منبع: (سعیدا اردکانی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۱۴۰)
۲-۳-۸- موانع موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها
چوا[۶۴] و لام (۲۰۰۵) پس از تحقیقات خود، فهرستی از عوامل شکست و عدم موفقیت مدیریت دانش را ارائه کرده اند. این عوامل عبارتند از:
تکنولوژی
فرهنگ
محتوا
مدیریت پروژه (سعیدا اردکانی و دیگران، ۱۳۹۰، ص ۱۴۰).
پلسیس[۶۵] موانع موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها را به صورت ذیل برشمرده است:
دیدگاه های متفاوت در تعریف مدیریت دانش
قابل اعتماد بودن دانش
عدم آگاهی افراد نسبت به چگونگی استفاده از سیستم مدیریت دانش
نقش زبان در مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، درک متفاوت از مدیریت دانش در سازمان و استقبال کم از آن
اصطکاک دانش و نرخ نگهداری کم افراد ماهر و متخصص
هزینه پیاده سازی مدیریت دانش در مقابل ارزش آن
نقش تکنولوژی
نقش سطوح مهارت بین کارکنان
مدیریت سازمانی
پذیرش کاربر
دانستن اینکه چه دانشی باید نگهداری شود
برای پیاده سازی صحیح فرایند های مدیریت دانش و جلوگیری از به هدر فتن هزینه ها، باید نگاهی مثبت به این مقوله داشت و در کنار شناخت درست و برنامه ریزی جامع، با بهره گرفتن از تجارب دیگر سازمان ها به نتایج مطلوبی دست یافت (اخوان و دیگران، ۱۳۸۹، ص ۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۳-۹- مراحل بلوغ مدیریت دانش در سازمان
آغاز: فعالیت های مدیریت دانش به صورت غیرنظام مند و اتفاقی انجام می شود و تصویر مدون و روشنی از این پدیده در سازمان وجود ندارد.
تکرار: به تدریج پروژه های زیربنایی و انجام مواردی خاص و محدود با نام"مدیریت دانش” در سازمان انجام می شود.
تعریف کردن: به تدریج فرایندهای استانداردی که توسط آن ها استفاده از مدیریت دانش به صورت موثر شکل می یابد، به دست می آید.
اداره کردن: در مرحله چهارم، امکام کاربرد دانش در پهنه سازمان و یکپارچه شدن و گسترش آن در سطوح مختلف سازمان میسر می شود.
بهینه سازی: در مرحله پنجم، مدیریت دانش به صورت پیوسته و خودسازمانی گسترش می یابد، بدین ترتیب، سازمان مبتنی بر دانش تکامل یافته شکل می گیرد (رازی و دیگران، ۱۳۹۱، ص ۲۵).
۲-۳-۱۰- سازمان دانش بنیان
سازمان دانش بنیان، سازمانی است که در فراگرد تولید و ارائه محصول/ خدمت از خلاقیت، نوآوری و دانش جدید استفاده می کند. مزیت رقابتی یک سازمان دانش بنیان از طریق دانش و استفاده اثربخش از دانش حاصل می شود (طبرسا و دیگران، ۱۳۹۱، ص ۱۱۲).
۲-۳-۱۰-۱- مشخصه های سازمان دانش بنیان
یک سازمان دانش بنیان چهار مشخصه اصلی دارد:
فرایند، همان فرایند خلق و به اشتراک گذاری دانش است که هدف آن به کارگیری دانش تولید شده توسط یک بخش از سازمان در دیگر بخش ها و واحدها و به اشتراک گذاری دانش صریح و ضمنی است.
مکان، که به مرزهای دانش برمی گردد و اغلب به منظور مشارکت در خلق دانش سازمانی، فراتر از مرزهای قانونی و سنتی است. مرزهای دانش در یک سازمان دانش بنیان، منعطف و پویا بوده و این سازمان ها اغلب روی نیازهای کارکنان برای کسب دانشِ انجام کار تمرکز می کنند.
هدف، که در سازمان های دانش بنیان، همان راهبردی دانش است.
چشم انداز، که اغلب به فرهنگ و بینش راهبردی سازمان برمی گردد، آخرین مشخصه سازمان دانش بنیان است. در سازمان های دانش بنیان، چشم انداز همان نقطه نظر دانش است که بر اساس آن، سازمان تصویر ذهنی برای دانش خود مشخص می کند. این تصویر ذهنی، دانش را تمامی فعالیت های و عملیات سازمان، محور قرار داده و متمرکز بر ارتقای دانش در تمام این فعالیت ها می شود. این چشم انداز، دانش و یادگیری را به عنوان معیاری برای تصمیم گیری در مورد سازماندهی، موقعیت یابی و به کارگیری نیروی کار دانش مورد استفاده قرار می دهد (طبرسا و دیگران، ۱۳۹۱، ص ۱۱۳).
۲-۳-۱۱- سطوح دانش
سطح فرد: کارمندان عامل اصلی ایجاد، ذخیره و استفاده از دانش در سازمان هستند.
سطح گروه: شبکه های رسمی و غیررسمی و گروه هایی از کارکنان که تجارب مشترکی دارند.
سطح سازمان: کل سازمان به عنوان مجموعه ای از دانش است.
شکل ۲-۷
۲-۳-۱۲- مشکلات مواجه با دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...