پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۳-۳-۳- مؤلفه های هوش معنوی از نظر برخی صاحبنظران – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
زهر و مارشال (۲۰۰۰)استعدادی ذهنی که انسان در حل مسائل معنوی و ارزشی خود به کار میگیرد و زندگی خود را در حالتی از غنا و معنا قرار میدهد (صمدی، ۱۳۸۷)لوین (۲۰۰۰)شهود را در بر میگیرد که ورای هوش عقلایی، خطی و تحلیلی ماست (امرام، ۲۰۰۹).نوبل (۲۰۰۱)استعداد ذاتی بشری است (سهرابی، ۱۳۸۷) و عملکرد ذهنی انسان را منعکس می کند (ساغروانی، ۱۳۸۸).ولمن (۲۰۰۲)در برگیرنده تفکر، ادراک و حل مسئله است و ظرفیتی انسانی است برای پرسیدن سوالات غایی در خصوص معنای زندگی و تجربه ارتباطات یکپارچه بین هر یک از ما و جهانی که در آن زندگی میکنیم (امرام، ۲۰۰۹).
سیسک و تورنس (۲۰۰۱)خودآگاهی[۲۱۰] عمیقتر و آگاهی هر چه بیشتر از ابعاد خود، نه فقط به عنوان جسم، بلکه به عنوان فکر و جسم و روح را تشریح می کند (سیرکتون، ۲۰۰۸).بازن (۲۰۰۱)آگاهی از جهان و مکانی که در آن هستیم (Wikipedia).واگان (۲۰۰۲)ظرفیتی برای فهم عمیق مسائل مربوط به هستی و داشتن سطوح چندگانه آگاهی (امرام، ۲۰۰۹).والش و واگان (۲۰۰۲)در برگیرنده مجموعی از قابلیتهاست، و تواناییهایی مانند خودآگاهی بیشتر، آگاهی از ماهیت چند بعدی حقیقت، دارا بودن تقوا، شناخت تقدس در فعالیتهای روزانه میباشد (امرام،۲۰۰۵).والش و واگان (۲۰۰۲)در برگیرنده مجموعی از قابلیتهاست، و تواناییهایی مانند خودآگاهی بیشتر، آگاهی از ماهیت چند بعدی حقیقت، دارا بودن تقوا، شناخت تقدس در فعالیتهای روزانه میباشد (امرام،۲۰۰۵).مک هاوک (۲۰۰۲)تجربیات محسوس، منحصر به فرد، توسعه یافتگی[۲۱۱] و خود شکوفایی تعریف می شود (سیرکتون، ۲۰۰۸).ویگلزروث (۲۰۰۴)هوش معنوی را معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی، و توانایی به دست آوردن قدرتی تعریف می کند که ما را برای رسیدن به رؤیاهایمان یاری میدهد (ویگلزروث، ۲۰۰۴).نازل (۲۰۰۴)از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی خود میگردد (غباری بناب و دیگران، ۱۳۸۶)چالز مارک (۲۰۰۴)جنبه های شناختی و عاطفی ذات ما را در بر میگیرد، و به عنوان جزئی از هوش کلی است، که بصیرت، تجربیات، و ماوراء را شامل می شود (سیرکتون، ۲۰۰۸).اسکالر (۲۰۰۵)رویکردی جدید نسبت به زندگی خود و دیدن زندگی به عنوان یک سیستم به هم پیوسته، و سیستمی است که شامل ابعاد روحی انسان می شود (سیرکتون، ۲۰۰۸).امرام (۲۰۰۵، ۲۰۰۷، ۲۰۰۹)توانایی به کارگیری و بروز ارزشهای معنوی است، به گونه ای که موجب ارتقای کارکرد روزانه و سلامت جسمی و روحی فرد می شود (امرام، ۲۰۰۵، ۲۰۰۷، ۲۰۰۹)سیندی و ویگلزورث (۲۰۰۴، ۲۰۰۸)توانایی رفتار کردن همراه با خرد، در حین آرامش درونی و بیرونی صرف نظر از پیشامدها و رویدادها است (Wikipedia).سینگ جی (۲۰۰۸)توانایی ذاتی، تفکر و درک پدیده های معنوی است و رفتار روزانه ما را با ایدئولوژی معنوی هدایت می کند (Wikipedia).
سیسک
(۲۰۰۸)
هوش معنوی را توانایی کاربرد رویکرد چند حسی در حل مسئله و یادگیری همراه با گوش سپردن به ندای درون معرفی می کند. به عبارت دیگر، هوش معنوی خودآگاهی عمیقی است که فرد بیشتر از جنبه های درونیش آگاه شده و آن ها را درک می کند به گونه ایکه بشر در این حالت تنها جسم نبوده بلکه مجموعه ای از فکر، روح و بدن است.کینگ (۲۰۰۸)مجموعهای از ظرفیتهای عقلی که به آگاهی کامل و کاربرد انطباقی از جنبه های معنوی و جهان مافوق وجودی شخص کمک می کند و منجر به خروجیهایی مانند تفکر وجودیعمیق، افزایش معنا، شناسایی عالم مافوق و سلطه حالتهای معنوی می شود (کینگ، ۲۰۰۸).
