کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



از شادی سیر نمی شیم
دیگه اسیر نمی شیم
ها جستیم و واجستیم
تو حوض نقره جستیم
سیب طلا رو چیدیم
به خونه مون رسیدیم … “
***
بالا رفتیم دوغ بود
قصه بی بیم دروغ بود،
پائین اومدیم ماست بود
قصه ما راست بود:
قصه ما به سر رسید
کلاغه به خونه ش نرسید،
هاچین و واچین
زنجیرو ورچین!
«پریا-شاملو»
اما فرخزاد در این منظومه- به جز آخرین بند که وزنی خاص خود دارد- هر جا تغییر وزنی لازم بوده، کاری شبیه یه کار یک نوازنده یا موسیقیدان در «تغییر مقام» کرده‌است . در این راه متأسفانه توفیق شایانی نیافته‌است. به بیان دیگر تلاشی از برای توحید وزن در سرتاسر شعر صورت گرفته، ولی ناگهان در یک بند ازشعر و گاهی در ابیات و مصاریع، یک بند که منطقاً باید وزنی واحد داشته باشد، ناهنجاریهایی وجود دارد؛ برای دریافتن این نکته چاره ای نیست جر آنکه مصراع‌هایی که به عنوان نمونه آورده می‌شود به‌صورت پس و پیش بیاید:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رو بند رخت
پیرهن زیرا و عرق گیرا
یادت باشه از سر راه
هفت هش تا دونه مرواری
جمع کنی که بعد باهاشون تو بیکاری
یه قل دو قل بازی کنیم
ای علی ای علی دیونه
تخت فنری بهتره یا تخته مرده شور خونه؟
سیرسیرکا
سازارو کوک کرده بودن و ساز می‌زدن
حوصله آب دیگه داشت سر می‌رفت
خودش می‌ریخت تو پاشوره ، در می‌رفت
(م.آزاد، ۱۳۷۶ : ۴۵۰- ۴۴۹)
مرادی کوچی در کتاب «شناخت نامه»ی خود می‌نویسد: اصل در شعر «نیمایی» بیش از دهه چهل بر این بود که :

    1. مصراع‌های یک شعر همه با یک وزن شروع شود.
    1. در صورت امکان، پایان بندی مساوی باشد، ولی اگر نبود هم، مهم نیست.
    1. از آغاز مصراع تا پایان بندی، خدشه ای در ارکان وزن دیده نشود و وزن تمام مصراع‌ها یا سطرهای یک شعر یکی باشد، با فرق‌های ناچیز در پایان بندی.
    1. با وجود اتحاد وزنی مصراع‌ها، یا اتحاد در رکن وزنی، بلند و کوتاه بودن مصراع‌ها بلامانع باشد و طول مصراع بستگی به طول عاطفه و تفکر موجود در یک مصراع باشد.
    1. طولانی کردن یک صراع بیش از حد معمولی مصراع‌های کهن، فقط مربوط به اوزان ساده باشد. (فعولن فعولن، فاعلاتن فاعلاتن و …) نه اوزان مرکب (مفاعلن فعلاتن، مفعولُ فاعلاتُ مفاعیل و …)

ولی فروغ از شاعرانی بود که در برخی از بدعت‌های نیما، بدعت‌های دیگری معرفی کرد، این بدعت‌ها عبارت بودند از:

    1. می‌توان طول شعرهای ساخته شده براساس ارکان مرکب را هم ادامه داد و از مصراع‌های قراردادی شعرهای کهن تجاوز کرد.
    1. می‌توان به «کل» وزن توجه کرد و نه اجزای آن. یعنی کل یک بند باید موزون باشد، حتی اگر مصراعی از همان بند با یک وزن شروع شود و مصراعی دیگر با وزنی دیگر.
    1. می‌توان وزن‌ها را مخلوط کرد، منتها در کل، باید موزون باشد.
    1. می‌توان وزن یک مصراع را مخدوش کرد، به سود نوآوری در زبان، به سود عاطفه و تفکر و هماهنگی شکل و زیان با محتوای آن.

چرا نگاه نکردم؟
مانند آن زمان که مردی از کنار درختان خیس گذر می‌کرد…
سطر اول را براساس «مفاعلن فعلاتن» تقطیع می‌کنیم، ولی وقتی که می‌رسیم به سطر بعد، چندین اشکال پیدا می‌شود:
مانند آن زمان که مفعولُ فاعلاتُ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:44:00 ب.ظ ]




 

Algorithm 1: Pseudo-code for ProfminVmMaxAvaiSpace

 
 

Input request © with QoS parameters, Vmi
Output: Boolean
Functions:First Time Rent ©
{ IF (there is initiated VMi with type l matches to the VM typerequested by c) THEN IF (VMi deployed the same product type as c required) THEN
{ For each initiated VMi with type l (VMil) DO
{ IF (VMi has enough space to place c) THEN
put VMi into vmList
}
Sort(vmList) according to the available space
Schedule to process c on VMmax, which has maximum available s space
}
Else Initiate new VM with type l and deploy the product type as request c re required
Else While (l+j<=L) loop
{IF (there is initiated VM with next type l+j,where type l+j matches to the VMtype required by request c) THEN
{ Repeat from Step 2 to 13
j++
}
}
}
Upgrade© { IF (upgrade type is ‘add account’) THEN
{ get Id i and type l of VM, which processed the previous r e request from same company as c
IF (VMi has enough space to place c) THEN
Schedule to process c on VMi
Else { Repeat step 1 to 21 of First Time Rent©
Transfer data from old VM to new VM
Release space in old VM
}
}
IF (upgrade type is ‘upgrade service’) THEN
Repeat step 7 to 9 of Upgrade©
}

 

شکل ۴-۲۰: الگوریتم ProfminVmMaxAvaiSpace ]28[.
همانطور که قبلا گفته شد یکی از مسائل پیش روی فراهم­کنندگان ابر اتومات­سازی مدیریت سرورهای مجازی با در نظر گرفتن نیازهای QoS ابزارهای میزبانی شده و نیز هزینه مدیریت منبع است. در ]۲۹[ تحقیقی در اینباره صورت گرفته است که در ادامه به شرح آن پرداخته شده است.
معماری سیستم: در معماری سیستم (شکل ۴-۲۲) مرکزداده شامل یک مجموعه ماشین فیزیکی است که هر یک میزبان چندین VM از طریق یک مدیر VM هستند. فرض شده تعداد ماشین­های فیزیکی ثابت است و همگی متعلق به کلاستر مشابهی هستند و امکان اجرای مهاجرت زنده یک VM بین دو ماشین فیزیکی وجود ندارد. یک محیط ابزار[۲۶] کاربردی یک ابزار کاربردی میزبان شده بوسیله سیستم ابر را کپسوله می­ کند. هر AE مرتبط با اهداف کارایی خاصی که در قرارداد SLA مشخص شده می­باشد. VMهای در دسترس کاربران باید از بین کلاس­های VM که دارای CPU و RAM مشخصی هستند انتخاب شوند.
شکل ۴-۲۱استراتژی MaxAvaiSpace ]28[.
شکل ۴-۲۲: معماری سیستم ]۲۹[.
یک ماژول تصمیم محلی[۲۷] ابزار برای هر AE وجود دارد. هر LDM فرصت تخصیص VMهای بیشتر یا آزادسازی VM موجود به/از AE را بر اساس بارکاری فعلی با بهره گرفتن از سنجه­های سطح سرویس (مثل زمان پاسخ و تعداد درخواست­ها در هر ثانیه) ارزیابی می­ کند. کار اصلی LDM محاسبه یک تابع سودمندی است که معیاری از مشخصه ابزار را می­دهد و این ابزار دارای یک تخصیص منبع مشخص (RAM, CPU) بر اساس بار کاری و اهداف SLAاش است. LDMها با ماژول تصمیم سراسری تعامل دارند. GDM موجودیت تصمیم­ساز داخل حلقه کنترل اتونومیک است و مسئول داوری نیازهای منبعی هر محیط است و با هر LDM به عنوان یک جعبه سیاه رفتار می­ کند. GDM تابع سودمندی هر LDM و نیز سنجه­های کارایی سطح سیستم (مثل بار CPU) از سرورهای فیزیکی و مجازی را به عنوان ورودی دریافت می­ کند و خروجی آن شامل عملیات­های مدیریتی مثل مدیریت چرخه حیات VM و مدیریت مهاجرت زنده VMها و نیز یکسری اعلان توجه که به LDMها فرستاده می­ شود است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این تذکرات LDM را متوجه می­ کند که ۱- یک VM جدید با ظرفیت منبع خاص به ابزار تخصیص داده شده است. ۲- یک VM موجود upgrade/downgrade شده است ۳- یک VM که برای ابزاری بوده است به انحصار ابزار درآمده و باید سریع توسط ابزار آزاد شود. مولفه­های کلیدی در فرایند زمانبندی یک ابزار کاربردی در VM شامل ۱) کنترل ورودی: تصمیم می­گیرد که آیا VM درخواست شده برای یک ابزار می ­تواند تخصیص یابد و آیا نیازهای QoS­ می­توانند با تعداد منابع دردسترس برآورده شوند یا نه. ۲) مدیر VM: یک VM را آغاز کرده و آنرا به سروری که ظرفیت مورد نظر را دارد تخصیص می­دهد. ۳) زمانبند کار: ابزارها را روی VM تازه آغاز شده زمانبندی می­ کند. ۴) مدیر SLA: SLAهای کنونی و سطح سرویس برای هر ابزار پذیرفته­شده را نظارت می­ کند.
LDM: LDM با دو تابع سودمندی مرتبط است. ۱) تابع سودمندی سطح سرویس ثابت: سطح سرویس را به یک مقدار سودمندی نگاشت می­ کند. ۲) تابع سودمندی سطح منبع پویا: ظرفیت منبع را به یک مقدار سودمندی نگاشت می­ کند و در هر تکرار حلقه کنترل اتونومیک با GDM ارتباط برقرار می­ کند. تابع سودمندی به همراه فرمول­های LDM و GDM در ]۲۹[ تعریف شده است.
GDM: GDM مسئول دو کار مهم است. ۱) تعیین بردار تخصیص VM (Ni) برای هر ابزار a(تهیه منبع VMها) و جایگذاری VMها در ماشین­های فیزیکی به گونه­ایکه حداقل ماشین­های فیزیکی فعال باشند (بسته­بندی VMها). این دو فاز به عنوان دو مسئله ارضای محدودیت که توسط یک حل­کننده محدودیت مدیریت می­ شود (شکل ۴-۲۳) بیان شده است.
تهیه منبع VM: در این فاز هدف، یافتن بردار تخصیص VM (Ni) برای هر ابزار aاست، در حالیکه تلاش می­ شود مقدار سودمندی سراسری (Uglobal) ماکزیمم شود. خروجی این فاز مجموعه ­ای ازNiهاست که محدودیت­ها را ارضا و Uglobal را ماکزیمم می­ کنند. با مقایسه این بردارهای تخصیص با آنهاییکه در تکرارهای قبل بدست آمده بود این نتیجه بدست آمده است که GDM قادر است تعیین کند کدام VMها باید ایجاد شوند، تخریب شوند و یا تغییر سایز یابند.
بسته­بندی VM (VMPacking): این فازNiها را به عنوان ورودی گرفته و آنها را در یک بردار منفرد V می­ریزد. V لیستی از همه VMهای در حال اجرا در زمان فعلی است. برای هر (PMPj عضو P) بردار بیت مشخص­کننده مجموعه ­ای از VMهاست که به Pj انتساب داده شده است (مثلا hJ1=1 اگر Pj، VM1 را میزبان شده باشد). با حل CSP مربوط به این فاز، بردارهای جایگذاری VM (Hi) که برای VMها روی ماشین­های فیزیکی استفاده می­شوند بدست می­آیند. از آنجاییکه GDM به صورت دوره­ای اجرا می­ شود، GDM تفاوتی را با جایگزاری VM تولید شده بعنوان نتایج تکرار قبل را محاسبه می­ کند و این مشخص می­ کند کدام VM نیاز به مهاجرت دارد. در ]۳۰[ از معماری و مفاهیم ]۲۹[ استفاده شده است و دو نوع بار کاری تراکنشی و کارهای دسته­ای غیر محاوره­ای در نظر گرفته شده است. به ابزارها یک مجموعه VM با ظرفیت متغیر پیشنهاد شده است. تسهیلات با مقیاس­پذیری خودکار نیز چنانچه تقاضای منبع از سایز VM تخصیص­یافته بیشتر شود می ­تواند فراهم شود. دو نوع مدل SLA نیز برای ابزارهای تراکنشی و ابزارهای دسته­ای غیرمحاوره­ای ارائه شده است که در ادامه توضیح داده شده ­اند.
شکل ۴-۲۳: حل محدودیت: بسته­بندی تهیه منبع ]۲۹[.
مدل پیش ­بینی: اگر بتوان نیازهای منبع مربوط به یک ابزار را به خوبی پیش ­بینی کرد می­توان سودمندی منبع را با توجه به متفاوت بودن SLA ابزارهای مختلف ماکزیمم کرد. در ]۳۰[ از مدل پیش ­بینی مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی[۲۸] و الگوریتم انتشار به عقب۲ استفاده شده است که سودمندی یک روز هر VM از داده ­های یک هفته از یک مجموعه داده را با شبکه حداقل خطای مربع میانه۳ ریشه نشان می­دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی بدلیل برخی اشتراکات در ایفاء وظایف سازمانی در ارتباط با خلع سلاح هسته ای و تلاش هر دو نهاد برای امحاء تسلیحات کشتارجمعی همواره رابطه متقابلی با یکدیگر داشته اند. در حالی که از یکطرف، در مواردی شورای امنیت بعنوان تضمین کننده تصمیمات آژانس وارد عرصه شده است، از طرف دیگر در مواردی دیگر آژانس در حقیقت بعنوان رکن فرعی شورای امنیت در تضمین صلح و امنیت بین المللی فعالیت نموده است. این رابطه نزدیک و تنگاتنگ میان دو نهاد در اسناد بین المللی مرتبط با مسایل خلع سلاح هسته ای بویژه معاهده منع تکثیر سلاحهای هسته ای سال ۱۹۶۸ و اساسنامه سازمان بین المللی انرژی اتمی سال ۱۹۵۶ متبلور است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

