کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



- دریافت‌کننده مرکزی آینه‌های شلجمی (بشقابی ـ استرلینگ)
نیروگاه‌هایی که با فن‌آوری‌های دریافت‌کننده مرکزی و آیینه‌های شلجمی ـ موتورهای استرلینگ نصب شده‌اند، دارای بازدهی معادل ۲۵-۱۵ درصد برای تبدیل انرژی خورشیدی به برق هستند. نیروگاه‌های دودکش و استخر خورشیدی، به دلیل کارکرد قابل‌اطمینان و نصب ساده قسمت‌های اصلی آن‌ها، به‌ خصوص برای کشورهای درحال‌توسعه مناسب هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نیروگاه‌های حرارتی ـ خورشیدی نیز به دلیل طبیعت انرژی خورشیدی امکان تولید برق مستمر و بدون وقفه برای مصرف‌کنندگان، با محدودیت‌هایی روبرو می‌باشد. این محدودیت‌ها با در نظر گرفتن سیستم پشتیبان و احیاناً سیستم ذخیره‌ساز انرژی گرمایی قابل‌حل است.
برای تأمین بدون وقفه برق مصرف‌کنندگان، امکان پیوند سیستم‌های پشتیبان سوخت فسیلی با چرخه نیروگاه‌های حرارتی ـ خورشیدی از نوع آینه‌های سهموی دراز، هلیواستاتی و آینه‌های شلجمی وجود دارد. برای پاسخ سریع به تغییرات طبیعی انرژی خورشیدی، سیستم‌های پشتیبان فقط از نفت یا گاز طبیعی به‌عنوان سوخت استفاده می‌کنند [۱ و ۱۸ و ۱۹].
مولدهای انرژی بیوماس[۱۹]
منابع بیوماسی که برای تولید انرژی مناسب هستند، طیف وسیعی از مواد را شامل می‌شوند. این مواد، چوب‌های سوختی جمع‌ آوری شده از مزارع و جنگل‌های طبیعی تا محصولات کشاورزی و جنگلی بخصوص آن‌هایی که برای تولید انرژی رشد داده شده‌اند و همچنین ضایعات کشاورزی و جنگلی، ضایعات غذایی و ضایعات حاصل از فرآوری تیرهای چوبی، ضایعات جامد شهری[۲۰] و فاضلاب‌ها تا گیاهان آبی را شامل هستند. تکنولوژی‌های تبدیل بیوماس به سه دسته اساسی فرایندهای احتراق مستقیم، فرایندهای ترموشیمیایی و فرایندهای بیوشیمیایی تقسیم می‌شوند.
منابع بیوماس، از طریق احتراق مستقیم و یا از طریق تبدیل به سوخت‌های گازی و مایع، قابل‌استفاده برای تولید انرژی الکتریکی در نیروگاه‌های بخار، توربین‌های گازی و یا سیکل ترکیبی می‌باشند. برای ایجاد یک نیروگاه بیوماس، به‌ خصوص از نوع ضایعات جامد شهری، اطلاع از میزان و ارزش گرمایی منبع بیوماس در دسترس بسیار حائز اهمیت است.
نیروگاه‌های بیوماس در سالیان اخیر بسیار متداول شده‌اند و امید آن می‌رود، که با پیشرفت تکنولوژی و افزایش بازدهی و کاهش میزان آلایندگی آن‌ها رقیبی جدی برای نیروگاه‌های بخار سوخت فسیلی گردند. نیروگاه‌های پیشرفته گازی بیوماس و سیکل ترکیبی نیز در حال گسترش و تثبیت موقعیت خود در بسیاری از کشورها هستند و جایگزینی قابل‌رقابت، ازنظر اقتصادی و حفظ محیط‌زیست، برای نیروگاه‌های سوخت فسیلی متداول محسوب می‌گردند [۱۹ و ۲۳].
مولدهای انرژی زمین‌گرمایی[۲۱]
انرژی گرمایی زمین، انرژی تجدید پذیری است که از حرارت مفید و قابل‌استخراج ناشی از گرمای گدازه‌ها و تخریب مواد رادیواکتیو موجود در اعماق زمین به دست می‌آید و این انرژی توسط بخار یا آب گرم به سطح زمین آورده می‌شود. انرژی گرمایی معمولاً به ۴ دسته تقسیم می‌شود، که عبارت‌اند از: هیدروترمال، لایه تحت‌فشار، تخته‌سنگ‌های خشک و داغ و گدازه‌های آتش‌فشانی می‌باشند. گرچه مشخصات فیزیکی هر یک از آن‌ها متفاوت است اما صرف‌نظر از اقتصادی بودن، هر یک از آن‌ها توانایی تولید برق را دارا می‌باشند.
بین انواع مختلف انرژی زمین‌گرمایی، انرژی هیدروترمال بیش از سایر منابع توسعه پیدا کرده است و تنها نوعی است که به علت قیمت قابل‌رقابت آن کاربرد تجاری پیدا کرده است و این در حالی است که سایر سیستم‌ها در مرحله تست و آزمایش تجربی بسر می‌برند، هر چند دو نوع آخر به‌طور موفقیت‌آمیزی ازلحاظ فنی توجیه شده و به‌طور تجربی، استخراج انرژی از آن‌ها بهبود داده شده است. روش‌های مختلفی جهت تبدیل انرژی زمین‌گرمایی به انرژی الکتریکی وجود دارند، که به‌عنوان‌مثال می‌توان از سیستم‌های بخار خشک و بخار انبساط آنی که جزو روش‌های قدیمی می‌باشند و نیز سیستم‌های سیکل دو مداره و جریان کلی که روش‌های جدیدتری بوده و از امتیازات قابل‌توجهی برخوردارند، نام برد.

۲-۳-۲- مقایسه تکنولوژی تولید پراکنده

استفاده از هر یک از منابع تولید پراکنده با توجه به شرایط مصرف ­کننده و هزینه انرژی تولیدی متفاوت می­باشد. اقتصادی بودن هر یک از طرح­های فوق بسته به هزینه سرمایه ­گذاری اولیه، راندمان، هزینه سوخت و هزینه­ تعمیرات و نگهداری می­باشد. در جدول ۲-۳ مقایسه کلی برخی از منابع تولید پراکنده آمده است [۱۸و ۲۵].

جدول (۲-۳): مشخصات انواع تولیدات پراکنده

نوع تکنولوژی موتور احتراق داخلی توربین گازی میکرو توربین پیل سوختی
نوع سوخت گاز طبیعی گاز طبیعی گاز طبیعی گاز طبیعی
طول عمر (سال) ۲۰ ۲۰ ۱۰ ۱۰
مدت‌زمان راه ­اندازی سرد ۱۰ ثانیه ۱۰ دقیقه ۵-۲ دقیقه کمتر از ۶ دقیقه
راندمان ۳۷-۳۰ ۳۷-۲۲ ۲۸-۲۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 08:51:00 ق.ظ ]




کیفیت در برابر دستاورد: اگر فرد با پدیده ای مادی یا اجتماعی به دلیل دستاوردی که دارد یا کاری که انجام می‌دهد (با دید ابزاری) تعامل کند، الگوی کنش وی دستاوردی است. ولی اگر به کار، دستاورد و تولید پدیده کاری نداشته و فقط به ذات شیء به عنوان آن چیزی که هست توجه دارد، الگوی کنش او کیفیتی است. بر اساس این الگو می‌توان در قلمرو روابط نسلی به برساختن دو تقابل دست زد: وظیفه محوری/ نتیجه محوری، عقیده گرایی/ عمل گرایی. مقوم ذاتی الگویی که پارسونز مطرح کرد، نگاه ابزاری یا آلی داشتن به کنشی است که انجام می‌گیرد. هنگامی که کنشگر از طریق انجام دادن کنش به دنبال دست یابی به اهداف دیگری باشد و به عمل خود به عنوان مقدمه ای برای سایر غایات بنگرد، الگوی کنش وی دستاوردی است. بر اساس هستۀ اصلی معنایی در این الگو می‌توان به برساختن دو تقابل در قلمرو روابط نسلی دست زد. هنگامی که فرد به کنش مورد نظر خود با دید اصالی می‌نگرد و آن را فارغ از آن که چه نتیجه و پیامدی برای وی به بار خواهد آورد، صرفاً به دلیل اتیان خود عمل را انجام می‌دهد، در این صورت الگوی کنش وی وظیفه محور خواهد بود. در سویۀ مقابل نیز اگر فردی فقط با این هدف به اتیان عملی دست بزند، که از طریق انجام دادن آن به نتیجۀ خاصی نایل شود، الگوی کنش وی نتیجه محور خواهد بود. در قلمرو روابط نسلی، هنگامی که فردی کنش خود را با دیگران براساس وظیفه ای که احساس می‌کند سامان دهد، در این صورت الگوی کنش وی در این قلمرو به سویۀ ابتدایی دوگانگی فوق نزدیک می‌شود. در غیر این صورت، الگوی کنش وی به سویۀ مقابل (یعنی نتیجه محوری) مایل خواهد شد. مطابق با هستۀ معنایی که در الگوی پارسونزی مطرح شد، می‌توان به برساختن دوگانگی دیگری مطابق این الگو پرداخت. هنگامی که فردی دست به کنشی می‌زند با این ذهنیت که به عملی در خارج دست خواهد زد که عقیدۀ او را محقق می‌سازد، الگوی کنش وی مطابق با عقیده گرایی خواهد بود. هدف از تحقق عمل در جهان خارج از ذهن به ثبوت رساندن عقیده ای ذهنی است که کنشگر به آن معتقد است. کنش در این الگو، مجرایی است که از طریق آن می‌توان به محقق ساختن ایدۀ ذهنی مبادرت ورزید. اما هنگامی که کنشگر دست به عملی می‌زند، فارغ از این که چه عقیدۀ ذهنی را محقق می‌سازد، الگوی کنش وی مطابق با عمل گرایی خواهد بود. در حوزۀ روابط نسلی نیز هنگامی که کنشگر به سامان دادن ارتباط و تعامل خود با دیگران می‌پردازد، در حالی که به دنبال محقق کردن عقیدۀ خاصی است، الگوی کنش وی به سویۀ ابتدایی (عقیده گرایی) متمایل خواهد بود. اما هنگامی که کنش فارغ از محقق کردن نوع خاصی از عقیدۀ ذهنی کنشگر باشد، در این صورت الگوی کنش در قلمرو روابط نسلی متمایل به سویۀ دوم دوگانگی فوق (عمل گرایی ) خواهد بود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ویژگی در برابر پخش بودن: کنشگر در برخورد با پدیدۀ مادی یا اجتماعی می‌تواند فقط از برخی جنبه‌ها با آن ارتباط داشته باشد که در این صورت الگوی کنش وی ویژگی است. از سوی دیگر، وی می‌تواند از تمامی جوانب نیز با آن رابطه برقرار کند که در این صورت الگوی کنش او پخش بوده است. به عنوان نمونه، الگوی غالب کنش پدر با فرزندانش الگوی پخش بودن است، ولی رابطه انسان با کارمند بانک از الگوی ویژگی تبعیت می‌کند. هستۀ اصلی معنایی در این الگو، توجه به تمامی ابعاد یک پدیده یا بعدی خاص و ویژه است. اگرچه از این الگوی پارسونزی برای برساختن دوگانگی مشخصی در زمینۀ الگوهای کنشی موجود در قلمرو روابط نسلی استفاده نشده است، می‌توان این تقابل را با توجه به نمونه ای که پارسونز مطرح می‌کند، در سیر تحولات روایی حاتمی کیا مورد توجه قرار داد. همان طور که در بخش نتیجه گیری به طور مفصل بیان خواهد شد، حاتمی کیا در سیر روایت روابط نسلی (در آثار مربوط به ژانر جنگی خود) به نوعی الگوی پخش بودن میل پیدا کرده است. به عبارت دیگر، اگر روایت کارگردان را نوعی کنش جمعی قلمداد کنیم، مطابق الگوی پارسونزی می‌توان در حاتمی کیا میل به سویۀ دوم (پخش بودن) را ملاحظه کرد. وی در آثار متأخر خود سعی دارد در بازنمایی روابط نسلی به تمام ابعاد و کلیۀ جوانب آن بپردازد. به همین دلیل نوعی خودآگاهی اجتماعی را در آثار اخیر وی می‌توان ملاحظه کرد، که برآمده از تبعیت وی (در حین روایت کردن) از الگوی پخش بودن است. بنابراین، همان طور که عنوان شد، اگرچه از این الگو برای بررسی الگوهای مربوط به قلمرو نسلی استفاده نشده است، می‌توان از آن برای تحلیل کنش روایت راوی استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری و پس از بررسی تک تک نمونه‌ها بهتر می‌توان به اظهار نظر در این مورد پرداخت.
خویشتن در برابر جمع: کنشگر در برخورد با پدیدۀ مادی یا اجتماعی، یا متوجه منافع خصوصی خویش است یا به منافع جمع توجه دارد. این الگو، دسته ای از جهت گیری‌های کنشی را در بر می‌گیرد که یا متوجه منافع فردی است یا منافع گروهی هستۀ معنایی در این الگوی پارسونزی، توجه کنش به منافع دیگری یا خود است، با توجه به این الگو می‌توان به برساختن دوگانگی دیگری پرداخت که به قلمرو روابط نسلی مربوط می‌شود: درون گرایی/ برون گرایی. در این قلمرو، اگر کنش فرد بیش از آن که معطوف به دیگران باشد، معطوف به خود باشد، الگوی کنشی شخصیت به سویۀ ابتدایی (درون گرایی) متمایل می‌شود. مطابق این الگوی برساخته، شخصیت در درام بیش از آن که به سیر آفاقی و اجتماعی علاقه مند باشد و کنش خود را در جهت آن سامان دهد، به سیر انفسی و درونی متمایل است. بنابراین در قلمرو روابط نسلی، هنگامی که فرد کنش خود را به نفع دیگران و با توجه به آن‌ها سامان می‌دهد، به سویۀ برون گرایی متمایل است. در غیر این صورت، الگوی کنشی وی به سویۀ ابتدایی تقابل فوق مایل خواهد بود (در رابطه با متغیرهای الگویی مراجعه شود به: کرایب، ۱۳۸۱: ۶۲-۶۰؛ لومیس، ۱۹۶۵: ۳۴۴-۳۴۱؛ تیماشف، ۱۹۶۷: ۲۴۴-۲۴۳؛ همیلتون، ۱۹۹۲: ۱۰۳؛ روشه، ۱۳۷۶: ۷۲-۶۷؛ ترنر، ۱۹۹۸: ۳۲).
بر اساس الگوی کنشی پارسونز، برای بررسی الگوهای کنشی در قلمرو روابط نسلی می‌توان به برساختن پنج دوگانگی پرداخت:
عشق مداری/ عقل مداری
گذشته گرایی/ آینده گرایی
وظیفه محوری/ نتیجه محوری
عقیده گرایی/ عمل گرایی
درون گرایی/ برون گرایی
این تقابل‌ها لزوماً دارای دو سویه هستند و با توجه به هستۀ معنایی که بیان شد، در هر یک از موقعیت‌های داستانی، مؤلف در روایت خویش از شخصیت‌های درام به یکی از سویه‌های مذکور نزدیک خواهد شد.
مفهوم «بازنمایی» یکی از مفاهیم کلیدی در مطالعۀ تمام انواع رسانه ­ها، به ویژه در مطالعه تلویزیون و فیلم­های سینمایی است. این مفهوم شدیداً به بحث­های مربوط به نمایش واقعیت ارتباط پیدا می کند زیرا سعی بسیاری از متون رسانه­ای بر این است که واقعی به نظر برسند. اما آنچه ما در نزد خود واقعی می­پنداریم خارج از بازنمایی وجود ندارد. این موضوع جدای از امور واقعی و تجربی است که در جهان اطراف ما روی می­ دهند؛ به دیگر سخن منظور آن چیزی است که ما در قضاوت شخصی یا جمعی خود به عنوان واقعیت می­پذیریم یا رد می­کنیم.
بنابراین اشیاء، افراد، رویدادها، و پدیده ­ها برای اینکه به واقعیت بدل شوند می­بایستی به بازنمایی در بیایند و این کار از طریق ورود آنها به زبان ممکن می­ شود. در این رابطه، همانطوری که استوارت هال[۸] (۱۹۹۷)،صاحب نظر برجسته حوزه مطالعات فرهنگی، توضیح می­دهد، منظور از «زبان»، زبان انگلیسی، فرانسوی، چینی و غیره نیست بلکه زبان به معنای جامع اش مدنظر است یعنی: زبان بدن، زبان نوشتار، زبان گفتار، زبان تصویر، زبان موسیقی، زبان اعداد و غیره.
ما با نحوۀ بازنمایی چیزها به آنها معنا می­دهیم: به صورت کلماتی که برای آنها به کار می­بریم، داستان­هایی که درباره آنها نقل می­کنیم، تصاویری که از آنها ایجاد می­کنیم، عواطفی که به آنها نسبت می­دهیم، روش های طبقه ­بندی که برای آنها بکار می­بریم و با این کار در مورد آنها مفهوم­سازی می کنیم، و یا ارزش­هایی که برای آنها تعیین می­کنیم، و می­توان این لیست را ادامه داد … . اما ما انسان­ها به دلیل اینکه موجوداتی اجتماعی هستیم نیازمند این هستیم که بتوانیم با افراد جامعه و گروه خود یا دیگران به تولید و مبادله معنا بپردازیم و برای این امر به وجود زبان­های مشترک احتیاج داریم. «رمزها»، که در نتیجه توافقات و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی ما حاصل می­آیند به ما در این رابطه کمک زیادی می­ کنند.
علاوه بر کمک به ما در برقراری ارتباط، «تولید معنا» همچنین به ما کمک می­ کند تا هویت خود را در مقابل انسان­های «دیگری» که از سنخ یا همفکر ما نیستند، تثبیت کنیم. بنابراین متوجه می­شویم که وجود «تفاوت» و یا به عبارت دیگر وجود دیگران هم به تولید معنا و هم به شکل­ گیری هویت-که از مقوله­ های مهم و تعیین­کننده در روابط مابین افراد و گروه ­های اجتماعی در دنیای امروز است- کمک می کند.
خلاصه اینکه از ابعاد مختلفی می­توان به بحث بازنمایی پرداخت اما برای امتناع از پراکنده­گویی و بروز ابهام در رابطه با این مقولۀ مهم، بهتر آن است که تلاش شود تا سلسلۀ مباحث نظری از حیطۀ ارتباطات و مطالعات فرهنگی خارج نگردد. کمااینکه محققان و نظریه­پردازان سرشناس ارتباطات و مطالعات فرهنگی نظیر استوارت هال، پیرس، وودوارد، ریچارد دایر، تامسون و جان فیسک هر یک بر بعد خاصی در رابطه با مقولۀ بازنمایی تأکید کرده و مباحث نظری مفصلی را مطرح کرده ­اند. از جملۀ این زوایا می­توان به ابعاد زبان­شناختی(توسط سوسور، هال و پیرس)، فرهنگ­شناختی(توسط هال)، هویت­شناختی(توسط وودوارد و دایر) و ایدئولوژی­شناختی( توسط تامسون و فیسک) بازنمایی اشاره کرد. بنابراین باتوجه به تأکید این صاحبنظران بر این ابعاد از بازنمایی، مباحث نظری مطرح در این بخش به این حوزه ها اختصاص یافته و از وارد شدن به مباحث دیگر خودداری می­گردد. در ادامۀ بخش نظری، رویکردهای مختلف نظری که در رابطۀ با «بازنمایی» وجود دارند معرفی می گردند. در پایآن در قسمت چارچوب نظری، رویکرد منتخب و مورد نظر این کار پژوهشی که در واقع موضع ما را در قبال مقولۀ بازنمایی مشخص می نماید به طور روشنتر و مفصل­تر مطرح می گردد.

