دانلود منابع تحقیقاتی : منابع پایان نامه با موضوع عناصر تراژدی شاهنامه در ... |
به جان بیگنه خواهدت زینهار
به ایوان خویشتن برد زار و خوار
(ج ۳، بیت ۲۱۹۴ـ۲۱۹۳).
پس از آنکه خبر کشته شدن سیاوش به گوش پیران میرسد، بسیار شیون و ناله میکند.
عاقبتاندیشی، محبت و خویشتنداری از ویژگیهای اخلاقی و انسانی این وزیر خردمند است. برای توران همانقدر راهگشا و به اصطلاح امروز «خطدهنده» است که زال و رستم و گودرز برای ایران او مرواریدی است در مرداب توران (حمیدیان، ۱۳۸۳: ۲۹۶). او اسطوره خردمندی، نوعدوستی و میهنپرستی در میان همه امیران است. حیات او الگویی است از تمایل به نیکی با وسوسه بدی (حمیدیان، ۱۳۸۳: ۳۰۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گرسیوز: چهره اهریمنی داستان است، او برادر جاهطلب، تبهکار، چند چهره، بیرحم و حسود و سخنچین افراسیاب و از سپهسالاران توران زمین است که پیش از آنکه سلحشوری کارآزموده باشد، نیرنگ بازی بیشرم و فریبکاری دامساز است.
در این داستان هنگامیکه افراسیاب با شگفتی بسیار از کمان سیاوش، به زه کردن آن را به گرسیوز وامیگذارد، ناتوانی و سرافکندگی سپهسالار ترک در این آزمون تخم رشک و کینه را در دل او بارور میکند.
کمان را نگه کرد و خیره بماند
بیآفرین کیانی بخواند
به گرسیوز تیغ زن داد مه
که خانه بمال و درآور به زه
بکوشید تا بر زه آرد کمان
نیامد بر او خیره شد بدگمان
(ج ۳، بیت ۱۳۶۲ـ۱۳۶۰).
سخنچینی و جاسوسی از ویژگیهای اخلاقی گرسیوز است (البرز، ۱۳۶۹: ۲۶۴).
حسد وی با دیدن هدایایی که افراسیاب به سیاوش ارزانی میدارد، برانگیخته میشود و در صدد برمیآید که تیشه به ریشه سیاوش بزند و با توسل به دروغ و فریب و پستی موفق میشود گردن سیاوش را در غربت به زیر تیغ برد و او را از میان بردارد. با این کردار شیطانی او آتش جنگ ایران و توران شعلهور میگردد و ویرانیها، مصیبتها بهبار میآورد (سمیعی گیلانی، ۱۳۷۸: ۱۳).
پیلسم: در این داستان او انسانی دادخواه و اندرزگو و پایبند به مهر و دوستی است. در دوران پناهندگی سیاوش در سرزمین توران، او از یاران و همراهان یکدل اوست و در ماجرای کشته شدن سیاوش تمام موقع منافع و خود را نادیده میگیرد و جلاد خونخواره و خودکامهای چون افراسیاب را در کشتن سیاوش به انصاف و آهستهدلی پند میدهد:
چنین گفت مر شاه را پیلسم
که این شاخ را بار در دست و غم
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 10:48:00 ب.ظ ]
|