۲-۳-۳-۳- مؤلفه های هوش معنوی از نظر برخی صاحبنظران
محققانى که به مطالعه درباره هوش معنوى پرداختهاند، شاخصهایى را براى درک بهتر این مفهوم از هوش، شناسایى کرده اند که در جدول۲-۳ ، برخى از مهمترین مؤلفههاى مربوط به هوش معنوى نشان داده شده است.
جدول۲-۳ مؤلفههاى هوش معنوى از نظر برخی صاحبنظران
مؤلفه های هوش معنوى
مطالعه مربوط به آن
۱-قابلیت تعالی فیزیکی و مادی[۲۱۲]: به ظرفیت انسان برای ورود به سطوح نامتعارف و متعالی هوشیاری و نیز بالاتر رفتن یا فراتر رفتن از محدودیتهای عادی و جسمی گفته می شود.
۲-توانایی تجربه به حالات برتر آگاهی[۲۱۳]: آگاهی از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت میکنند، در آن همه مرزها ناپدید میشوند و همه چیز در یک کل واحد یکی میگردد. افرادی که از هوش معنوی برخوردار باشند می توانند وارد این سطح از آگاهی و یا سایر حالات برتر معنوی مثل مراقبه و مکاشفه شوند.
۳-توانایی یافتن تقدس در فعالیتها رویدادها و روابط روزمره[۲۱۴]: تشخیص حضور الهی درفعالیتهای عادی. برای مثال ایمونز نشان دادد که تلاش های فردی روزمره را میتوان به اموری معنوی و مقدس تبدیل کرد.
۴-توانایی به کارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی[۲۱۵]: افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحتتر می توانند با استرسها برخورد کنند، این افراد بیش از سایرین در بحرانهای روحی و مشکلات معنایی فرصت برای یاد گرفتن مییابند و از طریق این مشکلات رشد میکنند.
۵-توانایی انجام رفتار فاضلانه[۲۱۶]: رفتارهای درست و پسندیدهای همچون بخشش، نشان دادن سخاوت، انسانیت، شفقت، و عشق ایثارگرانه و غیره که از زمانهای گذشته تاکنون پسندیده انگاشته شدهاند. ایمونز اظهار میدارد که خودکنترلی هسته اصلی تمام این رفتارهای فاضلانه است، و برای موفقیت در تمام حوزه های زندگی لازم است و خودکنترلی نیز در مقابل هفت گناه کبیره قرار میگیرد که عبارتند از: شکم پرستی، تنبلی، غرور، خشم، حرص، شهوت، و حسد (ایمونز، ۲۰۰۰). ایمونز عقیده دارد که شناسایی این پنج بعد، اولین گام طراحی ساختار هوش معنوی است. این که این ویژگیها پنج تا هستند یا کمتر یا بیشتر هنوز قطعی نیست. ویژگی های معنوی از قبیل داشتن معنا و هدف در زندگی، احساس داشتن یک رسالت در زندگی، و چشم اندازی برای ایجاد دنیایی بهتر که معرف هوش معنوی هستند.
ایمونز ۲۰۰۰
۱-قابلیت تعالی فیزیکی و مادی[۲۱۷]: به ظرفیت انسان برای ورود به سطوح نامتعارف و متعالی هوشیاری و نیز بالاتر رفتن یا فراتر رفتن از محدودیتهای عادی و جسمی گفته می شود.
۲-توانایی تجربه به حالات برتر آگاهی[۲۱۸]: آگاهی از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت میکنند، در آن همه مرزها ناپدید میشوند و همه چیز در یک کل واحد یکی میگردد. افرادی که از هوش معنوی برخوردار باشند می توانند وارد این سطح از آگاهی و یا سایر حالات برتر معنوی مثل مراقبه و مکاشفه شوند.
۳-توانایی یافتن تقدس در فعالیتها رویدادها و روابط روزمره[۲۱۹]: تشخیص حضور الهی درفعالیتهای عادی. برای مثال ایمونز نشان دادد که تلاش های فردی روزمره را میتوان به اموری معنوی و مقدس تبدیل کرد.
۴-توانایی به کارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی[۲۲۰]: افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحتتر می توانند با استرسها برخورد کنند، این افراد بیش از سایرین در بحرانهای روحی و مشکلات معنایی فرصت برای یاد گرفتن مییابند و از طریق این مشکلات رشد میکنند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 01:47:00 ق.ظ ]
|