۲-۴- بازنمایی و زبان

وقتی که ما به محیط اطراف مان نگاه کرده یا گوش فرا می­دهیم، چیزهای موجود در محیط را تشخیص می­دهیم و این به دلیل آن است که “فرآیندهای ذهنی ما درک تصویری و صوتی ما از اشیاء را به صورت مفاهیمی که در سر ما برای آنها وجود دارند و همچنین کلمات تعیین­شده برای آنها، بازگشایی می­ کنند"(هال، ۱۹۹۷، ص ۱۷). ما برای بیشتر چیزهای موجود در جهان کلمه داریم نظیر دریا، خانه، مداد و غیره؛ کلمات، بازنمایاننده یا نمادهایی برای مفاهیم ذهنی ما هستند و برای ارجاع به چیزهای واقعی یا خیالی موجود در جهان بکار برده می­شوند.
بنابراین می توان گفت که «تفکر[۹]» از طریق یا به واسطه مفاهیم موجود در ذهن هر انسان صورت می­گیرد و «صحبت[۱۰]» نیز از طریق یا به واسطه کلمات موجود برای مفاهیم موجود در سر و چیزهای موجود در جهان انجام می­پذیرد. «بازنمایی» نیز به تولید معنای مفاهیم موجود در ذهن از طریق زبان گفته می­ شود؛ در واقع، «بازنمایی» “حلقه اتصالی است بین مفاهیم ذهنی و زبانی که ما را قادر می­سازد تا به جهان واقعی یا خیالی چیزها ارجاع دهیم” (همان، ص ۱۷).
می­توان گفت که در واقع، بازنمایی برای عملی­شدن نیازمند دو سیستم یا نظام است: نظام مفاهیم و نظام زبان. از طریق نظام مفاهیم، همه انواع، اشیاء، افراد، رویدادها و پدیده ها به واسطه مجموعه ­ای از مفاهیم یا بازنمایی­های ذهنی موجود در ذهن به همدیگر مرتبط می­شوند و به ما کمک می­ کنند تا به تفسیر جهان به شیوه­ای معنادار بپردازیم. بنابراین در درجه اول، معنا متکی به نظام مفاهیم است. نظام مفاهیم “از مفاهیم مفرد و مجزا تشکیل نیافته است بلکه این نظام براساس شیوه­ هایی از سازمان­دهی، دسته­بندی، طبقه ­بندی، و ترتیب شکل­گرفته و روابط پیچیده­ای در بین مفاهیم برقرار است” (همان، ص ۱۷). برای این کار از اصول «شباهت[۱۱]» و «تفاوت[۱۲]» برای تثبیت روابط بین مفاهیم یا تشخیص آنها از یکدیگر کمک گرفته شده است.
در کنار نظام مفاهیم، بازنمایی از نظام زبان نیز به طور حتم کمک می­گیرد. “نظام زبان ایده­ ها و مفاهیم ما را با یکسری کلمات نوشتاری، صداهای گفتاری، یا تصاویر مرتبط می­سازد” (همان، ص ۱۷). نکته مهم اینکه ما تنها در صورتی قادر می­شویم به ابراز و مبادله معانی و مفاهیم بپردازیم که به زبانی مشترک دسترسی داشته باشیم.
هر انسانی در ذهن خود دارای یک نقشه­ی مفهومی است که کاملاً با دیگران متفاوت است. سؤالی که در اینجا، از نظر هال (۱۹۹۷)، مطرح می­ شود این است که ما چگونه علیرغم دارابودن نقشه های مفهومی متفاوت قادر به برقرار کردن ارتباط با یکدیگر هستیم. این موضوع به دسترسی همگانی ما به یک زبان مشترک در درون یک فرهنگ و یا دربین فرهنگ های مختلف بر می گردد. دسترسی به زبان مشترک به ما کمک می کند تا درک و تفسیرهای نسبتاً مشابهی از جهان داشته باشیم و به همین دلیل است که در بعضی مواقع فرهنگ به «معانی مشترک» تعریف می شود (ص ۱۸).
در اینجا منظور از «زبان»، زبان انگلیسی، فرانسوی، چینی و غیره نیست، بلکه هر صدا، کلمه، تصویر، یا شیئی که به عنوان یک «نشانه[۱۳]» کاربرد دارد و هنگامی که درکنار نشانه های دیگر در داخل نظامی سازمان دهی می شود که قادر به انتقال و بیان معنا است زبان را بوجود می آورد. و این به دلیل وجود زبان های مشترک است که ما قادر هستیم افکار(مفاهیم)مان را به کلمات، اصوات، یا تصاویر (به عنوان یک زبان) تبدیل کرده و به ابراز معناهای مورد نظر به دیگران و برقراری ارتباط با آنها بپردازیم.
درست همانطوری که افرادی که به یک فرهنگ یکسان تعلق دارند می بایستی به یک زبان مشترک دسترسی داشته باشند، هال (۱۹۹۷) اضافه می کند که، علاوه برآن همچنین می بایستی شیوه های مشابهی از تفسیر نشانه های یک زبان نیز در بین آنها رایج باشد چرا که تنها در این حالت است که معانی به طور مؤثری در بین افراد مبادله می شود (ص ۱۹). سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که ما چگونه می دانیم که کدام مفهوم به فلان چیز اشاره می کند؟ در اینجا لازم است تا به شناخت بیشتر نشانه ها بپردازیم. در این راستا پیرس نشانه ها را به سه دسته تقسیم می کند: شمایل[۱۴]ها، نماد[۱۵]ها، و نمایه[۱۶]ها (گیل و اَدمز،۲۰۰۲: ص ۲۵۵):
نشانه هایی که به چیزی که نماینده ی آن هستند شباهت دارند، «شمایل» خوانده می شوند، ترسیم ها، نقاشی ها، یا تصویرهای عکاسی یا تلویزیون از این دسته اند. مثلاً عکس ما نمونه خوبی از این نشانه است، چنین تصویری بازنمایی دقیق چهره ماست. تمام جزئیات تصویر در مقام دال عمل می کنند و در نتیجه هر کسی که ما را بشناسد مدلول تصویر را تشخیص می دهد.
«نماد»ها شامل نشانه هایی می شوند که با چیزی که بر آن دلالت می کنند پیوند مشهود و ملموسی ندارند، به عبارت دیگر رابطه ای میان دال و مدلول اصلاً روشن نیست. کلمات نوشتاری و واژه های گفتاری مثال خوبی از این دسته اند. مثلاً کلمه “درخت” هیچ ارتباط یا شباهتی به درخت واقعی ندارد و آن را نماینده گی می کند؛ صلیب سرخ، ستاره ی داوود، هلال ماه، علائم عددی عربی، ترازوی عدالت و غیره از جمله نماد ها هستند.
اما «نمایه» شامل آن دسته از نشانه می شوند که رابطۀ مستقیمِ تبعی با ابژه ی خود دارند یعنی گواهی هستند بر وجود آن ابژه. برای مثال، دودی که بر فراز درختان در آسمان دیده می شود نشانه ای نمایه ای است و حاکی از وجود آتش در آن حوالی است؛ و یا مثال ضمنی تر اینکه ته سیگاری های روی میز حاکی از مهمانی شب گذشته است.
نکته ای که دوباره بایستی مورد تأکید قرار گیرد این است که معنا نه در شیئ یا شخص یا چیز مورد ارجاع، و نه در کلمه مورد استفاده نیست، بلکه این “ما” هستیم که معانی را به چیزها، اشخاص، رویدادها، و پدیده ها نسبت داده و آن را تثبیت می کنیم. از نظر هال (۱۹۹۷) روند تثبیت به این گونه است که بعد از مدتی که این معانی در ارتباطات مورد استفاده قرار گرفتند به نظر طبیعی و غیرقابل اجتناب می رسند. به دیگر سخن، «معنا» از طریق سیستم بازنمایی برساخته شده و به واسطه «رمز[۱۷]» تثبیت می شود(ص ۲۱).
رمزها در واقع، ارتباط بین نظام مفهومی و نظام زبانی را تنظیم می کنند، به عبارت دیگر بر روابط مابین مفاهیم و نشانه­ها حکم رانده و این روابط را در برهه­های زمانی تثبیت می کنند و خودشان در نتیجه عرف­ها و توافقات اجتماعی بوجود می آیند. رمزها به ما کمک می کنند تا بتوانیم به گونه ای هوشیارانه صحبت کرده و یا صحبت­های دیگران را بشنویم و در این بین گذار مفاهیم به کلمات و بالعکس را به ثبات برسانیم که تنها در این صورت معنا می تواند از فرستنده به گیرنده انتقال یابد(همان، ص ۲۲).
سؤالی که در اینجا ممکن است پیش بیاید این است که آیا معانی برای همیشه ثابت می مانند؟ پاسخ به این سؤال با توجه به مطالب ذکر شده فوق آسان است. زیرا اگر معانی محصول توافقات و قراردادهای اجتماعی، فرهنگی، و زبان شناختی ما هستند و نه اینکه در طبیعت و یا توسط پروردگار تعیین شده باشند، در نتیجه نمی توان برای ثبات و جاودانی معناها پایانی متصور شد. اما، واقعیت این است که تاریخ نشان داده است که قراردادهای اجتماعی، فرهنگی و زبان شناختی در طول زمان تغییر کرده اند، چرا که این «ما» هستیم که توافق می کنیم که نشانه ها معانی نسبتاً متفاوتی به خود بگیرند.

