تجربیات جهانی نشان می دهد که از دهه ۸۰ میلادی به بعد در برنامه های توسعه و همچنین توسعه شهری توجه فزایند های به رویکرد مشارکتی صورت گرفته است. تا جایی که در حال حاظر مشارکت شهروندی، رمز موفقیت پروژه های توسعه شهری و همچنین یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد نظام مدیریت شهری و ارکان آن است.
بر این اساس عمده ترین نتایج و پیامدهای مشارکت شهری عبارتند از :
تقویت حس اعتماد و اطمینان نسبت به مدیران شهری.
تقویت حس همکاری میان شهروندان و مدیریت شهری.
بروز خلاقیتهای شهروندان و ارائه طرح ها و پیشنهادات.
حل مشکلات از طریق شهروندان.
احساس تعلق بیشتر به جامعه شهری. (منتظری و دیگران، ۱۳۹۰، صفحه ۵۶۱)
تأثیر در زمان اجرای طرحهای شهری.
تأثیر در استفاده بهینه از طرح.
تأثیر در پذیرش طرحها در صورتی که تضادی با مناقع شهروندان نداشته باشد.
تأثیر در آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم. (بهروان، ۱۳۷۱،).
فرهنگ سکوت را می شکند.
شنیدن صدای دیگران را آسان می کند.
کناره گیری و نفوذ را از بین می برد. (طوسی، ۱۳۸۲، صفحه ۸).
مشارکت شهری نیزبرای نظام مدیریت شهری و توسعه شهری کارکردهای گوناگونی دارد. از جمله این کارکردها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
افزایش دسترسی به اطلاعات شهری.
تعیین شقوق توسعه شهری.
تعیین اولویت ها و نیازهای شهروندان.
کوشش جمعی برای پروژه توسعه شهری. (کسایی، ۱۳۷۹).
۲-۱۳-عوامل تعیین کننده سطح و میزان مشارکت شهروندان
۱- مشارکت درتصمیم گیری های مدیریتی و تهیه طرح ها: که به سه عامل فرهنگ سیاسی شهر، میزان فراهم بودن مقتضیات مشارکت و قواعد و الگوهای رفتاری حاکم بر زندگی مردم وابسته است.
۲- مشارکت در تأمین نیروی مالی: شهرداری ها به عنوان اصلی ترین نهاد اجرایی در شهرها می باشند. دریافت وجه مالیات و عوارض دولتی توسط شهرداری ها از مردم به عنوان مهم ترین ابزار اجرایی مردمی در شهرهاست. آنچه مشخصاٌ این پرداخت های مردمی را به معیاری برای مشارکت و همکاری مردم با نهادهای اجرایی تبدیل می کند، تعریفی است که از فرهنگ مالیاتی آن جامعه به معنای جهت گیری های مساعد افراد نسبت به این نظام مالیاتی به دست می آید.
۳- مشارکت در تأمین نیروی انسانی: مؤثر ترین عامل در این زمینه در درجه اول وجود فرهنگ مشارکتی در بین مردم و در مرحله بعد اندازه ترکیب جمعیتی می باشد.
۴- نظارت اجتماعی توسط شهروندان: نقش شهروندان در نظارت فعال و پنهان بر فضا بر دوام و ماندگاری طرح ها مؤثر است.
اهداف مشارکت:
رسیدن به توسعه پایدار و برقراری عدالت اجتماعی
تقویت شبکه های اجتماعی محلی
ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت
تقویت همبستگی اجتماعی و روحیه همکاری و همدلی
تقویت حس تعلق به محله و محیط مسکونی
آموزش و انتقال اطلاعات متقابل میان طراحان و مردم
ایجاد شهروند مولد که از حالت مصرف کننده صرف خارج شده و در اصلاح محیط پیرامون شرکت جوید.