معاهده منع تکثیر در ماده ۳ آژانس را نهاد متولی ارائه فن آوری هسته ای صلح جویانه و ناظر بر عدم انحراف فعالیتهای هسته ای دولتها بسمت مصارف نظامی موضوع قرار داده است، بعلاوه شورای امنیت نیز بعنوان نهاد تضمین کننده امنیت کشورهای غیر هسته ای[۱۴۸] می بایست عمل کند. تعامل این دو نهاد مهم بین المللی با پایان جنگ سرد و گسترش مفهوم تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی و تسری آن به مقولاتی همانند سلاحهای کشتار جمعی از جمله خلع سلاح هسته ای پر رنگ تر نیز گردیده است. جهان مشخصا شاهد آن بود که شورا در سال ۱۹۹۱ وضعیت سلاحهای کشتار جمعی عراق را تهدیدی علیه صلح و امنیت تلقی نمود و بر آن اساس تجویزاتی را صادر کرد که آژانس در تایید اجرای آنها فعالانه اقدام نمود. همچنین ضرورت وجود ارتباط سازمانی از ابتدای تاسیس آژانس نیز مطمح نظر موسسان این نهاد بین المللی بوده است و مشخصا در اساسنامه آژانس درج گردیده است. اساسنامه دو مبنا را جهت ارتباط آژانس با شورای امنیت معرفی می نماید.
اول اینکه بموجب ماده III اساسنامه آژانس می بایست “چنانچه در ارتباط با فعالیتهایش مسایلی مطرح گردند که در صلاحیت شورای امنیت قرار دارد، آژانس می بایست شورای امنیت را بعنوان رکن مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی از آن مطلع سازد. ” مطمئنا این مقرره راسا مبنای حقوقی برای در دستور کار قرار گرفتن یک موضوع در شورای امنیت نخواهد بود چرا که چه بسا مساله ای از دیدگاه آژانس به صلح و امنیت بین المللی مرتبط بوده حال اینکه شورای امنیت بعنوان مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی با آژانس در آن خصوص هم عقیده نباشد. باید بخاطر داشت که ماده ۳۹ منشور اختیارات انحصاری را برای شورا جهت در احراز وضعیتهای نقض صلح، تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی و تجاوز مقرر داشته است. بعلاوه نه تنها آژانس بلکه مجمع عمومی، خود شورای امنیت، دولتهای عضو (ماده ۳۵) و دبیر کل سازمان ملل متحد نیز می توانند توجه شورای امنیت را نسبت به اختلافات یا وضعیتهایی که ممکن است صلح و امنیت بین المللی را بمخاطره افکنند برای رسیدگی جلب نمایند. بعبارتی اطلاع آژانس به هیچ نحو به مفهوم رسیدگی قطعی موضوع در شورا نخواهد بود. [۱۴۹]
دوم اینکه بموجب ماده XII اساسنامه آژانس چنانچه در جریان بازرسی ها، بازرسان آژانس دریافتند که فعالیتهای هسته ای یک دولت عضو یا به منظور اهداف نظامی انجام پذیرفته اند و یا اینکه منطبق با شرایط و مفاد پادمان منعقده با دولت مذکور نمی باشند، “می بایست هرگونه عدم پایبندی را به مدیر کل گزارش نموده که وی موارد گزارش شده را به شورای حکام ارسال خواهد داشت. شورای حکام از دولت یا دولتهای مورد بازرسی درخواست خواهد کرد عدم پایبندی هایی که درمی یابد بوقوع پیوسته اند را اصلاح کند. شورای حکام این عدم پایبند را می بایست به دولتهای عضو، شورای امنیت و مجمع عمومی ملل متحد گزارش نماید. در صورت کوتاهی دولت یا دولتهای مورد بازرسی در اتخاذ اقدامات اصلاحی کامل ظرف مدت زمان معقول شورای حکام یک یا هر دو اقدام ذیل را بعمل خواهد آورد: الف: توقف یا تعلیق مستقیم کمکهای آژانس یا هر یک از دولتهای عضو و تقاضای بازگشت مواد و تجهیزات ارائه شده به دولت مورد بازرسی یا تعدادی از دولتهای عضو. آژانس همچنین می تواند بر اساس مادهXIX برخورداری از امتیازات و حقوق عضویت دولتی که عدم پایبندی داشته است را معلق نماید.
بر این اساس رسیدگی به وضعیت یک کشور که در حالت عدم پایبندی قرار داشته است مشخص می باشد. مراحل مذکور عبارتند از احراز عدم پایبندی توسط بازرسان، گزارش به دبیرکل آژانس، انعکاس موضوع به شورای حکام، درخواست برای اتخاذ اقدامات اصلاحی در مدت زمان معقول و در صورت عدم تمکین دولت موضوع تصمیم آژانس، اتخاذ اقدامات تنبیهی همانند موارد مذکور در ماده XII می تواند در دستور کار قرار گیرد. گزارش به دولتهای عضو اساسنامه و شورای امنیت نیز بعنوان یک پروسه شکلی و نه با هدف ایجاد آثار و تبعات حقوقی برای دولت عدم پایبند مطرح است. بدیهی است حد اعلای سازوکارهای موجود در اساسنامه آژانس جهت واکنش همان مواردی است که در ماده XII ذکر شده اند. همچنین در ماده IV موافقتنامه همکاری ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز آمده است که آژانس می بایست هرگونه مورد عدم پایبندی را طبق ماده XII اساسنامه اش به شورای امنیت گزارش کند.
سوم اینکه در کنار مبنای اساسنامه ای فوق، ارجاع موضوعات توسط آژانس به شورای امنیت، ماده ۱۹ موافقتنامه پادمان ایران و آژانس نیز به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه می دهد که"چنانچه پس از بررسی اطلاعات مربوطه که توسط مدیر کل گزارش شده اند، دریابد آژانس در وضعیتی قرار ندارد که تایید نماید هیچ گونه انحرافی از مواد هسته ای که می بایست طبق این موافقتنامه مورد راستی آزمایی قرار گیرند بسمت تسلیحات هسته ای یا سایر ادوات منفجره هسته ای وجود نداشته است، می تواند گزارشهایی را ارسال نماید[۱۵۰] و همچنین در صورت امکان اِعمال، سایر اقدامات مذکور در آن پاراگراف را اتخاذ کند. به هنگام اقدام در این خصوص، شورای حکام می بایست درجه اطمینان حاصله از اقدامات پادمانی که اِعمال شده اند را لحاظ داشته و به دولت ایران هرگونه فرصت معقول جهت ارائه هرگونه اطمینان مجدد را اعطا نماید.
این نوع گزارش دهی توسط آژانس و اقدام احتمالی توسط شورای امنیت را باید با درنظرگرفتن برخی از قواعد حقوقی بویژه قاعده البینه علی المدعی که در زمره اصول کلی حقوقی نیز قرار دارند، مورد تفسیر قرار داد. چرا که عدم توانایی در اثبات انحراف در فعالیتهای هسته ای می بایست علی الاصول به مفهوم عدم انحراف فرض شده و همواره بار اثبات به منظور اقدام مورد نیاز است. با این حال با توجه به اهمیت موضوع گسترش تسلیحات هسته ای بنظر می رسد که دولتها پذیرفته اند در شرایط استثنایی در صورت عدم توانایی ناشی از عدم کفایت سازوکارهای بازررسی آژانس بتواند موضوع را به شورای امنیت گزارش نماید.[۱۵۱]