۲-۵- بازنمایی و فرهنگ

در تعاریف کلاسیک از فرهنگ، بهترین اندیشه و گفتارها در یک جامعه، فرهنگ آن به حساب می آمد. به عبارت دیگر فرهنگ مجموعه ای از ایده­های بزرگ جامعه را تشکیل می داد که در آثار کلاسیک ادبیات، نقاشی، موسیقی و فلسفه به عرصه ظهور می رسید؛ بر این اساس جوامعی که فاقد چنین آثاری بودند بی فرهنگ تلقی می شدند (هال،۱۹۹۷، ص ۲). می توان گفت که واژه فرهنگ ببیشتر «فرهنگ والا[۱۸]»ی یک دوره زمانی را در ذهن تداعی می کرد.
در تعاریف مدرن زمانی که از فرهنگ سخن به میان می آید بیشتر اشاره دارد به صورت هایی از موسیقی، نشریات، هنر، طرح ها، و ادبیات عامه­پسند و یا فعالیت­های مربوط به اوقات فراغت و سرگرمی­ها که زندگی روزمره اکثریت مردم عادی را تشکیل می دهد و اصطلاحی که در متون مدرن برای اشاره به آن بکارگرفته می­شد عبارت بود از «فرهنگ توده­ها[۱۹]» یا «فرهنگ عامۀ[۲۰]» یک دوره زمانی (همان، ص ۲).
در متون انسان­شناختی نیز واژه فرهنگ اشاره داشت به هر آنچه درباره “شیوه زندگی[۲۱]” یک مردم، اجتماع، ملت یا گروه اجتماعی خاص متمایز بوده و آنها را از دیگران جدا می کرد. از دیدگاه جامعه شناسی نیز “ارزش های مشترک[۲۲]” یک گروه و یا یک جامعه، فرهنگ آن گروه یا جامعه را تشکیل می داد. اما هال (۱۹۹۷) معتقد است که در دهه های اخیر تحت تأثیر ادبیات رایج در مطالعات فرهنگی، «فرهنگ» تولید و مبادله معنا در میان اعضای یک جامعه یا گروه را در بر می گیرد (ص ۲). بنابراین، از این منظر نمی توان فرهنگ را به مجموعه ­ای از چیزها یا کردارها نظیر رمان­ها، نقاشی­ها، برنامه ­های تلویزیونی، طرح­های معماری و غیره تقلیل داد.
مسئله­ای که در رابطه با تعریف فرهنگ به عنوان معانی مشترک بروز می کند این است که این تعریف که بر روی معانی مشترک متمرکز است باعث می شود که فرهنگ بیش از اندازه یکدست و ذهنی به نظر برسد. اما واقعیت این است که همیشه تنوع و تکثر معنایی زیادی درباره هر موضوع و همواره بیش از یک شیوه برای تفسیر و بازنمایی آن وجود دارد. همچنین، فرهنگ احساسات، علایق، و عواطف و همچنین مفاهیم و ایده ها را در یک جامعه شامل می شود. و مهمتر از همه اینکه، معانی فرهنگی تنها در ذهن ما انباشته نشده اند بلکه آنها کردارهای اجتماعی ما را سازمان دهی و قاعده مند می سازند، بر رفتارهای ما تأثیر می گذارند و در نتیجه دارای اثرهای واقعی و عملی هستند.
انسان ها از همان دوران کودکی­شان با نظام­ها و قراردادهای بازنمایی، رمزگان زبان­شان، و در مجموع با فرهنگ­شان آشنا شده و آنها را فرا می­گیرند. آنها با انجام این کار و به مرور زمان اشخاصی صاحب فرهنگ می شوند و به عضوی از فرهنگ­شان در می آیند. البته آنها به طور ناخودآگاهانه به درونی کردن رمزها می پردازند رمزهایی که به آنها امکان بیان مفاهیم و ایده های خاص را از طریق نظام های بازنمایی فراهم می کنند: رمزهای نوشتاری، گفتاری، ایما و اشارات، رمزگان تصویری و غیره.
هال (۱۹۹۷) بر این موضوع تأکید می کند که در واقع این “ما” هستیم که در یک فرهنگ به افراد، اشیاء، پدیده ها و رویدادها معنا می بخشیم؛ چیزها “به خودی خودشان” به ندرت دارای معنا هستند و اگر هم احیاناً معنایی در خود داشته باشند، آن معنا ثابت و نامتغیر است. ما با بهره گرفتن از چیزها، و صحبت، اندیشه و احساس درباره آنها- به عبارت دیگر با بازنمایی آنها- است که به آنها معنا می بخشیم (ص ۳).
ما با نحوه بازنمایی چیزها به آنها معنا می دهیم: به صورت کلماتی که برای آنها به کار می بریم، داستان­هایی که درباره آنها نقل می­کنیم، تصاویری که از آنها ایجاد می­کنیم، عواطفی که به آنها نسبت می دهیم، روش های طبقه بندی که برای آنها بکار می بریم، مفاهیمی که در مورد آنها می سازیم، و یا ارزش هایی که برای آنها تعیین می کنیم، و می توان این لیست را ادامه داد. و به این صورت است که فرهنگ تمام ابعاد جامعه ما را دربرمی گیرد.
معانی در چند مرحله متفاوت - اما به هم مرتبط - در جامعه تولید شده و از طریق فرآیندها و کردارهای متفاوتی در جامعه جریان می یابد، از نظر هال (۱۹۹۷)، این مراحل، فرآیندها و کردارها عبارتند از: بازنمایی، هویت، تولید، مصرف، و قاعده مند سازی[۲۳] (نگاه کنید به نمودار شماره ۱). این فرآیندها و کردارها در کناریکدیگر چرخه فرهنگ یا به قول هال “مدار فرهنگ[۲۴]” را تشکیل می دهند(ص ۱):
بازنمایی؛ بازنمایی از طریق زبان نقش محوری را در فرایند تولید معنا بازی می کند بنابراین یکی از کردارهای مرکزی مؤثر در تولید فرهنگ است و در «چرخه فرهنگ» یک مرحله کلیدی به حساب می آید.
هویت؛ معنا آن چیزی است که حسی از هویت مان را به ما می دهد، اینکه ما “کی"هستیم و نسبت سانی احساس تعلق می کنیم؛ بنابراین معنا به سؤالات پیرامون اینکه چگونه فرهنگ برای شکل دهی به هویت و حفظ آن در بین گروه های مختلف عمل می کند پاسخ می دهد.
هویت
تولید
بازنمایی
مصرف
قاعده مند سازی

نمودار۲-۱- مدار فرهنگ

تولید؛ معنا در تمام تعاملات فردی و اجتماعی که ا در آنها نقش داریم تولید و مبادله می شود. معنا همچنین در رسانه های مختلفی تولید می شود، به ویژه امروزه با بهره گرفتن از رسانه های توده ای مدرن که ابزار هایی برای ارتباطات جهانی به شمار می روند نیز به کمک تکنولوژی های پیچیده، معنا ها در بین فرهنگ­های مختلف، با سرعتی بی نظیر در تاریخ، پخش می شوند.
مصرف؛ ما همچنین با استفاده، مصرف و به خود اختصاص دادن تولیدات مختلف فرهنگی به تولید معنا می پردازیم، به عبارت دیگر زمانی که ما از محصولات فرهنگی به طرق مختلف در مناسبات هرروزه و کردارهای زندگی روزمره خود استفاده می گیریم در واقع با این کار به آنها ارزش و معنا می بخشیم.
قاعده­مندسازی؛ معانی همچنین در به قاعده و قانون درآوردن رفتارها و کردارهای ما نقش دارند آنها به ما کمک می کنند تا قوانین، هنجارها، و عرف هایی را برای نظم بخشی و تحت کنترل درآوردن زندگی اجتماعی وضع کنیم.
راب استونز (۱۳۷۹) در توضیح مدل هال از فرهنگ اظهار می کند که منظور اصلی هال از استفاده از این مدل بیان این نکته است که مداری بین تولید و مصرف فرهنگ وجود دارد. کارکرد استعاره “مدار"، تأکید بر این مطلب دارد که یک معنای فرهنگی برای استقرار­یافتن و تثبیت­شدن، باید ارسال و سپس دریافت شود. در این مدل، پرسشی که مطرح می شود تنها این نیست که تولیدکننده قصد تولید چه معنایی را داشته، بلکه این پرسش هم مطرح می­گردد که چه معنایی به واقع منتقل می شود؟ به عبارت دیگر، از نظر هال، شنوندگان و بینندگان پیام­گیرانی منفعل نیستند بلکه در خلق معنا شرکتی فعال دارند (ص ۴۰۶).
اعضای یک فرهنگ می بایستی به مفاهیم و ایده­های مشترکی دسترسی داشته باشند تا بتوانند درباره جهان اندیشه­ها و احساسات مشابهی داشته باشند و درنتیجه به طور مشابهی به تفسیر جهان بپردازند. به سخن دیگر می بایستی رمزهای فرهنگی یکسانی دربین آنها موجود باشد. به این صورت است که اندیشیدن و احساس­کردن را می توان «نظام­های بازنمایی» به حساب آورد چرا که مفاهیم، تصاویرذهنی و عواطف در دنیای ذهنی ما، نماد یا بازنمایندۀ چیزهایی هستند که در جهان بیرن وجود دارند یا ممکن است وجود داشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




