون و سلما[۶۰]، ۲۰۰۵). در ادامه علاوه بر دو دیدگاه فوق، به بررسی دیدگاه حاکمیت شرکتی اسلامی نیز پرداخته می شود.
۲-۴-۳- حاکمیت شرکتی از دیدگاه اسلام
مفهوم حاکمیت شرکتی از دیدگاه اسلام با تعریف سنتی آن که اشاره به نظامی دارد که توسط آن شرکتها با قصد دستیابی به هدفهای شرکت از طریق حفاظت از تمامی حقوق و منافع ذینفعان هدایت و کنترل میشود، تفاوت زیادی ندارد. حاکمیت شرکتی اسلامی به صورت منحصر بهفردی ویژگیهای ممتازی در مقایسه با نظام سنتی ارائه میکند. این الگو به یک تئوری تصمیمگیری وسیعتر اشاره دارد که از اساس معرفتشناسی اجتماعی- علمی اسلامی استفاده میکند و در آن یکتایی خداوند مفروض است (زولکیفلی، ۲۰۰۹).
معمولاً مشاهده میشود که هدف اصلی شرکتهای اسلامی نیز حداکثر کردن ثروت سهامداران است. این موضوع دلالت بر این دارد که در واقعیت برخی از شرکتهای اسلامی الگوی آنگلوساکسون حاکمیت شرکتی را به کار میگیرند (لیم[۶۱]، ۲۰۰۷). در زمینه حاکمیت شرکتی اسلامی، چندین مطالعه بهویژه در مؤسسههای مالی اسلامی جهت مطرح کردن الگوهای مختلف حاکمیت شرکتی صورت گرفته است. این مطالعات پیشنهاد میکنند که شرکتهای اسلامی الگویی کاملاً متفاوت از حاکمیت شرکتی یا یک الگوی اصلاحشده از الگوی ذینفعان را به عنوان جایگزینی برای چارچوب حاکمیت شرکتی خود بهکارگیرند. در الگوی اول، حاکمیت شرکتی بر اساس اصل مشورت است که در آن تمامی ذینفعان دارای مقصد یکسان توحید یا یکتایی خداوندند و در الگوی دوم به اجرای نظام ارزش ذینفعان با برخی تعدیلها توجه میشود (زولکیفلی، ۲۰۰۹).
۲-۴-۳-۱- رویکرد مبتنی بر توحید و مشورت
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 12:54:00 ق.ظ ]
|