۲- در شرکت های با فرصت رشد پایین، سرمایه گذاران نهادی مدیران را از سرمایه گذاری بیشتر از حد باز میدارد.
۳- در شرکت های با فرصت رشد بالا سرمایه گذاران نهادی از استقراض بیشتر حمایت میکنند.
وردیم و رابینسن[۴۱] (۱۹۹۳)، «سود در مقابل جریان نقدی: ارائه اطلاعات در مورد تغییرات در نقدینگی شرکت»: مسأله اصلی تحقیق این است که آیا متغیرهای حسابداری (سود تعهدی، سرمایه در گردش و جریان نقدی ناشی از عملیات) هر یک به تنهایی و یا در ارتباط با همدیگر اطلاعات مفیدی در مورد نقدینگی شرکت ارائه میکند یا خیر. نتیجه تحقیق حاکی از این است که سود قبل از اقلام غیرمترقبه و سرمایه در گردش ناشی از عملیات، هر کدام به تنهایی در تشریح تغییرات نسبت جاری مهم هستند ولی جریان نقدی ناشی از عملیات در تشریح تغییرات در نسبت جاری مهم نیست. همچنین هر سه متغیرهای حسابداری هر کدام به تنهایی در تشریح تغییرات نسبت آنی مهم هستند.
اپلر[۴۲] و همکاران (۱۹۹۹)، به عوامل تعیین کننده نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها و مفاهیم آن پرداختند، در این تحقیق عوامل مؤثر بر نگهداری موجودیهای نقدی و اوراق بهادار سریعالمعامله توسط شرکتهای سهامی ایالات متحده در بین سالهای ۱۹۷۱ الی ۱۹۹۴ مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجهگیری این تحقیق حاکی از این بوده است که شرکتهای دارای فرصتهای رشد بیشتر و شرکتهای دارای نوسان جریانات نقدی بیشتر، دارای نسبت موجودیهای نقدی به سایر داراییهای غیر نقدی بیشتری میباشند. در ارتباط با نگهداری موجودیهای نقدی اضافی به جهت مخارج تامینمالی و سود تقسیمی به سهامداران، مدارک کمی وجود دارد. دلیل اصلی نگهداری وجوه مازاد توسط شرکتها، مقابله با زیانهای عملیاتی میباشد.
هان وساک[۴۳] (۱۹۹۸) اثر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت را با بهره گرفتن از بازده سهام به عنوان معیار عملکرد برای ۳۰۱ شرکت در طول دوره ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸ بررسی کردند. در این مطالعه شاخص های مالکیت درصد و تعداد سهامداران داخلی و مالکیت سهامداران نهادی در نظر گرفته شد. اما ظاهراًً درصد مالکیت شاخصی دقیق تر نسبت به تعداد سهامداران بود. متوسط مالکیت سهامداران داخلی کمتر از متوسط مالکیت سهامداران نهادی است، مالکیت سهامداران داخلی در حدود ۱۰% سهام شرکت باشند. نتایج با بهره گرفتن از آزمون F نشان داد که سطح مالکیت سهامداران داخلی به طور مثبتی با بازده سهام مربوط است و همان طور که درصد مالکیت سهام مدیر افزایش مییابد، منافع آن ها بیشتر با منافع سهامداران خارج از شرکت سازگار و در نتیجه مشکلات نمایندگی برطرف می شود. افزایش مالکیت سهامداران داخلی تا حدود ۸/۴۱ درصد باعث بهبود عملکرد می شود، اما با افزایش مالکیت بیشتر از آن سطح به علت سنگربندی مدیریت [۴۴] عملکرد شرکت منفی میشود. در این تحقیق سطح مالکیت به عنوان متغیری مستقل در نظر گرفته شد و اثرات بالقوه دیگر (مثل اندازه شرکت، قیمت سهام و صنعت) کنترل شده اند. نتیجه دیگر مطالعه آن ها این بود که سرمایه گذاران نهادی بازده بلند مدت را فدای بازده کوتاه مدت کنند اثری منفی بر عملکرد شرکت خواهند داشت.
ازکان[۴۵] (۲۰۰۴)، به نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها: تحقیق تجربی در بین شرکتهای انگلیسی پرداخت، در این تحقیق به بررسی نگهداری موجودیهای نقدی در نمونهای از شرکتهای انگلیسی پرداخته شده است. در این تحقیق بیشتر به بررسی «ویژگیهای اداره شرکت» مخصوصا «مالکیت شرکت به وسیله مدیران» تمرکز شده است که شامل «ساختار هیئت مدیره» و «کنترل کنندگان نهایی شرکتها» نیز میباشد. نتایج این تحقیق حاکی از وجود ارتباط مهم غیرخطی بین «درصد مالکیت شرکت توسط مدیران» و نگهداری موجودیهای نقدی میباشد. همچنین نتایج نشان میدهد فرصتهای رشد شرکت، نوسانات جریانات وجوه نقد، داراییهای شبه نقد، اهرم و بدهی به بانکها از موارد مهم در تعیین نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها میباشند.
بروینشوف[۴۶] و همکاران (۲۰۰۴)، به مدیریت نقدینگی در بین شرکتهای انگلیسی: شواهدی در مورد هموارسازی پرداختند،در این تحقیق به بررسی نحوه مدیریت نقدینگی شرکتهای هلندی پرداخته شده است. همچنین اقدامات اصلاحی شرکتها برای رساندن نقدینگی فعلی به سطح نقدینگی هدف نیز مورد توجه قرار گرفته است. این افراد وجود نقدینگی هدف در شرکتها در یک دوره بلند مدت را مورد تأیید قرار دادهاند. همچنین دریافتند که تغییر در نگهداری موجودیهای نقدی ناشی از شوکهای کوتاه مدت از جمله رساندن موجودیهای نقدی به میزان نقدینگی هدف میباشد. این نتایج نشان میدهد که افزایش دقت در تعیین نقدینگی هدف با آخرین اطلاعات دریافت شده در مورد درصد رسیدن به هدف مرتبط میباشد.
دشموخ و وگت[۴۷] (۲۰۰۵)، به سرمایهگذاری، جریانات نقدی و نگهداری ابزارهای احتیاطی توسط شرکتها پرداختند در این تحقیق دلایل اصلی نگهداری وجوه احتیاطی توسط شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سرمایهگذاریهای شرکتهای دارای وجوه احتیاطی نسبت به شرکتهایی که وجوه احتیاطی ندارند کمتر تحت تاثیر نوسانات جریانات نقدی قرار میگیرد. این نتایج برای پنج شاخص مختلف از جریانات نقدی مورد بررسی قرار گرفته است.
دی.ملو[۴۸] و همکاران (۲۰۰۵)، «تحقیقی در مورد تصمیمات نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها»: این تحقیق بر روی شرکتهای ایالات متحده صورت گرفته است و در آن به بررسی تئوری کشمکش برای توصیف چگونگی تصمیمات نگهداری موجودیهای نقدی در شرکتهای یک مجموعه پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اندازه داراییها، رشد فروش، مخارج تحقیق و توسعه، خالص سرمایه در گردش و اهرم به طور با اهمیتی بر روی نگهداری موجودیهای نقدی توسط شرکتها تاثیر میگذارند. همچنین نگهداری موجودیهای نقدی در صورت سهولت افزایش موجودیهای نقدی و در دسترس بودن موجودیهای نقدی، کاهش مییابد و در صورت وجود فرصتهای رشد، عدم تقارن اطلاعات و هزینه محدودیتهای مالی، افزایش مییابد.
ارسلان[۴۹] و همکاران (۲۰۰۶)، به نقش نگهداری موجودیهای نقدی در کاهش حساسیت سرمایهگذاریها به جریانات نقدی پرداختند، در این تحقیق به بررسی رابطه بین محدویتهای مالی شرکتها و حساسیت سرمایهگذاری شرکتها نسبت به نوسانات جریانات نقدی شرکتها پرداخته شده است، همچنین دلایل اصلی نگهداری وجوه احتیاطی توسط شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که این حساسیت در شرکتهای دارای محدودیتهای مالی بیشتر میباشد. مدارک محکمی وجود دارد که نشان میدهد در دوره های بحرانی، تدارک موجودیهای نقدی میتواند به عنوان ابزاری قوی برای شرکتها محسوب شود.
[جمعه 1401-09-25] [ 01:31:00 ق.ظ ]
|