کیلانی بعد از نماد قرار دادن«جاماکا» مستقیما میگوید«وَ فَتَحتُ حَقِیبَتِی لِأَبحَثُ عَنَ المُصحَفِ… إِنَّهُ اَلجُرعَهُ اَلشَّافِیَهُ اَلَّتِی أَشرَبَهَا کُلَّمَا تَعِبَت اَلرُّوحُ وَ سُقمُ اَلقَلبِ وَ رَاوَدَتنِی اَلأَحزَانُ وَ اَلأَوهَامُ وَ نَخَرَ فِی قَلبِی اَلوَهنِ وَ اِستَبَدَّت بِی اَلهُمُومُ…»(همان) با این صحنه به صورت غیر مستقیم میخواهد به خواننده این امر را القا کند که چارهی همهی رنجها در پیروی از قرآن است؛ کتابی که در صورت عمل کردن به آن تمام جوانب زندگی را نظم بخشیده و انسانی سالم و صالح و مصلح را میسازد و جامعهای آباد را به ارمغان میآورد، کتابی که در واقع تسکین دهندهی درد این مردمان رنج دیده و استعمار شده است.
۳-۱-۴-۲ نقاب
با توجه تعریفی که از«نقاب» ارائه شد، میبینیم که کیلانی هم در مواردی برای بیان عقاید اسلامی و دیدگاه های خود نقاب شخصیتهای رمان را برچهره زده است. او در رمان«عمالقه الشمال» بیشتر در نقاب«عثمان» به بیان دیدگاه های خود میپردازد، چرا که او شخصیت یک دعوتگر را داشته و رمان هم از زبان او روایت میشود. همچنین کیلانی در نقاب«شیخ عبدالله» و«احمدو بیللو» نیز آرای خود را عرضه نموده است که در زیر نمونههایی از آن را مورد بررسی قرار دادهایم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۱-۴-۲-۱ نقاب«عثمان أمینو»
از موضوعاتی که کیلانی در نقاب«عثمان» بدان پرداخته است، ظلمهایی است که استعمارگران بر ملتهای مظلوم روا داشتهاند، او از زبان«عثمان» میگوید«کَانُوا یَسُوقُونَ أَسَرا بِکَامِلِهِم أَمَامَهُم کَمَا تُسَاقُ اَلأَغنَامُ، وَ یَحشُرُونَهُم فِی اَلسُّفُنِ اَلقَذرَهِ أَطفَالَاً وَ نِسَاءً وَ شَیبَاً وَ شَبَابَاً وَ یَلقُونَ بِهِم عَلَی شَوَاطِیءَ اَلدُّنیَا اَلجَدِیدَهِ… أَمَرِیکَا… عِشرُونَ مِیلیُونَاً صَدَرَتهَا أَفرِیقِیَا لِأَمَرِیکَا عَلَی أَیدِی اَلتُّجَارِ وَ اَلقَرَاصَنَهِ اَلأُرُوبِّینَ… أَی عَذَابٌ کَانَ یُعَانِی مِنهُ هَؤُلَاءِ اَلتُّعَسَاءُ… وَ اَلیَومُ حَلَّت بَضَائِعُ وَ اَلمَوَادُّ اَلخَامُ مَکَانُ اَلعَبِیدِ.. یَصدُرُونَ اَلبَشَرَ وَ اَلیَومُ یَصدُرُونَ جُهُودَ اَلبَشَرِ… اَلأَفرِیقِیُّ هُنَا أَو فِی أَمَرِیکَا … یَعمِلُ وَ یَعمِلُ دَائِمَاً مِن أَجلِهِم وَ مِن أَجَل سماسرتهُم… وَ لَا یَجنِی اَلأَفرِیقِیُّ سِوَی اَلقَلِیلَ… اَلمُضحِکُ أَنَّ أُورُبَّا حَرَرَّت اَلعَبِیدَ… نَعَم لَکِن لِمَاذَا؟؟ اَلتَّفسِیرُ اَلحَقِیقِیُّ شِیءٌ آخَر مَا یَکتُبُهُ اَلمُؤَرِّخُونَ وَ اَلمُبَشِّرُونَ… لَقَد قَضَت بِرِیطَانِیَا عَلَی سُوقِ اَلعَبِیدِ حَتَّی تَرتَفِعُ أَسعَارُ اَلتَّکَلُّفَهِ… فَلَا تَستَطِیعُ أَمَرِیکَا أَن تُنَافَسَ سِلعَ أُورُبَّا… کَانَ شِیخِی دَائِمَاً یَقُولُ إِنَّمَا اَلأَعمَالُ بِالنِّیَّاتِ…. وَ مَا أَسوَأُ نِیَّاتِ اَلمُستَعمِرِینَ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۳۲).
همانطور که مشاهده می‌شود جملاتی که از زبان«عثمان» بیان میشوند مقداری طولانی هستند و دخالت نویسنده به صورت آشکار دیده می‌شود. کیلانی در این بخش این معلومات تاریخی را بیان و آن را به یک اصل دینی یعنی مسئلهی توجه به نیت اعمال درآمیخته است که حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و سلم هم با همین عنوان وجود دارد.
کیلانی سعی کرده که این دسته از مفاهیم را در ساده ترین و قابل فهمترین شکل هنری به مخاطب ارائه دهد، خودش میگوید«من در خلال سلسله ی«رمانهای اسلامی معاصر» درپی این هدف بودم که خوانندهی عادی را مخاطب قرار دهم تا بر قضایای اسلام آگاهی یابد، بگونهای که در مقابل خود داستانی معمولی را ببیند که هم حاوی عناصر تشویق کننده بوده و هم در لابهلای خود به قضیهای مهم پرداخته و تبلیغی برای آن باشد»(العرینی، ۱۹۸۹م ۲۶۳).
همچنین زمانی که «عثمان» به زندان میافتد از زبان وی اینگونه مینویسد«کَانَت هَذِهِ اَلتَّجرَبَهُ –أَعنِی دُخُولَ اَلسِّجنِ- تَجرَبَهٌ ثَرِیَّهٌ مُلِیئَهٌ بِالأَحدَاثِ وَ الإِنفِعَالَاتِ وَ اَلأَفکَارِ، کَانَت شَیئَاً جَدِیدَاً فِی حَیَاتِی تَرَکَ فِی نَفسِی آثَارَاً لَاتَمحِی إِلَی اَلأَبَدِ، إِنَّ اَلأَیَّامَ اَلَّتِی أَقضِیهَا خَلفَ اَلأَسوَارِ تَعنِی«مَرحَلَهٌ تَعلِیمِیَّهٌ» مِن طَرَازٍ آخَر غَیرَ اَلَّذِی یَعرِفَهُ فِی سَبِیلِ اَلمَبدَأِ قَد فَاتَهُم خَیرٌ کَثِیرٌ، أَعنِی قَد خَسِرُوا نَوعَاً مِن اَلمَعرَفَهِ وَ اَلتَّجرَبَهِ لَن یَجِدُوهُ فِی أَیِّ مَکَانٍ أَخَر، حَتَّی وَ لَو نَالُوا مِنَ اَلشَّهَادَاتِ وَ اَلإِجَازَاتِ اَلدِّرَاسِیَّهِ أَعلَاهَا، أَو قَرَأُوا اَلآلَافَ مِنَ اَلکُتُبِ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۱۰۷).
در اینجا هم مشاهده میشود که کیلانی نقاب«عثمان» را برچهره زده و از تجربهی زندان در راه اسلام سخن میراند. همانطور که در فصل دوم اشاره شد کیلانی حدود پنج سال از عمرش را در زندان گذرانده است و این تجربه در بسیاری از آثارش منعکس شده است.
نجیب کیلانی باز در نقاب«عثمان» به بیان یکی دیگر از دیدگاه های خود میپردازد. او اسلام را کلید حل مشکلات جهان میداند«اَلحَدِیثُ عَنِ السِّیَاسَهِ قَد یَکُونُ مُمِلَّاً وَ کَثِیرُ مِنَ النَّاسِ لَا یَعبَأُ بِهَا، غَیرَ أَنَّ لِی وَجهَهً نَظَرَ أُخرَی، إِنَّ اَلإِنسَانَ مَجمُوعَهٌ مِنَ اَلعَوَاطِفِ وَ اَلأَفکَارِ، وَ فِی قَلبِ اَلإِنسَانِ تَختَلِطُ مَشَاعِرَ اَلحُبِّ وَ اَلکُرهِ وَ اَلعُنفِ وَ اَللِّینِ وَ اَلفَنِّ وَ اَلسِّیَّاسَهِ، وَ اَلدِّینِ وِ اَلحَیَاهِ، بَل إِنَّ تَصَوُّرِی اَلَّذِی أُؤمِنُ بِهِ أَنَّ اَلدِّینَ اَلإِسلَامِیِّ تَفسِیرٌ رَائِعٌ لِلکَونِ وَ اَلحَیَاهِ وَ اَلإِنسَانِ، وَ حَلٍّ شَامِلٍ لِکُلِّ اَلمُعضَلَاتِ اَلتِّییعِجِ بِهِ اَلوُجُودِ…» (الکیلانی، ۲۰۰۵م ۲۳).
این گفته ها که در ابتدای فصل چهار گنجانده شدهاند، به مثابهی تمهیدی است برای آغاز بحث از مشکلات نیجریه و اینکه حل بحرانهای آن، آزادی، صلح ، پیشرفت و… در اسلام نهفته است، اسلامی که دین مردمان شمال این کشور است و این کلید هم در دستان مسلمانان است، انسانهایی قهرمان و استثنایی یا به تعبیر کیلانی«عمالقه الشمال».
۳-۱-۴-۲-۲ نقاب«شیخ عبدالله»
همانطور که اشاره شد، از موضوعاتی که کیلانی در رمان«عمالقه الشمال» به آن پرداخته است، نفوذ صهونیستها در نیجریه و توطئه چینی آنها برای تجزیه این کشور است، کیلانی این واقعیت را در نقاب«شیخ عبدالله» این گونه بیان میکند«وَ سَمِعتُ شِیخِی عَبدَاَللهِ یَقُولُ اِحذُرُوا اَلیَهُودَ إِنَّنِی أَرَاهُم هُنَا….ضَحَکَ أَحمَدو بِیلُّلو وَ قَالَ أَیُّ هُم؟ لَن تَطَأ أَقدَامُهُم أَرضَ اَلشَّمَالِ مَادُمتُ عَلَی قَیدِ اَلحَیَاهِ….
وَ أَردَفَ شِیخِی إِنَّهُم هُنَا… أَرَاهُم فِی وُجُوهِ اَلکَثِیرِینَ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۲۵)
همچنین در یک بخش از رمان که آشوبها شعلهور شده است و مسلمانان نیجریه تحت فشار قرار گرفته اند، «عثمان» نزد«شیخ عبدالله» میرود و از وی راه چاره میخواهد، در این میان کیلانی در نقاب«شیخ عبدالله» اندیشه های خود را بیان میدارد.
شیخ به«عثمان»میگوید«-قُل کَلِمَهَ اَلحَقِّ
إِنَّهُم یُقِیمُونَ فِی طَرِیقِهَا اَلسُّدُودِ یَا شِیخِی اَلجَلِیلَ
قُلهَا وَ لَا تَخَف..
اَلمَوتُ وَ اَلسِّجنُ یَتَرَصَّدَانِ لَنَا
هَذَا هُوَ اَلجَهَادُ… بَعضُنَا سَوفَ یُفَلسَفُ ضَعفَهُ، وَ یَتَقَاعِسُ بِحُجَّهِ أَنَّ اَلظُّرُوفَ لَاتَسمَحُ وَ اَلکِفَاحُ قَد یَکُونُ حِمَاقَهً… لَاتُصَدِّقُوا هَذِهِ اَلکَلِمَاتِ، لِأَنَّهَا اَلمَوتُ بِعَینِهِ… اَلحَقُّ لَایَنتَصِرُ إِلَّا بِاَلمُجَاهِدَهِ اَلمُستَمَرَّهِ… لَقَد تَعَلَّمنَا أَنَّ اَلمَوتَ لَیسَ خَاتِمَهَ اَلمَطَافِ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۷۱).
در این قسمت ملاحظه میشود کیلانی نقاب«شیخ عبدالله» را برچهره زده و مفاهیمی چون لزوم پایداری و جهاد مستمر را به مخاطب القا میکند، این اسلوب از اصلیترین روشهایی است که کیلانی برای تاثیرگذاری بر مخاطب در آثار خود بکار برده است.
۳-۱-۴-۲-۳ نقاب«نور»
همانطور که گفته شد«نور» شخصیت فردی بدبین را دارد. او معمولا از مبارزه سر باز زده و بهانههانه میآورد. کیلانی در جایجای رمان در نقاب«نور» نظر آن دسته از مردمی را که مخالف مبارزه و جهاد هستند را به خوبی بیان میدارد، در یک قسمت از رمان بعد از کشته شدن«أحمدو بیللو» نور با لحنی بدبینانه به«عثمان» میگوید
«وَ أَخِیرَاً هَمَسَ فِی أُذُنِی یَا صَدِیقِی… دَعِ الأُمُورَ تَمضِی… وَ فَکِّر فِی نَفسِکَ..
-أَنَا لَا أَخَافُ إِلَّا اَللهَ یَا نُورُ
هَتَفَ فِی حِدَّهٍ أَیُّهَا اَلأَحمَقُ، إِذَا سَقَطَت فَسَتَدُوسکَ اَلنِّعَال وَ لَن یَبکِی عَلَیکَ أَحَدٌ… لَقَد مَزَقُوا أَحمَدو بیللو وَ زَوجَتَهُ إِربَاً إِربَاً وَ أَحرَقُوهُمَا بِالنَّارِ… وَهَا هُوَ تَشُوکُومَا یَعِیشُ دُونَ أَن یَمَسَّهُ أَحَدٌ… اَلکُبَّارُ هُنَا کَاَلدُّمِی اَلَّتِی تُحَرِّکُ خُیُوطَهَا أَیدُ خِفیَهً فَوقَ مَسرَحِ لِلعَرَائِسَ… أُفقِ إِلَی نَفسَکَ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۷۲)
«نور» صدای گویای طیفی از انسانهای بدبین و بی اراده است که همیشه تسلیم اوضاع موجود میشوند و تلاشی برای تغییر اوضاع نمیکنند، کیلانی یک گفتگو بین«عثمان» و«نور» در نقاب او میگوید
«کَیفَ تَتَغَیَّرُ؟؟ أَ تَظَنُّهَا تَفعَلُ ذَلِکَ تِلقَائِیَّاً؟ إِن مَن یَرفَعُ رَأَسَهُ تَخمِدُهَا ضَربَهً مَجنُونِهِ، أَو تَدفَعُ إِلَی غِیَابَاتِ اَلسُّجُونِ
-إِنَّ اَلمَلَایِینَ اَلَّتِی تَربُو عَلَی اَلخَمسِینَ لَن تَستَسلِمَ لِهَذَا اَلحَیفِ
قَالَ وَ قَد اَحتَقَّ وَجَهَهُ اَلفُقَرَاءُ اَلجَائِعُونَ لَایَصنِعُونَ نَصرَاً… أَنتَ وَاهِمٌ»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۷۸).
بر این اساس میبینیم که کیلانی تنها به عرضهی دیدگاه های خود بسنده نکرده بلکه عقاید مخالف مقابل را نیز به صورتی هنرمندانه در اثنای رمان خود آورده و برای این امر از اسلوب غیر مستقیم نقاب سود جسته است.
۳-۱-۴-۲-۴ نقاب«أحمدو بیللو»
شخصیت احمدو بیللو به گونهای است که ظرفیت زیادی برای عرضهی دیدگاه های سیاسی_اسلامی کیلانی فراهم میآورد، کیلانی در نقاب او میگوید«وَ اِنتَقَلَ اَلأَمِیرُ إِلَی مَوضُوعَاتٍ شَتَّی، أَخَذَ یَتَحَدَّثُ عَن زِیَارَاتِهِ اَلأَخِیرَهِ إِلَی مَکَّه وَ عَن لِقَائِهِ مَعَ زُعَمَاءِ اَلعَالَمِ اَلإِسلَامِیِّ هُنَاکَ وَ عَن اَلأَمرِ اَلعَجِیبِ اَلَّذِی لَفَتَ نَظَرَهَ فَقَد لَاحَظَ أَنَّ قَضَایَا اَلعَالَمِ اَلإِسلَامِیِّ یُوَاجَهَهَا دَائِمَاً تَکَتُّلِ مِن قَبَلِ اَلأَعدَاءِ … اَلمُسلِمُونَ فِی اَلعَالَمِ لَایَنصِفُهُم أَحَدٌ، لِمَاذَا؟ وَ بَلَادُ اَلمُسلِمِینَ هِیَ حُقُولُ اَلاِستِنزَافِ وَ اَلمُؤَامَرَاتِ وَ اَلتَّدمِیرِ، لِمَاذَا؟ وَ مَذَابِحُ اَلأَقَلِّیَاتِ اَلإِسلَامِیَّهِ فِی أَمَاکِنَ شَتَّی فِی اَلعَالَمِ دُونَ أَن یَتَحَرَّکَ ضَمِیرَ أَحَدٍ مِن اَلفَلَاسَفَهِ وَ اَلمُصلِحِینَ، لِمَاذَا؟
- اَلمُشکِلَهُ لَیسَت مُشکِلهُ نِیجِیرِیَا… وَ لَکِنَّهَا مُشکِلَهُ اَلأُمَّهِ اَلإِسلَامِیَّهِ کَلِّهَا… لِکَی تَبحَثُوا عَن حَلٍّ یَرِیحُ نِیجِیرِیَا یَجِب أَن تَنظُرُوا إِلَی بَعِیدٍ… اِلَی اَلثَّمَانمِائَه مِلیُون مُسلِمٍ… اَلقُّوَهُ اَلجَبَّارَهُ اَلَّتِی تَستَطِیعُ أَن تَغَیَّرَ وَجَهَ التَّارِیخِ … وَ تُعِیدُ اَلحَقَّ إِلَی نِصَابِهِ…. فَیَسُودُ اَلصَّفَاءَ اَلعَالَمِ… وَ تَنخَنِقُ اَلثَّعَابِینَ وَ یَنحَدِرُ اَلظَّلَّامُ…»(الکیلانی، ۲۰۰۵م ۲۶).
در اینجا کیلانی حل مشکل نیجریه را در خیزش یک پارچه ی مسلمانان میداند. زمانی که مسلمانان با بازگشت به منابع اصیل اسلام و با فداکاری و تلاش بتوانند دوباره رهبری جهان را بدست بگیرند، مشکل اقلیتهای مسلمان هم حل خواهد شد و این خونریزیها و فجایع هم متوقف خواهند گشت. این گفتههارا می‌توان خلاصهی نظر کیلانی در مورد مشکلات موجود دانست که در نقاب احمدوبیللو و از طریق بینامتنی غیر مستقیم بیان میدارد.
۳-۲ تحلیل بینامتنی دینی در رمان«لیالی ترکستان»
در این بخش، رمان«لیالی ترکستان» را از منظر بنامتنی دینی مورد تحلیل قرار دادهایم، اما ابتدا خلاصهای از حوادث رمان را آوردهایم و نیز به سبک هنری و رویکرد اسلامی کیلانی در این رمان نگاهی داشتهایم.
۳-۲-۱خلاصهای از حوادث رمان
حوادث رمان«لیالی ترکستان» در اثنای سالهای جنگ جهانی دوم در ترکستان شرقی اتفاق افتاده است. سرزمینی که اسلام در پی فتوحات مسلمانان در سال(۷۰۵ م) به آن راه یافت، و انتشار آن در بین مردمان این منطقه از طریق تبلیغ و نیز تحت تاثیر تاجران مسلمانی که در مناطق ساحلی فعالیت داشتند صورت گرفت. جهانگردانی چون مارکوپلو و ابن بطوطه در سفر نامههای خود نوشتهاند که در هر شهری از چین محلههای مسلمان نشین و مساجدی وجود داشته است. اقلیم ترکستان بزرگترین اقلیم در چین به شمار میرود که ۱۷% از خاک این کشور را در برمیگیرد. نژاد ساکنان این منطقه«أویغور» میباشد(أبوزیدwww.alukah.net).
این اقلیم پیوسته با چین در نزاع بوده و چین به طور مستمر سعی در تصرف آن داشته است و در سال(۱۷۵۹م) یکبار برآن تسلط پیدا نمود اما ترکها آن را باز پس گرفتند و مدتی در استقلال به سر بردند اما بار دیگر در سال(۱۸۷۶م) دوباره چین با مساعدت انگلیس آن را اشغال نمود و از آن زمان به بعد این منطقه تحت سلطهی چین بوده است و نامش را به«سینکیانگ»، به معنای «چین جدید» تغییر دادند. گرچه بعد از جنگ ژاپن در این منطقه برای مدتی در شمال چین جمهوری ترکستان شرقی تاسیس شد، اما رهبر چین کمونیستی«مائوتسی تونگ» آنرا ساقط نمود(قطی www.islamonlin.net).
بر اساس آمارهای رسمی جمعیت مسلمانان در چین بیست ملیون نفر است اما این آمار قابل اعتماد نیست، چرا که بر اساس آمار سال(۱۹۴۸م) جمعیت مسلمانان ۴۸ میلیون نفر بوده است و اگر میانگین نسبت رشد جمعیت در این کشور را در نظر بگیریم تعدادشان هم اکنون بالغ بر صد و سیزده میلیون نفر می‌شود. این منطقه از این جهت ترکستان شرقی نام گرفته که در مقابل ترکستان غربی قرارد دارد که توسط شوروی اشغال شده بود و پس از فروپاشی آن به کشورهای«قرقیزستان»، «ازبکستان»، «تاجیکستان»، «ترکمنستان» و«قزاقستان» تقسیم شد(قطی www.islamonlin.net).
دولت چین در طی دوران سلطهاش بر این مناطق به شدت با اسلام و مسلمانان ومظاهر اسلامی مبارزه نموده است؛ میلیونها نفر را کشته و صدها هزار را به زندان انداخته. مساجد و مدارس دینی را تعطیل و کتابهای دینی را ممنوع اعلام کرده است. در گزارشهای«سازمان عفو بین الملل» نام هزاران تن از اعدام شدگان اویغور موجود میباشد(أبوزیدwww.alukah.netو قطیislamonlin.netwww.).
تغییر ترکیب جمعیتی ترکستان برنامهای بوده که از میانه قرن بیستم تاکنون توسط دولت چین دنبال شده است، با وجود اینکه در سال(۱۹۴۲م) حدود ۹۰% از ساکنان این منطقه از مسلمانان أویغور بودهاند و تنها چینیهای نژاد«هان» ۶% از جمعیت را تشکیل دادهاند، اما در سرشماری نوامبر(۲۰۰۱م) چینیها ۴۰% را به خود اختصاص دادهاند. این برنامه از طریق سیاست تک فرزندی اعمال شده که تنها اویغورها ملزم به آن هستند(همان).
جرایم دولت چین به سیاست پاکسازی نژادی أویغورها محدود نبوده بلکه آنها را از سِمَتهای دولتی و عرصه های اقتصادی و اجتماعی محروم نمودهاند و در این زمینه از خود چینیهای«هان» استفاده میکنند. این منطقه سرشار از منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی است و ذخایر نفتی آن(۴۴/۲) بیلیون تن برآورد شده است. حتی در شرکتهای نفت که در این منطقه به وفور وجود دارند اویغورها حق کار کردن ندارند. (همان) از دیگر جرایم این دولت درحق ملت ترکستان آزمایشهای اتمی است که از سال(۱۹۶۹م) تا کنون در این سرزمین انجام می‌گیرد، و اطراف دریاچهی«لوب نور» در ترکستان شرقی بزرگترین مرکز آزمایش بمب هستهای درجهان به حساب می‌آید(أبوزیدwww.alukah.net).
کیلانی در رمان«لیالی ترکستان» به مبارزات مسلمانان ترکستان در سالهای جنگ جهانی دوم میپردازد؛ او در این اثر و رمانهای معاصر دیگرش«فجایعی که مسلمانان در دوران معاصر از دست استعمار و صلیبیان دیدهاند و به دست فراموشی سپرده شدهاند را دوباره زنده نموده است»(هداره،۱۴۱۶هـ).
نویسنده در ابتدا تصویری از فضای رمان و وضیعت آن مناطق را ارائه میدهد. چین کمونیستی استان«قومول» را تصرف کرده و برای آن استان حاکمی، تعیین نموده است که همه چیز تحت امر اوست، چینیهای مهاجر دسته دسته به آنجا مهاجرت میکنند و سعی در تغییر ترکیب جمعیتی این منطقه دارند. رمان از زبان فردی به نام«مصطفی مراد حضرت» روایت میشود. او در ابتدای رمان به معرفی خودش میپردازد و نویسنده با این کار قسمتهایی از شخصیت وی را به تصویر میکشد. او در استان«قومول» در قصر امیر محلی آن شهر زندگی می‌کند.
حوادث رمان از اینجا شروع می‌شود که حاکم چینی بخش نامهای صادر می‌کند که در آن هر فرد ترکستانی ملزم میشود که دخترش را به عقد هر فرد چینی که از او خواستگاری کند در آورد. این خبر موجب نگرانی و وحشت اهالی آن منطقه و در راس آنها«امیر قومول»می شود چون حاکم چینی منطقه هم از دختر او خواستگاری کرده بود. این امر برایشان خیلی سخت و غیر قابل قبول است. گفتگوهای زیادی میان«امیر قومول» و حاکم چینی انجام می‌شود که در آن درخواست لغو این بخش نامه را می‌کند اما فایده ای ندارد. «امیر قومول» اعیان شهر و علما و صاحب نظران را برای مشورت جمع می‌کند و قرار بر مخالفت مینهند و در نهایت«امیر قومول» به زندان میافتد.
در زندان نقشهی کشتن حاکم و فرماندهان چینی به ذهنش میرسد. او در ظاهر با این ازدواج موافقت کرده و آزاد می‌شود و مراسمی برای این ازدواج میگیرد و فرماندهان چینی را هم دعوت می‌کند و براساس نقشهی قبلی به طور ناگهانی همهی آنها را به هلاکت می‌رساند. همین باعث می‌شود درگیریها دوباره شروع شوند.
در قصر دختری به عنوان خدمت گذار دختر امیر کار می‌کند که قبلا«مصطفی» چند باری به وی پیشنهاد ازدواج داده اما او نپذیرفته بود. زمانی که همه ساکنان به خاطر ترس از اینکه دخترانشان به دست چینیها بیافتد به دنبال جوانانی ترکستانی میگشتند تا دخترانشان را به عقد آنها درآورند این بار«نجمه اللیل» خودش پیشنهاد ازدواج را به«مصطفی» میدهد، اما«مصطفی» به بهانهی مبارزه و جهاد از این امر سرباز میزند.
یکی از شخصیتهای اصلی رمان هم«خوجه نیاز حاجی» است؛او یکی از افراد مذهبی و صاحب فکر این شهر است و به موضعگیریهای صادقانه و آراء حکیمانهاش شهرت دارد. در مراحل بعدی رمان او یکی از رهبران مبارزه با چینیها میشود. بعد از این درگیری چین بار دیگر هجوم گستردهای را علیه ترکستان آغاز می‌کند و حمله های خون باری به استانهای«إیلی»، «آقصو»، «چوچک» و «شهبار» انجام میدهد. در این میان روسها هم که با چین هم عقیدهاند به یاریشان شتافته و با انواع امکانات مالی و جنگ افزار و نیرو از چین حمایت میکنند. زمانی که نیروهای چینی به قومول رسیده و میخواهند«امیر قومول» و خانوادهاش را دستگیر کنند، «نجمه اللیل» با صحبتهای زیرکانه خود فرماندهی آن عملیات را مشغول می‌کند و امیر و خانوادهاش را از قصر فراری میدهد، اما در نهایت خودش به دست آن فرمانده میافتد.
«نجمه اللیل» موفق میشود با بحث و گفتگوی زیاد فرمانده را هرچند به صورت ظاهری به دین اسلام درآورد و او هم«نجمه اللیل» را با خود به شهر«أرومجی» میبرد. مبارزات و شورشهای مردمان ترکستان همچنان ادامه دارد و عملیاتها به صورت مستمر انجام می‌شود و مناطق در بینششان دست به دست می‌شود.
یکی دیگر از شخصیتهای رمان«منصور درغا» میباشد؛ او نیز یکی از مجاهدان و از همرزمان«مصطفی» است. چینیها همچنان به تصرف مناطق ادامه داده و برای تغییر هویت دینی و فرهنگ آن مردمان اقدامات گستردهای انجام میدهند. تبلیغات منفی و سیاه نماییهای زیادی علیه مجاهدان انجام میگیرد و آنها را به عنوان افرادی قاتل و دزد و نادان معرفی می‌کنند. بعد از مدتی«خوجه نیاز» و«ژنرال شریف خان» دستگیر شده و بعد از شکنجه فراوان آنها را به شهادت میرسانند. مردم زیادی دستگیر و به زندان میافتند و هزاران نفر به شهادت رسیده و فضای امنیتی سختی بر این سرزمین حاکم می‌شود. ثروتها و ذخایر ترکستان پیوسته به غارت میروند. مظاهر دینی با قسوت تمام محو میشوند و مساجد و مدارس را به ادارات دولتی یا پایگاه نظامی و حتی به اسطبل حیوانات تبدیل میکنند. زبان عربی منع شده و کتابهای دینی را آتش میزنند. آنها حزبی را برای مردم آن منطقه تشکیل داده و در ادارهی منطقه از اعضای آن استفاده می‌شود و مخالفان حذف میشوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