مبحث سوم:
مشروعیت ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




برای درک بهتر رسیدن به صلح جهانی بررسی تحولات قرون اخیر به خصوص چهار قرن گذشته دارای اهمیت است . از آنجایی که بنای ساختار کنونی نظام بین الملل از زمان صلح وستفالی و پایان جنگهای مذهبی در اروپا شروع شد .به خصوص در اوایل قرن نوزدهم تحولات فرانسه و انقلاب صنعتی و سپس آغاز قرن بیستم با انقلاب بلشویکی موج بزرگ ضد استعماری وجنبشهای آزادی بخش ملی در جهت استقلال و تدوین منشور ملل متحد که در بند ۱ ماده ۲ تاکید بر تساوی حاکمیت ها در سازمان ملل متحد دارد، ساختار نظام بین المللی را از سلسله مراتب به سطح ا فقی تغییر داده است .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بنابراین حکومتها و روسای آنها بدون توجه به وسعت ، ثروت ، قدرت ، مذهب یا ایدئولوژی باید همدیگر را در یک سطح برا بر بشناسند . وضعیت کشورها با توجه به نظامهای حاکم بر آنها و وضعیت جغرافیایی در حال انطباق با تغییرات زمانه است .
اولا” : دولت از وضعیت فئودا لی در قرن هفدهم و پس از آن ، به دولت لیبرال در قرن نوزدهم و به دولت سوسیال قرن بیستم تبدیل می شود. در هر یک از این مراحل ، عقاید مانند علوم وتکنولوژی تغییر میکنند .انقلاب ا طلاعات تاثیر عظیمی بر جامعه مدنی گذاشت . به طوری که ا مکان تنظیم مسا ئل ا قتصادی ، علمی و یا شرکتها در سطح جهان فراهم گشت و شاهد تشکیل شرکتهای چند ملیتی[۳۱] از سال ۱۹۶۰ به بعد در اکثر نقاط جهان هستیم .
ثانیا” : جهان امروز به دهکده جهانی تبدیل شده است به طوری که پیامها در همان لحظه در سراسر گیتی منتشر می شود و ما می توانیم از طریق وسایل مختلف مانند شبکه اینترنت هر رویدادی در هرگوشه دنیا را به طور زنده مشاهده کنیم .
ثالثا” : مهمتر از همه ابزارهای جدید ارتباطات جمعی ، مانند انتشار مستقیم از طریق ماهواره یا ا نتشار ا طلاعات فرا مرزی که خارج از کنترل دولتهاست . به هر حال دولتها نمی توانند در شبکه های جدید جهانی برای منافع خودشان مشارکت کنند . یا حداقل بر مسیر شناور اطلاعات کنترل داشته باشند یا حتی در سرزمین خودشان آثار آن را خنثی کنند . به لحاظ وجود دو جنگ جهانی در نیمه اول قرن بیستم و شکست جامعه ملل که ناشی از عدم همکاری و خروج برخی دول عضو بود تجربه سنگینی را بشریت به دست آورد که ، صلح تنها راه سعادت و موفقیت بشریت است .
بسیاری از دانشمندان معتقدند که تحقق عدالت نیز منوط به صلح است [۳۲]، زیرا که جنگ ، ضد ارزش و ویرانگر تمامی ساختارهای بشری است. چنانچه در یک جامعه اعم از داخلی و یا بین المللی نظم و قانون که لازمه صلح هستند ، وجود نداشته باشد سخن ار عدالت ، بیهوده است . بر همین اساس در تدوین منشور ملل متحد چنان دقتی به عمل آمد تا از هرگونه تنش و مخا صمه جلوگیری به عمل آید . مکانیسمهای پیش بینی شده و نقش سازمان ملل متحد در تغییر نظم جهانی را می توان موفقیت آمیز دانست و همین که در شصت سال گذشته از بروز یک جنگ عالم گیر جلوگیری شده است ، خود دلیل محکمی بر موفقیت این سازمان است . گویی بشریت به سطحی از رشد و تعالی رسیده تا اولا” : به اهمیت سازمانهای بین المللی توجه کند. ثانیا” : در راه رسیدن به یک «جامعه بین المللی»گام بردارد.[۳۳]
اگر چه تعداد اعضای دائم شورای ا منیت از ا بتدا تغییری ایجاد نشده ، در حالی که ساختار جهانی دگرگون شده است . به خصوص کشورهایی مانند برزیل و هندوستان صراحتا” درخواست خود را برای عضویت دائم اعلام کرده اند و اخیرا” آلمان نیز چنین درخواستی نموده ،[۳۴] اما با مخالفت برخی کشورها مانند ایتالیا ، کره و برخی کشورهای آفریقائی مواجه گردیده که باعث عدم دست اندازی به این مواد منشور می شود . لکن ساختار منشور توانسته علی رغم نبود تغییرات عمده در تثبیت صلح جهانی ، موفق باشد . به نظر میرسد با پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۲ نقش سازمان ملل ، در این روند محکم تر شده ، به طوری که شورای امنیت از تاثیر و عملکرد متفاوتی برخوردار شده است . سازمان در این تاریخ اجلاسی با سران کشورها تشکیل داده و از دبیر کل گزارشی پیرامون ا منیت پیش گیرانه [۳۵] در خواست کرده است . کمک سازمان در خاتمه جنگ ایران و عراق ، خروج نیروهای شوروی از افغانستان ، مشارکت در صلح نامیبیا ، آمریکای مرکزی و خروج عراق از کویت ، نشانگر یک نظام امنیت جمعی سازمان یافته طبق فصل هفتم منشور است .[۳۶]عملیات حفظ صلح ، در حال پیشرفت ا ست مثا لهایی از ا قدامات در کامبوج و یوگسلاوی و حضورکلاه آبی ها در مناطق مختلف و بالاخره مباحثات مختلف در خصوص حق مداخله بشر دوستانه ، نتیجه ا فکار عمومی و حکومتها درباره این موضوع است . در خواست مجمع عمومی از دبیر کل جهت ا صلاح و هماهنگی با تغییرات نظام بین المللی در خصوص سازمان و همچنین تشویق تمامی سازمانهای نظام ملل متحد برای همکاری با دفتر خدمات حمایت مرکزی دبیر کل جهت هما هنگی با ا صلاحات و مشارکت در حوزه جهانی سازمان ملل برای تغییرات قابل حصول در تمامی زمینه های بشری ، نمونه بارزی از ضرورت و درک جامعه بین المللی در جهت صلح جهانی محسوب میگردد. [۳۷] ارتباط بین صلح و توسعه را می توان به رابطه متقابلی شبیه دانست که ، به هر میزان پایه های صلح مستحکم باشد ، امکان توسعه بیشتر خواهد بود .البته این دو لازمه یکدیگرند و می توان گفت به تنهایی نیز موفقیتی ندارند . مثلا” در سالهای گذشته رواندا شاهد توسعه موفقی بود ا ما در زمان قتل عام ۱۹۹۴ ثابت کرد که توسعه فنی و ا قتصادی به تنهایی نمی تواند ثبات را تامین کند . مخاصمه باعث خرابی تمام کارهای انجام شده در طول سالیان دراز در چند هفته شد. از طرف دیگر ایجاد صلح مستلزم توسعه است .به طوری که تا ثیر مستقیم نیازهای اولیه انسانی مانند غذا و آب و نیازهای اجتماعی بشری مانند آموختن و احترام را می طلبد . ایجاد صلح به تنهایی به معنی فقدان جنگ نیست (صلح منفی) بلکه از جنبه مثبت صلح مد نظر است .[۳۸]
در مجموع می توان چنین استنباط کرد که برای نظم جهانی نیازمند پیشرفت عدالت اجتماعی ، توسعه ا قتصادی و به خصوص فرایندهای مشارکت سیاسی هستیم. همچنین توجه به این موضوع ما را به این نتیجه می رساند که فقر و ستم عامل اولیه جنگ و خشونت هستند . ایجاد صلح از جنبه مثبت است که توسعه را به همراه خواهد داشت. به گفته کمال درویس [۳۹] دبیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد: «جهانی سازی ، اقتصاد جهان را اساسا” تغییر داده است . باعث کاهش نا برا بری بین کشورها شده ، به طوری که در این میان برنده و بازنده وجود ندارد ۰ شمول هرچه بیشتر جهانی سازی مهمترین مسئله توسعه در زمان ماست [۴۰]».روند تاریخی موضوع را می توان چنین بیان کرد که دهه ۱۹۴۵ میلادی به بعد اختصاص به صلح داشت .متعا قب جنگ دوم و تشکیل سازمان ملل متحد بود . از ۱۹۵۵ دهه آزادی نام گرفت . تدوین بسیاری کنوانسیونهای حقوق بشر آزاد سازی ملتهای تحت استعمار، ارمغان این دوره است . دهه ۱۹۶۰ به توسعه اختصاص یا فته است و دهه ۱۹۷۰ توجه بشریت به محیط زیست ، تا اینکه از ۱۹۸۰ به ضرورت توسعه پایدار اهمیت بیشتری داده شده است .
در اعلامیه هزاره برای به دست آمدن صلح ، امنیت و خلع سلاح ؛ کشورها به تحمل یکدیگر ترغیب شده اند روش های رسیدن به آزادی با رعایت حقوق بشر، دموکراسی و حکومتهای مردمی انجام پذیر است . دررابطه موضوع توسعه و از بین بردن فقر ؛ از مهاتما گاندی که پدر ملت لقب گرفته چنین نقل است : به دنبال راه های رسیدن به صلح نگردید بلکه خود صلح در راه است .[۴۱]
چنانچه به مهمترین عامل خاتمه جنگ جهانی دوم توجه کنیم به اهمیت انرژی اتمی در طریق صلح بیشتر پی می بریم .هشت سال بعد از سقوط بمب ویرانگر هیروشیما ، شوروی سابق و انگلستان نیز به تکنولوژی هسته ای دست یافتند . با توجه به رغبت و تلاش دیگر کشورها در این مسیر نه تنها جهت تولید بمب ، بلکه تولیدات هسته ای رادیواکتیوی که مفید برای بشریت است ؛ مباحث سیا سی به دنبال راه حلی بود تا اینکه مجمع عمومی پیشنهاد تشکیل آژا نسی به این منظور را مطرح کرد : «اتم برای صلح» ، پس از تشکیل کنفرانسی در مقر سازمان ملل آژانس بین المللی انرژی اتمی به وجود آمد و در تاریخ ۲۹ ژولای ۱۹۷۵ به تصویب حکومتها رسید . تا به عنوان زیر مجموعه ای از نظام سازمان ملل متحد عمل کند .[۴۲] اولین هدف آژانس تشویق و توسعه مشارکت انرژی اتمی برای صلح و بهداشت در سراسر جهان است . دومین هدف آن اینکه تا حد امکان هرگونه فعالیت اتمی را تحت کنترل خود داشته باشد . به طوری که در زمینه نظامی نباشد . مقر سازمان در وین پایتخت اتریش است .در بدو تاسیس کارکنان آن حدود ۱۰۰۰ نفر بودند . بودجه آن از طریق اعضای سازمان ملل و برنامه توسعه ملل متحد [۴۳] و موارد خاص تامین می شود . ناگفته نماند کشف این انرژی عظیم در سال ۱۹۰۲ توسط ماری و پیر کوری با اکتشاف رادیوم صورت گرفت. ماده رادیو اکتیوی که از عناصر مختلف اورانیوم به دست آمد. با جداسازی آرام اتم ها در زمینه معالجه سرطان مفید واقع شد. همین ماده در سال ۱۹۴۵ جهت تولید بمب به کار رفت .انرژی اتمی که قوی ترین نیروی مرگ آورست چنانچه در روش صحیح بکاررود ، می تواند جان بسیاری از انسانها را نجات دهد .به همین منظور سازمان بهداشت جهانی در زمینه تحقیقات پزشکی با کمیسیون بین المللی تحقیقات پزشکی انرژی اتمی همکاری و مساعدت می نماید .سازمان کشاورزی تغذیه ملل متحد[۴۴] نیز در زمینه های خاص با آژا نس همکاری دارد. خصایص ژنتیکی برخی دانه ها از طریق جهش یا تغییرات ژنتیکی نمونه ای از این دست می با شند .کشورهایی مانند هندوستان ، ژاپن و اسکاندیناوی از این طریق محصولات بهتری به دست آورده اند .ذکر این موضوع به این دلیل است که اگر تلاش انسانها در جهت دستیابی به صلح جهانی باشد از یک عنصر می توان مرگبار ترین سلاح و از همان عنصر می توان مفید ترین درما نها را پدید آورد .بنابراین برای رسیدن به صلح جهانی عزم ملی ضروریست و حکومتهایی که از خواست ملتهایشان در این مسیر پیروی کنند . از سوی برخی دانشمندان [۴۵] برای نیل به این هدف راههایی پیشنهاد گردیده است ، از جمله تجدید نظر در منشور ملل متحد به طوری که ماده به ماده مورد بررسی قرارگیرد و در این مسیر اصلاح شود . روش دیگر تشکیل سازمان جدید توسعه و امنیت جها نی است که ساختار نیروهای حا فظ صلح سازمان ملل را مورد حمایت قرار دهد . به این منظور منشور زمین [۴۶]جهت حفظ و حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست وضع گردید و از آن به عنوان میراث مشترک بشریت یاد می شود . در پایان باید به سخنان وا قع بینانه اوتانت دبیر کل اسبق سازمان ملل در سال ۱۹۶۹ اشاره کنم که معتقد بود: «تنها زمانی که در تاریخ جهان دوره ای از صلح وجود داشته زمانی بوده که توازن بین قدرتهای حاکم برقرار بوده است» . هروقت که ملتی قدرتمند تر شده است خطر بالقوه ای برای جنگ ا فروزی پدید آمده است . بنابراین دنیای ا من تری خواهیم داشت ، چنا نچه در آن ایالات متحده آمریکا ، اروپا ، روسیه ، چین و ژاپن از قدرت بیشتری برخوردار باشند به شرط اینکه این قدرت را علیه یکدیگر به کار نبرند .[۴۷]
اعلامیه حق مردم بر صلح[۴۸] مصوب ۱۹۸۴ مجمع عمومی و ضمیمه آن با تاکید بر ا صول و اهداف منشور ملل متحد جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی ، توجه به توسعه و پیشرفت کشورها و وظیفه ا صلی هر کشور به حفظ صلح آمیز زندگی مردم ، به عنوان یک تکلیف بنیادین و حق مقدس مردم عنوان شده است .مردم هرکشور برای تحقق این ضرورت باید گام بردارند سیاست دولتها باید در جهت حذف تهدید به جنگ به ویژه جنگ هسته ای و تقبیح توسل به زور در روابط بین الملل و حل اختلافات بین المللی از طرق صلح آمیز بر اساس منشور ملل متحد باشد . از طرفی مداخلات سازمان ملل به لحاظ «تعیین موقعیت بحران[۴۹]» چندان جنبه پیشگیرانه ندارد بلکه اغلب زمانی دخالت می کند که احتمال تاثیر ا قدامات آن حدا قل است .
فصل اول: منابع کلاسیک و نوین حقوق بین الملل وجهانی شدن
مجموع عنوان منابع حقوق بین الملل در برگیرنده قواعد و اصولی است که حقوقدانان بین المللی باید برای تعیین مضا مین حقوقی به آنها مراجعه کنند . بر این اساس استنتاج قواعد حقوق بین الملل در اثبات نظری که بدان عمل می شود اهمیت پیدا می کند .
موفقیت یا شکست در یک پرونده قضایی بین المللی بستگی به آشنایی درست از این منابع حقوق دارد . برای تحقق کامل صلح جهانی نیز از طریق همین منابع می توان به یک نظم قانون مدار دست یا فت . تقسیم بندی های مختلفی برای منابع حقوق بین الملل مطرح شده است .دو دسته مهم این تقسیم بندی شامل منابع صوری و منابع ماهوی است .در تعریف منابع صوری می توان گفت: فرایندها وروشهایی است که قدرت الزامی قواعد را به وجود می آورد وبرای موضوعات هر نظام حقوقی قابل اعمال است . منابع ماهوی نشانگر ویژگی یا اختصاصی بودن قواعد حقوقی است که پس از اثبات برای یک اختلاف مطروحه قابل اعمال هستند. [۵۰]
حقوق بین الملل با حقوق داخلی به لحاظ وجود یک قانونگذار وسلسله مراتب بین دادگاهها متفاوت است .در حالی که هیچ قانونگذارجهانی نداریم وعملکرد مجمع عمومی سازمان ملل مشابه پارلمانهای داخلی نیست .چنین گفته می شودکه حقوق بین الملل ناشی از منابع مختلفی است که در ماده ۳۸ اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری ضمیمه منشور ملل متحد نام برده شده است . سه قسمت الف ؛ب؛ج. بند ۱ ماده مذکور که به معاهدات بین المللی عام یا خاص که صریحا” توسط طرفین اختلاف پذیرفته شده اند ،عرف بین المللی به عنوان رویه ای کلی که به صورت قانون پذیرفته شده است وا صول کلی حقوقی مورد قبول ملل متمدن جهان ، منابع صوری هستند. در حالی که تصمیمات قضایی و آموزه های برجسته ترین حقوقدانان ملل مختلف ، همان منبع ماهوی ، در قسمت دال به عنوان ابزار فرعی برای تعیین قواعد حقوقی ذکر شده است . برای توضیح بیشتر در شناخت منابع صوری و ماهوی باید گفت: که منابع صوری،روش های حقوقی برای ایجاد قواعد کاربردی عام است که قانونا” بر مورد الزام آور هستند ، در حالی که منابع ماهوی دلیل وجودی قواعدی را تعیین می کند که وقتی ثابت شدند دارای حالت الزامی قواعد حقوقی کاربردی عام می گردند . در نظام داخلی مفهوم منابع صوری به ساختار قانون اساسی بر می گردد و وضعیت قاعده حقوقی از طریق قانون اساسی ایجاد می شود.مثلا” دلیل الزامی قانون انگلستان ناشی از اصل برتری پارلمان است .[۵۱]
به عبارت دیگر منبع صوری آن است که قاعده حقوقی الزام واعتبارش را از آن به دست می آورد . در حالی که منبع ماهوی به گونه ای است که ماهیت قاعده از آن ناشی می شود،اعتبار قاعده به آن بر نمی گردد.
منبع ماهوی ذات قاعده را تقویت می کند که بر این اساس منبع صوری به حقوق نیروی الزام آور
میدهد . در حقوق بین الملل می توان از منبع دیگری که متصف به صفت صوری می باشد نیز سخن گفت: این منبع ، «از روش فرایند نمی گوید بلکه از موا ضع گفتگو می کند که تجلی گاه قواعد حقوقی است» .[۵۲] از این دیدگاه معاهده ، معیار شکلی اعلام قاعده است . ا صول کلی ، معیار مواضع ا ست که بر اساس آن موضوع قاعده تعیین می شود وعرف نه شکلی است و نه موضع؛ بلکه شرایطی را مشخص میکند که قاعده حقوقی باید احراز کند.
در رابطه با عقاید برجسته ترین حقوقدانان برای تعیین قواعد حقوقی و به عنوان ابزار فرعی به منا بعی اشاره می شود که در صورت نبود منابع شکلی وحتی برای کمک در استدلال به کارمی آیند . در اکثر آرای دیوان بین المللی دادگستری مشاهده می کنیم که با استناد به تمامی منابع مذکور در ماده ۳۸ سعی در استدلال قوی وصدور رای محکم شده است . به همین دلیل برای این که دیوان به حق حکم کند ومحدودیت شمارش منابع وی را از عدالت واقعی خارج نسازد در صورت تقاضای طرفین در بند ۲ چنین مذکورست : که می تواند درباره اصحاب دعوی به نحو ” انصاف و کدخدا منشی”[۵۳] حکم دهد.
برخی ار منابع فوق الذکر را اصطلاحا” «اولیه» می گویند[۵۴] که از طریق قواعد اساسی عام [۵۵] در نظر گرفته می شوند.معاهدات، عرف ، اعمال یکجانبه دولتها ، اصول کلی حقوقی ، اولیه هستند . در حا لی که تصمیمات ا لزام آور سازمانهای بین ا لمللی ، تصمیمات قضایی مبتنی بر ا صل تساوی به این دلیل ثانویه گفته می شوند که به دنبال قواعد اولیه به وجود می آیند . ماده ۱ مشترک کنوانسیونهای چهار گانه ۱۹۴۹ ژنو مانند ماده ۱۰۱ اولین پروتکل الحاقی ۱۹۷۹ با توجه به مخاصمات مسلحانه بین المللی ، متضمن آن است که در تمامی شرایط مقررات کنوانسیونها باید مورد احترام قرار گیرد. این ماده تعهد خا صی را بیان نمی کند به عبارتی از دیدگاه واژه شناسی هارت[۵۶] یک قاعده ا ولیه محسوب نمی شود .زیرا مستلزم مواد قانونی است که از انجام برخی کارها جلوگیری به عمل می آورد. می توان گفت این ماده جنبه توصیفی دارد حاوی مقررات ثانویه است که ارتباط با تکمیل تعهدات موجود در قواعد اولیه پیدا می کند .[۵۷]
عرف و معاهدات مهمترین منبع حقوق بین الملل به شمار می روند . این دو منبع با قواعد اساسی جامعه بین المللی مواجه هستند که در بالاترین موضع هر قاعده حقوقی واقع می شوند.به عبارتی تمامی موضوعات بین المللی باید خود را با قواعد عرفی منطبق کنند وطرفهای موافقت نامه های بین المللی باید بر طبق مفاد آنها رفتار کنند.
از دیدگاه سنتی، موضوع حقوق بین الملل عمومی، حقوق ملتها وحقوق جنگ و صلح است. به طوری که حقوق بین الملل را باید از طریق حقوق داخلی تشخیص داد . می توان گفت مقررات حقوق بین الملل با این بینش تنها بین موجودیت هایی به کار می رود که دارای شخصیت بین المللی هستند.
حقوق بین الملل عام به مجموعه حقوقی گفته می شود که به اکثر و نه همه موضوعات حقوق بین الملل مربوط می شود. مثلا” یک موا فقتنامه بین سه کشور موجد حقوق بین الملل خاص است، در حالی که معاهده ای مانند معاهده منع کشتار دسته جمعی ، به عنوان قاعده موجد حقوق بین الملل عام محسوب میگردد .[۵۸] که اکثریت کشورها والبته نه همه آنها بدان پیوسته اند .نظام پیشرفته حقوق بین الملل به گونه ای توسعه پیدا کرد که شامل نظام قواعد حاکم بر روابط بین دولت ملتهاست .تعریف سنتی از این نظام با تمرکز بر نقش انحصاری کشورهاست.درسال ۱۹۰۵ اپنهایم در کتاب حقوق بین الملل خود می نویسد:«دولتها انحصارا” تنها موضوع حقوق بین الملل هستند»[۵۹]
اینکه دولتهای حاکم دارای اعتبار مساوی ، به وجود آورنده حقوق بین الملل هستند و رضایت آنها در پدید آمدن قواعد حقوق از طریق معاهدات وعرف در گذشته مورد تاکید قرار داشته است در برخی احکام دیوان دائمی بین المللی دادگستری و مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل متحد مشاهده می شود.[۶۰]از نیمه دوم قرن بیستم این دیدگاه تغییر کرد.با از بین رفتن جامعه ملل و تکامل ا سا سنامه سازمان جدید ، وقایعی که در محاکم جنایات جنگی نورنبرگ ۱۹۴۶ پیش آمد به تعهدات ا فراد در زمینه بین المللی توجه شده است.با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر ۱۹۴۸ به موضوع حقوق بین المللی ا فراد توجه خا صی به عمل آمده است .[۶۱] در قضیه قتل کنت برنادت میانجی سازمان ملل ، در مسئله فلسطین ، دیوان بین المللی دادگستری در نظریه مشورتی ۱۱ آوریل ۱۹۴۹ چنین گفته است : سازمان ملل متحد یک شخصیت حقوق بین الملل است ، به این اعتبار حق دارد علیه یک دولت عضویا غیر عضو سازمان که با نقض یک تعهد بین المللی خسارتی به سازمان یا کارمندان آن وارد کرده ، ا قدام قضایی بین المللی کند.[۶۲]
اگر چه توسعه حقوق بین ا لملل بحث های قابل بررسی بر مفاهیم حقوق طبیعی مطرح کرده است .اکثر این مباحث در خصوص ماهیت این رشته حقوقی به صد سال اخیر با دیدگاه مثبت گرایی حقوقی برمی گردد. واژه حقوق بین الملل می تواند در ذهن حا لتی از طبقه بندی منظم ا صول و قواعد آن را همراه با تحلیلی از ا صل و ماهیت این رشته ایجاد کند و جایگاه آن در حوزه عمومی روابط حقوقی را متصور نماید.اما اهمیت داشتن حقوق بین الملل درطول چند دهه گذشته به لحاظ اینکه گسترش آن باعث حفظ صلح و امنیت بین المللی در طول سالیان اخیر شده است ، بیش از پیش جلوه نموده است . مکاتب حقوق بین الملل و نظریه پردازان آن ، ازجمله گروسیوس که از روش سنتی ایجاد حقوق طبیعی در فرضیه خود استفاده کرد ، خداوند را کارگردان طبیعت می دانست حقوق ارادی ملتها را بر اساس رضایت آزادانه آنها به طور آشکار در معاهدات و قراردادها و یا تلویحا” در عرف وعادت ذکر می کرد. ریچارد زوچ[۶۳] استاد کرسی حقوق مدنی در آکسفورد دو سال بعد از صلح وستفالی رساله خود را منتشر کرد .به موجب آن واژه Jus inter gentes جانشین واژهgentium گروسیوس می شد. او ا صرار بر این داشت که عرف منبع حقوق بین الملل است . از او به عنوان بنیانگزار مکتب «تاریخی» یا «مثبت» حقوق بین الملل یاد می شود.اگر چه در قرن هفدهم می زیست اما واژه jus inter gentes را اینگونه تعریف می کند: حقوقی که بین اکثر ملتها از طریق عرف در هماهنگی با عقل پذیرفته شده است .[۶۴] مفهوم حقوق طبیعی توسط فیلسوف انگلیسی ها بز در رساله لویاتان بزرگ [۶۵] در سال ۱۶۵۱ مطرح شد ،تاثیر عمیقی بر حقوق بین الملل گذاشت .تئوری حقوق طبیعی اگر چه مربوط به دوره پیش از علم است و در مفاهیم دینی و فلسفه باستان ریشه دارد ،اما همواره وجود دارد. باید گفت در نظریه حقوقی معا صر هنوز پوزیتیوسیم حقوقی که آنتی تز حقوق طبیعی است سلطه دارد. [۶۶] حقوق طبیعی که اساسا” دارای برخی معانی مذهبی است در طول سالیان به سوی تفکر دنیوی گام برداشته است . مکتبهای غربی اساس تعهد را از طریق منابع حقوق بین الملل بررسی کرده اند و نسبت به عرف که کمتر مبتنی بر رضایت است ، با شک نگاه کرده ا ند .از طرفی مکاتب سوسیالیستی نیز با این شناخت که رضایت اساس تعهد را تشکیل می دهد معاهدات را به عنوان ا ولین منبع حقوق بین الملل و عـــرف را در مرحله بعدی قرارداده اند.[۶۷] ا صول کلی حقوقی به این دلیل به عنوان منبع حقوق بین الملل محسوب می گردند که مراجعه به آنها خلاء حقوق را پر می کند [۶۸] و البته این موضوع بدون پاسخ با قی مانده است که منظور ا صول کلی حقوق بین ا لملل و یا حقوق داخلی است .مثلا” می توان ا صل حسن نیت مندرج در ماده ۲-۲ منشور ملل متحد و استاپل[۶۹] را نام برد که مورد اول در اجرا وتغییر معاهدات نیز مورد توجه قرار گرفته است . موا د ۲۶ و بند ۱ ماده ۳۱ کنوانسیون وین حقوق معاهدات ۱۹۶۹ به اصل حسن نیت اشاره نموده و ا لبته باید گفت محدود به معاهدات نیست بلکه برای تمامی تعهدات بین المللی به کار می رود. موضوع استاپل که در نظامهای داخلی حقوق شناخته شده و به عدم پذیرش انکار بعد ار ا قرار تعریف می شود در قضیه معبد پره آویها[۷۰] پیرا مون اختلاف خط مرزی کامبوج وتایلند توسط دیوان بین المللی دادگستری مورد استناد قرار گرفته است .
اگر چه تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری و محاکم داخلی به عنوان منبع فرعی حقوق بین الملل عنوان شده ، اما می توانند دارای تاثیر قابل توجهی باشند. از آنجایی که محاکم بین المللی معدودی وجود دارد .آرای آنها می تواند به عنوان رویه عرفی مورد استناد قرارگیرد .[۷۱]نقش نویسندگان حقوق بین الملل در توسعه حقوق بین الملل غیر قابل انکار است و شاید بر همین اساس به عنوان منبع فرعی از آنها یاد شده است . تحقیقات و نظریات آنها می تواند حقوق را از آنچه هست[۷۲]؛ به آنچه باید باشد ، برساند .[۷۳]به طوری که مقایسه ومطابقت این نظریا ت باعث تکامل خواهد بود .
پیرامون هر قطعنامه مصوب مجمع عمومی یک اعتقاد عمومی نهفته است که نشانگر قصد و نیت کشورها به ایجاد قواعد حقوقی یا سیاسی می باشد .[۷۴]اگر چه تمامی اعلامیه های مصوب مجمع با هدف ایجاد حقوق و وظایف قانونی نیستند . اما می توان گفت منبع مهمی برای رسیدن به یک معیار مشترک به شمار می روند . مثلا” اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ هیچگاه با هدف اینکه مصوبه ای از حقوق موجود باشد ، به تصویب نرسیده است .[۷۵]
در مجموع باید گفت اساس حقوق بین الملل بر وفاق عام کشورهاست و به این ترتیب مقررات الزام آوری برای آنها به وجود می آورد . بعد از جنگ جهانی دوم این وضعیت رو به تحلیل رفت.
استقلال مستعمرات گذشته این سوال را ایجاد کرد که مبنای الزام آنها به قواعد موجود حقوق بین الملل چیست؟ با بررسی واقع گرایان آمریکایی از تحلیل نظام حقوقی داخلی به حقوق بین الملل دریا فتند که قانون با قواعد حقوقی یا پیشینه آن تعیین نمی شود ، بلکه لازم است حقوق بین الملل در مقوله جامعه بین المللی مورد مطالعه قرار گیرد. لذا تنها مجموعه ای از قواعد حقوقی قابل فهم برای این منظور کا فی نیست . مکتب یگانگی حقوق بین الملل و داخلی که در انگلستان توسط لوتر پاخت مطرح شد ، با ساختار عقلانی و تفوق حقوق بین الملل بر حقوق داخلی به این نتیجه رسید که فرد به عنوان یک موضوع مستقل از حقوق بین الملل است . چرا که هر دو این رشته در صدد ایجاد رفاه فرد هستند.
هانس کلسن ا صول یگانگی را بر اساس تحلیل روش های متداول نظریه علمی گسترش داد . بر اساس تفکر او حقوق بین الملل و داخلی قسمتی از همان نظام هنجاری هستند که اعتبار خود را از هنجار ا صلی به دست می آورند . او اعتقادی به تفوق حقوق بین الملل بر حقوق داخلی نداشت بلکه معتقد بودتنها براساس ملاحظاتی که مستقیما” حقوقی نیستند می توان این تقدم را به دست آورد .اعتبار هر قاعده ناشی از رابطه مستقل آن است و رابطه سلسله مراتب مبنا نیست .[۷۶] دیدگاه حقوقی دیگری که به «صلاحیت اجتماعی» [۷۷] تعریف شده است مشتمل بر تلاش در جهت حرکت از تحلیل آسان قواعد به بررسی بین الملل به عنوان یک قسمت پیچیده ای از فرایند سیاسی و دیپلماتیک است .به عنوان مثال مک دوگال با رهیا فت«حقوق مبتنی بر خط مشی»[۷۸] ، حقوق را به عنوان فرایندی از تصمیم سازی می داند واصالتی بر نظام قواعد وتعهدات قائل نیست .به همین جهت مورد استناد برخی نویسندگان مانند ریچارد فالک واقع شد.مقاله مشهور مک دوگال «هیدروژن تست بمب»نشانگر آن است که تاکید این رهیا فت بر گفتار و رفتار بازیگران در عرصه بین المللی است. اخیرا” مکتب دیگری به نام مکتب انتقادی حقوقی [۷۹] در نظریات حقوقی بین المللی به وجود آمده است. نویسندگا نی از جمله انتونی کارتی ، داوید کندی و فیلیپ آلوت از طرفداران آن محسوب می گردند ، معتقدند که مطالعه حقوق بین الملل با بررسی مجدد ماهیت آن مفیدتر است . آنها معتقد به کاهش تاثیر حاکمیت دولت به خصوص با توجه به حوادث بالکان و شرق اروپا هستند. ساختار سنتی حقوق بین الملل را مبتنی بر مطالب متنا قض می دانند تعارض اجتماعی با ابزارهای سیاسی قا بل حل است و حقوق تنها یکی از ابزارهای سیاسی ارزشمند می باشد. مکتب انتقادی تحت تاثیر ا ندیشه های مارکس، دولت را مانع ا صلی ا صول جامعه جهانی فارغ از تنش می داند .[۸۰]