باز گرداندن مستقیم منافع طرح ها به ساکنین اصلی بافت
بازیابی هویت تاریخی و ساختار قومی و جمعیتی بافت های کهن
۲-۱۴-شیوه های تحقق مشارکت در طرح های شهری
واقعیت این است که مشارکت کلید اصلی اجرای طرح های توسعه شهری در سطح کشور می باشد. یکی از علل اساسی به بن بست رسیدن هر طرحی، ریشه در بی توجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم و نهادهای محلی در اجرا دارد(علوی تبار۱۳۷۹ ) اما اقدام به مشارکت از سوی مردم نیازمند دو پیش شرط اساسی برای تحقق عملی است: نخست گرایش و تمایل به مشارکت و دوم امکان عملیاتی شدن آن. نقش اصلی در فراهم ساختن دو اصل مذکور بر عهده زیر سیستمهای مرتبط در جامعه است تا آنجا که در مورد ایجاد انگیزه لازم در مردم بر پایه گرایشهای فردی و هنجارهای اجتماعی آنها، زیر سیستم فرهنگی و ارتباطی و در ارتباط با فراهم ساختن مشارکت، نقش اصلی بر عهده زیر سیستم اقتصادی و فرهنگی جامعه است. به بیان کلی و ظیفه این زیر سیستمها، نهادینه کردن اندیشه مشارکتی در ساختار اداری و اجرایی کشور و اشاعه فرهنگ و تربیت مشارکتی در سطوح نام برده است؛ چرا که هر چه ساختار اداری و اجرایی کشور مشارکتیتر باشد و در مقیاس مدیریت محلی به سوی عدم تمرکز و وابستگی به نهاد مرکزی پیش رود، بدنه آن برای تأثیرپذیری از جامعه و برانگیختن مشارکت مساعدتر می گردد.
این امر در مورد بافت های تاریخی و فرسوده نقش مهم تر و حیاتی تر به خود می گیرد؛ چرا که روند توسعه و پیشرفت در این بافت ها، به مرور زمان و بر اثر قوانین دست و پا گیر طرح های جامع شهری، طرح های حفاظت از میراث فرهنگی و طرح هایی از این دست به حالت جامد و راکد در آمده و همین استفاده از روح مشارکت شهروندی در روند اجرایی طرح ها می تواند آنها را از بن بست فعلی خارج ساخته و سیر نزولی این بافت ها را متوقف سازد.
در واقع بازگشت ساکنین سابق این بافت ها و ارتقای سطح اجتماعی و فرهنگی آنها به منظور تبدیل از معضل به فرصت هایی در سطح شهر، با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های نهفته در این بافت ها، جز از طریق دست نیرومند مشارکت مردمی ممکن نخواهد بود. البته آنچه قابل ذکر است اینکه به کار گیری نیروی مشارکت مردمی به تنهایی کافی و پاسخگو نبوده و ساماندهی مجدد این بافت ها بیش از هر چیز یک تزریق اولیه دولتی را می طلبد و پس از آن استفاده از سطوح مشارکتی از سطح کلان گرفته تا واحد محله می تواند مؤثر افتد و ریشه این امر را می توان در عدم توانایی ساکنین این بافت ها از طرفی و نحوه نگرش منفعلانه، منفی و نامطمئن این افراد به طرح های با منشأ مردمی و بدون دخالت دولتی و عدم احساس حاشیه امنیت در مشارکت در این گونه طرح ها دانست. به نظر میرسد هدفمند کردن جریان مشارکت مردم در اجرای طرح های موجود بیش از هرچیز نیازمند سیستمی کردن مشارکت و جایگیری آن در یک چارچوب تعریف شده و سلسله مراتبی می باشد.
بدین ترتیب می توان سطوح مشارکتی متفاوتی در رابطه با چگونگی میزان مشارکت مردم در هر سطح همچو ن شهرداری ها، شوراهای شهر، نهادهای محلی، شوراهای همیاری محله و پایگاه های محلی همچون مسجد و حسینیه ها و … تعریف نمود. اما قبل از آن باید مرجع اصلی ارتباط مردم با این نهادها در سطح محلات مشخص شود. این مرجع می تواند به عنوان خبرگان مردمی توسط آرای جمعی افراد و یا با بهره گیری از فرهنگ سنتی موجود در محلات تاریخی به عنوان معتمدین و ریش سفیدان محله انتخاب گردد.