هنگامیکه سالمونلا تایفی مزمن شود، در داخل کیسه صفرا کلونیزه می شود و باکتری از طریق مدفوع از بدن خارج می شود و سالمونلا را می تران از طریق کشت مدفوع جدا نمود(۴,۶).
در مورد عفونت های گاستروانتریت و انتروکولیت باید از بیمار کشت مدفوع صورت پذیرد اما از بیماران مشکوک به تب روده ای باید کشت خون صورت گیرد. سروتایپینگ به این صورت انجام می شود که یک قطره از آنتی سرم O بر روی لام ریخته و با یک کلونی از باکتری مخلوط می کنیم، اگر آگلوتیناسیون بعد از گذشت یک الی دو دقیقه صورت گرفت، مثبت بودن تست را مشخص می کند. در سالمونلا انتریتیدیس، سالمونلا پاراتایفی C و سالمونلا تایفی آنتی ژن کپسولی بر روی آنتی ژن پیکری قرار می گیرد در نتیجه ممکن است باکتری با هیچکدام از آنتی سرم های O واکنش ندهد و لخته ایجاد نشود(۱۹,۲۱) .
ج) کشت خون
سالمونلا تایفی بر روی محیط کلیگر آیرون آگار در قسمت شیب دار محیط به صورت لکه های سیاه رنگ، SH₂ تولید می کند. می توان از طریق تست لیزین، سالمونلا را از سیتروباکتر تشخیص داد. سالمونلا در تست لیزین دآمیناز[۴۲] منفی بوده اما در تست لیزین دکربوکسیلاز[۴۳] مثبت است.
برای انجام کشت خون، باید از بیمار حدود ۱۰ میلی لیتر در هنگام تب خون گرفت و خون را در محیط تریپتیکاز سوی براث تزریق نمود و محیط را در داخل انکوباتور در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت یک شبانه روز قرار داد. در تب روده ای کشت خون در هفته اول مثبت می باشد(۱۹-۲۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۲-۱۰. پیشگیری و کنترل
معیار های بهداشتی برای جلوگیری از آلودگی غذا و آب توسط جوندگان و سایر حیواناتی که سالمونلا را از خود دفع می کنند، باید در نظر گرفته شود. محصولات طیور، گوشت و تخم مرغ های آلوده باید به خوبی پخته شوند. افراد ناقل نباید در کار تهیه مواد غذایی مشغول شوند و نظارت و احتیاط های شدید بهداشتی باید انجام شود.
دو واکسن تیفوئید هم اکنون در ایالات متحده آمریکا در دسترس می باشد. یک واکسن خوراکی تخفیف حدت یافته و یک واکسن از کپسول پلی ساکاریدی Vi که داخل ماهیچه تزریق می گردد. واکسیناسیون برای افرادی که به مناطق اندمیک سفر می کنند به خصوص آنهایی که در نظر دارند به مناطق روستایی که انتخاب های غذایی محدودی دارند بروند، توصیه می شود. هر واکسن کارایی در حدود ۵۰ تا ۸۰% دارد. زمان مورد نیاز برای واکسیناسیون اولیه و محدودیت های سنی برای هر واکسن متفاوت می باشد و افراد باید با وب سایت پیشگیری و کنترل بیماری ها مراجعه کرده و یا با یک کلینیک مخصوص مسافران مشورت نمایند تا بر اساس آخرین اطلاعات مربوط به واکسن عمل شود(۴).
۱-۲-۱۱، ایمنی
عفونت با سالمونلا تایفی و سالمونلا پاراتایفی معمولا درجاتی از ایمنی را در افراد ایجاد می نماید. عفونت مجدد می تواند اتفاق بیوفتد اما نسبت به عفونت نخست، شدت کمتری دارد. آنتی بادی ها در گردش خون علیه آنتی ژن های O و Vi در ایمنی علیه عفونت و بیماری نقش ایفا می کند. البته امکان عود بیماری ظرف دو الی سه هفته و با وجود حضور آنتی بادی ها امکان پذیر می باشد. IgA ترشحی می تواند جلوی اتصال سالمونلا ها را به اپیتلیوم روده بگیرد.
افرادی که هموگلوبین نوع S/S دارند و دارای بیماری سلول های داسی می باشند، حساسیت بیشتری به عفونت های سالمونلایی به خصوص استئو میلیت دارند. افرادی که هموگلوبین A/S دارند( خصلت سلول های داسی) بیش از افراد عادی( آنهایی که هموگلوبین نوع A/A دارند) حساس هستند(۴).
۱-۲-۱۲، درمان
در پاکستان،بنگلادش،هند،ویتنام،آفریقاوخاورمیانه درطی سال­های۱۹۸۰تا۱۹۹۰ میلادی، اپیدمی هایی در اثر سالمونلا تایفی مقاوم به همه ی دارو های خط اول درمان که شامل کوتریموکسازول، آمپی سیلین و کلرامفنیکل بودند، ایجاد شد. سویه های سالمونلا تایفی که به کلرافنیکل مقاوم هستند به تتراسایکلین، استرپتومایسین و سولفونامید نیز مقاومت از خود نشان می دهند و برای درمان می توان از آنتی بیوتیک های موثر نظیر کوتریموکسازول و آموکسی سیلین استفاده نمود(۱۸).
برای­ درمان حصبه و شبه حصبه ازآنتی بیوتیک ها استفاده می شود که از این آنتی بیوتیک ها می توان به کوتریموکسازول، کینولون ها، آزیترومایسین، آزترونام، بتالاکتام و کلرامفنیکل اشاره نمود. به علت ایجاد عوارض و مقاومت بالا به کلرامفنیکل، از سال ۱۹۷۲ میلادی به بعد دیگر از این آنتی بیوتیک در درمان حصبه استفاده نمی شود.
بیمارانی که دارای مشکلات تغذیه ای هستند باید از غذاهای پر کالری، کم حجم و سالم استفاده کنند. برای جلوگیری از تب طولانی و کم آبی ناشی از اسهال، به بیماران نوشیدن مایعات توصیه می شود اما در مواردی که این کم آبی شدید است باید بیماران مایعات را از طریق ورید دریافت کنند(۲۲).
مواردی از استفاده سالمونلا به عنوان یک آلوده کننده بیولوژیک وجود دارد به این علت که سرعت رشد و تکثیر سالمونلا بالاست و سویه هایی از سالمونلا تایفی می توانند سبب آلودگی مواد غذایی شوند.
هم اکنون برای درمان حصبه از سفالوسپورین های نسل سوم مثل سفتازیدیم و سفتریاکسون و فولورو کینولون ها مثل سیپروفلوکساسین و افلوکساسین استفاده می شود. جهت درمان سویه های مقاوم به کینولون، آزیترومایسین یا سفتریاکسون استفاده می گردد. البه شایان ذکر است در برخی از نقاط جهان درصد بالای از مقاومت سویه های سالمونلا به فلوروکینولون و سفالوسپورین های نسل سوم دیده شده است هنگامیکه این شرایط پیش می آید باید برای درمان این سویه های مقاوم از آزترونام و آزیترومایسین اسفاده نمود. هنگامی که باکتری به چند دارو مقاوم[۴۴] باشد برای درمان باید از یک سفکسیم یا فلوروکینولون استفاده نمود در حالیکه برای جداسازی باکتری حساس باید از فلوروکینولون ها مثل سپیروفلوکساسین و افلو کساسین استفاده نمود(۲۳).
۱-۳ – مروری بر روش های تایپینگ باکتری ها
تیپ بندی باکتری ها به دو صورت انجام می شود که به صورت زیر می باشد:

    1. فنوتایپینگ: که بر اساس ویژگی های ظاهری باکتری ها می باشد مثل: کشت، تست های بیو شیمیایی، فاژتایپینگ و آنتی بیوگرام.
    1. ژنوتایپینگ: که از میزان دقت و حساسیت بالایی نسبت به فنوتایپینگ بر خوردار است و این تکنیک ها بر پایه ی ژنوم میکرو ارگانیسم ها شکل گرفته اند مثل: MLST[45]، PFGE، MLVA، Plasmid Profiling، REP-PCR[46]، ERIC-PCR[47]، PCR-RFLP، AFLP[48]، [۴۹]AP-PCR،RAPD-PCR[50]و Multiplex PCR.

البته در میان تکنیک های ژنوتایپینگ دو تکنیک MLVA و MLST از همه جدیدتر بوده است. البته شایان ذکر دو تکنیک Real Time- PCR و تکنیک LAMP[51] برای تشخیص میکرو ارگانیسم ها استفاده می شود. البته در این میان LAMP دارای سرعت بالا و هزینه پایین نسبت به Real Time- PCR می باشد(۲۳).
در ابتدا برای تشخیص باکتری ها و بررسی های اپیدمیولوژیکی از تست های سرولوژی استفاده شد. البته تست های سرولوژی با مشکلاتی اعم از هزینه بالای تولید و مصرف آن، تنوع وسیع خصوصیات آنتی ژنتیکی و نیاز به استفاده از طیف وسیعی از آنتی بادی به خصوص در هنکام استفاده از این تست برای شناسایی اشرشیا کلی، به همین دلیل تکنیک های مولکولی جایگزین تست های سرولوژی شده اند.
نگرش دانشمندان و محققان با شروع عصر مولکولی با کشف ژنوم از ویژگی های ظاهری باکتری( فنوتیپ) به به خصوصیات ژنتیکی و باطنی باکتری( ژنوتیپ) تغییر یافته است. البته تکنیک های ژنوتایپینگ خود به دو دسته تقسیم می شوند که به صورت زیر می باشد:

    1. روش های ژنوتایپینگی که بر پایه ی تکثیر و همانند سازی DNA شکل گرفته اند که شامل: انواع مختلف PCR، MLVA و MLST
    1. تکنیک هایی که بر پایه ی تکثیر و همانند سازی DNA نمی باشند که شامل: PFGE و FISH[52]

تا کنون از تکنیک های مولکولی مختلفی جهت ژنوتایپینگ سویه مختلف سالمونلا انتریکا سرووار انتریتیدیس صورت گرفته که به تفصیل در فصل دوم و پنجم توضیح داده خواهد شد.
تمام این تکنیک هایی مولکولی دارای معایب و مزایایی نسبت به یکدیگر می باشند. MLVA یکی از روش های ژنوتایپینگ سریع و کم هزینه می باشد که مدت زمان زیادی نیست که پا به عرصه وجود کذاشته است و با توجه به مزایایی که نسبت به سایر روش های مولکولی دارد، امید می رود این تکنیک جایگزین سایرروش های ژنوتایپینگ­گران قیمت شود.البته شایان­ذکر است که­بحث مقایسه ی سایر روش های مولکولی از گنجایش این پایان نامه بدلیل گستردگی این روش ها، خارج است و سعی شده تا تکنیک MLVA را به طور کامل معرفی کرده و آنرا با سایر روش های مولکولی مقایسه کنیم و مزایا و معایب آنرا با سایر روش های مولکولی مشخص کنیم(۷).
۱-۳-۱- اصول و مبانی روش MLVA
MLVA بر پایه ی توالی های تکرار شونده[۵۳] می باشد. توالی های تکرار شونده درداخل ژنوم ارگانیسم ها می باشند که دارای الگوهایی از اسید نوکلئیک( DNA یا RNA) می باشند که در چندین نسخه[۵۴] در ژنوم ارگانیسم ها وجود دارند. به طور کلی این توالی ها ی تکرار شونده به دو گروه اصلی تقسیم می شوند که شامل: ۱) تکرار های پراکنده مثل SINEs و LINEs 2) تکرار های پشت سرهم که شامل میکرو ماهواره ها[۵۵]، ماهواره ها[۵۶] و مینی ماهواره ها[۵۷] می باشند. هنگامی که دو یا تعداد بیشتری از نوکلئوتید ها در کنار هم تکرار گردند، توالی تکرار های پشت سرهم شکل می گیرد به عنوان مثال توالی GTACGTACGTAC که توالی تکرار شونده ی آن GTAC است. اگر اندازه ی توالی تکرار شونده بین ۱۰ تا ۶۰ نوکلئوتید باشد، این توالی را مینی ماهواره و اگر این اندازه از ۶۰ نوکلئتید بزرگتر باشد آنرا ماهواره و اگر این اندازه از ۱۰ نوکلئوتید کوچکتر باشد آنرا میکرو ماهواره نام گذاری می کنند(۲۴).
شکل ۱-۴، در تصویر بالا یک نمای شماتیک از VNTR ها یا همان توالی های تکرار شونده دیده می شود که هر مربع آبی نشان دهنده یک توالی تکرار شونده می باشد. VNTR ها در هر سویه باکتریایی متفاوت می باشند.
VNTR یا تکرار های پشت سرهم با تعداد متغییر در اصطلاح به تکرار های پشت سرهمی گفته می شود که در یک ارگانیسم در مقایسه با سایر جمعیت های آن از لحاظ تعداد تکرار متفاوت می باشند. این ویژگی جالب سبب شده از زمان کشف VNTR، از این توالی های خاص در زیست شناسی، تحقیقات پزشکی جنایی[۵۸]، انگشت نگاری DNA[59]و ژنتیک استفاده می نمایند. برای اولین بار VNTR ها در ژنوم سلول های یوکاریوتی مثل انسان پیدا شد ولی این توالی ها در ژنوم سلول های پروکاریوتی مثل باکتری ها نیز وجود دارند. VNTR ها در جنس و گونه های مختلف با هم متفاوت می باشند و هر VNTR مخصوص به خود همان گونه و جنس است و با VNTR گونه یا جنس دیگر متفاوت می باشد. لیز خوردن آنزیم DNA پلیمراز در حین همانند سازی ژنوم باعث ایجاد VNTR ها می شود به همین دلیل در تعداد تکرار های VNTR تنوع وجود دارد(۲۵و۲۶).
همانطور که ذکر شد MLVA بر اساس VNTR ها شکل گرفته است. این تکنیک به تازگی برای ژنوتایپینگ باکتری ها استفاده شده است و خود را به عنوان یک تکنیک قدرتمند با حساسیت بالا در میان سایر تکنیک های مولکولی مطرح کرده است. معمولا برای انجام MLVA تعداد هفت یا بیشتر لوکوس[۶۰] VNTR از ژنوم باکتری انتخاب می گردد. پس از انجام PCR و الکتروفورز، ما تعداد تکرار های هر لوکوس VNTR را بدست می آوریم. در اصطلاح به این مجموعه ی تعداد تکرار ها را الگوی اللی( پروفایل اللی) می نامند به عنوان مثال پروفایل اللی نمونه شماره یک به صورت ۱-۲-۵-۶-۳-۴-۷ و برای نمونه شماره ی دو به صورت ۳-۲-۶-۵-۴-۱-۷ می باشد البته برای آنکه معنای پروفایل اللی را بهتر متوجه شویم می توان گفت پروفایل اللی مانند یک بارکد برای هر نمونه می باشد و با ذخیره سازی این داده ها در بانک های اطلاعاتی، امکان مقایسه این داده ها با سایر داده ها و حتی پردازش مجدد این داده ها وجود دارد(۷).
شکل ۱-۵، تصویر بالا پروفایل اللی مربوط به دو سویه ی باکتریایی را نشان می دهد. مربع های رنگی توالی های مختلف VNTR را نشان می دهد.
۱-۲-۳- کلمات و اصطلاحات کاربردی در MLVA
بعد از انجام کارهای عملی مربوط به MLVA و ایجاد پروفایل اللی برای هر نمونه، نوبت به استفاده از مجموعه ای از الگوریتم های ریاضی می رسد که با بهره گرفتن از این الگوریتم ها می توان به تجزیه و تحلیل روابط فیلوژنتیکی و قرابت بین ایزوله ها پی برد. در MLVA برای بررسی ایزوله های جمعیتی از الگوریتم های MST[61] استفاده می شود، البته از MST در تکنیک MLST نیز استفاده می شود. برای نخستین باردر سال ۱۹۶۰ میلادی مهندسان شهرداری برای انتخاب کوتاهترین مسیر ها برای نصب خطوط برق و مخابراتی یا انجام لوله کشی آب و فاضلاب، از این الگوریتم ها استفاده نمودند. سپس از این الگوریتم ها در زیست شناسی برای ترسیم کوتاهترین مسیر های تکاملی استفاده شد. امروزه از این الگوریتم ها برای تجزیه و تحلیل داده های تکنیک های MLST و MLVA استفاده می شود(۲۷).
شکل ۱-۶، در تصویر بالا آنالیز MLVA بوسیله MST را در یک سویه ی باکتریایی مشاهده می کنید. ایزوله هایی که در خرج ازخوشه های رنگی هستند،یکSingleton می باشند و هر خوشه رنگی نشان دهنده یک کلونال کمپلکس[۶۲] می باشد.
اگر دو ایزوله در یک لوکوس VNTR در پروفایل اللی خود با هم تفاوت داشته باشند، در اصطلاح نسبت به هم، SLV[63] می باشند به عنوان مثال ایزوله ی شماره یک با پروفایل اللی ۳-۲-۱-۷-۲-۴-۳ نسبت به ایزوله ی شماره دو با پروفایل اللی ۳-۲-۱-۷-۲-۴-۲، SLV می باشد. حال اگر دو ایزوله در دولوکوسVNTRدرپروفایل اللی خودباهم تفاوت داشته باشند، در اصطلاح نسبت به یکدیگر، DLV[64]هستند. هرعدد غیر مشابه ای نشان دهنده ی یک الل جدید می باشد و تنها در اینجا تفاوت در جایگاه های لوکوسی دارای اهمیت می باشد. بنیان گذار زیر گروه[۶۵] در اصطلاح به ایزوله ای گفته می شود که حداقل دو SLV از آن منشاء گرفته است. کلونال کمپلکس یا دودمان[۶۶] در اصطلاح به یک ایزوله ی مرکزی همراه با SLV و DLV های مربوط به آن گفته می شود. اعضای مربوط به یک کلونال کمپلکس قرابت ژنتیکی نزدیکی به هم دارند و احتمالا از یکدیگر مشتق شده اند. Singleton در اصطلاح به ایزوله هایی گفته می شود که در هیچ کلونال کمپلکسی قرار ندارند یا به عبارتی دارای بیش از دو تفاوت در جایگاه های لوکوسی در پروفایل اللی خود هستند. جمعیت های باکتریایی از تعدادی singleton و کلونال کمپلکس تشکیل شده اند. البته شایان ذکر است که MST نشان دهنده زمان تکامل نمی باشد و تنها ارتباط تکاملی ایزوله ها را نشان می دهد(۲۷).
۱-۳-۳- مزایای MLVA نسبت به سایر روش های ژنوتایپنگ
هر تکنیک ژنوتایپینگ دارای مزایا و معایبی می باشد. مزایای بیشمار تکنیک MLVA سبب شده که این تکنیک جای خود را در میان سایر تکنیک های ژنوتایپینگ باز کند و بیشتر مورداستفاده ی میکروبیولوژیست­هاو اپید میولوژیست­ها ­قرارگیرد. به­ طور خلاصه­ مزایای ­تکنیکMLVA رادر شکل ۱-۷ مشاهده می نمایید.
شکل ۱-۷، در تصویر بالا تعدادی از مزایای MLVA را به طور خلاصه مشاهده می کنید.
مزایای تکنیک MLVA عبارت است از:

    1. هزینه[۶۷]: مشکلاتی که همواره پیش روی طرح های تحقیقاتی میباشد، هزینه ی انجام این طرح ها است و این هزینه ها در کشورهای در حال توسعه دارای اهمیت می باشد. MLVA یک تکنیک مبتنی بر PCR است و دارای هزینه های به مراتب کمتر نسبت به سایر تکنیک ها از جمله PFGE و MLST می باشد. در تکنیک PFGE نیاز به دستگاه ها و مواد گرانقیمت می باشد و در MLST ممکن است به علت تعیین توالی [۶۸]محصولات PCR هزینه ها به اندازه ی تکنیک PFGE یا بیشتر از PFGE شود(۷).
  1. راحتی و سادگی انجام آن[۶۹]: مزیت تکنیک MLVA اینست که نیاز به تبحر و تخصص خاصی ندارد. موفقیت MLVA نسبت به سایر تکنیک های مبتنی بر PCR آنست که این تکنیک ساده می باشد و آنالیز داده های آن نیز سریع است(۷, ۲۴) (شکل ۱-۸).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




  • اطلاعات فضای زمین

سیگینت[۶۳]
اطلاعات علائم از رهگیری سیگنال‌ها به دست می‌آید و می‌تواند شامل یک یا ترکیبی از اطلاعات زیر باشد :

  • تمامی اطلاعات ارتباطی (کومینت)[۶۴]
  • اطلاعات الکترونیکی (الینت)[۶۵]
      • اطلاعات مخابراتی دستگاه‌های خارجی(برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: Herman, 1996: 66-72)

    ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در جامعه اطلاعاتی آمریکا سازمان امنیت ملی مسئولیت جمع‌ آوری، تحلیل و گزارش اطلاعات سیگینت را بر عهده دارد.
ماسینت[۶۶]
اخباری است که طی فرایند تحلیل کمی وکیفی ویژگی‌های فیزیکی اهداف و وقایع با هدف شناسایی آنها تولید می‌شود. مثال بارز آن استفاده از نمونه‌برداری از ترکیب شیمیایی آب و هوا برای شناسایی وجود موارد رادیواکتیو در منطقه است.
هیومینت[۶۷]
اطلاعات انسانی از منابع انسانی به دست می‌آید. عموماً هیومینت مترادف جاسوسی و عملیات‌های مخفی در نظر گرفته می‌شود. در حالی که این گونه جمع‌ آوری بیشتر توسط جمع‌ آوری کنندگان آشکار نظیر دیپلمات‌ها و وابستگان نظامی انجام می‌پذیرد. اطلاعات انسانی اساساً توسط سیا، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و اف‌بی‌آی استفاده می‌شود. سیا وظیفه هماهنگی و هدایت اطلاعات انسانی جامعه اطلاعاتی آمریکا را برعهده دارد(برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: Herman, 1996:61-66).
اُسینت[۶۸]
اطلاعات منابع آشکار آندسته از اطلاعاتی است که به صورت عمومی از طریق رادیو، تلویزیون، مجلات، اینترنت، پایگاه‌های داده‌های اقتصادی و ویدیو گرافیک و نقاشی به دست می‌آید.
اطلاعات فضای زمین[۶۹]
آندسته از اطلاعاتی هستند که به توصیف ویژگی‌های زمین، و شناسایی ویژگی‌ها و شاخصه‌های فیزیکی اقدامات انسانی بر سطح زمین می‌پردازند. نمونه‌هایی از محصولات ناشی از این دسته از اطلاعات، تصاویر، نقشه‌ها و تحلیل‌هایی هستند که در مورد توپوگرافی یا تغییرات در سطح زمین در مناطق خاص تولید می‌شوند.
سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)
مسئولیت سیا که یک سرویس اطلاعاتی مستقل است، به دست آوردن اطلاعات و تحلیل آن در خصوص دولت‌ها، شرکت‌ها و افراد دیگر کشورها (خارجی) و گزارش این اطلاعات به دست آمده و پردازش شده جهت بهره‌برداری به مدیر اطلاعات ملی و دولت آمریکاست. غیر از این دو وظیفه، وظیفه سوم سیا که به عنوان «دست پنهان»[۷۰] دولت آمریکا شناخته می‌شود، اجرای عملیات‌های پنهان به هدایت رییس جمهور ایالات متحده یا رییس اطلاعات ملی است.
وظایف سیا
طبق سایت رسمی سیا وظایف این سازمان به شرح زیر است :

  • جمع‌ آوری اطلاعات از طریق منابع انسانی و دیگر روش‌ها با توجه به اینکه این سرویس پلیس، احضاریه یا قدرت اجرای قانونی را نداشته و وظیفه امنیت داخلی بر عهده او نیست.
  • ارتباط دادن و تخمین زدن اطلاعات مرتبط با امنیت ملی و فراهم آوردن تمهیدات جهت پخش این گونه اطلاعات.
  • فراهم کردن جهت‌گیری کلی و هماهنگی برای جمع‌ آوری اطلاعات ملی خارج از آمریکا از طریق منابع انسانی توسط اعضای جامعه اطلاعاتی که این فعالیت توسط آن سازمان‌ها مورد تصویب جامعه اطلاعاتی قرار گرفته باشد و برعهده داشتن مسئولیت هماهنگی دیگر سازمان‌ها، بخش‌ها و یا واحدهای دولتی ایالات متحده که وظیفه جمع‌ آوری در حیطه وظایف کاری آنان منظور شده است و اطمینان از حصول بیشترین بهره‌برداری از این منابع و حداقل کردن ریسک برای ایالات متحده در مشارکت در این گونه جمع‌ آوری.
  • اجرای دیگر وظایف مرتبط با اطلاعات که بر روی امنیت ملی تاثیرگذار است و توسط رییس جمهور یا رییس اطلاعات ملی ممکن است هدایت گردد.

چارت سازمانی سیا
براساس اطلاعات موجود در سایت سازمان سیا(www.cia.gov)، در حال حاضر سازمان سیا دارای ساختار زیر است:
همانطور که از ساختار فوق برمی‌آید، معاونت پشتیبانی وظیفه پشتیبانی اداری و مالی از فعالیت‌های سازمان سیا را برعهده دارد. معاونت علم و فن‌آوری سازمان سیا وظیفه تولید تکنولوژی‌های جدید برای کاربرد در فعالیت‌های اطلاعاتی سازمان را برعهده دارد و علاوه بر آن جمع‌ آوری فنی در سازمان با مدیریت این معاونت انجام می‌شود. معاونت خدمات پنهانی قلب عملیاتی سازمان سیا است و تمام فعالیت‌های مربوط به جمع‌ آوری اطلاعات انسانی (جاسوسی) و اقدام پنهان توسط افسران این معاونت انجام می‌گیرد. معاونت اطلاعات نیز وظیفه تجزیه و تحلیل اطلاعات را برعهده دارد(Johnson, 2006: 90-92; www.cia.gov).
**********
نگاه اجمالی به ساختار جامعه اطلاعاتی آمریکا و به طورخاص چارت سازمانی و وظایف سازمان سیا نشان دهنده آن است که جامعه اطلاعاتی آمریکا در راستای پشتیبانی اطلاعاتی و شناختی از فرایند سیاست‌گذاری تکامل یافته است. همانطور که از مطالب این فصل برمی‌آید، کارکرد تمامی سازمان‌های اطلاعاتی تولید اطلاعات از اهداف وموضوعات مختلف است. در این میان چنین به نظر می‌رسد که سازمان سیا با مسئولیت تولید اطلاعات انسانی و تحلیل ‌مسائل مربوط به امنیت‌ملی آمریکا و هم‌چنین اجرای وظایف اطلاعاتی مرتبط با امنیت‌ملی هر دو نقش شناختی و اجرایی در سیاست خارجی را دارد. فصول بعدی این بخش با نگاهی عمیق‌تر این موضوع را بررسی خواهند کرد.
فصل چهارم: سازمان سیا و پشتیبانی شناختی از سیاست‌گذاری خارجی
همانطور که در بخش اول اشاره شد، پشتیبانی شناختی اصلی‌ترین نقش سازمان‌های اطلاعاتی در سیاست‌گذاری است. فرضیه اصلی این تحقیق نیز بر پایه چارچوب ‌نظری موجود، بر آن است که مهمترین نقش سازمان سیا در سیاست خارجی ایالات متحده در دوره زمانی مورد نظر تحقیق، پشتیبانی شناختی از سیاست‌گذاری بوده است. از این رو فصل حاضر تلاش می‌کند با بررسی برخی از عملیات‌های اطلاعاتی سازمان سیا، نقش این سازمان در پشتیبانی شناختی از سیاست‌خارجی را بازنمایی کند.
پروژه مجیک و آلترا[۷۱]: نقش اطلاعات در جنگ‌جهانی دوم
اگرچه عملیات‌های مجیک و آلترا در محدوده‌ تمرکز این پژوهش نمی‌گنجند(نقطه تمرکز تحقیق ۱۹۴۵ به بعد و اقدامات مربوط به سازمان سیا است) و حدود ۶ سال قبل از تاسیس سازمان سیا و توسط واحدهای اطلاعات نیروهای نظامی آمریکا و انگلستان در خلال جنگ‌جهانی دوم انجام شده‌اند، اما به دلیل نقش‌ملموس آنها در روند مدیریت‌ جنگ‌ جهانی دوم و علاوه برآن عینیت‌ کافی آنها برای نشان دادن نقش اطلاعات در مدیریت امنیت‌ملی، به عنوان اولین نمونه‌ از نقش اطلاعات در آمریکا، بررسی می‌شوند.
هرچند که تاریخ نوین تحولات‌اطلاعاتی در آمریکا با شکست ‌و ناکامی اطلاعاتی پرل‌هاربر آغاز می‌شود و سازمان‌های اطلاعاتی نتوانستند از وقوع فاجعه‌پرل‌هابر جلوگیری کنند، اما پس از این تجربه‌‌اندوزی، نقش قابل ‌ملاحظه‌ای در پیروزی‌های آمریکا در جنگ‌ جهانی دوم ایفا کردند. در این میان اطلاعات ‌ارتباطی[۷۲] نقش بیشتری داشته است. اطلاعات ارتباطی در جبهه‌اروپایی نیز نقشی مهم داشت و از ابتدا تا پایان جنگ در برتری متفقین موثر بود.
در شروع جنگ، رهبران آمریکا براساس سیاست «اول هیتلر»، معتقد بودند که شکست آلمان به عنوان جدی‌ترین تهدید، اولویت اول به شمار می‌رود و ژاپن در اولویت بعدی قرار خواهد داشت. اما در اواسط سال ۱۹۴۲ با اطلاعاتی که رمزشکنان نیروی دریایی بدست آوردند، آمریکا توانست در نبردهای اقیانوس اطلس با آلمان، به پیروزیهای خیره‌کننده‌ای دست پیدا کند و همین موضوع آنها را قادر به تغییر سیاست‌های جنگی و شروع سریعتر جنگ علیه ژاپن کرد.
واحد اطلاعاتی نیروی دریایی در پرل‌هاربر، توانسته‌ بود پیام‌های دیپلماتیک و نظامی ژاپنی‌ها را کشف رمز کند و این دستاورد به آنها امکان می‌داد که پیام‌های رمز نیروی دریایی ژاپن را هم کشف رمز نمایند. مجیک‌ عنوانی بود که به اطلاعات بدست آمده از رمز‌شکنی ارتباطات دیپلماتیک ‌و نظامی ژاپنی‌ها در جنگ‌جهانی دوم اطلاق می‌شد. عملیات‌ مجیک درواقع شنود ارتباطات دیپلماتیک ‌و نظامی‌ ژاپنی‌ها توسط ارتش ‌و نیروی دریایی آمریکا و رمز‌شکنی ‌پیام‌های منتقل شده بود(Polmar and Allen, 1997:350) و در نبرد آمریکا و ژاپن، به ویژه در اقیانوس اطلس، نقشی فوق‌العاده ایفا کرد.
برای مثال دریادار یاماموتو، طراح حمله به پرل‌هاربر، با هدف تحکیم موقعیت ‌ژاپن در اقیانوس اطلس‌غربی و جنوب شرق آسیا، به دنبال طرحی برای حمله به جزیره میدوی[۷۳] و اشغال آن بود. پیروزی ژاپن در این حمله به معنی نابودی ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس اطلس بود. اطلاعات مجیک، این طرح را با شکست مواجه ساخت: استراق سمع و کشف رمز ارتباطات رادیویی ژاپنی‌ها، طرح حمله آنها به میدوی را افشا کرد و همین پیش‌آگاهی این امکان رابه فرماندهان نیروی دریایی آمریکا داد تا نیروهای کافی برای مقابله با حمله ژاپنی‌ها به میدوی ارسال کنند. فرماندهان نیروی دریایی آمریکا، براساس اطلاعات مجیک، اقدام به طراحی تله‌ای برای کشتی‌های ژاپنی کردند. در نبرد میدوی چهار کشتی‌ هواپیما‌بر ژاپنی شامل آکاگی، کاگا، سوریو و هیریو[۷۴] غرق شدند و ضربه‌ای شدید به توان دریایی ژاپن وارد آمد(Ameringer,1990: 141-143).
یکی دیگر از پیامدهای مجیک بر سرنوشت نبرد میان ژاپن و آمریکا، کشته‌شدن دریادار یاماموتو توسط نیروی هوایی آمریکا در سال ۱۹۴۳ بود. رمز‌شکنان آمریکایی در پروژه مجیک، با رمزشکنی پیام‌های ژاپنی‌ها متوجه شدند که یاماموتو قصد دارد برای بازرسی پایگاه های ژاپن در جزایر سولومون، با هواپیما به آنجا برود. فرماندهان آمریکایی با بهره گرفتن از جنگنده‌های P-38 هواپیمای یاماموتو را تعقیب کردند و باعث انفجار و سقوط آن شدند. مرگ یاماموتو از نظر رهبران آمریکا به معنی پیروزی نظامی در نبرد با ژاپن به شمار می‌آمد(Ameringer,1990: 141-143).
نبرد میدوی و مرگ‌یاماموتو نمونه‌هایی عینی از تاثیر اطلاعات در سرنوشت جنگ‌ میان دولت‌ها است. آمریکاییان با بهره گرفتن از پروژه مجیک توانستند ضربات سختی به ناوگان دریایی تجاری و نظامی ژاپن وارد کنند: زیردریایی‌های آمریکا با هدایت اطلاعات مجیک حدود دوسوم از ناوگان تجاری ژاپن را غرق کردند و همین موضوع منجر به کمبود شدید در کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ژاپن مانند غذا و نفت شد و متعاقب آن توان جنگی ژاپن را تضعیف کرد (Ameringer,1990: 144). از آنجایی که امنیت و بقای امپراتوری ژاپن به شدت متکی به ناوگان دریایی بود، می‌توان ادعا کرد که پروژه مجیک نقشی اساسی در سرنوشت ژاپن در جنگ ایفا کرده است.
عملیات شنود و رمزشکنی دیگری که تاثیر به سزایی در پیروزی متفقین داشت، آلترا بود. آلترا اصطلاحی است که به اطلاعات بدست آمده از شنود و رمزشکنی ارتباطات‌دیپلماتیک ‌و نظامی آلمان‌ها توسط انگلستان در جنگ‌جهانی دوم اطلاق می‌شود(Polmar and Allen, 1997: 563). چند ماه پس از شروع جنگ در سال ۱۹۳۹، رمزشکنان انگلیسی با همکاری تحلیل‌گران رمز لهستانی و فرانسوی، توانستند الگوریتم ماشین رمز آلمان‌ها موسوم به انیگما[۷۵] را شناسایی و رمزشکنی کنند. پس از دستیابی به این موفقیت، انگلیسی‌ها به اطلاعات بدست آمده ازعملیات رمزشکنی انیگما، نام رمز آلترا را دادند. وجود آلترا نه تنها در طول جنگ، بلکه تا ۳۰ سال بعد از آن نیز در طبقه‌بندی بود و آشکار نشد و برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ توسط یک ناشر فرانسوی افشاء شد.
آلترا نقشی محوری در پیروزی متفقین داشت که مهمترین آنها نبرد ‌آتلانتیک (از سپتامبر ۱۹۳۹ تا می ۱۹۴۵) است. این نبرد طولانی‌ترین و از چند جهت مهمترین و پیچیده‌ترین نبرد در جنگ‌جهانی دوم بود: اقیانوس اطلس راه تنفس بریتانیا و مسیر تامین نیازهای اولیه‌اش از ایالات متحده بود و تمام مواد اولیه موردنیاز برای ساخت هواپیما و تجهیز نیروهای نظامی از این طریق تامین می‌شد. نیروی دریایی آلمان(زیردریایی‌های آلمان) با شناسایی مسیر حرکت‌ کشتی‌های نظامی و غیرنظامی انگلیسی و آمریکایی و قرارگرفتن در مسیر آنها، اقدام به انهدام و غرق‌ کشتی‌ها می‌کرد. عملیات‌الترا با رمزشکنی از ارتباطات آلمانها، توانست اغلب‌کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی را از خطر غرق‌شدن نجات دهد. برای مثال تنها در ماه می سال ۱۹۴۳، متفقین با بهره گرفتن از اطلاعات آلترا ۴۶ زیردریایی آلمانی را غرق کردند(Ameringer,1990: 150).
مجیک و آلترا علاوه بر آنکه در سرنوشت نظامی جنگ تاثیر گذار بودند، یکی از عوامل شروع روابط اطلاعاتی میان آمریکا و انگلستان به شمار می‌آیند. باتوجه به همکاری آمریکا و انگلستان در پروژه آلترا و بهره‌برداری مشترک آنها از نتایج آن، دو کشور توافقنامه بروسا[۷۶] را در ۱۷ می سال ۱۹۴۳ برای تقسیم اطلاعات بدست آمده از رمزشکنی کدهای دیپلماتیک و نظامی دشمن امضا کردند(Polmar and Allen, 1997: 85). این قرارداد را باید قراردادی تاریخی به شمار آورد، چراکه برای اولین بار در تاریخ مدرن، منجر به همکاری نزدیک دو کشور درزمینه‌ای کاملاً راهبردی شد. موفقیت بروسا، بعدها منجر به امضای توافقنامه‌ همکاری اطلاعاتی گسترده‌تری تحت عنوان یوکوسا[۷۷] در سال ۱۹۴۷ شد که علاوه بر آمریکا و انگلستان، کشورهای نیوزلند، استرالیا و کانادا را نیز دربرمی‌گیرد.
سازمان سیا و جمع‌ آوری اطلاعات فنی
همانطور که تجربه پروژه‌ مجیک‌ و آلترا در جنگ‌ جهانی دوم نشان می‌داد اطلاعات فنی‌[۷۸] نقش به سزایی در شناخت اهداف و شناسایی توانمندی‌های نظامی دشمن توسط کشورهای غربی داشت. در اوایل سال ۱۹۴۶ ایالات متحده به این نتیجه رسیده ‌بود که عکس‌برداری هوایی از تاسیسات نظامی و خاک شوروی شیوه‌ ارزشمندی برای رصد پیشرفتهای علمی و فن‌آورانه در پشت پرده‌آهنین و سایر سرزمین‌هایی است که دسترسی به آنها دشوار است(مانند جمهوری خلق‌ چین و کشورهای بلوک شرق). از این رو دولت آمریکا طرحهایی را برای توسعه توانمندی عکس‌برداری دقیقتر هوایی از تاسیسات نظامی در دستورکار قرار داد.
با ‌وجود این آزمایش بمب‌اتمی شوروی در سال ۱۹۵۰ و شروع جنگ‌کره، فوریت توسعه توانمندی عکس‌برداری هوایی را به شدت افزایش داد(Shulsky, 1992: 24). ترس از حمله‌ غافلگیرانه شوروی و نیاز به جمع ‌آوری اطلاعات از مقاصد احتمالی شوروی برای حمله به مواضع غرب، ترومن را وادار به صدور دستور پرواز‌هواپیماهای شناسایی برفراز شوروی و چین از پایگاه های هوایی اسکالتورپ[۷۹] (انگلیس) و یوکوتا[۸۰](ژاپن) نمود. هنگامی که آیزنهاور در سال ۱۹۵۳ بر سرکارآمد، پایگاه های آلاسکا و گرین‌لند نیز به پایگاه های مراقبت هوایی افزوده شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم