کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب
 



در راستای تأیید و تثبیت هدف اصلی گات که عبارت است از تشویق رقابت تجاری بدون تبعیض و علنی, مقررات گات به کشورهای ثالث اجازه داده که حتی اگر از توافق های دو جانبه خاص بین اعضا ‌در مورد محدودیت حجم صادرات, به طور مستقیم آسیب نمی بیند می‌توانند لغو این گونه اقدامات و ترتیبات تجاری را که با تعهدات چند جانبه کشورها تحت گات هماهنگ نیست، درخواست نمایند.

بهر حال, اولین هدف ترتیبات حل وفصل گات عبارت است از اطمینان در لغو و بی اثر شدن هر گونه اقدام تخلف آمیز اعضاء از گات. به سخن دیگر, مقصد نهائی در نظام حل وفصل اختلافات گات اجرای عین تعهد است (specific performance) که کشورهای عضو گات به عهده گرفته اند ( و نه مثلا جبران خسارات به صورت پولی). در راستای همین فکر است که ماده ۱۰ (بند ۳) موافقتنامه گات اعضا را ملزم می‌سازد برای بررسی و اصلاح فوری هر گونه اقدامات اداری مروبط به امر گمرکی, مرجع رسیدگی و تشریفات مشخصی را در کشور خود بر پا و اعمال نمایند.

ترتیبات حل و فصل اختلافات و آیین و آن در گات معمولاً سه مرحله دارد, مرحله اول, عضو شاکی یامدعی نقطه هر نظرها و شکایت خود را به صورت مکتوب برای طرف مقابل یا سایر اعضای ذیربط ارسال و ارائه می‌کند ( صحبت از دادخواست و ادله و مدارک نیست) و بعد مشورت ها و رایزنی های دو جانبه رسمی انجام می پذیرد ( ماده ۲۲(۱) و ۲۳(۱) موافقتنامه گات) و یا اینکه مشورت ها و گفتگوهای چند جانبه در خصوص موضوع رد شکایت صورت می‌گیرد که البته این حالت دوم گهگاه و اتفاقی است. در همین مرحله است که طرق دیپلماتیک حل و فصل اختلافات که در طلایه گفتار به آن اشاره کردیم و به همان ترتیب که بر شمردیم, مورد استفاده قرار می‌گیرد هر چند در عمل روش مساعی جمیله و سازش به ندرت مورد مراجعه واقع می‌شوند که این امر بیان کننده ترجیح اعضاء است که موضوع اختلاف را به طریقه ای الزام آور و مطابق با اصول حقوقی حل کنند.

اما هرگاه این طرق دیپلماتیک به توفیق نیانجامید. مرحله دوم عبارت است از ارجاع موضوع به همراه با توصیه هایی برای حل موضوع تهیه می‌کند. شورای گات, هیئتی (پانل) متشکل از سه یا پنج عضو تشکیل می‌دهد تا مسئله مورد شکایت را به دقت بررسی نمایند و گزارشی از نظر مقررات حقوقی, نیز از حیث احراز و تسجیل واقعیات مربوط به اختلاف تهیه نمایند. اعضای این هیئت بایستی بیطرف و مستقل باشند. لوایح کتبی در این مرحله مجاز است ، اما رسیدگی غیرعلنی است تا محرمانه بودن روند ار محفوظ بماند . باری ، گزارش هیئت رسیدگی (پانل) یکسره مشورتی است و الزام آور نیست ، مگر اینکه توسط شورای گات پذیرفته شود . و اما مرحله سوم در ترتیبات حل و فصل گات عبارت است از بررسی و مداقه در گزارش هیئت رسیدگی منتخب شورای گات که بایستی به فوریت انجام پذیرد و ظرف مدت معقولی تصمیم مناسب در خصوص موضوع اتخاذ شود. هر چند طبق رویه ای که در شورا بوجو آمده, برای تصمیم گیری نسبت به گزارش هیئت ها اتفاق آرای ملاک است _ ولو مقررات گات اکثریت را کافی می داند_ با این همه در عمل معمولاً گزارش‌ها بدون جرح و تعدیل یا بحث های طولانی پذیرفته می شود. البته نمونه هایی از عقیم ماندن و عدم اجرای مفاد گزارش ها هم وجود دادر. مثلاً تصمیم متخذه در گزارش نسبت به طرفی که بازنده بوده یا طرف خاطی اساساً تاثیری نداشته است, گاه خود طرف شاکی آن را بلااجرا گذاشته است, و گاه گذشت زمان اجرای مفاد گزارش را به دلایل فنی یا سیاسی غیر عملی ساخته است.

با تأیید گزارش در شورا یک تعهد حقوقی به وجود می‌آید برای کشور خاطی که اقدامات خود را که مخالف ترتیبات گات بوده است, لغو کند. یکی از راه های پیگیری این تعهد در مواردی که کشور خاطی از اجرای تصمیم شورا ‌در مورد لغو اقدامات نامناسب خود سرباز می زند, عبارت است از درخواست مجوز تعلیق تعهدات یا امتیازات تعرفه ای که کشورهای عضو به نفع کشور خاطی قبول یا وضع کرده‌اند. البته چنین تقاضائی بسیار به ندرت بعمل آمده, و حتی وقتی مجوز تعلیق داده شد اغلب به اجرا درنیامده است. شاید به خاطر این واقعیت مسلم که محدودیت های تجاری تلافی آمیز قبل از همه برای کشوری که آن ها را برقرار می‌کند, زیان آور است. بهرحال در عمل تا کنون یک مورد بوده که این درخواست اجابت شده و با صدور مجوز تعلیق تعهدات و امتیازات ترجیحی, اجازه تلافی داه شده در حالی که حداقل در پنج مورد دیگر درخواست مجوز تعلیق رد شده است.

گفتیم اقدامات تلافی جویانه یعنی تعلیق ترتیبات تعرفه ای و تخفیف ها را همه کشورهای عضو باید اجازه دهند, یعنی تلافی یک‌جانبه مجاز نیست و آنهم هنگامی اجازه داده می شود که اوضاع و احوال چنان جدی و مهم باشد که آن را موجه سازد.

شایان ذکر است که ماده ۲۱ گات, اجازه محدودی برای کاهش حجم تعهدات وترتیبات تحت گات ( تعرفه های ترجیحی) ‌بر اساس ملاحظات امنیتی به اعضاء می‌دهد. تا جائیکه اطلاع حاصل است، این تنها موردی است که گات اجازه کاهش تعهدات به طور یک‌طرفه را داده است. مقررات ماده ۲۱ واجد اهمیت است زیرا ویژگی جدی و قاطع بودن تعهدات کشورهای تحت گات را مورد تأکید قرار می‌دهد زیرا عضو گات اصولاً اجازه ندارد به صورت گزینشی عمل کند وپاره ای تعهدات را برگزیند و بپذیرد و بعضی را کاهش یا تغییر دهد( اصل عدم تبعیض در گات), مگر تحت شرایط استثنایی که ملاحظات امنیتی آن شکور مطرح باشد.

معذلک علی‌رغم مفهوم مضیق ماده ۲۱ گات, وقتی اختلافی پیش می‌آید چندان نامرسوم نیست که عضوی این پرسش رامطرح کند آیا اساساً حادث از نوع اختلافات مربوط به گات هست یا نه؛ به عبارت دیگر آیا در حوزه مقررات گات قرار می‌گیرد یا از جمله استثنائات امنیتی است که طبق ماده ۲۱ گات مجاز و معاف است.[۱۱]

۳-۳ موضوعات مطروحه در مذاکرات دوراروگوئه[۱۲]

از جمله مسائلی که در مذاکرات دوراروگوئه مطرح بوده, مسئله نظام حل و فصل اختلافات در گات است که سرانجام به تنظیم یک تفاهم نامه برای شفاف کردن این نظام و تکمیل آن متناسب با نیازها و بویژه با توجه به مقتضیات تأسيس سازمان تجارت جهانی منتهی گردید مسائلی که در طول سالها مذاکرات اروگوئه (۱۲ سال) در خصوص مکانیسم حل اختلافات تحت گات مورد بحث و بررسی بوده, متفاوت است. ذیلاً اهم این مسائل را با پاسخی که نتایج حاصل از مذاکرات اوروگوئه برای آن ها فراهم نموده, مرور می‌کنیم:

۱- آیا مراجعه به داوری مرضی الطرفین یا ایجاد یک سازمان داوری برای حل اختلاف در گات اساساً مطلوب و مناسب است؟

این مطلب به طور جدی مورد مطالعه و پیگیری قرار نگرفته است.

۲-آیا بهتر است طیف وسیع تری از انواع مکانیسم مختلف حل وفصل اختلافات بین اعضای گات پیش‌بینی شود تا نظرات مختلفی که بین اعضاء ‌در مورد مکانیسم های حقوقی در برابر طرق دیپلماتیک حل و فصل اختلاف وجود دارد, بهتر تامین می شود؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 01:57:00 ق.ظ ]




استاد کاتوزیان مانند صاحب جواهر به ملاک بودنِ داوری عرف در تشخیص سفیه تصریح می‌کند و نیز از اصطلاح جامعی است زیرا شامل تعمیر و نگهداری مال و از بین نبردن مال توسط خود شخص و معاملات غیر عقلایی نکردن می شود .

۴-۱-۳-مبنای حجر سفیه

با مراجعه به مکتب فقهی و حقوقی ‌به این نتیجه میر سیم که فقها و حقوق دانان موضوع مبنای حجر سفیه را به بداهت آن واگذارده اند و عموماً در این خصوص کمتر سخن به میان آورده اند، فقها و حقوق دانان عموماً یک مبنا برای حجر سفیه ذکر کرده‌اند که همان حفظ اموال او از تضییع می‌باشد اما با مراجعه به منابع اسلامی و به خصوص قرآن کریم اُفق جدیدی پیش روی این بحث باز می‌گردد و آن که حجر سفیه از سه جهت باید مورد بررسی قرار گیرد .

۱٫به جهت حفظ اموال او ؛

۲٫به جهت حفظ حقوق افراد واجب النفقه او ؛

۳٫به جهت حفظ اموال جامعه اسلامی که اموال فرد سفیه جزیی از آن است.

این‌که با بررسی تک تک دلایل مطرح ‌در مورد جواز حجر سفیه به مناسب به هر کدام از این سه جهت نیز اشاره خواهد شد . البته جهت دوم را باید در سایر ادله و عمومات جستجو کرد که در بحث های آینده با تفصیل به آن پرداخته خواهد شد .

حجر سفیه در فقه امامیه به ادله اربعه قابل اثبات است چون فقها برای حجر سفیه فقط به قرآن کریم و سنت استناد کرده‌اند ما نیز در این مبحث از این رویه ‌در مورد مبانی حجر سفیه پیروی خواهیم کرد البته ذکر این نکته لازم به نظر می‌رسد که همان طور که اشاره شد اکثر فقها ‌در مورد مبنای حجر سفیه به تفصیل وارد بحث نشده اند و فقط شیخ طوسی و تعدادی انگشت شمار دیگری از فقها ‌به این امر پرداخته‌اند :

الف: در قرآن کریم به سه آیه برای اثبات حجر سفیه در لابلای کتب فقهی اشاره شده است

آیه ۲۸۲ سوره بقره : « فإن کان الذی علیه الحق سفیها أو ضعیفا أو للا یستطیع أن یمل هو فلیملل و لیه.»

تعدادی از فقها در بحث از این حجر سفیه احتیاج به حک حاکم دارد یا نه ؟[۵۴] و تعدادی دیگر در خود همین مبحث حجر سفیه [۵۵] ‌به این آیه استدلال کرده‌اند . برخی این آیه را ظاهر[۵۶] و برخی دیگر نص[۵۷] در اثبات حجر سفیه می دانند ؛

آیه ی ۵ سوره ی نساء : « ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً و ارزقوهم فیها واکسوهم و قولوا لهم قولاً معروفاً.»

در این آیه از دو جهت اختلاف نظر وجود دارد :

الف. « السفهاء » چه کسانی هستند ؟

اکثر قریب به اتفاق فقها معتقدند که مراد همین سفیه اصطلاحی است اما برخی مانند حنیفیها که معتقد به عدم جواز حجر افراد بالغ هستند در توجیه این آیه گفته اند که مراد از سفها ، زنان و کودکان هستند.[۵۸]

ب. مراد از « اموالکم » اموال چه کسانی هستند ؟

سه قول مشخص در باره وجود دارد .

تقریباً مشهور فقها معتقدند که مراد اموال خود سفها است[۵۹]؛

از ظاهر برخی از کتب فقهی [۶۰]چنین بر می‌آید که همین ظاهر آیه مراد است و از این آیه چنین استفاده شده که اگر کسی مال خود را به سفیه بدهد و سفیه آن را تلف کند ضامن نخواهد بود چون خودش مالش را به دست او داده است پس گویا مالش را در دریا انداخته است ؛

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرماید : « و کیف کال فلو کان المراد بالسفهاء سفهاء الیتامی فالمراد بقوله اموالکم اموال الیتامی و إنما اضیقت إلی الاولیاء المخاطبین بعنایه ان مجموع المال و الثروه الموجوده فی الدنیا لمجموع اهلها و انما اختص بعض افراد المجتمع ببعض منه و أخر بآخر للصلاح العام الذی یبتنی علیه أصل الملک و الاختصاص فیجب ذن یتحقق الناس بهذه الحقیقه و یعلموا أنهم مجتمع واحد و المال کله لمجتمعهم و علی کل واحد منهم آن یکلاه و یتحفظ به ولا یدعه یضیع بتبذیر نفوس سفیهه و تدبیر کل من لا یحسن التدبیر کالصغیر والمجنون … ففی الایه دلاله علی حکم عام موجه إلی المجتمع و هو أن المجتمع ذو شخصیه واحده له کل المال الذی أقام الله به صلبه و جعله له معاشا فیلزم علی المجتمع أن یدبره و یصله و یعرضه معرض النماء و یرتزق به ارتزاقا معتدلا مقتصدا و یحفظه عن الضیعه و الفساد … .»[۶۱]

خلاصه حرف علامه این است که اموال در عین این که مالک خصوصی دارند و ملکیت خصوصی در اسلام محترم است اما در یک نگاه کلی اموال متعلق به همه جامعه است لذا جامعه و تک تک افراد آن باید مراقب باشند که این اموال به دست افراد فاقد صلاحیت از بین نرود ؛ ‌بنابرین‏ ضمیر «کم » به همه ی افراد جامعه بر می‌گردد .

آیه ی ۲۷ سوره اسراء : « إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین .»

تعداد کمی از فقها ‌به این آیه برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند . برخی از فقهای شیعه معتقدند که خداوند در این آیه مبذّر را مذمت ‌کرده‌است پس باید او را از این کار منع کرد . و فقط با حجر است که می توان او را از تبذیر بازداشت [۶۲] و یکی از فقها اهل سنت[۶۳] گفته است که حکمت حجر سفیه این است که اموال ، حفظ شود ؛ زیرا خداوند اموال را خلق فرموده است تا بدون تبذیر از آنه ها استفاده شود و بعد برای اثبات حرف خود ‌به این آیه شریفه استناد ‌کرده‌است .

‌بنابرین‏ فقها از دو زاویه با توجه ‌به این آیه حکم به حجر سفیه کرده‌اند :

از جنبه ی اخلاقی ؛ چون تبذیر شرعاً حرام است پس باید فاعل آن را ممنوع التصرف کنیم؛

از این آیه یک قاعده اخلاقی ‌در مورد نحوه ی مصرف اموال به دست می‌آید و آن این که باید بدون زیاده روی و تضییع غیر عقلایی از اموال استفاده کرد و کسانی که از این قاعده پیروی نمی کنند یا نمی توانند پیروی کنند باید ممنوع التصرف در اموال شوند .

ب : احادیث روایاتی که مستقیماً به آن ها ‌در مورد سفیه استناد شده باشد بسیار کم هستند که ذیلاً به آن ها اشاره می‌گردد

۱٫ شیخ طوسی در کتاب خلاف خود می‌گوید: «از حضرت رسول روایت شده است که : « اقبضو علی أیدی سفهائکم.»

این روایت در هیچ کدام از کتب معتبره و غیرمعتبره روایی شیعه ذکر نشده است حتی در کتب روایی اهل سنت نیز هر چه گشتیم چنین روایتی نیافتیم[۶۴] البته مشابه این روایت هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت یافت می شود.[۶۵]

اما از نظر فقهی از فقهای شیعه تعداد اندکی ‌به این روایت برای حجر سفیه استناد کرده‌اند[۶۶] و در بین اهل سنت فقط یک نفر ‌به این روایت برای اثبات حجر سفیه استناد ‌کرده‌است .[۶۷]

۲٫ از حضرت رسول نقل شده است که : «إن الله کره لکم ثلاثا قیل وقال و کثره السوال و إضاعه المال.»