این سطوح مشارکتی در دو سطح تهیه و اجرای طرحها قابل ارزیابی است. نخست مشارکت مردم در روند تهیه طرح ها مستلزم آن است که ابتدا جنبه مشارکت مردمی شکل قانونی یافته و پس از تعیین چارچوب قانونی آن این مشارکت در سه قالب کوتاه مدت، میان مدت و کوتاه مدت تعریف شود. چنان که در کوتاه مدت ارتباط نخبگان محلی با نهادهای اجرایی شهری در شهرداری ها، در میان مدت ارتباط میان مردم و نهادهای قانونی توسط شوراهای اسلامی محلات و نواحی تاریخی شهر و در دراز مدت، نهادینه کردن فرهنگ مشارکتی در متن جامعه از طریق مراجعه با آرای عمومی مردم و تصویب و اجرای طرح ها پس از اخذ موافقت مردمی توجه شود. در روند اجرای طرح ها لازم است نخست با مشارکت نهادهای کلان مرکزی و نهاد های محلی، سازمان اجرایی مختص هر طرح در کنار سازمان اجرایی شهرداری ایجاد گردد که در طول مدت اعتبار طرح، نسبت به جلب، جذب و ساماندهی مشارکت ها و حرکت در جهت اجرای مرحله بندی طرح توسعه شهر اقدام نماید، به نحوی که شهرسازی بستر حرکت های مردم را مهیا نماید شهرسازی پیشرو) نه اینکه شهرسازی منفعل در پیروی از اقدامات مردمی بستر و حرکت توسعه شهر را انتخاب نماید (هاشمی نژاد، فصنامه شهر).همچنین از نگاه دیگر و با تقسیم سطوح اجرایی کشور در سه سطح ۱٫ سازمان های فرا بخشی نهادهای دولتی از قبیل وزارت کشور، وزارت مسکن، سازمان مدیریت و شورای عالی شهرسازی و معماری) و بخشی (وزارت خانه های مربوطه) ۲٫ بخش خصوصی (کلیه مهندسین مشاور، سازندگان و تشکل های صنفی و مدنی) ۳٫ نهادهای مدنی ( شهرداری ها و شوراهای شهر)، عدم ارتباط یکسویه و از بالا به پایین و ارتباط مداوم چرخشی بین مردم، نهادهای مردمی، بخش خصوصی و سازمان های فرا بخشی به منظور تقسیم تصمیمات اجرایی به صورت غیر متمرکز و بالعکس در بطن زندگی مردم و مرتبط با نیازها و خواسته های آنان که جز از طریق تجهیز نیرو های متخصص از یک سو و آموزش مردم از سوی دیگر ممکن نمی باشد ضروری است.
۲-۱۵-مشارکت مردمی در مدیریت خدمات شهری
در دنیای پیچیده و پر مسئله کنونی مدیریت خدمات شهری به واسطه ارتباط با تمامی جنبه های فردی و جمعی زندگی شهروندان جزو مسائل مهم انسان شهرنشین می باشد مدیریت مطلوب خدمات شهری بیشتر زمین ه ای را فراهم می آورد که در آن شهروندان می توانند برای بهبود شرایط زندگی خود بکوشند . مدیریت مطلوب خدمات شهری تنها در صورتی عملی می شود که شهروندان نیز در آن مشارکت داشته باشند چه در تصمیم گیری ها و سیاست گزاری ها و چه در برنامه ریزی طرح ها و اجرای آنها، ب ه عبارتی تعریف جامع مشارکت عبارتست از د رگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدف های گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت ها شریک شوند.
الگوی راهبردی ایجاد مشارکت در کشوره ا، شهرها و حتی محله های مختلف یکسان نیست و بعد مسافت بین مشارکت سنتی و مشارکت مدرن آنقدر کوتاه است که در محدوده جغرافیائی یک منطقه شهرداری می گنجد . مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری در یک تقسی مبندی کلی به موارد زیر تقسیم می شود:
آگاهی از تصمیمات و طرح ها.
مشارکت در تصمیم گیری مدیریتی طرح ها.
مشارکت در تأمین مالی طرح ها.
مشارکت در تأمین نیروی انسانی.
مشارکت در اجرای طرح ها.
مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری زمانی تحقق می یابد که شهرنشینان از حالت فردی که صرفاً در مکانی به نام شهر زندگی می کنند درآیند و به شهروند تبدیل گردند.
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:34:00 ق.ظ ]
|