مبحث اول – معاهدات بین المللی
گفتار اول: معاهدات عام وجهانی
حقوق بین الملل مشابه دیگر انواع حقوق ، موضوعاتش با حقوق و وظائف همراه است. در نتیجه هر نظام حقوقی با قواعدی که آن را تشکیل می دهد بر موضوعات خود تفوق دارد واین حقیقت که موضوع اصلی حقوق بین الملل واحدهای سیاسی حاکم یعنی دولتها هستند از این قاعده مستثنی نیست. از آنجایی که خصیصه اجباری حقوق بین الملل ناشی از وصف آن به عنوان حقوق است ماهیت و قلمرو آن هنوز مستلزم بررسی است .
دو پرسش وجود دارد :یکی اینکه با توجه به حقوق بین الملل در مجموع چگونه یک نظام حقوقی کشورها را ملزم میکند ؟ این پرسش اساسی از حقوق بین الملل است . در جواب باید گفت: حقوق بین الملل وجود دارد وتوا فق جهانی هست که دولتها ملزم بدان هستند مسئله این است که حقوق بین الملل چه چیزهایی را ممنوع کرده است ؟ اجازه داده است یا نیاز دارد که انجام شود ؟
زمانی که قاعده ای از حقوق بین الملل در شرایط خاصی مورد استفاده واقع می شود، این سوال مطرح می شودکه آیا واقعا” این قاعده ای از حقوق بین الملل است یا به عبارت دیگر دارای خصیصه اجباری است که قواعد حقوق بین الملل واجد آن هستند یااینکه قاعده معتبری از حقوق بین الملل است؟ در نظم حقوق بین الملل [۸۱] قانونگذاری بین المللی مرتبط با فعالیتهای دستوری اعضای جامعه بین المللی با هدف ایجاد قواعد الزام آور حقوقی می باشد.
این موضوع از مهمترین مسائل عملی حقوق بین الملل است که در دکترین منابع حقوق بین الملل مورد بررسی قرار می گیرد. سوال دیگر اینکه قواعد حقوق بین الملل اعتبار خود را از کجا به دست می آورند ؟ دو پاسخی که در این راستا وجود دارد یکی از طریق محتوای قاعده یا روشی که ایجاد شده است ودکترین حقوق طبیعی چنین استدلال می کند که الزام قواعد حقوق طبیعی بر اساس فطرت بشر است زیرا برخی آن را خواست الهی می دانند و برخی آن را امر منطقی می شمارند . این قواعد غیر قابل تغییر هستند و باید مورد مکاشفه قرار گیرند.اعتبار قواعد از مداخله بشری مبرا هستند و بدین ترتیب مقابل قواعد حقوق موضوعه قرار می گیرند که توسط بشر خلق شده زیرا بستگی به خواست خالق آن دارد . تغییر می کنند و قابل تغییر هستند.[۸۲]می توان نتیجه گرفت که حقوق موضوعه تنها زمانی الزام آور و معتبر است که از منبع معتبر و شناخته شده ای ناشی شده باشد. بدون شک از مهمترین قواعد حقوق بین الملل، قواعد قراردادی هستند که از معاهدات ناشی می شوند . آمار معاهداتی که در سازمان ملل به ثبت می رسد ثابت کننده این موضوع است .
در طول اولین دهه تشکیل سازمان ملل از سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ حدود ۳۶۳۳ معاهده توسط دبیرخانه سازمان به ثبت رسیده ومنتشر شده است که ۲۲۵ جلد می شود.تا اواسط ۱۹۶۳ حدود ۷۴۲۰ معاهده ثبت شده که حدود ۴۷۰ جلد است .امروزه ۱۵۸۰۰۰ معاهده به ثبت دبیرخانه رسیده است .[۸۳] موضوع این معاهدات مسائل سیاسی ،اقتصادی، اداری، تجاری ،مالی،نظامی،وروابط فرهنگی ،حفظ صلح ،امنیت افراد واموال و از این قبیل است که بستگی به اهمیت و تعداد کشورهای عضو آنها می باشد . برخی معاهدات چند جانبه هستند قواعدی را تشکیل می دهند که مورد تصویب اکثر کشورها قرار گرفته ا ند .مثلا” معاهدات ۱۹۴۹ ژنو در خصوص حمایت از قربانیان جنگ یا معاهدات مربوط به لغو بردگی وتجارت برده ۱۹۲۶ و بعد از آن می توان نام برد .
برخی معاهدات از جمله معاهدات منطقه ای مانند معاهده اروپایی حقوق بشر ۱۹۵۰ نیز فقط تعدا دی از کشورها را ملزم کرده است . یک نگاه مختصر به محتوای معاهدات سازمان ملل آشکار می کند که اهمیت معاهده در روابط بین الملل معا صر چقدر زیاد است . شکل سندی که بیان کننده خواست طرفین است چندان اهمیتی ندارد.موضوع مهم چگونگی لازم الاجرا شدن یک معاهده است .این موضوع در برخی آرای دیوان مورد بررسی قرار گرفته است از جمله در قضیه«دسترسی به مدارس اقلیتهای آلمانی در سیلزی علیا»[۸۴]۱۹۲۸ وقضیه « حمل ونقل راه آهن بین لیتوانی ولهستان (۱۹۳۱)»را می توان نام برد.[۸۵] بر خلاف اصول کلی حقوقی و قواعد عرفی اهمیت معاهدات بین المللی امروزه به لحاظ ضرورت رضایت آشکار کشورها به قواعدی است که در معاهده یافت می شود .باید توجه داشت که معاهده منعقده بین دو کشور بنابر اصل نسبی بودن معاهدات قابل تسری به سایر کشورها نیست مگر استثنایی که در خصوص معاهدات مرزی و قانون ساز وجود دارد لکن از یک معاهده دو جانبه به عنوان حقوق بین الملل خاص[۸۶] یاد می شود.اینگونه معاهدات نشانگر منافع وعلایق طرفین است وچنانچه معاهدات دو جانبه مشابهی از سوی سایر کشورها نیز لازم الاجرا شود مانند معاهدات استرداد مجرمین در چنین مواردی می توان آنها را به عنوان منبعی از حقوق بین الملل ذکر کرد. [۸۷] برخی معاهدات که دارای ماهیت و کاربرد جهانی هستند به عنوان معاهدات جمعی نامیده می شوند .ازجمله می توان به موضوعات مختلفی مانند معاهده منع و مجازات کشتار جمعی ،رژیم حقوقی دریا وحمل و نقل مواد مخدر و حمایت از کپی رایت را ذکر کرد. در مواردی نیزمعاهدات قا نون ساز جدای از ماهیت آنها و اینکه توسط تعداد کم یا زیاد کشورها لازم الاجرا شده باشند نقش مهمی در ساختار نظام بین المللی ایفاء می کنند .معاهده صلح وستفالی ۱۶۴۸ که اساس حاکمیت دولتها را دگرگون و متحول کرد، برخی معاهدات کنگره وین،که نقش قانون سازی را ایفاء کردند و موافقتنامه هایی که از آنها ناشی شداز جمله در خصوص بین المللی کردن راین و طبقه بندی ما مورین دیپلماتیک در زمان خود به صورت حقوق اروپا در آمدند .کنوانسیون صلیب سرخ ۱۸۶۴ نیزاز مواردی است که ابتدائا” توسط گروهی از کشورها به تصویب رسید و سپس در عمل توسط تمامی کشورها مورد پذیرش وا قع شد . بسیاری موا د کنوانسیونهای کنفرانس صلح لاهه در سال ۱۸۹۹ ،۱۹۰۷ که دارای کاربرد جهانی هستند نوعی تدوین عرف موجود را در برداشت و حتی اگر مورد تصویب کشورها واقع نمی شد از قبل دارای اثر الزامی حقوق عرفی بودند . شاید از ا ولین معاهدات چند جانبه را بتوان کنگره وین ۱۸۱۵ نامید که هشت کشور طرف آن بودند و۱۷ سند ضمیمه داشت .افزایش معاهدت چند جانبه از سال ۱۹۲۰ به بعد نقطه عطفی به شمار می رود.ازجمله میثاق جامعه ملل خود معاهده قانون سازی بود که ا صول جدید حقوق بین الملل را بیان می کرد و برای اعضای آن تعهدات جدیدی پدید می آورد.
با تاسیس سازمان ملل و آژانسهای تخصصی زیر مجموعه آن ، امروزه به عنوان ابزار ا صلی توسعه حقوق بین الملل به شمار می روند.هرمعاهده حتی یک معاهده چند جانبه عام دارای خصیصه قراردادی است و حقوق و وظایفی را برای طرفهای خود ایجاد می کند . اما درست نیست که معاهدات چند جانبه عام را با معاهدات قانون ساز یکی بدانیم .ممکن است یک معاهده چند جا نبه در ماهیت قانون ساز باشد و برای طرفهای زیاد خود حقوق و تکالیفی به وجود آورد .مثلا” کنوانسیون وین ۱۹۶۱ در خصوص روابط دیپلماتیک و وین ۱۹۶۳ روابط کنسولی می توانند قانون ساز با شند .اما هدف برخی معاهدات و کاربرد آنها در حقوق داخلی بدون ا صل تقابل است.معاهدات حقوق بشر چنین وضعیتی دارند.به عبارتی طبقه بندی معاهدات از لحاظ نظم مادی آنها معاهده را در حکم قرارداد ، مانند معاهدات بازرگانی و زمانی که منظور ایجاد قاعده ای حقوقی باشد معاهده در حکم قانون است.در معاهده در حکم قانون بدون توجه به خصوصیات طرفهای پیمان علامت مشخص آنها یکسانی محتوا و مضمون آنهاست می توان اینگونه معاهدات را پرکننده خلاءنهاد نا موجود قانون واقعا” بین المللی دانست.[۸۸] نکته قابل تامل ، در خصوص اجرای معاهدات است.امضای موافقتنامه اجرایی یا تصویب یک معاهده رسمی بین المللی به معنی اینکه خود به خود اجرا شود نیست علاوه بر این ممکن است اختلافات یا تغییر متفاوتی از آن بروز کند . ممکن است چنین تصور کنیم که هر معاهده ای با امضاء یا انجام مراحل تصویب یا تسلیم تعداد اسناد مورد نیاز و تاریخ معین بعد از آن به اجرا در می آید و هر گونه مسئله ای نیز از طریق اصطلاحات مندرج در خود معاهده نادیده گرفته شده ای پیش می آید اینجا اختلاف به وجود آمده است.[۸۹]
مثلا” چنین فرض کنیم طبق مواد یک معاهده زمانی که ده سند تصویب تسلیم شود واگر چهار مورد نیزبا رزرو باشد که برای تعدادی از امضاء کنندگان قابل قبول باشد آیا چنین معاهده ای لازم الاجرا شده است؟
مثال دیگرکنوانسیونهای ژنو و لاهه در زمینه جنگ هستند .روشن است که چنین معاهداتی در زمان صلح لازم الاجرا نیستند . آنها زمانی به اجرا در می آیند که عملیات نظامی آغاز شده باشد. راه های غیر مستقیمی وجود دارد که یک معاهده حقوق و تعهداتش را به کشورهای ثالث تحمیل کند بدون آن که آنها عضوی از معاهده باشند . زمانی که یک معاهده یک سازمان بین المللی با شخصیت حقوقی را به وجود می آورد هیچ دولت ثالثی اقدام به انکار آن سازمان یا موجودیت حقوقی آن نمی تواند بکند مثال بارز ایجاد سازمان ملل از طریق منشور ملل متحد است و اینکه طبق تفسیر دیوان بین المللی دادگستری [۹۰] به عنوان موضوع حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده به طوری که دارای حقوق و وظایف بین المللی است و می تواند اقدام به طرح دعوای بین المللی حتی علیه حکومت کشور غیر عضو هم بکند. .بسیاری معاهدات دارای جنبه عام وجهانی هستند بدون اینکه دولتهای ثالث به آنها بپیوندند به سایر کشورها هم تسری دارند .این موضوع به ماهیت و متن اینگونه معاهدات مربوط می شود.بهترین مثال که در بالا ذکر شد منشور سازمان ملل متحد است . در بند ۶ ماده ۲ صراحتا” بیان می کند که سازمان موافقت خواهد کرد دولتهایی که عضو ملل متحد نیستند تا آنجا که برای حفظ صلح و امنیت بین المللی ضروری است بر طبق این اصول عمل نمایند .
نمونه دیگر معاهده مونته کوبی در مورد حقوق دریا است آنجا که می گوید : حوزه بستر دریا و زیر بستر دریاها به عنوان میراث مشترک بشریت شناخته می شود و ماده ۱۳۷ آن مقرر می دارد که هیچ دولتی دارای حقوق انحصاری بر آن نیست و نمی تواند اعمال حاکمیت بر این مناطق کند .امروزه این نظریه پذیرفته شده که برخی معاهدات چند جانبه موجد رژیمهای هنجاری بیان شده در جملات کلی می توانند تحت شرایطی دارای اعتبار وکاربرد عام باشند .[۹۱] در این موضوع اختلافی نیست که روش جدید ایجاد و توسعه حقوق بین الملل عام از طریق گسترش فرایند معاهدات قراردادی است. پیرامون معاهده قانون ساز حقوق دریا که امروزه برای کشورهای غیر عضو هم از لحاظ عرفی لازم الاجراست باید گفت زمینه تصویب آن از طریق وفاق عام[۹۲] وتمایل کشورها به عدم رای گیری خود نوعی روش قانون سازی را در بردارد . اگر چه در سال ۱۹۲۶ دیوان دائمی دادگستری بین المللی در قضیه برخی منافع آلمان در سیلزی علیا صراحتا” بیان می کند که«یک معاهده تنها قانون بین کشورهای طرف آن را ایجاد می کند» و به این ترتیب قراردادهای منعقده برای دول ثالث هیچ نتیجه حقوقی ندارد .[۹۳]علاوه بر این در حقوق بین الملل جدید هم به این موضوع در مواد ۳۵ و۳۶ کنوانسیون حقوق معاهدات ۱۹۶۹ اشاره شده است .باید توجه داشت که حقوق بین الملل تحت تاثیر نیازهای بین المللی است و همواره در حال تحول می باشد . به عقیده بسیاری دانشمندان حقوق بین الملل در مراجع داخلی هر چند هم قانونگذاران به نیازهای موکلین خود بی توجه باشند به هر حال روش قانونگذاری به گونه ای است که متعا قب نیازهای مطرح جامعه پدید می آید و پس از تصویب قانون برای همه اتباع و ساکنین آن کشور لازم الاجراست اما در جامعه بین الملل ابتدائا” متونی به تصویب می رسد که مثال بارز آن در معاهدات چند جانبه بین المللی قابل مشاهده است، سپس رفته رفته کشورها به آن می پیوندند و خود را به مفاد آن ملزم می کنند . در نظام کنونی بین المللی باید بین قانونگذاری و فرایندهای قانونگذاری [۹۴]فرق بگذاریم مثلا” در کنفرانس سوم حقوق دریا از عبارات مقنن استفاده می شود در حالی که جامعه بین المللی فا قد قانونگذاری است بلکه یک توصیف آرمانی است.[۹۵] در بررسی فلسفی یا سیاسی پیدایش یک معاهده می توان گفت سه عامل نقش اساسی دارد : ا ول اینکه هر معاهده حاوی موا دی است که بر آزا دی کشورها محدودیت به وجود می آورد .کشورها هرچند قوی و بزرگ باید به ارزشهای بین المللی احترام بگذارند .موضوعی که در مواد ۵۳ و۶۴ کنوانسیون وین به قاعده آمره [۹۶] تعبیر شده است .ثانیا": الیگارشی سابق به قدرتهای بزرگ اجازه می داد که سایر کشورها را مجبور به پذیرش یک معاهده مورد نظر بکنند .اما امروزه روابط بین الملل دموکراتیزه شده است .به موجب ماده ۵۲ اعلامیه منع اجبار اقتصادی یا سیاسی یا نظامی در انعقاد معاهدات ضمیمه کنوانسیون امروزه به همه کشورها اجازه می دهد به طور دلخواه به هر معاهده بین المللی مورد نظر بپیوندند .سوم بر فرض اینکه برخی مواد معاهده ای با قوانین داخلی یک کشور در تضاد باشند گرچه کشورها باید سعی در انطباق خود با مقررات بین المللی بکنند اما به موجب ماده ۳۱ کنوانسیون و تفسیر معاهدات بین المللی بایدبه موضوعات بالقوه مشترک پرداخت ، تا اینکه حاکمیت کشورها را زیر سوال برد.[۹۷]
فهرست برخی معاهدات که چارچوب جامعه حقوقی برای صلح ، توسعه و حقوق بشر تا سال ۲۰۰۷ را در بردارند با مضامین مختلف بدین شرح می توان بیان کرد .[۹۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




همچنین، استودن و همکاران، بر این باورند که ممکن است آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت در ارتباط بین شایستگی مهارت حرکتی و فعالیت بدنی نقش میانجی داشته باشد.
آنها بیان کردند اکتساب شایستگی مهارت حرکتی در مهارت های حرکت بنیادی طی دوران کودکی اولیه باعث ارتقاء آمادگی جسمانی می شود زیرا زمانی که کودکان اساساَ صرف رشد این مهارت ها می کنند باعث ارتقاء سطوح فعالیت بدنی افزایش یافته و رشد عصبی-حرکتی می شود. مجدداَ، به دلیل این که در دوران کودکی اولیه، کودکان سطوح متغیّری از شایستگی مهارت حرکتی را نشان می دهند، ارتباط بین آمادگی با شایستگی مهارت حرکتی و یا فعالیت بدنی قوی نخواهد بود. اما همین که کودکان از دوران کودکی اولیه به سمت دوران کودکی میانی پیش می روند، کودکان با سطوح متوسط تا بالای شایستگی مهارت حرکتی و متقابلاَ فعالیت بدنی بیشتر، باید آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت بیشتر و نمره های اجرای بالاتری را نشان دهند.
آنها بر این باورند این ارتباط­ها درست است زیرا رشد و اجرای بسیاری از مهارتهای حرکات بنیادی در برگیرنده اعمال بالستیک (جهشی) توسط بدن است که این اعمال نیاز زیادی بر سیستم عصبی-عضلانی به منظور تولید و انتقال مطلوب اندازه ی حرکت در سیستم کینماتیک ایجاد می کند. این مهارت ها نیازمند دستکاری کل توده­ی بدن بر ضد جاذبه است که نیاز به قدرت و توان را افزایش می دهد. سه جنبه­ درگیر در رشد قدرت عضلانی عبارتند از: ۱. توانایی به کارگیری موثر واحدهای حرکتی ۲. توانایی افزایش میزان راه اندازی واحدهای حرکتی ۳. سطوح کاهش یافته هم فعالسازی عضلات موافق و مخالف. هر سه عامل بخشی از سازگاری رشدی عصبی-عضلانی اند که وقتی کودکان مهارت های حرکت بنیادی را کسب می کنند، اتفاق می افتد. در دوران کودکی میانی تا پایانی، سطوح بالاتر شایستگی مهارت حرکتی در مهارت های حرکت بنیادی به افراد اجازه می دهد که در فعالیت ها به اندازه­ کافی پایدار باشند تا پیشرفت بسیار با ثبات در مهارت های حرکتی را نشان دهند و موفق تر باشند. کودکانی که در دوران کودکی پایانی از نظر جسمانی آماده ترند احتمالاَ برای دوره­ طولانی­تری فعالیت بدنی را حفظ خواهند کرد و بهبود شایستگی مهارت حرکتی آنها ادامه می یابد. در واقع طی دوران کودکی پایانی و نوجوانی، ارتباط بین شایستگی مهارت حرکتی و آمادگی جسمانی بیشتر دارای ماهیت دوجانبه خواهد بود. در این دوران سطوح پیشرفته­تر مهارت حرکتی باید ارتباط قوی با آمادگی جسمانی و سطوح بیشتر فعالیت بدنی داشته باشد. کودکانی که سطوح کافی از شایستگی مهارت حرکتی ندارند در دوران کودکی میانی و پایانی به فعالیت بدنی ادامه نخواهند داد و بنابراین جنبه های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت را بیشتر توسعه نخواهند داد یا حفظ نخواهند کرد. سطوح پایین آمادگی بر توانایی کودک برای پایداری در فعالیت های بدنی که نیازمند سطوح کافی از آمادگی جسمانی است تاثیر منفی می­ گذارد و رشد بیشتر شایستگی مهارت حرکتی را محدود می کند. بنابراین آمادگی جسمانی در ارتباط میان شایستگی مهارت حرکتی، آمادگی جسمانی و فعالیت بدنی به عنوان متغیّر میانجی عمل می کند (۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴) مهارتهای حرکتی بنیادی
مهارتهای حرکتی بنیادی به دو خرده طبقه حرکات جابجایی و حرکات کنترل شی تقسیم می شوند. مهارتهای کنترل شی شامل آن دسته از مهارتهایی هستند که بدن از یک نقطه به نقطه دیگر در بعد افقی یا عمودی حرکت داده می شود (۳۷). فعالیتهایی مانند جهیدن، یورتمه رفتن، سر­خوردن، پریدن و بالا رفتن مثال­هایی برای مهارتهای حرکتی جابجایی هستند. مهارتهای کنترل شی به مهارتهایی اتلاق می­گردد که در آنها فرد به یک شی نیرو وارد می کند یا اینکه نیرو را از یک شی دریافت می کند. پرتاب کردن، گرفتن، ضربه با پا، ضربه از پهلو مثال­هایی برای مهارتهای کنترل شی به­حساب می­آیند (۳۷).
رشد این مهارتهای حرکتی برای برقراری تعامل و پاسخگویی به محیط، هم در فعالیت­های تفریحی و هم فعالیت­های غیرتفریحی ضروری است و بعنوان پایه و اساس رشد حرکتی کودکان تلقی می­ شود ( گالاهو و اوزمان، ۲۰۰۲، ص. ۱۸۱) (۸).
در ادبیات پیشینه یادگیری حرکتی دو فرضیه وجود دارد که به تشریح اکتساب مهارت می ­پردازد. یکی فرضیه انتقال است بر تاثیر تمرین یا اجرای قبلی مهارت بر یادگیری مهارت جدید می ­پردازد(۳۸)، دیگری فرضیه­ای است پیشنهاد می­دهد توانایی­ها مخصوص تکلیف یا هدف فعالیتند و قابل انتقال نیستند (۳۹). بر اساس عقیده اوکف هریسون و اسمیت (۲۰۰۷) (۴۰)، محققان معمولاً هر یک از فرضیه ­های انتقال یا اختصاصی بودن را بعنوان چهارچوب نظری مطالعات در زمینه یادگیری حرکتی بکار برده­اند و تنها تعداد کمی مطالعه از هر دو رویکرد استفاده همزمان کرده است. بنابراین این دو فرضیه عمدتاً در یادگیری حرکتی بعنوان دو فرضیه مخالف تلقی می­شوند و بحث و جدالهایی را میان محققان بوجود آورده­اند. یکی دیگر از یافته­های اوکف و همکاران (۲۰۰۷) این بود که شواهد تجربی کمی در مورد هریک از این دو فرضیه در موقعیت­های کاربردی آموزش و یادگیری وجود دارد. این بدین معناست نتیجه گیری­های صورت گرفته توسط مربیان زمانیکه روش های یادگیری و آموزش را انتخاب می­ کنند ممکن است مبنای علمی قوی نداشته باشد. اوکف و همکاران (۲۰۰۷) همچنین دریافتند تنها تعداد کمی محقق تلاش کرده اند تا فرضیه ­های انتقال و اختصاصی بودن را با هم ترکیب کنند (۴۱). بر اساس این فرضیات؛ افراد مبتدی می­توانند از توانایی­های پایه حرکتی با درجه­ای از موفقیت استفاده کنند، اما وقتی فراگیر ماهرتر می­ شود، تکنیک متمایزتر شده و تمرین باید اختصاصی گردد.
یک مثال از پژوهشی که از دو فرضیه اختصاصی و انتقال حمایت می­ کند، گزارش اوکف و همکاران (۲۰۰۷) می­باشد. آنها مداخله­ای را روی ۴۸ دانش ­آموز دبیرستانی اعمال کردند (میانگین سنی ۱۵.۸) و دریافتند که افرادی که حرکت بنیادی پرتاب از بالای شانه را آموخته بودند، نه تنها در مهارت پرتاب، بلکه همچنین در ضربه از بالای سر بدمینتون و پرتاب نیزه نیز بهبودی نشان دادند. این نتایج از فرضیه انتقال حمایت می­ کند. اما، از سوی دیگر گروهی که تحت آموزش ضربه بدمینتون قرار گرفته بودند، در این مهارت بهبودی قابل توجهی را کسب کردند اما در پرتاب از بالای سر و پرتاب نیزه بهبودی چندانی را از خود نشان ندادند. این نتایج بر فرضیه اختصصاصی دلالت داد. روی هم رفته نتایج اوکف و همکاران (۲۰۰۷) نشان می­دهد نوجوانان مهارت­ های حرکتی را به دو روش یاد می­گیرند؛ بوسیله تمرین و بهبود FMS و بوسیله مرور همان مهارت خاص.
ادبیات رشد حرکتی معمولاً فرضیه انتقال را بکار برده و پیشنهاد می­دهد سطح مهارت حرکتی در دوران کودکی موجب اثر انتقال دور می­ شود. زمانیکه فرد مهارتهای حرکتی بنیادی خود را کسب کرد، سپس می ­تواند آنها را در موقعیت­های مخصوص مرتبط با مشارکت در فعالیت جسمانی بکار ببرد (۳۴). بدین ترتیب محققانی که از فرضیه انتقال حمایت می­ کنند، پیشنهاد می دهند برنامه ­های تربیت بدنی باید دربرگیرنده فعالیت­هایی باشد که امکان رشد FMS را فراهم آورد (۴۲).
در این مطالعه فرضیه انتقال بکار رفته بود، زیرا افراد مورد مطالعه نسبتاً جوان و فاقد سالها تجربه در تمرین تنوع گسترده ای در مهارتهای حرکتی بنیادی بودند.
ادبیات حاضر نشان می­دهد درک این نکته مهم است این مهارتها در نتیجه فرایند بالیدگی کسب نمی­شوند و بیشتر به شرایط محیطی مانند آموزش معلم و تمرین بستگی دارند. پس از دوره حساس حرکات بنیادی کودکان وارد دوره حرکات تخصصی می­شوند. در این دوره، انها به ورزشها و فعالیت جسمانی­های مختلفی علاقمند می­شوند. اما آنها قبل از یادگیری مهارتهای ویژه ورزشی، نیازمند اکتساب سطوح مناسب FMS می­باشند. شکست در رسیدن به شایستگی در این مهارتهای حرکتی حساس در دوران کودکی، بدست آوردن سطوح بالای مهارت حرکتی در زندگی­آینده را با مشکل روبرو می­سازد (۴۳).
پژوهش ها نشان می دهند اکثر کودکان الگوهای بالیده مهارتهای حرکتی بنیادی را در سن ۱۰ سالگی به نمایش می­گذارند (۴۴). اما مرور نورم­های پیشنهادی الریخ آشکار ساخت که تقریباً ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان به شکل بالیده الگوی مهارتهای حرکتی بنیادی دست نمی­یابند. مطالعات بزرگ مقیاس در فنلاند نشان داده است دانش ­آموزان ۱۴ ساله از سطح مهارتهای حرکتی بنیادی پیشرفته تری نسبت به دانش ­آموزان ۱۱ ساله برخوردار بوده ­اند(۴۵-۴۷). این بدین معناست امکان بهبود مهارتهای حرکتی بنیادی مانند جهیدن، دویدن، دریبل و پرتاب در طی سالهای دبستان و حتی راهنمایی نیز وجود دارد.
پژوهش ها و ادبیات پیشینه به تفصیل نشان می­دهد که تبحر در FMS (مهارتهای جابجایی و دستکاری) یک عنصر حیاتی در مشارکت در فعالت جسمانی است (۷, ۳۴). افراد با کارآمدی حرکتی بالاتر ممکن است راحت­تر جذب فعالیت جسمانی شده و ممکن است نسبت به افراد با شایستگی حرکتی پایین­تر، بیشتر به ورزشهای مختلف ترغیب می­شوند (۷). اکلی و همکاران (۲۰۰۱)، گزارش دادند که FMS بطور معناداری زمان شرکت در فعالیت سازمان­یافته را در نمونه دانش ­آموزان ۱۳ تا ۱۵ ساله­­ی استرالیایی پیش ­بینی می­ کند (۴۰). بعلاوه روتنیاک، اپستین، دورن، جویز و کوندیلیس (۲۰۰۶)، اظهار کردند کارامدی حرکتی، با مشارکت در فعالیت جسمانی بطور مثبت و با فعالیت­های کم­تحرک بطور معکوس در نمونه­های ۸ تا ۱۰ ساله رابطه داشته است (۴۸). علی­رغم بررسی محدود رابطه بین مهارت حرکتی و مشارکت در فعالیت جسمانی، اما می­توان چنین استنباط کرد که رضایت از شایستگی مهارتهای حرکتی در کودکی و نوجوانی ممکن است پیش ­بینی کننده ادامه فعالیت در بزرگسالی باشد. افزایش و ارتقاء شایستگی حرکتی، احتمال مشارکت در فعالیت جسمانی مادام­العمر را افزایش می­دهد (۷, ۹). درواقع مطالعات نشان داده­اند تبحر در مهارت حرکتی بنیادی کودکی، با واسطه­گری شایستگی ادراک شده بر فعالیت و آمادگی جسمانی نوجوانی تاثیر می­ گذارد (۴۹, ۵۰).
اگرچه دوران کودکی و نوجوانی دوره رشد مهارتهای حرکتی بنیادی­اند، مرور ادبیات پیشینه در این زمینه نشان می­دهد که اغلب مداخلات مهارتهای حرکتی در کلاس­های تربیت بدنی (۵۱) و یا در کودکستانها و محیط­های پیش­دبستانی اعمال شده اند (۵۲, ۵۳). اگرچه، پژوهش های در زمینه رابطه بین FMS و فعالیت جسمانی صورت گرفته­اند، اما کمبودهای بسیاری در رابطه با پژوهش ها در زمینه مداخلات مهارت حرکتی وجود دارد. این یک کاستی و نقص آشکار است، زیرا مستند گردیده کهFMS حتی در دانش­اموزان سنین راهنمایی نیز با مشارکت در فعالیت جسمانی ارتباط دارد (۵۰). بنابراین مطالعه تاثیر یک دوره برنامه مداخله­ای روی رشد مهارتهای حرکتی بنیادی کودکانی که دارای تبحر کمتری در این نوع مهارتها هستند ضروری و مهم به نظر می­رسد.

۲-۵) سیستم عضلانی ناحیه مرکزی
این قسمت به بحث درمورد آناتومی و الگو­های فعال­سازی ناحیه مرکزی خواهد پرداخت. این اطلاعات به­منظور افزایش درک درمورد اهمیت ناحیه مرکزی در حرکات عملکردی ارائه خواهد شد.
۲-۵-۱) آناتومی ناحیه مرکزی
دانش درمورد آناتومی سیستم عضلانی و همکوشی­های ناحیه مرکزی اولین گام در درک کامل پایدارسازی ناحیه مرکزی بدن و تاثیرات آن می­باشد. عضلات ناحیه مرکزی در دو گروه تقسیم می­شوند: سیستم عضلانی لوکال و سیستم عضلانی گلوبال (۱۵, ۵۴-۵۶). سیستم عضلانی لوکال عضلات ذیل را شامل می­ شود: عرضی شکمی، مورب داخلی، مولتی­فیدوس، عضلات کمری متصل به ستون فقرات، دیافراگم و سیستم عضلانی کف لگن. سیستم عضلانی گلوبال شامل این عضلات می­باشد: راست شکمی، مورب خارجی، راست کننده ستون فقرات، مربع کمری، مجموعه نزدیک کننده، چهارسر رانی، همسترینگ، سرینی بزرگ و عضلات دور کننده (۵۴). دیگر عضلات مجموعه کمر – لگن – ران از جمله عضله گلابی شکل و عضله سوئز بزرگ نیز در پایدارسازی ناحیه مرکزی سهیم هستند.
نیام پشتی-کمری نیز در پایداری ستون فقرات و ناحیه مرکزی بطور غیرمستقیم و از طریق عضلاتی که وارد آن می­شوند دخیل است (۱۴, ۱۵, ۵۴). عضلات متصل به نیام شامل عضلات راست کننده ستون مهره، مولتی­فیدوس، عرضی شکم، مورب داخلی،سرینی بزرگ، و مربع شکمی می­باشند (۱۴, ۵۴, ۵۷-۵۹). انقباض هر یک از ترکیب­های این عضلات، تنشی را ایجاد می­ کند که فشار انتقال و فشار بین بخشی در مفصل کمری- خاجی را کاهش می­دهد و از این­رو پایداری بین بخشی ستون فقرات و مجموعه کمر – لگن – ران را فراهم می­ کند (۵۴).
سیستم عضلانی لوکال به قسمت­ هایی از ستون فقرات متصل هستند و عملکرد آنها، پایدار­سازی هر بخش بطور مستقیم است (۱۴). هر یک عملکردی درون­گرا، برون­گرا و ایزومتریک دارندکه مستقیماً بر پایداری ناحیه مرکزی تاثیر می­گذلرد.
عضله عرضی شکمی یکی از عمقی­ترین عضلات شکمی است. این عضله بصورت برون­گرا منقبض می­ شود تا فشار درون­شکمی را افزایش داده و در نیام پشتی کمری تنش ایجاد کند (۱۴, ۵۴, ۵۷, ۵۸). همچنین بصورت ایزومتریک منقبض می­ شود تا مجموعه کمر – لگن – ران را در هنگام الگوهای حرکتی کارکردی پایدار سازد (۵۴). انقباض اکسنتریک آن نیز باعث کاهش پروتروشن شکم هنگام الگوهای حرکتی کارکردی می­ شود (۱۴, ۵۴, ۵۸).
عضله مورب داخلی, عضله ای است از نیام پشتی – کمری منشا می­گیرد (۵۴, ۵۷). انقباض این عضله موجب فلکشن جانبی و چرخش همسوی تنه می­ شود (۵۴, ۵۸). عملکرد اکسنتریک این عضله باعث کاهش شتاب اکستنشن تنه و چرخش دگرسو می­ شود. انقباض ایزومتریک این عضله نیز مجموعه کمر – لگن – ران را پایدار کرده و باعث پایدارسازی در بین بخش­های ستون فقرات می­ شود (۱۴, ۵۴).
عملکرد درون­گرای عضله مولتی­فیدوس باعث افزایش شتاب در اکستنشن تنه و چرخش طرف مقابل می­ شود، درحالیکه عملکرد برونگرای آن منجر به کاهش شتاب در فلکشن تنه و چرخش سمت همسو می­ شود (۵۴, ۵۸-۶۰). به این علت که این عضله وارد نیام پشتی – کمری می­ شود، انقباض آن تنش و پایدارسازی لگن و ستون فقرات را در هنگام انتقال انرژی به اندام­های فوقانی و تحتانی بوجود می ­آورد (۵۷-۵۹).
لومبار­ترنسورسوسپینالیس، گروهی متشکل از سه عضله کوچک می­باشد. آنها از مهره­ای به مهره­ی دیگر متصلند و تمام طول ستون فقرات را پوشش می­ دهند. نظریه­ای وجود دارد مبنی بر اینکه عضلات ترنسورسوسپینالیس عمدتاً در حس عمقی ستون فقرات درگیرند (۱۴, ۵۸, ۶۰). این عملکرد کنترل قامتی پایداری پویا را هنگام الگوهای حرکت کارکردی ایجاد می­ کند. اندازه این عضلات نشان­دهنده حداقل نقش انها در حرکات درشت تنه است. آنها به مقدار کمی در اکستنشن و فلکشن جانبی مشارکت دارند (۱۴, ۵۴, ۵۸).
هنگامی­که عضلات ناحیه شکم منقبض می­شوند، دیافراگم را بالا کشیده و باعث انقباض عضلات موجود در کف لگن می­شوند. این عمل فشار درون شکمی را افزایش داده و باعث کاهش نیروی فشاری به مجموعه کمر – لگن - ران می­ شود که درنتیجه پایدارسازی ناحیه مرکزی بدن اتفاق می­افتد (۱۴, ۵۴). مطالعه اخیر نشان داده است انقباض دیافراگم باعث افزایش فشار درون­شکمی قبل از انجام حرکات بزرگ توسط اندام­ها می­ شود (۱۴).
سیستم عضلانی گلوبال حرکات درشت تنه و اندام­ها را تولید می­ کند و اعمال نیرو به ستون فقرات را به حداقل می­رساند (۱۴). عضلات راست شکمی، مورب خارجی و راست کننده ستون فقرات به ترتیب مسئول حرکات فلکشن، فلکشن جانبی، چرخش و اکستنشن تنه می­باشند. مجموعه نزدیک کننده ها، دور کننده­ها و سرینی بزرگ حرکت ران را تولید می­ کنند. عضلات همسترینگ، بعنوان عضلات کمک کننده به سرینی بزرگ در اکستنشن ران محسوب می­شوند اما همچنین باعث فلکشن زانو نیز می­شوند. گروه عضلات چهار سر مخصوصاً عضله راست رانی در ایجاد فلکشن ران نقش دارند. همپنین اکثر این عضلات در پایدارسازی مجموعه کمر – لگن – ران سهیم هستند؛ با این حال این موضوع با جزئیات بیشتری در بخش­های بعدی بحث خواهد شد.
اگرچه عضله مربع کمری یک عضله گلوبال است، اما به توجه ویژه نیاز دارد. عمل کانسنتریک آن باعث تثبیت دوازدهمین دنده در هنگام تنفس می­ شود و همچنین فلکشن جانبی ستون فقرات هم بوسیله اعمال کانسنتیک و هم اکسنتریک کنترل می­ کند (۵۸, ۶۰). اما عمل اصلی آن مربوط به عمل ایزومتریک آن می­ شود که همانا ایجاد تنش روی رباط­های خاصره­ای- کمری و مشارکت در پایداری پویای مفصلی کمری – خاجی است (۵۷, ۵۸)) . علاوه­ براین، در طول راه رفتن در چرخش بین لگن و ستون فقرات نیز درگیر است (۵۷).
عملکرد کانسنتریک عضله گلابی شکل موجب چرخش خارجی ران شده و به اکستنشن ران در طول حرکات کارکردی کمک می­ کند (۵۴). این عضله همچنین باعث پایدارسازی مفصل خاصره­ای – خاجی و همین­طور سر استخوان ران در حفره ران می­ شود (۵۴, ۵۷, ۵۹).