این روایت در برخی کتب روایی شیعه [۶۸]و در کتب معتبر روایی اهل سنت [۶۹] ذکر شده است . از بین فقها فقط تعداد اندکی از فقهای شیعه[۷۰] ‌به این روایت برای حجر سفیه استدلال کرده‌اند و معتقدند که چون در این روایت آمده است که خداوند از تضییع مال کراهت دارد و هر چه مکروه عندالله باشد حرام خواهد بود پس باید از آن منع کرد و منع نیز با حجر میسور می‌گردد؛

۳٫ در برخی از کتب روایی آمده است که : « أن عبدالله بن جعفر ابتاع بیعاً فاتی الزبیر : أنا شریکه فی البیع ثم أتی علی عثمان فقال له : إن ابن جعفر ابتاع بیعّ کذا فاحجر علیه فقال تازیر : أنا شریکه فی البیع فقال عثمان : کیف اَحجرُ علی رجل شریکه الزبیر.»

این روایت در برخی از کتب روایی شیعه [۷۱] نقل شده که ظاهراًً از منابع اهل سنت گرفته شده است و در منابع معتبر شیعه چنین روایتی به چشم نمی خورد با الفاظ مختلفی نقل شده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




    1. احیا و اعاده حقوق و آزادی های از دست رفته انسانی

    1. احیاء حسن اطمینان و امنیت و آرامش

  1. برگرداندن حس وظیفه شناسی و احساسات مداراجویانه، تحمل جامعه، بزه دیده و بزهکار

ب- بزهکاران در فرایند پویای عدالت ترمیمی، از آثار واقعی و اجتماعی و انسانی عمل خویش بر بزه دیده و بستگان او و جامعه آگاه شده و به طور فعال و آگاهانه مسئولیت های ناشی از عمل خویش را جبران می‌کنند.

ج- در خلال عدالت ترمیمی پویا،از امکا بزه کاری و بزه دیدگی مجدد جلوگیری شده و هر دو به عنوان عضو فعال به جامعه برمیگردند.

د- ترغیب اعضای جامعه به اینکه به صورت مسالمت آمیز گرد هم جمع شوند و به حل تعارضات بین خود بپردازند و از این طریق از احتمال بزه کاری و بزه دیدگی مجدد کاسته شود.

ه-از هزینه های تصاعدی اعمال کیفری و اشباع دادگاه ها و اشباع زندان ها و اتلاف وقت و هزینه و نیروی انسانی در جامعه جلوگیری شود.[۱۰۴]

گفتار دوم: پلیس و عدالت ترمیمی

»عدالت ترمیمی « الگوی جدیدی در عدالت کیفری است که بر احیای حقوق بزه دیده و حل و فصل مسائل ناشی از ارتکاب بزه با مشارکت فعال بز ه دیده و جامعه) محلی ( و نیز بزهکار از طریق مذاکره و ترمیم خسارات و ایجاد صلح و آشتی تأکید و تکیه دارد. عدالت ترمیمی با مشارکت آحاد جامعه اسلامی و شرکت آزادانه طرفهای اختلاف صورت می‌گیرد و در پی ایجاد صلح و آشتی بین طرفهای اختلاف از طریق ترمیم خسارات وارد شده است.

الگوی عدالت ترمیمی ارتکاب بزه را نقض قوانین و مقررات رسمی و مخالفت با دولت نمی پندارد بلکه آن را به عنوان یک اختلاف و تعارض در روابط اشخاص قلمداد می‌کند. ‌با اینکه همه افراد جامعه محلی می‌توانند در جهت اصلاح ذات البین گام نهند ولی بر مبنای مطالعات جرم شناختی، صلح و سازش بعد از وقوع جرم، از سوی پلیس که فردی حرفه ای و آموزش دیده است صورت می‌گیرد تا با به حداقل رساندن اشتباهات میانجیگری در مسیر صلح و سازش، رغبت افراد را به عدالت ترمیمی بیشتر نماید.

در عدالت ترمیمی، حضور پلیس و عملکرد او حائز اهمیت است. از جمله موارد عملکرد پلیس در عدالت ترمیمی، روش میانجیگری پلیس است که برای بزده دیده ذی نفع فرصتی را فراهم می‌سازد که بزهکار خود را در شرایطی سالم ملاقات کند و با کمک یک میانجیگر آموزش دیده، به بحث درباره جرم بپردازد. علی الاصول این میانجیگر پلیس است که با انجام وظیفه حرفه ای خود سعی در ملاقات بزهکار و بزه دیده و جبران خسارات ناشی از جرم دارد.

تحقیقات نشان داده‌اند که چنین برنامه هایی بیشترین میزان رضایت میان بزده دیده و بزهکار را از پلیس و اجرای برنامه عدالت ترمیمی ایجاد می‌کنند. داوطلبانه بودن این برنامه ها باعث ترس کمتر در بزده دیده و تمایل بزهکار به جبران کامل خسارت می شود. همچنین این بزهکاران، کمتر از آنهایی که به جرم شان در دادگاه عادی رسیدگی شده است، مرتکب جرایم جدید می‌شوند.

از دیگر موارد نقش اثرگذار پلیس در عدالت ترمیمی، در روش گردهمایی گروه جامعه یا خانواده است که بزه دیده، بزهکار و خانواده و دوستان طرفین را گردهم می آورد تا ‌در مورد جبران عواقب جرم تصمیم بگیرند. در این گردهمایی و ایجاد اثربخشی آن، پلیس نقش اساسی دارد. به خصوص حضور مشاوران پلیس در جهت ایجاد رضایت در بزه دیده و قبول مجازات از طرف بزهکار نقشی انکارناپذیر دارد.

مصالحه یا دایره های صدور احکام که شامل پلیس هم می شود برای ارتقای توافق و رضایت عام میان اعضای اجتماع، بزه دیدگان، بزهکاران، حامیان طرفین، قضات، دادستان، گروه وکلا و پلیس طراحی شده و مبتنی است بر صدور حکم مناسب که به تمام نگرانی ها و مطالبات طرفین ذی نفع توجه داشته باشد.

دو ضمانت اجرای کیفری سنتی در مقابله ترمیمی با جرم مورد استفاده قرار می‌گیرد: جبران زیان وارد آمده و خدمات عام المنفعه.

جبران زیان وارد آمده مبلغی است که بزهکار بابت زیان های مالی ناشی از جرم به بزه دیده پرداخت می‌کند. مطالعات نشان می‌دهند که هرگاه جبران خسارت در فرایند میانجیگری از طرف پلیس کنترل شود، احتمال پرداخت کامل آن بیشتر از زمانی است که این تصمیم صرفاً ناشی از حکم دادگاه باشد. زیرا حضور مشاوران پلیس نقشی اساسی در فرایند قبول خسارت وارده از سوی بزهکار دارد.

از طرفی خدمات عام المنفعه، فعالیتی است که توسط بزهکار با نظارت مستقیم پلیس در راستای منافع جامعه صورت می‌گیرد. آنچه کاربرد این روش را به عنوان پاسخی ترمیمی متمایز می‌کند تلاش برای تضمین این امر که آسیب یاد شده با خدمات عام المنفعه ترمیم می شود. این خدمات عام المنفعه با نظارت پلیس در جهت وادار کردن افراد با نیروی دولتی انجام می شود.

الف) نتیجه ها:

۱- ﺗﺎ دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻧﻈﺎمﻫﺎی ﺣﻘﻮﻗﻲ ( ﺑـﻪ وﻳـﮋه ﻗـﻮاﻧﻴﻦ آﻳـﻴﻦ دادرﺳـﻲ ﻛﻴﻔـﺮی ) و ﻣﻜﺎﺗﺐ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻣﺘﻬﻢ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ و ﺑﻪ ﺣﻘﻮق و ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﺑﺰه دﻳﺪه ﻛﻤﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪﻛﺮده اﻧد. اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﺑﺰه دﻳﺪه در دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺳـﺎن، ﻗـﺎﻧﻮن ﮔﺬاران، ﻣﻘﺎﻣﺎت ﻗﻀﺎﻳﻲ و ﭘﻠﻴﺲ ﺷﺪه و اﻗﺪاﻣﺎت ﻗﺎﺑـﻞ ﺗـﻮﺟﻬﻲ در ﺟﻬـﺖ ﺣﻤﺎﻳـﺖ از ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎ و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎی آﻧﺎن ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ .

    1. ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن ﺟﺮاﻳﻢ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺳﻦ، ﺟﻨﺴﻴﺖ، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎ و ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوتی دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻻزم اﺳﺖ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﻋﺪاﻟﺖ ﻛﻴﻔﺮی ﺑﻪ وﻳﮋه ﻣﺄﻣﻮران ﭘﻠﻴﺲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. ﺣﻘﻮق وﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ و ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از : ﺣﻖ ﺗﺄﻣﻴﻦ اﻣﻨﻴـﺖ و آﺳﺎﻳﺶ، رﻓﺘﺎر ﻛﺮاﻣﺖ ﻣﺪار ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔان ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﮕﺮاﻧﻲآﻧﺎن، ﻫﻤﺪردی ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺣﻔﻆ ﻫﻮﻳﺖ و آﺑﺮوی آﻧﺎن، ﺟﺒﺮان ﺧـﺴﺎرت آﻧﻬـﺎ، ﻣـﺸﺎرﻛﺖ دادن آﻧـﺎن در ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﻛﻴﻔﺮی، ﻛﻤﻚ رﺳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن در ﺻـﺤﻨﻪ ﺟـﺮم و ﺳـﺎﻋﺎت اوﻟﻴـﺔ ﭘـﺲ از ﺑﺰه دﻳﺪﮔﻲ، اراﻳﻪ ﻣﺸﺎوره و دادن آﮔﺎﻫﻲ ﻫﺎی ﻻزم ﺑﻪ آﻧﺎن، ﺣﻖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺳﺮﻳﻊ و آﺳﺎن ﺑﻪ ﭘﻠﻴﺲ، ﺣﻖ دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﭘﻠﻴﺲ زن ﺑﺮای زﻧﺎن ﺑﺰه دﻳﺪه، ﺧـﻮش رﻓﺘـﺎری و ﻣﻬﺮﺑـﺎﻧﻲ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺎ ﺑﺰه دﻳﺪﮔﺎن، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻋﺎﻃﻔﻲ و رواﻧﻲ از آﻧﺎن، و ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻛﺸﻒ ﺟﺮم، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و دﺳﺘﮕﻴﺮی ﻣﺘﻬﻤﺎن و اﻧﺠﺎم ﺻﺤﻴﺢ و دﻗﻴﻖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﻠﻴﺲ

    1. مشارکت بزه دیدگان در فرایند کیفری، در همه نظام های حقوقی چه در زمینه اعلام گزارش و چه در زمینه ارائه اطلاعات ناشی از جرم نقش بسزایی دارد. به خصوص در جرایمی که جنبه خصوصی دارند باعث دستگیری مجرمان شده و از تجری آنان و زیان های بعدی جلوگیری می‌کند.

  1. در اختیار داشتن جدیدترین و علمی ترین تکنولوژی موجب می شود که پلیس در کشف و پیگیری بزهکاران مقتدر بوده و به خصوص در دستگیری بزهکارانی که با ضریب هوشی بالا به آسانی در دام پلیس نمی افتند ابتکار عمل به خرج دهد و در برابر حیله های بزه کاران عملکرد قویتری داشته باشد.

ب) پیشنهادها:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




در این پژوهش ،توانایی مدیران در به کارگیری واستفاده بهینه ازمنابع، مورد بررسی قرار می‌گیرد.هرچه این منابع وامکانات بیشتر ‌و بهتر باشد ‌و راحت تر در اختیار مدیر قرار گیرد، مدیرتوان کمتری جهت حصول به نتیجه مطلوب نیاز دارد.برعکس باکمبود امکانات ومنابع، مدیر می بایست راه دشوارتری را طی نموده وملزم به استفاده از توان بیشتری است. یک مدیر توانمند، بسته به نوع وظایف وفعالیتهایی که انجام می‌دهد ویا از او انتظار می رود ،می بایست به پرورش خود بپردازد تا بتواند تصمیمی درست وتا حد امکان دقیق و با در نظر گرفتن شرایط موجود اتخاذ کند، به طوری که در دراز مدت پاسخگوی نیازهای سازمان بوده و در تحقق اهداف آن ‌موثر باشد..توانایی مدیریت در افراد مختلف متفاوت است وهمین امر باعث به وجود آمدن دو دسته مدیران توانمند وضعیف می‌گردد. در برخورد با چالش ضعف، مدیر در گام اول شروع به شناسایی هر چه دقیق تر توانایی‌های خود می‌کند و در صورت وجود هر گونه کاستی به پرورش آن می پردازد. اینکه یک مجموعه یاسازمان تا چه حد در رسیدن به اهداف خود موفق است، بستگی مستقیم به توان مدیران آن دارد. هرچه مدیر از توان بیشتری در برخورد بامسائل ومشکلات سازمان برخوردارباشد، آن سازمان موفق تر وهرچه این توان کمتر باشد،سازمان ناموفق تر بوده و در دستیابی به اهداف کوتاه مدت ‌و دراز مدت خود دچار مشکل خواهد شد.البته توانایی مدیریت به عواملی ازقبیل تفویض اختیار وپشتوانه قدرت نیز، بستگی دارد.چرا که بدون این دو مهم ،با توجه به کاهش حیطه اختیارات وقدرت تصمیم گیری، مدیر قادر به ارائه راهکارهای سریع ومطلوب نخواهد بود.(رضائیان،۱۳۸۳).

در این پژوهش نشان می‌دهیم که اهرم ومهارتهای مدیریتی درارزیابی سهام مورد توجه قرارمیگیرد.اندازه گیری شاخص های مدیریتی راتوسعه می‌دهیم وتوضیح می‌دهیم که چگونه اهرم ومهارتهای مدیریتی بابازده حقوق صاحبان سهام ارتباط دارد.

۱-۳٫ضرورت انجام پژوهش

تامین مالی ازجمله مهمترین مباحث بحث برانگیزدرمدیریت مالی ‌و حسابداری است که موجب تحقیقات گسترده ای در حوزه ی امورمالی ‌و حسابداری شده است.علی‌رغم گستردگی روش های تامین مالی،مدیران باید از مهارت‌های لازم، جهت اتخاب صحیح شیوه های تامین مالی واثربکارگیری هریک از آن ها برعملکرد،سودآوری وبازده آتی حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها آگاه باشند.ازاین رو اهمیت توسعه مهارت‌های مدیریتی مدیران ،بدان سبب است که مدیران ارشد ،رکن اساسی شرکت‌ها دردستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده وجذب سرمایه گذاران هستند.علی‌رغم اینکه تحقیقات گوناگونی ‌در زمینه تامین مالی وتاثیر آن بربازدهی حقوق صاحبان سهام صورت گرفته است؛‌در زمینه تاثیر مهارت‌های ‌مدیریتی واهرم مالی بربازده حقوق صاحبان سهام تاکنون تحقیقی انجام نشده است.یافته های این تحقیق علاوه بر پرکردن خلأ تحقیقاتی در این زمینه، برای مدیران وسرمایه گذاران مفید می‌باشد.

ا-۴٫اهداف پژوهش

۱-۴-۱:هدف اصلی این تحقیق ،بررسی رابطه بین مهارت‌های مدیریتی واهرم مالی بابازده حقوق صاحبان سهام ‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران است.‌بر اساس هدف کلی مذکور،اهداف زیردرطول تحقیق پیگیری می‌شوند:

۱٫بررسی رابطه بین مهارت‌های مدیریتی وبازده حقوق صاحبان سهام ، ‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران.

۲٫بررسی رابطه ی بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ،‌در شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران.

۱-۴-۲:اهداف کاربردی تحقیق

۱٫ازجمله اهداف کاربردی این تحقیق کمک به سرمایه گذاران درسهام شرکت‌ها به منظور آشنایی بامعیارهای مناسب درموردارزیابی قدرت بازدهی شرکت.

۲٫مدیران شرکت‌ها، به جهت آشنایی باعوامل تاثیرگذاروتکنیکهای مناسب جهت جذب سرمایه گذاران.

۳٫فعالان وسرمایه گذاران دربورس اوراق بهادار.

۴٫دانشجویان ومحققان رشته‌های مالی ‌و حسابداری.

۱-۵٫سوالات پژوهش

    • آیا بین مهارت‌های مدیریتی و بازده حقوق صاحبان سهام ، ارتباط معنی داری وجود دارد؟

  • آیا بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ، ارتباط معنی داری وجود دارد؟

برای پاسخ ‌به این دوسوال،ازسطح تحصیلات وتوانایی مدیر،به عنوان “شاخص های مهارت های مدیریتی” واز نسبت بدهی کل به دارایی کل واز نسبت بدهی بلند مدت به دارایی کل ،به عنوان “شاخص اهرم مالی”استفاده شده است.

۱-۶٫فرضیه های پژوهش

فرضیه اصلی اول: بین مهارت های ‌مدیریتی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۱-۱:بین توانایی مدیر وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۱-۲:بین سطح تحصیلات مدیر وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه اصلی دوم:بین اهرم مالی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۲-۱:بین نسبت کل بدهی به کل دارایی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

فرضیه فرعی ۲-۲:بین نسبت بدهی بلند مدت به کل دارایی وبازده حقوق صاحبان سهام ارتباط معنی داری وجود دارد.

۱-۷٫روش پژوهش

تحقیق حاضر ازنظر طبقه بندی ‌بر مبنای‌ هدف،ازنوع تحقیقات کاربردی وپس رویدادی می‌باشد.ازنظر روش و ماهیت تحقیق ، ازنوع توصیفی وهمبستگی است.در این پژوهش با بهره گرفتن از اطلاعات تاریخی شرکت‌ها به بررسی روابط بین متغیرها، با بهره گرفتن از مدل رگرسیون خطی ‌و داده های ترکیبی پرداخته می شود.روش جمع‌ آوری اطلاعات روش کتابخانه ای ومیدانی است.

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت‌های پذیرفته شده دربورس تهران درقلمرو زمانی ۵ساله (۱۳۸۸تا۱۳۹۲)می‌باشد، انتخاب نمونه بادر نظرگرفتن معیارهای زیر است:

۱٫به منظور قابل مقایسه بودن اطلاعات ،پایان دوره ی مالی آن ها منتهی به ۲۹اسفند باشد.

۲٫به منظور همگن بودن اطلاعات،فعالیت آن ها تولیدی باشد.

۳٫حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها منفی نباشد.

۴٫اطلاعات مالی شرکت‌ها در دوره ی مورد مطالعه در دسترس باشدوتغییر سال مالی نداشته باشد.سطح تحصیلات مدیر نیز،دردسترس باشد.

در نتیجه روش نمونه گیری حذف سیستماتیک می باشدوشرکت هایی که شرایط مذکور راندارند ازنمونه آماری حذف می‌شوند.

۱-۸٫متغیرهای پژوهش

متغیرهای مستقل:در این پژوهش ،متغیرمستقل مهارت‌های مدیریتی واهرم مالی می‌باشد، که از سطح تحصیلات وتوانایی مدیران ،به عنوان شاخص مهارت‌های مدیریتی واز نسبت کل بدهی به دارایی کل ونسبت بدهی بلند مدت به دارایی کل، به عنوان شاخص اهرم مالی در نظر گرفته می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]




شاید مطلبی که پیش از شناخت نتایج تعهد سازمانی از اهمیت به سزایی برخوردار است، چگونگی ایجاد تعهد سازمانی در بین کارکنان می‌باشد. بدیهی است، در صورتی که سازمانی در ایجاد و توسعه تعهد سازمانی موفق نباشد، صرف اطلاع از نتایج مثبت حاصل از تعهد سازمانی نیز، هیچ مزیتی را برای سازمان ایجاد نمی کند. در بررسی منابع و پیشینه پژوهش های صورت گرفته در این موضوع، در مجموع ۷۳ متغیر به عنوان پیشایندهای تعهد سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته است. اگر این متغیر ها را در چهار گروه دسته بندی کنیم، عبارتند از؛ سن، جنس، وضع تأهل، تحصیلات، ۱) متغییرهای زمینه ای یا فردی، شامل ۲۳ متغیر سابقه کار، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، مسئولیت های خانوادگی و رضایت شغلی، چالشی بودن شغل، تعارض نقش (مدنی و زاهدی، ۱۳۸۴، ص۸)، ۲) متغیرهای شغلی، شامل ۲۳ متغیر ابهام نقش، فرصت های ارتقای شغلی، امنیت شغلی، سابقه شغلی، حمایت سرپرست، وضوح شغل، دسترسی به منابع و حمایت سازمانی، عدالت سازمانی، مشارکت ، ۳) متغیر های سازمانی، شامل ۱۳ متغیر سازمانی، سبک رهبری، هویت سازمانی، آموزش ضمن خدمت و فرصت های شغلی خارج از سازمان، عدالت(جوینر و بکلی،۲۰۰۶) و ۴) متغیرهای محیطی، شامل ۱۳ متغیر تعهد اتحادیه ای، تعهدات خویشاوندی و اجتماعی.

اُریلی و چاتمن در مطالعات مربوط به تعهد سازمانی، سه مرحله برای ایجاد تعهد سازمانی برشمرده اند.

در اولین مرحله شخص تأثیر یا نفوذ دیگران را می پذیرد؛ زیرا می‌خواهد در مقابل این پذیرش منافعی را کسب کند، مانند؛ جایگاه شغلی بهتر.

در مرحله دوم، شخص تأثیر و نفوذ را می پذیرد ‌به این دلیل که به یک رابطه مناسب و رضایت بخش برسد. در اینجا تعهد به معنی تداوم و تمایل به برقراری ارتباط با سازمان است؛ زیرا این ارتباط جذاب است

مرحله آخر، مرحله درونی شدن است. در این مرحله شخص ارزش های سازمانی را مشوق و سازگار با ارزش های خویش می‌داند، به عبارتی دیگر در این مرحله ارزش های سازمانی و فرد با هم سازگار می‌شوند.

کارگاه آموزشی عبارت است از گردهمایی تعدادی از افراد با تجربه و مسئول با تنی چند از کارشناسان به منظور پیدا کردن راهکار منطقی و اصولی در زمینه مسایل حرفه­ای و مشکلات مورد نظر خود و افزایش مهارت­ های شخصی آنان.

۲-۲-۴ شیوه آموزش کارگاهی

کارگاه آموزشی آموزشی عبارت است از گردهمایی تعدادی از افراد با تجربه و مسئول با تنی چند از کارشناسان به منظور پیدا کردن راهکار منطقی و اصولی در زمینه مسایل حرفه­ای و مشکلات مورد نظر خود و افزایش مهارت­ های شخصی آنان. شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی حتی المقدور می­بایست دارای مسئولیت اجرائی باشند یا در آینده نزدیک به کار اجرائی بپردازند. کارگاه آموزشی روشی است مبتنی بر حل مسأله و برای جلب مشارکت افراد از انواع فنون بحث گروهی استفاده می­ کند. برنامه­ ریزی آموزشی هر فعالیت جدید در طی کارگاه آموزشی می­بایست بر مبنای مطالبی باشد که در قبل در همان کارگاه آموزشی آموزش داده شده باشد. کارگاه آموزشی در طی مدت چند روز تا حداکثر یک هفته برگزار می­ شود. تمام شرکت کنندگان فعالانه در بحث شرکت نموده و با همکاری هم بهترین راه حل را انتخاب ‌می‌کنند. یکی از متداول­ترین روش­های مورد استفاده در کارگاه آموزشی، بحث گروهی درباره مسایلی است که از قبل تعیین شده است. هر عضو نظریات خود را ابراز نموده و در عین حال از نظرات، عقاید و تجربیات دیگران درباره سوالات مورد علاقه خود استفاده می­ کند. در کارگاه آموزشی منابع و مأخذ مناسب در رابطه با موضوع کارگاه آموزشی ارائه می­ شود. پس از پایان کارگاه آموزشی توقع این است که در پیشرفت شغلی شرکت کنندگان، حرکتی انجام شده باشد و شرکت کنندگان در کاربرد روش­های ارائه شده ترغیب شده باشند.

هدف دقیق کارگاه آموزشی ایجاد شرایطی است که در آن شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی تصمیم بگیرند، برنامه طرح نمایند و تغییرات لازم را به وجود آورند. تعداد افراد شرکت کننده در کارگاه آموزشی به طور معمول ۱۰ الی ۱۵ نفر و تا حداکثر ۲۵ الی ۳۰ نفر ‌می‌باشد.

هر کارگاه آموزشی به طور عمده از سه قسمت تشکیل شده است:

۱- سخنرانی (یک ششم کل زمان کارگاه آموزشی را به خود اختصاص می­دهد)

۲- بحث گروهی و کار در گروه ­های کوچک (دو سوم زمان کارگاه آموزشی را به خود اختصاص می­دهد)

۳- جلسه ارائه کار گروه­ ها و مشارکت جمعی (یک ششم زمان را به خود اختصاص می­دهد)

محدودیت­هائی که در شیوه آموزشی کارگاه آموزشی وجود دارد عبارت است از:

– نیاز به زمان زیادی برای شرکت کنندگان و برگزار کنندگان دارد.

– برای تعداد کمتر از ده نفر کاربرد ندارد.

– به تسهیلات خاص نیاز دارد.

– امکان عدم مشارکت بعضی از افراد و فعالیت مستقل آن ها در طی برگزرای کارگاه آموزشی وجود دارد.

– برگزاری کارگاه آموزشی هزینه نسبتاً بالایی دارد.

قبل از برگزاری کارگاه آموزشی می­بایست نیازهای موجود در جامعه تعیین شود. انطباق موضوع کارگاه آموزشی با نیازهای یاد شده باعث انگیزه بیشتر شرکت کنندگان برای یادگیری و عملیاتی نمودن آموخته ­ها می­ شود.

اهداف آموزشی می­بایست از تحلیل نیازها سرچشمه گرفته باشد. تعداد افرادی که قرار است آموزش ببینند، ماهیت آموزش و کاری که فراگیران بعد از آموزش می­بایست قادر به انجام آن باشند، تعریف شود.

بهتر است کارگاه آموزشی بعد از یک روز تعطیل برگزار نشود و محل برگزاری آن از محل اقامت افراد دور باشد.

اقداماتی که قبل از برگزاری کارگاه آموزشی می­بایست انجام داد:

برنامه­ ریزی کارگاه آموزشی توسط تیمی متشکل از رئیس، دبیر و مسئول اجرائی برنامه انجام می­ شود.
تصمیمات ضروری می­بایست حداقل ۲ ماه قبل از برگزاری کارگاه آموزشی اتخاذ شده باشد.

تیم مذکور مسئول اجرای برنامه، طبق برنامه زمان­بندی شده است و در پایان می­بایست به ارزشیابی کارگاه آموزشی پرداخته شود.

تشکیل کمیته برگزاری کارگاه آموزشی تعیین موارد زیر را به عهده دارد:

– تعیین اهداف کلی، اهداف ویژه رفتاری،

– تعیین عنوان کارگاه آموزشی،

– تعیین نوع افراد شرکت کننده و نوع تخصص آن ها،

– طبقه ­بندی و گروه­بندی شرکت کنندگان به گروه ­های کوچک، با توجه به تخصص و تجارب آن ها

– پیش‌بینی و تهیه محتوی آموزشی

– تهیه سوالات پیش آزمون و پس آزمون و تکثیر آن ها به تعداد شرکت کنندگان

– طرح سوالات بحث گروهی متناسب با تخصص­ها و موضوع بحث­ها

– تهیه فرم ارزشیابی و نظرخواهی پایان کارگاه آموزشی

– تعیین محل کارگاه آموزشی

– پیش‌بینی محل اقامت شرکت کنندگان

– تعیین زمان برگزاری کارگاه آموزشی

– زمان­بندی برنامه (با توجه به مدت سخنرانی­ها، استراحت، کار گروهی- بحث عمومی- زمان جمع ­بندی)

– تعیین رئیس جلسه، دبیر جلسه از میان شرکت کنندگان در هر روز

– پیش‌بینی ناظر یا تسهیل کننده بحث گروهی

– تهیه و ارسال برنامه کارگاه آموزشی جهت افراد شرکت کننده و سایر افراد درگیر

– تعیین انتظارات از افراد شرکت کننده (توصیه به مطالعه متون خاص، جمع ­آوری آمار یا اطلاعات خاص …) و ارسال شرح توقعات همراه دعوت­ نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ق.ظ ]