۲-۵-۲) فعال­سازی سیستم عضلانی ناحیه مرکزی
سیستم عضلانی مرکز نقش قابل توجهی در ثبات لگن و ستون فقرات، مخصوصاً در زمان عملکرد اندام­های فوقانی و تحتانی بدن دارد. ثابت شده عضلات خاصی در قسمت مرکزی بدن مخصوصاً عضله عرضی شکمی، مورب داخلی و مولتی فیدوس اولین عضلاتی هستند که هنگام حرکت توسط اندام­ها فعال می­شوند(۵۴, ۵۸) .
مطالعه ای، توسط هودج و ریچاردسون (۱۹۹۷) نشان داد عضله عرضی شکمی اولین عضله­ای است هنگام حرکات اندم تحتانی فعال می­ شود. آنها همچنین فعال­سازی عضلات راست شکمی، مولتی­فیدوس و موربهای دالی و خارجی را نیز مورد مطالعه قرار دادند. نتایج نشان داد زمان فعال سازی عضلات عرضی شکمی، مورب داخلی و مورب خارجی بین حرکات فلکشن، ابداکشن و اداکشن ران تفاوتی نداشت، اگرچه عضله عرضی شکمی و مورب داخلی کارامدی بیشتری را از خود نشان دادند. هر سه عضله ذکر شده قبل از عضله اصلی (عضله پا) فعال شدند. زمان فعال­سازی عضله راست شکمی و مولتی­فیدوس با توجه به اکستنشن ران متفاوت بود. عضله راست شکمی زمان واکنش کوتاه­تر و عضله مولتی فیدوس زمان واکنش طولانی تری را از خود نشان دادند (۱۵). دریسدال و همکاران فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست شکمی و مورب خارجی را در حین اجرای تمرینات ناحیه مرکزی مورد بررسی قراد دادند. تمرینات شامل تیلت خلفی لگن و منقبض کردن شکم، که در موقعیت­های مختلف اجرا می­شدند بود. هدف این دو تمرین بررسی عضلات لوکال ناحیه مرکزی با حداقل درگیری عضلات گلوبال بود. نتایج مطالعه، فعالیت کمتر هنگام منقبض کردن شکم در همه وضعیت­ها مخصوصاً وضعیت حمایت شده را به اثبات رسانید. از میان عضلات گلوبال، عضله مورب خارجی بطور قابل توجهی فعالت بیشتری را در زمانی که تمرینات در وضغیت بدون حمایت انجام می­شدند نشان داد.
اعتقاد بر این است تمرین انقباض ایزومتریک شکم باعث تقویت عضله عرضی شکم از طریق انقباض ایزومتریک و بدون حرکت ستون فقرات و لگن می­ شود. این تمرین مخصوصاً، به منظور تمرکز روی عضلات عمقی لوکال و به حداقل رساندن فعالیت عضلات بزرگ گلوبال طراحی شده است.
ازآنجایی که مطالعه دریسدال و همکاران (۲۰۰۴) (۵۶)، عضلات خاص لوکال را مورد بررسی قرار نداده است، می­توان چنین فرض کرد با فعالیت کمتر عضلات گلوبال، فعالیت بیشتری درون عضلات لوکال ایجاد می­ شود. اما این نگرانی وجود دارد که این نتایج و فرضیات در موقعیت­های کارکردی و هنگام حرکات عملکردی، کاربرد دارند یا خیر، با توجه به این موضوع که هم تیلت لگن و هم هولووینگ شکم در وضعیت زنجیره باز در حالت خوابیدن طاق­باز اجرا می­شوند.
۲-۵-۳) ناحیه مرکزی و اندام تحتانی
این بخش در مورد ناحیه مرکزی و زنجیره جنبشی، زنجیره جنبشی و ورزش، و کمی نیز دررابطه با ناحیه مرکزی و آسیب بحث خواهد کرد، اما تمرکز اصلی این بخش به روی نقش ناحیه مرکزی بدن در حرکات کارکردی، مخصوصاً در هنگام ورزش خواهد بود و با جزئیات بیشتری به این موضوع خواهد پرداخت. بخش آخر نیز بیشتر به کاربردهای عملی رابطه بین ناحیه مرکزی و آسیب، بویژه در رابطه با قسمت تحتانی کمر و اندام تحتانی خواهد پرداخت.
۲-۴-۴-۴) ناحیه مرکزی و زنجیره جنبشی
ناحیه کمر – لگن – ران، محلی است وزن را از سر، تنه و اندام فوقانی به اندام تحتانی انتقال می­دهد. همچنین این ناحیه نیروهای وارده هنگام حرکت اندام­ها رانیز تحمل می­ کند (۵۷, ۶۱). حرکت زانو، بوسیله حرکت و موقعیت ران و مچ، در هنگام دو و پرش تعیین می­ شود. زاویه مفصل رانتحت هم­ترازی مفصل زانو و هم ترازی لگن قرار می­گیرد (۶۲).
کینتیک­های مناسب مجموعه کمر - لگن - ران نیز بر کارآمدی سیستم عصبی-عضلانی متکی­اند. چنانچه قبلاً بیان شد، عضلات عرضی شکم و دیافراکم قبل از هرگونه حرکت اندام تحتانی فعال می­شوند (۱۴). نیام پشتی جانبی، بواسطه عضلاتی که به آن متصل شده اند، نقش عمده­ای را در پایدارسازی و همچنین انتقال نیرو از تنه به اندام تحتانی ایفا می­ کند (۵۷).
کنترل عصبی – عضلانی بیشتر و پایدارسازی قوی، یک وضعیت بیومکانیکی کارآمد برای کل زنجیره جنبشی فراهم می­سازد (۵۴).
سیستم عضلانی گلوبال، از طریق انقباضات اکسنتریک خود فشار را کاهش داده و بوسیله انقباض ایزومتریک پایداری پویا را در صفحه­های حرکتی هنگام حرکات کارکردی فراهم می­ کند (۵۴, ۵۷). عضلات دو مفصلی مانند همسترینگ و چهارسر، نقش مهمی را در پایدارسازی، انتقال و تولید نیرو ایفا می­ کنند (۶۲). همسترینگ بویژه، در بسیاری از حرکات اندام تحتانی مشارکت دارند، آنها با عملکرد اکسنتریک خود در پایداری لگن سهیم هستند و با انقباض کانسنتریک پایداری مفصل خاصره­ای – خاجی را موجب می­شوند (۵۹).
عضلات سرینی بزرگ و میانی در همه فعالیتهای گردشی درگیر بوده و بطور همکوشانه برای پایدارسازی لگن و انتقال نیرو از اندام تحتانی به ستون فقرات کار می­ کنند (۶۳). سرینی بزرگ، ثبات لگن را هنگام چرخش تنه و زمانیکه مرکز ثقل شدیداً تغییر می­ کند حفظ می­ کند. سرینی میانی، به ثبات قامتی هنگام مرحله میانی ایستادن در چرخه گام­برداری کمک می­ کند (۶۳).
یک ناحیه مرکزی کارآمد، امکان روابط بهینه طول- تنش را فراهم کرده و حفظ روابط بهینه جفت نیروی مجموعه کمر -لگن- ران را ممکن می­سازد. این امر سپس آرتوکینماتیک بهینه مفصل در مجموعه کمر- لگن- ران، حین حرکات کارکردی را تسهیل­سازی می­ کند و موجب کارامدی مطلوب عصبی – عضلانی در تمام زنجیره جنبشی و کاهش شتاب مناسب، ثبات پویا و افزایش شتاب هنگام حرکات یکپارچه و پویا می­ شود (۵۴).
۲-۵-۵) زنجیره جنبشی و ورزش
زنجیره جنبشی در حرکات هر ورزشی مشهود است. هنگام زدن توپ در بیسبال، ستون فقرات، تنه و ران، نیروی عکس­العمل زمین را با انتقال از اندام تحتانی به شانه و نهایتاً توپ منتقل و تقویت می­ کنند (۶۰). در شرایط بدکارکردی­های زنجیره جنبشی، عدم تعادل در قدرت، عدم انعطاف­پذیری، خستگی، بی­ثباتی، توالی نامناسب شلیک­ها و ثبات عضلانی و کاهش سرعت و دقت پرتاب قابل مشاهده است (۶۰).
حرکت تِرن­اوت در رقص باله، مستلزم ۸۰ تا ۹۰ درجه چرخش خارجی ران است (۶۰). این حرکت امکان آغاز راحت حرکات چندبرنامه­ای و رسیدن پا به حداکثر اکستنشن را ممکن می­ کند. حرکت اربسکو[۴] در این رقص، بوسیله حفظ وضعیت ایستاده روی یک پا، درحالیکه پای مخالف در حالت اکستنشن ۹۰ درجه است، اجرا می­ شود (۶۰). عضلات شکم هنگام این حرکت در حالت کشیده قرار داشته و برای کنترل فشارهای کمر دچار عدم مزیت مکانیکی­اند (۶۰).
در هنگام دویدن و در زمان تماس پاشنه، نیرویی معادل دو و نیم برابر وزن بدن به فرد تحمیل می­ شود (۶۰). عضلات قویتر ناحیه شکم و کمر به پایداری بیشتر لگن کمک می­ کنند. این امر موجب سیستماتیک شدن و مناسب شدن طول گام می­ شود، که نتیجه آن افزایش کارامدی و کاهش تقاضاهای متابولیک است (۶۴).
در بسکتبال از اصول بیومانیکی مشابه دویدن استفاده می­ شود، اما این ورزش شامل حرکات جانبی بیشتر، تغییر مسیر ناگهانی، افزایش و کاهش شتاب است (۶۰). این اعمال نیازمند تعدیلات مداوم قامتی و جبرانهای سیستم عضلانی گلوبال است.
ضربه با پا می ­تواند به بسیاری از مصدومیت­های مرتبط با اندام تحتانی فوتبالیست­ها نسبت داده شود (۶۰). در مرحله ادامه حرکت، در عمل ضربه با پا، تنه بیش از حد معمول اکستنشن می­یابد. عمل فریب هنگام دریبل، نیازمند حرکات جانبی سریع است موجب تغییرات در جهت و سرعت می­ شود (۶۰). کارآمدی سیستم عصبی – عضلانی ناحیه مرکزی و همچنین تمام زنجیره جنبشی برای پیش­گیری از مصدومیت­های غیرتماسی در این ورزش­ها ضروری است.
۲-۵-۶) ناحیه مرکزی و آسیب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم